پاورپوینت کامل ورود اسرای کربلا به شام ۳۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ورود اسرای کربلا به شام ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ورود اسرای کربلا به شام ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ورود اسرای کربلا به شام ۳۹ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل ورود اسرای کربلا به شام ۳۹ اسلاید در PowerPoint
مقالات مرتبط: اسرای کربلا (مقالات مرتبط).
ورود اهل بیت به شام یکی از مصائب رنجآور حادثه عاشورا بود که به امر یزید بن معاویه به عبیدالله بن زیاد و در جریان اسارت اهل بیت امام حسین (علیهالسّلام) و در راس آنها حضرت امام سجاد (علیهالسّلام) و حضرت زینب (سلاماللهعلیها) روی داد. عبیدالله بن زیاد پس از کسب تکلیف از یزید بن معاویه در خصوص اسرای کربلا، دستور اعزام آنها را به سوی شام صادر کرد که در مسیر حرکت و در شام اتفاقاتی روی داده که در منابع تاریخی و مقاتل به آنها اشاره شده است.
فهرست مندرجات
۱ – دستور حرکت اسرا
۲ – فرستادن اسرا به شام
۳ – چگونگی استقبال از اسرا
۴ – روایت سهل ساعدی
۵ – زمان ورود اهل بیت به شام
۶ – ورود اسرا به دمشق
۶.۱ – قول سید بن طاوس
۶.۲ – قول حسن طبری
۶.۳ – قول شیخ عباس قمی
۷ – موجبات رسوایی بنی امیه
۸ – ورود اسراء نزد یزید
۹ – رسوایی یزید نزد مردم
۱۰ – برگرداندن اسراء به مدینه
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
۱ – دستور حرکت اسرا
طبری مینویسد: «عبیدالله بن زیاد دستور داد زنان و کودکان امام حسین (علیهالسّلام) را آماده کنند و دستور داد طوق آهنین به گردن علی بن حسین (علیهالسّلام) نهادند. سپس آنها را همراه محفز بن ثعلبه عایذی و شمر بن ذی الجوشن روانه کرد که پیش یزید بروند».
[۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵۲، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، ۱۳۷۵.
در اخبار الطوال نیز آمده است: «ابن زیاد، علی بن حسین (علیهالسّلام) و زنانی که همراهش بودند را با زحر بن قیس، محقن بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن یزید بن معاویه به شام فرستاد».
[۲] دینوری، احمد بن داود، اخبار الطوال، ص۲۶۰، ترجمه محمود مهدوی، تهران، نی، ۱۳۷۱.
۲ – فرستادن اسرا به شام
در پی فرمان یزید بن معاویه که به واسطه نامه، از عبیدالله بن زیاد خواسته بود تا اسرا را به همراه سرهای شهدا به دمشق انتقال دهد،
[۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵۲.
[۴] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۳.
عبیدالله دستور داد تا اسرای اهل بیت (علیهمالسّلام) را آماده کرده، در حالیکه غل و زنجیر بر گردن امام سجاد (علیهالسّلام) انداخته بودند
[۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۱۴.
[۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۵۲.
[۷] مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۱۹.
[۸] ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۳.
و حرم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به مانند اسیران روم و دیلم سوار بر محملهای برهنه و بدون پوشش و سایبان کرده بودند از شهری به شهری و از منزلی به منزلی حرکت دادند و سپس راهی شام کردند.
[۹] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۲۷.
[۱۰] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۲، ص۶۲.
(فرستادن اسرای اهل بیت (علیهمالسّلام) با چنان وضع رقتباری، چنان قلب ابن عباس را جریحهدار ساخت که او را بر آن داشت تا طی نامهای خطاب به یزید به او اعتراض کرده چنین بنویسد: «بدان که از عجیبترین عجائب در روزگار تو این بود که دختران عبدالمطلب و کودکان خردسالش را مانند اسیر در شام بردی تا به مردم نشان دهی که بر ما چیره شدهای و بر ما حکم میرانی. به خدا سوگند اگر تو از زخم شمشیر من در امان باشی یقین بدان که روز و شب از دست زخم زبانم آسوده نخواهی بود…
[۱۱] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۵۰.
[۱۲] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۲، ص۸۷.
)
۳ – چگونگی استقبال از اسرا
با رسیدن کاروان اسرا به شام، دمشق غرق در شادی و سرور شد. ساکنان شهر به مانند اعیاد بر در و دیوار شهر پردههای دیبا آویخته بودند و به یکدیگر تبریک میگفتند و زنانشان دف میزدند و بر طبل میکوبیدند.
[۱۳] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۲، ص۶۷.
۴ – روایت سهل ساعدی
در توصیف چگونگی ورود اسرای اهل بیت (علیهمالسّلام) به شام از یکی از اصحاب پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به نام سهل بن سعد ساعدی روایت شده که میگفت: «در راه بیت المقدس به شام رسیدم. در آنجا شهری دیدم پر از درخت با جویبارهای فراوان؛ در و دیوارش با پردههای دیبا آذین بسته شده بود و مردم گرم شادی و سرور بودند و زنان نوازنده را دیدم که دف و طبل به دست، مینوازند. با خود گفتم گویا اهل شام عیدی دارند که ما نمیدانیم. (در همین فکرها بودم که) به گروهی از مردم دمشق برخوردم که مشغول صحبت بودند، پس به آنان گفتم: «آیا شما عیدی دارید که ما نمیدانیم؟» گفتند: «پیرمرد، به نظر غریب مینمایی.» گفتم: «آری؛ من سهل ساعدی هستم که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دیده و احادیث او را میدانم.» گفتند: «ای سهل آیا در شگفت نیستی که چرا از آسمان خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟» گفتم: «مگر چه شده است؟» گفتند: «ای سهل، سر حسین (علیهالسّلام) را از عراق به هدیه میآورند.» گفتم: «عجبا سر حسین (علیهالسّلام) را میآورند و این مردم چنین شادمانی میکنند؟ از کدام دروازه وارد میشوند؟» گفتند: «از دروازه ساعات.» (برخی از منابع ورود اسراء به شام را از دروازه توماء دانستهاند.
[۱۴] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۱۲۹ – ۱۳۰.
)
هنوز گفتگوهایمان به پایان نرسیده بود که دیدم بیرقها یکی پس از دیگری از راه میرسند. پس مردی را دیدم که سری بر نیزه داشت که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود و از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بی محمل سوار بود. خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: «سکینه دختر حسین (علیهالسّلام)» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟ من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده سخن او را شنیدهام» گفت: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما کنار ببرند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا (صل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 