پاورپوینت کامل سید محمدمهدی حسینی اصفهانی خراسانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سید محمدمهدی حسینی اصفهانی خراسانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سید محمدمهدی حسینی اصفهانی خراسانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سید محمدمهدی حسینی اصفهانی خراسانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

سیدمحمدمهدی حسینی اصفهانی خراسانی

در این نوشتار زندگی نامه تفصیلی سیدمحمدمهدی حسینی اصفهانی خراسانی آورده شده است.

[۱] گلشن ابرار ج۹.

این متن، ذیل عنوان سید محمد مهدی حسینی اصفهانی خراسانی در کتاب گلشن ابرار آمده است.(۱۱۵۲- ۱۲۱۸قمری)

فهرست مندرجات

۱ – اختر درخشان
۲ – نسب و نیاکان
۳ – روزنه‌ای در تاریکی
۴ – در محضر استادان حوزه اصفهان
۵ – در جوار بارگاه رضوی
۶ – محفل انس
۷ – عزیمت به سوی عتبات عراق
۸ – استادان نجف و کربلا
۹ – محمدمهدی فتونی لبنانی
۱۰ – شیخ یوسف بحرانی
۱۱ – اجازات
۱۲ – تدریس و شاگردان
۱۲.۱ – برخی از شاگردان
۱۳ – در وصف دانشوران و مورخان
۱۴ – آثار
۱۴.۱ – نبراس الهدایه فی شرح الکفایه
۱۴.۲ – شرح کتاب الدروس الشرعیه
۱۴.۳ – کتابی در احکام و آداب حج
۱۴.۴ – رسالهفی تحقیق النیروز
۱۴.۵ – رساله فی رد الرساله المحاباتیه
۱۵ – فضیلت‌های اخلاقی
۱۶ – معرفت‌های شهودی
۱۷ – برنتابیدن افکار انحرافی
۱۸ – در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی
۱۹ – چگونگی شهادت
۲۰ – بازماندگان
۲۱ – فرزندان آن شهید
۲۱.۱ – میرزا هدایت الله
۲۱.۲ – میرزا هاشم
۲۱.۳ – میرزا عبدالجواد
۲۱.۴ – میرزا داود شهیدی
۲۲ – پانویس
۲۳ – منبع

۱ – اختر درخشان

یکی از چهره‌های درخشان در کاروان علم و اخلاق، حکیم شهید علامه سید محمدمهدی اصفهانی خراسانی است. (ایشان را نباید با میرزا مهدی اصفهانی، مؤسس مکتب تفکیک اشتباه کرد.) او، دانشور والامقامی بود که طی سال‌های متمادی با اهتمام به نیروی ایمان، پارسایی، صلابت فکر، و پژوهش‌های پرمایه، ارزشمندترین گوهرهای حکمت و معرفت را در برابر دیدگاه همگان برنشانید.
عمر با برکت این حکیم از زمان قدرت تشخیص و احساس تعهد و مسئولیت تا هنگام شهادت، به یاد گرفتن و تربیت شاگردانی شایسته و پرمایه و مباحثه و تفکر و کاوش در افکار علما و حکمای سلف سپری گردید. به موازات این جهاد علمی و آموزشی، با ذکر و عبادت و نیایش و تزکیه ی درون، انس ویژه و مداومت داشت و همواره با کوله باری از وارستگی و قناعت و صداقت و پاکی روزگار می‌گذرانید. البته هیچ گاه به بهانه ی پرداختن به نشر فرهنگ و معارف دینی و تهذیب نفس، از حوادث وسایل سیاسی واجتماعی غافل نبود و با مقاومت در برابر اشرار و غاصبان و زورگویان، حماسه‌ای شکوه مند را ترتیب داد و شهد شیرین شهادت را نصیب خود ساخت.

۲ – نسب و نیاکان

پاره‌ای از منابع و کتب رجالی، این آیت حکمت و معرفت را در زمره ی سادات موسوی معرفی کرده‌اند، اما مدارک و مستندات متعددی چنین ادعایی را ارائه نداده‌اند. در گنجینه گران بهای آستان قدس رضوی، شجره نامه ی خاندان ایشان به دست آمده و حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی آن را تصحیح و تصدیق کرده است. بر اساس این سند استوار که از زمان حیات آن سید بزرگوار در آن مکان مبارک به ثبت رسیده است، وی از سادات حسینی و نسبش به اسماعیل فرزند امام صادق، علیه السلام، می‌رسد.
امام صادق، علیه السلام، ده فرزند داشت که مادر سه نفرشان یعنی اسماعیل و عبدالله و‌ام فروه، دختر حسین بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب ، علیهم السلام، است. اسماعیل از تمام برادران بزرگ تر بود و حضرت صادق، علیه السلام، وی را بسیار دوست می‌داشت. به همین دلیل عده‌ای تصور کردند او، جانشین فروغ ششم در امر امامت است، ولی این فرزند گران مایه در زمان پدرش به سال ۱۳۳ قمری در آبادی عریض، از توابع مدینه درگذشت و اهالی پیکرش را بر سر دوش تا مدینه النبی آوردند و در قبرستان بقیع دفن کردند.

[۲] الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، شیخ مفید، ج۲، ص۲۰۸.

با توجه به این که مادر اسماعیل، فاطمه دختر حسین اثرم، فرزند امام دوم شیعیان است، سید محمدمهدی از طریق مذکور، سید حسنی هم هست. فاطمیان که در شمال آفریقا خصوصا مصر۲۷۴ سال فرمان روایی کردند، در این سلسله قرار می‌گیرند.

[۳] عمده الطالب، ابن عنبه، ص۲۱۵.

[۴] سر السلسله العلویه، ابی نصر بخاری، ص۳۵.

برخی از افراد این خاندان تا اواخر قرن هفتم در شهر حلباز توابع سوریه کنونی می‌زیسته‌اند و معمولا همگی از علما و عرفا و زهاد عصر خویش محسوب می‌شده‌اند و رفته رفته به کرمان و اصفهان مهاجرت کرده‌اند.

[۵] جامع مفیدی، محمد مفید مستوفی بافقی، ج۳، ص۶.

[۶] ریاض العارفین، رضا قلی خان هدایت، ص۲۴۱.

[۷] طرائق الحقایق، معصوم علی شاه، ج۳، ص۲۰۱.

۳ – روزنه‌ای در تاریکی

در اواخر دوازدهم هجری، اصفهان یکی از تلخ‌ترین حوادث را پشت سر می‌نهاد؛ زیرا سلسله ی مقتدر صفویه در سال ۱۱۳۵ سقوط کرده و روی کار آمدن افاغنه، بزرگ‌ترین خسارت و آسیب را به جامعه ی علمی و فکری و روحانیت شیعه این شهر وارد ساخت؛ زیرا، فتنه ی این طایفه شیرازه مجامع علمی و آموزشی را و از هم گسست و برخی علمای اصفهان به تیغ جفای مهاجمان به شهادت رسیدند یا آن که اصفهانرا ترک کردند و به سوی روستاها و نقاطی کوچ کردند که افغان‌ها به آن نواحی دست رسی نداشتند و بعضی هم عازم عتبات عراقگردیدند.
از آن همه حکیم و عارف و مجتهد و محدث و ادیب که در اصفهان مشغول تلاش‌های علمی و فکری و ذوقی بودند، اندکی باقی ماندند که این افراد هم در گوشه‌های انزوا و غربت زندگی می‌کردند.
اگر می‌خواستند محافل معرفت و حکمت را گرما و روشنی ببخشند، از امنیت کافی برخوردار نبودند. اگر چه نادرشاه افشار، در رفع این تیرگی گام‌هایی برداشت، اما در همین ایام ایران صحنه درگیری‌های داخلی و جنگ‌های خارجی بود و حرکات ناهنجار اواخر عمر این فرمانروا، لکه‌های سیاهی بر جای گذاشت.

[۸] تاریخ ایران زمین، محمدجواد مشکور، ص۳۰۹.

[۹] حکیم متاله بیدآبادی، علی کرباسی زاده، ص۸۱ -۸۲.

سید هدایت حسینی فرزند سید طاهرکه خود از معاریف و پارسایان اصفهان به شمار می‌رفت و از گزند این آشفتگی‌ها رنج‌ها دیده بود، برای رهایی از این ظلمت ویرانگر فرهنگ و معرفت، به درگاه حق تعالی تضرع می‌کرد و به اجداد طاهرینش توسل می‌جست و در انتظار صبح صادقی پس از این تاریکی خوف انگیز، لحظه شماری می‌کرد. تا این که اتفاق دیگری شادمانی را برایش به ارمغان آورد؛ زیرا، در سال ۱۱۵۲ هجری صاحب فرزندی گردید که او را محمدمهدی نام نهاد. او از همان سنین کودکی نبوغ و استعداد فوق العاده خود را آشکار ساخت و خانواده اش آینده‌ای درخشان و افقی منور را در سیمایش به تماشا نشستند.
محمدمهدی در پرتو هدایت‌ها و پرورش‌های پدری متقی و مجتهد وارسته، ایام کودکی را پشت سر نهاد و در مقدمات و برخی دانش‌های متداول ادبی و فکری و اعتقادی محضرش را غنیمت شمرد و خود را برای شرکت در محضر استادانی برجسته و پارسا مهیا ساخت.

[۱۰] مطلع الشمس، اعتماد السلطنه، ج۲، ص۳۹۴.

[۱۱] مکارم الآثار، ج۳، ص۶۴۶.

[۱۲] مجله الکمال، ش۴، ص۱۶.

۴ – در محضر استادان حوزه اصفهان

دوران نوجوانی و جوانی محمدمهدی مقارن با روی کار آمدن کریم خان زند (۱۱۶۴-۱۱۹۳ قمری) بود. اگر چه وی توجه آن چنانی نسبت به علما و طلاب نداشت، ولی چون با تلاش هایش آرامش نسبی و امنیتی در اصفهان به وجود آمد، باقی مانده ی دانشمندان قادر بودند به کارهای علمی و تدریس و تربیت شاگردان بپردازند.

[۱۳] بیان المفاخر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۱، ص۲۴۰.

[۱۴] تاریخ ایران زمین، ص۳۱۶.

معروف‌ترین حکیم این زمان ملا اسماعیل خواجویی (متوفای: ۱۱ شعبان ۱۱۷۳ قمری) است که مولف حدود یکصد و پنجاه اثر است. وی موفق گردید حوزه ی حکمت اصفهان را احیا کند و فلسفه ی ملاصدرا را جزء متون درسی قرار دهد. او علاوه بر تبحر در حکمت و عرفان، در فقه، رجال، حدیث، تفسیر، ادبیات توانایی‌های فوق العاده‌ای داشت، اما آن چه برای محمدمهدی جاذبه داشت و در تحولات روحی و رفتاری او تاثیرگذارد، وارستگی وی و آراسته بودنش به فضایل اخلاقی بود. به همین دلیل در اولین وهله محضرش را غنیمت شمرد.

[۱۵] بیان المفاخر، سید مصلح الدین مهدوی، ج۱، ص۲۴۰.

[۱۶] تاریخ ایران زمین، ص۳۱۶.

محمدمهدی حکمت متعالیه و برخی منابع فلسفه اسلامی را نزدش آموخت و در این محفل پربار به توان مندی‌های حکیم عارف آقا محمد بیدآبادی در عرصه ی علوم عقلی عرفان و معرفت ذوقی پی برد و بعدها که او در تدریس این معارف جانشین استادش گردید، تصمیم گرفت از درس این مدرس زاهد و وارسته استفاده کند. آقا محمد بیدآبادی (متوفای جمعه ی نهم محرم الحرام ۱۱۹۷ قمری) در علوم عقلی و نقلی سرامد معاصران بود و از جهت تهذیب نفس و خصال نیکو به درجاتی والا نایل گردیده بود. او با جامعیت در فضل و فضیلت توانست در حوزه ی علمی اصفهان نقش محوری و مرکزی را به دست آورد و افکار و انظار طالبان کمالات و مکارم نقاط گوناگون ایران را متوجه خود کند.
آقا محمدهنگام افاضه، با آن بیانات شیوا و شیرین که به قوه ی عرفان و حالات معنوی از مشکلات علمی و فلسفی گره گشایی می‌کرد، به شاگردان مشتاقی چون میرزا مهدی حسینی آرامش می‌داد و انگیزه‌های این فراگیران را برای پیمودن قله‌های فکری و معرفتی افزایش می‌داد و تقویت می‌کرد. محمدمهدی از ذکاوت و دقت نظر و فراست ویژه ی آقا محمد بیدآبادی و مهارتش در تبیین عمیق‌ترین و پیچیده‌ترین مباحث فلسفی و عرفانی به وجد آمده بود.
او این افتخار را به دست آورد که محضر شخصیتی را درک کند که با پدرش شاگردانی شایسته و دانش ور پایه گذار افکار و دیدگاه‌هایی بدیع و ناب در عرصه ی معارف اسلامی گردید و کسانی که با هدایت وی به راه رشد و حکمت گام نهادند، در حراست از ارزش‌های شیعه و فرهنگ قرآن و عترت، حماسه‌های شکوه مندی خلق کردند. در مکتب آقا محمد بیدآبادی، آقا محمدمهدی موفق گردید حکمت اشراقی را به خوبی بیاموزد. در فقه اصول و حدیث نیز دانسته‌های خود را تقویت کند. او در حلقه ی درس بیدآبادی که در مدرسه حکیم اصفهان دایر میگردید، علاوه بر فراگیری دروس رسمی معقول و منقول آموخت که چگونه علم را با عمل بیامیزد و به خصالی چون تقوا و فروتنی و قناعت و ساده زیستی یاری به مردم و انصاف و خوش رویی و خوش خویی متصف گردد.
آن چنان آراستگی بیدآبادیبه حکمت نظری و عملی درخشندگی داشت که وقتی آقا محمدمهدی می خواست از مقام و منزلت علمی و تقوایی دیگر دانشمندان و استادانش سخن گوید، علم و عمل مرحوم بیدآبادی، برایش محک و میزانی استوار به شمار می‌رفت.

[۱۷] آشنای حق، علی صدرایی خویی، ص۷۰-۷۱.

[۱۸] حکیم متاله بیدآبادی، ص۵۴.

[۱۹] حکیم متاله بیدآبادی، ص۹۸.

[۲۰] حکیم متاله بیدآبادی، ص۱۰۰.

[۲۱] حکیم متاله بیدآبادی، ص۱۵۱.

۵ – در جوار بارگاه رضوی

در حالی محمدمهدی در فلسفه و کلام و عرفان و منطق و مباحث تفسیری، به توانایی‌های ارزشمندی دست یافته بود، مصمم گردید اصفهان را به قصد اقامت در سرزمین خراسان ترک گوید.
زمان این هجرت در کتبی که به شرح حال وی و شاگردانش پرداخته‌اند، به طور دقیق مشخص نیست، ولی برخی قرائن، تاریخی تقریبی آن را مشخص می‌کند. از آن جا که وی نیمه قرن دوازدهم در اصفهان دیده به جهان گشوده و تولد فرزند بزرگ ترش هم در سال ۱۱۷۸ قمری در مشهد مقدس صورت گرفته و او در این دیار مقدس تشکیل خانواده داده است، بنابراین می‌توان گفت در حدود سال ۱۱۷۵ قمری که بهار زندگیش بوده به این هجرت با برکت دست زده است.
از آن جا که این دانش ور در جوار بارگاه حضرت امام رضا، علیه السلام، اقامت گزیده، به «محمدمهدیحسینی رضوی» و نیز «میرزا مهدی حسینی خراسانی» و «میرزا مهدی مشهدی» معروف گردید.
سید جوان پس از استراحتی مختصر به زیارت بارگاه قدس رضوی رفت و پس از انجام دادن اعمال متداول عبادی و مرسوم و ذکر و زیارت، از پیش گاه آن پیشوای پاکان و نیکان خواست تا او را در پیمودن مسیر پارسایی و پایداری در راه اعتلای ارزش‌های معنوی موفق بدارد.
آن گاه درباره ی حوزه‌های درسی مشهد مقدس به تفحص و بررسی‌های لازم پرداخت تا استادی برجسته و نامور را که بتواند نزد وی مدارج و مراتب علمی و فکری را تکمیل کند، شناسایی کند.

[۲۲] تذکره القبور، سید مصلح الدین مهدوی، ص۳۲۰.

[۲۳] مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۴۵۹.

۶ – محفل انس

در آن زمان شیخ مولا محمدحسین فرزند ابومحمد مشهدی معروف به مولا حسین و شیخ حسین مشهدی خراسانی که برخی منابع او را علامه شیخ حسین عاملی مشهدی معرفی کرده‌اند، به لحاظ جامعیت در علوم، شهرت فوق العاده‌ای به دست آورده بود. همان رادمردی که منابع رجالی او را به عنوان مجتهد، حکیم، متکلم، مهندس، ستاره شناس، ریاضی دان، محققی برجسته معرفی کرده‌اند. این حکیم ریاضی دان سالیان متمادی امام جمعه و جماعت مشهدبود و ریاست خدام حرم رضوی را بر عهده داشت. نیز چندین سال متوالی منصب شیخ الاسلامی مشهد را پذیرفته بود.
او از احفاد عارف کامل شیخ حافظ ابراهی است که در قرن هشتم هجری درگذشت. او در مسجد گوهرشاد حوزه ی درسی برقرار کرد.
رساله ارشاد المسترشدین در اصول و فروع دین از تالیفات او به شمار می‌رود.

[۲۴] منتخب التواریخ، ص۶۹۴.

[۲۵] مطلع الشمس، ج۲، ص۷۰۳.

[۲۶] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۶، ص۱۷۳.

[۲۷] فردوس التواریخ، نوروز علی بسطامی، ص۱۱۲.

[۲۸] الذریعه، آقابزرگ تهرانی، ج۳، ص۳۰۰.

[۲۹] الذریعه، آقابزرگ تهرانی، ج۱۱، ص۵۸.

میرزا عبدالرحمان (۱۲۶۸-۱۳۳۸ قمری) مدرس آستان قدس رضوی در معرفی وی می‌نویسد:
کوکب علمش بر آسمان جلالت، لامع، و شمس فضلش از افق بزرگ تری، طالع. از خانواده‌های قدیم خراسان و امام جمعه و جماعت ارض فیض قرین در آن زمان بوده. از هر علمی خطی وافر داشته. در غالب فنون تدریس می‌فرموده. کسانی از حوزه ی درس آن عالم فاضل به درجه ی کمال نائل شده‌اند که هر یک را در این دفتر ترجمان اختری جداگانه است. بالجمله در فقه و اصول مفتی شهر و خداوند نهی و امر و در علوم ریاضیه، تحصیل و تکمیل نموده و در مسجد جامع تدریس می‌فرموده. کرامت‌های بسیار به آن بزرگوار نسبت می‌دهند.

[۳۰] تاریخ علمای خراسان، میرزا عبدالرحمن، ص۴۹ – ۵۰.

محمدمهدی وقتی در کاوش‌های چند روزه خود، شیخ حسین مشهدی را مجهز به دانش و تقوا دید و برایش مسلم گردید اگر به محفل این عالم ربانی برود می‌تواند، دانسته‌های قبلی را تقویت کند و نیز این استادش می‌تواند جای خالی اساتید اصفهان را ترمیم کند. چند مدتی در فقه و اصول و علوم ریاضی از آن علامه ذوفنون بهره برد. استاد هم وقتی استعداد خارق العاده و اهتمام وافر این شاگردش را کشف کرد و فهمید با وجود چنین عزیزانی در محضرش، نیروی فکری و ذهنی خود را به هدر نداده، بلکه برای مقصدی مفید و اثرگذار به کار گرفته است، رفته رفته روابط استاد و شاگرد از مناسبات آموزشی و علمی فراتر رفت و دل‌های آن دو به هم نزدیک تر گردید. سرانجام این ارتباط گرم و آمیخته به ارادت و محبت، توسط پیوندی پاک استوار گشت. محمدمهدی دختر آن دانش ور را از وی خواستگاری کرد. او که قدر این گوهر گران بها را به خوبی شناخته بود، به خواسته اش پاسخ مثبت داد و بدین گونه شاگردی پرشور را به دامادی خود پذیرفت.

[۳۱] تاریخ علمای خراسان، میرزا عبدالرحمن، ص۵۰.

[۳۲] شجره طیبه، محمد باقر رضوی، به اهتمام سید محمد تقی مدرس رضوی، ص۴۱۲.

[۳۳] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱۰، ص۷۵.

علامه شیخ حسین مشهدی در ۱۲۰۰ قمری درگذشت و پیکرش در جوار حرم رضوی دفن گردید.

[۳۴] مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۴۳.

برادر همسر محمدمهدی نیز در زمره ی علما و اهل فضل محسوب می‌گردید و در دانش ریاضی، هندسه، نجوم، فقه، اصول مهارتی بسزا داشت. در غالب اوقات مواظب طاعات و مشغول ریاضت‌های شرعی بود و به دلیل همین سلوک معنوی گاهی از امور غیبی خبر می‌آورد که برخی حمل بر کرامات و خوارق عادات کرده‌اند. او به سال ۱۲۴۰ قمری به رحمت ایزدی پیوست و در حرم مطهر حضرت امام رضا ، علیه السلام، در مسجد پشت سر انور مدفون گشت در حالی که هفتاد سال از عمرش گذشته بود.

[۳۵] مطلع الشمس، ج۲، ص۷۰۳.

[۳۶] الکرام البرره، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۶۹.

۷ – عزیمت به سوی عتبات عراق

سید محمدمهدی در اصفهان و مشهد بیش تر در فراگیری در علوم عقلی کوشیده بود و با وجود این که در این عرصه به عنوان شخصیتی پرآوازه در میان بسیاری از مردم خراسان، خصوص طلاب، شهرت یافته بود، این نیاز را در وجود خویش احساس کرد که باید در مباحث نقلی و بویژه فقه و اصول اهتمام افزون تر ی بکند.
با چنین تصوری، مشهد را با همه ی خوبی‌ها و رایحه معنوی بوستان معطرش، ترک کرد و راهی عراق عرب گردید.
در طول مسیر و در برخی شهرها، توقفی کوتاه داشت. در رساله‌ای که آقا میرزا باقر چهارسوقی در احوال خاندان خود نگاشته است، و یادآور می‌گردد، موقعی که سید محمدمهدی به سفر عتبات عالیات می‌رفت، همراه فرزندان و اهل خانواده وارد شهرستان خوانسار گردید و در این دیار با آقا سید جعفر ثانی و فرزندش حاج میرزا زین العابدین خوانساری ملاقاتی داشت و در همان سفر، برای مرحوم آقا جعفر خوانساری اجازه‌ای در نقل حدیث صادر کرد.

[۳۷] مکارم الآثار، ج۳، ص۳۶.

سرانجام سید محمدمهدی خود را به شهر مقدس کربلا رسانید تا در جوار بارگاه مطهر سالار شهیدان حضرت امام حسین، علیه السلام، دانش اندوزی را پی گیرد.

۸ – استادان نجف و کربلا

آقا محمد باقر بهبهانی معروف به وحید بهبهانی (متولد ۱۱۱۸ قمری)
این فقیه اصولی وقتی مشاهده کرد اساس اجتهاد در کربلا و نجف دچار تزلزل گردیده است، برای مقابله با این سطحی نگری و تحجر فرسانیده، به عراق رفت و در شهر کربلای معلی به مقابله با مروجان اخباری گری پرداخت و در همان جا حوزه ی درسی خود را بر پا ساخت. (شرح مفصل او در کتاب وحید بهبهانی به قلم علی دوانی و نیز جلد اول گلشن ابرار آمده است.)
تحولی که او در فقه و اصول پدید آورد، توسط شاگردان ممتازش پی گرفته شد. در میان آنان، پنج نفر گوی سبقت را از دیگران ربودند. این بزرگان هم نام هستند؛ چرا که نام مهدی، زیور وجودشان است: سید محمدمهدی بحرالعلوم طباطبایی؛ ملا محمد نراقی؛ میرزا محمدمهدی شهرستانی؛ ملا محمدمهدی تبریزی؛ میرزا محمدمهدی اصفهانی خراسانی.

[۳۸] شهیدان راه فضیلت، عبدالحسین امینی، ترجمه جلال الدین فارسی، ص۴۲۳. ۴۲۲.

۹ – محمدمهدی فتونی لبنانی

محدثی ماهر و عالمی جامع و کامل بود. در شهر نجف مجلس درس و بحث تشکیل داد. محمدمهدی به همراه دوستان فاضل خویش، یعنی مرحوم بحرالعلوم و میرزای قمی و ملا محمدمهدی نراقی، محضر این بزرگ مرد علم و تقوا را درک کردند. این شاگردان که از پرورش یافتگان برجسته و ممتاز مکتب مرحوم فتونی هستند، در اجازاتی که برای دیگران صادر کرده‌اند، او را به عنوان فقیه فاضل و استاد اهل تتبع و نخبه محدثین و فقها و فاضل وارسته و شیخ بلندمرتبه و عالم متقی ستوده‌اند.

[۳۹] وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۱۵۹.

[۴۰] مرات الاحوال جهان نما، میرزا احمد بهبهانی، ج۱، ص۶۵۰.

۱۰ – شیخ یوسف بحرانی

ایشان صاحب کتاب گران سنگ الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره است. در کربلابه تدریس و تربیت شاگردان اقدام کرد. میرزا محمدمهدی ضمن بهره بردن از توانایی‌های مرحوم بحرانی در دانش‌های نقلی، شیفته ی اخلاق و تقوا و ساده زیستی او گردید.

[۴۱] گلشن ابرار، ج۱.

[۴۲] دیدار با ابرار، ج۴۱.

۱۱ – اجازات

میرزای شهید از استادش وحید بهبهانی، سید محمدحسین فرزند سید محمد صالح شیخ الاسلام اصفهان و دخترزاده ی علامه مجلسی در نقل حدیث اجازه گرفت.

[۴۳] حکیم متاله بیدآبادی، ص۱۵۱.

سلسله مشایخ وی به قلم آخوند ملا حمزه قاینی که به تقاضای آقا احمد بهبهانی نگاشته شده به شرح ذیل است: شیخ محمد حسین عاملی مشهدی، بهاء الدین محمد، میرزا بدر الدین محمد، شیخ حر عاملی که طریقه وی طبق آن چه در کتاب وسایل الشیعه مسطور است به ائمه معصوم، علیهم السلام، متصل می‌گردد. این سلسله روایی از استاد دیگرش شیخ محمدمهدی فتونی نجفی چنین است: سید محمدمهدی از شیخ مهدی فتونی از شیخ ملا ابوالحسن از علامه مجلسی که طبق احادیث بحارالانوار به حضرات معصومان، علیهم السلام، منتهی می‌گردد.

[۴۴] مرات الاحوال جهان نما، ص۵۶۳. ۵۶۲.

در برخی. منابع ادعا گردیده است این دانشمند از محضر شیخ حسین نجف تبریزی (۱۱۵۹-۱۲۵۱ قمری) استفاده کرد، در صورتی که این فقیه بزرگوار، بعد از فراگیری مقدمات و سطوح نزد علمای زادگاهش به محضر سید بحرالعلوم شتافت و جزء شاگردان اختصاصی او گردید و سید بحرالعلوم خود از شاگردان وحیدبهبهانی است که در مشهد از حوزه درسی سید محمدمهدی مذکور استفاده کرد. بنابراین چنین موضوعی نمی‌تواند واقعیت داشته باشد.

[۴۵] الکرام البرره فی القرن الثالث بعد العشره، ج۱، ص۴۳۳. ۴۳۲.

همین مصادر ذیل شرح احوال آقا سید جواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) نوشته‌اند: وی از محضر علمایی مانند بحرالعلوم، شیخ جعفر کبیر، شیخ حسین نجف بهره برد. از میرزای قمی به اخذ اجازه نایل گشت. سید جواد جزء مشاهیر طبقه بعد از علامه سید محمدمهدی حسینی است و استادان او در زمره معاصران و هم مباحثه‌های این شخصیت در درس وحید بهبهانی هستند، است.
جالب آن است که بعد از این خطای آشکار، اشتباه دیگری ادعای فوق را کاملا مخدوش ساخته است؛ زیرا، گفته‌اند، شیخ حسین نجف از مشاهیر علوم ریاضی بوده و افزوده‌اند میرزا محمدمهدی ریاضیات را از وی آموخت. گویا آنان این فقیه را با شیخ حسین مشهدی استاد ریاضی و پدر همسر میرزا محمدمهدی یکی گرفته‌اند.

[۴۶] وحید بهبهانی، علی دوانی، ص۲۱۱ – ۲۱۶.

۱۲ – تدریس و شاگردان

میرزا محمدمهدی با کوله باری از دانش و حکمت و معرفت و پارسایی، از عتبات عراق به مشهد مقدس بازگشت و در آن جا حوزه درسی تشکیل داد. با توجه به این که در معارف اسلامی تبحر داشت، کثیری از تشنگان معرفت و حکمت به محضرش رسیدند تا از خرمن خرد او خوشه‌ها برچینند.
به گواهی پرورش یافتگان مکتبش و شرح حال نویسان، او قادر بود فقه، اصول، رجال، حدیث، فلسفه، عرفان، کلام، منطق، ریاضی، ستاره شناسی را در عالی‌ترین سطح و به بیانی شیوا برای فراگیران تدریس کند. به برکت وجودش، علوم عقلی و نقلی در قلمرو خراسان و حتی در برخی نقاط دیگر ایران رونقی بسزا گرفت.

[۴۷] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱۰، ص۷۵.

[۴۸] آشنای عرشیان، از نگارنده، ص۳۶.

۱۲.۱ – برخی از شاگردان

برخی از شاگردان که از محضر او بهره برده‌اند، عبارت‌اند از:
ملا حمزه قاینی
عالم گمنامی که در فقه و اصول محضر میرزا را درک کرد و از او اجازه ی روایت دریافت کرده است.

[۴۹] مرات الاحوال، ج۱، ص۶۵۱.

سید دلدار علی رضوی هندی
در سال ۱۱۹۴ قمری به قصد زیارت بارگاه حضرت امام رضا، علیه السلام، به مشهدمقدس رفت و به حوزه درسی میرزا محمدمهدی راه یافت و در فقه و حدیث و کلام از او بهره مند گردید. استاد در اجازه روایی که برای این شاگرد خود صادر کرده، وی را عالم عامل، فاضل کامل، سید بزرگوار عالی نسب معرفی کرده است.

[۵۰] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱۰، ص۷۶.

سید محمدمهدی طباطبایی، او به سال ۱۱۸۶ قمری به مشهد آمد. حدود شش یا هفت سال در جوار بارگاه قدس رضوی اقامت داشت. ضمن ملاقات با اقشار گوناگون و فعالیت‌های تحقیقاتی و آموزشی، به محضر هم مباحثه خود در درس وحید بهبهانی، یعنی میرزا محمدمهدی رفت و در حکمت عرفان و مباحث اعتقادی از توانایی‌های او استفاده کرد.
در همین دوران میرزا محمدمهدی که از استعداد فوق العاده وی شگفت زده شده بود و سوابقی از خلاقیت‌های فکریش را می‌دانست خطاب به او گفت: «انما انت بحرالعلوم». از آن زمان سید محمدمهدی طباطبایی به بحرالعلوم شهرت یافت.

[۵۱] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱۰، ص۱۵۹.

[۵۲] روضات الجنات، ج۷، ص۲۰۴.

حاج میرزا زین العابدین خوانساری فرزند سید ابوالقاسم جعفر

[۵۳] فرزانگان خوانسار، احمدرضا کشوری، ص۸۳.

[۵۴] مکارم الآثار، ج۳، ص۶۴۶.

ملا محمدصالح برغانی

[۵۵] گلشن ابرار، ج۳، ص۱۳۴.

محمدتقی برغانی (معروف به شهید ثالث)

[۵۶] گلشن ابرار، ج۸.

ملا احمد نراقی فرزند ملا محمدمهدی نراقی
میرزا محمد حسن فانی زنوزی الاصل صاحب ریاض الجنه در سال ۱۲۰۳ قمری به مشهد رفت و مدت دوسال در علوم نقلی و عقلی از میرزا محمدمهدی محظوظ گردید.
سید عبدالکریم جزایریفرزند جواد فرزند عبدالله فرزند سید نورالدین فرزند سید نعمت الله جزایری.
حاج میرزا یوسف مجتهد طباطبایی تبریزی.
اسدالله دزفولی کاظمی.
سید کاظم جزایری از نوادگان سید نعمت الله جزایری.
ملا عبدالوهاب شیخ الاسلام مشهدی که در علوم ریاضی و فلسفه مهارت داشت.
سید جعفر ثانی خوانساری که از استاد اجازه ی روایت هم دریافت کرد.
آقا احمد بهبهانی فرزند آقا محمد علی و نواده وحید بهبهانی صاحب مراهالاحوال جهان نما و مناهج الفقه.
محمدحسین خبوشانی (قوچانی)
برای ادامه ی تحصیل به مشهد آمد و به جمع شاگردان میرزا محمدمهدی پیوست. به توصیه ی او به قوچان رفت و زعامت دینی آن دیار را عهده دار شد. او در ربیع الاول ۱۲۶۲ رحلت کرد.
شیخ آقا ابو محمد فرزند شیخ حسین مشهدی (برادر همسر آقا میرزا محمدمهدی).

[۵۷] دانشمندان آذربایجان، محمدعلی تربیت، ص۴۰۴.

[۵۸] حکیم متاله، ص۱۵۲. ۱۵۱.

[۵۹] مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۶۳ – ۶۷.

[۶۰] مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ص۲۰۷.

[۶۱] تاریخ علمای خراسان، ص۸۷ – ۸۸.

[۶۲] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۲۶۰.

در ضمن فرزندان ایشان در زمره ی شاگردانش بوده‌اند که در ادامه ی مقاله به شرح حال شان خواهیم پرداخت.

۱۳ – در وصف دانشوران و مورخان

میرزا محمد حسن فانی زنوزی که شرح تجرید قوشچی را نزد میرزا محمدمهدی خوانده است، او را این گونه معرفی می‌کند:
فاضل کامل عادل مورد اعتماد، محقق دقیق، حکیم متکلم، فقیه دارای منزلت والا و شان بزرگ، استاد عارف صاحب افتخارات و معارف، اقیانوسی از علوم عقلی و نقلی، خورشید حکمت علمی و عملی، علامه روزگار و یگانه عصر که فضیلتش در اقصی نقاط انتشار یافته است… در مشهدرضوی نزدش درس خواندم و چنان از انوارش بهره بردم که در کلام و بیان و نوشتار قابل وصف نیست.

[۶۳] ریاض الجنه، روضه رابعه، ج۱، ص۱۰۸ – ۱۰۹.

فاضل بسطامی او را چنین می‌ستاید:
فاضل هادی، عالم کامل که هادی انسان‌ها است، شهید سعید یگانه، مولانا میرزا مهدی از مشاهیر دانش وران خراسان، بلکه از معاریف فاضلان ایران که مهارتش تمام در معقول و منقول، بویژه فقه و اصول در اعلی درجه علم و عمل دارد. او که در اغلب فنون ماهر است، مدام مشغول فیض رسانی به مشتاقان در دانش و ادب و تربیت محصلان و تشویق آنان است.

[۶۴] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱۰، ص۷۵، به نقل از فردوس التواریخ.

محمدحسن خان اعتمادالسلطنه می گوید:
از بزرگان مجتهدان خراسان و رجال برجسته ی ایران که در دارالعلم اصفهان در بیت علم و سیادت و تقوا زاده شد. حکمت، منطق و کلام را نزد آقا محمد بیدآبادیآموخت و در این عرصه ی سرامد اقران گردید و در عتبات عالیات نزد دو فقیه والا… به فراگیری فقه، اصول و حدیث پرداخت و گوی سبقت را از همگنان آموخت.

[۶۵] مطلع الشمس، ج۱، ص۶۸۳. ۶۸۲.

عبدالرزاق بیک دنبلیاین گونه وی را ترسیم می‌کند:
دانشمند ذوفنون که افعالش بر اقوالش با دلیل و برهان بوده و بدر درخشانش بشریت را به فیض می‌رساند. فاضلی نیک اخلاق و پاکیزه روزگار، نیکو طوبی و با حلم و با وقار بود.

[۶۶] تجربه الاحرار، ج۱، ص۱۷۴ – ۱۷۵.

محمد رضی تبریزی مستوفیمی نویسد:
مصرفضایل را جامع و علم و فقه و حکمت را رافع، سفینه شرع را لنگر، سپهر دانش معقولات را محور، حاوی فروع و اصول و محیی رسوم معقول، در فن ریاضی کمال تبحر داشت. اصلش از سادات عظام اصفهان است و در مشهدمقدس رضوی نشو و نما یافته. در آن ارض قدس، خواص را مرجع و مآب بود و وضیع و شریف و قوی و ضعیف را ملجا و معاذ.

[۶۷] زینه التواریخ، ص۲۶۷.

سید علی دلدار علی رضوی هندی می گوید:
وقتی به مشهدمقدس رفتم، توفیق زیارت شخصیتی به من دست داد که علامه روزگار، جامع معقول و منقول حاوی فروع و اصول متکلم بدون بدیل و بی نظیر بود، مجتهدی که نمی‌توان برایش عدیلی یافت، مولانا و سیدنا محمدمهدی فرزند هدایت الله اصفهانی.

[۶۸] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۱۰، ص۷۶.

میرزا عبدالرحمان (مدرس آستان قدس رضوی) می‌نویسد:
سید فاضل، عالم کامل معهتدی، شهید سعید یگان روزگار مولانا میرزا مهدی از مشاهیر علمای خراسان، حتی از معاریف فضلای کشور ایران، به طور مستمر مشغول افاضه انواع علوم، رسوم و آداب و تشویق و پرورش فراگیران بوده، کراماتی چند به وی نسبت می‌دهند.

[۶۹] تاریخ علمای خراسان، ص۵۵.

میرزا احمد بهبهانی در بیان کیفیت اتصال سند اجازه روایی خود به میرزا محمدمهدی مشهدی در وصف کمالاتش نوشته است:
جناب مستطاب فاضل کامل پاک طینت و اهل تزکیه، عالم پرهیزگار و اهل عمل جامع معقولات و منقولات فاضل ربانی و دانش ور صمدانی میرزا محمدمهدی اصفهانی.

[۷۰] مرات الاحوال جهان نما، ج۱، ص۶۵۱.

ملا حمزه قاینی فرزند سلطان محمد قاینی خراسانی می‌گوید:
احادیث واخبار روایت شده از نبی اکرم و ائمه اطهار، علیهم السلام، و نیز روایت‌های مندرج در کتب اربعه، بلکه تمام کتب اصحاب ابزار شامل علوم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.