پاورپوینت کامل شهادت حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادت حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :
شهادت حضرت زهرا
شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، از وقایع مسلّم تاریخی است که منابع معتبر شیعه و اهلسنت بر صحت آن گواهی میدهند و برای هیچ شیعه و سنی منصف و غیرمتعصبی قابل انکار نیست.
طبق مستندات تاریخی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اندکی پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و در جریان هجوم عدهای از صحابه به خانه حضرت و آتش زدن خانه و… آسیب دیده در بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی در مدینه به شهادت رسید. پیکر دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به وصیت خودش شبانه و مخفیانه دفن شد و قبرش هیچگاه مشخص نشد. تاریخ شهادت آن حضرت دقیقا مشخص نیست و در روایات و منابع تاریخی، نقلهای مختلفی را ذکر کردهاند، عدهای آن را چهل روز، برخی ۷۲ روز، گروهی ۷۵ روز، عدهای ۹۵ روز، گروهی سه ماه، و پارهای دیگر شش ماه پس از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دانستهاند، اما بنا بر قول مشهور نزد شیعه، سوم جمادی الثانی سال ۱۱ هجری قمری بوده است.
فهرست مندرجات
۱ – دیدگاه منابع اهلسنّت
۱.۱ – روایاتی از پیامبر
۱.۲ – مقدمه شهادت
۱.۳ – آتش زدن خانه حضرت زهرا
۱.۳.۱ – ابن ابیشیبه
۱.۳.۲ – سیوطی و ابن عبدالبر
۱.۳.۳ – بلاذری
۱.۳.۴ – ابوالفداء
۱.۳.۵ – جوینی
۱.۳.۶ – ذهبی
۲ – شواهد تاریخی و حدیثی
۲.۱ – بخاری
۲.۲ – مسلم نیشابوری
۲.۳ – منابع دیگر
۳ – مصادیق آزار پیامبر
۳.۱ – ایذاء همسران پیامبر در آیات
۳.۲ – ایذاء همسران پیامبر در روایات
۳.۳ – شان نزول آیات
۴ – دلایل سکوت در مقابل جسارتها
۴.۱ – امتثال امر الهی
۴.۲ – حفظ دین
۴.۳ – جلوگیری از تحریف تاریخ
۵ – پانویس
۶ – منبع
۱ – دیدگاه منابع اهلسنّت
شهادت حضرت فاطمه زهراء (سلاماللهعلیها) واقعیتی است که منابع حدیثی و تاریخ شیعه و سنّی بر آن گواه است. برخی به علت عدم آشنائی با حدیث و تاریخ، در این واقعیت تردید نمودهاند. از اینرو گوشهای از این شواهد را تنها از منابع معتبر اهلسنّت بیان میکنیم.
۱.۱ – روایاتی از پیامبر
قال رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): «… فتکون اوّل من یلحقنی من اهل بیتی فتقدم علیّ محزونه مکروبه مغمومه مقتوله».
[۱] حمویی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، ج۲، ص۳۵.
(فاطمه) اولین کسی از اهل بیتم میباشد که به من ملحق میگردد، پس بر من وارد میشود، محزون، مکروب، مغموم، مقتول…
قال ابن عباس: انّ الرّزیّه کُلَّ الرّزیه، ما حال بین رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بین کتابه.
[۲] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۴.
مصیبت تمام مصیبت آنگاه رخ داد که بین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نوشتارش حائل گردیدند.
۱.۲ – مقدمه شهادت
شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نهتنها از مسلّمات منابع معتبر شیعه، بلکه مهمترین منابع اهلسنت بر آن شاهدند.
صحیح بخاری (معتبرترین کتاب، پس از قرآن در نزد اهلسنت) طلیعه این مصیبت را از قول ابن عباس در ضمن حدیثی چنین توصیف میکند «الرزیّه کلّ الزریّه» مصیبت آن مصیبتی که بر هر مصیبتی برتری دارد، بلکه آن مصیبتی که همه مصائب را در بر میگیرد، زمینهسازی برای این مصیبت عظمی بود.
ابن عباس میگوید: چون بیماری رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شدید گردید، فرمود: چیزی بیاورید تا بر آن برای شما نوشتهای بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید. عمر گفت: بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیماری چیره گردیده، کتاب خدا در دست ماست ما را بس است، پس اختلاف کردند و جنجال بالا گرفت. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: از نزد من برخیزید درگیری در حضور من سزاوار نیست. پس ابن عباس بیرون رفت و میگفت: مصیبت، تمام مصیبت آنگاه رخ داد که بین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نوشتارش حائل گردیدند.
«عن ابن عباس قال: لمّا اشتدّ بالنّبیّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وجعه، قال: ائتونی بکتاب اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعده، قال عمر: انّ النّبیّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) غلبه الوجع وعندنا کتاب اللَّه حسبنا، فاختلفوا و کثر الغلط، قال: قوموا عنّی و لاینبغی عندی التنازع، فخرج ابن عباس یقول: انّ الرزیّه کلّ الرزیّه ما حال بین رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بین کتابه».
[۳] بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۴.
[۴] بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۹، کتاب المغازی، باب مرض النّبیّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و وفاته، حدیث ۴۴۳۲.
[۵] بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج۷، ص۱۲۰، کتاب المرض و الطب، باب قول المریض قوموا عنّی، حدیث ۵۶۶۹.
[۶] بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج۹، ص۱۱۱، کتاب الاعتصام، باب کراهیه الخلاف، حدیث ۷۳۶۶.
۱.۳ – آتش زدن خانه حضرت زهرا
بنابر نقل اهلسنت عمر بن خطاب در ماجرای آتش زدن خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) خطاب به حضرت گفت: به خدا قسم خانه را با شما آتش میزنم. این ماجرا در منابع فراوانی از اهلسنت آمده که فقط بهچند نمونه آن اشاره میشود.
۱.۳.۱ – ابن ابیشیبه
ابوبکر عبدالله بن محمد بن ابیشیبه، شیخ و استاد بخاری، در کتاب المصنف، میگوید:
«آنگاه که بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای ابوبکر بیعت میگرفتند. علی (علیهالسّلام) و زبیر برای مشورت در این امر نزد فاطمه (سلاماللهعلیها) دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رفت و شد میکردند. عمر بن خطاب با خبر گردید و به نزد فاطمه (سلاماللهعلیها) آمد و گفت: ای دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! به خدا در نزد ما کسی از پدرت محبوبتر نیست و پس از او محبوبترین تویی!! و به خدا قسم این امر مرا مانع نمیشود که اگر آنان نزد تو جمع شوند، دستور دهم که خانه را با آنها به آتش کشند. اسلم گفت: چون عمر از نزد فاطمه (سلاماللهعلیها) بیرون شد، علی (علیهالسّلام) و … به خانه برگشتند. پس فاطمه (سلاماللهعلیها) گفت: میدانید که عمر نزد من آمد، و به خدا قسم یاد کرده اگر شما (بدون اینکه با ابوبکر بیعت کنید) به خانه برگردید خانه را با شما آتش میزند؟ و به خدا قسم که او به سوگندش عمل خواهد کرد».
«حین بویع لابی بکر بعد رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کان علیّ والزبیر یدخلان علی فاطمه بنت رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فیشاورونها ویرجعون فی امرهم، فلمّا بلغ ذلک عمر بن خطاب، خرج حتّی دخل علی فاطمه فقال: یا بنت رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) واللَّه ما احد احب الینا من ابیک وما احد احب الینا بعد ابیک منک، وایم اللَّه ما ذلک بمانعی ان اجتمع هؤلاء النفر عندک ان امرتهم ان یحرق علیهم البیت. قال: فلمّا خرج عمر جاؤوها فقالت: تعلمون انّ عمر قد جائنی وقد حلف باللَّه لان عدتم لیحرقنّ علیکم البیت، وایم اللَّه لیمضینّ لما حلف علیه».
[۷] عبداللَّه بن محمد بن ابیشیبه، ابوبکر، کتاب المصنف، ج۷، ص۴۳۲، حدیث۳۷۰۴۵، کتاب الفتن.
۱.۳.۲ – سیوطی و ابن عبدالبر
روایتی با همین مضمون را سیوطی در مسند فاطمه، آورده است.
[۸] سیوطی، جلالالدین، مسند فاطمه، ص۳۶.
ابن عبدالبر، در الاستیعاب، نیز این داستان را نقل کرده است.
[۹] ابنعبدالبر، ابوعمر، الاستیعاب، ج۳، ص۹۷۵.
۱.۳.۳ – بلاذری
چنانکه بلاذری میگوید: «ابوبکر به علی (علیهالسّلام) پیام فرستاد تا با وی بیعت کند، امّا علی نپذیرفت، پس عمر با مشعلی آمد، فاطمه (سلاماللهعلیها) ناگاه عمر را با مشعل در خانهاش یافت، پس فرمود: یا بن الخطّاب! آیا من نظارهگر باشم و حال آنکه تو در خانهام را بر من به آتش میکشی؟! عمر گفت: بلی».
«انّ ابابکر ارسل الی علیٍّ یرید البیعه، فلم یبایع فجاء عمر ومعه فتیله فتلقته فاطمه علی الباب، فقالت فاطمه: یابن خطاب! اتراک محرقاً علیَّ بابی؟! قال: نعم».
[۱۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۶.
۱.۳.۴ – ابوالفداء
ابوالفداء نیز میگوید: «سپس ابوبکر عمر بن خطاب را بهسوی علی و آنانکه با او بودند فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه (سلاماللهعلیها) بیرون کند. و گفت: اگر از دستور تو سرباز زدند با آنان بجنگ. پس عمر مقداری آتش آورد تا خانه را آتش زند. پس فاطمه (سلاماللهعلیها) بر سر راهش آمد و فرمود: کجا؟ ای پسر خطاب! آمدهای تا کاشانه ما را به آتش کشی؟! گفت: بلی. یا در آنچه امت وارد شدهاند وارد شوند».
«ثمّ انّ ابابکر بعث عمر بن خطاب الی علیٍ ومن معه لیخرجهم من بیت فاطمه (رضی اللَّه عنها) وقال: ان ابی علیک فقاتلهم، فاقبل عمر بشیء من نار علی ان یضرم الدار، فلقیته فاطمه (رضی اللَّه عنها) وقالت: الی این یابن الخطّاب؟! اجئت لتحرق دارنا؟! قال: نعم، او یدخلوا فیمادخل فیه الامّه».
[۱۱] ابوالفداء، إسماعیل بن علی، المختصر فی أخبار البشر، ج۱، ص۱۵۶. دار المعرفه، بیروت.
۱.۳.۵ – جوینی
عالم بزرگ سنی شافعی جوینی (استاد جمعی از علمای اهلسنت که یکی از شاگردانش (ذهبی) که به شاگردیش افتخار میکند و میگوید: سمعت من الامام المحدّث الاوحد الاکمل فخرالاسلام صدرالدّین … و کان دیّناً صالحاً.
[۱۲] ذهبی، شمسالدین، تذکره الحفاظ، ج۴، ص۱۹۹.
) از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که فرمود:
«چون به دخترم فاطمه مینگرم بهیاد میآورم آنچه را که بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنکه در خانهاش ذلّت وارد گردیده، از وی هتک حرمت شده، حقش غصب و ارثش منع شده، پهلویش شکسته و جنینش سقط گردیده و او فریاد برمیآورد «یا محمداه» …. پس او اولین کسی از اهلبیتم میباشد که به من ملحق میگردد، پس بر من وارد میشود، محزون، مکروب، مغموم، مقتول…».
«. . وانّی لمّا رایتها ذکرت ما یصنع بعدی، کانّی بها وقد دخل الذّل بیتها وانتهکت حرمتها وغصبت حقّها ومنعت ارثها وکسرت جنبها واسقطت جنینها وهی تنادی: یا؛ محمداه… فتکون اوّل من یلحقنی من اهل بیتی فتقدم علیّ َ محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله».
[۱۳] حمویی جوینی، ابراهیم بن محمد، فرائد السمطین، ج۲، ص۳۴-۳۵، طبع بیروت.
۱.۳.۶ – ذهبی
هنگامی با مشعل آتش برای تسلیت دختر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمدند که وی «به محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و … موجب قتل محسن طفلی که هنوز پا به دنیا ننهاده بود گردید. چنانکه ابن ابیدارم (آنکه ذهبی وی را «الامام الحافظ الفاضل… کان موصوفاً بالحفظ و المعرفه» خوانده) جمله «انّ عمر رفس فاطمه حتّی اسقطت بمحسن؛ عمر لگدی بر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) زد تا محسن سقط گردید». را مورد تقریر و تائید قرار داده تا مورد نکوهش گروهی قرار گرفت. «کان ابن ابیدارم مستقیم الامر عامه دهره ثم فی آخر ایامه کان اکثر ما یقرء علیه المثالب حضرته و رجل یقرء علیه ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن».
[۱۴] ذهبی، شمسالدین، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۲۶.
۲ – شواهد تاریخی و حدیثی
روشن است زنی که در اثر تهدید به احراق بیت و آتش زدن خانهاش و سقط جنینش و … مریض گردد و مرض او در زمان کوتاهی منجر به فوت وی شود، این فوت شرعاً و عرفاً و عقلاً قتل و شهادت محسوب میگردد و به عامل جنایت مستند میباشد. از اینرو است که ائمه معصومین و اهلبیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مادر خود را شهید میخواندند، چنانکه حضرت موسی بن جعفر (علیهالسّلام) فرمود: «انّ فاطمه (سلاماللهعلیها) صدیقه شهیده».
[۱۵] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۵۸، ح ۲.
با آنچه گفته شد جای تردیدی باقی نمیماند و شهادت دختر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای هیچ شیعه و سنی منصف و غیرمتعصبی قابل انکار نیست. در عینحال باز هم این قصّه بر باورهای بسیاری سنگین میآید و جا دارد که فریاد برآورند که مگر خدا به پیامبرش نفرمود: «لولاک لما خلقت الافلاک» و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره دخترش نفرمود: «فاطمه بضعه منّی؛ فاطمه پاره تن من است»؟
۲.۱ – بخاری
چنانچه در صحت سخن بخاری تردید شود میتوان به سخنان متعدد وی استناد کرد، وی مراسم خاکسپاری فاطمه را در نیمهشب دور از انظار خلیفه و … ذکر کرده و میگوید:
چون فاطمه وفات کرد شوهرش علی (علیهالسّلام) وی را شبانه به خاک سپرد و ابوبکر را خبر نکرد و خود بر او نماز گزارد؛ فلمّا توفّیت دفنها زوجها علیّ لیلاً و لم یؤذن بها ابابکر و صلّی علیها…
[۱۶] بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج۵، ص۱۳۹.
و باید پرسید چرا کراهت علی (علیهالسّلام) از ملاقات با عمر را ذکر کرده؟ … ان ائتناولا یاتنا احد معک کراهیّه لمحضر عمر.
۲.۲ – مسلم نیشابوری
مسلم هم همین جریان را نقل کرده و گفته است: که ابن عباس بر این رزیّه چنان گریست که از اشکهایش ریگها تر شدند:
«قال ابن عباس: یوم الخمیس وما یوم الخمیس، ثمّ بکی حتّی بلّ دمعه الحصی، فقلت یا بن عباس وما یوم الخمیس؟ قال: اشتدّ برسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وجعه فقال ائتونی اکتب لکم کتاباً لاتضلّوا بعدی فتنازعوا وما ینبغی عند نبیّ تنازع، وقالوا ما شانه اهجر استفهموه، قال: دعونی…»
ابن عباس گفت: روز پنجشنبه، چه روز پنجشنبهای، سپس گریست تا آب دیدگانش ریگها را تر کرد. پس گفتم: روز پنجشنبه چیست؟ گفت: بیماری رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شدید گشت، پس فرمود: بیاورید تا برای شما نوشتاری بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. پس نزاع کردند، و نزاع در نزد پیامبر سزاوار نیست و گفتند او را چه شده است، هزیان میگوید، از او جویا شویم، فرمود، رها کنید مرا …
[۱۷] نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۲۵۷.
۲.۳ – منابع دیگر
ابن ابیشیبه واقعه را روشنتر بیان کرده که تهدید به آتش کشیدن خانه را ذکر کرده:
آنچه به سند صحیح و معتبر ثابت و غیرقابل انکار است، تهدید به آتش کشیدن خانه فاطمه (سلاماللهعلیها) است، امّا اصل آتش زدن ثابت نیست. بلی، کلام ابن ابیشیبه بهتنهایی آتش زدن خانه را ثابت نمیکند، امّا بخاری با نقل بیعت نکردن علی (علیهالسّلام) با ابوبکر از به آتش کشیدن خانه امام خبر میدهد، زیرا در نقل ابن ابیشیبه خواندیم که عمر قسم یاد کرد اگر بیعت نکنند دستور میدهم تا خانه را با اهلش آتش زنند. آنچنان سوگند عمر جدّی بود که فاطمه (سلاماللهعلیها) سوگند میخورد که عمر به قسمش وفا خواهد کرد. بخاری آورده است:
«فاطمه (سلاماللهعلیها) بر ابوبکر غضب نمود پس با وی قهر کرد پس با او سخنی نگفت تا وفات نمود و بعد از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شش ماه زندگی کرد… (و علی (علیهالسّلام)) در این ماهها بیعت نکرد.»
«فوجدت فاطمه علی ابیبکر فی ذلک فهجرته فلم تکلمه حتّی توفیّت وعاشت بعد النّبیّ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ستّه اشهر… ولم یکن یبایع تلک الاشهر.»
[۱۸] بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج۵، ص۱۳۹.
پس بنابراین چنانکه بلاذری در انساب الاشراف میگوید: «فلم یبایع فجاء عمر ومعه فتیله»؛ عمر به مقتضای قسمش عمل کرد و بیت اهلالبیت را به آتش کشید.
و آنچه برخی نقل کردهاند که علی (علیهالسّلام) پس از تهدید ناگزیر از بیعت شد و نوبت به احراق نرسید، مخالف نقل بخاری است که در نزد اهلسنت از اعتبار بیشتری برخوردار است، و نیز شواهد حدیثی و تاریخی، آن را مردود میداند. بلی قافیه این مرثیه و نوحه با سرودن طلیعه آن به زبان هر سرایندهای جاری میشود، چون با قسم به آتش زدن خانه، و سپس برای وفا به قسم با مشعل به در خانه آمدن و سقط جنین و … از دنیا رفتن پس ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 