پاورپوینت کامل معجزه شق القمر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معجزه شق القمر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معجزه شق القمر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معجزه شق القمر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

شق القمر

‌معجزه شکافته شدن ماه، توسط پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را انشقاق قمر می‌نامند.

فهرست مندرجات

۱ – معنای لغوی انشقاق و قمر
۲ – تقاضای کافران از پیامبر
۲.۱ – عکس العمل پیامبر
۳ – سندیت حدیث
۴ – نظر مفسرین
۵ – آیه انشقاق قمر
۶ – مخالفان دلالت آیه بر شق القمر
۷ – پاسخ به منکرین
۸ – استدلال دیگر مخالفان
۹ – پاسخ این استدلال
۱۰ – اشکال دیگر مخالفان
۱۱ – پاسخ این اشکال
۱۲ – استدلال مخالفان به سخن ابن یمان
۱۳ – پاسخ به سخن ابن یمان
۱۴ – بررسی حادثه
۱۴.۱ – محور اول
۱۴.۱.۱ – اشکال اولی
۱۴.۱.۱.۱ – جواب
۱۴.۱.۲ – اشکال دوم
۱۴.۱.۲.۱ – جواب
۱۴.۱.۳ – اشکال سوم
۱۴.۱.۳.۱ – جواب
۱۴.۲ – محور دوم
۱۴.۳ – محور سوم
۱۵ – اخبار واقعه شق القمر
۱۵.۱ – روایت شیخ صدوق
۱۵.۲ – روایت شیخ مفید
۱۵.۳ – روایت احمد بن محمد
۱۵.۴ – روایت انس بن مالک
۱۵.۵ – روایت عبداللّه بن عباس
۱۵.۶ – روایت عبداللّه بن مسعود
۱۶ – مکان وقوع معجزه
۱۷ – زمان وقوع شق القمر
۱۸ – بیان کیفیت وقوع در روایات
۱۹ – درخواست کنندگان معجزه
۲۰ – وضعیت سندی روایات
۲۱ – اجماع بر وقوع شق القمر
۲۲ – فهرست منابع
۲۳ – پانویس
۲۴ – منبع

۱ – معنای لغوی انشقاق و قمر

انشقاق از ماده «شقق» به معنای شکافته شدن می‌باشد.

[۱] العین، جوهری، ذیل واژه.

[۲] تهذیب اللغه، ذیل واژه.

[۳] معجم مقاییس اللغه، ابن فارس، ذیل واژه، ابوالحسین احمد، ۳۹۵ق، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ق.

[۴] المفردات فی غریب القرآن (مفردات الفاظ قرآن)، راغب اصفهانی، ذیل واژه، حسین بن محمد، ۵۰۲، تحقیق صفوان عدنان داودی، دارالعلم الدار الشامیه، دمشق بیروت، ۱۴۱۲ق.

و قمر همان ماه کره زمین است.

۲ – تقاضای کافران از پیامبر

با اینکه خانه، خانه خدا بود و مهمانان، همه بندگان او، ولی تنها چیزی که یافت نمی‌شد، راه و رسم سپاس و تشکر از میزبان بود. در بین آن همه ظلمت و تاریکی و شرک و بت پرستی تنها او، محور توحید و یکتاپرستی بود که از خدا خانه پرتو گرفت و چون ماه به خانه اش روشنایی می‌بخشید. روز به روز بر تعداد پیروانش افزوده می‌شد و منطق قوی و کلام دلرباش همگان را شیفته خود کرده بود.
بعد از گذشت چندین سال و بعد از ارائه بسیاری از نشانه‌های رسالت، یکی از بزرگترین این نشانه‌ها جلوه گر شد.
آری: یکی از روزها که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با پیروان خود به طرف مسجدالحرام در حرکت بود. دشمنان او که وجودش را مانع سیطره بی چون و چرای خود بر طبقه مستضعف جامعه می‌دانستند، تقاضایی کردند. درخواست آنان چیزی بود که امیدوار بودند، پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نتواند اجابت کند و در بین همه رسوا شود ولی به خواست خداوند نتیجه کار برعکس انتظار آن‌ها شد و با اینکه با وجود معجزه بزرگ و جاودان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یعنی قرآن مجید، حجت بر همگان تمام شده بود، اما باز هم رسالت جهانی او نیازمند تقویت بود. لذا معجزه‌ای دیگر نمایان شد. آنان گفتند:
«اگر راست می‌گویی و پیغمبر خدا هستی ماه را به دو نیم تقسیم کن. نیمی را در راستای کوه صفا و نیمی را در راستای کوه مروه قرار بده».

۲.۱ – عکس العمل پیامبر

همه حاضران در فکر فرو رفتند و منتظر ماندند تا پایان کار را ببینند. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به همراه پیروان خود طواف خانه معشوق را به جای آورد و به درگاه او، به نماز و استغاثه ایستاد. سپس مثل همیشه رو به حضرت امیر (علیه‌السّلام) نمود و فرمود: علی جان! برخیز و کنار کوه صفا بایست و هروله کنان به طرف کوه مروه برو و با صدای بلند این اذکار را بگو:
«بارخدایا! (ای) صاحب کعبه و مکه و زمزم و مقام و‌ای فرستنده پیامبر مکی! به ماه اجازه بده که به دو نیم تقسیم شود، نیمی بر سر کوه صفا و نیمی بر سر کوه مروه قرار گیرد،(ای) که ندای نهان و آشکار ما را شنیدی و به همه چیز عالم و آگاهی».
سران شرک، طبق عادت همیشگی مشغول مسخره کردن شدند. ولی هنوز دعای حضرت علی (علیه‌السّلام) تمام نشده بود، که آسمان و زمین به حدی به تکاپو افتاد که گویا نزدیک بود آسمان بر زمین بیافتد. ترس تمام وجود مردم را فرا گرفته بود و با نگرانی ناظر و شاهد این واقعه بزرگ بودند. ناگهان با اشاره انگشت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ماه به دو نیم شده نیمی سر کوه صفا و نیمی بر سر کوه مروه قرار گرفت و تمامی شهر مکه را منور ساخت. مؤمنان فریاد زدند و تکبیرگویان، ایمان خود را به خدا و پیغمبرش اظهار داشتند. اما سران کفر باز هم با تمسک به حرب اتهام سحر و جادو، عناد و لجاجت غیرمنطقی خود را برملا ساختند. (کل داستان برگرفته از کتاب شرح الحق وازهاق الباطل، )

[۵] مرعشی نجفی، سید شهاب الدین، شرح احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۳۱، ص۴۱۸.

۳ – سندیت حدیث

بسیاری از علما نسبت به این حادث ادعای اجماع (اجماع یعنی اتفاق نظر علما در حدی که کشف از نظر معصوم (علیه‌السّلام) نماید)

[۶] طبرسی، فضل بن حسن، تحقیق لجنه من العلماء و المحققین الاحصایین، ص۳۱۰.

یا تواتر (تواتر در روایات یعنی روایات در حدی باشد که احتمال تبانی بر کذب یا خطا و لغزش منتفی باشد. از جمله کسانی که مدعی تواتر است: سید شریف در شرح المواقف و ابن السبکی در شرح المختصر به نقل از کتاب زیر است: الآلوسی، سید محمود، تفسیر روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی،)

[۷] الآلوسی، سید محمود، تفسیر روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، مصحح محمد احمد الامد و عمرعبد السلام السلامی، ج۲۷، ص۱۰۵.

روایات و یا حداقل استناضه (خبر مستفیض یک قسم از خبر واحد است که تعداد آن از سه نفر به بالا باشد و کمتر از حد تواتر باشد. علامه طباطبایی مدعی استفاضه این خبر است.)

[۸] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۶۰.

نموده‌اند. زمان وقوع آن هم مسلما قبل از هجرت و در مکه بوده است هر چند نسبت به اینکه در ابتدای رسالت بوده یا نزدیک هجرت اختلاف است.

[۹] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۸.

این حدیث با اندکی اختلاف، در کتب مختلف شیعه و سنی آمده است. در کتاب‌های شیعه، با اسناد مختلف در امالی شیخ طوسی

[۱۰] طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۴۱.

رحمه‌الله‌علیه ، تفسیر قمی رحمه‌الله‌علیه ،

[۱۱] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح سید طیب موسوی جزایری، ج۲، ص۳۴۱.

تفسیر تبیان

[۱۲] طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مصحح احمد حبیب قصیر العاملی، ج۹، ص۴۴۳.

و تفسیر کبیر منهج الصادقین

[۱۳] کاشانی، فتح الله، تفسیر کبیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، پاورقی میرزا ابوالحسن شعرانی، ج۹، ص۹۸.

و… و در کتب اهل سنت با اسناد مختلف در تفسیر در المنثور،

[۱۴] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، مصصح شیخ نجدت نجیب، ج۷، ص۵۱۰.

تفسیر کشاف،

[۱۵] الزمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل، ج۴، ص۴۳۱.

تفسیر طبری،

[۱۶] الطبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۲، ص۱۰۴.

و… مطرح شده است.

۴ – نظر مفسرین

علمای تفسیر هم دو آی اول سوره قمر یعنی:
«وانشق القمر وان یروا آیه یعرضوا ویقولوا سحر مستمر» (قمر/۱و۲)

[۱۷] قمر/سوره۵۴، آیه۱.

[۱۸] قمر/سوره۵۴، آیه۲.

« قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت و هرگاه نشانه و معجزه‌ای را ببینند، روی گردانده و می‌گوید: این جادویی مستمر است»
را ناظر به این واقعه عظیم دانسته‌اند.

۵ – آیه انشقاق قمر

برای وقوع این حادثه به قرآن، روایات و اجماع استدلال شده است. آیه‌ای که در این مسئله به آن استناد شده، عبارت است از: (اقتَرَبَتِ السّاعَهُ وَانشَقَّ الْقَمر)

[۱۹] قمر/سوره۵۴، آیه۱.

:هنگام قیامت بسیار نزدیک شد و ماه شکاف برداشت.
آیات بعد به ویژه آیه دوم متناسب با آیه اول و در سیاق آن است و اگر سخن از معجزه نباشد هیچ تناسبی با نسبت سحر به پیامبر در آیه دوم ندارد: (وَإِنْ یَرَوا آیهً یُعْرِضُوا وَیَقُولوا سِحرٌ مُسْتَمِر)

[۲۰] قمر/سوره۵۴، آیه۲.

هماهنگ با آیه سوم نیست که خبر از تکذیب آن‌ها می‌دهد: (وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَکلُّ أَمْر مُسْتَقِرٌّ)

[۲۱] قمر/سوره۵۴، آیه۳.

[۲۲] تفسیر نمونه للمکارم، مکارم شیرازی، ج۲۳، ص۱۲، ناصر، با همکاری دیگران، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.

و آیه چهارم برای امری که واقع نشده، گفته نمی‌شود: (وَلَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الأنْباءِ ما فیهِ مُزْدَجَرٌ).

[۲۳] قمر/سوره۵۴، آیه۴.

۶ – مخالفان دلالت آیه بر شق القمر

از «حسن بصری»، «عطاء» و «بلخی» به عنوان مخالفان دلالت آیه بر وقوع شق القمر یاد شده است که گفته‌اند انشقاق قمر در آینده اتفاق خواهد افتاد.

[۲۴] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۹، ص۳۱۰، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن بن فضل، ۵۴۸ق، انتشارات ناصرخسرو، تهران ۱۳۷۲ش.

حسن بصری گفته است که پس از نفخه ثانیه، قمر مُنشق خواهد شد..

[۲۵] النکت والعیون تفسیر الماوردی، الماوردی، ج۵، ص۴۰۹، ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب، ۴۵۰ق، تعلیق السید بن عبد المقصود بن عبدالرحیم، مؤسسه الکتب العلمیه، دار الکتب العلمیه، بیروت.

«نظّام»،

[۲۶] تأویل مختلف الحدیث، الدینوری، ج۱، ص۲۱ـ ۲۰، ابن قتیبه، ۲۷۶ق، درالکتاب العربی، بیروت.

[۲۷] الفصول المختاره، ج۱، ص۲۰۸، علم الهدی، سید مرتضی، علی بن حسین، ۴۳۶ق یا شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ۴۱۳ق، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق (جلد دوم از مجموعه مصنفات شیخ مفید).

و برخی دیگر

[۲۸] تفسیر المراغی، مراغی، ج۹، ص۷۶، احمد بن مصطفی، ۱۳۷۱ق، داراحیاء التراث العربی، بیروت.

[۲۹] تفسیر الکاشف، مغنیه، ج۷، ص۱۸۹، محمد جواد، ۱۴۰۰ق، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۲۴ق.

[۳۰] تفسیر المنتخب، ذیل آیه

منکر وقوع شقّ القمر شده‌اند.

۷ – پاسخ به منکرین

در پاسخ گفته شده است: قیامت روزی است که حقایق در آن ظاهر می‌شود و برای انکار یا سحر شمردن آن مجالی نخواهد بود.

[۳۱] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۹، ص۳۱۰، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن بن فضل، ۵۴۸ق، انتشارات ناصرخسرو، تهران ۱۳۷۲ش.

[۳۲] المواهب اللدنیّه بالمنح المحمدیه، احمد بن محمد، ج۲، ص۵۲۱، ۹۲۳ق، تحقیق صالح احمد الشامی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۱۲ق.

[۳۳] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، ج۱۹، ص۵۵، سید محمدحسین، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم۱۴۱۷ق.

علاوه بر این، ظاهر آیه بر وقوع انشقاق در گذشته دلالت دارد چرا که با فعل ماضی «انشقَّ» بیان شده است.
مخالفان در نقد آن گفته‌اند: حوادثی که در آینده قطعاً اتفاق می‌افتد، در قرآن کریم با واژگان ماضی تعبیر می‌شود..

[۳۴] تفسیر غرائب القرآن ورغائب الفرقان، نیشابوری، نظام الدین حسن بن محمد، ج۶، ص۲۱۷، بعد از ۷۲۸ق، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۶ق.

پاسخ این است که استفاده از واژه دالّ بر گذشته در حادثه مربوط به آینده، مَجاز است و مجاز دانستن کلام هنگامی جایز می‌باشد که به صورت قطعی بدانیم حادثه مربوط به آینده است.

۸ – استدلال دیگر مخالفان

استدلال دیگر مخالفان این است که (وَانشَقَّ الْقَمَرُ) بعد از (اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ) آمده که بر وقوع انشقاق در قیامت دلالت دارد..

[۳۵] تفسیر الکاشف، مغنیه، ج۷، ص۱۸۹ـ ۱۹۰، محمد جواد، ۱۴۰۰ق، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۲۴ق.

۹ – پاسخ این استدلال

پیش فرض این استدلال این است که قیامت نزدیک نشده، در حالی که اقتربت، مبالغه در قرب را می‌رساند

[۳۶] التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ج۹، ص۴۴۲، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن، ۴۶۰ق، با مقدمه شیخ آغا بزرگ تهرانی و تحقیق احمد قصیر عاملی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

[۳۷] المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ابن عطیه اندلسی، ج۵، ص۲۱۱، عبدالحق بن غالب، ۵۴۱ق، تحقیق عبدالسلام عبدالشافی محمد، دارالکتب العلمیه، بیروت ۱۴۲۲ق.

[۳۸] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۹، ص۲۸۱، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن بن فضل، ۵۴۸ق، انتشارات ناصرخسرو، تهران ۱۳۷۲ش.

[۳۹] شرح الشفاء، قاضی عیاض، ج۱، ص۵۸۴، ۵۴۴ق، شرح ملاعلی القاری، مؤسسه دارالعلوم لخدمه الکتاب الاسلامی، دمشق.

[۴۰] تفسیر غرائب القرآن ورغائب الفرقان، نیشابوری، ج۶، ص۲۱۷، نظام الدین حسن بن محمد، بعد از ۷۲۸ق، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۶ق.

[۴۱] نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور، البقاعی، ذیل آیه، ابوالحسن ابراهیم بن عمر بن حسن، ۸۸۵ق، دایره المعارف العثمانیه، حیدرآباد دکن هند، ۱۳۹۷ق.

[۴۲] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، ج۱۹، ص۵۵، سید محمدحسین، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم۱۴۱۷ق.

چرا که «اِفتَعلَ» معنا را برای مبالغه مهیّا می‌کند، در کتب لغت آمده است: والقدیر فعیل منه وهو للمبالغه والمقتدر مفتعل من اقتدر وهو أبلغ

[۴۳] النهایه فی غریب الحدیث والأثر، أبوالسعادات المبارک بن محمد الجزری، ۶۰۶ق، تحقیق طاهر أحمد الزاوی محمود محمد الطناحی، المکتبه العلمیه، بیروت ۱۳۹۹ق ۱۹۷۹م.

[۴۴] لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، ۷۱۱ق، دارصادر، بیروت ۱۴۱۴ق.

[۴۵] تاج العروس من جواهر القاموس، الزبیدی، مرتضی ابوالفیض، ۱۲۰۵ق، دارالهدی، ۱۴۰۹ق.

[۴۶] الخصائص، ابن جنی، ج۳، ص۲۶۴، ابوالفتح عثمان، ۳۹۲ق، تحقیق محمدعلی النجار، عالم الکتب، بیروت.

[۴۷] المفصل فی صنعه الاعراب، ج۱، ص۵۴.

[۴۸] مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب، ابن هشام الأنصاری، ذیل بحث «اذ» ص ۱۱۹، جمال الدین أبومحمد عبداللّه بن یوسف، ۷۶۱ق، تحقیق مازن المبارک ومحمدعلی حمد اللّه، دارالفکر، بیروت۱۹۸۵.

[۴۹] شرح ابن عقیل، ابن عقیل العقیلی المصری الهمدانی، ج۴، ص۲۶۴، بهاء الدین عبداللّه، ۷۶۹ق، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، دارالفکر، دمشق، ۱۹۸۵.

یعنی هنگام قیامت بسیار نزدیک شد.
نزدیکی زیاد قیامت، در روایات نیز تصریح شده است، مفهوم برخی از آن‌ها این است که زمان عالم طولانی است و باقی‌مانده روزگار نسبت به آنچه گذشته است کم می‌باشد

[۵۰] صحیح بخاری، ج۴، ص۱۸۸۱، ح۴۶۵۲.

[۵۱] صحیح بخاری، ج۵، ص۲۳۸۴.

[۵۲] صحیح مسلم، مسلم بن حجاج ابوالحسن قشیری نیشابوری، ج۲، ص۵۹۲، ۲۶۱ق، تعلیق وتحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

[۵۳] صحیح مسلم، مسلم بن حجاج ابوالحسن قشیری نیشابوری، ج۱۸، ص۴۷۷، ۲۶۱ق، تعلیق وتحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

[۵۴] الجعفریات (الأشعثیات، ابن اشعث، ج۱، ص۲۱۲، محمد بن محمد، مکتبه نینوی الحدیثه، تهران، به صورت سنگی چاپ شده است همراه با کتاب قرب الإسناد در یک مجلد.

[۵۵] الأمالی للمفید، مفید، ج۱، ص۱۸۷، محمد بن محمد بن نعمان، ۴۱۳ق، کنکره جهانی هزاره شیخ مفید، قم۱۴۱۳ق (جلد ۱۳ از مجموعه مصنفات شیخ مفید).

[۵۶] الأمالی للطوسی، طوسی، ج۱، ص۳۳۷، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن، ۴۶۰ق، انتشارات دارالثقافه، قم، ۱۴۱۴ق.

[۵۷] تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمرو، ج۷، ص۴۳۵-۴۳۷، ۷۷۴ق، تحقیق محمدحسین شمس الدین، دارالکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، ۱۴۱۹ق.

از سوی دیگر اگر تمام عمر دنیا را با زمان آخرت مقایسه کنیم، عمر دنیا لحظه واحدی بیش نیست.

[۵۸] الأمثل فی تفسیر کتاب اللّه المنزل، مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۲۹۰، ناصر، مدرسه امام علی بن ابوطالب، قم، ۱۴۲۱.

۱۰ – اشکال دیگر مخالفان

استدلال دیگر مخالفان این است که اگر انشقاق قمر واقع می‌شد، شرق و غرب عالم باید آن را می‌دیدند و علما و مورخان آن را ثبت می‌کردند.

[۵۹] تفسیر المراغی، مراغی، ج۲۷، ص۷۷، احمد بن مصطفی، ۱۳۷۱ق، داراحیاء التراث العربی، بیروت.

[۶۰] تفسیر الکاشف، مغنیه، ج۷، ص۱۸۹ـ ۱۹۰، محمد جواد، ۱۴۰۰ق، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۲۴ق.

[۶۱] الذخیره فی علم الکلام، علم الهدی سید مرتضی، ج۱، ص۴۰۸، علی بن حسین، ۴۳۶ق، تحقیق سید احمد حسینی، مؤسسه النشر الاسلامی، قم.

[۶۲] التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی، ج۹، ص۴۴۳، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن، ۴۶۰ق، با مقدمه شیخ آغا بزرگ تهرانی و تحقیق احمد قصیر عاملی، دار احیاء التراث العربی، بیروت.

[۶۳] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۹، ص۲۸۲، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن بن فضل، ۵۴۸ق، انتشارات ناصرخسرو، تهران ۱۳۷۲ش.

[۶۴] شرح الشفاء، قاضی عیاض، ج۱، ص۵۸۷ـ ۵۸۸، ۵۴۴ق، شرح ملاعلی القاری، مؤسسه دارالعلوم لخدمه الکتاب الاسلامی، دمشق.

۱۱ – پاسخ این اشکال

در پاسخ گفته شده است: با توجه به اختلاف افق، مدت کوتاه شقّ القمر، وضعیت هوا، وضعیت متفاوت اشخاص در آن شب و…، این که همه آن را دیده باشند انتظار بی جایی است.

[۶۵] الذخیره فی علم الکلام، علم الهدی سید مرتضی، ج۱، ص۴۰۸، علی بن حسین، ۴۳۶ق، تحقیق سید احمد حسینی، مؤسسه النشر الاسلامی، قم.

[۶۶] الاقتصاد الهادی إلی الرشاد، طوسی، ج۱، ص۱۸۲، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن، ۴۶۰ق، مکتبه چهلستون، تهران.

[۶۷] تفسیر کبیر مفاتیح الغیب، فخر الدین رازی ابوعبداللّه محمد بن عمر، ج۲۹، ص۲۸، ۶۰۶ق، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۰ق.

[۶۸] المنقذ من التقلید، حمصی رازی، ج۱، ص۴۹۵، سدید الدین محمود، تحقیق مؤسسه نشر اسلامی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۲ق.

[۶۹] البدایه والنهایه، ابن کثیر دمشقی، ج۶، ص۸۰، ابوالفداء اسماعیل بن عمرو، ۷۷۴ق، مکتبه المعارف، بیروت.

[۷۰] المواهب اللدنیّه بالمنح المحمدیه، احمد بن محمد، ج۲، ص۵۲۶ـ ۵۲۷، ۹۲۳ق، تحقیق صالح احمد الشامی، المکتب الاسلامی، بیروت، ۱۴۱۲ق.

[۷۱] شرح الشفاء، قاضی عیاض، ج۱، ص۵۸۷ـ ۵۸۸، ۵۴۴ق، شرح ملاعلی القاری، مؤسسه دارالعلوم لخدمه الکتاب الاسلامی، دمشق.

[۷۲] حجه اللّه علی العالمین فی معجزات سیدالمرسلین، النبهانی، ج۱، ص۳۹۷، یوسف بن اسماعیل، ۱۳۵۰ق، ناشر: حسن جصنا و محمد امین دمج، بیروت.

[۷۳] الأمثل فی تفسیر کتاب اللّه المنزل، مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۲۹۸ ۲۹۹، ناصر، مدرسه امام علی بن ابوطالب، قم، ۱۴۲۱.

با توجه به استدلال مخالفان، فقط می‌توان قائل به استبعاد آن شد نه محال بودن آن، در حالی که مخالفان قاطعانه آن را رد می‌کنند..

[۷۴] روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، آلوسی سید محمود، ج۲۷، ص۷۶، ۱۲۷۰ق، تحقیق علی عبدالباری عطیه، دارالکتب العلمیه، بیروت۱۴۱۵ق.

۱۲ – استدلال مخالفان به سخن ابن یمان

به سخن منقول از «حذیفه بن یمان» هم برای رد وقوع شقّ القمر استدلال شده است:
«إنّ اللّه تعالی یقول: (اقتربت الساعه وانشقّ القمر)

[۷۵] قمر/سوره۵۴، آیه۱.

; ألا وإنّ الساعه قد اقتربت ألا وإنّ القمر قد انشق ألا وإنّ الدنیا قد آذنت بفراق ألا وإنّ الیوم المضمار وغدا السباق…:…هوشیار باشید که دنیا فراق خود را اعلام نمود ، آگاه باشید که امروز خود را چابک کنید تا قیامت بتوانید سبقت بگیرید».

[۷۶] المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۶۵۱، رقم ۸۸۰۰، حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، ۴۰۵ق، مع الکتاب: تعلیقات الذهبی فی التلخیص، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۱.

بیان نزدیکی قیامت و توقع ایجاد آن، مفاد سخن حذیفه است نه این‌که به خاطر تأیید پیامبر و اثبات نبوت ایشان، خبر از وقوع حوادثی بدهد چون سخن حذیفه در مقام وعظ و عبرت است.

[۷۷] تفسیر المراغی، مراغی، ج۲۷، ص۷۶، احمد بن مصطفی، ۱۳۷۱ق، داراحیاء التراث العربی، بیروت.

۱۳ – پاسخ به سخن ابن یمان

پاسخ: اگر فعل ماضی با حرف «قد» آورده شود به معنای این نیست که انتظار وقوع فعل می‌رود

[۷۸] مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب، ابن هشام الأنصاری، ج۱، ص۲۲۸، جمال الدین أبومحمد عبداللّه بن یوسف، ۷۶۱ق، تحقیق مازن المبارک ومحمدعلی حمد اللّه، دارالفکر، بیروت۱۹۸۵.

بلکه این معنا را می‌دهد که فعل تحقیقاً واقع شده است و در این صحبت، سه فعل ماضی با حرف قد همراه شده است.
قرائت حذیفه نیز در آیه یکم از سوره قمر بدین صورت است: (وقد انشقّ القَمَر)،

[۷۹] معجم القرائات القرآنیه، احمد مختار عمر، ج۷، ص۲۹، عبدالعال سالم مکرم، انتشارات اسوه، ایران، ۱۴۱۳ق.

عده ای آن را دلیل یا مؤید وقوع شقّ القمر دانسته‌اند.

[۸۰] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج۹، ص۳۰۸، امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن بن فضل، ۵۴۸ق، انتشارات ناصرخسرو، تهران ۱۳۷۲ش.

[۸۱] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، ج۴، ص۴۳۱، محمود بن عمر، ۵۳۸ق، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.

[۸۲] أنوار التنزیل وأسرار التأویل، بیضاوی، ج۵، ص۱۶۴، عبداللّه بن عمر، تحقیق محمدعبدالرحمن مرعشی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۱۸ق.

[۸۳] تفسیر کنزالدقائق وبحر الغرائب، قمی مشهدی، ج۱۲، ص۵۲۷، محمد بن محمدرضا، ۱۱۲۵ق، تحقیق حسین درگاهی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران ۱۳۶۸ش.

۱۴ – بررسی حادثه

این حادثه عظیم در سه محور قابل بررسی می‌باشد:

۱۴.۱ – محور اول

با وجود این سند محکم، جایی برای انکار این واقعه نمی‌ماند. ولی باز هم شبهاتی توسط بعضی مطرح شده است. که به بررسی آن می‌پردازیم.

۱۴.۱.۱ – اشکال اولی

این امر محال عقلی است. پس شق القمر واقعیت ندارد، چون امکان ندارد که افلاک سماوی از هم جدا شوند یا به هم ملحق شوند.

[۸۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۳.

[۸۵] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۶.

۱۴.۱.۱.۱ – جواب

بهترین دلیل بر مردود بودن این نظریه، وقوع آن است و شهاب سنگ‌ها و نظریه مطرح در پدید آمدن آن‌ها (بر اثر انفجار سیاره‌ای بزرگ) دلیل بر مردودبودن نظریه بطلمیوس است.

[۸۶] الطبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص۱۴.

۱۴.۱.۲ – اشکال دوم

اگر این حادثه اتفاق افتاده است، پس چرا در تمامی کتب تاریخی به این حادثه اشاره نشده است.

[۸۷] طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۴.

۱۴.۱.۱.۱ – جواب

ا) زمان وقوع این حادثه، شب بوده است و مدت آن هم کوتاه، چه بسا در آن زمان خیلی‌ها در خواب بوده‌اند.
ب) وسایل رصد وقایع سماوی در آن منطقه نبوده است و اگر چه وسایل جزئی جهت رصد ستارگان در هند، یونان و روم بوده است، ولی به دلیل اختلاف افق و اینکه در آن مناطق، روز بوده است، ماه قابل رؤیت نبوده است.
ج) شاید در مناطق دیگر ابرها مانع دیدن ماه می‌شده است.
د) تاریخ، همه وقایع را ثبت نکرده است و این واقعه هم می‌تواند یکی از آن‌ها باشد.
ه) چه بسا عدم نقل تاریخ نویسان غیر مسلمان به دلیل عناد با دین جدید اسلام باشد.
و) در بعضی کتب، با ذکر داستان‌هایی، خبر از وقوع این حادثه می‌دهند. مثل داستان آن مرد هندی بت پرست که با دیدن «شق القمر» و شنیدن جواب علمای قوم خودش (مبنی بر اینکه در کتاب‌های ما، معجز پیامبری است که در میان قوم عرب ظهور می‌کند) و بعد از شناختن پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورد و پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هم او را عبدالله نامید که هم اکنون بارگاه او در هند معروف است.

[۸۸] یزدی الحائری، شیخ علی، الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، تحقیق سید علی عاشور، ج۱، ص۲۸۱.

[۸۹] یزدی الحائری، شیخ علی، الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب، تحقیق سید علی عاشور، ص۲۷۸.

۱۴.۱.۳ – اشکال سوم

آیه اول سور قمر مربوط به «شق القمر» در قیامت است، نه اینکه اشاره به پاورپوینت کامل معجزه شق القمر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint باشد.

[۹۰] قول مختار حسن بصری و بلخی به نقل از طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۴۴۲.

۱۴.۱.۱.۱ – جواب

ا) لفظ «انشق» ماضی است و اشاره به واقعه‌ای دارد که در گذشته اتفاق افتاده است نه در آینده قرار است محقق شد.
ب) و اگر هم کسی ادعا کند فعل ماضی در مقام اخبار از حادثه‌ای است که قطعا واقع می‌شود؛ جوابش این است که با آیه بعدش منافات دارد. چرا که در آیه بعد آمده:
از این آیه و نشان الهی اعراض کرده انکار می‌کنند، در حالی که در قیامت جای اعراض و افکار نیست.
ج) آی اقتربت الساعه هم با توجه به نزدیکی بعثت پیغمبر اکرم با قیامت،

[۹۱] صادقی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، ج۲۷، ص۴۶۹.

[۹۲] طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۵۵.

می‌تواند اشاره به همین واقعه باشدچنانچه رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرمایند:
«انا و الساعه کهاتین (السبابه و الوسطی) و انا نبی الساعه»
یعنی فاصله من و روز قیامت مثل (فاصله بین) این دو انگشت است (انگشت سبابه و وسط) و من پیغمبر آخر الزمان هستم.
لذا سیاق آیات مؤید مدعای ما است.
د) روایات متعددی، مفسر این آیه است به همین جهت مرحوم شیخ الطائفه رحمه‌الله‌علیه می‌فرماید:
«کسی که غیر از این معنا کند، معنی ظاهر قرآن کریم را رها کرده است».

[۹۳] طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح احمد حبیب قصیر العاملی، ج۹، ص۴۴۱.

۱۴.۲ – محور دوم

همان طور که در ابتدای بحث بیان شد؛ تحقق این معجزه با الفاظی بود که توسط حضرت علی (علیه‌السّلام) در بین صفا و مروه ادا شد. این امر حاوی نکته‌ای مهم است؛ اگر چه پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)خود می‌توانستد این الفاظ را ادا کنند، ولی علی (علیه‌السّلام)را در آوردن این معجزه عظیم شریک کردند و علاوه بر مغلوب کردن مشرکان و اثبات رسالت خود، اعتبار علی (علیه‌السّلام) را در نزد خداوند متعال بر همگان آشکار کردند. اگر کسی اندکی از تاریخ پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را مطالعه کند به این مساله پی خواهد برد که سیره و عادت حضرت در طول رسالت، اثبات ویژگی‌های خاص حضرت علی (علیه‌السّلام) بود تا زمینه پذیرش خلافت ایشان مهیا شود. لذا از همان «یوم الانذار»

[۹۴] حسینی میلانی، سیدعلی، حدیث الدار، ص۹.

با اینکه هنوز پایه‌های رسالت ظاهری محکم نشده بود و حضرت امیر نوجوان بودند، وصایت و ولایت او را مطرح کردند.

۱۴.۳ – محور سوم

تاریخ، داستان انسان‌هایی است که خود آن‌ها در بین ما نیستند ولی هنوز خلق و خوی آن‌ها در اعمال و کردار بسیاری هویدا است و لذا مرور سرگذشت گذشتگان، باعث درس آموزی و عبرت از تاریخ است. مطالعه این قطعه از تاریخ چندین درس مهم در پی دارد.
۱) ممکن است کسانی باشند که بارزترین دلایل و شواهد حق را نادیده بگیرند و دلیل آنان فقط و فقط حفظ منافع شخصی و دنیوی باشد.
ب) ممکن است روشن‌ترین نشانه‌های حق به وسیله اتهام‌ها و شایعه‌های همان منفعت پرستان تیره و تار شود. چنان که مشرکان در ابتدا بهانه کردند، باید ببینیم قافله‌هایی که در راه هستند، این حادثه را دیده‌اند یا نه؟ ولی با اینکه مسافران هم وقوع آن را تائید کردند، باز هم پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را متهم به سحر و جادو کردند، تا اذهان مردم را نسبت به این معجزه خراب کنند.

[۹۵] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۷، ص۵۹۱.

۱۵ – اخبار واقعه شق القمر

اگر در قرآن کریم آیه ای درباره شق القمر وجود نداشت، اخبار و روایاتی که در کتب شیعه و اهل سنت آمده‌اند با توجه به کثرتشان و صحیح بودن سند برخی از آن‌ها به تنهایی بر وقوع شق القمر دلالت می‌کنند. برای نمونه به چند روایت دقت کنید:

۱۵.۱ – روایت شیخ صدوق

شیخ صدوق نقل می‌کند: محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی رضی اللّه عنه به من گفت: نزد شیخ ابوالقاسم حسین بن روح بودم…، گفت:… از پیامبران کسی هست که ماه برای او مُنشق شد… آنچه گفتم از «اصل» و شنیده شده از حضرت حجه (عج) است

[۹۶] کمال الدین وتمام النعمه، صدوق، ج۱، ص۵۰۹ ۵۰۷، محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، ۳۸۱ق، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، قم، ۱۳۹۵ق.

[۹۷] الاحتجاج، طبرسی، ج۲، ص۴۷۱ ۴۷۳، ابومنصور، احمد بن علی بن ابوطالب، نشر مرتضی، مشهد مقدس، ۱۴۰۳ق.

۱۵.۲ – روایت شیخ مفید

شیخ مفید از ابوبصیر نقل می‌کند که امام صادق (ع) در حدیثی طولانی فرمود:… خداوند ماه را برای پیامبرش مُنشق کرد….

[۹۸] الإرشاد فی معرفه حجج اللّه علی العباد، مفید، ج۲، ص۳۸۵، محمد بن محمد بن نعمان، ۴۱۳ق، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق (جلد یازدهم از مجموعه مصنفات شیخ مفید).

۱۵.۳ – روایت احمد بن محمد

احمد بن محمد بن صلت از ابن عقده أحمد بن محمد بن سعید از علی بن محمد بن علی حسینی، از جعفر بن محمد بن عیسی، از عبید اللّه بن علی، از امام رضا (ع) از پدرش، از جدّش، از آبائش، از حضرت علی (علیهم‌السلام) نقل کرده است: ماه در مکه مُنشق شد به دو شقه، سپس رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمودند: شاهد باشید، شاهد این باشید..

[۹۹] الأمالی للطوسی، طوسی، ج۱، ص۳۴۱، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن، ۴۶۰ق، انتشارات دارالثقافه، قم، ۱۴۱۴ق.

۱۵.۴ – روایت انس بن مالک

روایت انس بن مالک؛ بخاری از عبداللّه بن عبدالوهاب ، از بشر بن مفضل ، از سعید بن ابوعروبه از قتاده از انس بن مالک نقل می‌کند: اهل مکه از رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) خواستند که معجزه‌ای به آنان نشان دهد؛ پس ماه را به آن‌ها نشان داد که دو شقه بود تا این‌که حراء را بین آن دو شقه دیدند.

[۱۰۰] الجامع الصحیح المختصر، ج۳، ص۱۴۰۴، رقم ۳۶۵۵، بخاری الجعفی محمد بن اسماعیل ابوعبداللّه، ۲۵۶ق، تحقیق مصطفی دیب البغا، دار ابن کثیر، الیمامه، بیروت، ۱۴۰۷ق ـ ۱۹۸۷م.

عبداللّه بن محمد از یونس از شیبان از قتاده ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.