پاورپوینت کامل میرزا محمد بن حسن شیروانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل میرزا محمد بن حسن شیروانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل میرزا محمد بن حسن شیروانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل میرزا محمد بن حسن شیروانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
میرزا محمد شیروانی
محمد بن حسن شیروانی (۱۰۳۳-۱۰۹۸ق)، معروف به ملاّ میرزای شیروانی و مدقّق شیروانی داماد مجلسی اول و از علمای امامیه و افاضل اواخر عهد دولت صفویه که عالم، محقق، جامع معقول و منقول در فقه، حدیث، کلام، حکمت، مناظره و جدل در قرن یازدهم هجری قمری بود.
وی در اصفهان و نجف علوم دینی را نزد بزرگانی چون آقا حسین خوانساری و محمّدتقی مجلسی فرا گرفت و به دلیل ژرفنگری و تلاش شبانهروزی، در مدّت کوتاهی به مدارج عالی علمی راه یافت و با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و نگارش آثار علمی و تحقیقی، به عنوان اندیشمندی صاحبنظر شناخته شده و به مدقّق شیروانی ملقب شد. او به دعوت شاه سلیمان صفوی به اصفهان برگشته و به تدریس، مناظره و موعظه پرداخت. از این عالم تالیفات بسیاری در ترویج معارف اهل بیت (علیهمالسلام) و رشد جامعه اسلامی برجای مانده است. علامه مجلسی از شاگردان اوست.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت
۲ – تحصیلات
۲.۱ – در اصفهان
۲.۲ – ازدواج با خاندان مجلسی
۲.۳ – در نجف
۳ – سکونت در اصفهان
۴ – استادان
۵ – شاگردان
۵.۱ – علامه مجلسی
۵.۲ – محمّدصالح خاتونآبادی
۵.۳ – آقا محمّداکمل اصفهانی
۵.۴ – میرزا عبدالله افندی
۵.۵ – حسن بلاغی نجفی
۵.۶ – سیّد صدرالدّین رضوی
۵.۷ – محمّد بن عبدالفتّاح تنکابنی
۵.۸ – سیّد محمّدباقر گیلانی
۵.۹ – شاگردان باواسطه
۶ – مناظره با اخباریها
۷ – آثار
۷.۱ – کتابها
۷.۲ – حواشی
۷.۳ – رسالهها
۷.۴ – شرحها
۷.۵ – چند نکته
۸ – ویژگیها
۸.۱ – تشکیل مجالس مناظره
۸.۲ – تشویق به نگارش کتاب
۹ – در نگاه دیگران
۱۰ – وفات
۱۱ – مدفن
۱۲ – بازماندگان
۱۳ – میرزا حیدرعلی شیروانی
۱۳.۱ – جایگاه اجتماعی و معنوی
۱۳.۲ – ازدواج
۱۳.۳ – آرای نادر
۱۳.۴ – درگذشت و مدفن
۱۳.۵ – تالیفات
۱۳.۶ – از منظر دیگران
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
۱ – ولادت
محمد شیروانی در خطّه شیروان، (عدّهای زادگاه وی را شیروانِ استان خراسان دانستهاند و برخی شروان کشور آذربایجان و منطقه قفقاز که در هر صورت، در آن زمان جزو شهرهای ایران بزرگ شمرده میشدند.
[۱] اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، ج۱ و ۲، ص۲۸۲.
[۲] امین، سیّد محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۴۳.
[۳] خوانساری، سیّد محمّدباقر، روضات الجنّات، ج۷، ص۹۶.
) در سال ۱۰۳۳ق متولد شد.
۲ – تحصیلات
محمد شیروانی پس از گذراندن خردسالی، پای به مکتب نهاده و به فراگیری قرآن و دانشهای آن روزگار پرداخت. از آنجا که از هوش سرشاری برخوردار بود، مورد تشویق استاد و خانوادهاش قرار گرفت و تحصیل را به خوبی پشت سر نهاد به همین علّت، با راهنمایی پدرش راهی حوزه علمیه شیروان شده و شروع به تحصیل علوم اسلامی نمود.
۲.۱ – در اصفهان
نوجوان شیروانی پس از فراگیری مقدّمات، برای تکمیل دانش خود چارهای جز هجرت نمیدید. در آن زمان، حوزه علمیه اصفهان پذیرای عالمان و طلاّب فراوانی بود زیرا تاسیس اوّلین حکومت گسترده شیعه (صفویه)، پایتخت شدن اصفهان و حمایت پادشاهان صفویه از اهل علم، باعث رونق گرفتن مباحث و محافل علمی شده و حوزه علمیه اصفهان مورد توجّه فرهیختگان قرار گرفت.
[۴] ر. ک: دوانی، علی، مفاخر اسلام، علی دوانی، ج۸.
[۵] ر. ک: پورامینی، محمّدباقر، صفویان نماد اقتدار ایران، ج۱ و ۲.
محمّد نیز چون بسیاری از طلاّب، زادگاهش را ترک کرد و به این شهر سفر نمود. وی در این مسیر، از شهرهای متعدّدی عبور کرد و از محضر برخی از دانشوران آن شهرها بهرهمند شد.
او پس از ورود به اصفهان و مشاهده عظمت دینی و علمی آنجا، گویا گمشده خود را یافته بود. بنابراین، بیش از پیش در راه تحصیل معارف اسلامی و شیعی، تلاش مینمود به طوریکه پس از گذشت چند سال، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، کلام، فلسفه، ریاضیات و نجوم را فرا گرفت.
وی در اوّلین روزی که به مدرسه محقّق خوانساری وارد شد، استاد به تدریس شرح اشارات شیخ ابوعلی سینا مشغول بود. میرزای شیروانی پس از دقایقی، اشکالاتی مطرح ساخته و توجّه همگان را به خود جلب کرد.
طلاّب که تا آن روز ایشان را در جمع خود ندیده بودند، چشم به استادشان دوخته تا پاسخ وی را بشنوند. آقا حسین خوانساری نخست از نام و نشان او جویا شد وقتی میرزا خودش را معرّفی کرد، استاد چنین فرمود: «من در سطح معلومات تو مطالعه نکردهام امشب برای تو کتاب را مطالعه میکنم تا پاسخگوی سؤالات تو باشم.»
[۶] تنکابنی، محمد بن سلیمان، تذکره العلماء، ص۱۴۱-۱۴۲.
[۷] تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، ص۲۶۶-۲۶۷.
آزاداندیشی استاد و میدان دادن وی به شاگرد، سبب شد ملاّ میرزا (که خود در فلسفه پرمایه بود) نزد آقا حسین بماند و شاگردی کند.
[۸] مجلّه حوزه، ش ۸۹ و ۹۰، ص۱۳-۱۴.
میرزای شیروانی به دلیل ژرفنگری و تلاش شبانهروزی، در مدّت کوتاهی به مدارج عالی علمی راه یافت و با برگزاری جلسات پرسش و پاسخ و نگارش آثار علمی و تحقیقی، به عنوان «اندیشمندی صاحبنظر» شناخته شد، از اینرو با لقب «مدقّق شیروانی» زبانزد محافل دینی و مذهبی شده و طلاّب زیادی در حوزه درسی وی شرکت نمودند.
[۹] اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، ج۱ و ۲، ص۶۸۱.
[۱۰] مقیمی، محمّداسماعیل، جغرافیای تاریخی شیروان، ص۲۵۲-۲۵۳.
۲.۲ – ازدواج با خاندان مجلسی
ملاّ میرزای شیروانی که سالیانی چند، نزد مجلسی اوّل (ملاّ محمّدتقی) به یادگیری علوم مشغول بود، به سبب برخورداری از امتیازاتی چون: عبادت، تقوا، اخلاق نیک، علم و ژرفنگری مورد احترام و تکریم استادش قرار و گرفت سرانجام به افتخار دامادی وی نایل آمد و بر موقعیت دینی و اجتماعیاش افزوده گشت. (در همه منابع به این مسئله (دامادی خاندان مجلسی) اشاره شده است.)
بیگمان زندگی هر فردی، خواه ناخواه، با زندگی خانواده و بستگان همسر ارتباط دارد از اینرو، نکاتی را میتوان بیان داشت:
پدرزن شیروانی یعنی ملاّ محمّدتقی مجلسی اصفهانی (۱۰۰۳-۱۰۷۰ق)، یکی از عالمان بزرگ شیعه است که از دانش فراوان وی افراد زیادی بهرهمند شدهاند. او دارای سه پسر و چهار دختر بود.
پسران دانشمندش عبارتند از: ملاّ عزیزالله (متوفّای ۱۰۷۴ق) ملاّ عبدالله (متوفّای ۱۰۸۴ق) و ملاّ محمّدباقر معروف به مجلسی دوم (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق). دامادهای فقیه و بزرگوارش عبارتند از: ملاّ محمّدصالح مازندرانی (متوفّای ۱۰۸۶ق) ملاّ محمّدعلی استرآبادی (۱۰۱۰-۱۰۹۴ق) میرزای شیروانی (۱۰۳۳-۱۰۹۸ق) و میرزا کمالالدّین محمّد فسایی (زنده در ۱۱۰۳ق). (برای آشنایی بیشتر به منابع زیر رجوع شود.
[۱۱] ر. ک: دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۸.
[۱۲] ر. ک: دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم و دین.
[۱۳] ر. ک: مهدوی، سیّد مصلحالدّین، زندگینامه علاّمه مجلسی (همایش بزرگداشت علاّمه مجلسی)، ج۱.
[۱۴] ر. ک: نوری، میرزا حسین، فیض قدسی، ترجمه سیّد جعفر نبوی.
)
خاندان مجلسی و دیگر بستگان نسبی و سببی آنها، علاوه بر موقعیت ممتاز مردمی و اجتماعی، نزد حکومت و کارگزاران صفویه نیز از مقام و جایگاه والایی برخوردار بودند، لذا بخشی از رشد و تکامل علمی، اجتماعی و سیاسی میرزای شیروانی، مرهون وابستگی و پیوند فامیلی وی با خاندان مجلسی است.
۲.۳ – در نجف
حوزه نوپا و جدیدالتّاسیس اصفهان، توانایی جذب همیشگی اهل علم را نداشت چرا که حوزه کهنسال نجف اشرف و آستانه امیرمؤمنان (علیهالسّلام) هماره پذیرای دانشمندان بود، به همین جهت، مدقّق شیروانی نیز همچون پدر زن گرامیاش (مولانا شیروانی در اصفهان به دامادی مجلسی اوّل رسید و… [سپس] به زیارت عتبات رفته و در نجف توطّن کرد.
[۱۵] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ص۱۵۷.
) و دانشوران دیگر به عراق هجرت کرد تا با توسّل به امامان (علیهمالسّلام) و سیر و سلوک، از سر چشمههای اخلاق، عرفان و دانش بهره گیرد.
وی علاوه بر تحصیل در محضر فرهیختگان علم، به تدریس پرداخت و به نشر و گسترش معارف اهل بیت (علیهمالسّلام) همّت ورزید.
[۱۶] حکیمیان، ابوالفتح، فهرست مشاهیر ایران، ج۲، ص۱۱۳.
۳ – سکونت در اصفهان
در سال ۱۰۷۸ق پس از رحلت شاه عبّاس دوم، فرزندش صفی دوم بر تخت سلطنت نشست و او را «شاه سلیمان» نامیدند. وی پادشاهی عادل بود و به تعمیر و تذهیب قبّه مطهّر رضوی همّت گماشت.
[۱۷] قمی، شیخ عبّاس، فوائد الرضویه، ص۴۷۹-۴۸۲.
از جمله کارهای شایسته وی، دعوت از عالمان بزرگ عتبات عالیات و دیگر شهرها بود به نحوی که عدّهای به درخواست وی جواب مثبت داده و رهسپار اصفهان شدند.
شاه سلیمان به سبب آشنایی قبلی با موقعیت ممتاز میرزای شیروانی، از ایشان نیز دعوت کرد، چرا که حضور فقیهان جامعالشّرایطی چون میرزا، پایههای حکومت شیعی را تقویت نموده و ناهنجاریهای اجتماعی (اخباریگری، تصوّف و غیره) را برطرف میساخت.
مجتهد شیروانی در سال ۱۰۹۱ق به اصفهان مراجعت کرده
[۱۸] خاتونآبادی، سید عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، ص۵۳۶.
و از سوی حکومت صفویه، دانشمندان و مردم، مورد تجلیل و احترام شایانی قرار گرفت. حضور عالمان مهاجر در پایتخت و مسئله اسکان آنها، از جهت اقتصادی، مشکلاتی به همراه داشت از اینرو شاه سلیمان علاوه بر اختصاص کمک و مساعدتهای مالی مشکل مسکن برخی از دانشوران را حل نمود. وی برای سکونت میرزای شیروانی و خانوادهاش در محلّه احمدآباد اصفهان خانهای ساخته و به ایشان واگذار کرد.
[۱۹] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ص۱۵۷.
[۲۰] قمی، شیخ عبّاس، فوائد الرضویه، ص۴۶۷-۴۶۸.
[۲۱] صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۵ (بخش یکم)، ص۱۸۰.
[۲۲] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۵، ص۳۸۶-۳۸۷.
بدینترتیب دگربار، مجلسِ درس، مناظره و موعظه میرزا پر رونق شده و پروانگان حریم معارف، از انوار گفتار و نوشتار آن فقیه، محدّث، متکلّم و دانشمند بزرگ بهرهمند شدند.
اگرچه برخی از شاهان صفوی ستمپیشه بودند ولی حکومت آنان آثار خوبی نیز برای شیعیان در برداشته است، از جمله:
۱. ترویج شعائر و معارف اهل بیت (علیهمالسّلام) توسط آنان.
۲. پشتیبانی از عالمان شیعه در جهت گسترش فرهنگ تشیّع.
۳. ایجاد زمینه ایفای نقش عالمان شیعه در امور سیاسی، قضایی و فرهنگی.
۴. مساعدت چشمگیر در تقویت مراکز علمی و دینی.
۵. جلوگیری از هجوم حکومت عثمانی و ازبکها به شیعیان.
[۲۳] مجلّه حوزه، ش ۷۵، ص۱۳۷-۱۳۸.
در این بستر مناسب زمانی و مکانی، اقامت فقیهانی چون میرزای شیروانی، ثمرات گوناگونی در پی داشته که «تحکیم مکتب اهل بیت (علیهمالسّلام)» را میتوان مهمترین ارمغان ماندگار این حضور مبارک، دانست.
۴ – استادان
میرزای شیروانی برای فراگیری علوم گوناگون، نزد بزرگان حوزه به شاگردی پرداخته است. در اینجا نام استادان برجسته او را یادآور میشویم:
۱. ملاّ محمّدتقی مجلسی، (۱۰۰۳-۱۰۷۰ق) میرزا مدّت زیادی از محضر ایشان بهرهمند شده و علاوه بر اخذ اجازه روایی، به افتخار دامادی استادش نیز رسیده بود.
۲. آقا حسین بن جمالالدّین، معروف به محقّق خوانساری (۱۰۱۶-۱۰۹۸ق)، میرزا شاگرد ارشد و ممتاز مباحث فلسفی استادش بود
[۲۴] گزی اصفهانی، عبدالکریم، تذکره القبور، ص۵۰، به کوشش ناصر باقری بیدهندی.
[۲۵] کشمیری، محمدعلی، نجوم السماء، ص۱۹۲.
[۲۶] مجله حوزه، ش ۸۹ و ۹۰، ص۱۳-۱۴.
[۲۷] مجله حوزه، ش ۸۹ و ۹۰، ص۱۷۸.
از اینرو هنگام درس، اشکالات زیادی مطرح میکرد و با محقّق خوانساری به مناظره علمی میپرداخت. وی کتابهای استادش را پس از مطالعه دقیق، نقد مینمود و در ردّ برخی از مطالب و نظرات ایشان رسالههایی مینگاشت و متقابلا محقّق خوانساری هم به دفع اشکالات شاگردش همّت میورزید.
[۲۸] دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۲۴۷.
[۲۹] دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۴۵۹.
[۳۰] افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ترجمه محمّدباقر ساعدی، ج۲، ص۶۳.
در اینباره یکی از همشاگردیهای میرزا میگوید: «استادمان آقا حسین خوانساری با آن فضل و کمال، از موشکافیها و اشکالات فراوان میرزا در هنگام درس و مباحثه، گاهی ناراحت میشد.»
[۳۱] کشمیری، محمدعلی، نجوم السماء، ص۱۹۲ – ۱۹۳.
[۳۲] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۵، ص۳۸۶.
میرزا در بررسی کتابهای استادش میگفت: «آنچه اوّل نوشته بود، بهتر از بسیاری از آنهاست که بعدها نوشت.»
[۳۳] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۸، ص۱۰۲.
بیان این نکته نیز درخور اهمیّت است که میرزا، سرآمد شاگردان فلسفه خوانساری بوده
[۳۴] مهدوی، سیّد مصلحالدّین، زندگینامه علاّمه مجلسی، ج۱، ص۳۴۸.
و از ایشان اجازه روایی کسب کرده بود.
[۳۵] کشمیری، محمدعلی، نجوم السماء، ص۱۹۲.
۵ – شاگردان
برخی از دانشآموختگان مکتب میرزای شیروانی عبارتند از:
۵.۱ – علامه مجلسی
ملاّ محمّدباقر مجلسی (۱۰۳۷-۱۱۱۰ق)، محمّدباقر، صاحب «بحار الانوار» برادر خانم میرزای شیروانی و شاگرد روایی وی نیز هست به طوریکه در ۲۲ شعبان ۱۰۷۵ق اجازه نقل روایات «من لا یحضره الفقیه» را از ایشان گرفته است.
[۳۶] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۵، ص۱۸۵ – ۱۸۶.
[۳۷] آقا بزرگ تهرانی، الذّریعه، ج۱۱، ص۲۴.
۵.۲ – محمّدصالح خاتونآبادی
میر محمّدصالح خاتونآبادی (۱۰۵۸-۱۱۱۶ق)، وی در کتاب «حدائق المقرّبین» خود مینویسد: «مولانا میرزای شیروانی (طیّبالله رمسه) که استاد این قاصر است و در خدمت او فنون حکمی و فقه و بعضی از کتب حدیث خواندهام…»
[۳۸] حسینی، سیّد احمد، تلامذه العلاّمه المجلسی و المجازون منه، ص۱۱۰- ۱۱۱.
[۳۹] دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۳۲۶.
[۴۰] دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۳۶۹-۳۷۰.
[۴۱] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۸، ص۳۵۳.
[۴۲] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۸، ص۳۹۸ – ۳۹۹.
او ابتدا از شاگردان شیروانی به شمار میرفت و پس از رحلت ایشان، در حوزه درسی پدرزنش (مجلسی دوم) حاضر گردید.
[۴۳] دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۳۷۰-۳۷۱.
[۴۴] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۸، ص۴۰۰.
۵.۳ – آقا محمّداکمل اصفهانی
آقا محمّداکمل اصفهانی، پدر علاّمه وحید بهبهانی (زنده در حدود ۱۱۳۵ق)، در متن اجازهنامه علاّمه بهبهانی به علاّمه سیّد محمّدمهدی بحرالعلوم آمده است: «… منهم الوالد الماجد… عن اساتیذه الاعاظم و المشایخ و المشتهرین بین المشارق والمغارب المستغنین عن التعریف بالفضائل و المناقب مولانا میرزا محمّدشیروانی و الشیخ جعفر القاضی و مولانا محمّد شفیع استرابادی…».
[۴۵] دوانی، علی، وحید بهبهانی، ص۱۰۸.
[۴۶] دوانی، علی، وحید بهبهانی، ص۱۷۳ – ۱۷۴.
[۴۷] خوانساری، سیّد محمّدباقر، روضات الجنّات، ج۲، ص۹۸.
[۴۸] حسینی، سیّد احمد، تلامذه العلامه المجلسی و المجازون منه، ص۷۸.
۵.۴ – میرزا عبدالله افندی
میرزا عبدالله افندی اصفهانی (۱۰۶۶ ـ زنده در ۱۱۳۰ق)، نامبرده میگوید: «… قسمتی از تهذیب، شرح مختصر الاصول، شرح اشارات، اصول کافی و… از کتب متداوّل را نزد استاد علاّمه (میرزای شیروانی) (رحمهاللهعلیه) فرا گرفتم».
[۴۹] دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم ودین، ص۳۸۵.
[۵۰] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۸، ص۴۱۳.
شایان ذکر است که میرزا عبدالله افندی اصفهانی برای چهار استادش القاب خاصّی قرار داده، که بدینقرار است:
از علاّمه محمّدباقر مجلسی به «استاد استناد»، از آقا حسین خوانساری به «استاد محقّق»، از ملاّ محمّدباقر سبزواری به «استاد فاضل» و از ملاّ میرزای شیروانی به «استاد علاّمه».
نویسنده روضات الجنات میگوید: «از اینکه وی از ملاّ میرزا تعبیر به «استاد علاّمه» کرده، استفاده میشود که پایه علمی معظّم له از دیگر استادانش برتر و والاتر بوده است».
[۵۱] خوانساری، سیّد محمّدباقر، روضات الجنّات، ج۷، ص۹۴ – ۹۵.
[۵۲] افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۸.
[۵۳] افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، مقدمه، ص۱۶.
۵.۵ – حسن بلاغی نجفی
شیخ حسن بلاغی نجفی (زنده در ۱۱۰۴ق)، وی در کتاب «تنقیح المقال» خود، که هنوز چاپ نشده، پس از تجلیل از استادش میگوید: «سوگند به جانم که او یگانه عصرش و یکتای روزگارش بود… وی شاگردان دانشمند و فاضلی دارد…»
[۵۴] خوانساری، سیّد محمّدباقر، روضات الجنّات، ج۷، ص۹۵.
[۵۵] دوانی، علی، مفاخر اسلام، ج۸، ص۳۵۳ – ۳۵۴.
[۵۶] دوانی، علی، علاّمه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۳۲۷.
۵.۶ – سیّد صدرالدّین رضوی
سیّد صدرالدّین رضوی قمی همدانی (متوفّای ۱۱۶۰ق)، وی ادبیات، معقول، فقه و اصول را از محضر میرزای شیروانی فرا گرفت.
[۵۷] خوانساری، سیّدمحمّدباقر، روضات الجنّات، ج۴، ص۱۲۲-۱۲۳.
[۵۸] دوانی، علی، وحید بهبهانی، ص۱۵۰ـ۱۵۲.
[۵۹] ستارگان حرم، ج۶، مقاله «سیّد صدرالدّین رضوی.
۵.۷ – محمّد بن عبدالفتّاح تنکابنی
مولی محمّد بن عبدالفتّاح تنکابنی (متوفّای ۱۱۲۴ق) معروف به «سراب». وی به پیشنهاد استادش شیروانی، در ردّ کتاب آقا جمال خوانساری، رسالهای نوشته بود.
[۶۰] حسینی، سیّد احمد، تراجم الرّجال، ج۲، ص۶۱۳.
۵.۸ – سیّد محمّدباقر گیلانی
سیّد محمّدباقر گیلانی (زنده در ۱۱۰۸ق)، یکی از کتابهای وی «مصباح النّجاه فی التّدیّن و النّجاح» است که آنرا در سال ۱۱۰۸ق. به اتمام رساند.
[۶۱] جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفوی، ص۱۵۵.
۵.۹ – شاگردان باواسطه
در خصوص شاگردان با واسطه میرزا، به بیان دو نمونه بسنده میشود:
الف) محمّد بن سلیمان تنکابنی (۱۲۳۴-۱۳۰۲ق) ، در نقل سلسله مشایخ رواییاش مینویسد:
«… وایضاً ملاّ محمّد اکمل اجازه دارد از قطب کره ذکاوت و فطانت، مفخر ازکیا و مقتدای اتقیا، ملاّ میرزا شیروانی ـ شرّفه الله بشرافه قربه و ملاّ میرزا از مجلسی اوّل اجازه دارد».
[۶۲] تنکابنی، محمد بن سلیمان، تذکره العلماء، ۲۶۰- ۲۶۱.
ب) مرجع بزرگوار، آیت الله مرعشی نجفی از بانوی مجتهده اصفهانی (حاجیه خانم نصرت بیگم حسینی) اجازهنامهای گرفته که در بین مشایخ اجازه روایی وی، نام میرزای شیروانی آمده است.
[۶۳] آقا بزرگ تهرانی، الاجازه الکبیره، ص۲۴۵ – ۲۴۶.
۶ – مناظره با اخباریها
در قرن یازدهم هجری، پس از انتشار کتابی به نام «فوائد مدنیّه»، توسط یکی از عالمان اخباری (ملاّ محمّدامین استرآبادی)، بازار مباحثات علمی بسیار گرم شده بود و کمتر مدرسهای بود که دو نگرش «اخباری» و «اصولی» را مطرح نکرده باشد.
[۶۴] ر. ک: دوانی، علی، مفاخراسلام، ص۴۶۱-۴۶۴.
شیوع مکتب اخباری، خسارات زیادی بر جامعه شیعی وارد کرده بود، لذا غلبه بر این بحران، وظیفه فقیهان عصر صفویه را سنگینتر میکرد. در پاسداشت تفکّر فقه استدلالی و اصولی، عالمانی چون: ملاّ صالح مازندرانی، محقّق شیروانی و آقا حسین خوانساری
[۶۵] دوانی، علی، وحید بهبهانی، ص۶۹.
[۶۶] دوانی، علی، وحید بهبهانی، ص۱۵۳ – ۱۵۴.
نقش اساسی داشتند که داستان ذیل، بیانگر این ادّعاست:
ملاّ خلیل قزوینی ـ از عالمان مشهور اخباری ـ بر این باور بود که:
الف) ترجیح بلامرجّح، جایز است.
ب) شکل اوّل، نتیجه نمیدهد زیرا مستلزم دور است، به جهت اینکه فهم صغرا و کبرا، موقوف است بر معرفت نتیجه و فهم نتیجه، موقوف است بر معرفت صغرا و کبرا، و دور باطل است پس استدلال به شکل اوّل، بـاطل خواهد بود.
شیوع و انتشار این نظریه، واکنش فقیهان را در پی داشت آقا حسین خوانساری نیز به ردّ و بطلان عقیده ملاّ خلیل قزوینی پرداخته و طرفداران اخباری را به بنبست کشانید. ملاّ خلیل به اصفهان آمد تا شخصاً به اشکالات اصولیها پاسخ داده و در مناظره بر آنها پیروز شود…
میرزای شیروانی بعد از آشنایی با نام و انگیزه مسافرت وی، چنین پرسید:
شما بگویید چرا صغرا و کبرا، مستلزم «نتیجه» نیستند؟!
ملاّ خلیل برای اثبات عقیدهاش به استدلال پرداخت و بر حجّیت آن اصرار ورزید، میرزای شیروانی در بطلان ادلّه وی گفت:
همین دلیل تو، مشتمل است بر صغرا، کبرا و نتیجه! مگر نه این است که شما صغرا و کبرا را مستلزم نتیجه نمیدانی؟ پس دلیل تو، طبق همان مذهب و عقیدهات، فاسد است!
ملاّ خلیل بعد از دقایقی سکوت، از جلسه برخاسته و بدون دیدار و مناظره با محقّق خوانساری، به قزوین مراجعت کرد.
[۶۷] تنکابنی، محمد بن سلیمان، تذکره العلماء، ص۸۹ – ۹۰.
۷ – آثار
یکی از راههای ترویج معارف اهل بیت (علیهمالسّلام) و رشد جامعه اسلامی، نگارش کتاب است. میرزای شیروانی که در فنون مختلف به مطالعه و پژوهش پرداخته بود، اندوختهها، تجارب و نظرات خود را در مجموعههایی گردآوری کرد که بیشتر آنها به زبان عربی است.
۷.۱ – کتابها
۱. اثبات عصمه الائمه (علیهمالسّلام)، تفسیر آیه (انّ الابرار لفی نعیم)؛
۲. اثبات النبوّه و الامامه؛
۳. الاجتهاد و الاخبار، (مصادر الانوار)؛ ۵۰۴۱۷۲۱۰۸۱۳۴۰۳۶۷
۴. الاحباط و التکفیر؛
۵. اصاله البرائه؛
۶. اصول دین (مباحث کلامی در توحید، نبوّت و امامت)، فارسی؛
۷. انموذج العلوم؛
۸. الجبر و الاختیار؛
۹. الجمع بین الاخبار المتعارضه؛
۱۰. جیش اسامه، (رساله اسامه)؛
۱۱. دیوان شعر.
[۶۸] آقا بزرگ تهرانی، الذّریعه، ج۹، ص۱۱۴۰.
یکی از اشعار منسوب به وی چنین است:
یاد تو کنم، دلم پر از خون گردد ••• وین دیده اشک خیز، جیحون گردد
هرچند ز دیده اشک حسرت بارم ••• در س
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 