پاورپوینت کامل حرف (فقه) ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حرف (فقه) ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حرف (فقه) ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حرف (فقه) ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل حرف (فقه) ۵۲ اسلاید در PowerPoint

مقالات مشابه: حرف (علوم دیگر).

حرف، به معنای حرف الفبا، واژه وبه هر یک از نشانه‌هاى نوشتارى و همچنین به سخن نیز حرف گفته می شود؛از آن در بابهاى طهارت، صلات و دیات سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ – معنی و ریشه
۱.۱ – لسان باستان
۱.۱.۱ – به معنی حد
۱.۲ – لسان نحوی
۲ – دامنه مفهوم حرف
۳ – تعداد حروف
۴ – معانی حروف
۴.۱ – قرائت قرآنی
۵ – احکام شرعی حرف
۵.۱ – مس حروف قرآن
۵.۲ – تلفظ
۵.۳ – تکلم در نماز
۶ – دیه قطع زبان
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع

۱ – معنی و ریشه

ابن‌جِنّی،

[۱] ابن‌جِنّی، سِرُّ صناعه الإَعراب، ج۱، ص۲۵، چاپ احمد فرید احمد، قاهره، بی‌تا.

در بررسی ریشه و اشتقاق این کلمه، معنای اصلی «حَدّ» را برای آن یافته و در تعریف حروف هجاء نیز گفته است که حرف، حدّ مُنْقَطَع صوت است.

[۲] ابن‌جِنّی، سِرُّ صناعه الإَعراب، ج۱، ص۲۶، چاپ احمد فرید احمد، قاهره، بی‌تا.

این توضیحِ ابن‌جنّی مفهوم «مَقطَع» را برای نخستین‌بار به میان می‌آورد که جزئی است از نظامی که مدت مدیدی پس از او ساخته و پرداخته شد، ولی به سبب استعمال واژه «حدّ» مهم است.
لسان‌العرب حاوی مقاله مفصّلی درباره حرف است و ابن‌منظور

[۳] ابن‌منظور، ج۹، ص۴۱ـ۴۲.

معنای «طرف و جانب» را در آن به عنوان معنای آغازین حرف ذکر کرده و نامِ «حرف» را در مورد حروف الفبا از این معنای اولیه مشتق دانسته است.
ابن‌هشام

[۴] ابن‌هشام، شرح شُذور الذّهب فی معرفه کلام‌العرب، ص۱۴، چاپ محمد محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، بی‌تا.

فقط «طَرَف‌الشیء» را ذکر کرده است.

۱.۱ – لسان باستان

در زبانهای سامی باستان، «حرف» عربی به معنای «طرف، جانب» با واژه‌های سریانی herpa و harpa به معنای «لبه، نُک (چیزی)» مربوط است.
این ارتباط در عبری دورتر است.
کلمه مربوط عبری، herpa است به معنای «سخن سختِ پرخاش‌آمیز، ناسزاگویی» که می‌توان آن را به معنای «کلمات تند و نیش‌دار» هم تعبیر کرد.
سیبویه

[۵] عمروبن عثمان سیبویه، کتاب سیبویه، ج۱، ص۱۲، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۶، چاپ افست بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

کتاب خود را با تقسیم کلمات به سه بخش کلی اسم، فعل و حرف آغاز کرده، و حرف را کلماتی دانسته است که نه اسم‌اند نه فعل.
این تقسیم سه بخشی از منطق ارسطویی به صاحب‌نظران زبان عربی رسیده است.

۱.۱.۱ – به معنی حد

پراتوریوس حرف را به اصطلاح یونانی horos، که در منطق ارسطویی به کار رفته، ربط داده است.
برافمان نظر پراتوریوس را پذیرفته و انتقاد وایس از آن را رد کرده است.
horos نیز در اصل به معنای «حدّ» بوده و سپس معانی دیگری از آن مشتق شده است، از جمله «تحدید معنای یک واژه» که سپس معنای «تعریف» از آن پدید آمده است.
در عربی اصطلاحِ «حدّ» همین مسیر معنایی را پیموده است؛ اما حرف سه معنای مشتق دارد: در سه معنی به کار رفته است: کلمه، حرف الفبا، و آنچه غیر از اسم و فعل باشد.
تبیین فرایندهای اشتقاق این معانی دشوار است، زیرا از سویی، اگر یونانی بر تحول معانی یک اصطلاح عربی (یعنی حرف) تأثیر کرده، که معنای اولیه آن مطابق با معنای اصطلاح یونانی (یعنی horos) بوده؛ از سوی دیگر محیط فکری کاملاً متفاوتی برای امکانات اشتقاق معنایی در جهان عرب وجود داشته است.
شاید بتوان تحول مذکور را چنین توضیح داد: از «حرف» به معنای «جانب، طَرَف»

[۶] ابن‌منظور، ج۹، ص۴۱.

یا «حدّ»،

[۷] ابن‌جِنّی، سِرُّ صناعه الإَعراب، ج۱، ص۲۵، چاپ احمد فرید احمد، قاهره، بی‌تا.

ممکن است معنای «کلمه» مشتق شده باشد، سپس تحلیلی بسیار ساده از سازه‌های آوایی این واژه کافی بوده است که نخستین متخصصان زبان عربی واژه‌ای را آهسته تلفظ کرده آن را به آنچه ما سیلاب می‌گوییم تقسیم کرده و در آنجا «حدودی»، یعنی «حروفی»، یافته باشند.
واکه کوتاه (ــَـ) مشکلی برای آنان ایجاد نمی‌کرد، زیرا به نظر آنان هیچ استقلالی از خود نداشت و فقط نوعی عَرَض برای عنصر ثابت بود.
بدین‌سان مفهوم «حرفِ» حروفِ هجاء شکل گرفت.
سرانجام، در آنچه نه اسم بود نه فعل می‌شد به آسانی دریافت که بسیاری از این واحدهای زبانی و برخی از معمول‌ترین آن‌ها حاوی فقط یک حرف است.
در اینجا کافی است به حروف عطف بسیار مستعملِ وَ، ف َ، حروفِ جرّ ب ِ، ل ِ، و حرفِ اَ پرسشی بیندیشیم یا به «حروفی» که فقط یک «حرف صحیح» دارند، یعنی لا و ما (حروف نفی)، فی (حرف جرّ)، یا (حرف ندا)، یا دو «حرف صحیح» یعنی مِن، عَن و غیره.
اینها همه «مَبنی» (= غیرمُعْرَب) اند.
این بود گروه «حرف» (در برابر اسم و فعل).

۱.۲ – لسان نحوی

نحویان زبان عربی کوشیدند تعریف دقیقی برای «حرف» به معنای نوع سوم از تقسیم سه‌ ‌گانه کلمات که در الکتاب سیبویه آمده بود، بیابند و دامنه شمول آن را معین کنند.
در اثری به قدمتِ الجُمَل (فی‌النحو) زَجّاجی

[۸] عبدالرحمان‌بن اسحاق زجّاجی، الجمل فی النحو، ج۱، ص۱، چاپ علی توفیق‌الحمد، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

تعریف دیگری یافته می‌شود که بعداً نحویان بزرگ آن را پذیرفتند.

[۹] محمودبن عمر زمخشری، کتاب المفصّل فی النحو، ج۱، ص۱۳۰، چاپ ی پ بروخ، اسلو ۱۸۷۹.

و حتی در کتابهای جدید صرف و نحو بدون تغییر اساسی پذیرفته شد.

[۱۰] جبرائیل اِدّه، کتاب القواعد الجلیه فی علم العربیه، ج۱، ص۱۳۸، قسم ۱، بیروت ۱۸۹۹).

آن تعریف این بود که «الحرفُ ما دَلَّ علی مَعنیً فی غَیرِه» (حرف آن است که دلالت کند بر معنایی در چیزی دیگر).
یعنی «حرف» نمی‌تواند از این «غیره» (یعنی اسم، فعل یا ضمیر) بی‌نیاز باشد، و معنایی را به این «غیره» می‌افزاید؛ ازاین‌رو، این حروف را «حروف‌المَعانی» هم نامیده‌اند.

[۱۱] عبدالرحمان‌بن اسحاق زجّاجی، الایضاح فی علل النحو، ج۱، ص۵۴، چاپ مازن مبارک، بی‌جا: دارالنفائس، بی‌تا، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.

[۱۲] ابن‌یعیش، شرح المفصّل، ج۸، ص۲ـ۵، بیروت: عالم‌الکتب، بی‌تا.

[۱۳] محمدبن حسن رضی‌الدین استرآبادی، شرح الرضی علی الکافیه، ج ۴، ص ۲۵۹، چاپ یوسف حسن عمر، بی‌جا: جامعه قاریونس، ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.

[۱۴] محمدبن حسن رضی‌الدین استرآبادی، شرح الرضی علی الکافیه، ج۱، ص۳۰، چاپ یوسف حسن عمر، بی‌جا: جامعه قاریونس، ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.

با چنین تعریفی، «حرف» را (در انگلیسی) معمولاً به “Particle” (ادات) ترجمه می‌کنند.

۲ – دامنه مفهوم حرف

ولی تا کجا می‌شد این مفهوم «حرف» را گسترش داد؟ البته بسیاری از «اَدَوات» (جمعِ اَدات؛ این اصطلاح را فَرّاء

[۱۵] یحیی‌بن زیاد فَرّاء، معانی‌القرآن، ج۱، ص۵۲، ج ۱، چاپ احمدیوسف نجاتی و محمدعلی نجار، مصر ۱۹۵۵، چاپ افست تهران، بی‌تا).

به کاربرده است) خودبه‌خود مشمول این تعریف می‌شدند، اما برخی موارد دیگر به این آشکاری نبودند.
مثلا ابن‌سَرّاج ، عسی و لَیسَ را «حرف» می‌دانست؛ ثَعْلَب در مورد اول با او موافق بود، و ابوعلی فارِسی در مورد دوم

[۱۶] عبدالرحمان‌بن ابی‌بکر سیوطی، کتاب همع‌الهوامع: شرح جمع الجوامع، ج۱، ص۱۰، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، بی‌تا، چاپ افست قم ۱۴۰۵.

زجّاجی

[۱۷] عبدالرحمان‌بن اسحاق زجّاجی، الجمل فی النحو، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، چاپ علی توفیق‌الحمد، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

کانَ و اَخوات (نظایر) آن را جزو حروف می‌شمرد؛ سیوطی

[۱۸] عبدالرحمان‌بن ابی‌بکر سیوطی، کتاب همع‌الهوامع: شرح جمع الجوامع، ج۱، ص۱۰، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، بیروت، بی‌تا، چاپ افست قم ۱۴۰۵.

این مسئله را بررسی کرد و نظر عمومی را که اینها فعل‌اند تأیید نمود.
زمخشری

[۱۹] محمودبن عمر زمخشری، کتاب المفصّل فی النحو، ج۱، ص۱۳۰ـ۱۵۸، چاپ ی پ بروخ، اسلو ۱۸۷۹.

و ابن‌یعیش

[۲۰] ابن‌یعیش، شرح المفصّل، ج۸، ص۲ـ۱۵۸، بیروت: عالم‌الکتب، بی‌تا.

[۲۱] ابن‌یعیش، شرح المفصّل، ج۹، ص۲ـ۵۳، بیروت: عالم‌الکتب، بی‌تا.

همه «حروف» مختلف را آورده و، برحسب کاربرد صرفی و نحوی آنها، گروه‌بندی کرده‌اند، مثلا حروف عطف، حروف نفی (حروف تنبیه، حروف استفهام، حروف شرط).
اِدّه

[۲۲] جبرائیل اِدّه، کتاب القواعد الجلیه فی علم العربیه، ج۱، ص۱۳۸ـ۱۴۳، قسم ۱، بیروت ۱۸۹۹).

نیز همین کار را کرده است، ولی مختصرتر.
در کتابهای صرف و نحو اروپایی این «حروف» را جزو اَدوات می‌آورند، ولی بدو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.