پاورپوینت کامل حدس (فلسفه) ۹۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حدس (فلسفه) ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حدس (فلسفه) ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حدس (فلسفه) ۹۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل حدس (فلسفه) ۹۶ اسلاید در PowerPoint

دیگر کاربردها: حدس (علوم دیگر).

حَدْس، اصطلاحی در فلسفه و منطق که بر نوعی معرفت مستقیم غیر حسی و غیر استدلالی اطلاق شده است. در منطق اسلامی، قضایای مبتنی بر حدس یکی از اقسام قضایای یقینی، یعنی بدیهیات به معنای اعم شمرده شده‌اند. جایگاه بحث از حدسیات، باب برهان و مبحث مواد قیاس‌های علمی است، چنان‌که ارسطو هم در «تحلیلهای دومین» از قو حدس سخن گفته است. اما تقسیم‌بندی قضایای یقینی، و به تبع آن پرداختن به گزاره‌های حدسی، از ابتکارات ابن‌سینا ست و منطق‌دانان پس از او از کلیت آن پیروی کرده‌اند. ابن‌سینا با این مبنای کلی که مجهولات از راه حد وسط بر ما معلوم می‌شوند، و نتیج دو طریق کاملاً متمایز حدس و تعقل بر یکدیگر منطبق می‌شوند، در نتیجه حدس با اصابت به حد وسط، عامل ربط دو امر را مستقیماً به ذهن می‌رساند و این همان چیزی است که ذهن عادی با دنبال کردن مسیر استدلال هم می‌تواند به آن دست پیدا کند. حدس کیفیتی است با درجات مختلف، به معنی آمادگی عقل مادی برای شکل دادن تصورات و دانستنِ از پیش خود؛ و به همین معنا بحث حدس در باب نبوت و وحی و الهام و مکاشفات راه پیدا می‌کند.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اصطلاح
۲ – ارسطو
۲.۱ – ترجمه لغوی
۲.۲ – حکمت عملی
۲.۳ – حدس جزیی و کلی
۲.۳.۱ – ملکه شناخت مبادی
۲.۳.۲ – کشف اصول کلی
۳ – ابن‌سینا
۳.۱ – حصول صورت‌های معقول
۳.۲ – شناخت غیرحسی و غیراستدلالی
۳.۳ – دستیابی به حد وسط
۳.۴ – فراگیری حدسی علم
۳.۵ – عقل قدسی
۳.۶ – دریافت از عقل فعال
۴ – شیخ اشراق
۵ – حدسیات
۵.۱ – در شمار یقینیات
۵.۲ – ملحق به مجربات
۵.۳ – در ذیل بدیهیات
۵.۴ – فرق حدس و تجربه
۵.۵ – مجربات و متواترات ذیل حدسیات
۵.۶ – ابن‌تیمیه
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع

۱ – معرفی اصطلاح

واژ حدس در تداول عام بر حالتی ذهنی دلالت می‌کند که در آن چیزی از قبیل رابط میان دو رویداد خاص بی‌درنگ به ذهن متبادر می‌شود، اما این نوع رهیابی ذهنی که غالباً کیفیتی فردی و نشانه‌ای از تیزهوشی دانسته می‌شود، صرفاً وجهی از مفهوم گسترده‌تر واژ «حدس» در اصطلاح فلسف اسلامی است که با کاربرد کنونی آن در زبان عربی

[۱] کتوره، جورج، «حدس»، الموسوعه الفلسفیه العربیه، ص۳۵۸-۳۵۹.

نیز مناسبت دارد. در فارسی امروز، ظاهراً از رهگذر ترجم متون فلسفی جدید، واژ «شهود» برای آن معنی عام‌تر متداول شده است، در حالی که شهود در اصطلاح قدیم، صرفاً در معنی عرفانی کشف یا مشاهده به کار می‌رفته است.

۲ – ارسطو

بحثی که در فلسفه و منطق اسلامی دربار حدس و گزاره‌های مبتنی بر حدس مطرح شده، در اساس، برگرفته از ارسطو ست. وی در چند جا از معرفت موسوم به شهودی سخن گفته است. از جمله قسمتی از فصل پایانی کتاب اول «تحلیلهای دومین»

[۲] .گ ۸۹ b، سطرهای۱۰-۲۰ ،Aristotle، Analytica Posteriora

که به حدس اختصاص دارد. در آنجا معنای مورد نظر ارسطو نوعی قوه و قابلیت برای یافتن حدّ وسط یا کشف رابط سببی و استنتاجی در کوتاه‌ترین زمان است. مثال اوّلی که او می‌آورد، این است که ناظری با دیدن اینکه نیم روشن ماه همواره به سمت خورشید است، بی‌درنگ دریابد که ماه روشنی‌اش را از خورشید می‌گیرد. مطابق زبان نمادینی که خود او به کار برده، اگر روی روشن به سوی خورشید داشتن با «الف» نشان داده شود، و نیز روشنی گرفتن از خورشید با «ب»، و ماه با «ج»، در این صورت، نتیج حدس از یک سو این است که ب به ج نسبت داده می‌شود و از سوی دیگر ارتباطی میان الف و ب متصور است. بدین‌گونه، تبیین الف برای ج از طریق پی بردنِ بی‌تأمل به حد وسط ب، یعنی همان علت پدیده، میسر است. دو مثال دیگر و ملموس‌تر ارسطو این است که وقتی کسی را در حال سخن گفتن با شخص ثروتمندی ببینند، از روی حدس حکم می‌کنند که انگیز این کار وام گرفتن از او ست، یا از اینکه دو نفر با شخص واحدی دشمنی دارند، حدس زده می‌شود که میان آن دو نوعی دوستی برقرار است.

۲.۱ – ترجمه لغوی

واژه‌ای که ارسطو در این معنیِ خاص به کار می‌برد، اَگخینویا ست که آن را در برخی ترجمه‌های همین فصل به کلماتی معادل تیزهوشی یا سرعت انتقال ترجمه کرده‌اند

[۳] .P51 ،Barnes، J.، Aristotle’s Posterior Analytics

[۴] ادیب سلطانی، میر شمس‌الدین، منطق‌ ارسطو (اُرگانون)، ص۵۴۱.

، چنان‌که در ترجم عربی متّی بن یونس به «ذکاء» برگردانده شده، و از آنجا به متون قدیم راه یافته است

[۵] ابن‌ زرعه، عیسى، منطق، ص۲۶۷.

[۶] فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، ص۶۱.

. در عین حال، ارسطو در تعریف اگخینویا، آن را با داشتن نوعی شمّ خاص برای «اصابت» یا به هدف زدن (به یونانی: اوستوخیا) پیوند می‌دهد. بدین‌گونه، تعبیر «حُسن حدس» که در همان فقره از ترجم عربی به کار رفته، با توجه به دو معنی لغوی نهفته در آن، یعنی به هدف زدن و سرعت سیر، مقصود ارسطو را با دقت بیشتری می‌رساند

[۷] ازهری، محمد، تهذیب اللغه، ج۴، ص۱۶۵.

[۸] فارابی، ابونصر، فصول منتزعه، ص۶۱.

.

۲.۲ – حکمت عملی

ارسطو در حکمت عملی نیز جایی برای این نوع معرفت قائل شده است. در «اخلاق نیکُماخُس»

[۹] .گ ۱۱۴۲ b، سطر۵ ،Aristotle، Ethica Nichomachea

در بیان فضلیت حسن تدبیر و تمایزش با حدس گفته می‌شود که حدس نوعی تخمین درست یا اصابت ذهن به واقع است، کیفیتی که برخلاف تدبیر و تأمل، بی‌درنگ رخ می‌دهد. در رسال اخلاقی دیگری با منشأ یونانی

[۱۰] «مقاله فی المدخل الى علم الاخلاق»، ضمیم الاخلاق، ص۴۰۷.

، حدس (در متن: ذکاء) نوعی استعداد و از اقسام فضلیت حکمت به شمار رفته، و به سرعت و سهولت استنتاج قیاسی تعریف شده است. چنان‌که از مثالهای متنوع ارسطو در «تحلیلهای دومین» و شرح توماس آکویناس

[۱۱] .lib.1 l.44 n.12 ،Aquinas، Th.، Commentary on the Posterior Analytics، tr. F. R. Larcher

برمی‌آید، وی به کارکردهای حدس در انواع مختلف معرفت توجه داشته است.

۲.۳ – حدس جزیی و کلی

در دو موضعی که ارسطو اصطلاح اگخینویا را به کار می‌برد، بحث او ظاهراً ناظر به کشف روابط امور جزئی است. بااین‌همه، در نظر ارسطو، معرفت مستقیم به خود کلیات هم نیازمند کارکردی از ذهن است که مای دستیابی بی‌تأمل به حد وسط می‌شود و ازاین‌حیث، با حدسِ به معنای اعم، یعنی معرفت شهودی، نسبتی دارد. در معرفت علمی، که بنیاد آن بر استدلال برهانی است، پیگیری زنجیر استنتاجها در نهایت ما را به اصول بدیهی اولیه‌ای می‌رساند که خود آنها بر هیچ اصل بنیادی‌تری متکی نیستند. علاوه بر این مبادی گزاره‌ای، مفاهیم کلی مانند گونه‌های موجودات در عین اینکه بر افراد جزئی اطلاق‌پذیرند، خود سرچشم عالی‌تری غیر از ادراکهای حسی و قیاسی دارند. آن قو شناخت بی‌واسطه‌ای که مبادی اثبات‌ناپذیر تصوری و تصدیقی را در اختیار می‌گذارد، به گفت ارسطو، نوس یعنی عقل شهودی است که اسحاق بن حنین از آن به «عقل عیانی» تعبیرکرده است

[۱۲] .کتابI، گ ۸۵ a، سطر۱، ،Aristotle، Analytica Posteriora

[۱۳] .کتابII، فصل۱۹ ،Aristotle، Analytica Posteriora

[۱۴] ارسطو، الاخلاق، ترجم اسحاق بن حنین، ص۲۲۵.

.

۲.۳.۱ – ملکه شناخت مبادی

به بیان ارسطو، ملک شناخت مبادی، نه فطری است و نه استنتاجی، بلکه قوه‌ای است که با ادراکهای متوالی حسی به فعلیت درمی‌آید. وی از نقشی که تجربه در این کیفیت ذهنی ایفا می‌کند، به استقرا تعبیر کرده است، البته به معنایی غیر از استقرای مصطلح که به دو نوع تام و ناقص تقسیم می‌شود. این پیشرفت ناخودآگاه ذهن به وضعی می‌ماند که از لشکر پراکنده‌شده‌ای یک تن بایستد و فرد دیگری به دنبال او، و افراد دیگر به همین گونه، تا آنکه نظم نخستین دوباره برقرار شود

[۱۵] .گ ۱۰۰ a، سطر Aristotle، Analytica Posteriora، ۱۲

[۱۶] .گ ۱۰۰ b، سطر Aristotle، Analytica Posteriora، ۵

. در تفسیرهای جدیدتر از فلسف ارسطو، به جای تأکید برخودبنیادبودنِ معرفت شهودی، به این نکته توجه شده است که بدیهیات اولیه، قابلیت بی‌بدیلی برای توجیه هرگونه فهم و تفاهم دارند و این سخن را که اعتبار این اصول در گرو استدلال و استفاده از گزاره‌های میانجی نیست، نباید به معنی بی‌نیازی آنها از دیگر شناختها گرفت، چنان‌که از دیدگاه ارسطو اصول اولیه، در عین آنکه اثبات‌پذیر نیستند، از رهگذر ادراکهای پرشمار جزئی و سروکارداشتن مکرر با پدیده‌ها بر ما پدیدار می‌شوند

[۱۷] .p105-108 ،Anagnostopoulos، G.، «Aristotle’s Methods»، A Companion to Aristotle

[۱۸] نوسباوم، مارتا، ارسطو، ترجم عزت‌الله فولادوند، ص ۴۰-۴۴.

.

۲.۳.۲ – کشف اصول کلی

بدین ترتیب، از سویی کشف اصول کلی یا قوانین تبیین‌کنند مشاهدات با حدس میسر می‌شود و از سوی دیگر، خود حدس حاصل شمّ تشخیصی است که در جریان تجربه و ممارست در مشاهدات به فعلیت می‌رسد، چنان‌که در مثال ارسطو از حدس زدن منشأ روشنی ماه، آنچه زمینه‌ساز کشف یکبار علت می‌شود، سابق مشاهده‌های مکرر است. در پژوهشهای خود ارسطو نمونه‌هایی از کاربرد حدس در تعیین انواع و اجناس موجودات، و به‌ویژه رده‌بندی جانداران، نشان داده شده است

[۱۹] .Losee، J.، A Historical Introduction to Philosophy of Science، Oxford، ۲۰۰۱، p5-6

[۲۰] .P5-6 ،Losee، J.، A Historical Introduction to Philosophy of Science

.

۳ – ابن‌سینا

در عالم اسلام، ابن‌سینا حدس را به مفهوم مهمی در معرفت‌شناسی تبدیل کرد، چنان‌که در علم‌النفس هم جایی برای آن در نظر گرفت؛ وی علاوه بر توضیح قو ذهنی حدس، به معنای مورد نظر ارسطو، این قوه را در طیف وسیعی از معرفت شهودی قرار داد که حدس را به عالی‌ترین مرتب شناخت ربط می‌دهد. شیو بسط مفهوم حدس در نوشته‌های ابن‌سینا از شواهد گرایش به الهام و اشراق در مراحل بعدی تفکر او ست

[۲۱] .P159 ff ،Gutas، D.، Avicenna and the Aristotelian Tradition

.

۳.۱ – حصول صورت‌های معقول

ابن‌سینا در رسال «مبحث عن القوی النفسانیه» که نخستین اثر او به شمار می‌آید، دو راه برای حصول صورتهای معقول برشمرده است که تقسیم آنها مبتنی بر جنس موضوع یا متعلَّق شناخت است. بیشتر تصورات و تصدیقات که شامل مفاهیم منطقی و فلسفی و انواع قضایا و احکام علمی و عملی می‌شوند، به نحوی از راه قیاس و برهان به دست می‌آیند و رسیدن به آنها با فرایند تجرید، یعنی گذار از محسوس به معقول صورت می‌گیرد. در مقابل، معقولات بدیهی مانند امتناع جمع نقیضین و بزرگ‌تر بودن کل از جزء که مبنای شناختهای دیگر را تشکیل می‌دهند، مستقل از تعلم و ادراک حسی‌اند و از نوعی «الهام الهی» سرچشمه می‌گیرند. این الهام به عقید او همان است که در خصوص انبیا می‌تواند منبع معرفت مفاهیم و قضایا هم باشد، به نحوی که برای دریافت حقایق غیربدیهی، هوشمندی و اتصال به عقل کلی، جای قیاس و تأمل را بگیرد

[۲۲] ابن‌سینا، حسین، «مبحث عن القوی النفسانیه»، ص۱۶۸-۱۷۱.

.

۳.۲ – شناخت غیرحسی و غیراستدلالی

در آثار بعدی ابن‌سینا اصطلاح حدس برای تبیین روشن‌تری از شناخت غیرحسی و غیراستدلالی به‌ کار رفته است. این نوع شناخت شامل معقولات ثانیه، یعنی مفاهیم منطقی و فلسفی می‌شود، به نحوی که انسان می‌تواند مستقلاً به آنها تفطّن پیدا کند. اما دربار معقولات اولیه، این رأی ابن‌سینا که اولیات از به فعلیت درآمدن عقل مادی حاصل می‌شوند، با قول پیشین او که آنها را ناشی از الهام الهی می‌دانست، تفاوت دارد

[۲۳] ابن‌سینا، حسین، الاشارات و التنبیهات، ص۸۶.

[۲۴] ابن‌سینا، حسین، المبدأ و المعاد، ص۱۱۶.

[۲۵] .P171 ،Gutas، D.، Avicenna and the Aristotelian Tradition

.
اکتساب مفاهیم یا معقولات ثانیه از دو راه تعلیم و حدس امکان‌پذیر است. در تعلیم، حد وسط قیاسی که جزئی را به کلی پیوند می‌دهد، به ذهن شخص دیگر انتقال داده می‌شود، اما به نظر ابن‌سینا مبدأ آموختنیها نیز در تحلیل نهایی همان حدس است، زیرا رشت تعلیم و تعلّم ناگزیر به کسی باز می‌گردد که خودش از دیگری نیاموخته است و تعلیم در واقع ذهنهای عادی را به فهم نتیج حدس ذهنهای درخشان هدایت می‌کند

[۲۶] ابن‌سینا، حسین، الشفاء، النفس، ص۳۳۹.

[۲۷] ابن‌سینا، حسین، النجاه، ص۳۳۹-۳۴۰.

[۲۸] ابن‌سینا، حسین، دانشنام علایی، ص۱۴۲.

. به این معنا سرچشم هم دانشها حدس است

[۲۹] ابن‌سینا، حسین، المبدأ و المعاد، ص۱۱۶.

.

۳.۳ – دستیابی به حد وسط

در این نحو توضیح، ابن‌سینا با این مبنای کلی که مجهولات از راه حد وسط بر ما معلوم می‌شوند

[۳۰] ابن‌سینا، حسین،دانشنام علایی، ص۱۴۱-۱۴۲.

، دستیابی به حد وسط را وارد مفهوم حدس در هم مراتب آن کرده است. در رسال «مبحث عن قوی النفسانیه» او روشن نبود که چگونه نتیج دو طریق کاملاً متمایز حدس و تعقل بر یکدیگر منطبق می‌شوند و صدق نتیجه به تأیید می‌رسد. اما این توضیح بعدی او نشان می‌دهد که حدس با اصابت به حد وسط، عامل ربط دو امر را مستقیماً به ذهن می‌رساند و این همان چیزی است که ذهن عادی با دنبال کردن مسیر استدلال هم می‌تواند به آن دست پیدا کند، مثل آنچه در تیزهوشی هندسه‌دانان دیده می‌شود

[۳۱] ابن‌سینا، حسین، «المباحثات»، ص۱۰۷.

[۳۲] .P171-172 ،Gutas، D.، Avicenna and the Aristotelian Tradition

. تفکر، متضمن حرکتی از مطالب به اصول اولیه ــ شامل حدهای وسط ــ و حرکت دیگری از اصول اولیه به مطالب جدید است. به بیان ابن‌سینا

[۳۳] ابن‌سینا، حسین، الاشارات و التنبیهات، ص۸۶.

، این انتقال در حدس بدون حرکت، یعنی تدریج اتفاق می‌افتد و البته نفی اکتساب بدین معنا نیست که حدس با شوق و طلب همراه نباشد.

۳.۴ – فراگیری حدسی علم

ابن‌سینا تجرب شخصی‌اش را هم از فراگیری حدسی علم بازگو کرده است. در پایان بحث از حدس در دانشنامه علایی

[۳۴] ابن‌سینا، حسین، دانشنام علایی، ص۱۴۴-۱۴۵.

به کنایه می‌گوید: کسی را می‌شناسد که از منزلت پیوند به عقل فعال و ملهَم شدن برخوردار نبود، اما حدس وی در بیشتر چیزها با مطالب کتابها همخوانی داشت و این موجب شد که در ۱۸ یا ۱۹ سالگی هم علوم حکمت را فراگیرد و سرآمد شود. در شرح احوالی هم که از خود برای ابوعبید روایت کرده است، می‌گوید که خود او گاهی که در بعضی مسائل، حد وسط قیاس را نمی‌یافته، به عبادت و ابتهال روی می‌آورده، و سپس راه حل بر او آشکار می‌شده است

[۳۵] .p28 ،Gohlman، W. E.، The Life of Ibn Sina

.

۳.۵ – عقل قدسی

حدس کیفیتی است با درجات مختلف، به معنی آمادگی عقل مادی برای شکل دادن تصورات و دانستنِ از پیش خود. بنابراین، انسانهای برخوردار از این استعداد نیز، چه از حیث فراوانی حدسها و چه از لحاظ سرعت دستیابی به حد وسط، با یکدیگر تفاوت بسیار دارند. استعداد حدس در شماری اندک از انسانها به حدی است که مای بی‌نیازی از کوشش و یادگیری می‌شود، چنان‌که گویی برای آنان عقلِ بالملکه حاصل است، چون صورتهای موجود در عقل فعال از راه الهام به یکباره در ذهن آنان نقش می‌بندد

[۳۶] ابن‌سینا، حسین، احوال النفس، ص۱۲۲-۱۲۳.

[۳۷] ابن‌سینا، حسین، المبدأ و المعاد، ص۱۱۶.

[۳۸] ابن‌سینا، حسین، «المباحثات»، ص۱۰۷.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.