پاورپوینت کامل حج گذاردن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حج گذاردن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حج گذاردن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حج گذاردن ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

حج

مقالات مرتبط: حجّ (مقالات مرتبط).

حَجّ، از مهم‌ترین احکام عبادی و از فروع دین و نیز یکی از ارکان اسلام، که در ماه ذیحجه هر سال با مراسمی مخصوص و باشکوه در مکه برگزار می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – تعریف
۲ – اهمیت
۳ – معنای واژه حج
۴ – معنای اصطلاحی
۵ – تعریف مناسک حج
۶ – شعائر حج
۷ – حج اکبر
۸ – روز حج اکبر
۹ – اسامی روزهای خاص
۱۰ – حج در قرآن
۱۱ – حج در احادیث
۱۱.۱ – جای‌گاه
۱۱.۲ – حکمت‌های تشریع
۱۱.۳ – مناسک
۱۲ – حج در کلام عرفا
۱۳ – آداب
۱۴ – شرائط قبولی
۱۵ – منبع احکام حج
۱۶ – آثار فقهی
۱۷ – وجوب
۱۷.۱ – دلیل
۱۷.۲ – نوع وجوب
۱۷.۳ – شرایط
۱۷.۳.۱ – استطاعت
۱۷.۳.۲ – کمال جسمی و عقلی
۱۷.۳.۳ – حرّیت و آزادی
۱۸ – استطاعت
۱۸.۱ – مستند فقها
۱۸.۲ – اختلاف دیدگاه‌ها
۱۸.۳ – مالکیان
۱۸.۴ – شافعیان
۱۸.۵ – حنفیان و حنبلیان
۱۸.۶ – مشهور فقهای شیعه
۱۸.۷ – زاد و راحله
۱۸.۸ – داشتن دَین
۱۸.۹ – استطاعت بذلی
۱۸.۱۰ – دوام
۱۸.۱۱ – استطاعت بدنی
۱۸.۱۲ – راه سفر
۱۸.۱۳ – استطاعت زمانی
۱۸.۱۴ – زن
۱۹ – استحباب
۲۰ – اقسام
۲۰.۱ – تفاوت‌ها
۲۰.۲ – تکلیف
۲۰.۲.۱ – اهل سنت
۲۰.۲.۲ – فقهای امامی
۲۱ – نوع حج پیامبر (ص)
۲۲ – حج تمتع
۲۲.۱ – نهی عمر
۲۲.۲ – معنای واژه
۲۲.۳ – وجه نام‌گذاری
۲۲.۴ – شرایط
۲۲.۵ – واجبات
۲۲.۵.۱ – عمره تمتع
۲۲.۵.۲ – حج تمتع
۲۳ – حج اِفراد و قران
۲۳.۱ – حج اِفراد
۲۳.۲ – حج قران
۲۳.۳ – عدول به حج تمتع
۲۴ – واجبات مشترک
۲۵ – حلیت
۲۶ – نیابت در حج
۲۷ – وصیت به حج
۲۸ – صَدّ و اِحصار
۲۹ – نرسیدن به وقوفین
۳۰ – فهرست منابع
۳۱ – پانویس
۳۲ – منبع

۱ – تعریف

حجّ در لغت به معنی قصد به شیء معظم است و در شرع مقدس اسلام اراده و قصد مکلف به بیت الله الحرام با اوصاف مخصوص در زمان مخصوص و با شرائط بالخصوص را می‌باشد.

[۱] التعریفات، السید الشریف علی بن محمد الجرجانی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ چهارم، ۱۳۷۰، ص ۳۶.

گروهی از مفسرین اسلامی حج را ‹‹قصد خانه خدا کردن برای انجام مناسک و اعمالی خاص در سرزمین خانه خدا›› تعریف کرده اند و برخی دیگر حج را اسمی برای مجموعه مناسکی ‌اند که در مشاعری خاص ( منا، مشعر، عرفات) انجام می شود و در واقع حج در این معنی تنها قصد خانه خدا کردن نیست. با صرف نظر از اشکالات تعریف اول و دوم در سومین تعریف، برخی حج را قصد خانه خدا کردن و به جا آوردن اعمالی خاص در مشاعری خاص تعریف کرده‌اند.
در این تعریف هم ‹‹قصد›› آمده، هم ‹‹انجام اعمال›› و هم قید ‹‹مشاعر خاص›› که این تعریف کامل‌تر و جامع‌تر به نظر می‌رسد.

۲ – اهمیت

امام خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: «هو من ارکان الدین، وترکه من الکبائر. و هو واجب علی کلّ من استجمع الشرائط الآتیه.»

[۲] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۸۹، کتاب الحج.

یعنی حجّ از ارکان دین است و ترک آن از گناهان کبیره می‌باشد و آن بر همه کسانی که شرائط حجّ در آن‌ها جمع شود، واجب است.
در اهمیت حجّ و در مذمّت ترک آن روایات مختلفی وارد شده است که به یک نمونه اشاره می‌شود؛ امام صادق (ع) فرمودند: «مَن ماتَ و لم یحجّ حجّه الاسلام و لم یَمْنعه من ذلک حاجهٌ تجحف به أو مرضٌ لایطیق فیه الحج، او سلطان یمنعه، فلیمت یهودیاً او نصرانیاً»

[۳] وسایل الشیعه، ج۸، ص.۲۰″ name=”outlink” target=”_blank”> > وسایل الشیعه، ج۸، ص.۲۰

«کسی که بمیرد و حال آن‌که حجهالاسلام را به جا نیاورده باشد در حالی که مانعی از بجا آوردن حج بوجود نیامده باشد از قبیل حاجتی که مانع انجام حج شود یا مرضی که در آن تحمل اعمال حج را نداشته باشد یا سلطان ظالمی مانع از حج شود، پس بمیرد یهودی یا نصرانی».

۳ – معنای واژه حج

معنای واژه عربیِ حَجّ یا حِجّ، دلیل و برهان آوردن و امری مهم را قصد کردن، ذکر شده است.

[۴] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «حجج»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.

[۵] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «حجج».

[۶] محمد بن محمد زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ذیل «حجج»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

۴ – معنای اصطلاحی

مراد از حج در متون و منابع اسلامی، از جمله منابع فقهی، عازم شدن به سمت بیت اللّه الحرام به منظور به جا آوردن اعمال و عباداتی ویژه در زمانی خاص است.
به تعبیر برخی فقها، اصطلاح فقهیِ حج بر مجموعه اعمالی دلالت دارد که در مکان‌هایی خاص در مکه انجام می‌شوند.

[۷] ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۵۰۶، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.

[۸] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۳، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.

[۹] علی بن حسین محقق کرکی، رسائل المحقق الکرکی، ج۲، ص۱۴۹۱۵۰، چاپ محمد حسون، رساله:۱۸ رساله فی الحج، قم ۱۴۰۹۱۴۱۲.

۵ – تعریف مناسک حج

به مجموع کارهای عبادی آیین حج، مناسک حج می‌گویند.

[۱۰] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ج۱، ص۱۹۵، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ ش).

[۱۱] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ج۱، ص۱۹۸، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ ش).

[۱۲] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ج۱، ص۲۱۷، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ ش).

[۱۳] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۰۹، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.

[۱۴] محمود بن احمد عینی، عمده القاری: شرح صحیح البخاری، ج۹، ص۱۲۱، بیروت (بی تا).

کلمه مناسک (جمع مَنْسَک) به معنای مکان یا زمان عبادت، عبادت کردن و محل ذبح است که توسع معنایی یافته و بر همه کارهایی که حج‌گزار در مکه انجام می‌دهد، اطلاق می‌شود.

[۱۵] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «نسک»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.

[۱۶] ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل «نسک»، چاپ محمود طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.

[۱۷] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «نسک».

[۱۸] فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، ذیل «نسک»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.

۶ – شعائر حج

هم‌چنین تعابیر شعائر حج و شعائراللّه نیز به همین معنا به کار رفته‌اند.

[۱۹] خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل «شعر»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.

[۲۰] طبری، جامع البیان، ذیل حج: ۳۳.

[۲۱] حج/سوره۲۲، آیه۳۳.

[۲۲] محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج۶، ص۳۱۰، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.

در پاره‌ای موارد، شعائر حج بر مظاهر و نشانه‌های حج اطلاق شده است.

[۲۳] ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۹۲، بیروت: دارصادر، (بی تا).

[۲۴] حسن بن یوسف علامه حلّی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ج۴، ص۵۳، قم ۱۴۱۲۱۴۲۰.

[۲۵] محمدصالح بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج۶، ص۳۱۰، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.

از جمله معانی شایع واژه حج در منابع فقهی، به ویژه هنگامی که در برابر اصطلاح «عمره» به کار می‌رود، آن بخش از احکام و مناسک حج است که در چهارچوب مناسک عمره قرار نمی‌گیرد (مثلاً اصطلاح حج تمتع در برابر عمره تمتع به کار می‌رود

[۲۶] محمد بن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعدالاحکام، ج۵، ص۲۰، قم، ۱۴۲۲.

).

۷ – حج اکبر

در حدیثی، مراد از تعبیر قرآنیِ «حج اکبر»،

[۲۷] توبه/سوره۹، آیه۳.

حج سال نهم هجری که مسلمانان و مشرکان با یکدیگر حج گزاردند، ذکر شده است.

[۲۸] ابن بابویه، علل الشرایع، ج۲، ص۴۴۲، نجف ۱۳۸۵۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی تا).

[۲۹] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۲۶۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

به علاوه، گاه مراد از حج اکبر را حج پیامبر اکرم صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم یا حجی که در آن روز عرفه با جمعه مصادف شود، دانسته‌اند، هم‌چنین تعبیر مذکور بر حج تمتع یا بخشی از مناسک آن و در برابر، تعبیر حج اصغر بر عمره تمتع اطلاق شده است.

[۳۰] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۵.

[۳۱] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۹۰.

[۳۲] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۵۱، بیروت:دارالفکر، (بی تا).

[۳۳] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۲۶۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۳۴] ابن عابدین، ردّالمحتار علی الدّر المختار، ج۲، ص۶۸۴، اپ سنگی مصر ۱۲۷۱ـ۱۲۷۲، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

۸ – روز حج اکبر

منظور از روز حج اکبر (یومَ الحَجِّ الاَکبَر، برگرفته از آیه ۳ توبه

[۳۵] توبه/سوره۹، آیه۳.

) در احادیث، روز عید قربان

[۳۶] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۹۰.

[۳۷] محمد شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار: شرح منتقی الاخبار، ج۵، ص۲۹، بیروت ۱۹۷۳.

و نیز روز عرفه (روز نهم ذیحجه)

[۳۸] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۸، ص۲۲۳ـ۲۲۴، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۳۹] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸.

[۴۰] یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۲۰، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.

دانسته شده است.

۹ – اسامی روزهای خاص

در منابع فقهی، به تبع احادیث، برای روزهای مخصوصِ مناسک حج در ماه ذیحجه، نام‌ها و تعبیرهای خاصی به کار رفته است، از جمله روز تَرْوِیه برای روز هشتم، روز عرفه و روز مشهود برای روز نهم، روز نَحر (قربانی کردن) برای روز دهم، ایام معدودات، ایام تشریق و ایام مِنا برای روزهای یازدهم تا سیزدهم، روز قبر برای روز یازدهم و روز تحصیب برای روز چهاردهم.

[۴۱] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۶۵، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.

[۴۲] محمد بن مکی شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج۱، ص۴۸۷، قم ۱۴۱۲۱۴۱۴.

۱۰ – حج در قرآن

در قرآن، آیات متعددی درباره حج آمده و حج، تکلیفِ اشخاص مستطیع

[۴۳] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.

و از شعائر بزرگ و شایسته تعظیم

[۴۴] حج/سوره۲۲، آیه۳۲.

به شمار رفته است.
بنا بر آیه ۲۷ حج،

[۴۵] حج/سوره۲۲، آیه۲۷.

حضرت ابراهیم علیه‌السلام مأمور شد که حکم حج را به مردم ابلاغ کند.
قرآن حج را عبادتی معرفی کرده که زمانی معین دارد و هلال، نشانه حلول ماه جدید و فرا رسیدن موسم آن است.

[۴۶] بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.

هم‌چنین در قرآن به معین بودن ماه‌های برگزاری حج تصریح شده است.

[۴۷] بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.

بر این اساس، رسم جاهلیِ تغییر ماه‌های حرام و جلو انداختن یا تأخیر اجرای مناسک حج (یا به تعبیر قرآن، نَسیءْ) مردود اعلام گردیده است.

[۴۸] توبه/سوره۹، آیه۳۷.

در آیات متعدد دیگری به مناسک و احکام فقهی و اخلاقی حج پرداخته شده است، از جمله تشریع حج تمتع برای غیر اهالی مکه و مجاوران حرم،

[۴۹] بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.

وقوف در مشعرالحرام و عرفات همراه با آداب آن،

[۵۰] بقره/سوره۲، آیه۱۹۸۱۹۹.

احکام مربوط به قربانی کردن

[۵۱] بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.

[۵۲] حج/سوره۲۲، آیه۲۸.

و شکار کردن (صید) در مناسک حج،

[۵۳] مائده/سوره۵، آیه۱۲.

[۵۴] مائده/سوره۵، آیه۹۵۹۶.

وجوب طواف خانه خدا

[۵۵] حج/سوره۲۲، آیه۲۹.

و سعی میان صفا و مروه،

[۵۶] بقره/سوره۲، آیه۱۵۸.

جایز نبودن تراشیدن موی سر پیش از انجام قربانی،

[۵۷] بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.

جواز کسب و تجارت در حج،

[۵۸] بقره/سوره۲، آیه۱۹۸.

برخی کارهای ممنوع یا مذموم در هنگام مراسم حج، مانند مجادله و مباشرت با همسر

[۵۹] بقره/سوره۲، آیه۱۹۷.

و مخالفت با برخی سنّت‌های ناپسند جاهلی در اعمال حج.

[۶۰] بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.

۱۱ – حج در احادیث

۱۱.۱ – جای‌گاه

در احادیث، حج از ارکان دین اسلام

[۶۱] ابن خُزیمه، صحیح ابن خزیمه، ج۱، ص۱۵۹، چاپ محمد مصطفی اعظیمی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

[۶۲] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۲۸۵ـ ۲۸۶، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).

[۶۳] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۳۲۰.

[۶۴] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۲۶۲۸.

و از برترین کارها و باارزش ‌ترین فرایض

[۶۵] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۴۱، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.

[۶۶] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۵۲۲۶۴.

[۶۷] ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۴۶۵۰، قم ۱۳۶۸ ش.

به شمار رفته است.
حضرت علی علیه‌السلام حج را جهاد ناتوانان نامیده

[۶۸] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

و در وصیت خود، کم‌ترین دستاورد آن را آمرزش گناهان دانسته است

[۶۹] کلینی، اصول کافی، ج۷، ص۵۱۵۲.

(نیز برای نمونه احادیث اهل سنّت از پیامبر به این منبع رجوع کنید

[۷۰] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۰۹، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.

).
ادا نکردن یا به تأخیر انداختن حج واجب در احادیث به شدت نکوهش و موجب بروز آثار و تبعات منفی دنیوی و اخروی اعلام شده است.

[۷۱] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

[۷۲] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۲، ص۱۵۳ـ۱۵۴، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.

[۷۳] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۹۳۲.

حج در احادیث چنان اهمیتی دارد که بر زمام‌دار مسلمانان فرض شده که اگر مردم فریضه حج را وانهند، آنان را به انجام دادن آن وادارد و در صورت نیاز، هزینه سفر را از بیت المال تأمین کند.

[۷۴] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۵۹۲۶۰.

[۷۵] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۲.

[۷۶] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۳۲۴.

۱۱.۲ – حکمت‌های تشریع

احادیث متعددی به حکمت تشریع حج پرداخته‌اند.
امام علی در موارد گوناگون، شماری از این حکمت‌ها را یاد کرده است، از جمله تواضع مسلمانان در برابر عظمت و عزت خداوند، رهایی از تکبر، آزمایشی بزرگ برای تحمل سختی‌ها، نزدیکی مسلمانان به یکدیگر، فراهم شدن اسباب تقرب به خداوند و رحمت الهی.

[۷۷] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

[۷۸] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

[۷۹] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

[۸۰] علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

حضرت فاطمه سلام‌اللّه‌علیها حج را عامل استوار ساختن دین شمرده است.

[۸۱] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۲۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

امام صادق علیه‌السلام گرد آمدن مسلمانان از نقاط مختلف جهان، آشنا شدن آنان با یکدیگر، بهره بردن از منافع گوناگون تجاری و فراگیری معارف و احادیث رسول اکرم را از حکمت‌های حج خوانده است.

[۸۲] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۴.

امام رضا علیه‌السلام نیز برخی حکمت‌های تشریع حج را چنین برشمرده است:
وارد شدن به مهمان‌سرای خداوند و توبه از گناهان گذشته، بازداشتن بدن از پیروی خواست‌ها و لذایذ نفسانی، دورشدن از سنگ‌دلی و ناامیدی، برآورده شدن نیازهای مردم، بهره‌مندی انسان‌ها از منافع اقتصادی حج، تفقه و آشنایی مردم با دین.

[۸۳] ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۹۰، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ ش.

۱۱.۳ – مناسک

علاوه بر احادیثی که‌ به طور کلی به حکمت حج پرداخته‌اند، شماری از احادیث، حکمت هر یک از مناسک حج را ذکر کرده‌اند، از آن جمله است پرسش‌های شبلی از امام سجاد و پاسخ‌های حضرت و نیز حدیثی از امام صادق.

[۸۴] حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱۰، ص۱۶۶۱۷۳، قم ۱۴۰۷۱۴۰۸.

۱۲ – حج در کلام عرفا

برخی از عارفان و علمای اخلاق هم حکمت‌های حج و اسرار و آداب اعمال آن را مطرح کرده‌اند.

[۸۵] علی بن محمد ماوردی، ادب الدنیا والدین، ج۱، ص۹۸ـ۹۹، چاپ مصطفی سقا، قاهره ۱۳۷۵/ ۱۹۵۵، چاپ افست بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.

[۸۶] علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۴۲۲ـ۴۲۷، چاپ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ ش.

[۸۷] محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج۲، ص۱۸۹ـ۲۰۶، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

۱۳ – آداب

توصیه‌های متعددی از پیامبر اکرم و امامان شیعه علیهم‌السلام درباره آداب سفر حج نقل شده است، از جمله پشیمانی و توبه از گناهان گذشته، داشتن زهدی که از گناه باز دارد و حلمی که موجب چیرگی بر خشم گردد، خوش‌خلقی با هم سفران، گشاده‌دستی در هزینه کردن برای مخارج سفر حج و پرهیز از چانه‌زنی در خرید آن،

[۸۸] ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۱۶۷، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.

[۸۹] ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۳، ص۱۹۷، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.

[۹۰] محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۴۵، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ ش.

[۹۱] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۴۹.

[۹۲] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۴۵۵۴۵۶.

سخن نیکو گفتن در طول سفر، احتراز از لغو و بیهوده‌گویی، و اطعام مستحقان.

[۹۳] ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی العزیزیه فی الاحادیث الدینیه، ج۴، ص۳۳، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳۱۴۰۵/۱۹۸۳۱۹۸۵.

[۹۴] عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی، فتح العزیز شرح الوجیز، ، ص ۵۸۶ـ۵۸۸، (بیروت) : دارالفکر، (بی تا).

[۹۵] عبدالجبار بن زین العابدین شکوئی، مصباح الحرمین، ج۱، ص۹۹، چاپ جواد طباطبایی، تهران ۱۳۸۴ ش.

۱۴ – شرائط قبولی

در احادیث، پاداش حج و غفران الهی منوط به ادای آن با اخلاص و به دور از هرگونه ریا و خودنمایی قلمداد شده است.

[۹۶] ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۵۰۴، قم ۱۳۶۸ ش.

[۹۷] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۳۰۲، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).

[۹۸] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۰۹۱۱۰.

[۹۹] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۴۶.

پیامبر اکرم زمانی را پیش‌بینی کرده که ثروتمندان برای تفریح و خوش‌گذرانی، مردم عادی برای تجارت، قاریان برای خودنمایی و به دست آوردنِ اعتبار اجتماعی و فقرا برای تکدی به سفر حج می‌روند.

[۱۰۰] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۴۹.

[۱۰۱] علی بن حسام الدین متقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۵، ص۱۳۳، چاپ بکری حیانی و صفوه سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

۱۵ – منبع احکام حج

گفتنی است حدیث حج پیامبر اسلام در سال دهم هجری، به روایت امام صادق علیه‌السلام، مهم‌ترین سند احکام حج و منبع استنباط آن‌ها در همه مذاهب اسلامی به شمار می‌رود.

[۱۰۲] ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۲۰ـ۳۲۱، بیروت: دارصادر، (بی تا).

[۱۰۳] ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۲۲ـ۱۰۲۷، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی تا).

[۱۰۴] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۴۵۲۴۸.

[۱۰۵] محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۵۴۴۵۷، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ ش.

در منابع جامع فقهیِ همه مذاهب اسلامی، همواره فصلی به مبحث حج اختصاص داشته است (برای نمونه به این منابع رجوع کنید

[۱۰۶] مالک بن انس، المُوَطَّأ، ج۱، ص۳۲۲ـ۴۲۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۴۰۶.

[۱۰۷] محمد بن حسن شیبانی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۶۹، مع شرحه النافع الکبیر لعبدالحی لکنوی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

[۱۰۸] محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، ج۲، ص۱۱۹ـ۲۴۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۱۰۹] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۱۸۴۵۸۹.

).

۱۶ – آثار فقهی

به سبب جای‌گاه مهم عبادتِ حج در فقه اسلامی، نگارش آثار فقهی و رساله‌های مستقل درباره مبانی، احکام و مناسک حج از قرون نخستین هجری متداول بوده، که بخش مهمی از آن‌ها را کتب مناسک، که برای عامه مردم تألیف شده است، تشکیل می‌دهد (برای نمونه به این منابع رجوع کنید.

[۱۱۰] ابن ندیم، الفهرست (تهران)، ج۱، ص۲۵۸.

[۱۱۱] ابن ندیم، الفهرست (تهران)، ج۱، ص۲۶۴.

[۱۱۲] ابن ندیم، الفهرست (تهران)، ج۱، ص۲۷۹.

[۱۱۳] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۱۳۰.

[۱۱۴] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۴۱۱.

[۱۱۵] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۶۶۳ـ۱۶۶۴.

[۱۱۶] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ستون ۱۸۲۹ـ۱۸۳۳.

[۱۱۷] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۱۵۰.

[۱۱۸] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۲، ستون ۲۸۸.

[۱۱۹] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۲، ستون ۵۵۷ـ ۵۵۸.

[۱۲۰] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۶، ص۲۴۹ـ۲۵۴.

[۱۲۱] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۲، ص۲۵۳ـ ۲۷۷.

بسیاری از شاگردان امامان شیعه علیهم‌السلام نیز درباره حج و ابعاد گوناگون آن آثاری نگاشتند.

[۱۲۲] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۶، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.

[۱۲۳] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۹۴۰، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.

[۱۲۴] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۷۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.

[۱۲۵] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۵۶، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.

[۱۲۶] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۲۷، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.

[۱۲۷] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۱۳، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.

[۱۲۸] احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۶، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.

کتاب‌هایی که به جنبه‌های خاصی از موضوع حج پرداخته‌اند نیز بسیارند، مانند حج در قرآن، اسرار و فضائل حج، آداب و ادعیه حج.

[۱۲۹] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۴۹ـ۵۱، ۵۸.

[۱۳۰] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۲، ستون ۹۵۰ـ۹۵۱.

[۱۳۱] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۷۴.

[۱۳۲] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۱۴۳.

[۱۳۳] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۳۴۸.

[۱۳۴] اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، در حاجی خلیفه، ج ۱، ستون ۴۶۶.

[۱۳۵] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲، ص۴۳ـ۴۴.

[۱۳۶] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۵، ص۱۸.

[۱۳۷] آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۶، ص۲۵۷.

۱۷ – وجوب

۱۷.۱ – دلیل

آیه ۹۷ آل عمران به صراحت حج را، به مثابه یک عبادت با تحقق شرایط آن واجب شمرده است («و لِلّهِ عَلی النّاسِ حِجُّ البَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیهِ سَبیلاً»).
فقها با استناد به این آیه و احادیث،

[۱۳۸] احمد بن علی نسائی، کتاب السنن الکبری، ج۲، ص۳۱۹، چاپ عبدالغفار سلیمان بن داری و سید کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.

[۱۳۹] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۴ ۲۶۵.

[۱۴۰] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۲۵ـ۳۲۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).

یک بار به جا آوردن حج را (با حصول شرایط آن) در طول زندگی واجب شمرده‌اند.
این نوع حج واجب را حِجّهُالاسلام می‌نامند.

[۱۴۱] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۵۹، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۱۴۲] حسن بن یوسف علامه حلّی، تحریرالاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه، ج۱، ص۵۳۳، چاپ ابراهیم بهادری، قم ۱۴۲۰۱۴۲۱.

[۱۴۳] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۵۱۷، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

از فقهای شیعه، ابن بابویه،

[۱۴۴] ابن بابویه، علل الشرایع، ج۲، ص۴۰۵، نجف ۱۳۸۵۱۳۸۶، چاپ افست قم (بی تا).

به استناد برخی احادیث، حج گزاردن را برای اهالی شهر جده در هر سال واجب دانسته است (برای تحلیلی دیگر از این احادیث به این منابع رجوع کنید

[۱۴۵] محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۵، ص۱۶۱۷، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۶۴ ش.

[۱۴۶] یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱۴، ص۲۱، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ ش.

[۱۴۷] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.

).

۱۷.۲ – نوع وجوب

به بیان امام خمینی در کتاب الحج تحریرالوسیله «حج در اصل شرع مقدّس در طول عمر جز یک مرتبه واجب نیست. و وجوب آن با تحقّق شرایطش فوری است؛ به این معنی که در همان سال اول استطاعت باید به آن اقدام نماید و تاخیر آن جایز نیست و اگر در آن سال، آن را ترک نمود باید در سال دوم استطاعت بیاورد، و به همین منوال.»

[۱۴۸] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۸۹، کتاب الحج، مساله ۱.

همچنین وجوب حج، به نظر بیش‌تر فقهای شیعه و برخی فقیهان اهل سنّت ، فوری است و تأخیر ادای آن از نخستین سال وجوب، جایز نیست، مگر در موارد ضرورت مانند وجوب جهاد بر مکلف.
در عین حال، حجی که با تأخیر انجام شود، به عنوان ادا (نه قضا) تلقی می‌شود.

[۱۴۹] محمد بن حسن طوسی، کتاب الخلاف، ج۲، ص۲۵۷ ۲۵۸، قم ۱۴۰۷۱۴۱۷.

[۱۵۰] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۹۵ـ۱۹۶، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۱۵۱] محسن حکیم، مستمک العروه الوثقی، ج۱۰، ص۸۱۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴.

بسیاری از فقهای اهل سنّت بدین استناد که پیامبر اکرم حج را به اختیار خود به تأخیر انداختند، ادای فوریِ حج را واجب ندانسته‌اند، هر چند آن را مستحب شمرده‌اند.

[۱۵۲] محمد بن حسن طوسی، کتاب الخلاف، ج۲، ص۲۵۷ ۲۵۸، قم ۱۴۰۷۱۴۱۷.

[۱۵۳] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۹۵، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۱۵۴] محمد بن احمد خطیب شربینی، مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، ج۱، ص۴۶۰ـ۴۶۱، (قاهره) ۱۳۷۷/۱۹۵۸.

۱۷.۳ – شرایط

برای وجوب و حتی صحت عبادتِ حج، تحقق یافتن شرایط عام تکلیف یعنی بلوغ، عقل، اسلام و حریت (برده نبودن) لازم است.

[۱۵۵] تحریر الوسیله، امام خمینی (ره)، قم؛ انتشارات اسماعیلیان، چاپ سوم، ۱۴۰۸ هـ.ق، ص ۳۳۸ – ۳۷۱.

[۱۵۶] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۲۹۵، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.

[۱۵۷] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۰ـ۱۲۱، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۱۵۸] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۱۸ـ۲۰، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۱۵۹] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۴۵، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.

و به عقیده امام خمینی بلوغ شرط وجوب حج است نه صحت آن، پس «اگر بچه ممیّز حج به جا آورد صحیح است، و لیکن کفایت از حجه الاسلام نمی‌کند هرچند که غیر از بلوغ همه شرایط را دارا باشد.»

[۱۶۰] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۰، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الاسلام.

و «محرم نمودن (به حج بردن) بچه غیر ممیّز برای ولیّ مستحب است.»

[۱۶۱] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۰، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الاسلام، مساله ۱.

۱۷.۳.۱ – استطاعت

استطاعت که شامل استطاعت مالی، بدنی، زاد و توشه سفر، باز بودن راه و امنیت آن و وسعت وقت و کفایت وقت از ایّام حجّ، می‌شود؛ از شرایط وجوب حج حجه الاسلام است؛

[۱۶۲] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۲، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الاسلام، ثالثها.

بنا بر این قدرت عقلی در وجوب حج کافی نیست بلکه استطاعت شرعی که همان زاد و راحله و سائر لوازمات عرفی است، در وجوب حج شرط است.

[۱۶۳] موسوعه الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۲، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الإسلام، مسأله ۹.

در زاد و راحله وجود عینی آن‌ها شرط نیست بلکه وجود مالی که انسان را متمکنّ از آن‌ها کند، کافی است.

[۱۶۴] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۲، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الاسلام، مساله۱۰.

مراد از زاد و راحله هم چیزهایی است که عرفاً به حسب حالش از حیث قوّت و ضعف و موقعیت اجتماعی، به آن‌ها احتیاج دارد.

[۱۶۵] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۲، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الاسلام، مساله ۱۱.

در استطاعت، وطن و شهر خاصّ خود، شرط نیست بلکه اگر ایرانی یا عراقی در شام و یا حجاز مستطیع شد، حجّ بر او واجب است.

[۱۶۶] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۲، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الاسلام، مساله ۱۲.

در وجوب حجّ داشتن نفقه برگشت به وطن شرط است؛ بنا بر این اگر پس از برگشت از سفر حج مجبور شود، منزل مسکونی و با لباس‌های زینتی و یا لوازم منزل و کار و یا مرکب و یا سائر چیزهائی که بر حسب حال و موقعیتش احتیاج به آن‌ها دارد مثل کتب علمی، را بفروشد، حجش صحیح نخواهد بود.

[۱۶۷] موسوعه الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۹۳، کتاب الحج، القول فی شرائط وجوب حجه الاسلام، مساله ۱۵.

۱۷.۳.۲ – کمال جسمی و عقلی

پس بچه‌ای که به سنّ بلوغ شرعی نرسیده و به جنون همیشگی و یا ادواری مبتلاست که زمان هشیاری او به اندازه اتمام اعمال حج نباشد، بر آن‌ها حجّ واجب نیست.
در احادیث و فتاوای فقها، اعاده حج بر کودکی که پیش از بلوغ آن را به جا آورده، پس از بلوغ (در صورت استطاعت) واجب شمرده شده است.

[۱۶۸] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۷۸.

[۱۶۹] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۵، ص۱۵۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).

[۱۷۰] محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۴۶، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰.

[۱۷۱] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۴، ص۶۱، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).

با وجود این، بیشتر فقها به استناد احادیث،

[۱۷۲] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۵، ص۱۵۶، بیروت:دارالفکر، (بی تا).

[۱۷۳] محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۴۶، چاپ حسن موسوی خرسان، تهران ۱۳۹۰.

[۱۷۴] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۳۶.

حجِ کودک نابالغ را صحیح و مُحرم کردن او را به دست ولیّ او مستحب دانسته‌اند

[۱۷۵] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۲۱، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۱۷۶] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۲۴، قم ۱۴۱۴.

[۱۷۷] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۳۵، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.

(برای آرای دیگر و تفاصیل مطلب به این منابع رجوع کنید

[۱۷۸] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۲۲۹۲۴۱، بیروت ۱۹۸۱.

[۱۷۹] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۰ـ۲۵، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

).

۱۷.۳.۳ – حرّیت و آزادی

بنا بر این شرط صحّت حجّ عبد، اذن مولا است و لو این که عبد مدبّر یا مبعض باشد.
اگر بدون اذن مولا حجّ به جا بیاورد، فائده‌ای ندارد و لغو و بیهوده است.

[۱۸۰] الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقبه، شهید ثاانی؛ قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۲، ص ۱۶۰.

۱۸ – استطاعت

شرط مهم وجوب حج به نظر فقهای همه مذاهب اسلامی، به استناد آیه ۹۷ آل عمران،

[۱۸۱] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.

استطاعت است.
واژه استطاعت از ریشه ط و ع به معنای قدرت و توانایی داشتن برای انجام دادن کاری است.

[۱۸۲] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «طوع»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.

[۱۸۳] محمد بن محمد زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ذیل «طوع»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

۱۸.۱ – مستند فقها

مستند فقها برای این شرط، علاوه بر این آیه، مُفاد احادیث و نیز قبیح بودن عقلی تکلیف به شخص ناتوان است.

[۱۸۴] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۴۹، قم ۱۴۱۴.

[۱۸۵] محمد شوکانی، نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار: شرح منتقی الاخبار، ج۵، ص۱۲ـ۱۴، بیروت ۱۹۷۳.

[۱۸۶] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۷۷ ۸۳، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

با وجود این، به تصریح محققان، مراد از استطاعت در این آیه صرفآ تواناییِ عام که عقل آن را تأیید کند، نیست، بلکه با توجه به احادیثی که به تفسیر آیه پرداخته‌اند، مفهومی مضیق‌تر از قدرت عقلی یا اصطلاحاً «استطاعت شرعی» مراد است.

[۱۸۷] حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «طوع»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ ش).

[۱۸۸] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۷۷ ۷۸، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

۱۸.۲ – اختلاف دیدگاه‌ها

اختلافات موجود در احادیث درباره مفهوم تعبیر استطاعت در آیه ۹۷ آل عمران،

[۱۸۹] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.

موجب اختلاف دیدگاه‌های مفسران و فقها درباره حدود دقیق و ابعاد گوناگون استطاعت شده است.
منشأ این اختلاف نظر، ابهامی نسبی است که درباره معنای واژه «سَبیلاً» در این آیه وجود دارد

[۱۹۰] طبری، جامع البیان، ذیل آل عمران: ۹۷.

[۱۹۱] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آل عمران:۹۷، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت (بی تا).

[۱۹۲] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آل عمران:۹۷.

[۱۹۳] سعید بن هبهالله قطب راوندی، فقه القرآن، ج۱، ص۲۸۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۵.

که بنا بر احادیث بسیاری مراد از آن، «زاد» و «راحله» است.

[۱۹۴] ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۶۷، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی تا).

[۱۹۵] ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیهم، ج۱، ص۴۱۹، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.

[۱۹۶] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۶.

معنای لغویِ زاد خوراک سفر است.

[۱۹۷] خلیل بن احمد، کتاب العین، ذیل «زود»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.

[۱۹۸] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح:تاج اللغه و صحاح العربیه، ذیل «زود»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.

برخی فقها مراد از آن را در این احادیث خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها دانسته‌اند، ولی شماری دیگر معنای وسیع‌تری به آن داده و آن را شامل البسه و حتی سایر نیازهای سفر مانند ظروف شمرده‌اند.

[۱۹۹] محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج۱، ص۳۰۰، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.

[۲۰۰] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۱، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۲۰۱] منصور بن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، ج۲، ص۴۴۹، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.

[۲۰۲] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۶۴، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.

مراد از راحله، مَرکب و وسیله سفر است.

[۲۰۳] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۱، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۲۰۴] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۶۴، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.

در شماری دیگر از احادیث و منابع تفسیری، علاوه بر زاد و راحله، توانایی بدنی و دوامِ سلامت جسمانی هم مصداق استطاعت ذکر شده‌اند.

[۲۰۵] ابن بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۰۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ ش.

[۲۰۶] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۳۰ـ۳۳۱، بیروت:دارالفکر، (بی تا).

[۲۰۷] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۵.

[۲۰۸] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۸.

[۲۰۹] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۴۳۵.

باز بودن مسیر حج و امنیت راه نیز در پاره‌ای احادیث مطرح شده است.

[۲۱۰] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۷.

بر این اساس، فقها استطاعت را دارای ابعاد و وجوه مختلفی دانسته‌اند، از جمله استطاعت مالی، استطاعت بدنی و استطاعت امنیتی.

۱۸.۳ – مالکیان

مالکیان بر لزوم وجود زاد و راحله تأکید ندارند، بلکه به نظر آنان صرفاً داشتن پیشه‌ای در طول سفر که بتواند هزینه سفر و نیازهای شخص را تأمین کند، برای دست‌یابی به استطاعت کافی است، حتی اگر وی پس از سفر حج فقیر شود و خود و اهلش نفقه نداشته باشند.
کسی که قادر است پیاده به مکه برود، نیاز به مرکب هم ندارد و با این ویژگی، مستطیع به شمار می‌رود.

[۲۱۱] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۵۷ـ۴۵۸، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.

[۲۱۲] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۸، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

۱۸.۴ – شافعیان

به نظر شافعیان، داشتن هزینه رفت و برگشت لازم است و بر خلاف نظر مالکیان، داشتن شغل درآمدزا در طول سفر برای شخص کافی نیست، مگر آن‌که وی ساکن مکه یا نزدیک آن و درآمدش زیاد باشد.

[۲۱۳] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۳ـ۶۷، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۱۴] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۰، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

۱۸.۵ – حنفیان و حنبلیان

حنفیان و حنبلیان هم داشتن توشه سفر را (علاوه بر نفقه خانواده و مسکن مورد نیاز آنان) شرط تحقق استطاعت شمرده‌اند و درباره ضرورتِ در اختیار داشتنِ مرکب، جز در مورد ساکنان محدوده نزدیک مکه، با شافعیان هم رأی‌اند.

[۲۱۵] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۲ـ۱۲۳، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۱۶] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۰ـ ۱۷۱، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۲۱۷] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۸۹ـ۹۰، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۱۸] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۶، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۱۹] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۰ـ۳۱، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۲۰] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۳ـ۳۴، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

حتی برخی فقها در فواصل نزدیک هم، با استناد به سیره پیامبر اکرم، حج سواره را بر پیاده به حج رفتن ترجیح داده‌اند.

[۲۲۱] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۹۱، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۲۲] ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، ج۳، ص۳۰۰ـ۳۰۱، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، (بی تا).

۱۸.۶ – مشهور فقهای شیعه

به نظر مشهور فقهای شیعه، مستطیعِ مالی کسی است که علاوه بر نیازهای عادی زندگی خود، مانند مسکن و اثاث منزل و مخارج کسانی که عرفآ و شرعآ نفقه آن‌ها برعهده اوست، زاد و راحله یا قیمت آن‌ها را پیش از سفر حج داشته باشد.
امکان تحصیل هزینه سفر در طول سفر حج، موجب استطاعت نیست.

[۲۲۳] ابن سعید، الجامع للشرائع، ص ۱۷۴، قم ۱۴۰۵.

[۲۲۴] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۵۳، قم ۱۴۱۴.

[۲۲۵] امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۷۳۳۷۴، نجف ۱۳۹۰.

[۲۲۶] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۹۰۹۱، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

البته نراقی

[۲۲۷] احمد بن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۷، قم ۱۴۱۷.

کسب درآمد در طول سفر را در صورتی که متناسب با شأن انسان باشد یا کاری باشد که در وطنش شغل اوست، مصداق استطاعت شناخته است.

۱۸.۷ – زاد و راحله

مقدار و کیفیت زاد و راحله در هر مکان با مکان دیگر و برای هر شخص با شخص دیگر متفاوت است و برای ارزیابی آن‌ها شأن و اقتضائات زندگی هر شخص مستقلاً در نظر گرفته می‌شود.

[۲۲۸] محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۴۰، قم ۱۴۱۰.

[۲۲۹] محسن حکیم، دلیل الناسک، ج۱، ص۲۰، چاپ محمدقاضی طباطبایی، (بی جا) : مدرسه الحکمه، ۱۳۷۴ ش.

[۲۳۰] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۸۸، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

[۲۳۱] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۹۲۹۳، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

هزینه بازگشت از سفر هم باید برای برآورد استطاعت مورد توجه قرار گیرد.

[۲۳۲] احمد بن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۶، قم ۱۴۱۷.

[۲۳۳] امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۷۳، نجف ۱۳۹۰.

برخی از فقیهان امامی نیاز به زاد و راحله را برای تحقق استطاعت، مختص به موارد ضروری دانسته‌اند مانند وقتی که سفر حج مستلزم پیمودن مسافتی طولانی باشد، ولی در مواردی که زاد و راحله یا یکی از آن‌ها مورد نیاز نیست، از جمله در مورد کسانی که در مکه یا نزدیکی آن ساکن‌اند، این فقها بر آن‌اند که استطاعت مالی بدون داشتن آن‌ها هم تحقق می‌یابد

[۲۳۴] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۴، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.

[۲۳۵] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۵۲، قم ۱۴۱۴.

[۲۳۶] احمد بن محمدمهدی نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج۱۱، ص۲۸۳۲، قم ۱۴۱۷.

(برای نقد این نظر به این منابع رجوع کنید

[۲۳۷] محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۳۶، قم ۱۴۱۰.

[۲۳۸] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج۴، ص۳۶۴، قم ۱۴۱۷۱۴۲۰.

[۲۳۹] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۷۸۸۳، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

[۲۴۰] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۸۵، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

).

۱۸.۸ – داشتن دَین

تمام فقهای مذاهب اسلامی داشتن دَین (چه دین به مردم و چه دین الهی مانند زکات و خمس) را در صورتی که با ادای آن، امکان سفر حج از میان برود، مانع استطاعت مالی دانسته‌اند.
طلب شخص از دیگران، هرگاه قابل استیفا نباشد نیز موجب استطاعت نیست.

[۲۴۱] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۲ـ ۱۷۳، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۲۴۲] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۸ـ۶۹، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۴۳] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۵۶، قم ۱۴۱۴.

[۲۴۴] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۵۹، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.

[۲۴۵] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۶۷، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.

[۲۴۶] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۱۴ـ۱۱۵، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.

البته برخی فقها داشتن دین مؤجَّل (دینی که تا رسیدن مهلت پرداخت آن امکان سفر حج باشد) یا دینی که بستان‌کار آن را مطالبه نکند، مانع استطاعت نمی‌دانند.

[۲۴۷] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۸، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۴۸] محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۷، ص۴۳، قم ۱۴۱۰.

[۲۴۹] محمد بن حسن فاضل هندی، کشف اللثام عن قواعدالاحکام، ج۵، ص۹۸، قم، ۱۴۲۲.

۱۸.۹ – استطاعت بذلی

ممکن است استطاعت مالی با بخشش یا در اختیار گذاشتنِ زاد و راحله از جانب شخصی دیگر حاصل شود، مانند بخشش هزینه سفر حج به فرزند از سوی پدر، که آن را استطاعت بَذْلی گفته‌اند.
فقهای امامی به استناد آیه ۹۷ آل عمران

[۲۵۰] آل عمران/سوره۳، آیه۹۷.

و احادیث، قبول هبه را در این حالت لازم و به جا آوردن حج را واجب شمرده‌اند

[۲۵۱] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۵، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.

[۲۵۲] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۵۸۱۶۲، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ ۱۴۱۰.

[۲۵۳] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۷۵ـ۱۷۶، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.

اما بیش‌تر فقهای اهل سنّت پذیرش چنین هبه‌ای را واجب به شمار نیاورده‌اند.
البته شافعی بذل بدون منّت، مانند بذل حج از جانب فرزند را موجب استطاعت دانسته است.
هم‌چنین مالکیان حج را برای کسانی که به درخواست کمک از دیگران عادت دارند و در طول سفر حج می‌توانند به اندازه کافی از دیگران کمک بگیرند، واجب دانسته‌اند.

[۲۵۴] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۲، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۵۵] ابن قدامه، المغنی، ج۳، ص۱۷۰، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).

[۲۵۶] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۷۱ـ۴۷۲، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.

[۲۵۷] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۸، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۵۸] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۳، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

۱۸.۱۰ – دوام

به نظر برخی فقهای امامی از بین بردن استطاعت مالی، مثلاً بخشش مال به دیگران پس از حصول استطاعت و استقرار وجوب حج، جایز نیست، ولی حفظ استطاعت مالی بر کسی که از جهات دیگر استطاعت ندارد، واجب نیست.

[۲۵۹] ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، جامع الشتات، ج۱، ص۳۱۸ـ ۳۱۹، چاپ مرتضی رضوی، تهران ۱۳۷۱ ش.

[۲۶۰] رضا خلخالی، معتمد العروه الوثقی، ج۱، ص۱۳۰ـ۱۳۴، محاضرات آیهاللّه خوئی، قم ۱۴۰۵ـ ۱۴۱۰.

۱۸.۱۱ – استطاعت بدنی

در مورد استطاعت بدنی و سلامت جسمانی، به نظر شماری از حنفیان، حج بر اشخاص بیمار، از پا افتاده، فلج و نابینا، حتی اگر راهنما داشته باشند، واجب نیست.
به نظر سایر فقهای اهل سنّت بر فرد نابینایی که راهنما دارد، حج واجب است.
شافعیان داشتن سلامت جسمی و نیروی بدنی را، در حد توانایی سوار شدن بر مرکب بدون مشقتِ بسیار، کافی دانسته‌اند.
مالکیان دارا بودن نیروی جسمانی‌ای که بتواند شخص را، سواره یا پیاده، بدون مشقت غیرعادی به مکه برساند، موجب استطاعت بدنیِ او شمرده‌اند.

[۲۶۱] ابوبکر بن مسعود کاسانی، کتاب بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج۲، ص۱۲۱، کویته ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۶۲] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۶۳، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۶۳] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۸۵، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۶۴] محمد بن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، ج۳، ص۴۵۷ـ۴۵۸، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.

[۲۶۵] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۷ـ۲۹، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

فقهای شیعه نیز استطاعت بدنی را شرط وجوب حج دانسته و بر بیمارانی که به دشواری می‌توانند سوار بر مرکب (از جمله اتومبیل و هواپیما) شوند، حج را واجب ندانسته‌اند.

[۲۶۶] جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۱، ص۱۶۵۱۶۶، چاپ صادق شیرازی، (تهران) ۱۴۰۹.

[۲۶۷] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۷، ص۲۸۰ ۲۸۱، بیروت ۱۹۸۱.

[۲۶۸] امام خمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۸۰، نجف ۱۳۹۰.

۱۸.۱۲ – راه سفر

نوع دیگر استطاعت در حج، ایمن بودن راه سفر است، یعنی این‌که جان و مال مسافر حج با مخاطرات جدی روبه رو نشود (برای فقه امامی به این منابع

[۲۶۹] ابن سعید، الجامع للشرائع، ص ۱۷۵، قم ۱۴۰۵.

[۲۷۰] حسن بن یوسف علامه حلّی، تذکرهالفقهاء، ج۷، ص۷۸، قم ۱۴۱۴.

و برای فقه اهل سنّت به این منابع

[۲۷۱] یحیی بن شرف نووی، المجموع شرح المهذّب، ج۷، ص۷۹ـ۸۰، بیروت: دارالفکر، (بی تا).

[۲۷۲] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۲۹، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۷۳] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۱، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

[۲۷۴] وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۳، ص۳۵، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

رجوع کنید).
تعبیر «مُخَلّی سَرْبُه» (باز و ایمن بودن راه) در احادیث،

[۲۷۵] کلینی، اصول کافی، ج۴، ص۲۶۷.

[۲۷۶] ابن بابویه، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، ج۲، ص۲۹۶، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۴۰۴.

به این نوع استطاعت اشاره دارد.
شافعیان اجاره نگهبان را در صورتی که به امنیت راه منجر شود، واجب شمرده‌اند.
به نظر مالکیان و شماری از شافعیان، در صورتی که تنها راه رسیدن به مکه، راه آبی و احتمال هلاکت در آن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.