پاورپوینت کامل حاج شیخ عبدالکریم حایری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حاج شیخ عبدالکریم حایری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاج شیخ عبدالکریم حایری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حاج شیخ عبدالکریم حایری ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
عبدالکریم حائری یزدی
دیگر کاربردها: حائری یزدی (ابهامزدایی).
عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶-۱۳۵۵ق/۱۲۳۸-۱۳۱۵ش)، معروف به آیت الله موسس، از مراجع تقلید شیعه در قرن سیزدهم و چهادرهم هجری قمری و موسس و زعیم حوزه علمیه قم از سال ۱۳۰۱ش تا وفاتش بود.
شیخ عبدالکریم علوم دینی را در یزد، کربلا، سامرا و نجف نزد بزرگانی چون میرزای شیرازی، شیخ فضلاللّه نوری، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی، میرزا مهدی شیرازی، سید محمد فشارکی اصفهانی، میرزا محمدتقی شیرازی، آخوند خراسانی و دیگران فرا گرفته و به درجه اجتهاد رسید. او از سال ۱۳۳۳ق به ایران بازگشت و چندین سال زعامت حوزه علمیه اراک و تدریس را بر عهده داشت. در سال ۱۳۴۰ق به دعوت علمای قم به آنجا رفت و حوزه علمیه قم را تاسیس و اداره آنرا را بر عهده گرفت و مهمترین مسئولیت خویش را مدیریت حوزه و تثبیت و پیشرفت حوزه میدانست، لذا از پذیرش مرجعیت کنارهگیری میکرد و بعد از وفات سید محمدکاظم یزدی دعوت برای رفتن به عتبات و عهدهدار شدن مرجعیت را نپذیرفت، با این حال بسیاری از مردم ایران و افرادی از کشورهای دیگر از او تقلید میکردند؛ همچنین منش آیت الله حائری و نیز برای حفظ حوزه، از سیاست گریزان بود و در ماجرای مشروطه نیز دخالت نکرد، ولی به خاطر موقعیت اجتماعیاش در دوران رضاخان و محمدرضا شاه به ناچار وارد امور سیاسی شد، از جمله در مسئله کشف حجاب که باعث تیره شدن رابطه او با شاه ایران تا آخر عمر شد. عبدالکریم حائری در خدمات اجتماعی فعال بود و کارهای عام المنفعه بسیاری را انجام داده است که تاسیس بیمارستان، کتابخانه، مدرسه و واحدهای مسکونی برخی از آن کارها است. ایشان به خاطر اشتغالات کمتر به تالیف پرداخت با این حال تالیفات ارزشمندی داشته که مهمترین آنها درر الفوائد است. حاج شیخ عبدالکریم حائری در ذیقعده ۱۳۵۵ (بهمن ۱۳۱۵)، در قم درگذشت و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) دفن شد.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت
۲ – تحصیلات
۲.۱ – در اردکان
۲.۲ – در یزد
۲.۳ – در کربلا
۲.۴ – در سامرا
۲.۵ – در نجف
۲.۶ – بازگشت به ایران
۲.۷ – بازگشت به نجف
۳ – اقامت در کربلا
۳.۱ – شاگردان در کربلا
۴ – اقامت در اراک
۵ – اقامت در قم
۶ – شکوفایی حوزه قم
۷ – مرجعیت
۸ – شیوه تدریس
۹ – استادان
۱۰ – شاگردان
۱۱ – برنامهها
۱۲ – در عرصه سیاست
۱۲.۱ – دوری از سیاست
۱۲.۲ – تعاملات با حاکمان
۱۲.۲.۱ – دوره نخست
۱۲.۲.۲ – دوره دوم
۱۲.۲.۳ – دوره سوم
۱۳ – رویدادهای مقارن با تاسیس حوزه
۱۳.۱ – کودتای ۱۲۹۹ش
۱۳.۲ – آغاز جنگ جهانی اول
۱۳.۳ – تبعید مراجع نجف به ایران
۱۳.۴ – منش سیاسی حائری
۱۴ – خدمات اجتماعی
۱۵ – وفات
۱۶ – ویژگیها
۱۶.۱ – توجه به رفاه مردم
۱۶.۲ – علاقه به اهل بیت
۱۶.۳ – زهد
۱۶.۴ – حسن معاشرت
۱۶.۵ – بردباری
۱۷ – فرزندان
۱۸ – تألیفات
۱۸.۱ – تقریرات
۱۸.۲ – تالیفات خود نوشته
۱۸.۳ – رسالههای عملیه
۱۸.۴ – درر الفوائد
۱۹ – فهرست منابع
۲۰ – پانویس
۲۱ – منبع
۱ – ولادت
عبدالکریم حائری در خانوادهای غیرروحانی در روستای مِهرجِرد میبد واقع در ۶۰ کیلومتری یزد به دنیا آمد.
[۱] شعبانی، اولیاء، معمار فضیلت، ص۶-۵، چاپ اول، قم، مرکز پژوهشهای صدا و سیما، ۱۳۸۰.
پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کردهاند که به خرید و فروش کرباس و گوسفند و احتمالاً گاهی به کشاورزی اشتغال داشته است.
[۲] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۴۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۳] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۲۲، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۴] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۱۳ـ۱۴، قم ۱۳۷۲ش.
(درباره تولد عبدالکریم، که یگانه فرزند محمدجعفر بوده است رجوع شود به
[۵] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۶] اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیتاللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۷۱ـ۷۲، در آیینهداران حقیقت: مصاحبههای مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین: مجله حوزه، ج ۱، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲ش.
)
در بیشتر منابع، سال تولد عبدالکریم ۱۲۷۶ ذکر شده
[۷] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
[۸] رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
[۹] بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۲، ص۲۷۵، تهران ۱۳۴۷ـ۱۳۵۱ش.
ولی فرزندش، مرتضی،
[۱۰] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۴۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۱۱] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۱۸، قم ۱۳۷۲ش.
[۱۲] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۹، (اراک) ۱۳۷۵ش.
احتمال داده است که وی در حدود ۱۲۸۰ به دنیا آمده باشد.
۲ – تحصیلات
آیت الله حائری در شهرهای مختلف تحصیل کرده است.
۲.۱ – در اردکان
شوهرخاله عبدالکریم، میرابوجعفر (که خود عالم و در کسوت روحانیّت بود)، روزی به مهرجرد آمد و عبدالکریم را دارای استعداد فراوان یافت و در خردسالی وی را به محل زندگی خود، اردکان برد و به مکتب سپرد، از اینرو، حائری همیشه خود را مدیون او میدانست. (عبدالکریم، در این شهر ناآشنا چندین سال در رفت و آمد بود. روزها در درس استادان حاضر میشد و شبها در خانه میر ابوجعفر به سر میبرد و گاهی در شبهای جمعه به منظور دیدار با پدر و مادر راه مهرجرد را پیش میگرفت.) در حالی که هنوز ۱۰ سال از بهار عمرش سپری نگردیده بود، عبدالکریم پدرش را از دست داد، از اینرو راه مهرجرد را در پیش گرفت و خود را در کنار مادرش تنها و دور از مکتب ماند. چند سال را دور از مکتب و دوستان در روستای مهرجرد گذراند.
[۱۳] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۴۸، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۱۴] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۵۵ـ۵۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۱۵] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، قم ۱۳۷۲ش.
۲.۲ – در یزد
عبدالکریم پس از چند سال که در مهرجرد بود برای تحصیل علوم دینی به یزد رفت
[۱۶] شعبانی، اولیاء، معمار فضیلت، ص۹، چاپ اول، قم، مرکز پژوهشهای صدا و سیما، ۱۳۸۰.
و با سکونت در مدرسه محمدتقیخان، معروف به مدرسه خان، ادبیات عرب و برخی دیگر از درسهای مقدماتی حوزه را نزد عالمانی چون سید حسین وامق و سید یحیی بزرگ، معروف به مجتهد یزدی، فرا گرفت.
[۱۷] رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
[۱۸] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۳، ص۵۹، ج ۳، تهران ۱۳۷۳ش.
در آن دوران (اواخر قرن سیزدهم) یزد حوزه علمی پر رونقی داشت. پنج مدرسه علوم دینی در این شهر، بخش عمدهای از دانشجویان علوم اسلامی را در خود جای داده بود و دانشمندان بزرگی که تربیت یافته حوزه پر آوازه نجف و شاگردان شیخ انصاری و میرزای شیرازی بودند. «در میان مدرسههای مختلف علوم دینی، مدرسه بزرگ (و زیبای) «محمدتقی خان» از معروفترین آنها به شمار میرفت.»
[۱۹] آیتی، عبدالحسین، تاریخ یزد، ص۴۲۸.
۲.۳ – در کربلا
عبدالکریم در ۱۲۹۸
[۲۰] آیتی، عبدالحسین، تاریخ یزد، ج۱، ص۴۲۸، یزد ۱۳۱۷ش.
[۲۱] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
[۲۲] کاظمینی، میرزا محمد، دانشنامه مشاهیر یزد،، ذیل مادّه، یزد: بنیاد فرهنگی، پژوهشی ریحانهالرسول، ۱۳۸۲ش.
برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی عراق شد. نخست به کربلا رفت
[۲۳] د. ایرانیکا، ذیل «حائری، شیخ عبدالکریم یزدی»،
و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی (عالم بزرگ و رئیس حوزه علمیه کربلا) به تحصیل پرداخت و درسهای سطوح میانی فقه و اصول را در آنجا آموخت.
[۲۴] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۴۶ـ۴۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۲۵] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۷۴، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۲۶] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، قم ۱۳۷۲ش.
از علی بفروئی یزدی (متوفی ۱۳۲۴) به عنوان یکی از استادان او در کربلا یاد شده است.
[۲۷] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۳۱، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
[۲۸] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
۲.۴ – در سامرا
سپس حائری، به توصیه فاضل اردکانی که استعداد او را فراتر از ظرفیت آن زمان حوزه علمیه کربلا یافته بود
[۲۹] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳)، ص ۵۳.
و با معرفینامهای از جانب او برای میرزای بزرگ محمدحسن شیرازی، به سامرا رفت. میرزا او را بهگرمی پذیرفت و از او خواست که با فرزندش، سید علیآقا، مباحثه کند.
[۳۰] مرتضی حائری یزدی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۸۰-۸۲، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۳۱] مرتضی حائری یزدی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۸۸، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۳۲] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۵۳ـ۵۴، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
میرزای شیرازی در آن زمان مرجع وقت و در راس حوزه علمیه سامرّا بود. وی از آنجا که به علم و معنویت آیت الله اردکانی احترام زیادی میگذاشت شیخ عبدالکریم را مورد توجه قرار داد. میگویند وقتی نامه فاضل اردکانی را خواند رو به عبدالکریم کرد و فرمود: «من به شما اخلاص پیدا کردم».
[۳۳] آیت الله موسس، کریم جهرمی، ص۳۱، به نقل از یادداشتهای مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری.
از همینرو آن طلبه جوان و پر تلاش را در منزل خود جای داد.
دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ یا ۱۳۱۳،
[۳۴] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
تأثیر ژرفی در شکلگیری شخصیت علمی او داشت تا جایی که میتوان او را از اصحاب مکتب سامرا دانست. در سامرا، او نخست دو تا سه سال درسهای سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون شیخ فضلاللّه نوری، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزا مهدی شیرازی (متوفی ۱۳۰۸، خواهرزاده میرزا محمدتقی شیرازی) به اتمام رساند و سپس در درسهای خارج فقه و اصول سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا محمدتقی شیرازی، و مدتی در مجلس درس میرزا محمدحسن شیرازی شرکت کرد.
[۳۵] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۸۷-۸۸، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۳۶] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۹۳-۹۴، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۳۷] آقا بزرگ تهرانی، میرزای شیرازی: ترجمه هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، ج۱، ص۱۵۶، تهران ۱۳۶۲ش.
[۳۸] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
[۳۹] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
[۴۰] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، قم ۱۳۷۲ش.
[۴۱] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۴۹ـ۵۱، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
و از میرزا حسین نوری (مشهور به محدّث نوری، صاحب مستدرک الوسائل) اجازه روایت دریافت کرد.
[۴۲] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۶۸، تهران ۱۳۷۴ش.
[۴۳] حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال در قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، ص۲۱۱۸، ج ۶، اصفهان ۱۳۶۴ش.
در میان استادان حائری، نقش فشارکی بسیار جدّیتر و پررنگتر و مدت فراگیری حائری از او طولانیتر از دیگران بوده،
[۴۴] موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعه فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعه، ج۲، ص۱۱۸، او، تتمیم روضاتالجنات، بغداد (۱۳۴۸).
تا جایی که از بهترین و نزدیکترین شاگردان او به شمار میرفته است، بنابراین حائری، به تعبیری، دستپرورده فشارکی بوده است.
۲.۵ – در نجف
عبدالکریم به همراه استادش فشارکی چند ماه پس از درگذشت میرزای بزرگ (۱۳۱۲) از سامرا به نجف نقل مکان کردند.
[۴۵] رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ص ۲۸۳ـ۲۸۴، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
حائری در نجف نیز همواره در درس استادش شرکت میکرد و در ماههای آخر عمر فشارکی، از او مراقبت هم میکرد.
[۴۶] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۳۹، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۴۷] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۸۷- ۸۸، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۴۸] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۹۳-۹۴، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۴۹] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۳۷ـ۳۹، قم ۱۳۷۲ش.
حائری در ۱۳۱۳ حج گزارد.
[۵۰] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
[۵۱] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۴، (اراک) ۱۳۷۵ش.
[۵۲] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۱، (اراک) ۱۳۷۵ش.
به گزارش شماری از منابع، حائری در نجف در زمان حیات فشارکی، در درس آخوند خراسانی هم شرکت میکرده است
[۵۳] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
[۵۴] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۵۵] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۱، (اراک) ۱۳۷۵ش.
[۵۶] مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، بهکوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
اما به گزارش شماری دیگر، او پس از درگذشت فشارکی (۱۳۱۶) به حلقه درس آخوند پیوست.
[۵۷] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
[۵۸] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۲۳، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۵۹] سبحانی، جعفر، موسوعه طبقات الفقهاء، ج۱۴، قسم ۱، ص۳۶۵، قم: مؤسسه الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
گزارشهای اخیر، نادرست به نظر میرسند، زیرا مستلزم آناند که حائری در مجموع، قبل و بعد از دوره اول اقامتش در اراک، فقط حدود یک یا دو سال در درس آخوند خراسانی حاضر شده باشد و این با گزارشهای دیگر، که جایگاه مؤثر حائری و حضور طولانیتر او را در این درس نشان میدهد، سازگاری ندارد، از جمله اینکه او درس آخوند را برای برخی شرکتکنندگان، تقریر میکرده
[۶۰] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۳۱، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
[۶۱] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۴، (اراک) ۱۳۷۵ش.
اشکالات خود را بر درسهای طول هفته، چهارشنبهها مطرح میکرده و گاهی نظر استاد را تغییر میداده؛ او مجموعه سؤال و جوابهای مبحث علم اجمالی در کفایه الاصول خراسانی را به اشکالات خود در آن درس مربوط دانسته است.
[۶۲] طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیتاللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۶۳ـ۶۴، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
آخوند درس عمومی خود را برای چند نفر، از جمله حائری و نائینی، مفید ندانسته و برای آنها درس خصوصی دایر کرده بود.
[۶۳] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
و از همه مهمتر اینکه حائری خود اذعان داشته که در تألیف جلد دوم دُررالفوائد از آموزههای آخوند استفاده کرده است.
[۶۴] طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیتاللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۶۳، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
حائری و آقا ضیاء عراقی و محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی، همبحث بودهاند که احتمالا به سالهای اقامت حائری در نجف مربوط است.
[۶۵] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۲.۶ – بازگشت به ایران
حائری پس از درگذشت فشارکی با اصرار و همراهی دوست خود، محمود عراقی (فرزند آقا محسن عراقی، روحانی متمکّن و متنفذ اراک)، به ایران بازگشت و در سلطانآباد (اراک کنونی) حوزه درس پررونقی دایر کرد. شماری از منابع، سال بازگشت او را ۱۳۱۶
[۶۶] حائری یزدی، عبدالکریم، دررالفوائد، مع تعلیقات محمدعلی اراکی، ج۱، مقدمه، ص۲۰، به نقل از آیتاللّه اراکی، قم ۱۴۰۸.
[۶۷] ستوده، محمدتقی، «مصاحبه با استاد ستوده»، ج۱، ص۲۷، در آیینهداران حقیقت، همان.
[۶۸] حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۶۹] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۱، (اراک) ۱۳۷۵ش.
[۷۰] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۴-۴۵، (اراک) ۱۳۷۵ش.
و شماری دیگر ۱۳۱۸ گزارش کردهاند.
[۷۱] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۶۸ش.
[۷۲] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۶۴ش.
[۷۳] د. اسلام، چاپ دوم، تکمله ۵ـ۶، ذیل «حائری، شیخ عبدالکریم یزدی»
[۷۴] صادقی فدکی، عباس، «اندیشهها و عملکرد آیتاللّه حائری در احیای حوزه علمیه قم»، ج۱، ص۱۹۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
بسیاری از منابع نیز از این دوره اقامت شش یا هشت ساله او در اراک، یادی نکرده و به گونهای گزارش دادهاند که گویا او تمام این مدت را در نجف یا کربلا به سر میبرده است.
[۷۵] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۶۶۶۷، تهران ۱۳۷۴ش.
[۷۶] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸، مشهد ۱۴۰۴.
[۷۷] ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، ج۱، ص۳۴۱، چاپ علی دوانی، تهران ۱۳۸۳ش.
[۷۸] رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳ـ۲۸۴، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
[۷۹] سبحانی، جعفر، موسوعه طبقات الفقهاء، ج۱۴، قسم ۱، ص۳۶۵، قم: مؤسسه الامام الصادق، ۱۴۱۸ـ۱۴۲۴.
۲.۷ – بازگشت به نجف
حائری در ۱۳۲۴، همزمان با آغاز نهضت مشروطه، به نجف بازگشت.
[۸۰] بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۲، ص۲۷۵، تهران ۱۳۴۷ـ۱۳۵۱ش.
درباره علت این بازگشت دو گزارش متفاوت وجود دارد: یکی، احساس استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و دیگری، بر هم خوردن آرامش آنجا بهسبب نهضت مشروطه.
[۸۱] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۶۴ش.
[۸۲] حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۸۳] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۴۳ـ۴۴، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۸۴] صدرایی خویی، علی، آیتاللّه اراکی: یک قرن وارستگی، ج۱، ص۱۷، تهران ۱۳۸۲ش.
[۸۵] نیکوبرش، فرزانه، بررسی عملکرد سیاسی آیتاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ه ش، ج۱، ص۴۶ـ۴۷، تهران ۱۳۸۱ش.
او در این نوبت، دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمدکاظم طباطبایی یزدی نیز شرکت کرد.
۳ – اقامت در کربلا
شیخ عبدالکریم به منظور دور ماندن از نزاع شدید میان موافقان و مخالفان مشروطه ــکه در حوزه نجف و در میان عالمان طراز اول، از جمله این دو استاد او، جریان داشت ــ پس از چند ماه،
[۸۶] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۶۷، تهران ۱۳۷۴ش.
[۸۷] موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعه فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعه، ج۲، ص۱۱۸، او، تتمیم روضاتالجنات، بغداد (۱۳۴۸).
[۸۸] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۳۸، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
به اتفاق دوست صمیمی خود، محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی، به کربلا رفت.
[۸۹] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۵۵، قم ۱۳۷۲ش.
[۹۰] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
وی اینبار قصد توطن کرد و حدود هشت سال
[۹۱] محمدی اشتهاردی، محمد، «نگاهی به زندگی آیهاللّه العظمی شیخ عبدالکریم حائری، ج۱، ص۴۰، مؤسس حوزه علمیه قم»، در مؤسس حوزه، همان.
در کربلا ماند و از آن زمان به حائری ملقب شد. او در کربلا به تدریس پرداخت و، به منظور حفظ بیطرفی خود در صفآراییهای مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس میداد.
۳.۱ – شاگردان در کربلا
شاگردان برجسته او در این دوره، علیاکبر کاشانی، مصطفی کشمیری، احمد مازندرانی و سید صدرالدین صدر (از معاونان و مشاوران حائری در اداره حوزه علمیه قم و سپس مرجع تقلید) بودند.
[۹۲] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۵۵ـ۵۶، قم ۱۳۷۲ش.
[۹۳] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۱، (اراک) ۱۳۷۵ش.
[۹۴] حسینی ّیزدی، صادق، شرح زندگانی حضرت آیتاللّه مؤسس و فرزند برومندشان آیتاللّه حاجشیخ مرتضی حائری (ره)، ج۱، ص۲۴، قم ۱۳۸۱ش.
[۹۵] نیکوبرش، فرزانه، بررسی عملکرد سیاسی آیتاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ه ش، ج۱، ص۲۶، تهران ۱۳۸۱ش.
[۹۶] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۴۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۴ – اقامت در اراک
در اثنای اقامت حائری در کربلا، از او برای بازگشت به اراک درخواستهای زیادی شد. سرانجام، او در ۱۳۳۲ یا اوایل ۱۳۳۳،
[۹۷] صفوت تبریزی، محمدعلی، «زندگینامه آیهاللّه حاج شیخعبدالکریم حائری»، ج۱، ص۷۳، به کوشش علی صدرایی خویی، در مؤسّس حوزه، همان.
[۹۸] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۷۹، تهران ۱۳۶۴ش.
با این شرط که در اداره حوزه علمیه مستقل باشد، به اراک رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس فقه و اصول پرداخت. حائری که دهه ششم زندگی خود را میگذراند و نام و نشان بیشتری یافته بود توانست طلابی را از سایر مناطق به اراک جذب کند و حوزهای با حدود سیصد علمآموز
[۹۹] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۴۵، (اراک) ۱۳۷۵ش.
شکل دهد.
او در پاسخ به نامه استادش، میرزا محمدتقی شیرازی، پس از فوت سید محمدکاظم یزدی (۱۳۳۷) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد، اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد.
[۱۰۰] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۶۴، مشهد ۱۴۰۴.
[۱۰۱] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۱۵، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۰۲] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۲۳، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۰۳] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۵۶، قم ۱۳۷۲ش.
[۱۰۴] حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۳ـ۱۵۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۰۵] مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، ج۱، ص۳۱۹، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، بهکوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
[۱۰۶] صدرایی خویی، علی، آیتاللّه اراکی: یک قرن وارستگی، ج۱، ص۱۷ـ۱۸، تهران ۱۳۸۲ش.
۵ – اقامت در قم
حائری در ۱۳۳۷ به قصد زیارت مرقد امام رضا (علیهالسلام) عازم مشهد شد و در مسیر خود چند روز در قم ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمیه آن آشنا شد و از مهجوری و غربت مدارس علمی آنجا افسوس خورد.
[۱۰۷] رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۶، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
[۱۰۸] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۳، ص۵۹ـ۶۰، ج ۳، تهران ۱۳۷۳ش.
در ماه رجب ۱۳۴۰ (در آستانه نوروز ۱۳۰۱ش.
[۱۰۹] فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۳۲، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش
[۱۱۰] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۵۹، قم ۱۳۷۲ش.
) بار دیگر، در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او
[۱۱۱] فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
و نیز برای زیارت مرقد حضرت معصومه، با همراهی چند تن، از جمله فرزند خردسالش مرتضی، به قم رفت و با استقبال بسیاری از علما و مردم قم و درخواست آنان برای اقامت او در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت، ولی پس از پافشاری شماری از عالمان، بهویژه محمدتقی بافقی، حائری استخاره کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند، تصمیمی که در پی آن حوزهای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری، «آیت اللّه مؤسس» لقب گرفت.
[۱۱۲] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۹، مشهد ۱۴۰۴.
[۱۱۳] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۱۴] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۱۵] فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۳۱ـ۳۳۴، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
[۱۱۶] سپهری اردکانی، علی، نگاهی به تاریخ اردکان، ج۱، ص۲۱۲، ج ۱، اردکان ۱۳۶۴ش.
[۱۱۷] حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
(برای استخاره مذکور رجوع شود به
[۱۱۸] رازی، محمد شریف، گنجینه دانشمندان،، ج ۱، ص ۲۸۷ـ ۲۸۸، تهران ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
[۱۱۹] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۵۸ـ۵۹، قم ۱۳۷۲ش.
)
حائری تصمیم خود را به شاگردانش اعلام کرد.
[۱۲۰] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۰۶، قم ۱۳۶۸ش.
علاوه بر سید محمدتقی خوانساری، که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله شاگردان برجستهای چون سید احمد خوانساری، سید روحاللّه خمینی ( امام خمینی )، سید محمدرضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی، (برای برخی افراد دیگر رجوع شود به
[۱۲۱] رضا استادی، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۵۴-۶۴، (اراک) ۱۳۷۵ش.
) به قم منتقل شدند.
۶ – شکوفایی حوزه قم
با هجرت شیخ عبدالکریم و آغاز شدن درس حائری در قم و همراهی و همکاری عالمان قم،
[۱۲۲] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۳۵ـ۳۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
حال و هوای مدارس دینی آنجا دگرگون و حوزه علمیه قم پرتحرک شد.
[۱۲۳] ریحان یزدی، علیرضا، آینه دانشوران، ج۱، ص۳۳، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم ۱۳۷۲ش.
گرچه قم در گذشته هم در دورههایی، حوزههای علمی پررونقی داشت، اما هیچگاه بدین درجه از شکوفایی و اعتبار نرسیده بود و در ردیف حوزههای درجه اول جهان اسلام بهشمار نمیرفت.
سید ابوالحسن اصفهانی و محمدحسین نائینی ــکه پس از تبعید شدن از عراق (درباره این تبعید رجوع شود به
[۱۲۴] طبسی، محمدرضا، «مصاحبه با آیتاللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی»، ج۱، ص۶۶، حوزه، سال ۶، ش ۴ (مهر و آبان ۱۳۶۸).
) در ۱۳۰۲ش، حدود هشت ماه در قم ماندندــ نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمی داشتند. به گزارش بسیاری از منابع، حائری با استقبال از حضور آن دو در قم و فراهم کردن مقدمات تدریسشان، شاگردان خود را به حضور در درس آنان تشویق کرد. بنابر برخی گزارشها، حائری حتی درس خود را به احترام آنها تعطیل کرد.
[۱۲۵] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۶۰ـ ۱۱۶۱، مشهد ۱۴۰۴.
[۱۲۶] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، ج ۱، ص ۲۴ـ ۲۵، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۲۷] صفوت تبریزی، محمدعلی، «زندگینامه آیهاللّه حاج شیخعبدالکریم حائری»، ج۱، ص۷۷، به کوشش علی صدرایی خویی، در مؤسّس حوزه.
[۱۲۸] ذاکری، علیاکبر، «رفتارشناسی سیاسی آیتاللّه حائری»، ج۱، ص۲۱۱، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
(برای آگاهی از گزارشهای گوناگون درباره نحوه مواجهه حائری با آنان رجوع شود به
[۱۲۹] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲، تهران ۱۳۶۴ش.
)
با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شماری از عالمان و مدرسان و بسیاری از محصلان سایر حوزهها یا محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت.
[۱۳۰] آیتی، عبدالحسین، تاریخ یزد، ج۱، ص۴۲۹، یزد ۱۳۱۷ش.
[۱۳۱] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۳۲] استادی، رضا، یادنامه حضرت آیهاللّه العظمی اراکی (ره)، ج۱، ص۷۷- ۷۸، (اراک) ۱۳۷۵ش.
[۱۳۳] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۶۷، تهران ۱۳۷۴ش.
[۱۳۴] موسوی اصفهانی، محمدمهدی، احسن الودیعه فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعه، ج۲، ص۱۱۸، او، تتمیم روضاتالجنات، بغداد (۱۳۴۸).
[۱۳۵] امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۴۲.
(برای آگاهی از اسامی بیش از ۳۵۰ تن از آنان رجوع شود به
[۱۳۶] فیاضی، عمادالدین، زندگینامه و شخصیت اجتماعی ـ سیاسی آیتاللّه العظمی حاج شیخعبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم)، ج۱، ص۱۵۲- ۱۵۹، تهران ۱۳۷۸ش.
)
از آن پس، نام شیخ عبدالکریم ــکه دوستان و شاگردانش بیشتر از او با عنوان «حاج شیخ» یاد میکردند
[۱۳۷] مرجعیت در عرصه اجتماع و سیاست: اسناد و گزارشهایی از آیات عظام نائینی، اصفهانی، ج۱، ص۳۱۵، قمی، حائری و بروجردی، ۱۲۹۲ تا ۱۳۳۹ شمسی، بهکوشش محمدحسین منظورالاجداد، تهران: شیرازه، ۱۳۷۹ش.
ــ با نام حوزه قم پیوند خورد. او از سه جایگاه در تثبیت و توسعه حوزه علمی قم مؤثر بود: مرجعیت، تدریس و زعامت علمی و اداره امور حوزه.
۷ – مرجعیت
هرچند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداده و بلکه با ترک حوزه علمی عراق، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت سید محمدکاظم یزدی و شیخالشریعه اصفهانی و میرزا محمدتقی شیرازی، در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ که حائری هنوز در اراک به سر میبرد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب مرجع تقلید بودند، به او رجوع کردند. پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفتهرفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله عراق و لبنان، از مقلدان او شدند. از جمله عوامل مهم و مؤثر در مرجعیت حائری را توجه ویژه میرزا محمدتقی شیرازی به او، از جمله ارجاع مقلدان خود به حائری در مسائل مورد احتیاط، دانستهاند.
[۱۳۸] مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من، ج۳، ص۶۰۱، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ش.
[۱۳۹] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۵۸ـ ۱۱۵۹، مشهد ۱۴۰۴.
[۱۴۰] آقا بزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، قسم ۳، ص ۱۱۶۴، مشهد ۱۴۰۴.
[۱۴۱] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۵۶، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۱۴۲] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۱۸، بهکوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
[۱۴۳] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۷۶، بهکوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
[۱۴۴] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۸۴، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۴۵] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۱۰۷ـ۱۰۸، قم ۱۳۷۲ش.
۸ – شیوه تدریس
حائری در قم با جدیت به تدریس فقه و اصول پرداخت. او به روش مکتب سامرا و با الهام از میرزای بزرگ شیرازی درس میداد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهارنظری، نخست دیدگاههای گوناگون و دلایل هریک بیان میشد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادلنظر با آنها به جمعبندی آرا میپرداخت، آنگاه نظر خود را میگفت و در پایان اجازه میداد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند. همچنین حائری هر روز موضوع درس بعدی را مشخص میکرد تا شاگردانش پیشاپیش آن را مطالعه کنند. او بر آن بود که مباحث اصول فقه باید مختصر و کاربردی مطرح شود، از اینرو، در تألیف درر الاصول به این نظر عمل کرد و نیز دوره کامل درس اصول فقه را در مدت تقریبا چهار سال تدریس میکرد.
[۱۴۶] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۷۴ـ ۷۵، قم ۱۳۷۲ش.
[۱۴۷] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۵۰، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
[۱۴۸] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۵۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
[۱۴۹] عیسینژاد، محمد، «شیخ عبدالکریم حائری، ج۱، ص۱۰۸، حوزه علمیه قم و تولید علم در سده معاصر ایران»، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
۹ – استادان
آیت الله حائری در طول زندگی خود از استادان برجستهای سود بردند که برخی از آنان بدین شرح میباشند:
۱. آیت الله فاضل اردکانی؛
۲. حاج میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ)؛
۳. آیت الله فشارکی؛
۴. آخوند خراسانی؛
۵. سید محمدکاظم یزدی؛
۶. آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی؛
۷. شیخ فضلالله نوری.
۱۰ – شاگردان
از حوزه درس حائری، عالمان بزرگی سر برآوردند که تنی چند از آنان در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. میرزا هاشم آملی، محمدعلی اراکی، سید احمد حسینی زنجانی، امام خمینی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد داماد، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، سید کاظم شریعتمداری، سید صدرالدین صدر، سید کاظم گلپایگانی، سید محمدرضا گلپایگانی، آخوند ملا علی معصومی همدانی، سید شهابالدین نجفی مرعشی و میر سید علی یثربی همدانی از جمله شاگردان او بودند.
[۱۵۰] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۵۱] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
(برای فهرست اسامی دهها تن از دیگر شاگردان نامدار او رجوع شود به
[۱۵۲] شریف رازی، محمد، آثارالحجه یا تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، ج۱، ص۸۷-۸۸، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۵۳] شریف رازی، محمد، آثارالحجه یا تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، ج۱، ص۲۳۵، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
)
۱۱ – برنامهها
مهمترین جایگاه و اصلیترین مسئولیت حائری، مدیریت حوزه نوپای قم بود. او وظیفه اصلی خود را ایفای درست این نقش میدانست و از هرچه با آن تعارض داشت پرهیز میکرد. این نگرش در مشی سیاسی ـ اجتماعی او بیتأثیر نبود. او با توجه به آشنایی با حوزههای بزرگ شیعی سامرا و نجف و کربلا، و اطلاع از شیوه مدیریت و ضعفها و قوّتهای پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه اراک، بیش از هر چیز به برنامهریزی برای تثبیت حوزه و پیشرفت و بالندگی آن میاندیشید. تحول در روشهای آموزش در حوزه، تخصصی شدن ابواب فقه، توسعه دامنه معلومات دانشپژوهان حوزه، حتی آموزش زبانهای خارجی، و بهطور خلاصه تربیت محقق و مجتهد، از برنامهها یا آرزوهای او بود.
[۱۵۴] حسینی زنجانی، احمد، الکلام یجرّ الکلام، ج۱، ص۱۲۴، قم ۱۳۶۸ش.
[۱۵۵] اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیتاللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۸۲ـ۸۳، در آیینهداران حقیقت: مصاحبههای مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین: مجله حوزه، ج ۱، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲ش.
[۱۵۶] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۴۷، قم ۱۳۷۲ش.
[۱۵۷] سیدکباری، علیرضا، حوزههای علمیه شیعه در گستره جهان، ج۱، ص۳۸۴، تهران ۱۳۷۸ش.
[۱۵۸] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۶۷ـ۶۸، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۵۹] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۸۷ـ۸۸، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۶۰] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۹۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۶۱] دایرهالمعارف جهان اسلام، آکسفورد، ج۴، ص۶۴.
۱۲ – در عرصه سیاست
زندگی شیخ عبدالکریم حائری در عرصه سیاست به دو دوره تقسیم میشود.
۱۲.۱ – دوری از سیاست
برخی اهتمام شیخ عبدالکریم حائری را به حفظ حوزه قم مهمترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانستهاند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمیشد، زیرا بر این باور بود که موضعگیری در برابر رضاشاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجهای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت، بنابراین، با دوراندیشی و درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات دین و مذهب را در ایران استمرار بخشید. رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۶۲] رازی، محمد شریف، آثارالحجه، ج۱، ص۵۳ـ۵۴، یا، تاریخ و دائرهالمعارف حوزه علمیه قم، قم ۱۳۳۲ـ (۱۳۳۳ش).
[۱۶۳] امینی، داود، «اهتمام آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، ج۱، ص۱۹۸، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّسسرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش.
با اینکه این نظر را نمیتوان یکسره نادیده گرفت، شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آنها میتوان شخصیت حائری را اساسا غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر میرسد که کنارهگیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت،
[۱۶۴] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، قم ۱۳۷۲ش.
[۱۶۵] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجهالاسلام فلسفی، ج۱، ص۸۲، تهران ۱۳۷۶ش.
[۱۶۶] حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
بیش از آنکه بنا به مصلحتجویی بوده باشد از روحیه او ناشی میشده است. رویه حائری پیش از ورود به قم، درباره مسائل سیاسی نامرتبط با حکومت ایران، نیز همینگونه بود. منابعی که حوادث دهه سوم و چهارم قرن چهاردهم را ثبت کردهاند مملو از اسامی عالمانی هستند که در اعتراض به حضور بیگانگان و اشغال بخشی از سرزمینهای اسلامی (بهویژه عراق) در جنگ جهانی اول، یا در اعتراض به برخی سیاستهای حاکمان این سرزمینها، اعلامیه داده، حکم صادر کرده و حتی به پا خاستهاند. در میان آنان با آنکه نام تنی چند از استادان حائری و بسیاری از همدرسان او زیاد دیده میشود، از حائری نامی نیست. مثلا در میان عالمانی که در محرّم ۱۳۳۰، همزمان با حضور حائری در کربلا، در اعتراض به نیروهای اشغالگر خارجی از نجف و کربلا به کاظمین رفتند و حدود سه ماه در آنجا ماندند، نام کسانی چون میرزا محمدتقی شیرازی، شیخالشریعه اصفهانی، نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاء عراقی در منابع تاریخی ثبت شده است،
[۱۶۷] نظامالدینزاده، حسن، هجوم روس و اقدامات رؤسای دین برای حفظ ایران، ج۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵، بهکوشش نصراللّه صالحی، تهران ۱۳۷۷ش.
ولی نشانی از حائری نیست. برخی برگشت او را از اراک (در سفر اول) به نجف و در پی آن، هجرت از نجف به کربلا را به منظور دورماندن از حوادث انقلاب مشروطه و منازعات دو طیف مشروطهخواه و مشروعهخواه دانستهاند، بنابراین میتوان حائری را، همچون استادش فشارکی، از عالمانی دانست که نه تنها هیچگاه در مسائل سیاسی فعال نبوده، بلکه از حوادث سیاسی و جنجالی گریزان بودهاند.
[۱۶۸] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۶۹] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۷۰] حسینیان، روحاللّه، تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه علمیه قم: مقدمهای بر انقلاب اسلامی ایران، ج۱، ص۴۵۰ـ۴۵۱، کتاب ۱، تهران ۱۳۸۰ش.
[۱۷۱] شکوری، ابوالفضل، «مرجع دوراندیش و صبور: آیتاللّه حائری، ج۱، ص۱۱۶، مؤسس حوزه علمیه قم»، یاد، ش ۱۷ (زمستان ۱۳۶۸).
[۱۷۲] امینی، داود، «اهتمام آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، ص۱۹۱، به نقل از عبدالحسین حائری، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّسسرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش، ۱۳۹۰۰.
۱۲.۲ – تعاملات با حاکمان
جایگاه اجتماعی او، بهویژه در دهه آخر عمرش، مانع از آن بود که به کلی از هر آنچه رنگ و بوی سیاسی داشت، کنارهگیری کند.
[۱۷۳] حسینیان، روحاللّه، تاریخ سیاسی تشیع تا تشکیل حوزه علمیه قم: مقدمهای بر انقلاب اسلامی ایران، ج۱، ص۴۵۳، کتاب ۱، تهران ۱۳۸۰ش.
مهمترین چالش آیت اللّه حائری در این سالها نحوه تعامل و مناسباتش با رضاخان (بعدا رضاشاه) بود. این مناسبات را میتوان به سه دوره متمایز تقسیم کرد:
۱۲.۲.۱ – دوره نخست
در دوره نخست، دوره سردار سپهی، رئیسالوزرایی و نیز اوایل سلطنت رضاخان، روابط نسبتا خوبی با یکدیگر داشتند.
[۱۷۴] دولتآبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۴، ص۲۸۹، تهران ۱۳۶۲ش.
از یکسو، رضاخان که میکوشید به حوزه علمیه و عالمان دینی نزدیک شود، بسیار به حائری توجه داشت و با او محترمانه رفتار میکرد،
[۱۷۵] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۱۷، بهکوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
[۱۷۶] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۶۵، بهکوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
تا جایی که خود را مقلد او معرفی کرد.
[۱۷۷] اراکی، محمدعلی، «تأسیس حوزه علمیه قم بروایت خاطره: مصاحبه با آیتاللّه اراکی»، ج۱، ص۲۷، یاد، سال ۱، ش ۴ (پاییز ۱۳۶۵).
از سوی دیگر، حائری در تأیید و تا حدی تثبیت رضاخان بیتأثیر نبود، مثلا اعلامیه مشترک او و نائینی و اصفهانی در نفی جمهوریت، پس از ملاقات رضاخان با آن سه، در مجموع به سود رضاخان تمام شد.
[۱۷۸] مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من، ج۳، ص۶۰۱ـ۶۰۲، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۶۰ش.
[۱۷۹] مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۳، ص۱۵، ج ۳، تهران ۱۳۶۲ش.
[۱۸۰] حائری، عبدالهادی، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، ج۱، ص۱۸۸ـ۱۹۰، تهران ۱۳۶۴ش.
(درباره جمهوریخواهی در آن دوره رجوع شود به
[۱۸۱] بهار، محمدتقی، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج۲، ص۲۷، تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۶۳ش.
) سه مسئله را میتوان در این رویکرد حائری مؤثر دانست: تمایلات دینی و مذهبی رضاخان یا دستکم تظاهر به آن تا آن زمان،
[۱۸۲] اعظام قدسی، حسن، خاطرات من، ج۲، ص۵۱ـ۵۲، یا، روشن شدن تاریخ صد ساله، تهران ۱۳۴۹ش.
وعدههای او مبنی بر تقویت اسلام و جلوگیری از افکار ضد دینی،
[۱۸۳] هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، ج۱، ص۳۶۸، تهران ۱۳۶۳ش.
و اقتدار او و درنتیجه ایجاد امنیت و ثبات نسبی در کشور.
[۱۸۴] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۷۰ـ۷۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۲.۲.۲ – دوره دوم
در دوره دوم، از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله کشف حجاب، مناسبات میان آنها نه حسنه نه تیره بود.
[۱۸۵] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۶۴، بهکوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
در این دوره، حائری در پارهای مسائل، مشی بیطرفانه اتخاذ کرد و در نتیجه، گاهی توانست با میانجیگری از به وجود آمدن بحران جلوگیری کند، مانند نقش او در ماجرای مخالفت با نظام وظیفه اجباری به رهبری حاج آقا نوراللّه اصفهانی
[۱۸۶] فیض قمی، عباس، گنجینه آثار قم، ج۱، ص۳۲۰، قم ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
[۱۸۷] امینی، داود، «اهتمام آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّسسرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۱، اسناد۱ـ۳، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش.
[۱۸۸] امینی، داود، «اهتمام آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم»، ص ۲۰۴ـ۲۰۸، اسناد ۱۰ـ۱۴، در مؤسّس حوزه: یادنامه حضرت آیهاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری قدّسسرُّه، به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش، ۱۳۹۰۰.
و نیز در موضوع اجباری کردن پوشش متحدالشکل مردان، که از سویی مجبور کردن مردم را به یکسان لباس پوشیدن، ناپسند میدانست و از سوی دیگر، سرپیچی مردم از این دستور دولت را تأیید نکرد.
[۱۸۹] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۷۸ـ۸۱، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۹۰] محقق داماد، علی، «مصاحبه با حضرت آیتاللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد»، ج۱، ص۳۴ـ۳۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۶ (بهمن و اسفند ۱۳۸۳).
حائری حتی گاهی با تصمیم کلی حکومت، همراهی نشان داد ولی کوشید با تغییراتی، آن را در جهت اهداف و برنامههای خود مدیریت کند، مانند تصمیم دولت درباره امتحان گرفتن از طلاب به منظور اعطای جواز استفاده از لباس روحانیت.
[۱۹۱] امینی، داود، «مروری بر زندگی آیتاللّه حاجشیخ عبدالکریم حائری یزدی: بنیانگذار حوزه علمیه قم به روایت اسناد»، گنجینه اسناد، ج۱، ص۱۶ـ۱۸، اسناد ۱ـ۵، سال ۵، دفتر ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
اما او در بسیاری از مسائل، با اینکه موافق عملکرد دولت نبود، بردبارانه سکوت کرد و رو در روی حکومت قرار نگرفت، مانند برخورد حکومت با بافقی و سید حسن مدرس. در تحلیل رفتار کژدارومریز حائری با رضاشاه در این دوره، علاوه بر روحیه غیرسیاسی او و نیز اهمیتی که به ماندگاری حوزه میداد، میتوان این نگرش او را نیز مؤثر دانست که دربار پهلوی را تحت نفوذ انگلیس و جنگ با آن را بیثمر میدانست. روی هم رفته، حائری در این دوره هرچند بر ضد حکومت و در حمایت از مخالفان موضع نمیگرفت، اما حکومت هیچگاه نمیتوانست از سلوک وی به نفع خود بهرهبرداری کند.
[۱۹۲] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۶۰، قم ۱۳۷۲ش.
[۱۹۳] کریمی جهرمی، علی، آیهاللّه مؤسّس مرحوم آقای حاجشیخ عبدالکریم حائری (قدّس سرُّهالشّریف)، ج۱، ص۶۴، قم ۱۳۷۲ش.
[۱۹۴] حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۶۹ـ۱۷۰، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۹۵] حائری، عبدالحسین، «مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری»، ج۱، ص۱۷۵، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۹۶] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۵۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۱۹۷] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۷۲، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
۱۲.۲.۳ – دوره سوم
در دوره سوم، از واقعه کشف حجاب (۱۳۱۴ش) تا درگذشت حائری (۱۳۱۵ش)، مناسبات میان آندو تیره بود. در پی این ماجرا، حائری با اصرار و نیز فشار دیگران،
[۱۹۸] فلسفی، محمدتقی، خاطرات و مبارزات حجهالاسلام فلسفی، ج۱، ص۸۱ـ۸۲، تهران ۱۳۷۶ش.
در ۱۱ تیر ۱۳۱۴ در تلگرامی به رضاشاه، اوضاع را برخلاف قوانین شرع اعلام کرد و جلوگیری از آن را خواستار شد.
[۱۹۹] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ص ۴۵۶، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۲۰۰] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، پانویس ص۸۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
(برای پاسخ نسبتا غیر محترمانه احتمالا نخستوزیر یا وزیر دربار به این تلگرام رجوع شود به
[۲۰۱] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ص۴۵۷، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
[۲۰۲] محقق داماد، مصطفی، «مصاحبه با حجهالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد»، ج۱، ص۸۴، حوزه، سال ۲۱، ش ۵ (آذر و دی ۱۳۸۳).
از آن پس، مناسبات آنها به کلی قطع شد و حتی آمد و شدهای نزد حائری به شدت تحت نظر بود.
[۲۰۳] حائری یزدی، مهدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ج۱، ص۶۵، بهکوشش حبیب لاجوردی، تهران ۱۳۸۱ش.
به نقل برخی منابع، موضوع کشف حجاب چنان بر حائری گران آمد که پس از آن خانهنشین شد و حتی به باور شماری از شاگردان و نزدیکانش، از غصه مرد.
[۲۰۴] اراکی، محمدعلی، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیتاللّه العظمی اراکی»، ج۱، ص۸۱، در آیینهداران حقیقت: مصاحبههای مجله حوزه با عالمان و دانشوران حوزوی، تهیه و تدوین: مجله حوزه، ج ۱، قم: بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲ش.
[۲۰۵] حائری یزدی، مرتضی، سرّدلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستانها، ج۱، ص۲۰۵، به کوشش رضا استادی، قم ۱۳۷۷ش.
[۲۰۶] غروی تبریزی، عبدالحسین، «مصاحبه با آیهاللّه عبدالحسین غروی تبریزی»، ج۱، ص۴۳، حوزه، سال ۱۱، ش ۲ (خرداد و تیر ۱۳۷۳).
۱۳ – رویدادهای مقارن با تاسیس حوزه
مقارن با تاسیس حوزه علمیه قم رویدادهای مهمی در ایران و جهان به وقوع پیوست که جناب آیت الله مؤسس با کیاست و دوراندیشی ویژهای از این رویدادها کمال بهرهبرداری را به نفع تاسیس حوزه، نمودند. اهم این وقایع عبارت بودند از:
۱۳.۱ – کودتای ۱۲۹۹ش
رضاخان برای رسیدن به قدرت به پشتیبانی علما نیاز داشت… از اینرو تلاش میکرد با نزدیک شدن به علما
[۲۰۷] محمدی، ذکرالله، حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری…، ص۴۹، قم، نشر زائر، چاپ اول، ۱۳۸۳.
به این مهم دست یابد. در این میان جناب آیت الله حائری با استفاده از فرصت پیش آمده، حوزه علمیه را بدون هیچ بازدارندهای سیاسی تاسیس نمودند.
۱۳.۲ – آغاز جنگ جهانی اول
با آغاز جنگ جهانی اول، نجف و کربلا برای طلاب و علما ناامن گردیده بود، و آمد و شد طلاب در آن شهرها به سختی صورت میگرفت. این ناامنی سبب شد که بسیاری از علما، این شهرها را به مقصد قم که تنها بدیل این کانونهای علمی و جای امن برای کارهای علمی بود، ترک گویند… ناامن شدن این مراکز علمی… سبب شد… علما و فضلایی که از ناامنی این مرکزهای علمی نگران بودند، جذب حوزهی قم گردند چرا که آیت الله حائری با تدبیرها، دوراندیشیها و شناخت دقیق از فرصتهای پیش آمده، … حوزهی امن و آرامی را برای تحصیل علم آماده کرده بود.
۱۳.۳ – تبعید مراجع نجف به ایران
مرجعیت شیعه در زمان تاسیس حوزه علمیه قم با سید ابوالحسن اصفهانی و نائینی بود. مراجع نجف به خاطر رویارویی با دولت استعمارگر انگلیس که میخواست، امتیاز دو رود بزرگ دجله و فرات را ویژه خود گرداند، به ایران تبعید شدند. تبعید این بزرگان به ایران… قم را به عنوان یک مرکز مهم تعلیم و تربیت دینی و بدیل عتبات رسمیت بخشید.
[۲۰۸] محمدی، ذکرالله؛ حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری…، ص۴۹، قم، نشر زائر، چاپ اول، ۱۳۸۳.
شیخ عبدالکریم حائری با تلاش و همتی مثال زدنی از مجموعه رویدادهای فوق در جهت تشکیل، توسعه و رسمیت بخشیدن به حوزهی علمیه قم استفاده نمود.
۱۳.۴ – منش سیاسی حائری
رفتار سیاسی رهبران شیعی را اگر نخواهیم آن را به دوران حیات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بسط دهیم، باید از اولین روز بعد از رحلت رسول اکرم بررسی نمود. از همان هنگامیکه امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) تجهیز و تدفین پیکر مطهر پیامبر اکرم را به حضور در سقیفه و تعیین سرنوشت خلافت و پس از آن سکوت در برابر فتنه را، به جهت مصلحتاندیشی برای اسلام و مسلمین، بر قیام ترجیح داد. به همینگونه رهبران سیاسی شیعه در طول تاریخ پرفراز و نشیبی که طی کردهاند، همواره مصلحت جامعه مسلمین را در نظر گرفته و آن عملی را انجام دادهاند که بیشترین منفعت و مصلحت اسلام و مسلمین را تضمین مینموده است.
در ایران به خصوص بعد از تاسیس سلسله صفویه و اعلام مذهب تشیع به عنوان دین رسمی ایرانیان، علمای شیعه مهمترین طبقهی تاثیرگذار در اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران بودهاند و نقطه عطف این تاثیرگذاری را باید نهضت تنباکو دانست که بعد از آن قدرت و نفوذ علمای شیعه به عنوان رهبران مذهبی ایران بر همگان روشن گردید.
آیت الله حائری، در اغلب حوادث و وقایع سیاسی که در زمان ایشان رخ داده است، سیاست سکوت و مدارا را در پیش گرفته است، چرا که تاسیس و حفظ حوزه علمیه قم را از اهم واجبات میدانستهاند و با کیاست و دوراندیشی و تدبیر خود سعی میکردند که بهانهای به دست دشمنان نداده و از نهال نوپای حوزه علمیه به شدت حفاظت نمایند تا به باروری و باردهی رسد، به نحوی که در ماجراهایی نظیر آیت الله بافقی، (در نوروز ۱۳۰۶، همسر و خانواده رضاخان بدون حجاب و چادر در غرفه بالای ایوان آینه در حرم حضرت معصومه (س)، حاضر شدند که این امر موجب اعتراض آیت الله بافقی گردید، و پس از آنکه خانواده رضاخان به پیغام ایشان وقعی ننهادند، آیت الله بافقی شخصا در حرم حاضر شده و به آنان اعتراض میکند. این امر سبب گردید که رضاخان شخصا به قم آمده و آیت الله بافقی را در حرم شلاق بزند و … سرانجام ایشان را از قم تبعید نماید.) آیت الله حائری که با هوشیاری مخصوص خود دریافته بود که رضاخان فقط به دنبال بهانه مختصری است که حوزه علمیه را از ریشه برکند، سکوت را پیشه ساختند، رضاخان خود گفته بود: «اگر حاج شیخ عبدالکریم نفس میکشید، یک کلمهای میگفت، فوری ماشین در خانهاش حاضر میکردم و میفرستادمش آنجا که عرب نی انداخت.»
[۲۰۹] شکوری، ابوالفضل، مرجع دوراندیش و صبور آیتالله حائری، موسس حوزه علمیه قم، فصلنامه یاد، ص۱۴۶، شماره ۱۷،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 