پاورپوینت کامل شفع (مفرداتقرآن) ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شفع (مفرداتقرآن) ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شفع (مفرداتقرآن) ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شفع (مفرداتقرآن) ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل شفع (مفرداتقرآن) ۶۴ اسلاید در PowerPoint
دیگر کاربردها: شفع (ابهامزدایی).
مقالات مرتبط: عناوین کتاب قاموس قرآن (جلد ۴).
مقالات مرتبط: شفاعت (مقالات مرتبط).
شَفع (بر فتح شین) یکی از واژگان به کار رفته در قرآن کریم و به معنای منضم و ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است. شفاعت از جمله مسائلی است که در آیات بسیاری از قرآن به آن پرداخته شده است.
فهرست مندرجات
۱ – مفهومشناسی
۲ – شفاعت
۲.۱ – اذن خدا در شفاعت
۲.۲ – معنای شفاعت در آخرت
۲.۲.۱ – حکم اولی آیات درباره شفاعت
۲.۲.۲ – وجود شفاعت به اذن الهی
۲.۳ – شافعان قیامت
۲.۳.۱ – در قرآن
۲.۳.۲ – در روایات
۲.۴ – شفاعت شدگان
۲.۵ – عدم نقض غرض با شفاعت
۳ – پانویس
۴ – منبع
۱ – مفهومشناسی
شَفع و شفاعت هر دو مصدراند و به معنی منضم و ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است.
[۱] قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۴۸-۵۷.
راغب اصفهانی میگوید «الشَّفْعُ: ضَمُّ شَیْءٍ اِلَی مِثْلِهِ» در اقرب الموارد گفته «شَفَعَ الْعَدَدَ: صَیَّرَهُ زَوْجاً اَی اَضَافَ اِلَی الْوَاحِدِ ثَانِیاً».
[۲] راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۴۵۷.
(وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ. وَ اللَّیْلِ اِذا یَسْرِ)
[۳] فجر/سوره۸۹، آیه۳ و ۴.
شفع در اینجا اسم است به معنی جفت، چنانکه وتر به معنی تک است. یعنی: قسم به جفت و تک و قسم به شب آنگاه که میرود.
۲ – شفاعت
ظاهرا شفاعت را از آن جهت شفاعت گوئیم که شفیع خواهش خویش را به ایمان و عمل ناقص طرف منضم میکند و هر دو مجموعا پیش خدا اثر میکنند. با در نظر گرفتن اینکه انگیزاننده شفیع، خداست و او دستور داده چنین خواهشی بکند، چنانکه خواهیم گفت. مثلا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اجازه خدا خواهش خویش را با عمل ناقص مؤمن توام کرده و از خدا میخواهد که او را بیامرزد. بهعبارت دیگر همانطور که آن حضرت در دنیا شفاعت رهبری دارد و واسطه در رساندن احکام خداست، در آخرت نیز واسطه در جلب مغفرت خداست.
لذا معنای اولی در آن ملحوظ میشود، علی هذا شفیع به معنی واسطه، وسیله، و کمک است.
شفاعت را باید از دو جهت بررسی کرد یکی از جهت تکوین و دیگری از جهت تشریع، اما از جهت تکوین از بعضی آیات مستفاد میشود که کلیه اسباب و وسائل زندگی نسبت به مسبّبات و رساندن رحمت خدا به خلق واسطه و شفیعاند. (اِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ فِی سِتَّهِ اَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الْاَمْرَ ما مِنْ شَفِیعٍ اِلَّا مِنْ بَعْدِ اِذْنِهِ…)
[۴] یونس/سوره۱۰، آیه۳.
جمله (ما مِنْ شَفِیعٍ اِلَّا مِنْ بَعْدِ اِذْنِهِ) پس از ذکر آفرینش آسمانها و زمین و تدبیر آنها روشن میکند آنها نیز شفیع و واسطه رحمت خدایند. ایضا آیه (لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلَّا بِاِذْنِهِ)
[۵] بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.
و ایضا (قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَهُ جَمِیعاً)
[۶] زمر/سوره۳۹، آیه۴۴.
و در آیاتی نظیر (ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفِیعٍ)
[۷] سجده/سوره۳۲، آیه۴.
ظاهرا مراد انضمام اسباب به یکدیگر است که به اراده خدا انجام میپذیرد. مثل «یُدَبِّرُ الْاَمْرَ»، اما از جهت تشریع میشود گفت کلیه اعمال وسائل در جلب رحمت و مغفرت خداوند شفیع هستند. (یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا اِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ)
[۸] مائده/سوره۵، آیه۳۵.
وسیلهای که میتوان نسبت به خدا طلب کرد همان راهها و اعمالی است که خداوند قرار داده است و نیز شفیعان آخرتند که از جانب خدا بدین مقام منصوباند.
۲.۱ – اذن خدا در شفاعت
آیاتی داریم که میگویند: هیچ شفیعی نیست مگر پس از اذن خداوند چنانکه در آیه ۲۵۵ سوره بقره و ۳ سوره یونس گذشت. ایضا (قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَهُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ)
[۹] زمر/سوره۳۹، آیه۴۴.
این آیات صریحاند در اینکه شفیع را باید خدا منصوب کند و به وی اجازه دهد، آیه اخیر روشن است که مطلق شفاعت مال خداست و حکومت آسمانها و زمین از اوست. اوست که در دنیا اسباب و وسائل زندگی و رحمت و در آخرت واسطههای شفاعت قرار میدهد.
علی هذا شفاعت آن نیست که مجرم با کمک شفیع جلو مقررات خدائی را بگیرد و نقض قانون کند، مثل پارتی بازیهای دنیا، بلکه خود قانونگذار (خدا) همانطور که عدهای را در دنیا وسیله هدایت و واسطه رساندن احکام قرار داده آنها را در آخرت وسیله مغفرت خویش قرار داده است.
مجرم فی حدّ ذاته نسبت به استفاده از شفاعت مسلوب الاختیار است و محلی از اعراب ندارد. این خداست که چنین خواسته و چنین قرار داده است. بدینطریق بعضی از اشکالات که به شفاعت شده مرتفع میشود.
۲.۲ – معنای شفاعت در آخرت
شفاعت در آخرت وجود دارد ولی کسی مستقل در شفاعت نیست.
۲.۲.۱ – حکم اولی آیات درباره شفاعت
حکم اوّلی آیات قرآن آنست که در آخرت مطلقا شفاعت و واسطهای نیست و هیچ کس حق دم زدن ندارد.
کارها فقط در اختیار خداست و احدی به حال احدی مفید نیست و کسی در کار کسی حق دخالت ندارد. (یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْاَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ)
[۱۰] انفطار/سوره۸۲، آیه۱۹.
(یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ)
[۱۱] دخان/سوره۴۴، آیه۴۱.
ایضا (وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزِی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً)
[۱۲] لقمان/سوره۳۱، آیه۳۳.
همچنین است آیاتی که مطلق دوستی و شفاعت و داد و ستد را در آخرت نفی میکنند، مثل (اَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ یَاْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّهٌ وَ لا شَفاعَهٌ)
[۱۳] بقره/سوره۲، آیه۲۵۴.
ایضا آیاتی که فائده شفاعت را نفی کرده و آنرا بیفایده میدانند. (وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَهٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ…)
[۱۴] بقره/سوره۲، آیه۴۸.
(وَ لا یُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَهٌ)
[۱۵] بقره/سوره۲، آیه۱۲۳.
به موجب این آیات شفاعتی در آخرت نیست و اگر هم کسی درباره کسی سخن گوید مسموع نخواهد بود.
۲.۲.۲ – وجود شفاعت به اذن الهی
با ملاحظه آیات دیگر که شفاعت را با اذن خدا اثبات میکنند خواهیم دانست مقصود از آیات نفی، استقلال در شفاعت است. به عبارت اخری آن دسته آیات میگویند: کسی در شفاعت به دیگران استقلال ندارد و نمیتواند بدون اذن خدا کاری کند، ولی شفاعت پس از اجازه خداوند مرحله دیگری است که آیات بسیاری آنرا اثبات میکنند، نحو (مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلَّا بِاِذْنِهِ)
[۱۶] بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.
(ما مِنْ شَفِیعٍ اِلَّا مِنْ بَعْدِ اِذْنِهِ)
[۱۷] یونس/سوره۱۰، آیه۳.
(وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّماواتِ لا تُغْنِی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً اِلَّا مِنْ بَعْدِ اَنْ یَاْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَرْضی)
[۱۸] نجم/سوره۵۳، آیه۲۶.
مقتضای این آیات آنست که بعد از اذن خدا شفاعت هست. ملائکه آسمان شفاعت میکنند ولی شفاعتشان فائدهای ندارد مگر پس از اذن خدا.
همچنین است آیات سهگانه زیر:
(یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَهُ اِلَّا مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلًا)
[۱۹] طه/سوره۲۰، آیه۱۰۹.
(وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَهُ عِنْدَهُ اِلَّا لِمَنْ اَذِنَ لَهُ)
[۲۰] سبا/سوره۳۴، آیه۲۳.
(لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَهَ اِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً)
[۲۱] مریم/سوره۱۹، آیه۸۷.
آیه اول راجع به شافعین است، یعنی آن روز فایده نمیدهد شفاعت، مگر شفاعت کسی که خدا به او اذن داده و از سخن گفتنش راضی است، چنانکه در آیه دیگر است. (لا یَتَکَلَّمُونَ اِلَّا مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً)
[۲۲] نبا/سوره۷۸، آیه۳۸.
آیه دوم راجع به مشفوع لهم است، یعنی شفاعت پیش خدا فایدهای نمیدهد مگر برای کسی که خدا اجازه داده در حق او شفاعت شود، مثل آیه (وَ لا یَشْفَعُونَ اِلَّا لِمَنِ ارْتَضی…)
[۲۳] انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۸.
یعنی ملائکه شفاعت نمیکنند مگر به آنکه خدا از او راضی است.
ولی آیه سوم به هر دو متحمل است. فاعل یَمْلِکُونَ راجع است به مجرمین در آیه قبل، یعنی گناهکاران مالک شفاعت نمیشوند و یکی بر دیگری حق شفاعت ندارند، ولی آنکه نزد خدا عهدی دارد مالک شفاعت میشود ممکن است مراد مشفوع لهم باشند که آنها شفاعت شافعان را مالک میشوند.
گفتهاند مراد از عهد ایمان به خدا و تصدیق به نبوت است. و غیر این نیز گفتهاند. و شاید مقصود شافعان باشند یعنی آنکه پیش خدا عهدی دارد. او مالک شفاعت است و میتواند شفاعت کند. این احتمال قویتر است به قرینه آیه (وَ لا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَهَ اِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ)
[۲۴] زخرف/سوره۴۳، آیه۸۶.
یعنی آنانکه این مردم غیر از خدا میخوانند و آنها را شفیع و واسطه میدانند، مالک شفاعت نیستند و نمیتوانند شفاعت بکنند مگر آنانی مالک شفاعتند که دانسته و از روی علم به حق شهادت بدهند. این آیه راجع به شافعان است و ظاهرا مراد از عهد در آیه فوق همان شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ است.
به هر حال هر سه آیه مورد ذکر با آیاتی که در تفسیر آنها آوردیم همه دلالت بر وجود شفاعت دارند البته با اذن خدا.
۲.۳ – شافعان قیامت
شافعان قیامت آنانند که در دنیا واسطه فیض و هدایتاند.
۲.۳.۱ – در قرآن
این قاعده (شافعان قیامت افرادی هستند که در دنیا واسطه فیض و هدایتاند.) از قرآن با کمک روایات به بهترین وجهی استفاده میشود. توضیح اینکه:
به تصری
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 