پاورپوینت کامل یزید بن ولید بن عبدالملک ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یزید بن ولید بن عبدالملک ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یزید بن ولید بن عبدالملک ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یزید بن ولید بن عبدالملک ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint :
یزید بن ولید
پاورپوینت کامل یزید بن ولید بن عبدالملک ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint (متوفای ۱۲۶ق)، مکنی به ابوخالد و ملقب به ناقص، دوازدهمین خلیفه اموی که بعد از ولید بن یزید اموی به خلافت رسید و تنها حدود شش ماه خلافت کرد.
با قتل ولید به دست جماعتی از امویان، یزید بن ولید با بیعت مردم به خلافت رسید. در زمان خلافت او کار بنیامیه به شدت پریشان شده، فتنهها علیه این دولت برانگیخته شد و شهرهایشان به آشوب کشیده شد و قیامهای متعددی روی داد و اساس حکومت بنیامیه بیش از پیش متزلزل گردید. در برخی از منابع از یزید بعنوان مردی خوشرفتار و نیکروش و عادل یاد شده است.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت و نسب
۲ – اوصاف
۳ – قتل ولید
۴ – آغاز خلافت و اقدامات
۵ – اوضاع سیاسی و اجتماعی
۵.۱ – شورشهای داخلی
۵.۱.۱ – قیام مردم حمص
۵.۱.۲ – قیام مردم فلسطین و اردن
۵.۱.۳ – مخالفت مروان با یزید
۵.۲ – انتصاب کارگزاران
۵.۳ – قیام عبدالله بن معاویه
۵.۴ – گسترش نفوذ عباسیان
۶ – برخی از اقدامات
۷ – وفات
۸ – پانویس
۹ – منبع
۱ – ولادت و نسب
دوازدهمین خلیفه اموی، یزید بن ولید بن عبدالملک است. او که مکنی به ابوخالد
[۱] دینوری، ابن قتیبه، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهیئه المصریه العامه للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲، ص۳۶۷.
[۲] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۲۶.
[۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۹، ص۱۸۹.
و ملقب به «ناقص» بود در سال هفتاد
[۴] ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج۱۲، ص۳۲۷.
و به قولی هشتاد و شش
[۵] سراج، منهاج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.
و به نقلی دیگر در سال نود و شش هجری
[۶] ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ص۱۲۲.
[۷] خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۵، ج۱، ص۳۶۹.
از کنیزی از تبار شاهان ایران به نام شاه فرید
[۸] بغدادی، ابن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده، بیتا، ص۳۱.
[۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۸۹.
[۱۰] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۵.
یا شاه آفرید
[۱۱] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۶، ج۱۰، ص۱۶.
[۱۲] مجهول، مجمل التواریخ و القصص، تحقیق ملک الشعراء بهار، تهران، کلاله خاور، بیتا، ص۳۱۱.
[۱۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۵۹۵.
دختر فیروز بن یزدگرد بن شهریار بن خسرو زاده شد.
شاه آفرید در زمان فتح سمرقند، توسط قتیبه بن مسلم به اسارت گرفته شد؛ قتیبه او را به حجاج بن یوسف هدیه کرده بود و حجاج نیز این کنیز را به ولید بن عبدالملک بخشیده بود.
[۱۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۹۰.
[۱۵] مجهول، مجمل التواریخ و القصص، تحقیق ملک الشعراء بهار، تهران، کلاله خاور، بیتا، ص۳۱۱.
[۱۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۵۹۵.
[۱۷] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۳، ص۱۲۰.
یزید بن ولید همواره به نسب خویش مباهات کرده در شعری بیان داشته بود که:
انا ابن کسری و ابی مروان و قیصر جدی و جدی خاقان
من پسر خسروام و پدرم مروان است و جدّم قیصر و خاقان.»
[۱۸] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۳۱۰.
[۱۹] مجهول، مجمل التواریخ و القصص، ص۳۱۱-۳۱۲.
[۲۰] ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۸.
[۲۱] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۲۶
[۲۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۹۰.
در این شعر او قیصر و خاقان را نیز از نیکان خود دانسته است چرا که مادر فیروز، دختر خسرو بود و مادر او دختر قیصر، مادر خسرو نیز دختر خاقان پادشاه ترک بود.
[۲۳] ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۹.
گفته شده یزید بن ولید اولین خلیفه اموی بود که مادرش کنیز بود.
[۲۴] ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۲، ج۷، ص۲۵۰.
[۲۵] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۲۶.
۲ – اوصاف
از اوصاف اخلاقی و ویژگیهای اخلاقی یزید بن ولید خبر چندانی در دست نیست تنها در برخی از منابع از او بعنوان مردی خوشرفتار و نیکروش و عادل یاد شده است
[۲۶] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بورسعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بیتا، ج۶، ص۴۱.
[۲۷] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بورسعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بیتا، ج۶، ص۵۳.
[۲۸] ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۸.
و بیان شده که او اظهار زهد و ورع و تواضع میکرده است.
[۲۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۳۲.
[۳۰] ابن طقطقی، محمد بن علی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۹۹۷، ص۱۳۴.
از شعری که در وصف نسب خود سروده است نیز چنین برمیآید که او در فصاحت و بلاغت نیز حظی داشته است.
۳ – قتل ولید
خلیفه پیشین اموی ولید بن یزید پیش از رسیدن به خلافت، پیوسته به عیاشی و میگساری و ساز و آواز و بیاحترامی به فرامین الهی اشتغال داشت و چون به خلافت رسید بر عیش و نوش و خوشگذرانی و شکار و همنشینی با تبهکاران و روسپیان و اهل فسق و فجور افزود
[۳۱] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۰.
[۳۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۰۹-۲۳۱.
[۳۳] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۳.
[۳۴] ابن طقطقی، محمد بن علی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۹۹۷، ص۱۳۳-۱۳۴
[۳۵] ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۸.
علاوه بر این، مرتکب اعمالی شده بود که بزرگان قوم را به خشم آورده، آنان را از خود رنجانده بود.
[۳۶] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۳.
[۳۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۳۱.
بدینسبب یزید بن ولید با جماعتی از خاندان اموی، همداستان شده، با گروهی از بزرگان رعیت و یمنیها گرد هم آمدند و بر وی هجوم آوردند و او را در جمادی الثانی سال صد و بیست و شش هجری به قتل رساندند.
[۳۸] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۸۸.
[۳۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۵۲.
[۴۰] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بیتا، افست قم، الثقافه الاسلامیه، ج۱، ص۲۸۱.
[۴۱] ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دارالشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲، ص۱۱۸.
۴ – آغاز خلافت و اقدامات
پس از کشته شدن ولید بن یزید، مردم در جمادی الثانی
[۴۲] مجهول، تاریخ سیستان، تحقیق ملک الشعرای بهار، تهران، کلاله خاور، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش، ص۱۳۰.
و به قولی رجب سال صد و بیست و شش با یزید بیعت کردند.
[۴۳] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۵.
[۴۴] خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۵، ص۲۴۰.
[۴۵] بغدادی، ابن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده، بیتا، ص۳۱.
[۴۶] رجب ابن عبدربه، العقد الفرید، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۵، ص۲۰۸.
یزید برای مردم خطبه خواند و ولید را نکوهش نموده، بر او عیب گرفت و گفت که او را به سبب خصال زشتش کشته است و به مردم وعدههای نیکو داد و گفت که در خرج و بذل، راه میانه را در پیش خواهد گرفت و مرزها را حفاظت خواهد کرد و عطایا و ارزاق را به عدالت تقسیم خواهد نمود و حجاب میان خود و مردم را برخواهد داشت و اگر چنین نکند مردم حق دارند که او را خلع نمایند.
[۴۷] خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۵، ص۲۹۰.
[۴۸] مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۲۰۰-۲۰۱.
[۴۹] ابن طقطقی، محمد بن علی، الفخری فی الآداب السلطانیه و الدول الاسلامیه، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۹۹۷، ص۱۳۴.
[۵۰] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۲.
او سپس برای مردم مستمری تعیین کرد
[۵۱] دینوری، احمد بن داوود، اخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشوارت رضی، ۱۳۶۸ش، ص۳۴۹.
و از مقرری سپاهیان که در زمان ولید بن یزید ده درهم بر آن افزوده شده بود، کم کرد
[۵۲] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۱.
[۵۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۱.
[۵۴] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، بورسعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بیتا، ج۶، ص۵۳.
[۵۵] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۲۱
[۵۶] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۵.
و مقرریهایشان را به وضعی که در ایام هشام بن عبدالملک بود باز گرداند.
[۵۷] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۱.
[۵۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲.
از اینرو مردم او را «یزید ناقص (کم کننده)» میخواندند. نقل است اولین نفری که او را به این لقب خوانده بود، مروان بن محمد بود که جهت تحقیر، او را بدیننام خوانده بود.
[۵۹] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۱.
[۶۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲.
[۶۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۹، ص۱۹۰.
در نقلی دیگر آمده این لقب به جهت نقص در انگشتان پای یزید
[۶۲] ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۲، ج۷، ص۲۵۰.
[۶۳] دمیری، کمال الدین، حیاه الحیوان الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۲۴، ج۱، ص۱۰۹.
و به نظر مسعودی به جهت نقصان در عقل، به او داده شده بود.
[۶۴] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بیتا، افست قم، الثقافه الاسلامیه، ص۱۹۰.
۵ – اوضاع سیاسی و اجتماعی
اوضاع سیاسی و اجتماعی در دوران یزید با حوادثی موجه بوده است:
۵.۱ – شورشهای داخلی
در این سال (۱۲۶ق)، کار بنیامیه به شدت پریشان شده، فتنهها علیه این دولت برانگیخته شد و شهرهایشان به آشوب کشیده شد.
[۶۵] مسکویه، ابوعلی، تجارب الامم، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۱۹۵.
[۶۶] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۲.
[۶۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲.
به طوریکه نقل شده مردم مصر امیر خود حفص بن ولید حضرمی را کشته و مردم مدینه عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز (عامل خلیفه در این شهر) را از شهر بیرون کردند.
[۶۸] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا، ج۲، ص۳۳۵.
[۶۹] زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۹، ج۸، ص۱۹۰.
۵.۱.۱ – قیام مردم حمص
در این سال مردم حمص نیز به خونخواهی ولید بن یزید قیام کردند. نقل شده وقتی خبر کشته شدن ولید به مردم حمص رسید آنان درهای شهر را بستند و به عزاداری پرداختند.
[۷۰] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۲.
[۷۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲.
در این زمان مروان بن عبدالله بن عبدالملک از جانب ولید عامل حمص بود.
[۷۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲.
در این بین از سوی یکی از شاهدان قتل ولید، عباس بن ولید، (از بزرگان بنیامیه که در حمص زندگی میکرد.) یکی از مقصرین و عاملین اصلی قتل ولید، معرفی گردید. پس مردم به خانه عباس حمله برده آنرا ویران نمودند عباس فرار کرد و خود را به یزید بن ولید خلیفه اموی رساند، معترضان پسرانش را دستگیر کرده، زندانی نمودند.
[۷۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲.
سپس مردم حمص معاویه بن یزید بن حصین را سالار خویش ساخته با هم پیمان بستند که اگر دو ولیعهد یزید، زنده باشند با آنها بیعت کنند وگرنه خلافت را به فردی شایسته بسپارند.
[۷۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲-۲۶۳.
[۷۵] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۲-۲۹۳.
آنان با دیگر ولایات مکاتبه کرده آنها را به خونخواهی ولید فرا خواندند.
[۷۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۲.
یزید بن ولید پس از آگاهی از قیام مردم حمص، فرستادگانی را به این شهر روانه ساخت و به آنان نوشت که «او مردم را به خلافت خویش دعوت نمیکند، بلکه به تعیین خلیفه از طریق شوری پایبند و معتقد است»، اما مردم حمص بر امارت ولیعهد ولید، پای فشردند و چون نظرشان با مخالفت فرستادگان خلیفه، روبرو شد نمایندگان یزید را از شهر بیرون کردند
[۷۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۳.
[۷۸] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۳.
و راه دمشق را در پیش گرفتند.
[۷۹] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۳.
آنان در حُوّارَین (از روستاهای حلب و از آبادیهای منطقه حمص.)
[۸۰] حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵، ج۲، ص۳۱۵.
با سپاهیان خلیفه اموی روبرو شدند و
[۸۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۳.
[۸۲] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۳.
کار به جنگ کشیده شد تا اینکه با شکست مردم حمص و کشته شدن سیصد نفر از آنان،
[۸۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۶.
جنگ به سود یزید بن ولید خاتمه یافت.
[۸۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۳-۲۶۶.
مردم حمص به ناچار با یزید بیعت کردند.
[۸۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۳-۲۶۶.
[۸۶] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۴.
یزید برای آنان مقرری قرار داد و بزرگانشان را گرامی داشت و عطایایی را به آنان تقدیم داشت.
[۸۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۶.
[۸۸] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر داربیروت، ۱۹۶۵، ج۵، ص۲۹۴.
او سپس معاویه بن یزید را عامل خویش در حمص قرار داد.
[۸۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۶۶.
۵.۱.۲ – قیام مردم فلسطین و اردن
در این سال (۱۲۶ق)، همچنین، مردم فلسطین و اردن نیز قیام کردند و بر عامل خویش تاختند و او را کشتند.
[۹۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۷،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 