پاورپوینت کامل حق نفقه زندانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حق نفقه زندانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حق نفقه زندانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حق نفقه زندانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل حق نفقه زندانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint

پاورپوینت کامل حق نفقه زندانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره پاورپوینت کامل حق نفقه زندانی ۹۰ اسلاید در PowerPoint بحث می‌کند. روایات بر اینکه نفق زندانی از بیت المال است، دلالت دارند ولی بیشتر این روایات دربار کسی است که برای بار سوم سرقت کرده باشد. فقیهان شیعه میان فقیر و غنی فرق گذاشته‌ و حکم را به دزد اختصاص داده‌اند. افرادی از اهل سنّت و شیعه تفصیل‌های دیگری مثلا از نظر توانایی و نوع جرم قائل شده‌اند.

فهرست مندرجات

۱ – روایات و آثار
۱.۱ – روایت حلبی
۱.۲ – روایت قاسم
۱.۳ – روایت ابی بصیر
۱.۴ – روایت امام صادق
۱.۵ – روایت سماعه
۱.۶ – روایت ابی جعفر
۱.۷ – روایت سکونی
۱.۸ – سیره امام علی
۱.۹ – روایت عبدالله بن سنان
۲ – استدلال به روایات دیگر
۲.۱ – حدیث امام صادق
۲.۲ – حدیث وهیب بن حفص
۲.۳ – ابو یوسف
۲.۴ – حدیث عبدالملک بن عمیر
۳ – آرای فقیهان شیعه
۴ – آرای دیگر مذاهب
۵ – پانویس
۶ – منبع

۱ – روایات و آثار

در اینجا به بررسی برخی از روایات در باره موضوع مورد نظر می‌پردازیم:

۱.۱ – روایت حلبی

علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن ابن ابی عمیر، عن حمّاد، عن الحلبی، قال: سالت ابا عبد اللّه (علیه‌السّلام) … الی ان قال: و یقطع الید و الرجل ثم لا یقطع بعد و لکن ان عاد حبس و انفق علیه من بیت مال المسلمین؛

[۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۲۴، ح۱۰.

[۲] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام (به نقل از:کافی)، ج۱۰، ص۱۰۷، ح۳۳.

[۳] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۴۹۴، ح۷.

حلبی گفت: از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسیدم: … تا اینکه فرمود: دست و پا قطع می‌شود و پس از آن دیگر قطع نمی‌شود. ولی اگر باز دزدی کرد زندانی می‌شود و از بیت المال مسلمانان به او نفقه می‌دهند.
مجلسی در مرآه العقول روایت را حسن نامیده است.

[۴] مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۲۳، ص۳۴۶.

۱.۲ – روایت قاسم

عده من اصحابنا، عن احمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن النضر بن سوید، عن القاسم، عن ابی عبد اللّه (علیه‌السّلام) قال: سالته عن رجل سرق؟ فقال: سمعت ابی یقول: اتی علی (علیه‌السّلام) فی زمانه برجل قد سرق فقطع یده ثم اتی به ثانیه فقطع رجله من خلاف ثم اتی به ثالثه فخلّده فی السجن و انفق علیه من بیت مال المسلمین، و قال: هکذا یصنع رسول اللّه لا اخالفه؛

[۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۲۳، ح۵.

[۶] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه (به نقل از:کافی)، ج۱۸، ص۴۹۳، ح۳.

قاسم گفت: از امام صادق (علیه‌السّلام) دربار مردی که دزدی کرده بود پرسیدم، فرمود: از پدرم شنیدم که می‌گفت: در زمان علی (علیه‌السّلام) شخصی را نزد آن حضرت آوردند که دزدی کرده بود دستش را قطع کرد بار دوم او را آوردند پای او را بر عکس قطع کرد بار سوم نزد آن حضرت آوردند او را زندان ابد کرد و از بیت المال به او خرجی داد و فرمود: پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) چنین کرد، من خلاف آن حضرت نمی‌کنم.
مجلسی این حدیث را در مرآه العقول آورده و گفته است: مجهول است.

[۷] مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۲۳، ص۳۴۵.

شیخ آن را در تهذیب الاحکام

[۸] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۱۰۴، ح۲۲.

آورده و در سندش به جای «قاسم»، «ابی القاسم» است. مجلسی اوّل می‌گوید: ظاهرا وی معاویه بن عمّار است.

[۹] مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین، ج۱۰، ص۱۸۷.

نظر نگارنده: اینکه گفته می‌شود: روایت ضعیف است به جهت قاسم بن سلیمان که فردی غیر معلوم الحال است در جواب می‌گوییم: وی در اسناد کامل الزیارات واقع شده است و قبول و عدم قبول آن بر مبنایی (آیه اللّه خوئی، بنا به آن چه از استادم وحید خراسانی در درس شنیدم، اخیرا از این نظر برگشته است.)

[۱۰] نک: خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۴، ص۲۲.

است که در مورد روات کامل الزیارات اظهار شده است.
دیگر اینکه گفته می‌شود: کاری که حضرت امیر (علیه‌السّلام) انجام داده واقع خاصّی بوده و شاید آن شخص، فقیر و غیر متمکن بوده است و این نمی‌تواند دلیل باشد که نفقه دادن از طرف بیت المال به هر زندانی واجب باشد. در جواب می‌گوییم: چون روایت در مقام پاسخ از حکم دزد آمده است می‌فهماند که قاعده‌ای کلی است.

۱.۳ – روایت ابی بصیر

محمد بن یحیی، عن محمد بن الحسین، عن صفوان بن یحیی، عن شعیب، عن ابی بصیر، عن ابی عبد اللّه (علیه‌السّلام) قال: قطع رجل السارق بعد قطع الید، ثم لا یقطع بعد، فان عاد حبس فی السجن و انفق علیه من بیت مال المسلمین؛

[۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۲۲۳، ح۶.

[۱۲] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه (به نقل از:کافی)، ج۱۸، ص۴۹۳، ح۶.

[۱۳] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۱۰، ص۱۰۴، ح۲۱.

از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت است که فرمود: قطع پای دزد پس از قطع دستش می‌باشد و پس از قطع پا، دیگر عضوی قطع نمی‌شود. پس اگر باز دزدی کرد زندانی می‌شود و از بیت المال مسلمانان به او خرجی داده می‌شود.
مجلسی روایت را آورده و گفته است صحیح است.

[۱۴] مجلسی، محمدباقر، مرآه العقول، ج۱۳، ص۳۴۵.

۱.۴ – روایت امام صادق

و قال الصادق علیه السّلام: کان امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) اذا سرق الرجل اوّلا قطع یمینه، فان عاد قطع رجله الیسری، فان عاد ثالثه خلّده السجن و انفق علیه من بیت المال؛

[۱۵] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۶۳.

[۱۶] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه (به نقل از:من لا یحضره الفقیه)، ج۱۸، ص۴۹۳، ح۱۰.

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: اگر دزدی برای اوّلین بار دزدی کرده بود امیر المؤمنین (علیه‌السّلام) دست راستش را قطع می‌کرد اگر بار دوم دزدی می‌کرد پای چپش را قطع می‌کرد و اگر بار سوم سرقت می‌کرد او را حبس ابد می‌کرد و از بیت المال به او نفقه می‌داد.
در مقنع

[۱۷] شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، ص۴۴۵.

نیز این حدیث آمده است.

۱.۵ – روایت سماعه

حدّثنا محمد بن الحسن (رحمه‌اللّه) قال: حدّثنا محمد بن الحسن الصفّار، عن العباس بن معروف، عن علی بن مهزیار، عن الحسن بن سعید، عن عثمان بن عیسی، عن سماعه، قال: سالته عن السارق و قد قطعت یده، فقال: تقطع رجله بعد یده فان عاد حبس فی السجن و انفق علیه من بیت مال المسلمین؛

[۱۸] صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، ج۲، ص۵۳۷، ح۴.

[۱۹] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه (به نقل از:علل الشرائع)، ج۱۸، ص۴۹۶، ح۱۴.

[۲۰] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۹، ص۱۸۶، ح۱۶.

سماعه گفت: از او پرسیدم: دزدی که دستش قطع شده حکمش چیست؟ فرمود: پس از دست، پایش قطع می‌شود و اگر باز دزدی کرد زندانی می‌شود و از بیت المال مسلمانان به او نفقه داده می‌شود.

۱.۶ – روایت ابی جعفر

عن ابی جعفر (علیه‌السّلام) فی رجل اشلّ الیمین سرق، قال: تقطع یمینه شلّاء کانت او صحیحه، فان عاد فسرق قطعت رجله الیسری، فان عاد خلّد فی السجن و اجری علیه طعامه من بیت مال المسلمین یکفّ عن الناس شرّه؛

[۲۱] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۹، ص۱۸۴، ح۱۲، (به نقل از:علل الشرائع).

امام باقر (علیه‌السّلام) در مورد دزدی که دست راستش شل بود فرمود: دست راست او چه سالم باشد و چه معیوب- قطع می‌شود. پس اگر بار دیگر دزدی کند پای چپش قطع می‌شود. اگر بار سوم دزدی کند حبس ابد می‌شود و غذایش از بیت المال داده می‌شود تا مردم از شرّش خلاص شوند.

۱.۷ – روایت سکونی

عن السکونی، عن جعفر بن محمد، عن ابیه، عن علی انّه اتی بسارق فقطع یده ثم اتی به مرّه اخری فقطع رجله الیسری ثم اوتی به ثالثه، فقال: انی لاستحیی من ربّی ان لا ادع له یدا یاکل بها و یشرب بها و یستنجی بها و رجلا یمشی علیها، فجلده و استودعه السجن و انفق علیه من بیت المال.

[۲۲] عیاشی، ابوالعباس، تفسیر عیّاشی، ج۱، ص۳۱۹، ح۱۰۶.

[۲۳] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه (به نقل از:تفسیر عیّاشی)، ج۱۸، ص۴۹۶، ح۱۶.

[۲۴] بحرانی، سید‌هاشم، البرهان، ج۲، ص۲۹۶، ح۹.

[۲۵] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۹، ص۱۹۰، ح۳۰.

دزدی را نزد علی (علیه‌السّلام) آوردند دستش را قطع کرد بار دیگر آوردند پای چپش را قطع کرد بار سوم آوردند فرمود: من از پروردگارم حیا می‌کنم که دستی برای او باقی نگذارم تا با آن بخورد و بیاشامد و تطهیر کند و پایی برایش نگذارم که با آن راه برود پس تازیانه‌اش زد و به زندانش سپرد و از بیت المال به او نفقه داد.

۱.۸ – سیره امام علی

کان علی (علیه‌السّلام) اذا اتی بالسارق فی الثالثه بعد ان قطع یده و رجله فی المرّتین خلّده فی السجن و انفق علیه من فی‌ء المسلمین فان سرق فی السجن قتله؛

[۲۶] مغربی، نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۷۰، ح۱۶۷۴.

[۲۷] نوری، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:دعائم الاسلام)، ج۱۸، ص۱۲۶، ح۳.

وقتی دزدی را بار سوم نزد علی (علیه‌السّلام) می‌آوردند که در دو بار قبلی دست و پایش قطع شده بود او را حبس ابد می‌کرد و از فی‌ء مسلمانان خرج او می‌کرد و اگر در زندان دزدی می‌کرد او را می‌کشت.
قال جعفر بن محمد (علیهماالسّلام): قال ابی: و کان امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) اذا سرق السارق بعد ان یقطع یده و رجله، جلد و حبس فی السجن و انفق علیه من فی‌ء المسلمین؛

[۲۸] کوفی، محمد بن اشعث، الجعفریات، ص۱۴۱.

[۲۹] نوری، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:جعفریات)، ج۱۸، ص۱۲۵، ح۲.

امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) : پدرم فرمود: وقتی دزدی پس از قطع دست و پایش اگر دزدی می‌کرد امیر المؤمنین (علیه‌السّلام) او را تازیانه می‌زد و زندانی می‌کرد و از فی‌ء مسلمانان به او خرجی می‌داد.

۱.۹ – روایت عبدالله بن سنان

احمد بن محمد، عن عبد اللّه بن سنان، قال: سمعت ابا عبداللّه (علیه‌السّلام) فی حدیث- قال: و تقطع من السارق الرجل بعد الید، فان عاد فلا تقطع علیه، و لکن یخلد السجن، و ینفق علیه من بیت المال؛

[۳۰] اشعری، احمد بن عیسی، النوادر، ص۱۵۲، ح۳۸۹.

[۳۱] نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۱۲۶، ح۶.

عبداللّه بن سنان گفت: از امام صادق (علیه‌السّلام) شنیدم … فرمود: دزد پس از دست، پایش قطع می‌شود اگر بار سوم دزدی کرد عضوی قطع نمی‌شود، ولی حبس ابد می‌گردد و از بیت المال به او نفقه داده می‌شود.
نظر نگارنده: اصل اوّلی اقتضا می‌کند نفق زندانی در صورتی که متمکن باشد بر عهد خودش باشد یا بر عهد کسی باشد که باید نفق او را بدهد؛ مانند شوهر، پدر، جدّ پدری، پسر و مولا.
گاهی با روایت صحیح اوّلی، استدلال می‌شود که نفق زندانی بر عهد بیت المال است، ولی بر او اشکال می‌شود که احتمال دارد آن روایت مخصوص سارق باشد و به دیگر زندانیان سرایت نکند و اگر بگوییم: به دیگران سرایت می‌کند قدر متیقّن آن است که تنها شامل حبس ابدی‌ها شود نه بیشتر: – مؤیّد احتمال اختصاص حکم به سارق این است که سارق بار سوم، فردی است که دیگر قادر نیست برای معیشت خود کسب کند، بر خلاف زن مرتد و یا کسی که شخصی را نگه‌داشته تا قاتل او را بکشد یا … همچنین روایت‌های سوم و چهارم، بلکه هم روایت‌های ده‌گان مذکور بیش از این دلالت ندارند که، بیت المال متحمّل نفق دزد زندانی می‌شود امّا نسبت به دیگران احتیاج به دلیل دارد. آری، روایات دیگری در مقام است که می‌شود با آن برای موضوع استدلال کرد.

۲ – استدلال به روایات دیگر

برخی از روایات دیگر که به آن ها استدلال شده است:

۲.۱ – حدیث امام صادق

عن ابی عبد اللّه (علیه‌السّلام): من خلّد فی السجن رزق من بیت المال و لا یخلد فی السجن الّا ثلاثه: الذی یمسک علی الموت؛ و المراه ترتدّ الّا ان تتوب؛ و السارق بعد قطع الید و الرجل؛

[۳۲] مغربی، نعمان، دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۹، ح۱۹۱۷.

[۳۳] نوری، حسین، مستدرک الوسائل (به نقل از:دعائم الاسلام)، ج۱۷، ص۴۰۳.

[۳۴] نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۱۲۶، ح۴.

از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت شده: هر کس حبس ابد شود، از بیت المال ارتزاق می‌شود و فقط سه دسته حبس ابد می‌شوند: کسی که دیگری را نگه می‌دارد تا بمیرد و زنی که مرتد می‌شود مگر اینکه توبه کند و کسی که پس از قطع دست و پا باز دزدی کند.
نظر نگارنده: این روایت حکم مساله را صریحا بیان می‌کند و از نظر دارایی و ناداری و توانایی کار و ناتوانی، قیدی ندارد، ولی از نظر سند ضعیف است و دیگر اینکه اختصاص به حبس ابدی‌ها دارد و سوم اینکه مخصوص سه دسته از زندانیان است گرچه ظاهرا حصر در آن، حصر اضافی است.

۲.۲ – حدیث وهیب بن حفص

عنه [ای محمد بن الحسن الصفار] عن محمد بن الحسین بن ابی الخطّاب عن وهیب بن حفص، عن ابی عبداللّه (علیه‌السّلام) قال: سالته عن قول اللّه (عزّوجل): … و قال: انّ علیّا (علیه‌السّلام) کان یطعم من خلد فی السجن من بیت مال المسلمین؛

[۳۵] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۵۳، ح۴.

[۳۶] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه (به نقل از:تهذیب الاحکام)، ج۱۱، ص۶۹، ح۲.

[۳۷] بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، ج۱۳، ص۱۷۸، ح۱.

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: … علی (علیه‌السّلام) هر کس را که محکوم به حبس ابد بود از بیت المال مسلمانان اطعام می‌کرد.
نظر نگارنده: این روایت اختصاص به اطعام دارد مگر اینکه گفته شود اطعام همان نفقه دادن است در عین حال روایت اختصاص به محکومین به حبس ابد دارد و در مورد وثاقت «وهیب» جای بحث است.

[۳۸] ر. ک:خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۲۱۵، ش۱۳۲۳۵.

[۳۹] اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواه، ج۲، ص۳۰۳.

۲.۳ – ابو یوسف

و لم تزل الخلفاء یا امیرالمؤمنین تجری علی اهل السجون ما یقوتهم فی طعامهم و ادمهم و کسوتهم الشتاء و الصیف و اوّل من فعل ذلک علی بن ابی طالب کرّم اللّه وجهه- بالعراق، ثم فعله معاویه بالشام، ثم فعل ذلک الخلفاء من بعده؛

[۴۰] ابویوسف، قاضی، الخراج، ص۱۶۳.

ابو یوسف: ‌ای امیر مؤمنان (مقصود ابو یوسف، عمر بن عبد العزیز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.