پاورپوینت کامل سید عبدالله ضیایی نیا ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سید عبدالله ضیایی نیا ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سید عبدالله ضیایی نیا ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سید عبدالله ضیایی نیا ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

سید عبدالله ضیایی

سید عبداللّه ضیایی (۱۳۰۲-۱۳۶۸ش)، نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی، دبیر شورای مدیریت حوزه علمیه قم و از عالمان گیلان در سده چهاردهم شمسی بود.
دکتر ضیایی علوم دینی را در قم، نجف و تهران نزد بزرگانی چون آیت اللّه بروجردی، علامه طباطبایی، امام خمینی، سید احمد خوانساری، عمادالدین غروی رشتی، آقا باقر آشتیانی و آقا میرزا‌ هاشم آملی فرا گرفت و وارد دانشگاه تهران شده و مدرک دکترا در رشته علوم تربیتی را اخذ کرد، او پس از اتمام تحصیلات و اخذ اجازات اجتهاد از آیات عظام، به امر مراجع تقلید، در آستانه اشرفیه اقامت گزید و امامت جماعت، وعظ و سخنرانی، مدیریت حوزه علمیه آستانه و به فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مبارزه با رژیم پهلوی پرداخت. او با مباحث و مناظرات علمی، سخنرانی‌ها و انتقاد از رژیم به مبارزه با طاغوت پرداخت؛ یک سال قبل از انقلاب اسلامی ایران ممنوع المنبر شد و منزلش توسط ساواک به آتش کشیده شد. پس از انقلاب به عنوان نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد و علاوه بر تدریس در حوزه قم به عنوان دبیر شواری مدیریت حوزه علمیه قم فعالیت داشت. ایشان جزو عالمانی بود که منشا خدمات اجتماعی بسیاری برای مردم گیلان بود.

فهرست مندرجات

۱ – ولادت و پدر
۲ – تحصیلات
۲.۱ – در قم
۲.۲ – در نجف
۲.۳ – در تهران
۲.۴ – ورود به دانشگاه
۳ – اقامت در آستانه اشرفیه
۴ – خدمات اجتماعی و فرهنگی
۵ – محبوبیت
۶ – موقعیت علمی
۷ – فعالیت سیاسی
۸ – حالات معنوی
۹ – وفات
۱۰ – فهرست منابع
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع

۱ – ولادت و پدر

سید عبداللّه ضیایی از چهره‌های برجسته‌ای بود که علاوه بر دروس حوزه، دروس عالیه دانشگاهی را آموخت و در حقیقت جامع علوم دینی و کلاسیک بود. وی در سال ۱۳۰۲ ش در روستای دریاکنار شهرستان لنگرود (شهرستان لنگرود از شهرهای قدیمی استان گیلان و در ۷۰ کیلومتری رشت است. لنگرود ترکیبی از دو کلمه است: «لنگ» به معنای محلّ پهلوگیری کشتی‌ها، و «رود». رودخانه‌ای بزرگ این شهر را به دو قسمت تقسیم می‌کند. این شهرستان دارای آب و هوایی معتدل و در کنار دریای نیلگون خزر و در دامنه کوه‌های سرسبز و پوشیده از جنگل و بوته زارهای چای البرز واقع شده است. شغل مردم لنگرود کشاورزی و صیادی، و محصولات آن برنج، چای، مرکبات، ماهی، و… می‌باشد. از این شهرستان، بزرگان زیادی برخاسته‌اند که آیات عظام: میرزای رشتی، ملاّ عبداللّه مازندرانی، شیخ شعبان رشتی و سید مرتضی لنگرودی از معاریف آن است. لنگرود از شرق به رودسر، از جنوب به لاهیجان و از شمال و غرب به دریای خزر محدود می‌شود. جمعیت آن بالغ بر ۱۵۰۰۰۰ هزار نفر است.

[۱] ر. ک: لاهیجی، رفیع، سیمای لنگرود.

) از شهرهای قدیمی استان گیلان، در بیت سیادت متولد شد.
سید حسین، پدر وی، مردی متدین بود و به همان شیوه نیاکان و اسلاف‌اش به کشاورزی (برنج کاری) و نوغان داری (پرورش کرم ابریشم) مشغول بود. (سید حسین علاقه شدیدی به قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السّلام) ابراز می‌داشت و با وجود کارهای طاقت‌فرسای کشاورزی، که به تعبیر مقام معظم رهبری که برنج کاری را «کار رنج و برنج» نامیده‌اند، اغلب اوقات عمرش را پای منابر سخنوران و واعظان نامدار آن ناحیه سپری می‌کرد و بسیار مایل بود که خداوند به او فرزندی عنایت کند تا در کسوت روحانیت باشد. با دعای خیر او، فرزندش آیت اللّه دکتر ضیایی توانست علاوه بر تکمیل معارف و اخذ مدارج عالیه علمی و کسب مقامات معنوی، در شمار سخنوران نامی منطقه گیلان درآید. مادرش نیز از زنان پاکدامن و باصفای باطن بود که همانند سایر زنان گیلانی و شمالی اکثر اوقات عمرش را در مزارع شالی‌کاری، همدوش مردان تلاش فوق‌العاده و فداکارانه‌ای را داشتند.)

۲ – تحصیلات

سید عبداللّه در سن پنج سالگی برای آموختن قرآن به مکتب رفت و چند سالی را در آنجا نزد معلمان طالقانی _ که از طالقان برای تعلیم و تربیت اطفال بدان نواحی می‌آمدند _ قرآن و برخی از کتب متداول آن زمان، همانند «احسن المراسلات»، «سید الانشاء نوظهور»، «کلیله و دمنه» و «بوستان سعدی» و همچنین طرز نوشتن سندِ اجاره و فروش و انواع نامه‌نگاری، را فرا گرفت. او به دلیل نبوغ و استعداد ذاتی و سرشارش، در مراکز تجمع همانند مسجد، میدان کُشتی‌گیریِ گیل مردان حاضر می‌شد تا معلم مکتب‌خانه از حافظه و استعداد او در فراگیری قرآن و درس، برای جذب اطفال اهالی آن سامان در مکتب‌خانه استفاده نماید.
سید عبداللّه پس از تحمل سختی‌های فراوان موفق به اخذ پایان‌نامه کلاس ششم ابتدایی از مدارس دولتی شد و آن‌گاه در سال ۱۳۲۳ ش عازم حوزه علمیه قم گردید.

۲.۱ – در قم

دکتر ضیایی درباره مسافرت خود به حوزه علمیه قم می‌نویسد:
«من به همراه عدّه‌ای که عازم کربلا بودند، با مختصر اثاثیه زندگی مجرّدی و مبلغ ۳۵۰ تومان، که شاید ۷۰ تومان هم خودم داشتم، به طرف قم حرکت کردیم. اما از رشت تا قم دو شب و یک روز طول کشید تا وارد قم شدیم.
در سال ۱۳۲۳ ه.ش بود. فردای آن روز، وارد یکی از حجرات مدرسه فیضیه، که سه نفر از طلاب گیلان سکونت داشتند، شدیم. با آنها در آن حجره بودیم و مشغول درس شدیم. تا یکی از روزها بعضی از بزرگان علما از من دیدن کردند و پس از چند سؤال از صرف میر و امثله از ما چند نفر، خطاب به حاضرین کرده و فرمودند: هرچه زودتر برایش لباس روحانیت تهیه کنید تا در نرود!».
ضیایی با نبوغ و هوش فوق‌العاده‌اش، ضمن آن که توانست خیلی سریع مراحل تحصیلی و کتاب‌های رایج حوزوی آن زمان را طی کند و سرآمد هم‌ردیفان گردد، سطوح پایین تر را برای عده‌ای از طلاب تدریس می‌نمود.

۲.۲ – در نجف

ضیایی، در سال ۱۳۲۷ ش به قصد زیارت عتبات مقدس عراق و نیز ادامه تحصیل در حوزه نجف، از قم به آن دیار عزیمت می‌کند و مابقی سطوح را در آنجا به اتمام می‌رساند و به مدت سه سال تمام در آن دیار ماندگار می‌شود.
معظم له درباره این قسمت از زندگی خود، چنین آورده:
«سپس به اتفاق دو نفر از دوستان صمیمی عازم زیارت کربلا به طور قاچاق شدیم. ولی من تصمیم داشتم در نجف بمانم و پس از توفیق زیارت عتبات مقدسه در نجف ماندم. و دو سه سالی که در نجف بودم، خوب موفق به عبادات و زیارات و دروس بودم، به طوری که در مدرسه حاج میرزا خلیل سمت مدرّسی «معالم» و «مغنی» یافتم و قصد توطّن کردم، اما روزگار جریانی برای خانواده‌ام پیش آورد که پدر و مادرم با اصرار هرچه زیادتر، بازگشتم را دستور دادند، لذا اطاعت کرده و در قم اقامت گزیدم.»

۲.۳ – در تهران

آیت اللّه دکتر ضیایی، پس از اقامت در قم، به درس خارج آیت اللّه بروجردی و نیز به درس فلسفه و حکمت حضرات: علامه طباطبایی و امام خمینی حاضر و تنها از این بزرگواران بهره‌مند شد.
اقامت آیت اللّه ضیایی در قم، چندان دوامی نیافت و پس از چندی به ناچار به تهران رفته، در مدرسه علمیه مروی تهران به تحصیل خود ادامه داد و در درس خارج «کفایه» و «رسائل» و «مکاسبِ» آیات عظام: حاج سید احمد خوانساری، حاج عمادالدین غروی رشتی، آقا باقر آشتیانی و آقا میرزا‌ هاشم آملی (رحمهم‌الله) شرکت جست. وی در این‌باره می‌نویسد:
«من نیز دروس آیات عظام: خوانساری، غروی رشتی _ که شاید در علم اصول بی نظیر بود _، آقا میرزا‌ هاشم آملی و آقا باقر آشتیانی را فرا گرفته و در مدرسه شیخ عبدالحسین سمت مدرسی داشتم و نیز به دعوت آیت اللّه خوانساری در جلسه استفتای معظم له حضور می‌یافتم. تا این‌که پس از چند سالی به اتفاق عده زیادی از فضلای تهران و قم _ که از آن جمله شهید مطهری بود _ _ در امتحان تصدیق مدرسی، که برای اولین‌بار تشکیل شده بود، شرکت کردیم.»

۲.۴ – ورود به دانشگاه

مرحوم دکتر ضیایی، از جمله برجستگان ممتاز حوزوی بود که به دانشگاه راه یافت و در ضمن تحصیل در دانشگاه جهت اخذ مدرک لیسانس در رشته معقول و منقول، از مبارزه و مقابله علمی با عناصر غربزده و اساتید منحرف دانشگاه غافل نبود. ایشان با این‌که به راحتی می‌توانست جذب مراکز دولتی شود و علی‌رغم طعنه‌ها و ملامت‌های مخالفان روحانیت در محیط دانشگاه، وارد این مرکز نشد و مصمم و استوار تلاش‌های علمی خود را در دانشگاه ادامه داد.
او فعالیت در دستگاه طاغوتی را جایز نمی‌دانست. این در حالی بود که وضع معیشت بر او بسیار سخت می‌گذشت و دوستان و دشمنان، هر کدام به طریقی او را مورد ملامت قرار می‌دادند که چرا با این مدرک با ارزش، استخدام نمی‌شوی تا وضع زندگی و آینده‌ات سر و سامانی بیابد؟
در این‌باره می‌نویسد:
«تمام افرادی که با من بودند، استخدام شدند و من جرات دخول در جرگه ظلمه را نداشتم و شبهه رکون به ظالم و معاونت ظلمه در نزد من قوی بود و زندگی برای من بسیار سخت شده بود. روزی از آیت اللّه خوانساری پرسیدم که طلبه‌ای چنین و چنان است و می‌گوید اگر در دستگاه دولتی قرار بگیرم ممکن است داد مظلومی و یا جای یک بهایی یا کمونیست را بگیرم، آیا جایز است؟ فرمودند: «این همه، وسوسه‌های شیطانی است و شیطان قوی است.» و قصه‌ای نقل کردند که شیطان از طریق حمایت از دین مرجعی را گول زد و دیگر راه جبران نداشت که شرحش مفصل است. «و بعد فرمودند: «اگر روزگار خیلی سخت می‌گذرد، چرخ دستی بگیرید و سیب زمینی بفروشید.» بالاخره به مدت دو تابستان در روستای ما، دریاکنار لنگرود، مشغول پرورش کرم ابریشم شدم، اما چون نابلد بودم خیلی بر من سخت گذشت، به پای خداوند متعال محسوب داشتم.»
دکتر ضیایی با همه سختی‌ها و گرفتاری‌های زندگی، لحظه‌ای از کسب علم و دانش غافل نماند. ایشان بعد از اخذ مدرک لیسانس، به تحصیلات دانشگاهی ادامه داد تا موفق به اخذ دکترا در رشته علوم تربیتی از دانشگاه تهران شد. وی در این باره خاطره‌ای نقل می‌کند:
«در دوره دکترا مبصر کلاس بودم، آخر سال‌ها بود، یعنی در حدود سال ۱۳۳۵ ش، که مرحوم «آقای مشکاه» حُسن ظنّی به من داشت، در حضور جمعی از اساتید از من خواست که استخدام شوم، اما من این کار را حرام می‌دانستم، به تعلّل متوسل شدم. بالاخره استدلال آنها قوی بود و من جرات نمی‌کردم که بگویم من حرام می‌دانم. تا آنجا که مستاصل شدم، گفتم استخاره می‌کنم. قرآن گرفتم و استخاره کردم. از باب اعجاز قرآن، این آیه در اول صفحه دست راست

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.