پاورپوینت کامل مذکره ۷۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مذکره ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مذکره ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مذکره ۷۲ اسلاید در PowerPoint :
حافظه
مقالات مرتبط: حافظه (دانشنامهجهاناسلام).
دیگر کاربردها: حافظه (ابهامزدایی).
حافِظه، یکی از قوای نفس که عمل یادآوریِ ادراکاتِ پیشین را به عهده دارد. فلاسف مسلمان در تقسیمبندی قوای ظاهری و باطنی نفس از جایگاه حافظه بحث کردهاند، اما زمین آراء ایشان، هم در مفهوم خاص حافظه و هم در معنای کلیِ یادآوری دریافتهای پیشین، در نظریات فیلسوفان بزرگ یونان قابل پیگیری است. حافظه به تعریف فیلسوفان اسلامی خزان معانیای است که حواس باطنی مشترک در انسان و حیوان آنها را از طریق قوه وهم ادراک میکند. کارکرد حافظه به توانایی ادراک جزئیات در نفس حیوانی مربوط میشود.
فهرست مندرجات
۱ – نظریات فیلسوفان بزرگ یونان
۱.۱ – افلاطون
۱.۲ – ارسطو
۱.۲.۱ – تجربه
۱.۲.۲ – یادآوری
۱.۲.۳ – فراخوانی
۱.۲.۴ – فرق فراخوانی و یادآوری
۲ – فلسفه اسلامی
۲.۱ – فیلسوفان مشائی
۲.۱.۱ – ادراک جزئی در نفس حیوانی
۲.۱.۲ – حس مشترک
۲.۱.۳ – قوه متصرفه
۲.۱.۴ – جایگاه حافظه در مغز
۲.۱.۵ – عامل نسیان
۲.۱.۶ – متذکره
۲.۱.۷ – جسمانی بودن
۲.۲ – شیخ اشراق
۲.۳ – عرفان نظری
۳ – فهرست منابع
۴ – پانویس
۵ – منبع
۱ – نظریات فیلسوفان بزرگ یونان
معنای حافظه در نزد ایشان به معنای کلیِ یادآوری دریافتهای پیشین است.
۱.۱ – افلاطون
نخستین بار افلاطون، از یادآوری به عنوان منبع مهم شناخت سخن گفته است، اما او به واسط دیدگاه عقلگرایانهاش به نحو یادآوری ادراکات محسوس توجهی نشان نداده است، در حالی که بنا به مفهوم بعدی ارسطویی، حافظه عبارت است از یادآوری تجربیاتی که انسان از امور محسوس دارد. در نظر افلاطون، امور محسوس اساساً واقعی، قابل تأمل و شناختپذیر نیستند، و بنابراین، به یادآوردن آنها نیز ارزش بحث فلسفی ندارد. وی در عوض، یادآوری را به یادآوردن دریافتهای معقول میداند که همین، از دید او اساس معرفت است. در واقع، این مفهوم افلاطونی از یادآوری، که با اصطلاح «تذکر» شناخته شده و در فلسف اسلامی نیز تأثیرهایی داشته است، کاملاً با مفهوم حافظه تفاوت دارد
[۱] .گ Plato، Hippias، ۲۹۸ a
[۲] .گ Plato، Hippias، ۳۰۴ e
[۳] .گ Plato، Hippias، ۲۹۴ c
[۴] .گ Plato، Menn، ۷۹ b-e
[۵] .گ Plato، Euthyphrn، ۸۰ a-b
[۶] .گ Plato، Menn، ۶ d-e
[۷] .گ Plato، Phaidn، ۱۰۰ b
[۸] .گ Plato، Phaidn، ۱۰۷ b
[۹] .گ Plato، Kratylos، ۴۴۰ a-b
[۱۰] .گ Plato، Parménidès، ۱۳۱ a-e
[۱۱] .گ Plato، Parménidès، ۱۳۲ d
[۱۲] .گ Plato، Philèbos، ۱۱ b
.
۱.۲ – ارسطو
ارسطو هم در کتاب اول مابعدالطبیعه و هم در رسالهای به نام «دربار حافظه و یادآوری» به این موضوع پرداخته است. او میگوید که هم انسانها به واسط سرشت خود در طلب دانستناند. این مهر به واسط دوستداشتن ادراکهای حسی است، زیرا اینها گذشته از سودمندیشان، به خاطر خودشان دوست داشته میشوند. از میان این حواس، حس بینایی را بر هر چیزی ترجیح میدهیم، زیرا آن بیش از هر چیزی امور را به ما میشناساند و تفاوتها را بر ما آشکار میسازد.
حیوانات بالطبع با نیروی احساس متولد میشوند و در بعضی از آنها، ادراک حسی حافظه را پدید میآورد و در برخی دیگر چنین نیست، و به این علت، آن دسته که نیروی حافظه دارند، نسبت به بقیه بیشتر قابلیت آموختن دارند. هم حیوانات به استثنای انسان فقط با نمودها و خاطرهها زندگی میکنند، اما انواع بسیار کمی از آنها با تجربه ارتباط دارند
[۱۳] .کتابI، فصل۱، گ۹۸۰ a، سطرهای۲۲بب، Aristotle، Metaphysica
.
۱.۲.۱ – تجربه
از دیدگاه ارسطو، حافظه در انسان از تجربه پدید میآید. او نیروی حافظه را با ادراک حسی مربوط کرده، و تلویحاً یکی از موارد اختلاف خود با نظری تذکر افلاطونی را آشکار ساخته است. وی در رسال «دربار حافظه … » به صورت کاملتری از این قوه سخن گفته، و ۳ اصطلاح اساسیِ تجدید خاطره یا فراخوانی دوباره، حافظه و _یادآوری را در این زمینه از یکدیگر متمایز ساخته است. بحث او دربار ماهیت و علت حافظه است و اینکه هر یک از این ۳ به کدام بخش از نفس تعلق دارند
[۱۴] .گAristotle، De Memoria et Reminiscentia، b 449
.
۱.۲.۲ – یادآوری
ارسطو میگوید: حافظه نه ادراک است، نه فهم؛ بلکه حالت یا تأثیری از یکی از این دو است که مقید و مشروط به گذشت زمان شده است
[۱۵] .گ ۴۴۹ b، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۲۵
. وی این پرسش را طرح میکند که چگونه ممکن است وقتی تأثیر یا صورت خیالی شیئی وجود دارد و خود آن شیء وجود ندارد، میتوانیم آن شیء را به یاد آوریم؟ واضح است که فرد باید در مورد آنچه از طریق انطباعات حسی در نفس به وجود میآید، به عنوان موجودی شبیه به یک تصویر بیندیشد و دارا بودن چنین چیزی را حافظه مینامیم. فرایند این حرکت، شامل ادراک است، درست مانند زمانی که شخص، نقشی با یک مهر مرتسم میسازد
[۱۶] .گ ۴۵۰ b، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۱
.
ارسطو برای آنکه نشان دهد که آیا انسان، خودِ تأثر فعلی را به یاد میآورد، یا چیزی را به یاد میآورد که تأثر از آن پدیده آمده است، مسئل دیگری را مطرح میکند و آن این است که اگر ما تأثر فعلی را به یاد میآوریم، باید چیزی را به یادآوریم که غایب است و اگر اصل موضوع را به یاد آوریم، چگونه امکان دارد که در حال ادراک یک صورت خیالی، شیء غایبی را به یاد آوریم که آن را ادراک نمیکنیم
[۱۷] .گ ۴۵۰ b، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۱۶-۱۵
.
برای توضیح این مسئله، ارسطو متذکر میشود که تصویر نقششد یک شیء بر یک پرده، هم یکشکل است و هم شبیه به آن شیء. به همین نحو باید فرض کرد که یک صورت خیالی از آن حیث که وجود مستقلی دارد متعلَّق تفکر است، یعنی یک صورت ذهنی است، و از آن حیث که صورت چیز دیگری است، نمودار نوعی تشابه یا تذکار است
[۱۸] .گ ۴۵۰ b، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۲۰
[۱۹] .گ ۴۵۰ b، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۲۵
.
۱.۲.۳ – فراخوانی
اما در مورد فراخوانی دوباره یا تجدید خاطره، ارسطو میگوید که این چیزی غیر از بازیابی یا اکتساب حافظه است، زیرا شخصی که بار اول یک حقیقت علمی را میآموزد، یا یک واقعیت ویژ حسی را تجربه میکند، به این واسطه، حافظه را بازیابی نمیکند
[۲۰] .گ ۴۵۱ a، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۲۲-۲۰
. حافظه فقط زمانی وجود دارد که چیزی در نفس منطبع میشود و بنابراین، خود حافظه همزمان با انطباع پایدار تجرب اصیل حسی وجود ندارد
[۲۱] .گ ۴۵۱ a، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۲۵
. در عین حال حافظه ضرورتاً متضمن فراخوانی دوباره نیست، در حالی که فراخوانی دوباره، حتماً یادآوری را در خود دارد
[۲۲] .گ ۴۵۱ b، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۶-۱
.
۱.۲.۴ – فرق فراخوانی و یادآوری
فراخوانی دوباره، متمایز از آگاهی به چیزی است که قبلاً بوده، و ناپدید شده است، زیرا انسان ممکن است چیزی را دوباره فرا بگیرد. پس این به یادآوردن متمایز از عملِ یادگیریِ دوباره است و بر کسانی صدق میکند که برخی از ریشهها و سرچشمههایی را فرا میخوانند که قبلاً آنها را دانستهاند. یادآوری نتیج این واقعیت است که یک حرکت، طبعاً حرکت دیگری به دنبال می آورد که آن را در یک نظم قاعدهمند پیش میبرد. از این رو، ارسطو معتقد است که انسان چنین کاری را، حتى بدون تلاش، انجام میدهد
[۲۳] .گ ۴۵۱ b، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۲۵-۹
.
کسانی که حافظ خوبی دارند، با کسانی که فراخوانی دوبار سریعی دارند، یکی نیستند. این دو عمل، یعنی یادآوری و فراخوانی دوباره، با هم متفاوتاند، زیرا بسیاری از حیوانات حافظه دارند، اما به جرئت میتوان گفت که هیچ موجودی جز انسان توانایی فراخوانی دوباره را ندارد. علت این ویژگی آن است که فراخوانی دوباره، نحوهای استنتاج است، زیرا کسی که برای این عمل تلاش میکند، کسی است که قبلاً چیزی را شنیده، دیده یا تجربه کرده است و فرایندی که از طریق آن به سوی فراخوانیِ دوباره پیش میرود، نوعی تحقیق و بررسی است و تحقیق به این طریق طبیعتاً تنها به موجوداتی تعلق دارد که به آنها قو تأمل اعطا شده است، زیرا تأمل، صورتی از استدلال و استنتاج است
[۲۴] .گ ۴۵۳ a، سطرAristotle، De Memoria et Reminiscentia، ۱۵-۵
.
۲ – فلسفه اسلامی
حافظه به تعریف فیلسوفان اسلامی خزان معانیای است که حواس باطنی مشترک در انسان و حیوان آنها را از طریق قوه وهم ادراک میکند
[۲۵] ابنسینا، حسین، الشفاء، نفس، ص۲۳۱-۲۳۳.
.
حافظه در متون فلسفه، اخلاق و طب اسلامی با تعابیری همچون یادداشت
[۲۶] ابنسینا، حسین، دانشنام علائی، طبیعیات، ص۹۶.
، ذاکره
[۲۷] ابنسینا، حسین، النجاه، ص۳۲۹.
، پاورپوینت کامل مذکره ۷۲ اسلاید در PowerPoint، متذکره و مسترجعه
[۲۸] ابنسینا، حسین، القانون، ج۱، ص۱۰۳.
[۲۹] جرجانی، اسماعیل، ذخیر خوارزمشاهی، ص۱۴۲.
، و تحفظ
[۳۰] خواجه نصیرالدین طوسی، محمد، اخلاق ناصری، ص۷۵.
، یاد شده است. از این میان، تسمی حافظه به «متذکره» و «مسترجعه» بنا به کارکرد دیگر قو حافظه در یادآوری و فراخوانی مجدد است
[۳۱] ابنسینا، حسین، الشفاء، نفس، ص۲۳۲.
. نظریات فلسفی دربار حافظه و چگونگیِ شکلگیریِ آن پس از اقتباس از نظریات فلاسف یونانی و بهویژه ارسطو، در طول تاریخ اندیش اسلامی چندان تغییری نکرده است. حتى در متون پزشکی نیز هنگام سخن از قو حافظه و بررسی محل آن در بدن انسان، تفاوت آشکاری با دیدگاه فلاسفه دیده نمیشود
[۳۲] ابنربن، علی، فردوس الحکمه، ص۷۶.
[۳۳] جرجانی، اسماعیل، ذخیر خوارزمشاهی، ص۱۴۱-۱۴۲.
. اختلافی که در میان مکاتب فلسفی و عرفان نظری دربار حافظه پدید آمده، اغلب مربوط به جسمانی یا غیرجسمانی بودن آلت ادراک باطنی و حافظه است.
۲.۱ – فیلسوفان مشائی
گستردهترین بررسیها دربار حافظه به فیلسوفان مشائی اختصاص دارد. حافظه که مشائیان از آن به عنوان یک قوه به معنای نیرو سخن گفتهاند، بخشی از قوای نفسانی یا به تعبیر فارابی
[۳۴] فارابی، ابونصر، «فصوص الحکم»، ص۲۱۰.
قوای روح است و در جاندارانی وجود دارد که دارای نفس حیوانیاند. نفس نباتی از حافظه و دیگر قوای درونی بیبهره است. نفس ناطقه یا نفس انسانی به جهت اشراف بر نفس حیوانی و از طریق قو مفکره میتواند از قو حافظه استفاده کند
[۳۵] ابنسینا، حسین، دانشنام علائی، طبیعیات، ص۱۰۰.
.
۲.۱.۱ – ادراک جزئی در نفس حیوانی
کارکرد حافظه به توانایی ادراک جزئیات در نفس حیوانی مربوط میشود. برای بررسی چگونگی عمل قو حافظه لازم است چگونگی فرایند ادراک جزئیات در نفس حیوانی روشن شود. از نظر مشائیان ادراکِ جزئی در نفس حیوانی به دو صورت ظاهری و باطنی صورت میپذیرد. ادراک ظاهری را حواس پنجگان بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و بساوایی از طریق مواجه مستقیم با محیط خارج انجام میدهند. صورتی که از ادراک ظاهری حاصل میشود، به منزل ماد خام برای پدید آمدن ادراک باطنی است.
۲.۱.۲ – حس مشترک
هر یک از این حواس پنجگانه دریافتی مستقل از محیط بیرون دارد و ای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 