پاورپوینت کامل خداشناسی اخوان الصفا ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خداشناسی اخوان الصفا ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خداشناسی اخوان الصفا ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خداشناسی اخوان الصفا ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل خداشناسی اخوان الصفا ۸۰ اسلاید در PowerPoint
پاورپوینت کامل خداشناسی اخوان الصفا ۸۰ اسلاید در PowerPoint، اخوان الصفا برترین مرتب شناخت خدا را نزد کسانی مییابند که معتقدند خدا نه شخص است، نه صورت، بلکه هویتی یگانه (وحدانی) است، دارای نیرویی یگانه، کارهای بسیار و ساختههای شگرف که هیچکس نمیداند او چیست، کجاست و چگونه است؛ هستی موجودات همه از فیض اوست؛ اوست که صورتهای موجودات را در ماده آشکار میسازد؛ مبدع هم کیفیات، بدون زمان و مکان است؛ او میگوید: باش (کُن) و همهچیز هست میشود؛ او در همه چیز هست، بیآنکه با آن آمیخته شود و با همهچیز هست، بیآنکه با آن درآمیزد، او مانند وجود واحد (یک) در هم اعداد است.
فهرست مندرجات
۱ – برترین و ارجمندترین شناختها
۱.۱ – واحد
۱.۲ – ابداع
۱.۳ – واسطه در ابداع
۱.۴ – علم خدا
۲ – مراتب فیض و آفرینش جهان
۳ – انگیزه آفرینش
۴ – تطبیق اعداد بر مراتب فیض
۵ – چهارگانهها
۶ – شکل کروی اجسام
۷ – تعریف طبیعت
۸ – نغمات افلاک و کواکب
۹ – عالم کبیر و عالم صغیر
۹.۱ – تاریخچه نظریه
۹.۲ – نظریه نزد اخوان
۱۰ – فهرست منابع
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
۱ – برترین و ارجمندترین شناختها
شناخت خدا، نزد اخوان، درست همانگونه که گنوستیکها معتقدند، برترین و ارجمندترین شناختها و پایان و کمال هرگونه معرفتی است.
[۱] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۵۱۳.
اما نخستین چیزی که اخوان از آن برحذر میدارند، سخن گفتن درباره ذات خدا و صفات او به حدس و گمان است؛ در اینباره، جز پس از «تصفیه نفس» نباید مجادله کرد، زیرا انگیز شک، حیرت، سرگشتگی و گمراهی میشود.
[۲] رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۹.
با وجود این، عالمان همچنان دربار ماهیت ذات خدا سخن گفته، و در حقیقت صفات وی هیاهوی بسیار کردهاند، اما بیشتر ایشان در میان گرد و غبار گمراه شده، و به مقصد نرسیدهاند و این نه از آنروست که خدا پنهان و پوشیده است، بلکه از شدت پیدایی و جلالت نور اوست. ایشان خدا را هم مانند چیزهای جزئی طلب میکنند و همانگونه وی را میجویند که دیگر موجدات کلی، ابداعی و اختراعیِ او را مانند جواهر و اعراضِ مشمول زمان و مکان جستوجو میکنند. دربار خدا نباید پرسید که: او چیست، چگونه است، چند است، چه چیز است، در چه هنگام است و چرا هست؟ بلکه تنها شایسته است پرسیده شود که: آیا او هست و کیست؟
[۳] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۵۱۳.
سپس اخوان به شرح برداشتها و نظریات گوناگون انسانها دربار خدا میپردازند و برترین مرتب شناخت خدا را نزد کسانی مییابند که معتقدند خدا نه شخص است، نه صورت، بلکه هویتی یگانه (وحدانی) است، دارای نیرویی یگانه، کارهای بسیار و ساختههای شگرف که هیچکس نمیداند او چیست، کجاست و چگونه است؛ هستی موجودات همه از فیض اوست؛ اوست که صورتهای موجودات را در ماده آشکار میسازد؛ مبدع هم کیفیات، بدون زمان و مکان است؛ او میگوید: باش (کُن) و همهچیز هست میشود؛ او در همه چیز هست، بیآنکه با آن آمیخته شود و با همهچیز هست، بیآنکه با آن درآمیزد، او مانند وجود واحد (یک) در هم اعداد است.
[۴] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۵۱۴-۵۱۶.
۱.۱ – واحد
چنانکه اشاره شد، «عدد» در جهانبینی اخوان جایگاهی بسیار مهم و نقشی بنیادی دارد. این نکته در خداشناسی ایشان نیز مشاهده میشود. در یکجا، دربار ویژهترین اوصاف خدا گفته میشود که وی «غیر از وجود» است، اصل موجودات و علت آنهاست، همانگونه که «واحد» اصل عدد و مبدأ و خاستگاه آن است. این مفهوم که خدا «غیر از وجود است»، مفهومی افلاطونی و فلوطینی است که خدا «فراسوی هستی است».
[۵] .p509ff ،Plato، Politéia (Republic)
اگر خدا را ضدّی میبود، عدم میبود، اما عدم چیزی نیست، در حالی که خدا در همهچیز و با همهچیز است، همانگونه که واحد در هر عددی و معدودی هست؛ اگر واحد از میان برداشته شود، میتوان پنداشت که کل عدد از میان برداشته شده است، اما اگر عدد از میان برداشته شود، واحد برداشته نمیشود؛ به همینسان، اگر خدا نمیبود، هیچ چیزی اصلاً موجود نمیبود، اما اگر چیزها از میان بروند، خدا از میان نمیرود.
[۶] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۴۸-۳۴۹.
۱.۲ – ابداع
خدا به صفات روحانیان یا به صفت جسمانیان موصوف نیست، بلکه صفت او از لحاظ فهم ما این است که او قدیم ازلی است، علت سازِ علتهاست، فاعل غیرمنفعل، موجِد و مبدِع است.
[۷] رسائل اخوان الصفا، ج۴، ص۲۰۹.
اخوان همچنین خدا را «نورالانوار و محضِ وجود» مینامند.
[۸] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۴۲.
[۹] «اثولوجیا»، افلوطین عندالعرب، ص۱۱۹.
اخوان دربار آفرینندگی خدا، غالباً واژ ابداع و اختراع را به کار میبرند، اما میان خلق و ابداع فرق مینهند؛ خلق یعنی ایجاد چیزی از چیزی دیگر، اما ابداع، ایجاد چیزی از نه چیز (لاشیء) است. کلام خدا ابداع است؛ هنگامی که چیزی را اراده میکند، یعنی ابداع میکند، میگوید: باش یا هست شو، آن چیز هست میشود.
[۱۰] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۵۱۷.
اکنون اگر از هستی اشیا پیش از آنکه هست شوند، پرسیده شود، پاسخ اخوان این است که چیزها، اعیان یا صورتهای غیریانند که خدا آنها را افاضه و ابداع کرده است، همانگونه که اعداد، اعیان یا صورتهایی دیگر باشندهاند که در اندیشه، به وسیل تکرار از واحد، پدید آمدهاند. اشیا پیش از ابداع و اختراع آنها از سوی خدا، در علم او بودهاند، همانگونه که واحد، پیش از ظهور عدد از آن در اندیشههای انسانها، آنگونه که بوده است، تغییر نمیکند.
[۱۱] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۴۸-۳۴۹.
[۱۲] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۵۱۷-۵۱۸.
در اینجا باید اشاره کرد که اخوان مفهوم ابداع و مبدع را از «اثولوجیا» گرفتهاند.
[۱۳] «اثولوجیا»، افلوطین عندالعرب، ص۶.
[۱۴] «اثولوجیا»، افلوطین عندالعرب، ص۷۱.
[۱۵] «اثولوجیا»، افلوطین عندالعرب، ص۱۱۳.
۱.۳ – واسطه در ابداع
اما از سوی دیگر، خدا اجسام را خود پدید نمیآورد، بلکه کار او تنها ابداع و اختراع است؛ تألیف، ترکیب، ساختنها و حرکات که به وسیل افزارها و آلات، در زمان و مکان، روی میدهد، به فرمان خدا، از سوی فرشتگان مأمور او انجام میگیرد، مانند فرمان پادشاهان و رئیسان به بردگان، کارگزاران و سپاهیانشان.
[۱۶] رسائل اخوان الصفا، ج۲، ص۱۲۶-۱۲۸.
اخوان همچنین تأکید میکنند که هستی جهان از سوی خدا، مانند وجود خانه و معمار یا بنا نیست که پس از ساخته شدن، موجودی مستقل و از سازنده بینیاز باشد؛ زیرا بنای خانه ترکیب و برهم نهادن چیزهایی است، مانند خاک، آب، سنگ و آجر، گچ، چوب و مانند اینها، در حالی که ابداع و اختراع، ترکیب و برهم نهادن نیست، بلکه احداث و اختراع از نیستی به هستی است؛ مثال آن، سخن گوینده و نوشت نویسنده است، زیرا سخن گفتن مانند ابداع، و نوشتن مانند ترکیب است. از اینروست که چون گوینده از سخن بازایستد، وجود سخن از میان میرود، اما اگر نویسنده از نوشتن باز ایستد، نوشته همچنان موجود است و باطل نمیشود؛ پس وجود جهان از خدا، مانند سخن از گوینده است که اگر سخن نگوید، سخن نابود میشود.
[۱۷] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۵۰-۳۵۱.
[۱۸] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۳۷.
۱.۴ – علم خدا
از سوی دیگر، دانستههای خدا، مانند صورتهای ساختهها، در ذهن یا اندیش سازندگان، پیش از بیرون کردن آنها در مواد صنایعشان، یا مانند صورت معقولات در ذهن و تصور عاقلان نیست، بلکه دانستههای خدا، مانند هستی عدد در واحد است. خدا مانند صنعتگران نیست که الگوهای از پیش ساخته به وسیل استادانشان دارند، بلکه علم خدا از ذات اوست، همانگونه که عدد از ذات واحد است.
[۱۹] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۴۹.
[۲۰] «اثولوجیا»، افلوطین عندالعرب، ص۱۶۲-۱۶۳.
۲ – مراتب فیض و آفرینش جهان
پیشتر به این نکته اشاره شد که عناصر تفکر و جهانبینی نوافلاطونی در جهانبینی تلفیقی اخوان جای ویژهای دارد. نظریه و مفهوم «فیض یا صدور» یکی از مشخصات خداشناسی و جهانشناسی نوافلاطونی است. هستی و جهان نزد اخوان، همانگونه که نزد فلوطین و نوافلاطونیان دیگر یافت میشود، دارای سلسله مراتب است، اما این سلسله مراتب نزد اخوان مفصلتر و پیچیدهتر است. ویژگی نظری فیض نزد اخوان در این است که ایشان بینش نوافلاطونی را با نظریات فیثاغورسیان دربار اعداد به هم میآمیزند که سرچشم آن را به احتمال زیاد باید نزد صابئان حران جستوجو کرد؛ زیرا نظری فیض یا صدور در مکاتب گنوستیکی نیز ــ هرچند در قالبی اسطورهای ــ یافت میشود.
۳ – انگیزه آفرینش
دربار انگیزه آفرینش، اخوان حدیثی را از یکی از پیامبران نقل میکنند که در مناجاتش با خدا از وی پرسید که چرا آفریدگان را آفریدی؟ خدا به گونهای رمزآمیز پاسخ داد که من گنجی نهفته بودم، آکنده از خیرات و فضایل و شناخته شده نبودم، خواستم شناخته شوم. سپس اخوان این پاسخ را بدینگونه توضیح میدهند که اگر آفریدگان را نیافریده بودم، آن فضایل و خیرات که آنها را در شگرفیهای آفرینش و ساختههایم آشکار کردم ــ و زبانها از رسیدن به کُنه صفات آنها فرومانده و عقلها از کنه معرفت بر حقایق آنها ناتوانند ــ پنهان میماندند.
[۲۱] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۳۵۶.
در جای دیگری گفته میشود که چون خدا هستی تام و دارای کمال فضایل است و نیز به موجودات، پیش از هستی آنها آگاه است و هرگاه بخواهد میتواند آنها را ایجاد کند، شایست حکمت نبود که آن فضایل را در خودش زندانی کند و از بخشش و فیض آنها خودداری ورزد، پس بایست حکمت بود که خدا افاض جود و فضایل کند، همانگونه که خورشید افاض نور و روشنایی میکند. بدینسان دوام فیض او متصل و متواتر و ناگسستنی است. نخستین فیض، عقل فعال نامیده میشود که جوهری است بسیط، روحانی، نور ناب و در غایت تمام و کمال و فضایل است و در آن صورتهای هم چیزها یافت میشود. از عقل فعال، فیض دیگری پدید آمد که در رتب فروتر از او بود و عقب منفعل، یا نفس کلی نام دارد. این نیز جوهری است روحانی و بسیط و پذیرای صورتها و فضایل ــ به ترتیب و نظام ــ از عقل فعال، همانگونه که شاگرد از استادش پذیرای آموزش است. از نفس (کلی) نیز فیض دیگری پدید آمد، در رتب فروتر از آن، به نام هیولای اولی (ماد نخستین) که جوهری بسیط و روحانی است، و در طی زمان، از نفس پذیرای صورتها و شکلها، یکی پس از دیگری است. نخستین صورتی که این ماده پذیرفت، درازا، پهنا و ژرفا بود و بینسان جسم مطلق شد که هیولای ثانی (ماد دومین) است. با پدید آمدن جسم، به علت نقصان رتب آن از جوهرهای روحانی و غلظت آن و دوریش از علت نخستین، جوهر دیگری از آن پدید نیامد.
[۲۲] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۱۹۶-۱۹۷.
[۲۳] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۱۸۷.
(که در آنجا واژ انبجاس که تعبیری فلوطینی است، به کار میرود،
[۲۴] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۱۸۴.
[۲۵] رسائل اخوان الصفا، ج۳، ص۴۶۵.
)
۴ – تطبیق اعداد بر مراتب فیض
از سوی دیگر، چنانکه اشاره شد، اخوان نظری فیض را با نظری خود دربار اعداد به هم میآمیزند و میگویند: نخستین چیزی که خدا، از نور وحدانیت خود اختراع و ابداع کرد، جوهر بسیطی بود به نام عقل فعال، همانگونه که «دو» را از واحد، با تکرار آن، پدید آورد. آنگاه نفس کلی را از نور عقل پدید آورد، بدانسان که ۳ را با افزودن ۱ بر ۲ پدید آورد. پس از آن ماد نخستین را از حرکت نفس پدید آورد، به همانسان که ۴ را با افزودن ۱ بر ۳ پدید آورد؛ سپس دیگر موجودات را از ماده پدید آورد و با واسط عقل و نفس مرتب ساخت، به همان شیوه که سایر اعداد را از ۴، با افزودن عدد پیش از ان به ان ایجاد کرد. آنگاه گفته میشود که اگر در ترکیب عدد از واحدِ پیش از ۲ و پیدایش آن از واحد تأمل شود. بهترین دلیل بر یکتایی خدا و چگونگی ابداع چیزها از سوی اوست، زیرا واحد پیش از ۲ ــ هرچند وجود اعداد و ترکیب آنها از آن تصور میشود ــ آنگونه که در خود بوده است، نه دگرگون میشود، نه تجزیه؛ به همینسان خدا که اشیا را از نور یکتایی خود اختراع و ابداع کرده و پدید آورده است و قوام، بقاء، تمام و کمال آنها از اوست، آنگونه که در یکتایی خود پیش از ابداع اشیا بوده است، دگرگون نشده است. بدینسان نسبت و پیوند خدا با موجودات، مانند نسبت واحد با عدد است، یعنی همانگونه که واحد، اصل عدد و خاستگاه و آغاز و پایان آن است، خدا نیز علت چیزها، آفرینند آنها و آغاز و پایان آنهاست و نیز به همانسان که واحد جزء و همانندی در عدد ندارد، خدا را نیز در میان آفریدگانش همانند و شبیهی نیست و باز همانگونه که واحد فراگیر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 