پاورپوینت کامل حس (دائره‌المعارف‌بزرگ‌اسلامی) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حس (دائره‌المعارف‌بزرگ‌اسلامی) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حس (دائره‌المعارف‌بزرگ‌اسلامی) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حس (دائره‌المعارف‌بزرگ‌اسلامی) ۱۰۲ اسلاید در PowerPoint :

حس (دائره‌المعارف‌بزرگ‌اسلامی)

مقالات مشابه: حس (علوم دیگر).

مقالات مرتبط: حس (فلسفه).

حِـسّ، به معنی احساس، دریافتن، ادراک و تأثر، و نیز به معنی قو پذیرند اثر محسوسات است. بدین ترتیب، مقصود از حس، گاهی ادراک حسی است، و گاهی «حاسّه»، یعنی عضو یا قوه‌ای که ادراک حسی به وسیل آن صورت می‌گیرد. حس یا احساس، به معنی اصطلاحی، ادراکی است که از طریق یکی از حواس ظاهری یا باطنی حاصل می‌شود، و نیز عملی است که هر یک از آن حواس انجام می‌دهند. احساسْ نوعی ادراک، و از افعال نفس است.

فهرست مندرجات

۱ – تعریف لغوی و اصطلاحی
۲ – حس ظاهری یا بیرونی
۳ – محسوس بالذات و بالعرض
۴ – تقسیم آلات و قوای نفس انسان
۵ – عناوین بحث
۶ – ماهیت حس و محسوس و احساس
۷ – ارکان ادراک حسی
۸ – عناصر ادراک به حواس ظاهری
۹ – تقسیم محسوسات
۱۰ – حس مشترک
۱۱ – مقایسه حواس پنج‌گانه
۱۲ – قوای باطنی
۱۳ – شمار حواس یا قوای مدرکه ظاهری
۱۳.۱ – اختلاف نظرها
۱۳.۱.۱ – عملکرد اختصاصی حواس
۱۳.۱.۲ – وحدت قوه چشایی
۱۳.۱.۳ – ارتسام صور در نفس ناطقه
۱۳.۱.۴ – ضرورت وجود قوای باطنی
۱۳.۱.۵ – چگونگی ابصار و حصول رؤیت
۱۴ – ارزش و نقش ادراک حسی
۱۴.۱ – ارسطو
۱۴.۲ – ابن سینا
۱۴.۳ – شیخ اشراق
۱۴.۴ – ملاصدرا
۱۵ – فهرست منابع
۱۶ – پانویس
۱۷ – منبع

۱ – تعریف لغوی و اصطلاحی

حِـسّ، در نوشته‌های دانشمندان اسلامی، به معنی احساس، دریافتن، ادراک و تأثر، و نیز به معنی قو پذیرند اثر محسوسات.

[۱] تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۶۶۲.

[۲] تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۶۶۴.

[۳] افنان، سهیل محسن، واژه‌نام فلسفی، ص۷۲.

[۴] افنان، سهیل محسن، واژه‌نام فلسفی، ص۷۴-۷۵.

بدین ترتیب، مقصود از حس، گاهی ادراک حسی است، و گاهی «حاسّه»، یعنی عضو یا قوه‌ای که ادراک حسی به وسیل آن صورت می‌گیرد. حس یا احساس، به معنی اصطلاحی، ادراکی است که از طریق یکی از حواس ظاهری یا باطنی حاصل می‌شود، و نیز عملی است که هر یک از آن حواس انجام می‌دهند.

[۵] لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ص۱۰.

احساسْ نوعی ادراک، و از افعال نفس است.

۲ – حس ظاهری یا بیرونی

حس ظاهری یا بیرونی عبارت است از ادراک شیء جزئی حاضر نزد مُدرِک، که با اوصاف و عوارضی مانند کمّ و کیف و وضع و مکان و جز آن همراه است. بنابراین، در این گونه ادراک، ۳ چیز ضروری است: حضور شیء مادی، همراه بودن آن شیء با اَعراض تشخّص‌دهنده، و سوم جزئی بودن مُدرَک.

[۶] خواجه نصیرالدین طوسی، شرح الاشارات، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۴.

۳ – محسوس بالذات و بالعرض

محسوسات را به محسوسِ بالذات و محسوسِ بالعرض تقسیم کرده‌اند. محسوس بالذات آن است که خود مستقیماً و بی‌واسطه ادراک شود، و محسوس بالعرض محسوس به تبعیت است. مثلاً چشم نور و رنگ را بالذات حس می‌کند، اما بزرگی، شمار، وضع، شکل، حرکت، سکون، قرب و بُعد را بالعرض، یعنی به تبع نور و رنگ می‌بیند.

[۷] تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۴۸۷.

۴ – تقسیم آلات و قوای نفس انسان

از نظر ابن‌سینا، نفس ناطق انسان آلات و قوایی در اختیار دارد که با آنها افعال خود را انجام می‌دهد و به خواستهای خود تحقق می‌بخشد. این آلات و قوا، از یک لحاظ، به دو دسته تقسیم می‌شوند: قوای محرکه و قوای مدرِکه. قوای مدرکه خود بر دو قسم است: قوای مدرک خارجی و قوای مدرک باطنی. حس در معنای اولیه‌اش کار قوای مدرک خارجی است، یعنی ۵ حس بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و بساوایی که عمل هریک از آنها احساس نامیده می‌شود.

[۸] ابن‌سینا، الشفاء، نفس، ص۵۶-۵۷.

[۹] ابن‌سینا، احوال النفس، ص۱۶۱-۱۶۵.

[۱۰] شیخ اشراق، پرتونامه، فصل۴.

۵ – عناوین بحث

مباحثی را که متفکران اسلامی ــ اعم از فلاسفه و متکلمان ــ دربار حس و ادراک حسی مطرح کرده‌اند، می‌توان زیر چند عنوان گرد آورد: ماهیت و چیستیِ حس و احساس، اقسام حواس و ادراک حسی، ساختمان و نحو کارکرد هریک از حواس، ویژگیهای ادراک حسی، اهمیت و نقش حواس در روند شناخت، ارزش معرفتی ادراک حسی و خطای حواس، اختلاف نظرها و اتحاد حاس و محسوس.
زمین اصلی تحقیقات حکما و دانشمندان مسلمان دربار حس و ادراک حسی نوشته‌های ارسطو ست، و کامل‌ترین بحثها در ایـن بـاره همـان است کـه در کتـابهای ابن‌سینا ــ مخصوصاً مبـحث نفس شفا ــ مطرح شده، و سپس از سوی متفکران دیگر تکمیل گردیده است.

۶ – ماهیت حس و محسوس و احساس

احساس در کنار تخیل، توهم و تعقل یکی از ۴ قسم و یا ۴ مرتب ادراک است و به شیء جزئی مادی حاضر، یعنی شیء موجود در اینجا و اکنون، تعلق می‌گیرد. بنابراین، شرط لازم احساس، حضور ماده نزد اعضای حسی و همراه بودن آن با عوارض تشخّص‌دهنده است. در تخیلْ حضور ماده شرط نیست، اما همچنان بعضی از ویژگیهای مادی وجود دارد و مُدرَک هم جزئی است. به گفت ارسطو: «خیال با احساس مشابهت دارد، جز اینکه عاری از ماده است (یعنی به هیچ شیء مادی که اکنون در مقابل ما حاضر باشد، مرتبط و مقید نیست)».

[۱۱] ارسطو، دربار نفس، کتاب۳، ص۲۵۳.

در مرتب بعد، توهم عبارت است از ادراک معانی جزئی متعلق به محسوسات یا منتزع از محسوسات، و در مرتب چهارم، یعنی تعقل، ماهیت مجرد از هم عوارض و لواحق مادی به ادراک درمی‌آید.

[۱۲] ابن‌سینا، الشفاء، نفس، ص۶۲-۷۱.

[۱۳] ابن‌سینا، النجاه، ص۳۴۴-۳۴۹.

[۱۴] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، ص۸۴-۸۵.

[۱۵] تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۶۶۲.

۷ – ارکان ادراک حسی

ادراک حسی دارای ۳ رکن است: یکی امر محسوس، دیگری حاسّ یا قو حس‌کننده، و سوم احساس یعنی عمل عضو و قو حسی یا تأثر آن از شیء محسوس. به بیان ابن‌سینا، در احساس صورت محسوسات از خارج وارد نفس می‌شود،

[۱۶] ابن‌سینا، التعلیقات، ص۱۶۶.

و ادراک حسی انتقاشِ (نقش بستنِ) صورت محسوس است در حس.

[۱۷] ابن‌سینا، التعلیقات، ص۱۹۲.

کار حواس پنج‌گانه حصول صورت محسوسات در آنها ست. به عبارت دیگر، محسوس همان چیزی است که صورتش به آلت حسی داده می‌شود و در آن نقش می‌بندد و بدین ترتیب، قو حاسه آن را ادراک می‌کند.

[۱۸] ابن‌سینا، النجاه، ص۳۲۳.

تعریف و توضیح ابن‌سینا همان سخن ارسطو ست که می‌گوید: «احساسْ پذیرند صور حسی بدون ماد آنها ست، همان طور که موم نقش نگین را بدون آهن یا زر به خود می‌گیرد».

[۱۹] ارسطو، دربار نفس، کتاب۲، ص۱۷۰.

۸ – عناصر ادراک به حواس ظاهری

در ادراک به حواس ظاهری، ۴ عنصر وجود دارد: ۱. محسوس خارجی که در عضو حسی تأثیر می‌کند؛ ۲. انفعال یا تأثر عضو حسی از محسوس؛ ۳. واسطه‌ای که موجب تأثیر محسوس در عضو حسی می‌شود ــ این واسطه گاهی هوا و نور، و گاهی نیز آب (مایع) است ــ به‌جز در قو لامسه که با ملموس تماس مستقیم و بی‌واسطه دارد؛

[۲۰] ارسطو، دربار نفس، کتاب۲، ص۵۲.

۴. احساس لذت و الم، چون به گفت ارسطو «هر جا که احساس باشد، الم و لذت نیز هست».

[۲۱] ارسطو، دربار نفس، کتاب۲، ص۸۹.

وقتی حسْ کیفیتی ملایم و سازگار با طبع را حاصل کند، لذتی دست می‌دهد، و آن‌گاه که حسْ کیفیتی منافر و ناسازگار با طبع را پذیرا شود، دچار الم می‌شود.

[۲۲] خواجه نصیرالدین طوسی، شرح الاشارات، ج۳، ص۳۳۹.

۹ – تقسیم محسوسات

ابن‌سینا محسوسات مُدرَک بالذات را بر دو قسم تقسیم کرده ـ است: محسوسات مختص یک حاسه، مانند رنگ برای چشم و صوت برای گوش، و محسوسات مشترک میان چند حس، مانند شکل، بزرگی، حرکت و سکون. محسوسات مختص به یک حس بر دو دسته‌اند: محسوسات بسیط اولیه، و محسوسات مرکب. محسوسات بسیط مربوط به قو لامسه ۴ جفت است: گرمی و سردی، خشکی و تری، زبری و همواری، و سختی و نرمی (= حرارت و برودت، رطوبت و یبوست، خشونت و ملوست، صلابت و لینت). اما ۴ حس دیگر هرکدام یک جفت محسوس بسیط دارند: برای بویایی بوی خوش و گند، برای چشایی طعم شیرین و تلخ، برای شنوایی صدای زیر و بم یا ثقیل و حاد، و برای بینایی رنگ سیاه و سفید. بقی محسوسات از این بسایط ترکیب می‌شوند و حد واسط جفتهای مذکورند، مانند خاکستری که میان سفید و سیاه است، و یا ولرم که متوسط گرم و سرد است.

[۲۳] ابن‌سینا، احوال النفس، ص۱۶۳.

۱۰ – حس مشترک

ابن‌سینا یادآور می‌شود که صورتهای حسی پس از احساس ـ شدن به وسیل قوای حسی، به حس مشترک یا بنطاسیا، یعنی قو تمرکز بخش احساسها، داده می‌شوند و ادراک حسی در واقع عمل حس مشترک است.

[۲۴] ابن‌سینا، الشفاء، نفس، ص۶۰.

[۲۵] شیخ اشراق، حکمه الاشراق، ص۲۱۳.

پیش از ابن‌سینا، نویسندگان رسائل اخوان الصفا از زاوی دیگری به این مطلب نگریسته بودند. به نظر ایشان، حواس پنج‌گان ظاهری همگی قوای حاس واحدی‌اند که حس مشترک نامیده می‌شود. محسوسات عبارت‌اند از اشیاء مدرَک به حواس، و مدرک به حواس همان اعراض حالّ در اجسام طبیعی، تأثیرگذار در حواس و تغییردهند کیفیت مزاج حواس (حالت اعتدال طبیعی هر حس) است. در احساس، مزاج حواس در نتیج مباشرت و تماس محسوس با آن تغییر می‌کند، و این با شعور و آگاهی قوای حاسه به آن تغییرات همراه است.

[۲۶] رسائل اخوان الصفا، ج۲، ص۴۰۱-۴۰۲.

توضیح مطلب این است که مزاج بدن حیوان در بیشتر اوقات، درجه‌ای معین از حرارت و برودت دارد. وقتی جسم دیگری با آن تماس پیدا کند، حرارت و برودت آن جسم از حرارت و برودت طبیعی بدن حیوان یا بیشتر است، یا کمتر، و یا مساوی. اگر بیشتر یا کمتر باشد، قو لامسه این تغییر و استحاله را حس می‌کند و خبـر آن را به حس مشترک ــ که در قسمت مقدم مغز واقع شده و به منزل حوضی است که از ۵ راه آب به آن می‌ریزد ــ می‌رساند. اما اگر مساوی با حرارت و برودت مزاج بدن باشد، در این صورت چیزی تغییر نمی‌کند و تأثیری حاصل نمی‌شود. در بقی حواس هم وضع بر همین منوال است.

[۲۷] رسائل اخوان الصفا، ج۲، ص۴۰۳.

مطابق تقسیم‌بندی اخوان الصفا، محسوسات ۵ جنس‌اند و هر کدام انواعی دارند، از جمله جنس اصوات که مربوط به قو شنوایی است و مدرکات آن بر دو نوع است: اصوات حیوانی و غیرحیوانی. غیرحیوانی به دو نوع طبیعی و آلی تقسیم می‌شود. صوت حیوانی نیز دو قسم دارد: منطقی (زبانی) و غیرمنطقی. منطقی شامل دو قسم است: دالّ و غیر دالّ، یعنی صداهای معنی‌دار و بی‌معنی.

[۲۸] رسائل اخوان الصفا، ج۲، ص۴۰۲.

چنان‌که دیده می‌شود، تقسیم مدرکات سمعی حیوانی به دال و غیردال همان است که غالباً در مبحث دلالت الفاظ بر معانی، در علم منطق و اصول فقه، مطرح می‌شود.

۱۱ – مقایسه حواس پنج‌گانه

به عقید گروهی از متفکران، هرچند محسوسات بصری از دیگر محسوسات شریف‌تر و گرانمایه‌ترند، ولی ادراک لمسی برای زندگی حیوان مهم‌تر و لازم‌تر است، زیرا به وسیل همین قوه است که موجود زنده اعتدال مزاجی خود را می‌یابد و از خطرات و ناملایمات احتراز می‌کند. به همین جهت، این قوه در سراسر بدن حیوان پراکنده و گسترده است و به عضوی و یا قسمتی از پوست منحصر نمی‌شود، هرچند در بعضی از اعضا نیرومندتر و در بعضی دیگر ضعیف‌تر است، چنان‌که در کف دست و در انگشتان نیروی بیشتری دارد.

[۲۹] ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ص۲۳۵-۲۳۶.

[۳۰] ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ترجم حسینی اردکانی، ص۲۷۹-۲۸۰.

[۳۱] ابن‌سینا، الشفاء، نفس، ص۵۹.

پس از قو لامسه، قو چشایی اهمیت بیشتری دارد. این دو قوه از لوازم ضروری زندگی حیوان‌اند، زیرا دفع ضرر و جلب منفعت که لازم زنده ماندن حیوان است، بدین دو قوه میسر می‌شود، و چه‌بسا حیواناتی از ۳ قو دیگر بی‌بهره باشند.

[۳۲] ابن‌سینا، النجاه، ص۳۳۰.

به عقید سهروردی، هرچند دیدنیها و قو ادراک آنها اشرف است، ولی مسموعات به جهت لطافت بر مبصرات برتری دارند، زیرا خاصیت قو شنوایی این است که آوازها و صداهای موسیقی را که لذت‌بخش و طرب‌انگیزند، درک می‌کند و جان آدمی را متوجه وطن اصلی خود (عالم معنی) می‌سازد و آن را از عالم جسمانی ظلمانی به سوی امور متعالی و جهان روحانی نورانی سوق می‌دهد و از کمال حسی به کمال معنوی و عقلی می‌رساند، و به همین جهت حکمای پیشین عنایتی خاص به موسیقی داشته‌اند.

[۳۳] شیخ اشراق، حکمه الاشراق، ص۲۰۳-۲۰۴.

۱۲ – قوای باطنی

فلاسف اسلامی واژ حس را افزون بر حواس پنج‌گان ظاهری، بر ۵ قو باطنی، یعنی حس مشترک، خیال، وهم، حافظه و متصرفه نیز اطلاق کرده، و از قوای مذکور به حواس باطنی تعبیر نموده‌اند.

[۳۴] شیخ اشراق، پرتونامه، ۲۶-۳۱.

[۳۵] ابن‌سینا، الشفاء، نفس، مقال۲، فصلهای۱-۳.

[۳۶] ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، نمط۳، فصل۹.

بعضی از متکلمان این کاربرد را خالی از مسامحه ندانسته و بر آن خرده گرفته‌اند، به این دلیل که عمل قوای حافظه و وهم و خیال و متصرفه، حس و احساس در معنای دقیق و صحیح این کلمات نیست، بلکه کار قوای مذکور فقط نگهداری صور محسوس و انتزاع معانی جزئی و ترکیب آن صور با یکدیگر است و هیچ‌یـک از آنهـا عملـی بـه عنوان ادراک حسی ــ یعنی انطباع صور اشیاء در نفس یا در قوای نفس ــ انجام نمی‌دهند. نهایت این است که می‌توان گفت قوای باطنی فقط معین و یاریگر در روند ادراک‌اند. به گفت برخی از متکلمان، حواس پنج‌گان باطنی از ساخته‌های فلاسفه است و تعریف آنان از قو مدرکه جامع نیست، زیرا خیال و ذاکره و متصرفه از این تعریف بیرون‌اند؛ آنها قو مدرکه نیستند، بلکه معین ادراک‌اند و بس.
حکما در پاسخ این اعتراض گفته‌اند که مراد از قو مدرکه چیزی است که ادراک را به وجود می‌آورد، خواه بالذات و بلاواسطه باشد، و خواه با واسطه و به عنوان معین و یاریگر؛ و بدین ترتیب، واژ حس را می‌توان بر قوای باطنی اطلاق کرد. مقصود از حس قوه‌ای است که ادراک به واسط آن امکان‌پذیر می‌شود، اعم از اینکه خودش مدرِک باشد، یا معین در ادراک.

[۳۷] تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۶۶۲-۶۶۳.

از میان متکلمان، کسانی که تمایل فلسفی داشته‌اند، نظر فلاسفه را در این باره بازگو کرده‌اند، چنان‌که نصیرالدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد از انواع قوای باطنی سخن گفته است.

[۳۸] علامه حلی، حسن، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۱۹۸-۲۰۰.

۱۳ – شمار حواس یا قوای مدرکه ظاهری

حکما و متکلمان اسلامی شمار قوای مدرک ظاهری را گاهی ۵ و گاهی ۸ دانسته‌اند،

[۳۹] ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ص۲۳۵.

[۴۰] ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ترجم حسینی اردکانی، ص۲۷۹.

[۴۱] ابن‌سینا، النجاه، ص۳۲۱.

و یادآور شده‌اند که انحصار شمار حواس در ۵ یا ۸ نه حصر عقلی، بلکه به این جهت است که اهل زبان و لغت غیر از این مشاعر حواس دیگری را نشناخته‌اند. اما اختلاف در عدد قوای حسی ناشی از این بوده است که برخی خود لامسه را ۴ نوع به شمار آورده‌اند. ابن‌سینا در این باره می‌گوید که به عقید جمعی از فلاسفه، قو لامسه در حکم جنسی است که ۴ نوع قوه یا بیشتر را ــ که در پـوست بدن پراکنده‌اند ــ شامل می‌شود: یکی نیرویی که در تضاد میان سرد و گرم حکم می‌دهد؛ دوم قوه‌ای که مربوط به درک تضاد میان خشک و تر است؛ سوم قو حاکم در تضاد میان سخت و سست است؛ و چهارم قوه‌ای که تضاد میان نرم و زبر را تمیز می‌دهد. از آنجا که این قوای چهارگانه در عضو واحدی (= پوست) پراکنده‌اند و مکانشان یکی است، چنین پنداشته می‌شود که هم اینها یک قوه‌اند.

[۴۲] ابن‌سینا، النجاه، ص۳۲۲-۳۲۳.

[۴۳] ابن‌سینا، الشفاء، نفس، مقال۱، فصل۵.

[۴۴] ابن‌سینا، احوال النفس، ص۵۹-۶۰.

[۴۵] ملاصدرا، الاسفار الاربعه، ج۸، ص۵۵-۵۶.

۱۳.۱ – اختلاف نظرها

در زمینه چگونگی کارکرد و گستردگی حواس پنجگانه بین دانشمندن نظریه‌های مختلفی مطرح شده است، که به مهمترین آنها اشاره می‌شود:

۱۳.۱.۱ – عملکرد اختصاصی حواس

آیا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.