پاورپوینت کامل سه طلاق در مجلس واحد (خارج فقه – جعفر سبحانی – ۱۳۹۸) ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سه طلاق در مجلس واحد (خارج فقه – جعفر سبحانی – ۱۳۹۸) ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سه طلاق در مجلس واحد (خارج فقه – جعفر سبحانی – ۱۳۹۸) ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سه طلاق در مجلس واحد (خارج فقه – جعفر سبحانی – ۱۳۹۸) ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل سه طلاق در مجلس واحد (خارج فقه – جعفر سبحانی – ۱۳۹۸) ۹۶ اسلاید در PowerPoint
سه طلاق در مجلس واحد، یکی از مباحث فقهی، به معنای طلاق دادن زن توسط مرد در یک مجلس است، به اینکه مرد در یک لحظه بگوید انت طلاق ثلاثاً یا سه مرتبه تکرار کند انت طالق، انت طالق، انت طالق. این مساله مسلم است که اگر مردی زنش را سه بار طلاق بدهد، زن برای او حرام میشود، اما آیا طلاق در مجلس واحد نیز شامل آن میشود یا خیر دیدگاههای مختلفی دارد، بنابر آیات قرآن، سه طلاق در مجلس واحد، صحیح نیست ولی بنابر دیدگاه اهلسنت طبق بدعتی که عمر بن خطاب بعد از پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) بنا کرد سه طلاقه کردن زوجه در یک مجلس جایز است. و از نظر شیعه سه طلاق باید جدا از هم باشند، و بین آنها عده باشد.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – دیدگاه اهلسنت
۳ – دیدگاه شیعه
۴ – پیشینه تاریخی
۵ – روایات دال بر بدعت بودنِ سه طلاق در مجلس واحد
۶ – اشباه و نظائر سه طلاقه کردن
۶.۱ – لعان
۶.۲ – فصول اذان
۶.۳ – قسامه
۶.۴ – رمی جمرات
۶.۵ – تکبیر نماز
۷ – آیات عدم مشروعیت سه طلاق در یک مجلس
۷.۱ – آیه اول
۷.۱.۱ – معنای مفردات آیه
۷.۱.۲ – استدلال به آیه
۷.۲ – آیه دوم
۷.۲.۱ – معنای مفردات آیه
۷.۲.۲ – دلالت آیه
۷.۲.۳ – نحوه استدلال به آیه
۷.۳ – آیه سوم
۷.۳.۱ – استدلال به آیه
۸ – توجیهات علمای اهلسنت
۹ – توجیه احمد امین از کار خلیفه دوم
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
۱ – مقدمه
یکی از مشکلات طلاق که باعث از هم پاچیدگی خانواده و قطع صله رحم در خیلی از کشورها شده است، صحه گذاشتن بر سه طلاقه کردن در مجلس واحد است، به اینکه مرد بگوید انت طلاق ثلاثاً یا سه مرتبه تکرار کند انت طالق، انت طالق، انت طالق. البته این مساله مسلم است که اگر مردی زنش را سه بار طلاق بدهد، زن برای او حرام میشود «حتی تنکح زوجاً غیره» بشرط اینکه او هم طلاق بدهد. اما چه بسا مرد عصبانی میشود و در یک مجلس زن را سه مرتبه طلاق میدهد و سپس شدیدا پشیمان میشود و سعی میکند تا راه حلی برای این مساله از مذاهب اربعه پیدا کند در حالیکه هیچ راه فراری در آنها نیست. اما اگر به فقه امامیه که از کتاب و سنت و احادیث ائمه اهلبیت (علیهمالسّلام) گرفته شده است مراجعه کند راه چارهای خواهد یافت و آن بطلان سه طلاق در مجلس واحد است.
۲ – دیدگاه اهلسنت
اهلسنت میگویند سه بار طلاق لازم نیست که جدا باشد، در مجلس واحد هم اگر سهبار طلاق بدهد، کافی است. علمای مصر اخیراً این ماده را عوض کردهاند، یعنی سه طلاق را یک طلاق حساب کردند، این قانون را عوض کردند، یعنی قانون زناشویی.
۳ – دیدگاه شیعه
ولی از نظر شیعه سه طلاق باید جدا از هم باشند، و بین آنها عده باشد، البته گاهی مرد عصبانی میشود ولذا زنش را (در مجلس واحد) سه طلاقه میکند، بعداً پشیمان میشود.
[۱] مدرسه فقاهت، بخش تقریرات، درس خارج فقه آیتالله سبحانی، ۲۴/۰۶/۹۸.
۴ – پیشینه تاریخی
اهلسنت میگویند سه طلاق در مجلس واحد با هر عبارتی که باشد صحیح است، اما بنابر آیات قرآن سه طلاق در مجلس واحد صحیح نیست.
تاریخ مساله این است که تا زمان رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) یک سه طلاق، یک طلاق بود، زمان خلیفه اول هم سه طلاق یک طلاق بود، زمان خلیفه دوم، تا سال ششم، سه طلاق یک طلاق بود، اما از سال هفتم، عمر بن خطاب میگفت: «کان للناس اناه»، اناه: به معنی عدم عجله است، مردم دارای چنین موقعیتی بودند که عجله در طلاق نکنند، حالا که از این «اناه» استفاده نمیکنند، یعنی دلشان میخواهد که تند تند طلاق بدهند، من هم آن را امضا میکنم و میگویم که سه طلاق، سه طلاق حساب میشود (نه یک طلاق)، کان للناس اناه، یعنی مهلتی داشتند و عجله نکنند، حالا که با دست خودشان میخواهند، این سم را بخورند، ما هم این سم را امضا میکنیم که بخورند. خلیفه دوم اجتهاد کرد و گفت حالا که مردم عجله میکنند و میخواهند زنشان را سه طلاقه کنند، ما هم با مردم همراه باشیم ولذا گفت از این به بعد سه طلاقه کردن زن در مجلس واحد، حکم سه طلاقه را دارد، از آن زمان این بدعت در میان فقهای اهلسنت راه یافت و آمد، این یک مسالهای است که همه آقایان بر آن معتقدند، ولی میگویند عمر بن خطاب چنین گفت.
در زمان رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) و در زمان جاهلیت، این مساله بوده، یعنی بعضی از افراد زن خود را سه طلاقه میکردهاند، رسول اکرم فرمود سه طلاق، یک طلاق حساب میشود، گویا عبدالله بن عمر بن خطاب هم زنش را سه طلاقه کرده بود، حضرت فرمود یک طلاق حساب میشود، زمان ابوبکر هم سه طلاق، یک طلاق حساب میشد، زمان عمر بن خطاب هم تا شش سال اول خلافتش سه طلاق، همان یک طلاق حساب بود، اما بعد از سال هفتم، ایشان تصمیم گرفت که هر کسی زنش را سه طلاقه کند، امضا نماید و آن را سه طلاقه حساب نماید. ولی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و سایر صحابه با این مساله مخالف بودند.
[۲] مدرسه فقاهت، بخش تقریرات، درس خارج فقه آیتالله سبحانی، ۲۵/۰۶/۹۸.
۵ – روایات دال بر بدعت بودنِ سه طلاق در مجلس واحد
۱. روی مسلم عن طاووس، عن ابن عباس، قال: «کان الطلاق علی عهد رسول الله (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) و ابی بکر سنتین من خلافه عمر: طلاق الثلاث واحده، فقال عمر بن الخطاب: انّ الناس قد استعجلوا فی امر قد کانت لهم فیه اناه- اناه، یعنی مهلت – فلو امضیناه علیهم، فامضاه علیهم».
[۳] قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۰۹۹.
۲. و روی مسلم عن ابن طاووس عن ابیه، انّ ابا الصهباء (ابا صهبا، شاگرد ابن عباس است) قال لابن عباس: «اتعلم انّما کانت الثلاث تجعل واحده علی عهد النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ابی بکر و ثلاثاً من خلافه عمر؟ فقال: نعم».
[۴] قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۰۹۹.
۳. روی مسلم عن طاووس ایضاً انّ ابا الصهباء، قال لابن عباس: «هات من هناتک (هنات، شر و فساد را میگویند، هات، یعنی بیاور از آن شرور و فسادی که در زندگی رخ داده، کلمه «هنات» به معنی شر و فساد است-،هاتِ، بیاور) الم یکن الطلاق الثلاث علی عهد رسول الله ص و ابی بکر واحد؟ قال: «قد کان ذلک، فلمّا کان فی عهد عمر تتایع الناس فی الطلاق (تتایع، یعنی دنبال شر رفتن، اگر کسی مرتّب دنبال شر برود، میگویند: تتایع) «تَتایعَ» فاجازه علیهم».
[۵] قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۰۹۹.
۴. روی البیهقی قال: «کان ابو الصهباء کثیر السؤال لابن عباس، قال: اما علمت انّ الرّجل کان اذا طلّق امراته ثلاثاً قبل ان یدخل بها جعلوها واحده علی عهد النبیّ صو ابی بکر و صدراً من اماره عمر، فلمّا رای الناس قد تتایعوا فیها، قال: اجیزوهنّ علیهم».
[۶] بیهقی، احمد بن حسین، سنن بیهقی، ج۷، ص۵۵۴.
۵. اخرج الطحاوی من طریق ابن عباس انّه قال: لمّا کان زمن عمر، قال: «یا ایّها الناس قد کان لکم فی الطلاق اناه و انّه من تعجّل اناه الله فی الطلاق الزمناه ایّاه».
[۷] بدرالدین عینی، محمود بن احمد، عمده القاری، ج۲۰، ص۲۳۳.
۶. عن طاووس قال: قال عمر بن الخطاب: «قد کان لکم فی الطلاق اناه فاستعجلتم اناتکم، و قد اجزنا علیکم ما استعجلتم من ذلک»
[۸] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمال، ج۹، ص۶۷۶، برقم۲۷۹۴۳.
۷. عن الحسن: انّ عمر بن الخطاب کتب الی ابی موسی الاشعری: «لقد هممت ان اجعل اذا طلّق الرّجل امراته ثلاثاً فی مجلس ان اجعلها واحده، ولکنّ اقواماً جعلوا علی انفسهم، فالزِم کلّ نفس ما الزمه نفسه؟ من قال لامراته: انت علیّ حرام، فهی حرام، و من قال لامراته: انت بائنه، فهی بائنه، و من قال: انت طالق ثلاثاً، فهی ثلاث».
[۹] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمال، ج۹، ص۶۷۶، برقم۲۷۹۴۴.
[۱۰] مدرسه فقاهت، بخش تقریرات، درس خارج فقه آیتالله سبحانی، ۲۵/۰۶/۹۸.
۶ – اشباه و نظائر سه طلاقه کردن
آیا میتوان سه مرتبه را با کلام ایجاد کرد؟ ببینیم که آیا در فقه ممکن است، کسی که وظیفهاش سه بار عمل کردن است، با یک کلمه آن را درست کنند، مثلاً کسی که وظیفهاش سه طلاق دادن است، با یک جمله: «انت طالق ثلاثاً» آن را سه طلاق حساب کند؟
به اینها میگویند: اشباه و نظائر، فقیه آن است که در فقه آنچنان مهارت داشته باشد که در مواردی از اشباه و نظائر کمک بگیرد، چنانچه ما در این بحث خود از اشباه و نظائر کمک گرفتیم و گفتیم یک مرتبه کافی نیست. من در فقه مواردی را دارم که باید دانه دانه و تک تک باید گفته بشود، یعنی با یکبار گفتن درست نمیشوند:
۶.۱ – لعان
مورد اول لعان است، اگر کسی زنش را متهم به زنا کند، طرفین (زن و شوهر) میتوانند ملاعنه کنند، یعنی چهار بار باید مرد بگوید که من صادق هستم، زن نیز چهار بار شهادت بدهد که شوهرم دروغ میگوید و درگفتار خود کاذب است، در اینجا مرد نمیتواند با یک جمله، چهار شهادت را انشاء کند، یعنی نمیتواند بگوید: «اشهد» بر اینکه من صادق هستم اربع مرّات، بلکه باید چهار مرتبه را یکی پس از دیگری بگوید، زن نیز حق ندارد که شهادت میدهم اربعاً مرّات که شوهرم دروغ میگوید، بلکه باید شهادتها را یکی پس از دیگری قرار بدهد، یعنی زن هم حق ندارد که چهار شهادت را با یک جمله ادا کند و بگوید: من شهادت میدهم اربعه مرّات که شوهرم دروغ میگوید، بلکه باید چهار مرتبه را تکرار کند، با اربعه مرّات درست نمیشود. مرد باید چهار مرتبه شهادت بدهد به صدق خودش، زن نیز باید چهار مرتبه به صدق خودش و کذب شوهرش شهادت بدهد.
خلاصه اینکه: هیچ فقیهی نفرموده است که به جای چهار مرتبه، میتواند بگوید: «اربعه مرّات»، بلکه باید چهار مرتبه را جدا جدا و دانه دانه و پس از دیگری بگوید.
۶.۲ – فصول اذان
در فصول «اذان» نیز همینگونه است، در فصول اذان هم باید جناب مکبِّر تکبیرهای اذان را جدا جدا و دانه دانه بگوید، یعنی نمیتواند هر چهار تکبیر اذان را با جمله: «الله اکبر اربعه مرّات» ادا کند و تمام نماید.
۶.۳ – قسامه
مورد سوم قسامه است، گاهی از اوقات مقتولی است، اما ورثه شاهد بر اینکه چه کسی او را به قتل رسانده، ندارد، اما تهمتی در میان است، پنجاه بار باید ورثه مقتول قسم بخورند که فلان شخص قاتل است، پنجاه مرتبه را باید یکی پس از دیگری بگوید، یعنی نمیتواند پنجاه قسم را با یک جمله: «نقسم خمسین مرّه انّ هذا الشخص قاتل» ادا کنند، نه تنها خودش باید این قسمها را بخورد، بلکه کسانی که همراه او (از بستگان پدری مقتول) هستند، باید این پنجاه قسم را بخورند.
۶.۴ – رمی جمرات
مورد سوم در رمی جمرات است، در جمرات، نیز جایز نیست که هفت سنگ را یک مرتبه پرتاب کند و بزند، بلکه باید جمره بعد جمره باشد، یعنی هفت سنگ را یکی پس از دیگری بزنند.
۶.۵ – تکبیر نماز
مورد دیگر اینکه در اول نماز هفت تا تکبیر مستحب است، انسان نمیتواند آن هفت تکبیر را یک مرتبه بگوید، مثلاً بگوید: «الله اکبر سبعه مرّات».
[۱۱] مدرسه فقاهت، بخش تقریرات، درس خارج فقه آیتالله سبحانی، ۲۵/۰۶/۹۸.
۷ – آیات عدم مشروعیت سه طلاق در یک مجلس
ما باید ببینیم که از قرآن کریم چه استفاده میشود، آیا از قرآن سه طلاق پشت سر هم استفاده میشود، یا باید این سه طلاق از هم جدا باشند؟
۷.۱ – آیه اول
قال سبحانه: «الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَاِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ اَوْ تَسْرِیحٌ بِاِحْسَانٍ وَ لاَ یَحِلُ لَکُمْ اَنْ تَاْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَ شَیْئاً اِلاَّ اَنْ یَخَافَا اَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ فَاِنْ خِفْتُمْ اَلاَّ یُقِیمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَاُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛
[۱۲] بقره/سوره۲، آیه۲۲۹.
طلاق، (طلاقی که رجوع و بازگشت دارد) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه) باید بهطور شایسته همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود). و برای شما حلال نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید، پس بگیرید؛ مگر اینکه دو همسر، بترسند که حدود الهی را برپا ندارند. اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی برای آنها نیست که زن، فدیه و عوضی بپردازد (و طلاق بگیرد). اینها حدود و مرزهای الهی است؛ از آن، تجاوز نکنید! و هر کس از آن تجاوز کند، ستمگر است».
۷.۱.۱ – معنای مفردات آیه
۱. «مَرَّتَانِ» دوبار. دو دفعه. ۲. «امْسَاک» نگاهداری کردن. ۳. «تَسْرِیحٌ» رهاکردن. طلاقدادن. ۴. «اَلطَّلاقُ مَرَّتَانِ» طلاقی که بعد از آن، از سرگرفتن زناشوئی آزاد است، دو بار است و بس. ۵. «اِحْسَانٍ» زیبا رفتارکردن. ۶. «وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ…» . برای شما حلال نیست که. این هنگامی است که جدائی به میل و رغبت مرد انجام بگیرد. ۷. «حُدُودَ اللهِ» احکام و شرائع خدا. ۸. «جُنَاح» گناه. بزه. ۹. «افْتَدَتْ بِهِ» زن آن را برای رهائی خویشتن داد.
۷.۱.۲ – استدلال به آیه
«الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ» طلاق دوبار است، مرّه بعد مرّه، «فَاِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ اَوْ تَسْرِیحٌ بِاِحْسَانٍ» یا به خوبی بگیرید، یا به خوبی رها کنید، این جمله: فَاِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ اَوْ تَسْرِیحٌ بِاِحْسَانٍ» به کدام طلاق میخورد؟ به طلاق دومی میخورد. چرا؟ بهجهت اینکه اگر دو مرتبه طلاق بدهد که طلاق سوم باشد، دیگر قابل رجوع نیست.
بنابراین، جمله: فَاِمْسَاکٌ بِمَعْرُوفٍ اَوْ تَسْرِیحٌ بِاِحْسَانٍ» میخورد به مطلقهای که دوبار طلاق داده شده است، ما از این آیه استفاده میکنیم که طلاق باید جدا باشد، « «الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ» مرّه بعد مرّه باشد، شما (اهلسنت) که در مجلس واحد میگویید: «انت طالق ثلاثاً» این مرّه بعد مره نیست، و حال آنکه: « «الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ» سه طلاقه کردن در مجلس واحد، مرّهً بعد مرّه صدق نمیکند.
سوال: چه اشکال دارد که در مجلس واحد بگوید «: انت طالق»، یک کمی مکث میکند، باز میگوید: «انت طالق»، باز یک کمی راه میرود و برمیگردد و میگوید: «انت طالق»، اینکه مرّه بعد مرّه است؟
جواب: جوابش این است که: «الطلاق فرع الزواج، وقتی شما گفتید: «انت طالق» با این گفتن، زن مطلقه شد، طلاق دوم موضوع ندارد، و حال آنکه انسان زن منکوحه را طلاق میدهد، این زن منکوحه نیست، این خود بخود دلیل بر بطلانش است، طلاق این است که انسان با آن طلاق رابطه زوجیت را قطع کند، با گفتن: «انت طالق» آن رابطه قطع شد، دیگر رابطهای نیست که بگویید: انت طالق. و چون «المطلقه لا تطلّق»، شیخ محمدحسین اصفهانی، در صیغه نکاح، یک مرتبه بیشتر نمیخواند، برخلاف ما که چندبار میخوانیم. بنابراین، این آیه میتواند دلیل بر بطلان سه طلاقه کردن زن در مجلس واحد باشد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 