پاورپوینت کامل عبدالله بن معتز عباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عبدالله بن معتز عباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبدالله بن معتز عباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عبدالله بن معتز عباسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

ابن معتز عباسی

مقالات مرتبط: ابن معتز عباسی (دائرهالمعارف‌مؤلفان‌اسلامی).

اِبْن‌مُعْتَزّ، ابوالعباس‌ عبدالله‌ (۲۲ شعبان‌ ۲۴۷-۲ ربیع‌الثانی‌ ۲۹۶ق‌/ ۳۱ اکتبر ۸۶۱ -۲۹ دسامبر ۹۰۸م‌)، شاعر ، ادیب‌ ، راوی و نقاد بزرگ‌ شعر و ادب‌ عرب‌ در عصر دوم‌ عباسی‌ بود.

فهرست مندرجات

۱ – پیشینه
۲ – تبعید ابن‌معتز
۳ – بازگشت به سامرا و شروع تحصیل
۴ – ابن‌معتز در مطیره
۵ – رفتن ابن‌معتز به بغداد
۶ – پایان دوران آسایش و آرامش
۷ – پذیرفتن پیشنهاد خلافت
۸ – اشعار درباره ابن‌معتز
۹ – ابن‌معتز از لحاظ ظاهر
۱۰ – اخلاقیات وی
۱۱ – دیدگاه وی درباره این‌ مبانی‌ نظری و عملی‌
۱۲ – عقیده وی نسبت به علویان
۱۳ – کینه‌توز بودن ابن‌معتز
۱۴ – مذهب وی
۱۵ – دشمنی وی باآل علی(ع)
۱۶ – در باب مدح وی
۱۷ – مدح کردن بیش از حد معتضد
۱۸ – شعر ابن‌معتز در زمینه هجا
۱۹ – غزلیات وی
۲۰ – سرودن‌ خمریات‌
۲۱ – توانایی‌ ویژه‌ وی در وصف‌
۲۲ – معاتبات وی
۲۳ – سروده‌های وی در باب زهدیات
۲۴ – شعر تعلیمی
۲۵ – ارجوزه‌های وی
۲۶ – چیره‌دستی‌ وی در فن‌ تشبیه‌
۲۷ – نخستین شعر شناس
۲۸ – نخستین تفصیل تحلیلی فن تشبیه
۲۹ – ستودن تشبیهات ابن‌معتز
۳۰ – بی‌رقیب بودن در فن تشبیه
۳۱ – شاعران فارسی زبان متأثر از تشبیهات وی
۳۲ – دمیدن روح‌ اشرافی‌گری را در کالبد شعر عربی‌
۳۳ – استفاده از واژه‌های ایرانی در اشعار خویش
۳۴ – ارزش‌ هنری شعر ابن‌معتز
۳۵ – ارزش اشعار وی از جهت تاریخی
۳۶ – نثر زیبا و آراسته وی
۳۷ – سلسله‌ کلمات‌ قصار وی
۳۸ – قابل‌ قیاس‌ نبودن‌ بلاغت‌ ابن‌معتز با بلاغت‌ حضرت‌ علی‌
۳۹ – عدم تبحر در علوم زمان
۴۰ – آهنگ‌سازی وی
۴۱ – مکاتبه‌ و مراسله‌ با عده‌ای از شعرا و اهل‌ ادب‌
۴۲ – راوی بزرگ‌ اشعار و اخبار عرب‌
۴۳ – استفاده‌کنندگان اشعار وی
۴۴ – نقد ادبی‌
۴۵ – تألیف‌ ارزنده ابن‌معتز در زمینه نقد ادبی‌
۴۶ – روش‌ نقد ابن‌معتز در طبقات‌
۴۷ – شیوه نقد ابن‌معتز در کتب‌ و رسائل‌ دیگرش‌
۴۸ – شهرت ابن‌معتز در علم بلاغت
۴۹ – دیدگاه وی درباره شعر
۵۰ – انتقاد گزنده ابن‌معتز از ابوتمام‌
۵۱ – مطلب‌ دیگری که‌ ابن‌معتز با تألیف‌ البدیع‌ خود در پی‌ آن‌ بود
۵۲ – شخصیت‌ و آثار و اشعار ابن‌معتز مورد توجه‌ خاورشناسان‌
۵۳ – آثار چاپی‌ وی
۵۴ – آثار خطی‌
۵۵ – آثار یافت‌ نشده‌
۵۶ – فهرست منابع
۵۷ – پانویس
۵۸ – منبع

۱ – پیشینه

وی در سامرا که‌ در آن‌ روزگار مرکز حکومت‌ عباسیان‌ بود، از مادری ظاهراً رومی‌ نژاد به‌ دنیا آمد. تقریباً ۵ ساله‌ بود که‌ پدرش‌ با لقب‌ المعتزبالله‌، به‌ عنوان‌ سیزدهمین‌ خلیفه عباسی‌، زمام‌ امور را به‌ دست‌ گرفت‌ (حک ۲۵۲- ۲۵۵ق‌/۸۶۶ -۸۶۹م‌). معتز شیفته شعر و موسیقی‌ بود و در این‌ دو فن‌ دستی‌ داشت‌ و بیش‌تر اوقات‌ خود را با شاعران‌ و خوانندگان‌ و نوازندگان‌ سپری می‌ساخت‌،

[۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۹، ص۳۱۸-۳۲۰، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه.

[۲] خطیب‌ بغدادی، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۲، ص۱۲۵، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.

[۳] مرزبانی‌، محمد، معجم‌ الشعراء، ج۱، ص۴۰۰-۴۰۱، به‌ کوشش‌ عبدالستار احمد فراج‌، قاهره‌، ۱۳۷۹ق‌/۱۹۶۰م‌.

از این‌ رو شگفت‌ نمی‌نماید که‌ طبع‌ شعر ابن‌معتز از اوان‌ کودکی‌ و نوجوانی‌ شکوفا شود و در همان‌ روزگار اشعاری نیز بسراید.

[۴] ابن‌جوزی، عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۶، ص۸۵، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۵۷ق‌.

[۵] فراج‌، عبدالستار احمد، مقدمه‌ بر طبقات‌ الشعراء، ج۱، ص۹ .

او خود اعتراف‌ می‌کند که‌ تحت‌ تأثیر قصاید بحتری قرار می‌گرفته‌ و نفوذ کلام‌ این‌ شاعر در خلیفه‌ و دیگران‌ او را سخت‌ به‌ اعجاب‌ وا می‌داشته‌ است‌.

[۶] صولی‌، محمد، اخبار البحتری، ج۱، ص۱۰۴- ۱۰۵، به‌ کوشش‌ صالح‌ اشتر، دمشق‌، ۱۳۷۸ق‌/۱۹۸۵م‌.

[۷] صولی‌، محمد، اخبار البحتری، ج۱، ص۱۰۸، به‌ کوشش‌ صالح‌ اشتر، دمشق‌، ۱۳۷۸ق‌/۱۹۸۵م‌.

به‌ ویژه‌ که‌ مدیحه‌سرایان‌ گاه‌ در مدایح‌ معتز او را نیز در کنار پدر مدح‌ می‌گفتند.

[۸] بحتری، ولید، دیوان‌ البحتری، ج۱، ص۶۱۴ -۶۱۶، به‌ کوشش‌ حسن‌ کامل‌ صیرفی‌، قاهره‌، ۱۹۶۳م‌.

عبدالله‌ نزد پدر چندان‌ عزیز بود که‌ دستور داد به‌ نام‌ وی دینارهایی زر ضرب‌ کنند و بحتری در مدیحه‌ای که‌ به‌ همین‌ مناسبت‌ سرود، به‌ معتز پیشنهاد کرد که‌ او را ولیعهد خویش‌ گرداند.

[۹] بحتری، ولید، دیوان‌ البحتری، ج۲، ص۶۷۰_۶۷۳، به‌ کوشش‌ حسن‌ کامل‌ صیرفی‌، قاهره‌، ۱۹۶۳م‌.

[۱۰] صولی‌، محمد، اخبار البحتری، ج۱، ص۱۰۷، به‌ کوشش‌ صالح‌ اشتر، دمشق‌، ۱۳۷۸ق‌/۱۹۸۵م‌.

۲ – تبعید ابن‌معتز

ابن‌معتز ۸ سال‌ بیشتر نداشت‌ که‌ امیران‌ ترک‌ پدرش‌ را از مقام‌ خلافت‌ عزل‌ کرده‌، به‌ قتل‌ رسانیدند

[۱۱] یعقوبی‌، احمد، تاریخ‌ الیعقوبی‌، ج۲، ص۵۰۴، بیروت‌، دارصادر.

و او را همراه‌ مادربزرگش‌ و چند تن‌ دیگر از فرزندان‌ خلفا به‌ مکه‌ تبعید کردند.

۳ – بازگشت به سامرا و شروع تحصیل

حدود یک‌ سال‌ بعد، المعتمد بالله‌ (حک ۲۵۶-۲۷۹ق‌/۸۷۰ -۸۹۲م‌) به‌ خلافت‌ رسید و آنان‌ را به‌ سامرا بازگردانید.

[۱۲] یعقوبی‌، احمد، تاریخ‌ الیعقوبی‌، ج۲، ص۵۰۵، بیروت‌، دارصادر.

از آن‌ پس‌ جده‌اش‌ زیر نظر معتمد، سرپرستی‌ او را برعهده‌ گرفت‌ و ابوالحسن‌ احمد بن‌ سعید دمشقی‌ که‌ به‌ تعلیم‌ و تربیت‌ فرزندان‌ معتز گماشته‌ شده‌ بود، مربی‌ و استاد اختصاصی‌ او گردید.

[۱۳] یاقوت‌ حموی، ادبا، ج۳، ص۴۶-۴۹.

[۱۴] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۰۷، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

رفته‌ رفته‌، خانه وی مرکز تجمع‌ علما و ادبا گردید و دانشمندان‌ به‌ نام‌ آن‌ سامان‌ از جمله‌ محمد بن‌ عمران‌ بن‌ زیاد، حسن‌ بن‌ علیل‌ عنزی، احمد بن‌ صالحه بن‌ ابی‌ فنن‌، پیوسته‌ به‌ مجلس‌ او آمد و شد داشتند و علوم‌ و فنون‌ مرسوم‌ آن‌ زمان‌ را به‌ امیرزاده عباسی‌ تعلیم‌ می‌دادند. مبرد، نحوی بزرگ‌ مکتب‌ بصره‌، بسیار در مجلس‌ او حاضر می‌شد و گاه‌ چندین‌ روز نزد وی اقامت‌ می‌کرد. فصحای عرب‌ و علمای لغت‌ نیز که‌ وارد سامرا می‌شدند، نزد ابن‌معتز می‌رفتند و او آنان‌ را به‌ گرمی‌ می‌پذیرفت‌ و از ایشان‌ نکات‌ بسیاری می‌آموخت‌.

[۱۵] صولی‌، محمد، اخبار البحتری، ج۱، ص۱۰۷، به‌ کوشش‌ صالح‌ اشتر، دمشق‌، ۱۳۷۸ق‌/۱۹۸۵م‌.

[۱۶] صولی‌، محمد، اخبار ابی‌تمام‌، ص۹۶، به‌ کوشش‌ خلیل‌ محمود عساکر و دیگران‌، بیروت‌، المکتب‌ التجاری.

[۱۷] صولی‌، محمد، اخبار ابی‌تمام‌، ص۲۰۲، به‌ کوشش‌ خلیل‌ محمود عساکر و دیگران‌، بیروت‌، المکتب‌ التجاری.

[۱۸] خطیب‌ بغدادی، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۱۰، ص۹۵، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.

[۱۹] فراج‌، عبدالستار احمد، مقدمه‌ بر طبقات‌ الشعراء، ج۱، ص۹-۱۰.

این‌ محافل‌ علمی‌ و ادبی‌ که‌ در منزل‌ ابن‌معتز تشکیل‌ می‌یافت‌، چنان‌ جاذبه‌ای داشت‌ که‌ بلاذری (ه م‌) را واداشت‌ مصرانه‌ برای تعلیم‌ این‌ امیرزاده‌ اعلام‌ آمادگی‌ کند.

[۲۰] مرزبانی‌، محمد، نورالقبس‌، ج۱، ص۳۴۰، به‌ کوشش‌ رودلف‌ زلهایم‌، ویسبادن‌، ۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌.

[۲۱] یاقوت‌ حموی، ادبا، ج۳، ص۴۷- ۴۸.

[۲۲] کراچکوفسکی‌، ا ی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص۱۶۱، ترجمه صلاح‌الدین‌ عثمان‌ هاشم‌، جامعه الدول‌ العربیه، ۱۹۶۳م‌.

ابن‌معتز در اشعاری که‌ در ۱۳ سالگی‌ خطاب‌ به‌ استادش‌ دمشقی‌ سروده‌، ادعا کرده‌ است‌ که‌ علوم‌ و فنون‌ مرسوم‌ را چندان‌ فراگرفته‌ که‌ در هر رشته‌ و زمینه‌ای که‌ اراده‌ کند، می‌تواند سرآمد اقران‌ و یگانه دوران‌ گردد.

[۲۳] مرزبانی‌، محمد، نورالقبس‌، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۱، به‌ کوشش‌ رودلف‌ زلهایم‌، ویسبادن‌، ۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌.

[۲۴] یاقوت‌ حموی، ادبا، ج۳، ص۴۷- ۴۸.

[۲۵] حسین‌، طه‌، من‌ تاریخ‌ الادب‌ العربی‌، ج۲، ص۳۹۵-۳۹۶، بیروت‌، ۱۹۸۲م‌.

۴ – ابن‌معتز در مطیره

ابن‌معتز در ۱۷ سالگی‌، جده خویش‌ را از دست‌ داد و از آن‌ پس‌ به‌ مَطیره‌ که‌ گردشگاهی‌ در نزدیکی‌ سامرا بود،

[۲۶] یاقوت‌ حموی، بلدان‌، ج۴، ص۵۶۸.

نقل‌ مکان‌ کرد. اقامت‌ وی در مطیره‌ حدود ۱۵ سال‌ طول‌ کشید. بیشتر تألیفات‌ ابن‌معتز یادگار همین‌ دوران‌ بوده‌ و در اشعاری که‌ در سال‌های واپسین‌ عمر سروده‌، از این‌ دوران‌ بسیار یاد کرده‌ است‌. ابن‌معتز که‌ از حادثه مرگ‌ پدر سخت‌ متأثر بود و همه عموها، عموزادگان‌، اعیان‌ و رجال‌ را مسئول‌ قتل‌ او می‌دانست‌.

[۲۷] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۴۰، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۲۸] صابی‌، هلال‌، الوزراء، ج۱، ص۱۳۱، به‌ کوشش‌ عبدالستار احمد فراج‌، قاهره‌، ۱۹۵۸م‌.

خویشتن‌ را مکلف‌ به‌ خونخواهی‌ او می‌پنداشت‌. از این‌ رو، جانشینان‌ المعتز بالله‌ همواره‌ سعی‌ داشتند، با تأمین‌ انواع‌ وسایل‌ رفاه‌ و سرگرمی‌ و خوشگذرانی‌ برای وی و تشویق‌ و ترغیب‌ به‌ دانش‌اندوزی و کمال‌ و ادب‌، او را از مداخله‌ در سیاست‌ و ادعای خلافت‌ باز دارند.

[۲۹] ابوالفدا، المختصر فی‌ اخبار البشر، ج۲، ص۶۲، بیروت‌، دارالمعرفه.

ابن‌معتز نیز از این‌ وضع‌ خشنود به‌ نظر می‌رسید و مراتب‌ امتنان‌ خود را در مدایحی‌ که‌ به‌ ویژه‌ برای معتمد و موفق‌ می‌سرود، ابراز می‌داشت‌.

[۳۰] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۴۹۹-۵۰۳، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

اما از وقتی‌ که‌ مرکز خلافت‌ به‌ بغداد منتقل‌ گردید (۲۷۶ق‌)، در مطیره‌ به‌ شدت‌ اظهار دلتنگی‌ می‌کرد و چون‌ پسر عمش‌، المعتضد بالله‌ (حک ۲۷۹- ۲۸۸ق‌/۸۹۲ -۹۰۱م‌) به‌ خلافت‌ رسید، مکرر در مدایحش‌ برای رفتن‌ به‌ بغداد اذن‌ می‌طلبید.

[۳۱] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۴۹۲- ۴۹۵، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۳۲] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۵۰۶ -۵۰۷، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

۵ – رفتن ابن‌معتز به بغداد

المعتضد بالله‌ همینکه‌ پایه‌های حکومت‌ خویش‌ را استوار یافت‌ و کاخ‌ ثریا را که‌ به‌ فرمان‌ او در نزدیکی‌ بغداد ساخته‌ بودند، افتتاح‌ کرد، رسماً از ابن‌معتز برای نقل‌ مکان‌ به‌ بغداد دعوت‌ کرد. ابن‌معتز این‌ دعوت‌ را مشتاقانه‌ پذیرفت‌ و به‌ بغداد رفت‌.

[۳۳] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۴۵۲، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

معتضد از او پیشوازی درخور کرد و او را در یکی‌ از بناهای کاخ‌ ثریا جای داد و از آن‌ پس‌ ابن‌معتز در ردیف‌ ندیمان‌ معتضد قرار گرفت‌. وی در وصف‌ کاخ‌ ثریا و باغستان‌های پیرامون‌ آن‌ اشعار بسیاری سروده‌ و آن‌ را حتی‌ در مقایسه‌ با قصر بلورین‌ حضرت‌ سلیمان‌ (ع‌) بی‌همتا دانسته‌ است‌.

[۳۴] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۴۷۷-۴۷۹، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۳۵] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۵۲۰ -۵۲۱، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

در بغداد نیز ابن‌معتز درس‌ و بحث‌ و گفت‌ و شنودهای علمی‌ و ادبی‌ را رها نکرد و سرای خود را بار دیگر پناهگاه‌ اهل‌ علم‌ و ادب‌ قرار داد.

[۳۶] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۰۷، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

چنانکه‌ ابوسعید محمد بن‌ هبیره اسدی، معروف‌ به‌ صعوداء که‌ از اصحاب‌ فَرّاء نحوی و از بزرگان‌ و دانشمندان‌ کوفه‌ بود، پس‌ از ورود به‌ بغداد ، به‌ کاخ‌ ابن‌معتز هدایت‌ شد و پس‌ از چندی از ندیمان‌ خاص‌ او گردید.

[۳۷] قفطی‌، علی‌، انباه‌ الرواه، ج۲، ص۸۵، به‌ کوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۷۱ق‌/۱۹۵۲م‌.

[۳۸] سیوطی‌، بغیه الوعاه، ج۱، ص۲۵۶، به‌ کوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، مصر، ۱۳۸۴ق‌/۱۹۶۴م‌.

ابن‌معتز با ثعلب‌ نیز ارتباط داشت‌ و مسائل‌ مهم‌ لغوی، نحوی و ادبی‌ را از او می‌پرسید.

[۳۹] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۰۷، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

[۴۰] خطیب‌ بغدادی، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۱۰، ص۹۵-۹۶، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.

۶ – پایان دوران آسایش و آرامش

با مرگ‌ معتضد، دوران‌ آسایش‌ و آرامش‌ ابن‌معتز نیز به‌ پایان‌ رسید، زیرا وی دیگر یاوری برای خود نمی‌دید.

[۴۱] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۳۰-۳۳۱، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

امیران‌ ترک‌ پسر خردسال‌ معتضد را با لقب‌ المکتفی‌ بالله‌ (حک ۲۸۸- ۲۹۵ق‌/۹۰۱- ۹۰۸م‌)را به‌ خلافت‌ برداشتند و عبدالله‌ بن‌ معتز را با دو تن‌ دیگر از امیرزادگان‌، تا آمدن‌ مکتفی‌ از رقه‌ به‌ بغداد، به‌ زندان‌ افکندند.

[۴۲] تنوخی‌، محسن‌، الفرج‌ بعدالشده، ج۲، ص۹-۱۰، به‌ کوشش‌ عبودشالچی‌، بیروت‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.

[۴۳] خطیب‌ بغدادی، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۱۰، ص۹۸، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.

ابن‌معتز که‌ اوضاع‌ را چنین‌ یافت‌، از زندگی‌ درباری فاصله‌ گرفت‌ و در خانه‌ای قدیمی‌ و نیمه‌ویران‌ در کنار رودخانه‌الصراه

[۴۴] یاقوت‌ حموی، بلدان‌، ج۳، ص۳۷۷- ۳۷۹.

مسکن‌ گزید.

[۴۵] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۱۷۲، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۴۶] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۲۰۶، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۴۷] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۱۶، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

وی در این‌ دوره پایانی‌ زندگی‌ از حضور در اجتماعات‌ و حتی‌ مراسم‌ نماز جمعه‌ و مانند آن‌ خودداری می‌کرده‌ و شاید هم‌ در خانه‌ تحت‌ نظر مأموران‌ دولت‌ بوده‌ است‌.

[۴۸] خطیب‌ بغدادی، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۱۰، ص۹۶، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.

آن‌ دسته‌ از اشعار ابن‌معتز که‌ حاکی‌ از احساس‌ غربت‌ شدید و نکوهش‌ بغداد و ستایش‌ سامرا است‌، ظاهراً مربوط به‌ همین‌ دوران‌ است‌.

[۴۹] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۸-۴۷، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۵۰] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۳۷- ۱۳۸، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

در این‌ اشعار، وی به‌ یاد ایام‌ خوش‌ مطیره‌ و برخی‌ جاهای دیگر، اشک‌ حسرت‌ می‌ریزد.

[۵۱] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ج۲، ص۵۵، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

۷ – پذیرفتن پیشنهاد خلافت

پس‌ از عزل‌ مکتفی‌، جمعی‌ از اعیان‌ و رجال‌ بر آن‌ شدند که‌ ابن‌معتز را به‌ خلافت‌ بردارند، اما مخالفت‌ دوراندیشانه ابن‌فرات‌ وزیر موجب‌ شد که‌ از این‌ کار چشم‌ بپوشند و برادر مکتفی‌ را که‌ ۱۳ سال‌ بیشتر نداشت‌، با لقب‌ المقتدر بالله‌ (۲۹۵-۲۹۶ق‌/۹۰۸-۹۰۹م‌) برمسند خلافت‌ نشانند.

[۵۲] صابی‌، هلال‌، الوزراء، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، به‌ کوشش‌ عبدالستار احمد فراج‌، قاهره‌، ۱۹۵۸م‌.

[۵۳] ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۸، ص۹-۱۰.

[۵۴] ذهبی‌، محمد، دول‌ الاسلام‌، ج۱، ص۱۳۱، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۶۴ق‌.

چند ماه‌ بعد، بار دیگر جمعی‌ از فرماندهان‌ نظامی‌ و کاتبان‌ و قاضیان‌ برای خلع‌ مقتدر و بیعت‌ با ابن‌معتز همداستان‌ شدند.

[۵۵] طبری، تاریخ‌، ج۱۰، ص۱۴۰-۱۴۱.

[۵۶] مسعودی، علی‌، التنبیه‌ و الاشراف‌، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷، بیروت‌، دارصعب‌.

ابن‌معتز با آنکه‌ خود با مقتدر بیعت‌ کرده‌ بود، پیشنهاد آنان‌ را پذیرفت‌، مشروط بر آنکه‌ خونی‌ بر زمین‌ ریخته‌ نشود. بدین‌سان‌ گروه‌ کثیری از اعیان‌ و رجال‌، با وی که‌ لقب‌ المنتصف‌ بالله‌ (یا المرتضی‌ بالله‌، الراضی‌ بالله‌،…) برگزیده‌ بود، مخفیانه‌ بیعت‌ کردند. ابن‌معتز نیز وزیر و ارکان‌ دولت‌ خویش‌ را تعیین‌ کرد و در بیانیه‌ای به‌ مقتدر اخطار کرد که‌ دارالخلافه‌ را ترک‌ کند، اما طرفداران‌ مقتدر نگذاشتند وی از دارالخلافه‌ پای بیرون‌ بگذارد، بر یاران‌ ابن‌معتز هجوم‌ بردند و به‌ دنبال‌ کارزاری سخت‌، همه آنان‌ را قلع‌ و قمع‌ کردند و خود ابن‌معتز را نیز در نهان‌گاهش‌ دستگیر کردند و کشتند.

[۵۷] طبری، تاریخ‌، ج۱۱، ص۴۰۴- ۴۰۵.

[۵۸] ابوعلی‌ مسکویه‌، احمد، تجارب‌ الامم‌، ج۱، ص۵_۹، به‌ کوشش‌ ه ف‌ آمدرزا، قاهره‌، ۱۳۳۲ق‌/۱۹۱۴م‌.

[۵۹] ابن‌جوزی، عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۶، ص۶۹، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۵۷ق‌.

[۶۰] ابن‌جوزی، عبدالرحمان‌، المنتظم‌، ج۶، ص۸۰ -۸۱، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۵۷ق‌.

[۶۱] ابن‌اثیر، الکامل‌، ج۸، ص۱۴-۱۹.

[۶۲] ابن‌تغری بردی، النجوم‌، ج۳، ص۱۶۴- ۱۶۵.

گویند: وقتی‌ ابن‌معتز را بر مقتدر وارد کردند، دستور داد او را نیمه‌ عریان‌ روی یخ‌ خوابانیدند و یخ‌ بر پیکرش‌ انباشتند و به‌ همان‌ حال‌ رها کردند، تا جان‌ داد

[۶۳] کبیسی‌، حمدان‌ عبدالمجید، عصر الخلیفه المقتدر بالله‌، ج۱، ص۳۶۵، نجف‌، ۱۳۹۴ق‌/۱۹۷۴م‌.

و پیکرش‌ را بدون‌ هیچ‌ تشریفاتی‌ در ویرانه مجاور محل‌ اقامتش‌ به‌ خاک‌ سپردند.

[۶۴] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۲۶۴.

به‌ این‌ ترتیب‌، خلافت‌ ابن‌معتز چند ساعتی‌ بیش‌ دوام‌ نیافت‌ و به‌ همین‌ جهت‌، بیشتر مورخان‌ او را در شمار خلفای عباسی‌ نیاوردند

[۶۵] ابن‌طقطقی‌، محمد، الفخری فی‌ الاداب‌ السلطانیه، ج۱، ص۳۵۹، به‌ کوشش‌ هرتویگ‌ درنبورگ‌، شالون‌ – سور – سون‌، ۱۹۸۴م‌.

[۶۶] ابن‌کثیر، البدایه، ج۱۱، ص۱۰۹.

و نام‌ عبدالله‌ بن‌ معتز به‌ عنوان‌ «خلیفه یک‌ روزه‌» در فهرست‌ نوادر روزگار ثبت‌ گردید.

[۶۷] قلقشندی، احمد، صبح‌الاعشی‌، ج۱، ص۴۴۲، به‌ کوشش‌ محمد حسین‌ شمس‌الدین‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.

[۶۸] حسین‌، طه‌، من‌ تاریخ‌ الادب‌ العربی‌، ج۲، ص۳۹۱، بیروت‌، ۱۹۸۲م‌.

در سوگ او هیچ‌ سرو صدایی‌، جز صدای گریه چند زن‌ بلند نشد و ناله‌ای از سینه هیچ‌ کس‌ برنیامد.

۸ – اشعار درباره ابن‌معتز

در رثای ابن‌معتز تنها دو بیت‌ شعر سروده‌ شد که‌ به‌ موازات‌ ماجرای قتل‌ وی در همه‌جا شهرت‌ یافت‌ و بر سینه تاریخ‌ نقش‌ بست‌. در آن‌ دو بیت‌ نیز سراینده آن‌ (علی‌ بن‌ محمد بن‌ بسام‌) نخست‌ نسبت‌ به‌ ابن‌معتز اظهار ترحم‌ و همدردی و سپس‌ تعریض‌ کرده‌ است‌.

[۶۹] خطیب‌ بغدادی، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۱۰، ص۱۰۱، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.

[۷۰] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۲۶۴.

[۷۱] ابوالفدا، المختصر فی‌ اخبار البشر، ج۲، ص۶۲، بیروت‌، دارالمعرفه.

[۷۲] ابن‌وردی، عمر، تتمه المختصر فی‌ اخبار البشر، ج۱، ص۳۷۴، به‌ کوشش‌ احمد رفعت‌ بدراوی، بیروت‌، ۱۳۸۹ق‌/۱۹۷۰م‌.

[۷۳] ابن‌فضل‌الله‌ عمری، احمد، مسالک‌ الابصار، ج۷، ص۲۵۸، به‌ کوشش‌ فؤاد سزگین‌، فرانکفورت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.

گویند: ابن‌علاف‌ (ه م‌) نیز در مرثیه مشهورش‌ که‌ به‌ ظاهر در رثای گربه خانگیش‌ که‌ همسایگان‌ به‌ انتقام‌ خون‌ ماکیان‌هایشان‌ او را کشته‌ بودند، سروده‌، دوست‌ خود ابن‌معتز را منظور داشته‌ است‌.

[۷۴] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۱۰۷_۱۱۱.

[۷۵] ثعالبی‌، عبدالملک‌، ثمار القلوب‌، ج۱، ص۱۵۲، قاهره‌، مطبعه الظاهر.

[۷۶] صفدی، خلیل‌، نکت‌ الهمبان‌، ج۱، ص۱۴۲، به‌ کوشش‌ احمد زکی‌ بک‌، قاهره‌، ۱۳۲۹ق‌/۱۹۱۱م‌.

البته‌ این‌ بی‌مهری عباسیان‌ نسبت‌ به‌ ابن‌معتز، سخنگوی توانا و مدافع‌ سرسخت‌ این‌ خاندان‌ در برابر علویان‌، چندان‌ دوام‌ نیافت‌ و خلفای پس‌ از مقتدر یاد و شعر او را گرامی‌ می‌داشتند.

[۷۷] مسعودی، علی‌، التنبیه‌ و الاشراف‌، ج۴، ص۳۶۲_۳۶۳، بیروت‌، دارصعب‌.

[۷۸] زبیدی، محمد، طبقات‌ النحویین‌ و اللغویین‌، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴، به‌ کوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۷۳ق‌/۱۹۵۴م‌.

۹ – ابن‌معتز از لحاظ ظاهر

ابن‌معتز مردی خوش‌ سیما و سیه‌ چرده‌ بود.

[۷۹] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۲۶۶.

[۸۰] ابن‌شاکر کتبی‌، محمد، فوات‌ الوفیات‌، ج۲، ص۲۴۰، به‌ کوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، ۱۹۷۳م‌.

زر و زیور و زی اشرافی‌ نیز بر آراستگی‌ او می‌افزود. خلق‌وخوی خلفای عباسی‌ و حضور در جشن‌ها و شب‌نشینی‌ها اقتضا می‌کرد که‌ نسبت‌ به‌ زیبایی‌ لباس‌ و اندامش‌ وسواس‌ به‌ خرج‌ دهد. از وقتی‌ که‌ موهای سر و رویش‌، بر اثر پیری زودرس‌، در آستانه ۳۰ سالگی‌، سپید شد،

[۸۱] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۵۳، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

همواره‌ با رنگ‌ مشکی‌ خضاب‌ می‌کرد

[۸۲] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۱۰۷_۱۱۱.

[۸۳] ابن‌شاکر کتبی‌، محمد، فوات‌ الوفیات‌، ج۲، ص۲۴۰، به‌ کوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، ۱۹۷۳م‌.

و آن‌ را «گواه‌ دروغین‌» می‌خواند

[۸۴] ابوحیان‌ توحیدی، علی‌، البصائر و الذخائر، ج۴، ص۱۵۷، به‌ کوشش‌ ابراهیم‌ کیلانی‌، دمشق‌، مکتبه اطلسی‌.

و سعی‌ داشت‌ به‌ پیری که‌ در نظر وی دوران‌ تلخ‌ کامی‌ بود، نیندیشد.

[۸۵] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۵۳، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

از زندگی‌ خانوادگی‌، همسر و فرزندانش‌، بجز مرثیه‌ای در ۴ بیت‌ که‌ در سوگ دخترش‌ سروده‌، اطلاعی‌ در دست‌ نداریم‌.

[۸۶] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۴۳_۳۴۴، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۸۷] حسین‌، طه‌، من‌ تاریخ‌ الادب‌ العربی‌، ج۲، ص۳۹۴، بیروت‌، ۱۹۸۲م‌.

وی طبعی‌ بلند داشت‌ و خود را بسی‌ فراتر از آن‌ می‌دید که‌ با حاسدان‌ فرومایه‌ و کوته‌ بین‌ در آویزد و از بدگویی‌ و بدخواهی‌ این‌ و آن‌ برآشوبد.

۱۰ – اخلاقیات وی

در نتیجه‌ همیشه‌ از روحیه‌ای آرام‌ و اراده‌ای آهنین‌ برخوردار بود.

[۸۸] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۵۶، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۸۹] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۷۴، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۹۰] شریف‌، محمد بدیع‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ اشعار، ج۱، ص۱۷۰-۱۷۱.

بسیار دست‌ و دل‌ باز بود و حتی‌ اگر مدتی‌ تنگدستی‌ بر او عارض‌ می‌شد، دست‌ از داد و دهش‌ نمی‌کشید.

[۹۱] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۶۸، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

ابن‌معتز در فخریه‌های منثورش‌ نیز خود را مردی از تبار هاشم‌، آراسته‌ و وارسته‌، زیبا و پارسا ، به‌ جای آورنده واجبات‌ و کنار گذارنده محرمات‌ معرفی‌ کرده‌ است‌. مردم‌ هم‌ بیشتر با این‌ خصوصیات‌ او را می‌شناخته‌اند، حتی‌ دشمنان‌ و بدخواهانش‌ به‌ کمالات‌ وی اذعان‌ داشته‌اند، چنانکه‌ ابن‌فرات‌ او را مردی فاضل‌، کامل‌، ادیب‌، آگاه‌ به‌ مسائل‌ کشوری و لشکری، اهل‌ سنجش‌ و دقت‌ در امور وصف‌ می‌کند، و البته‌ به‌ استناد همین‌ ویژگی‌ها عقیده‌ داشت‌ که‌ سپردن‌ خلافت‌ به‌ ابن‌معتز به‌ هیچ‌ وجه‌ عاقلانه‌ نیست‌.

[۹۲] صابی‌، هلال‌، الوزراء، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، به‌ کوشش‌ عبدالستار احمد فراج‌، قاهره‌، ۱۹۵۸م‌.

[۹۳] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۰، ص۲۷۴_۲۷۶، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه.

[۹۴] شریف‌، محمد بدیع‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ اشعار، ج۱، ص۱۶۹-۱۷۰.

[۹۵] حسین‌، طه‌، من‌ تاریخ‌ الادب‌ العربی‌، ج۲، ص۳۹۴_۳۹۵، بیروت‌، ۱۹۸۲م‌.

ابن‌معتز در پرتو اسلام‌ از عزت‌ نفس‌ و قوت‌ اراده‌ برخوردار شده‌ و از تبار خویش‌ درس‌ مروت‌ و از تربیت‌ مادربزرگ‌ و مربیانش‌ درس‌ برادری و برابری و دادگری گرفته‌ بود و سخت‌ جانبدار زندگی‌ مسالمت‌آمیز همه مردم‌ و طبقات‌ با یکدیگر بود.

[۹۶] شریف‌، محمد بدیع‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ اشعار، ج۱، ص۱۶۹.

۱۱ – دیدگاه وی درباره این‌ مبانی‌ نظری و عملی‌

اما از دیدگاه‌ او، همه این‌ مبانی‌ نظری و عملی‌، تحت‌الشعاع‌ اعتقاد افراطی‌ و تعصب‌ آمیز وی به‌ برتری بنی‌ هاشم‌ و آل‌ محمد (که‌ البته‌ منظور از آل‌محمد، بنی‌ عباسند) نسبت‌ به‌ دیگر مردمان‌ بود؛ چنانکه‌ بیشتر اشعاری که‌ وی در زمینه‌های فخر و مدح‌ و غیره‌ سروده‌ است‌، حکایت‌ از این‌ امر دارد.

[۹۷] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۸۵، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

۱۲ – عقیده وی نسبت به علویان

ابن‌معتز با وجود ارادتی‌ که‌ به‌ حضرت‌ علی‌ (ع‌) اظهار می‌کرد و اشعار فراوانی‌ که‌ در مدح‌ آن‌ حضرت‌ می‌سرود

[۹۸] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۰۹-۱۱۲، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

و نیز سروده‌هایی‌ که‌ در رثای امام‌ حسین‌ (ع‌) داشت‌،

[۹۹] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۵۲_۳۵۳، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

از اختلافات‌ و مشاجرات‌ علویان‌ با عباسیان‌ و شورش‌ها و قیام‌های آنان‌ برضد حکومت‌ عباسیان‌، سخت‌ دل‌آزرده‌ بود و سوگند یاد کرده‌ بود که‌ اگر روزی دستش‌ برسد، طالبیان‌ را یکسره‌ از میان‌ بردارد.

[۱۰۰] ابوالفدا، المختصر فی‌ اخبار البشر، ج۲، ص۶۲، بیروت‌، دارالمعرفه.

البته‌ وی در مقام‌ توضیح‌ این‌ سوگند، طرحی‌ را ارائه‌ می‌کرده‌ است‌ که‌ به‌ موجب‌ آن‌ از طریق‌ ازدواج‌ اجباری مردان‌ علوی با زن‌ عباسی‌ و بالعکس‌، به‌ گونه‌ای این‌ دو طایفه‌ می‌بایست‌ با هم‌ درمی‌آمیختند که‌ تمایزشان‌ برداشته‌ شود و نزاع‌ها از میان‌ برخیزد

[۱۰۱] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۰۹، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

[۱۰۲] تنوخی‌، محسن‌، الفرج‌ بعدالشده، ج۴، ص۱۱۱، به‌ کوشش‌ عبودشالچی‌، بیروت‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.

و ظاهراً منظورش‌ قتل‌ عام‌ علویان‌ نبوده‌ است‌.

۱۳ – کینه‌توز بودن ابن‌معتز

ابن‌معتز به‌ رغم‌ ظاهر متین‌ و رفتار ملایمی‌ که‌ داشت‌، سخت‌ کینه‌توز بود. چنانکه‌ به‌ محض‌ رسیدن‌ به‌ خلافت‌، ابن‌منجم‌ شاعر (د ۳۰۰ ق‌) را که‌ روزگاری با معارضه‌ با وی اشعاری سروده‌ و با دیدگاه‌های سیاسی‌ وی مخالفت‌ ورزیده‌ بود، به‌ دشنام‌ دادن‌ پیامبر اسلام‌ (ص‌) متهم‌ کرد و بنای بدرفتاری با او را گذاشت‌ و وقتی‌ او و پسرانش‌ برای بیعت‌ آمدند، او را تهدید کرد که‌ مغز سرش‌ را طعمه مرغان‌ هوا گرداند.

[۱۰۳] تنوخی‌، محسن‌، الفرج‌ بعدالشده، ج۴، ص۱۱۱، به‌ کوشش‌ عبودشالچی‌، بیروت‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.

در خطبه آغاز خلافتش‌ گفت‌: «دیگر وقت‌ آن‌ رسیده‌ است‌ که‌ حق‌ آشکار و باطل‌ رسوا گردد!».

[۱۰۴] ثعالبی‌، عبدالملک‌، ثمار القلوب‌، ج۱، ص۱۵۰، قاهره‌، مطبعه الظاهر.

این‌ سخن‌ مبهمی‌ بود که‌ نه‌ تنها غرور فراوان‌ و خودپسندی او را می‌رسانید، بلکه‌ اشاره‌ به‌ کینه‌های کهن‌ بود که‌ چون‌ آتشی‌ زیرخاکستر در سینه‌اش‌ نهفته‌ داشت‌. بنابراین‌ به‌ درستی‌ معلوم‌ نمی‌توان‌ کرد که‌ اگر خلافت‌ وی بیش‌ از یک‌ روز ادامه‌ می‌یافت‌، در بغداد و دیگر شهرها و سرزمین‌های اسلامی‌ چه‌ حوادثی‌ روی می‌داد.

۱۴ – مذهب وی

گویند ابن‌معتز حنفی‌ یا حنبلی‌ مذهب‌ بوده‌ است‌،

[۱۰۵] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۲، ص۱۰۷_۱۱۱.

[۱۰۶] ابن‌شاکر کتبی‌، محمد، فوات‌ الوفیات‌، ج۲، ص۲۴۱، به‌ کوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، ۱۹۷۳م‌.

[۱۰۷] ابن‌فضل‌الله‌ عمری، احمد، مسالک‌ الابصار، ج۷، ص۲۵۵_۲۵۸، به‌ کوشش‌ فؤاد سزگین‌، فرانکفورت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.

اما ظاهراً وی برای خود آراء بخصوص‌ و مذهب‌ ویژه‌ای داشته‌ و نه‌ تنها با فرقه‌های شیعی‌ در ستیز بوده‌، بلکه‌ با مذاهب‌ عامه‌ نیز کاملاً هم‌ عقیده‌ نبوده‌، هرچند نسبت‌ به‌ همه صحابه پیامبر اکرم‌ (ص‌) ابراز احترام‌ و از مقام‌ آنان‌ دفاع‌ می‌کرده‌ است‌.

[۱۰۸] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۰۷، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

۱۵ – دشمنی وی باآل علی(ع)

ابن‌معتز را «شاعر بنی‌ هاشم‌» و «شاعر بزرگ‌ زمان‌» گفته‌اند، زیرا هیچ‌یک‌ از شاعران‌ معاصرش‌ در تنوع‌ شعر به‌ پای او نمی‌رسیده‌اند.

[۱۰۹] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۱۳، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

وی در هر یک‌ از زمینه‌های دهگانه فخر، غزل‌ ، مدح‌ ، معاتبات‌ ، طردیات‌، وصف‌ ، خمریات‌، رثاء، زهد و هجا قطعات‌ و قصایدی سروده‌ است‌.در باب‌ فخر (که‌ صولی‌ آن‌ را نخستین‌ بخش‌ دیوان‌ ابن‌معتز قرار داده‌) مایه اصلی‌ اشعار همانا برتر نهادن‌ عباسیان‌ نسبت‌ به‌ علویان‌ است‌. در این‌ دسته‌ از اشعار، وی در مقام‌ سخنگوی عباسیان‌، آل‌ علی‌ (ع‌) را که‌ مغرضانه‌ «آل‌ طالب‌» می‌نامد، مخاطب‌ قرار داده‌، گوید: خاندان‌ علی‌ (ع‌) با همه فضیلت‌ و کرامتی‌ که‌ دارند، نسبت‌ به‌ حکومت‌ و خلافت‌ که‌ از آغاز از آن‌ِ عباسیان‌ بوده‌ و آن‌ را با شمشیر از چنگ‌ امویان‌ که‌ قاتلان‌ حسین‌ بن‌ علی‌ (ع‌) و یارانش‌ بوده‌اند، ستاده‌اند، هیچ‌ ادعایی‌ نباید داشته‌ باشند؛ نه‌ تنها مردم‌ حکومت‌ ایشان‌ را نمی‌پذیرند، بلکه‌ خداوند نیز به‌ فرمانروایی‌ آنان‌ راضی‌ نیست‌؛ مگر نه‌ آنکه‌ مأمون‌ سخاوتمندانه‌ خلافت‌ را به‌ علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا (ع‌) تفویض‌ کرد و خداوند وی را پیش‌ از مأمون‌ از دنیا برد؟ بنابراین‌، چنانکه‌ آنان‌ در برابر زمامداران‌ عباسی‌ قیام‌ کنند، ریختن‌ خون‌ شریف‌ و ارجمندشان‌ روا خواهد بود؛ خوب‌ است‌ ایشان‌ بگذارند شیران‌ شرزه عباسی‌، شکار گیرند و ایشان‌ از گوشت‌ آماده آنان‌ تغذیه‌ کنند! شایسته‌ است‌ که‌ ایشان‌ به‌ جای «بنی‌ عم‌»، «بنی‌ غم‌» نباشند.

[۱۱۰] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۱۹، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۱۱] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۲۱-۲۲۲، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۱۲] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۳۷، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۱۳] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۵۲، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۱۴] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۲۵۴- ۲۵۵، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۱۵] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۰۸_۱۰۹، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

[۱۱۶] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۲۷۷، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

[۱۱۷] ابن‌شاکر کتبی‌، محمد، فوات‌ الوفیات‌، ج۲، ص۲۴۱_۲۴۲، به‌ کوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، ۱۹۷۳م‌.

[۱۱۸] صفدی، خلیل‌، تمام‌ المتون‌، ج۱، ص۲۴۸-۲۴۹، به‌ کوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۸۹ق‌/۱۹۶۹م‌.

[۱۱۹] ضیف‌، شوقی‌، العصر العباسی‌ الثانی‌، ج۱، ص۳۴۰- ۳۴۱، قاهره‌، ۱۹۷۳م‌.

[۱۲۰] شریف‌، محمد بدیع‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ اشعار، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷.

ابن‌معتز در پس‌ این‌ مفاخرات‌، این‌ رؤیا را در سر می‌پروراند که‌ روزی علویان‌، همچون‌ برادران‌ خطا کار یوسف‌، سرافکنده‌ و پشیمان‌، از وی به‌ عنوان‌ خلیفه عباسی‌ تقاضای بخشش‌ کنند.

[۱۲۱] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۸۹، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

۱۶ – در باب مدح وی

در باب‌ مدح‌، ابن‌معتز این‌ خصوصیت‌ را داشت‌ که‌ چون‌ خود امیرزاده‌ای برخوردار از همه موهبت‌های زندگی‌ بود، هرگز به‌ منظور کسب‌ درآمد یا جلب‌ توجه‌ خلفا و امرا شعر نمی‌گفت‌ و همین‌ ویژگی‌، مدایح‌ وی را از اعتبار ویژه‌ای برخوردار می‌گرداند. با این‌ وصف‌، این‌ نکته‌ را نیز نباید از نظر دور داشت‌ که‌ ترس‌ بر جان‌ خود و خانواده‌ که‌ هیچ‌گاه‌ از او دست‌ بردار نبوده‌ است‌، چه‌ بسا در بسیاری موارد ابن‌معتز را به‌ مداحی‌ عموها و عموزادگانش‌ که‌ در رأس‌ قدرت‌ بوده‌اند، وا داشته‌ باشد.

[۱۲۲] کفراوی، محمد عبدالعزیز، تاریخ‌ الشعر العربی‌، ج۱، ص۲۸۶، مصر، ۱۹۶۴م‌.

به‌ هر حال‌، ابن‌معتز همه خلفای عباسی‌ هم‌روزگار خود و نیز بعضی‌ از رجال‌ و ارکان‌ دولت‌ عباسی‌ و امرای لشکر را مدح‌ گفته‌ است‌ و می‌توان‌ پنداشت‌ که‌ انگیزه اصلی‌ وی در این‌ سروده‌ها، پیوند روحی‌ شدید و تعصب‌ زایدالوصفی‌ است‌ که‌ نسبت‌ به‌ خلافت‌ خاندان‌ عباسی‌ داشته‌ و حکومت‌ عباسیان‌ را حافظ اسلام‌ و عربیت‌ می‌دانسته‌ است‌.

۱۷ – مدح کردن بیش از حد معتضد

وی بیش‌ از همه‌، معتضد را ستوده‌ و به‌ علاوه‌ برای او ارجوزه‌ای اختصاصی‌ سروده‌ است‌ که‌ فتوحات‌ او را یک‌ به‌ یک‌ در آن‌ شرح‌ می‌دهد و در تجلیل‌ از سیاست‌ و تدبیر معتضد و دلاوری‌های موفق‌ داد سخن‌ می‌دهد. سبب‌ فراوانی‌ مدایح‌ او برای معتضد، شاید آن‌ باشد که‌ عهد خلافت‌ معتضد دوران‌ تجدید اقتدار خلیفه‌ و سرکوب‌ شورشیان‌ بوده‌ است‌ و گویی‌ ابن‌معتز در دوران‌ وی خود را شاهد خونخواهی‌ جد و پدرش‌ می‌یافته‌ و از این‌ بابت‌ یگانگی‌ و ارادت‌ قلبی‌ ویژه‌ای نسبت‌ به‌ این‌ عموزاده خود احساس‌ می‌کرده‌ است‌. در مراثی‌ او، به‌ خصوص‌، اشعاری که‌ در رثای پدرش‌ معتز و پسر عمویش‌ معتضد سروده‌،

[۱۲۳] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۶۰_۳۶۳، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

عواطف‌ عمیق‌ و انسانی‌ او بروز و ظهور بیشتری دارد و مایه معنوی در آن‌ها که‌ نسبت‌ به‌ نوع‌ شعر او جنبه استثنایی‌ دارد، محسوس‌ است‌.

[۱۲۴] شریف‌، محمد بدیع‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ اشعار، ج۱، ص۱۹۹.

۱۸ – شعر ابن‌معتز در زمینه هجا

در زمینه هجا شعر ابن‌معتز شهرتی‌ به‌ هم‌ نرسانیده‌ است‌. وی از سویی‌ همه فضایل‌ و کمالات‌ را در خود جمع‌ می‌بیند و طبیعی‌ است‌ که‌ دیگران‌ به‌ نظر وی حقیر و سزاوار هجا باشند و از سوی دیگر، روحیه‌ای سرخورده‌ و ناامید دارد که‌ قاعدتاً باید بدبینی‌ و نکوهش‌ این‌ و آن‌ را به‌ دنبال‌ داشته‌ باشد. با این‌ حال‌، خصایص‌ دیگر اخلاقی‌، به‌ ویژه‌ طبع‌ بلند وی، مانع‌ از آن‌ می‌شده‌ است‌ که‌ در هجا داد سخن‌ بدهد. وی بیش‌تر با سکوت‌

[۱۲۵] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۴۳۰، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

یا پناه‌ بردن‌ به‌ کتابخانه‌اش‌،

[۱۲۶] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۴۱، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

در برابر رفتار ناخوشایند دیگران‌ واکنش‌ نشان‌ می‌داده‌ است‌. به‌ هر حال‌، سروده‌های ابن‌معتز در باب‌ هجا بخش‌ مستقلی‌ از دیوان‌ وی را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌.

[۱۲۷] ضیف‌، شوقی‌، العصر العباسی‌ الثانی‌، ج۱، ص۳۳۹-۳۴۰، قاهره‌، ۱۹۷۳م‌.

همچنین‌ مضامین‌ هجایی‌ فراوانی‌ در آن‌ دسته‌ از اشعار وی که‌ در بخش‌های فخر و مدح‌ و معاتبات‌ دیوانش‌ جای داده‌ شده‌، دیده‌ می‌شود. هجای بعضی‌ شهرها مانند بغداد و کوفه‌ و مردم‌ آن‌ها نیز در شعر ابن‌معتز جایگاهی‌ دارد.

[۱۲۸] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۲۷، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۲۹] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۴۵۱-۴۵۲، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

۱۹ – غزلیات وی

غزلیات‌ ابن‌معتز به‌ انواع‌ وصف‌های شیوا و تشبیهات‌ زیبا آراسته‌ است‌، اما در مقایسه‌ با غزل‌های شاعران‌ دیگر چون‌ ابن‌رومی‌ و ابونواس‌ (ه م‌ م‌) فاقد آن‌ عشق‌ آتشین‌ و آن‌ طلب‌ راستین‌ است‌. انگیزه ابن‌معتز در سرودن‌ غزلیات‌ فراوانش‌ صرفاً سرگرمی‌ و جلب‌ توجه‌ کنیزکان‌ و خشنود کردن‌ آنان‌ است‌ و از حد عشق‌بازی یک‌ امیرزاده خوشگذران‌ با کنیزکان‌ خواننده‌ و نوازنده‌ای که‌ بزم‌های عشرتش‌ را می‌آراسته‌اند، در نمی‌گذرد.

[۱۳۰] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۱، ص۳۱۴، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۳۱] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۰، ص۲۷۸، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه.

[۱۳۲] مسعودی، علی‌، التنبیه‌ و الاشراف‌، ج۴، ص۲۹۳، بیروت‌، دارصعب‌.

[۱۳۳] ضیف‌، شوقی‌، العصر العباسی‌ الثانی‌، ج۱، ص۳۴۱-۳۴۲، قاهره‌، ۱۹۷۳م‌.

[۱۳۴] شابشتی‌، علی‌، الدیارات‌، ج۱، ص۷۷- ۷۸، به‌ کوشش‌ کورکیس‌ عواد، بغداد، ۱۳۸۶ق‌/۱۹۶۶م‌.

در عین‌ حال‌، ابن‌معتز از معدود شاعرانی‌ است‌ که‌ به‌ غزلیات‌شان‌ شهرت‌ یافته‌اند. از این‌ گذشته‌، ابن‌معتز از سرایندگانی‌ است‌ که‌ هم‌ برای معشوق‌ و هم‌ برای معشوقه‌ غزل‌سرایی‌ کرده‌اند. وی در هر دو نوع‌ غزل‌ استادی به‌ خرج‌ داده‌ است‌.

[۱۳۵] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۱۴، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

[۱۳۶] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، الاغانی‌، ج۱۰، ص۲۸۱، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه.

۲۰ – سرودن‌ خمریات‌

ابن‌معتز در سرودن‌ خمریات‌ چیره‌دست‌ بود و شاید در سده ۳ق‌ هیچ‌ شاعری به‌ فراوانی‌ ابن‌معتز در باب‌ شراب‌ شعر نگفته‌ باشد.

[۱۳۷] ضیف‌، شوقی‌، الفن‌ و مذاهبه‌ فی‌ الشعر العربی‌، ج۱، ص۱۰۸، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.

وی گذشته‌ از آنکه‌ به‌ شیوه معمول‌ خلفا و امرا، در محافل‌ و بزم‌های درباری و اوقات‌ خوشی‌ که‌ با شاعران‌ و خوانندگان‌ و نوازندگان‌ به‌ سر می‌برده‌، با می‌ دمساز بوده‌ است‌، به‌ میکده‌های عمومی‌ نیز که‌ مطلوب‌ترین‌ آن‌ها دیرهای بنام‌، از جمله‌ دیر عبدون‌، دیر سوسی‌ و دیر مطیره‌ بوده‌ و شراب‌ در آنجاها عرضه‌ می‌شده‌، آمد و شد داشته‌، و شب‌ها و روزهایی‌ را سپری می‌کرده‌ است‌

[۱۳۸] شابشتی‌، علی‌، الدیارات‌، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰، به‌ کوشش‌ کورکیس‌ عواد، بغداد، ۱۳۸۶ق‌/۱۹۶۶م‌.

[۱۳۹] ضیف‌، شوقی‌، الفن‌ و مذاهبه‌ فی‌ الشعر العربی‌، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.

و چنانکه‌ خود گوید

[۱۴۰] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۲۵۰، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

برای گریختن‌ از غم‌های فراموش‌ ناشدنی‌ به‌ سراغ‌ این‌ دیرها می‌رفته‌ است‌.

[۱۴۱] کبیسی‌، حمدان‌ عبدالمجید، عصر الخلیفه المقتدر بالله‌، ج۱، ص۳۵۸، نجف‌، ۱۳۹۴ق‌/۱۹۷۴م‌.

[۱۴۲] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۲۱۳، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۴۳] شریف‌، محمد بدیع‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ اشعار، ج۱، ص۱۸۵_۱۸۸.

خمریات‌ ابن‌معتز را، قدما همپایه خمریات‌ اعشی‌، اخطل‌، ابونواس‌ و حسن‌ بن‌ ضحاک‌ دانسته‌اند،

[۱۴۴] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۱۴، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

اما تفاوت‌ عمده‌ای که‌ خمریات‌ ابن‌معتز مثلاً با خمریات‌ ابونواس‌ دارد، این‌ است‌ که‌ ابونواس‌ صادقانه‌ به‌ شراب‌ عشق‌ می‌ورزد، اما ابن‌معتز هنگامی‌ که‌ در باب‌ شراب‌ آن‌ شعرهای ناب‌ را می‌سراید، قصدش‌ تنها هنرنمایی‌ شاعرانه‌ است‌. چنانکه‌ برایش‌ فرقی‌ نمی‌کند که‌ مثلاً در ستایش‌ «صبوح‌» (باده‌ نوشی‌ صبحگاهی‌)

[۱۴۵] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۲۳۲، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۴۶] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۲۵۹، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۴۷] صولی‌، محمد، الاوراق‌، اشعار اولاد الخلفاء، ص۱۹۰، به‌ کوشش‌ ج‌ هیورث‌ دن‌، قاهره‌، ۱۹۳۶م‌.

[۱۴۸] ضیف‌، شوقی‌، العصر العباسی‌ الثانی‌، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۳، قاهره‌، ۱۹۷۳م‌.

شعر بگوید، یا در آن‌ ارجوزه مشهورش‌ با دلیل‌های متعدد در مقام‌ مذمت‌ آن‌ برآید.

[۱۴۹] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۰_۳۷، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

بعضی‌

[۱۵۰] ابن‌فضل‌الله‌ عمری، احمد، مسالک‌ الابصار، ج۷، ص۲۵۵، به‌ کوشش‌ فؤاد سزگین‌، فرانکفورت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.

خمریات‌ ابن‌معتز را صرفاً از باب‌ گسترش‌ دامنه شعر و شاعری قلمداد کرده‌اند.محمد بدیع‌ شریف‌ نیز

[۱۵۱] شریف‌، محمد بدیع‌، مقدمه‌ بر دیوان‌ اشعار، ج۱، ص۱۸۴_۱۹۰.

ابن‌معتز را دانشمندی معتکف‌ بر قلم‌ و دفتر وصف‌ کرده‌ که‌ به‌ حکم‌ شاعر بودن‌ در ستایش‌ شراب‌ نیز مهارت‌ و توان‌ شاعرانه خویش‌ را نشان‌ داده‌ است‌.اما بررسی‌ آثار ابن‌معتز که‌ در میان‌ آن‌ها کتاب‌ فصول‌ التماثیل‌ چشمگیرتر است‌، جایی‌ برای چنین‌ اظهار نظرهایی‌ باقی‌ نمی‌گذارد.ابن‌معتز در خمریاتش‌ انواع‌ شراب‌ و بزم‌های گوناگون‌ شراب‌ و حالات‌ مختلف‌ میگساران‌ و ظروف‌ و وسایل‌ باده‌نوشی‌ را وصف‌ کرده‌ و با تشبیهات‌ زیبا و فراوانش‌ آن‌ها را آراسته‌ و از این‌ جهت‌ خمریات‌ خود را غیر قابل‌ رقابت‌ گردانیده‌ است‌.

۲۱ – توانایی‌ ویژه‌ وی در وصف‌

ابن‌معتز در زمینه طردیات‌ (نخجبیر افکنی‌) نیز مانند ابن‌رومی‌ و ابونواس‌ بسیار شعر گفته‌ است‌. وی علاوه‌ بر توانایی‌ ویژه‌ای که‌ در وصف‌ و تشبیه‌ دارد و در طردیات‌ به‌ نحو احسن‌ از آن‌ فنون‌ مدد می‌گیرد، با شکار که‌ سرگرمی‌ معمول‌ امیرزادگان‌ بوده‌، از نزدیک‌ و از دوران‌ کودکی‌ آشنا بوده‌ است‌.

[۱۵۲] امین‌، عبدالقادر حسن‌، شعر الطرد عند العرب‌، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۶، نجف‌، ۱۹۷۲م‌.

دایره وصف‌ در شعر ابن‌معتز به‌ خمریات‌ و طردیات‌ وی محدود نمی‌گردد، بلکه‌ همه پدیده‌های کوچک‌ و بزرگ‌ محیط زندگی‌ او را، از گنجینه‌های موجود در کاخ‌های عباسیان‌ تا موریانه‌ای که‌ کتاب‌هایش‌ را جویده‌ و سیلابی‌ که‌ دیوارهای خانه‌اش‌ را خراب‌ کرده‌ است‌، در بر می‌گیرد. وصف‌ ابن‌معتز وصفی‌ روشن‌ و زیباست‌ و در این‌ راه‌، قدرت‌ و وسعت‌ تخیل‌ ، اطلاعات‌ عمومی‌ گسترده‌، احاطه‌ بر صرف‌ و نحو و لغت‌ ، چیره‌دستی‌ در فن‌ تشبیه‌ و انواع‌ استعارات‌ و ریزبینی‌ و هوش‌ و ذکاوت‌ سرشار، وی را مدد می‌رسانند.

۲۲ – معاتبات وی

معاتبات‌ دسته دیگری از سروده‌های ابن‌معتز را تشکیل‌ می‌دهند. در این‌ نوع‌ شعر نگران‌ کننده‌ترین‌ مسأله‌ای که‌ ابن‌معتز را رنج‌ می‌دهد، اختلافات‌ علویان‌ و عباسیان‌ است‌

[۱۵۳] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۴۶، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

[۱۵۴] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۶۲ -۶۳، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

و بعضی‌ از اشعار هجایی‌ وی در این‌ بخش‌ از دیوان‌ جای داده‌ شده‌ است.

۲۳ – سروده‌های وی در باب زهدیات

در باب‌ زهدیات‌ نیز سروده‌هایی‌ دارد که‌ در آن‌ها به‌ وصف‌ پیری و مقایسه دوران‌ پیری و جوانی‌ و مسائل‌ حکمت‌آمیز و عبرت‌آموز می‌پردازد.

[۱۵۵] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۷۶_۴۲۴، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

بررسی‌ این‌ نوع‌ شعر ابن‌معتز آشکارا نشان‌ می‌دهد که‌ وی می‌خواسته‌ است‌، با شاعرانی‌ چون‌ ابوالعتاهیه‌ (ه م‌) که‌ به‌ زهدیات‌ شهرت‌ یافته‌اند، برابری کند.

۲۴ – شعر تعلیمی

در «شعر تعلیمی‌» نیز ابن‌معتز هنرآزمایی‌ کرده‌ است‌. این‌ نوع‌ شعر را ابان‌ بن‌ عبدالحمید (ه م‌) ابتکار کرد.

۲۵ – ارجوزه‌های وی

پس‌ از وی علی‌ بن‌ جهم‌ (ه م‌) ارجوزه‌ای در بیش‌ از ۳۰۰ بیت‌ سرود که‌ قسمت‌ دوم‌ آن‌ در تاریخ‌ اسلام‌ و خلفا بود و نخستین‌ بار به‌ نظم‌ درمی‌آمد. ابن‌معتز این‌ ارجوزه‌ را الگوی خویش‌ قرار داد و ارجوزه‌ای قوی‌تر از آن‌ را در تاریخ‌ خلفای عباسی‌ به‌ خصوص‌ معتضد سرود و آن‌ را در ۲۸۹ق‌/۹۰۲م‌ به‌ اتمام‌ رسانید.

[۱۵۶] ضیف‌، شوقی‌، العصر العباسی‌ الثانی‌، ج۱، ص۲۵۱، قاهره‌، ۱۹۷۳م‌.

ابن‌معتز ارجوزه مشهور دیگری نیز در مذمت‌ صبوح‌ سروده‌ است‌.

[۱۵۷] ابن‌معتز، عبدالله‌، دیوان‌ اشعار الامیر ابی‌ العباس‌، ج۲، ص۳۰_۳۷، به‌ کوشش‌ محمد بدیع‌ شریف‌، قاهره‌، ۱۹۷۸م‌.

این‌ ارجوزه‌ را «ارجوزه بستانیه‌» نامیده‌اند

[۱۵۸] حصری قیروانی‌، ابراهیم‌، زهرالاداب‌، ج۲، ص۵۴۰، به‌ کوشش‌ زکی‌ مبارک‌ و محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، ۱۳۷۲ق‌/۱۹۵۳م‌.

و از دیرباز، مانند ارجوزه تاریخی‌ وی به‌ صورت‌ جداگانه‌ استنساخ‌ می‌شده‌ و دست‌ به‌ دست‌ می‌گردیده‌ است‌.

[۱۵۹] ابن‌ندیم‌، الفهرست‌، ج۱، ص۱۳۰.

۲۶ – چیره‌دستی‌ وی در فن‌ تشبیه‌

ابن‌معتز به‌ چیره‌دستی‌ در فن‌ تشبیه‌ شهرت‌ یافته‌ است‌ و قدما تشبیهات‌ وی را مانند مدایح‌ بحتری و هجاهای ابن‌رومی‌ ضرب‌المثل‌ کرده‌اند.

[۱۶۰] ثعالبی‌، عبدالملک‌، التوفیق‌ للتلفیق‌، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹، به‌ کوشش‌ ابراهیم‌ صالح‌، دمشق‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.

[۱۶۱] ثعالبی‌، عبدالملک‌، ثمار القلوب‌، ج۱، ص۱۸۲، قاهره‌، مطبعه الظاهر.

وی سوگند یاد کرده‌ بود که‌ هرگاه‌ واژه «کاْن‌َّ» بر ذهن‌ یا زبانش‌ بگذرد، از آوردن‌ تشبیه‌ و استعاره‌ای وافی‌ به‌ مقصود فروگذار نکند.

[۱۶۲] ابن‌شرف‌، قیروانی‌، رسائل‌ الانتقاد، ج۱، ص۳۳، به‌ کوشش‌ حسن‌ حسنی‌ عبدالوهاب‌، بیروت‌، ۱۹۸۳م‌.

[۱۶۳] حصری قیروانی‌، ابراهیم‌، زهرالاداب‌، ج۴، ص۱۰۰۳_۱۰۰۵، به‌ کوشش‌ زکی‌ مبارک‌ و محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌، ۱۳۷۲ق‌/۱۹۵۳م‌.

ابن‌معتز چندان‌ در وادی تشبیه‌ در افتاد و آنچنان‌ قریحه شاعریش‌ با تشبیه‌ در آمیخت‌ که‌ در هر زمینه‌ که‌ شعری می‌سرود، با یک‌ یا چند تشبیه‌ همراه‌ بود. به‌ عبارتی‌ باید گفت‌ که‌ شعر عربی‌ با سروده‌های ابن‌معتز به‌ مرحله نوینی‌ گام‌ نهاد و می‌توان‌ وی را بنیان‌گذار مکتب‌ نقاشی‌ با شعر دانست‌.

[۱۶۴] شکعه، مصطفی‌، الشعر و الشعراء فی‌ العصر العباسی‌، ج۱، ص۷۴۰، بیروت‌، ۱۹۸۶م‌.

[۱۶۵] ضیف‌، شوقی‌، العصر العباسی‌ الثانی‌، ج۱، ص۲۶۷_۲۶۸، قاهره‌، ۱۹۷۳م‌.

شاید ابن‌معتز مبانی‌ نظری این‌ شیوه‌ را از جاحظ (د ۲۵۵ق‌) و مبرد (د ۲۸۶ق‌) گرفته‌ باشد.

۲۷ – نخستین شعر شناس

جاحظ نخستین‌ شعرشناسی‌ است‌ که‌ شعر را نوعی‌ رنگ‌آمیزی و نقاشی‌ معرفی‌ کرده‌ است‌.

[۱۶۶] جاحظ، الحیوان‌، ج۳، ص۱۳۱_ ۱۳۲، به‌ کوشش‌ عبدالسلام‌ محمد هارون‌، بیروت‌، ۱۳۸۸ق‌/۱۹۶۹م‌.

[۱۶۷] عباس‌، احسان‌، تاریخ‌ النقد الادبی‌ عندالعرب‌، ج۱، ص۹۸، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.

۲۸ – نخستین تفصیل تحلیلی فن تشبیه

مبرد، استاد ابن‌معتز، نیز نخستین‌ کسی‌ است‌ که‌ به‌ تفصیل‌ به‌ بیان‌ تحلیلی‌ فن‌ تشبیه‌ پرداخته‌ و انواع‌ و اقسام‌ آن‌ را مشخص‌ ساخته‌ است‌ و تشبیهات‌ شاعران‌ نوخاسته‌ را ارج‌ نهاده‌ و ابونواس‌ را به‌ چیره‌دستی‌ در تشبیه‌ ستوده‌

[۱۶۸] مبرد، محمد، الکامل‌، ج۳، ص۳۲، به‌ کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۷۶ق‌/۱۹۵۶م‌.

[۱۶۹] مبرد، محمد، الکامل‌، ج۳، ص۵۷، به‌ کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۷۶ق‌/۱۹۵۶م‌.

[۱۷۰] مبرد، محمد، الکامل‌، ج۳، ص۱۲۸_۱۵۴، به‌ کوشش‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۷۶ق‌/۱۹۵۶م‌.

[۱۷۱] عباس‌، احسان‌، تاریخ‌ النقد الادبی‌ عندالعرب‌، ج۱، ص۹۳، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.