پاورپوینت کامل قیام مختار بن ابی‌عبید ثقفی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قیام مختار بن ابی‌عبید ثقفی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قیام مختار بن ابی‌عبید ثقفی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قیام مختار بن ابی‌عبید ثقفی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

قیام مختار

قیام مختار بن ابی‌عبیده ثقفی، از جمله قیام‌های شیعیان پس از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) با هدف خون‌خواهی از امام حسین (علیه‌السلام) و شهدای کربلا که منجر به انتقام از قاتلان آن حضرت گردید. این قیام در سال ۶۶ هجری قمری پس از قیام توابین آغاز شد.
پس از قیام مسلم بن عقیل در کوفه و شهادت او بدست عبیدالله بن زیاد، مختار ثقفی به همراه عده‌ای در زندان عبیدالله بن زیاد گرفتار آمدند. او در زندان بود که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید. پس از آزادی از زندان، مختار در پی همراه کردن مردم با خود و کسب اجازه از خاندان عترت برآمده و با همراهی ابراهیم بن مالک اشتر توانست انتقام سختی از قاتلین امام حسین (علیه‌السّلام) بگیرد. در پی این قیام و پیروزی مختار، ۱۸ ماه در کوفه حکومت کرد و در این مدت با امویان، اشراف کوفه که مخالف مختار بودند، قاتلان امام حسین (علیه‌السلام) و زبیران در جنگ و درگیری بود و سرانجام به دست زبیریان در سال ۶۷ هجری قمری به قتل رسید.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی مختار
۲ – آزادی مختار از زندان کوفه
۳ – مختار در مکه
۳.۱ – بیعت با ابن زبیر
۳.۲ – جنگ با شامیان
۳.۳ – کسب تکلیف از ابن حنفیه
۴ – مختار در کوفه
۴.۱ – بیعت شیعیان با مختار
۴.۲ – زندان شدن در کوفه
۴.۳ – جلسه سران کوفه
۴.۴ – کسب تکلیف سران از ابن حنفیه
۴.۵ – دعوت از ابراهیم برای قیام
۴.۶ – بیعت ابراهیم با مختار
۵ – آغاز قیام
۵.۱ – درگیری در کوفه
۵.۲ – پیروزی در کوفه
۵.۳ – رسیدگی به کوفه و توابع
۶ – پیوستن شیعیان بصره به قیام
۷ – نبردهای بعد از قیام
۷.۱ – نبرد با ابن زیاد
۷.۲ – نبرد با اشراف کوفه
۷.۲.۱ – مذاکره سران با مختار
۷.۲.۲ – شورش علیه مختار
۷.۲.۳ – شکست مخالفان از مختار
۷.۳ – کشتن قاتلان امام حسین
۷.۴ – نبرد ابراهیم با ابن زیاد
۸ – ارتباط مختار با مدینه
۹ – درگیری مختار با زبیریان
۹.۱ – شکست نقشه مختار
۹.۲ – زندانی شدن ابن حنفیه
۹.۳ – آزاد شدن ابن حنفیه
۹.۴ – تصمیم مصعب بر جنگ با مختار
۹.۵ – اقدامات مختار برای مقابله با مصعب
۹.۶ – نبرد مختار با زبیریان
۱۰ – کشته شدن مختار
۱۱ – ابهامات در قیام مختار
۱۱.۱ – نامه مختار به ابراهیم
۱۱.۲ – کناره‌گیری ابراهیم
۱۱.۳ – کناره‌گیری ابن شداد
۱۲ – مطالب مرتبط
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع

۱ – معرفی اجمالی مختار

مختار، فرزند ابوعبیده بن مسعود ثقفی در سال اول هجرت در شهر طائف متولد شد. وی در دوران خلافت عمر، همراه پدرش به مدینه آمد. مختار قبل از واقعه کربلا، یکی از شیعیان معروف کوفه بود و لذا هنگامی که مسلم بن عقیل به کوفه فرستاده شد، در منزل او اقامت کرد و در زمان حکومت نظامی ابن زیاد به زندان افتاد.

۲ – آزادی مختار از زندان کوفه

پس از قیام مسلم بن عقیل در کوفه و شهادت او بدست عبیدالله بن زیاد، مختار نیز به همراه عده‌ای در زندان عبیدالله بن زیاد گرفتار آمدند.

[۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۷.

او در زندان بود که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، سرانجام بواسطه‌ نامه‌ عبدالله بن عمر- شوهر خواهر مختار- به یزید و تقاضای بخشش مختار، او از زندان آزاد شد

[۲] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸.

[۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۷.

[۴] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۴۵.

و پس از سه روز اقامت در کوفه راهی حجاز شد.

[۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۷.

[۶] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۲.

[۷] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۶۹.

۳ – مختار در مکه

مختار اقداماتی در حجاز انجام داده است.

۳.۱ – بیعت با ابن زبیر

مختار پس از ورود به مکه مورد استقبال گرم عبدالله بن زبیر قرار گرفت و با او همراه شد.

[۸] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۴۷.

[۹] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸.

‌ اندکی بعد مختار دریافت که ابن زبیر به او موقعیت و امکان فعالیت نخواهد داد،

[۱۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۸.

از این‌رو از او فاصله گرفته به طائف شهر آباء و اجدادی‌اش رفت

[۱۱] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۴۷.

[۱۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۸.

و یک سال در آنجا به سر برد.

[۱۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۸.

در آنجا مختار کوشید تا مردم را با خود همراه کند،

[۱۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۸.

[۱۵] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۴۷.

اما گویا موفقیت چندانی بدست نیاورد پس به مکه بازگشت. در مکه با وساطت برخی از آشنایان به دیدار دوباره با ابن زبیر تن‌ در داد.

[۱۶] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۴.

[۱۷] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۴۸.

[۱۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۸.

در این دیدار مختار به شرط اینکه ابن زبیر بدون مشورت و صلاح‌دید مختار کاری انجام ندهد و از پیشنهادات او سرپیچی نکند با او بیعت کرد.

[۱۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۹.

[۲۰] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۵.

[۲۱] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۰.

این همراهی پنج ماه به طول انجامید.

[۲۲] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۷.

[۲۳] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۱.

۳.۲ – جنگ با شامیان

در این مدت او با خاندان بنی‌هاشم و به خصوص محمد بن حنفیه رفت و آمد داشت و از او کسب علم و حدیث می‌کرد.

[۲۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۵۲.

مختار در محاصره اول مکه توسط قوای یزید بن معاویه، در کنار نیروهای ابن زبیر با قوای شامی ‌درگیر شد و در این مدت رشادت‌های بسیاری از خود نشان داد،

[۲۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۹.

[۲۶] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۵- ۴۴۶.

تا اینکه خبر مرگ یزید لشکر شامی ‌را متفرق کرد،

[۲۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۹.

[۲۸] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۶.

اما باز هم عرصه بر مختار تنگ بود، چرا که ابن زبیر به او میدان فعالیت نمی‌داد.

[۲۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۹.

[۳۰] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۷.

۳.۳ – کسب تکلیف از ابن حنفیه

مختار پیوسته پی‌گیر اخبار عراق بود

[۳۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۹.

[۳۲] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۷.

[۳۳] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۱.

تا با بدست آوردن فرصتی مناسب راهی آنجا گردد و این فرصت مناسب در پی اختلافات سران اموی در امر خلافت بعد از مرگ یزید و تحولات در کوفه که منجر به بیرون کردن عمرو بن حریث عامل اموی شده بود، حاصل کرد.

[۳۴] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۰.

[۳۵] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۷.

او قبل از رفتن به سوی عراق به ملاقات محمد بن حنفیه رفته، از او کسب تکلیف نمود. گفته شده محمد در ابتدا جوابی به مختار نداد و سکوت اختیار کرد، سپس گفت: «علیک بتقوی الله ما استطعت. سپس در ادامه گفت: من دوست دارم خدا ما را یاری دهد و کسانی که خون ما را ریختند هلاک کند…»

[۳۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۰.

بعد از این ملاقات مختار رهسپار کوفه شد.

۴ – مختار در کوفه

مختار پس از رهسپار شدن از مکه به کوفه، برای قیام اقداماتی انجام داده است.

۴.۱ – بیعت شیعیان با مختار

مختار پس از ورود به کوفه، بر هر قوم و انجمنی که می‌گذشت به او بشارت فتح و پیروزی می‌داد،

[۳۷] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۸.

[۳۸] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۱.

سپس با تعدادی از بزرگان و سران شیعه کوفه قرار ملاقات ‌گذاشت،

[۳۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۷۹- ۳۸۰.

[۴۰] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۸.

بعد به مسجد کوفه رفت و پس از اقامه‌ نماز به خانه خود رفت.

[۴۱] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۹.

[۴۲] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۲.

شب‌هنگام عده‌ای از بزرگان کوفه نزد مختار رفتند و ضمن با خبر کردن او از اوضاع کوفه یادآور شدند که جمعی از سران شیعیان کوفه به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی، تصمیم به قیام علیه امویان گرفتند. مختار در این جلسه موضوع قیام و اجازه خود را از محمد بن حنفیه به اطلاع آنان رسانید، آنان نیز به عنوان نماینده‌ اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با او بیعت کردند.

[۴۳] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸.

[۴۴] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۹.

[۴۵] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۲.

مختار مردم را به رهبری محمد بن حنفیه و پشتیبانی از اهل بیت (علیه‌السّلام) دعوت می‌کرد و آنان را به گرفتن انتقام خون شهدای کربلا فرا می‌خواند.

[۴۶] یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸.

[۴۷] دینوری، احمد بن داوود، اخبارالطوال، ص۲۸۸.

در این بین وجود سلیمان و قیامش برای مختار مساله‌ای شده بود و این امر بر او بسیار سنگینی می‌کرد.

[۴۸] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۹.

[۴۹] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۲.

مختار با این گروه از شیعیان دیدار می‌کرد تا به او بپیوندند، بسیاری از شیعیان به او پیوستند، اما بیشتر بزرگان شیعه کنار سلیمان بن صرد بودند و حاضر نبودند که از او دست بکشند.

[۵۰] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۴۹.

[۵۱] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۲.

۴.۲ – زندان شدن در کوفه

عمر بن سعد و شمر بن ذی‌الجوشن و دیگر سران کوفه با دریافتن خطر، نزد ابراهیم بن محمد فرماندار ابن زبیر در کوفه رفته، خطر مختار را به او گوشزد کردند و از او خواستند تا مختار را دستگیر کرده از بین ببرد،

[۵۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۱.

[۵۳] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۲.

[۵۴] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۵۰.

او نیز گروهی از ماموران خود را راهی خانه مختار کرد، پس مختار دستگیر و زندانی شد.

[۵۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۱.

[۵۶] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۳.

[۵۷] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۵۰.

او در زندان بود که از قیام توابین و سرانجامشان باخبر شد.

[۵۸] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۱.

[۵۹] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۲۹.

[۶۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۱.

پس از بازگشت باقیمانده‌گان قیام، مختار از زندان با چند نفر از بزرگان آنان از جمله سایب بن مالک اشعری، یزید بن انس، احمر بن شمیط، رفاعه بن شداد بجلی و عبیدالله بن شداد بجلی به گونه‌ای سری به وسیله نامه ارتباط برقرار کرد.

[۶۱] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۸۸.

[۶۲] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۱.

[۶۳] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۳۰.

[۶۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۲.

آنان با مختار همراه شده به صورت پنهانی از مردم بیعت می‌گرفتند.

[۶۵] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۸۸.

مختار نیز نامه‌ای به عبدالله بن عمر نوشته از او خواست تا نامه‌ای برای حاکمان کوفه بفرستد تا او را آزاد کنند.

[۶۶] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۳۷.

[۶۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۱.

[۶۸] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۱۹.

[۶۹] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۸۸.

او نیز چنین کرد. مختار با ضمانت و تعهداتی که از او گرفته شد آزاد شد، اما به محض آزادی از زندان عزم خود را برای قیام جزم کرد.

[۷۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۲.

[۷۱] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۱.

[۷۲] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۱۹‌.

۴.۳ – جلسه سران کوفه

زمانی که مختار مقدمات قیام خود را فراهم می‌کرد و از مردم بیعت می‌گرفت، گروهی از سران متنفذ کوفه برای مشورت پیرامون مساله بیعت با مختار و قیام وی فراهم آمدند و پیشنهاد کردند که برای روشن شدن مطلب و این‌که آیا مختار به راستی از سوی محمد بن حنفیه بدین‌کار مامور شده است یا نه عازم مدینه شوند و جریان را از او بپرسند و متعهد شدند که اگر او مختار را تصدیق کرد، همراهیش خواهیم کرد و گرنه از او کناره خواهیم گرفت، همگی پذیرفتند و راهی مدینه شدند.

[۷۳] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۲۷.

[۷۴] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۴.

[۷۵] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۳۸- ۱۳۹.

[۷۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۴.

[۷۷] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۱.

۴.۴ – کسب تکلیف سران از ابن حنفیه

سران کوفه در مدینه به صورت محرمانه با محمد بن حنفیه دیدار کردند و موضوع را با او در میان گذاشتند. محمد بن حنفیه بعد از سخنانی گفت: «… به خدا دوست دارم خدا به وسیله هر کس از بندگان خود انتقام ما را از دشمنان بگیرد…»

[۷۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۴.

[۷۹] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۰.

[۸۰] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۴.

[۸۱] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۲.

در زمان جنبش مختار، امام سجاد (علیه‌السّلام) در مدینه به سر می‌برد. گفته‌اند هنگامی که مختار موفق شد در کوفه شیعیان را به سوی خود جذب کند، از امام سجاد (علیه‌السّلام) استمداد جست، اما امام روی خوش نشان نداد.

[۸۲] جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، ص۵۴۶.

برخی روایات، در مدح مختار است و نشان می‌دهد که امام سجاد (علیه‌السّلام) از او و کارهایش راضی بوده است. از آن حضرت روایت شده که فرمود: سپاس خدای را که انتقام خون ما را از دشمنانمان گرفت و خداوند به مختار جزای خیر دهد.»

[۸۳] عاملی امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۳۶.

از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل شده که فرمود: «به مختار ناسزا نگویید، زیرا از قاتلان ما انتقام گرفت و زمینه ازدواج زنان بی‌سرپرست ما را فراهم آورد و در شرایط سختی و تنگ‌دستی به ما کمک رساند.»

[۸۴] عاملی امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۳۶.

به روایتی محمد بن حنفیه سران کوفه را نزد امام سجاد (علیه‌السّلام) برد، آنان به خدمت امام (علیه‌السّلام) رسیدند و موضوع را عرضه داشتند، امام (علیه‌السّلام) فرمود: «عموجان اگر برده‌ای از زنگبار به حمایت ما برخیزد بر مردم واجب است او را یاری دهند و من تو را در این امر نماینده‌ خود قرار دادم پس به آنچه که صلاح میدانی اقدام کن.»

[۸۵] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۳۶۵.

پس آنان به کوفه برگشتند و شیعیان منتظر را از جریان آگاه کردند و گفتند: «زین‌العابدین (علیه‌السّلام) و محمد بن حنفیه به ما اذن قیام داده‌اند.»

[۸۶] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۰.

[۸۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۴.

مختار نیز با شنیدن این موضوع تکبیر کشید و شیعیان را به آماده شدن برای قیام دعوت کرد.

[۸۸] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۰.

[۸۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۴.

[۹۰] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۴.

[۹۱] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۳.

۴.۵ – دعوت از ابراهیم برای قیام

با فراهم شدن مقدمات قیام، تنی چند از سران شیعه با مختار ملاقات کرده پیشنهاد دادند که اگر مردی چون ابراهیم فرزند مالک اشتر به ما بپیوندد امید زیادی به پیروزی خواهیم داشت.

[۹۲] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۳.

[۹۳] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۵.

[۹۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۵.

[۹۵] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۱.

[۹۶] دینوری، احمد بن داوود، اخبارالطوال، ص۲۸۸.

مختار از این پیشنهاد استقبال کرد و آن‌ها را به دیدار ابراهیم فرستاد.

[۹۷] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۵.

[۹۸] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۲.

سران کوفه ضمن دعوت از ابراهیم برای پیوستن به قیام به او عرضه داشتند که ما هدفی جز خون‌خواهی امام حسین (علیه‌السّلام) و اهل بیت (علیهم‌السّلام) او نداریم و در این کار از سوی اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اجازه داریم.

[۹۹] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۳.

[۱۰۰] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۲۹.

[۱۰۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۵.

[۱۰۲] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۲- ۱۴۳.

ابرا‌هیم در این دیدار به سران کوفه گفت: «من به شرطی دعوت شما را می‌پذیرم که فرماندهی نبرد به عهده‌ من باشد»، سران کوفه نپذیرفته، مختار را از سوی محمد بن حنفیه رهبر قیام معرفی کردند، سرانجام این جلسه بدون رسیدن به توافقی پایان یافت و حاضران مجلس را ترک کردند.

[۱۰۳] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۲- ۱۴۳.

[۱۰۴] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۲۹.

[۱۰۵] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۴.

۴.۶ – بیعت ابراهیم با مختار

بعد از سه روز از جریان دعوت سران کوفه از ابراهیم، مختار به همراه ده تن از سران قوم به خانه ابراهیم رفتند، در این دیدار مختار نامه‌ای به ابراهیم داد و مدعی شد که این نامه از سوی محمد بن حنفیه فرستاده شده است. در این نامه به ابراهیم تاکید شده بود که مختار را در این قیام یاری نماید، ابراهیم که از صحت این نامه در تردید بود با شهادت سران کوفه بر صحت انتساب این نامه به محمد بن حنفیه پذیرفت که مختار را در این قیام همراهی کند.

[۱۰۶] دینوری، احمد بن داوود، اخبارالطوال، ص۲۸۸-۲۹۰.

[۱۰۷] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۵.

[۱۰۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۵ -۳۸۶.

[۱۰۹] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۳- ۱۴۴.

[۱۱۰] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۰.

بعد از این جلسه، ابراهیم جلسات بسیاری با مختار برگزار کرد،

[۱۱۱] دینوری، احمد بن داوود، اخبارالطوال، ص۲۸۹.

[۱۱۲] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۱.

سرانجام در این جلسات زمان مناسب برای قیام ۱۴ ربیع‌الاول تعیین گردید.

[۱۱۳] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۶.

[۱۱۴] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۶.

[۱۱۵] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۶.

[۱۱۶] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۱.

گزارشات فعالیت‌های مختار به ابن مطیع استاندار زبیری کوفه رسید، او خطر قیام قریب‌الوقوع مختار را احساس کرد، از اینرو ماموران امنیتی خود را به نواحی کوفه گسیل داشت.

[۱۱۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۹.

۵ – آغاز قیام

روز قبل از اعلام رسمی ‌قیام، ابراهیم با توافق قبلی مختار، بر ماذنه رفت و اذان گفت. سپس شیعیان نماز مغرب را پشت سر ابراهیم به جا آوردند و همگی مسلح به طرف خانه مختار حرکت کردند.

[۱۱۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۸۹.

[۱۱۹] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۶.

[۱۲۰] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۶.

در بین راه با ابن مضارب رئیس نظامیان حکومتی برخورد کردند، کار به درگیری کشیده شد و در این درگیری ابن مضارب بدست ابراهیم کشته شد.

[۱۲۱] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۷.

[۱۲۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۰.

[۱۲۳] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۴۸- ۱۴۹.

[۱۲۴] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۷.

ابراهیم نزد مختار رفت و وی را از واقعه مطلع ساخت و از او خواست که زمان قیام را جلو بیاندازد.

[۱۲۵] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۸.

[۱۲۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۰.

پس در همان شب رسماً قیام اعلام شد. قیام با شعار «یا منصور امت» آغاز شد.

[۱۲۷] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۸.

[۱۲۸] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۰.

۵.۱ – درگیری در کوفه

مردم از هر سوی به صفوف انقلابیون پیوستند و در محله «دیر هند» متمرکز شدند.

[۱۲۹] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۳۵- ۲۳۷.

[۱۳۰] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۱۹.

از آن سو ابن مطیع نیز مردم را در مسجد جمع کرد و آنان را علیه مختار ساماندهی کرد. سپاهیان متخاصم از دو محور با یکدیگر در کوفه درگیر شدند، نبرد شدت گرفت در یک جبهه نیروهای مختار با مشکل مواجه شدند، اما در جبهه‌ دیگر نیروهای او به فرماندهی ابراهیم توانستند ضمن کشتن «راشد بن ایاس» فرمانده دشمن، نیروهای دشمن را تار و مار کنند.

[۱۳۱] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۳ -۲۲۴.

[۱۳۲] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۸.

[۱۳۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۲.

درگیری‌ها ادامه یافت تا اینکه قدم به قدم با شکست عاملان حکومتی دارالاماره نیز به محاصره مختار در آمد.

[۱۳۴] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۴.

[۱۳۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۳- ۳۹۴.

پس از سه روز محاصره با فرار ابن مطیع، دیگر محاصره شدگان در قصر نیز خود را تسلیم کردند.

[۱۳۶] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۴۹۹.

[۱۳۷] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۵.

۵.۲ – پیروزی در کوفه

با محصاره دارالاماره، مختار و یارانش با مقاومت و رشادت‌های جانانه خود شهر را به تصرف خود درآوردند. با سقوط دارالاماره و فرار استاندار ابن زبیر از کوفه، مختار در مسجد جامع شهر به سخنرانی پرداخت.

[۱۳۸] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۵- ۲۲۶.

[۱۳۹] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۶۱.

سپس از منبر فرود آمد، مردم گروه‌گروه نزد او آمده به عنوان نماینده‌ اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با او بیعت کردند. مختار بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبرش و خون‌خواهی اهل‌بیت (علیه‌السّلام) و نبرد با منحرفان و دفاع از مستضعفین و جنگ با کسی که با ما سر جنگ دارند و صلح با آن‌که با ما از صلح در آید و وفا به بیعت بیعت‌کنندگان، از مردم بیعت گرفت و متذکر شد که ما بیعت شما را فسخ نمی‌کنیم و فسخ آن را هم از شما نمی‌خواهیم، پس اگر مردی می‌گفت آری با او بیعت می‌کرد.

[۱۴۰] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۴۱.

[۱۴۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۴.

[۱۴۲] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۶۲.

۵.۳ – رسیدگی به کوفه و توابع

مختار ثقفی پس از این پیروزی به امور مردم پرداخته آنان را مورد لطف و محبت خود قرار داد.

[۱۴۳] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۵۰۸.

[۱۴۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۶، ص۳۹۵.

او پس از این که کاملاً بر اوضاع کوفه مسلط شد، ابوعمره کیسانی را به عنوان فرمانده نیروهای مسلح کوفه منصوب کرد و عبیدالله بن کامل شاکری را به عنوان فرمانده شرطه‌های کوفه انتخاب کرد و ابراهیم بن مالک اشتر را نیز به فرماندهی کل نیروهای مسلح خویش برگزید.

[۱۴۵] ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۱۶۲- ۱۶۳.

[۱۴۶] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۷.

[۱۴۷] دینوری، احمد بن داوود، اخبارالطوال، ص۲۹۲.

سپس مختار به انتصاب فرمانداران استان‌های تابعه پرداخت. او عبیدالله بن حارث نخعی – عموی ابراهیم – را استاندار ارمینیه قرار داد و محمد بن عمیر را استاندار آذربایجان و عبدالرحمن بن سعید را استاندار موصل، اسحاق بن مسعود را استاندار مدائن و قراشه بن ابی‌عیسی نصری را فرماندار بهقباد بالا و محمد بن کعب را فرمانده بهقباد میانی و حبیب بن منقذ ثوری را فرماندار بهقباد سفلی و سعید بن حذیفه بن یمان را استاندار حلوان منصوب کرد.

[۱۴۸] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۵۰۹.

[۱۴۹] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۷.

خود نیز تا مدتی به امور قضا در کوفه پرداخت.

[۱۵۰] طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۵۱۰.

[۱۵۱] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۲۲۷.

[۱۵۲] کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۶، ص۲۴۳.

۶ – پیوستن شیعیان بصره به قیام

مثنی بن مخربه از

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.