پاورپوینت کامل سید ناصر حسین لکهنوی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سید ناصر حسین لکهنوی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سید ناصر حسین لکهنوی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سید ناصر حسین لکهنوی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint :
سید ناصر حسین موسوی هندی
نجمالدین ابوالفضل سید ناصر حسین موسوی لکهنوی هندی (۱۲۸۴-۱۳۶۱ق)، ملقب به شمسالعلماء و صدرالمحققین، فرزند میر حامد حسین موسوی هندی، فقیه اصولی، محدث و از علمای هندوستان و مرجع تقلید شیعیان در قرن چهاردهم قمری بود.
وی نزد پدرش میر حامد حسین، مولانا لطف حسین صاحب و میر محمد عباس شوشتری تحصیل کرده و در شانزده سالگی اجازه اجتهاد دریافت کرد و به تدریس و تالیف پرداخت. سید ناصر از پدرش، میر محمد عباس شوشتری، میرزا حسین نوری و سید مرتضی کشمیری اجازه روایت حدیث داشت و خودش نیز به آقا بزرگ تهرانی، سید محمدصادق بحرالعلوم و سید شهابالدین نجفی مرعشی اجازه روایت داده بود. او مدتی بعد از درگذشت پدرش مرجعیت را عهدهدار شده و مردم هند از مقلدان او شدند. از جمله فعالیتهای سید ناصر، تاسیس دانشکده شیعه کالج، منبر رفتن و موعظه و ارشاد مردم، تجدید بنای مرقد قاضی نورالله شوشتری، آموزش و پرورش خطیبان و شاعران، تولیت کتابخانه ناصریه را میتوان نام برد. از این عالم تالیفات بسیاری برجای مانده است. سید ناصر هندی سرانجام در سال ۱۳۶۱ قمری درگذشت و در جوار پدرش در حسینیه «غفران مآب» و در حرم قاضی نورالله شوشتری به خاک سپرده شد.
فهرست مندرجات
۱ – خاندان
۱.۱ – سخن آقا بزرگ تهرانی
۱.۲ – برخی از بزرگان
۲ – ولادت
۳ – تحصیلات
۴ – تدریس
۵ – شاگردان
۶ – ملقب به صدرالمحققین
۷ – بر فراز منبر
۸ – مرجعیت
۹ – ویژگیها
۹.۱ – نظم در زندگی
۹.۲ – تواضع
۹.۳ – سیمای ظاهری
۱۰ – فعالیت سیاسی و فرهنگی
۱۱ – محفل قصیدهخوانی
۱۲ – تالیفات
۱۲.۱ – مهمترین تالیف
۱۲.۲ – دیگر آثار
۱۳ – فرزندان
۱۳.۱ – نصیر المله
۱۳.۱.۱ – فعالیتهای سیاسی
۱۳.۱.۲ – وفات و مدفن
۱۳.۱.۳ – آثار نصیر المله
۱۳.۲ – سعید المله
۱۳.۲.۱ – تحصیلات و اساتید
۱۳.۲.۲ – فعالیتها
۱۳.۲.۳ – تالیفات سعیدالمله
۱۳.۳ – سید علی ناصر عبقاتی
۱۳.۴ – دخترها
۱۴ – کتابخانه ناصریه
۱۴.۱ – توصیف آقا بزرگ تهرانی
۱۴.۲ – توصیف سید محسن امین
۱۴.۳ – تولیت کتابخانه
۱۵ – درگذشت
۱۶ – فهرست منابع
۱۷ – پانویس
۱۸ – منبع
۱ – خاندان
بیت صاحب عبقات، از معروفترین و اثرگذارترین بیوت علمی شیعه در هندوستان به شمار میرود.
۱.۱ – سخن آقا بزرگ تهرانی
شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره آنان مینویسد:
… این خاندان بزرگ، از کسانیاند که خدای متعال، آنان را مشمول رحمت خویش ساخته، مواهبش را بر بزرگان آنان ارزانی داشته، به ایشان شایستگی و قابلیت بخشیده، پوششی از الهام به آنان داده و سایه توفیق را بر سر آنان گسترده است. آنان هم نعمتهای خدا را تباه نکردند و به پاس آن نعمتها، همه ایام زندگیشان را در حمایت از حریم دین سپری کردند و برای استواری پایههای مذهب جعفری، بیامان کوشیدند. خدمت آنان به دین و فداکاریشان در بر افراشتن بیرق حق، از حد و شمار فزون است. از اینرو، حقی واجب بر ذمه شیعیان دارند.
[۱] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، کرام البرره، ج۱، صص ۱۴۸ – ۱۴۹.
۱.۲ – برخی از بزرگان
برخی از بزرگان این خاندان صاحب عبقات، عبارتند از:
آیت الله سید محمدقلی موسوی لکهنوی (م ۱۲۶۰ق)، صاحب تشیید المطاعن. (جدّ سید ناصرحسین)؛
آیت الله میر حامد حسین موسوی (م ۱۳۰۶ق)، صاحب عبقات الانوار فی مناقب الائمه الاطهار. (پدر سید ناصر حسین)؛
آیت الله سید ناصر حسین موسوی (م ۱۳۶۱ق).
علامه سید سراج حسین موسوی کنتوری (م ۱۲۸۲ق)، فیلسوف، ریاضیدان، حکیم و طبیب معروف. (عموی سید ناصر حسین)؛
علامه سید اعجاز حسین موسوی کنتوری (م ۱۲۸۶ق) صاحب کشف الاستار عن وجه الکتب والاسفار. (عموی سید ناصر حسین)؛
علامه سید ذاکر حسین موسوی لکهنوی (م ح ۱۳۵۸ق)، صاحب فتح الغالب فی رد شرح المطالب.
اینک در این گفتار، به شرح زندگی آیت الله سید ناصر حسین موسوی لکهنوی، یکی شخصیتهای این خاندان میپردازیم که نامش در کتابهای تاریخ و تراجم و مشهور به «شمسالعلماء» و «ناصر المله» است.
۲ – ولادت
آیت الله سید ناصر حسین، در روز پنجشنبه، ۱۹ جمادی الثانی سال ۱۲۸۴ق ـ که بنا بر قولی سالروز ولادت حضرت اسحاق (علیهالسّلام) است ـ در بیت صاحب عبقات، و در خانه فقیه، متکلم و محدث شیعه، آیت الله میر حامد حسین موسوی هندی، چشم به جهان گشود. پدرش بر او نام نجمالدین ابوالفضل سید ناصر حسین و عمویش اعجاز حسین، بر او نام اسحاق نهاد.
[۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۶.
[۳] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۸.
نیای او سید محمدقلی، پدرش میر حامد حسین، برادرش سید ذاکر حسین، و عموهایش سید سراج حسین و سید اعجاز حسین بودهاند.
[۴] انصاری قمی، ناصرالدین، مجله مسجد، ش ۵۴.
۳ – تحصیلات
سید ناصر حسین تحصیل خود را در خانه آغاز کرد و پس از خواندن قرآن مجید و کتابهای مقدماتی، برای ادامه تحصیل نزد مولانا لطف حسین صاحب رفت. پس از مدتی، وی شایستگی آنرا یافت که پدرش میر حامد حسین، به او درس دهد. سپس، در حلقه درسی مفتی میر محمد عباس شوشتری (۱۲۲۴ – ۱۳۰۶ق) شرکت کرد و از محضر او و پدرش در فقه، اصول، حدیث و کلام، بهرههای فراوان برگرفت. او در آن زمان، در تحصیل دانش بسیار میکوشید، به طوریکه از خواب و خوراک بهاندکی بسنده میکرد و از ساعات و دقایق عمرش به خوبی بهره میبرد.
نوجوانی بیش نبود که نامش در ردیف فضلای لکهنوی مطرح شد، بهگونهای که وقتی همدرسش، میر محمدمهدی لکهنوی (۱۲۸۲ – ۱۳۳۰ق)، تکمله نجوم السماء را نگاشت، کتاب را به سید ناصر حسین داد و وی آن را از آغاز تا پایان بازبینی کرد و غلطهایش را یادآور شد.
[۵] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۲۷.
سید ناصر حسین، بسیار مورد علاقه استادش میر محمد عباس بود و مفتی از کودکی و آغاز تحصیل وی، بدو عنایت فراوان داشت، چنانکه در نامهای که در دوازده سالگی ناصر حسین برایش نوشته، آمده است:
ای نور چشم من! ای عین الکمال! خدا تو را حفظ کند و از چشمه کمالات، سیرابت گرداند. تو در مسیر طلب دین به علما و مجتهدان و در زندگی دنیوی و ناراحتیهای دنیا به زیردستانت از فقیران و مساکین بنگر، پس به این نوع نگریستن، دشواریها کاهش و شوق و علاقهات افزایش مییابد و به این نگاه، بر گرسنگی صبر میکنی و بر روزی اندک، شکر میکنی.
[۶] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
ناصر حسین توانست در شانزده سالگی اجازه اجتهاد دریافت کند. در سال ۱۳۰۰ق، نخستین رسالهاش را درباره «وجوب سوره در رکعت اول و دوم» نگاشت و مفتی میر محمد عباس و میر حامد حسین بر اساس آن، بدو اجازه اجتهاد دادند.
[۷] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
همچنین از پدرش و آیات عظام: مفتی میر محمد عباس شوشتری، حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک و سید مرتضی کشمیری، اجازه روایت حدیث داشت. خود او نیز به شیخ آقا بزرگ تهرانی، سید محمدصادق بحرالعلوم و سید شهابالدین نجفی مرعشی، اجازه روایت داده بود.
[۸] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۱۲.
۴ – تدریس
سید ناصر حسین، تمام علوم رایج زمان خود را به خوبی فرا گرفت و در آنها شهره شد، به طوریکه بسیاری از دانشپژوهان به سوی او شتافتند و از محضرش بهره بردند. وی از شانزده سالگی به تدریس پرداخت. در آغاز، حدود پانزده درس را تدریس میکرد و شیعه و سنی در این جلسات شرکت میکردند.
با گذشت زمان، بیشتر به تدریس فقه، حدیث و ادبیات همت میگماشت و در ضمن، به مطالعات گستردهاش ادامه میداد.
[۹] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
۵ – شاگردان
بیشتر علمای لکهنو از شاگردان سید ناصر حسین بودند که برخی از آنان عبارتند از:
[۱۰] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.
۱. مولانا ابوالکلام آزاد، که دو سال نزد وی نهج البلاغه خواند و به تشیع متمایل شد؛
۲. سبط حسن؛
۳. مفید حسین زیدپوری؛
۴. عالم حسین (۱۲۸۵ – ۱۳۵۳ق)، صاحب ترجمه اسداء الرغائب؛
۵. مختار احمد سهار پوری (۱۲۹۵ – ۱۳۷۰ق)؛
۶. محمدهارون زنگی پوری (۱۲۹۲ – ۱۳۳۹ق)، مترجم صحیفه سجادیه، احقاق الحق، الهیئه والاسلام؛
۷. شیخ فدا حسین (۱۲۷۸ – ۱۳۵۳ق)، صاحب سبیکه اللجین فی مناقب مولانا ناصر حسین و الحق المبعثر؛
۸. سید شبیر حسین زیدی جونپوری (۱۳۰۸ – ۱۳۶۶ق)، صاحب دیوان اشعار؛
۹. عباس حسین؛
۱۰. محمد حامد زیدپوری؛
۱۱. محمد داود زنگی پوری؛
۱۲. سید محمد نصیر موسوی (۱۳۱۲ – ۱۳۸۶ق)، صاحب دیوان اشعار؛
۱۳. سید محمد سعید موسوی (۱۳۳۳ – ۱۳۸۷ق)، صاحب کتاب الامام الثانی عشر؛
۱۴. سید ساجد حسین موسوی (۱۳۲۰ – ۱۳۹۹ق)، صاحب دیوان اشعار.
۶ – ملقب به صدرالمحققین
سید ناصر حسین که در مکتب پدرش میرحامد حسین، پرورش یافته و با مبانی علمی و فقهی او به خوبی آشنا بود، پاسخ به استفتائات و نامهها را بر عهده گرفت. میر حامد حسین، کار عبقات الانوار را نیز بدو سپرد. سید ناصر حسین شایستگی خویش را با نگارش ۲۰۰ صفحه از عبقات نشان داد و مطالب عالی کتاب سبائک الذهبان را عرضه کرد. از اینرو پدرش به او لقب «صدرالمحققین» داد.
۷ – بر فراز منبر
سید ناصر حسین در زمان پدرش، بر اریکه منبر تکیه زد. وی از سال ۱۳۰۳ق، در مسجد کوفه در محله کاظمین لکهنو، بعد از هر نماز جمعه بر منبر میرفت و به وعظ و ارشاد مردم میپرداخت. خطبههای وی به قدری عالمانه و سرشار از تحقیق و نکتههای علمی بود، که عالمان، ادیبان و مردم عامی برای شنیدن آن حاضر میشدند. او پس از خطبه، درباره آیه شریفه: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
[۱۱] ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶.
» صحبت میکرد. سخنرانیهای وی در ماه رمضان، هر روز تکرار میشد و در تمام عمر، همین آیه موضوع کلامش بود و در لابهلای آن، موضوعاتی مانند امر به معروف، عبادت و ثواب آن، بیم دادن بر ترک اعمال و واجبات را میگنجانید. مرتضی حسین در اینباره مینویسد: «من در ماه رمضان، سعادت گوش دادن به موعظهها را داشتم».
[۱۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
وی در این مدت طولانی، دچار تکرار موضوع، درازگویی خستهکننده و پیچیدگی در کلام نمیشد، بر عکس، همواره با کلام بکر و سخنان جدید به منبر میرفت و با فصاحت و بلاغت خود، همگان را به تعجب وا میداشت.
[۱۳] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
۸ – مرجعیت
میرحامد حسین در ماه صفر سال ۱۳۰۶ق درگذشت. در پی وفاتش، مسئولیتهای فرزندش، سید ناصر حسین، افزون شد. وی با اینکه ۲۲ ساله بود، به دلیل قابلیت ذاتی و شایستگی علمیاش، بهخوبی از عهده مناصب پدرش برآمد و با کوششهای بسیار، نظم و دقت در زندگی، بردباری و اخلاق پسندیده، مردم را به سوی خویش جلب کرد. پس از مدتی، وی به مقام مرجعیت شیعه رسید و مسلمانان شبه قاره هند، از مقلدان وی شدند.
[۱۴] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۷.
او به علت قابلیتهای ذاتی و علوم اکتسابیاش، در نزد مردم هند، پاکستان، ایران، عراق، آفریقا، برمه، کشمیر و تمام دنیای شیعه، شخصیتی عظیم و بیمانند بود و علمای شیعه بدو به دیده احترام مینگریستند.
[۱۵] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۷۰.
۹ – ویژگیها
سید ناصر حسین دارای ویژگیهایی بوده که به برخی از آنها اشاره میشود.
۹.۱ – نظم در زندگی
سید مرتضی حسین لاهوری مینویسد:
این سید بزرگوار، زاده آن شیر بیشه علم و تحقیق بود و نشانهای از نشانههای خدا، که خداوند به او راه را روشن کرد و حجت را تمام نمود. وی فقیهی محدث، رجالی متتبع، ادیب آگاه و خطیبی فصیح با همتی عالی، جایگاهی والا، دستی بخشنده، اخلاقی شایسته، مهربان و با مدارا، و دارای اندیشه ژرف و رای استوار بود. مرجع امور دینی و سیاسی مردم، و دارای نفوذ در دلهای خلق به شمار میرفت. هیچگاه از بحث و تحقیق خسته نمیشد و هماره مشغول تالیف و تصنیف بود، حتی در بدترین احوال و در حال بیماری و گرفتاری. از بام تا شام در کتابخانهاش مینشست، مینوشت، مطالعه میکرد و پاسخگوی مردم بود.
[۱۶] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
ناصر حسین، وارث شایسته کمالات خاندان والای خود بود. او در عینحال که مرجع تقلید و پیشوای مذهبی مسلمانان به شمار میرفت و بیشتر وقتش به تالیف، تدریس و رسیدگی به مشکلات دینی مردم سپری میشد، با دوستانش نیز رفت و آمد داشت و به عیادت بیماران و تشییع جنازه مردگان میرفت. وی برای همه کارها، وقت خود را تنظیم کرده بود و از برنامههایی که معیّن کرده بود، تخطی نمیکرد.
از حجم بسیار تالیفات وی، پیداست که در زمان معیّن نوشتن کتابهایش، به کار دیگری نمیپرداخت. گویند: یکی از راجههای حیدرآباد، عثمان علیخان، پس از مدتها اصرار و پافشاری، توانست از او اجازه دیدار بگیرد. زمانیکه از مقر حکومتیاش به در خانه سید آمد و ناصر حسین از آمدنش خبردار شد، از پنجره کتابخانهاش سر بیرون آورد و سلام کرد و فرمود: شما که مشتاق دیدار من بودی، از همانجا مرا بنگر. پس از لحظاتی چند، وی پنجره را بست و به کار خویش مشغول شد. راجه هم که از این دیدار خوشحال بود و به خود میبالید، از همانجا برگشت. وقتی فرزندان ناصر حسین از او پرسیدند که چرا عثمان علیخان را به داخل راهنمایی نکردید و با او سخنی نگفتید، فرمود: من کار دارم، وقت فارغی برای این کارها ندارم و در برابر هر لحظه از عمر خود مسئولم.
اوقات مطالعه، نوشتن، تدریس، وعظ و نماز جماعت، عبادت، استراحت، ملاقاتهای عمومی، شرکت در مراسم گوناگون، عیادت مریضان و کارهای دیگر ناصر حسین، همه معیّن بود و از هیچیک سرپیچی نمیکرد.
[۱۷] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.
وی با اینکه اهل تالیف و تصنیف بود، با دوستانش نیز رفت و آمد داشت و پیوسته در عبادت و ریاضت شرعی، خدمت به دین و مردم، و انجام دادن کارهای علمی بود. پس از نماز صبح، یک ساعت به تعقیبات و اوراد و اذکار میپرداخت. سپس دو ساعت با مردم دیدار میکرد و به پرسش و پاسخ و کمک به ارباب حاجت میپرداخت. آنگاه به اندرون خانه میرفت و تا ساعت سه بعدازظهر را به تصنیف، تالیف و تدریس میگذراند. پس از اقامه نماز مغرب و عشا ـ به جماعت ـ دوباره به مباحثه میپرداخت.
سید ناصر حسین در ماه محرم و صفر، در مجالس شرکت میکرد و در ماه رمضان علاوه بر اینها، ظهرها و شبها نماز جماعت هم میخواند.
[۱۸] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.
او تمام زندگیاش را در راه اصلاح جامعه، از بین بردن رسوم باطل، ترویج علوم دینی، ساختن مساجد و مدارس و کتابخانهها، برگزاری مجالس و تربیت شاگردان سپری و به خوبی از عهده برآمد.
۹.۲ – تواضع
سید ناصر حسین، با اینکه مرجع تقلید مردم و رئیس مذهبی آنان بود، بسیار فروتن و متواضع بود. هماره، با روی گشاده، اخلاق خوش و زبان نرم با یکایک مردم برخورد میکرد و به هرکس بهاندازه جایگاه خودش، احترام میگذاشت. از امیران و ثروتمندان دوری میگزید، با فقیران و قشر متوسط نشست و برخاست داشت، و از شاهان فرار میکرد.
[۱۹] مرعشی، سید محمود، المسلسلات، ج۲، ص۱۰۹.
۹.۳ – سیمای ظاهری
آیتالله ناصر حسین، فردی بسیار لاغر و ضعیف و نحیف بود. چهرهای نورانی داشت و آهسته و متین سخن میگفت. لباس وی، پیراهنی سفید و معمولی و کلاه کج، شالگردن، عبا و کفشش مخملی بود. هنگام خروج از خانه، به امیران شباهت داشت. مردم در برابر او میایستادند و سلام میکردند و هنگام جلوس نیز با کمال ادب مینشستند. چون فردی انساندوست و مهربان بود، مورد احترام دیگران قرار میگرفت و حتی امیران و پادشاهان هم مانند خدمتگزاران، و عالمان در برابر او بسان شاگردان رفتار میکردند.
[۲۰] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۹.
او در قلوب مردم با وقار و هیبت بود، بر رای خود پافشاری میکرد و بر عبادات مواظبت داشت.
[۲۱] امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۰۱.
۱۰ – فعالیت سیاسی و فرهنگی
در زمان ناصر حسین، عالمان بزرگی مانند آقا حسین قدوه العلما، سید نجم الحسن، نجم المله و ناصر المله (ناصر حسین)، با یاری دیگر عالمان و بزرگان شیعه، گروهی به نام «جماعت صدرالصدور» تشکیل دادند. این گروه، به اتحاد ملی، ارتقای فرهنگی و نظم امور میپرداخت. از این جمعیت، غیر علما احساس خطر میکردند و از علما تقاضاهایی داشتند که از دیدگاه شرع، درست نبود. سرانجام، علما جدا شدند و گروهی جدید به نام «کنفرانس شیعه» تاسیس کردند. در بنیاد این سازمان، وجود ناصر المله مفید بود، زیرا بر تمام امور تسلط داشت و کارها بنا بر رای نهایی او انجام میشد. مولانا ابوالکلام آزاد در سوگنامهاش نوشته است: «امروز عالم اسلام، از شخصیتی محروم شد، که در علم، بینظیر و در سیاست، بیمثال بود».
[۲۲] صدرالافاضل، سید مرتضی حسین، مطلع انوار، ص۶۶۸.
سید ناصر حسین و سید نجم الحسن، نخستینبار به فکر تاسیس دانشکده «شیعه کالج» در لکهنو افتادند تا جوانان شیعه، دانش جدید را همراه با روح و علوم اسلامی بیاموزند.
[۲۳] امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۲۰۱.
از دیگر کارهای مهم ناصر حسین، تجدید بنای مرقد شریف قاضی نورالله شوشتری در اکبرآباد آگره هند است. پدرش میر حامد حسین، به تعمیر و آبادانی آن همت گماشت و پس از وفات در آنجا دفن شد. سید ناصر حسین هم این اقدام پدر را پی گرفت و سالها در آبادی آن کوشید، تا اینکه آنجا را به یکی از مهمترین مشاهد شیعه در هند تبدیل کرد. خود نیز وصیت کرد که در آنجا مدفون شود و در کنار پدرش، به خاک سپرده شد.
سید ناصر حسین به قاضی نورالله بسیار علاقه داشت و هماره در بزرگداشت مقام وی میکوشید. به اشاره او چندین کتاب در شرححال قاضی، نوشته شد تا مردم متوجه بزرگی مقام شهید ثالث شوند، از جمله: شهید ثالث نوشته میرزا هادی کشمیری و صحیفه نور نوشته سید صغیر حسن دهلوی.
[۲۴] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ص۲۸۶.
سید ناصر حسین به قدری ابهت و عظمت داشت که حتی غیرمسلمانان هم بدو احترام میگذاشتند. وقتی نائبالسلطنه هند به او لقب شمسالعلماء را داد، استاندار لکهنو، سرجمس مستن، در نامه تبریک به او چنین نوشت:
اعزاز دنیوی برای حضرات علما بسیار بیارزش است، اما اعزاز دنیوی هم چیزی است که پادشاه دنیوی میتواند بدهد. از اینکه جناب نائبالسلطنه به شما خطاب «شمسالعلماء» داده است، من با نهایت خلوص تبریک میگویم. با بهترین شادباش و دعای خیر به مناسبت سال نو، اول ژانویه ۱۹۱۶م، سرجمس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 