پاورپوینت کامل عبدالله بن محمد میانجی همدانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عبدالله بن محمد میانجی همدانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبدالله بن محمد میانجی همدانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عبدالله بن محمد میانجی همدانی ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

عین القضات همدانی

عین‌ القضات همدانی با نام کامل عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی (۴۹۲-۵۲۵ق)، فقیه، شاعر، حکیم، عارف، نویسند و از بزرگان مشایخ صوفیه در قرن پنجم و ششم هجری قمری در همدان بود.
او از شاگردان ابوحامد غزالی، احمد غزالی، برکه همدانی و شـیخ فتحه بود. وی دوره‌ای از حیات خود در خانقاه معتکف بوده و از طریق نگارش نامه به هدایت خلق و تربیت مریدان داخل و خارج خانقاه می‌پرداخته اسـت‌. عین‌ القضات در سن سی و سه سالگی بر اثر توطئه‌ و اتهاماتی، به دار آویخه شد که دو مؤلفه حسد‌ جاهلان‌ زمان‌ و یا جاهلان عالم‌نما و ترس و هراس وزیر ابوالقاسم درگزینی را‌ به‌ عنوان عامل‌ مرگ عین القضات بیان کرده‌اند. از او تالیفاتی برجای مانده که به کتاب زبده الحقایق، شکوی الغریب و تمهیدات می‌توان اشاره کرد.

فهرست مندرجات

۱ – نسب
۲ – علاقه به وطن
۳ – معرفی پدر و فرزند
۴ – اعتکاف در خانقاه
۵ – اتهامات و عوامل قتل
۶ – استادان‌
۷ – اشخاص مورد توجه عین‌القضات
۸ – آشنایی با سخنان ائمه
۹ – آثار و افکار
۹.۱ – زبده الحقایق
۹.۲ – تمهیدات
۹.۳ – مجموعه نامه‌ها
۹.۴ – رساله جمالی
۹.۵ – شکوی الغریب
۱۰ – فهرست منابع
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع

۱ – نسب

پدر و جد عین‌ القضات همدانی بـه دانش و بینش اهتمام خاص داشتند‌. جد‌ وی‌، ابوالحسن علی میانجی، پس از آموختن علوم و معارف دیـنی از مـیانه یـا میانج (میانه در‌ جنوب شرقی‌ تبریز‌ واقع شده و از شمال به سراب و از جنوب به زنجان و از شرق به‌ هروآباد‌ مـحدود اسـت و زادگاه اولیه اجداد عین القضات بوده است) هجرت کرد و برای تکمیل علوم فقه و حـدیث راهی بغداد‌ شد‌. از استادان جدی وی می‌توان به ابوطیب طاهر بن عبداللّه فقیه‌ شافعی‌ (م ۴۵۰ق) اشاره کرد که در ادب و شعر نـیز‌ مـهارت‌ خـاصی‌ داشت. جد عین القضات همچنین از طبع روانی‌ برخوردار‌ بود و در شعر و ادب مهارت خاصی داشت. گـویی جـد وی نیز به هنگام نماز‌ صبح‌ و پس ازخروج از مسجد از‌ ناحی‌ برخی از‌ حاسدان‌ و مخالفان‌ به قتل رسیده است. جالب‌ ایـنجاست کـه‌ مشهور‌ است که پدر عین القضات نیز توسط برخی دشمنان کشته شده است.

[۱] بـناءپور،‌ هاشم، عین القـضات‌ همدانی‌، ص۱۴-۱۵.

۲ – علاقه به وطن

محل خان پدری عـین القضات‌ (مـاوشان‌) نام داشته است. آنچه‌ از آثار عین القضات برمی‌آید این اسـت کـه وی دلبستگی عمیقی به این منطقه داشته‌ است‌. او وقتی در زندان به‌ سر‌ می‌برد‌ اشتیاق و عـلاق خـود‌ را‌ به ماوشان چنین ابراز‌ مـی‌داشت‌:
«پنـداری همراه بـا آن قـافل عـراقی‌ام که رهسپار همدان است و بار و بنه خـود را در‌ مـحال‌ ماوشان فرود می‌آورد، حال آنکه فراز و نشیب‌ زمین‌های‌ سرسبز آن‌ و فصل‌ ربیع‌ چـنان جامه‌ای از بـرد یمانی بر‌ تن آن سرزمین پوشانده است کـه دیگر بلاد، بدان حسد مـی‌ورزند. شـکوفه‌هایش مشک‌آسا بوی خوش می‌پراکند و آب‌ زلال‌ در شـهرهای آن روان اسـت.»

[۲] عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد، شکوی الغـریب، ص۴.

بعدها‌ یکی‌ از‌ نزدیکان‌ وی‌ از اینکه عارفی‌ چون‌ وی به وطن خاکی خود اظهار علاقه کـرده بـود، اظهار شگفتی نموده بود و عین القـضات نـیز در پاسـخ‌ او‌ چنین‌ گفته بـود:
«اولا تـعجب کرده بودی از‌ وصف‌ اشـتیاق‌ بـه‌ وطن‌، و همانا‌ که اگر این فصول تمام مطالعه کرده بودی، آن اعتراض را مجال نیافتی، چـه بلال حبشی (رضی‌اللّه‌عنه) مشتاق بوده است بـه کـوه‌های مکه و آب‌های مـکه و مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، همچنین عـلی فهمنا من الظاهر.»

[۳] عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد، نـامه‌های عین القضات، ج۲، ص۳۵۵-۳۵۶.

۳ – معرفی پدر و فرزند

پدر عین القـضات کـه ابـوبکر نام داشته چون جد وی از‌ اهل‌ فضل بـوده و چـنانکه از گـزارش‌های عین القـضات بـرمی‌آید وی تعلق خاطر عـمیقی بـا اهل تصوف داشته و گاه با ایشان به سماع می‌پرداخته است.

[۴] بـناءپور،‌ هاشم، عین القـضات هـمدانی، ص۱۸-۱۹.

پسر عین القـضات نیز احمد نام دارد و در پنج نام‌ عـین‌ القـضات نـام او ذکر شده است. در دوره‌ای که عین القـضات بـه دلایل گـوناگونی نـاگزیر بـوده کـه در خانقاه خود روزگار بگذارند، احمد دائم به پدر‌ سر‌ می‌زده و منابع و کتاب‌هایی را که پدر‌ لازم‌ داشته به او می‌رسانده است. او در جایی از نامه‌ها تصریح می‌کند که از احمد خواسته که نسخه‌ای صحیح از قوت القلوب ابوطالب مکی‌ را‌ برای وی تهیه کند.

[۵] عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد، نامه‌های عین القضات، ج۱، ص۲۶۶.

احمد همچنین‌ نامه‌های پدر را به دست اهل آن رسانده است.

۴ – اعتکاف در خانقاه

گویی عین القضات در دوره‌ای قابل توجه از حیات خود از طریق نگارش نامه به هدایت خلق و تربیت مریدان داخل و خارج خانقاه مـی‌پرداخته اسـت‌. حجم‌ کثیر نامه‌های وی به‌خوبی این مطلب را نشان می‌دهد. البته وی به‌صورت مستمر در خانقاه مجالس بحث و وعظ داشته و اهل خانقاه را در وصول به حق با سخنان خود یاری می‌رسانده است. خواندن بخشی از‌ نـامه‌های وی نـشان می‌دهد که گویی خود عین القضات نیز می‌دانسته که روزی سر خود را در راه‌ سخنان و نوشته‌های خود از دست خواهد داد:
«ای دوست! بدان و آگاه باش‌ که‌ دل‌ آدمی را جزری و مـدی هـست؛ و چند گاه است که تـا در‌ ایـن سودایم، وقت باشد که در شبانه‌روزی ‌چهار‌ پنج نوشته بنویسم هر یک هفتاد هشتاد سطر که هر کلمه از آن گوهری‌ بود‌ بی‌قیمت‌ و من در آن وقت کاره باشم آن نبشته را بـه چـندگونه ورانداختی می‌کنم که این چـه بـلاست‌ که من بدان مبتلا شده‌ام و کدام روز بود گویی که سر خویش در سر‌ کار زبان و قلم خویش‌ کنم‌ و هم هر هفت یا هشت مجلسی از آن، و اللّه اعلم، کم از هزار کلمه نگفته باشم و ندانم که سر در زبـان بـازم یا در قلم؟»

[۶] عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد، نامه‌های عین القضات، ج۱، ص۳.

[۷] عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد، نامه‌های عین القضات، ج۱، ص۸۱.

بـناءپور معتقد است که اعتکاف عین القضات در خانقاه بیش‌ از آنکه از تقدم امور خانقاه بر خانه و جهان بیرون حکایت کند، ریشه در معارضت وی رضایت خاطر نداشته‌اند و آن را برای ایمان خلق مخل و بد می‌دانسته‌اند، به اعـتقاد وی «مـسلم است که سـخنان‌ عین‌ القضات در باب خداوند، نبوت، رستاخیز، قرآن، امامت و قرائت وی از قرآن، دین، تفسیر او از مذهب، خوشایند فقها و علمای ظاهری و جـاهل مسلک نبوده است».

[۸] بـناءپور،‌ هاشم، عین القضات همدانی، ص۲۱.

۵ – اتهامات و عوامل قتل

بـناءپور از این نکته به دشواری‌های عصر‌ سلجوقی‌ کـه عـین القـضات در آن زندگی می‌کرده، نقب می‌زند. به اعتقاد وی در شرح‌حال و سوانح و حالات عین القضات نباید صرفا مشتی سند ارائه کرد و مـشهوراتی ‌را تـکرار نمود. وی بررسی پدیدارشناختی عصری‌ را‌ که وی در آن زیست می‌کرده، ضروری می‌داند. به باور وی به‌هیچ‌روی نمی‌توان کـشته شـدن عـین القضات و پدران وی و نیز بدرفتاری با بسیاری صوفیان دیگر را استثنائاتی در تاریخ دانست‌ و از‌ بررسی‌ وضعیت این اعـصار خود را‌ بی‌نیاز‌ دانست‌. بررسی منابع قدیمی چون تتمه صوان الحکمه، زبده النصر، میزان الاعتدال، طبقات الشافعیه الکبری، الوافی بالوفیات، مرآه الجنان، مجمع الآداب و … دو مؤلفه حسد‌ جاهلان‌ زمان‌ و یا جاهلان عالم‌نما و ترس و هراس وزیر ابوالقاسم درگزینی را‌ به‌ عنوان عامل‌ مرگ عین القضات نشان می‌دهد.
بـناءپور می‌کوشد که با استناد به تواریخ معتبر این دو عامل را واشکافی کـند‌. او به‌ویژه‌ نقش‌ درگزینی را در قتل عین القضات بسیار عظیم می‌داند. به اعتقاد‌ وی درگزینی از نفوذ عین القضات در میان خلق و علما و حتی درباریان سخت در وحشت بود و راهی برای کنار گذاشتن‌ او‌ می‌جست‌، اما کشتن وی بدون اتهامی بزرگ که مـقبولیت خـاص و عام داشته باشد‌، میسور‌ نبود، از این‌رو وی کوشید تا برخی از علمای قشری را با خود هم‌آوا کند و فتوایی از‌ ایشان‌ علیه‌ عین القضات بستاند. نکت جالب اینکه عین القضات در بیان آنچه درست می‌پنداشته‌، بسیار‌ بـی‌پروا‌ بـوده است. او صراحتا به مریدان و مخاطبان خود و حتی کسانی که مستوفی دربار بودند توصیه‌ می‌کند‌ که‌ ترک خدمت سلطان و حکومت کنند.

[۹] عین القضات همدانی، عبدالله بن محمد، نامه‌های عین القضات، ج۲، ص۴۱۳‌.

به هر روی وی را در ششم جمادی الآخر سال ۵۲۵ق در‌ مقابل انظار خلق به دار آویـختند و درحـالی‌که بیش از سی و سه سال‌ نداشت‌ (متولد‌ ۴۹۲ق) رشت حیات مادی او را قطع کردند. او در مقابل این مصیبت صبر بسیار از‌ خود‌ نشان داد و حتی بدون حلاج در زمان مرگ به دیگران این‌ مطلب را تفهیم‌ کرد‌ که‌ مـرگ آغـاز راه سـالک در طریق الی اللّه است.
اتهاماتی که بـه وی زده شـد و مـنجر‌ به اعدام‌ او شد چنین بود:
۱. سد راه ایمان خلق به نبوت.
۲. اعتقاد به‌ اتحاد‌ خالق‌ و مخلوق.
۳. عقیده به امامت معصوم.
۴. دعوی نبوی.
۵. دعـوی رؤیـت الهـی.
آنچه از محتوای مدعیات، به‌ویژه‌ بند‌ سوم‌ اتهامات بـرمی‌آید‌ ایـن است که وی به‌نحوی متهم به‌ اندیشه‌های شیعی و محتملا‌ اسماعیلی‌ و باطنی بوده است. و کسی چون ابن سبعین به‌خاطر‌ اندک ارتباط بـا خـلفای فـاطمی همواره تحت فشار بود‌. حتی‌ بعید نیست که مرگ حلاج نیز بی‌ارتباط با این مطلب باشد. این‌ مطلبی‌ مهم‌ است که در جای خود باید بدان‌ پرداخته شود‌.

۶ – اسـتادان‌

عین‌ القضات‌ در باب‌ استاد‌ چنین‌ می‌نویسد:
«و در استاد دو شرط باید‌: اول‌ آنکه در صـنعت خـود بـاید که به کمال آن کار رسیده بود و دوم‌ باید‌ که شفقت به افراط باشد او را‌ تـا عـاشق را افـادت‌ و ارشاد‌ بود و چون این کارها دست فراهم‌ دهد‌ ضرورت بود که به کمال رسد مرد در آن کـار کـه هـست.»

[۱۰] بـناءپور،‌ هاشم، عین القـضات هـمدانی، ص۳۳-۳۴.

بـناءپور استادان عین القضات را در چهار دست کلی مورد بررسی قرار می‌دهد:
۱. ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.