پاورپوینت کامل حبیباللّه بن محمدهاشم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حبیباللّه بن محمدهاشم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حبیباللّه بن محمدهاشم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حبیباللّه بن محمدهاشم ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
حبیب خراسانی
حبیب خراسانی (۱۲۶۶-۱۳۲۷ق)، با نام کامل میرزا حبیباللّه شهیدی، میرزا حبیباللّه مجتهد رضوی یا حسینی متخلص به حبیت، شاعر، عارف و مجتهد مشهور دوره قاجاریه بود.
وی علوم دینی را نزد میرزا نصراللّه مجتهد فانی، میرزای شیرازی، فاضل دربندی و میرزا حبیباللّه رشتی فرا گرفت و به درجه اجتهاد رسید. او در نجف با عارفی به نام میرزا مهدی گیلانی متخلص به خدیو آشنا شد و همراه او به مجالس صوفیه بغداد میرفت و از طریق خدیو با مرتاضی هندی به نام غلامعلیخان آشنا شد و از او هم بهره برده است. حبیب مدت پانزده سال زعامت امور شرعی مردم مشهد را بر عهده داشت و سپس کنارهگیری کرد. در انقلاب مشروطه، مشروطه خواهان درخواست فتوا در وجوب مشروطه کردند ولی او امتناع کرد و زمانی که قصد سفر به مدینه را داشت در ماه شعبان ۱۳۲۷ق به طور ناگهانی درگذشت و در حرم امام رضا (علیهالسلام) دفن شد.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – تحصیلات
۳ – اصحاب سراچه
۴ – دریافت مقام اجتهاد
۵ – عهدهداری زعامت شرعی
۶ – کنارهگیری از زعامت
۷ – ماجرای مشروطه و مرگ ناگهانی
۸ – شخصیت حبیب
۸.۱ – مجتهد روشننگر
۸.۲ – تسلط بر زبانهای دیگر
۸.۳ – تاثیرات در محیط ادبی
۸.۴ – شاعر برجسته
۸.۴.۱ – غزلیات
۸.۴.۲ – سبک شعری
۸.۴.۳ – مضمون اشعار
۸.۴.۴ – تاثیر اشعار بر شاعران
۸.۴.۵ – چاپ دیوان
۹ – فهرست منابع
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
۱ – معرفی اجمالی
نام کامل حبیب خراسانی، حاج میرزا حبیباللّه شهیدی است.
[۱] بدایعنگار، فضلاللّه بن داود، «مرحوم حجهالاسلام حاج میرزا حبیباللّه شهیدی قدسسره»، ج۱، ص۱۶، الکمال، سال ۲، ش ۴ (فروردین ۱۳۰۱).
برخی وی را میرزا حبیباللّه مجتهد رضوی یا حسینی نیز نامیدهاند.
[۲] مشکان طبسی، حسن، «حاج میرزا حبیب خراسانی»، ج۱، ص۳۵، دبستان، ش ۳ (دی ۱۳۰۱).
[۳] رضوی، محمدباقر بن اسماعیل، شجره طیبه در انساب سلسله سادات علویه رضویه، ج۱، ص۴۱۵، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، مشهد ۱۳۸۴ش.
[۴] ساعدی خراسانی، محمدباقر، ضمیمه تاریخ علمای خراسان، ج۱، ص۲۷۵، در مدرس، عبدالرحمانبن نصراللّه، تاریخ علماء خراسان، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش.
تخلصش «حبیب» و در خراسان معروف به «آقا» بوده است.
[۵] مشکان طبسی، حسن، «حاج میرزا حبیب خراسانی»، ج۱، ص۳۵، دبستان، ش ۳ (دی ۱۳۰۱).
[۶] گلشنآزادی، علیاکبر، صد سال شعر خراسان، ج۱، ص۱۹۴، به کوشش احمد کمالپور، مشهد ۱۳۷۳ش.
[۷] پرتو، ابوالقاسم، یارانِ سراچه: (شرح احوالات و عقاید و افکار میرزاحبیب خراسانی)، ج۱، ص۱۳، تهران ۱۳۸۳ش.
در نهم جمادی الاولی ۱۲۶۶ در مشهد به دنیا آمد، پدرش حاج میرزا محمدهاشم مجتهد (متوفی ۱۲۶۹) نوه میرزا مهدی مجتهد معروف به شهید رابع بود
[۸] کشمیری، محمدمهدی بن محمدعلی، تکمله نجوم السماء،ج ۲، ص ۲۶۹، قم (۱۳۹۷).
[۹] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۷، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
میرزا مهدی، شهید رابع، در ۱۲۱۸، به فرمان نادر میرزا (متوفی ۱۲۱۸) پسر شاهرخ میرزا افشار، که مشهد را تصرف کرده بود به شهادت رسید،
[۱۰] گلستانه، ابوالحسن بن محمدامین، مجمل التواریخ، ج۱، ص۴۴۵، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۵۶ش.
[۱۱] کشمیری، محمدعلی بن صادقعلی، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء،ص۳۳۰، قم (۱۳۹۴)
[۱۲] سپهر، محمدتقی بن محمدعلی، ناسخ التواریخ: سلاطین قاجاریه، ج۱، ص۱۲۳، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۵ش.
[۱۳] مدرس، عبدالرحمان بن نصرالله، تاریخ علماء خراسان، ج۱، ص۵۴، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش.
به همین سبب فرزندان و نوادگان میرزا مهدی به «شهیدی» معروف شدهاند.
[۱۴] رضوی، محمدباقر بن اسماعیل، شجره طیبه در انساب سلسله سادات علویه رضویه، ج۱، ص۳۹۳ـ۴۲۶، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، مشهد ۱۳۸۴ش.
۲ – تحصیلات
از کودکی و نوجوانی حبیبالله اطلاع چندانی در دست نیست جز اینکه پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، فقه و اصول را نزد حاج میرزا نصراللّه مجتهد فانی، شوهر خواهرش، که از مجتهدان و مدرّسان بزرگ و مشهور خراسان بود، آموخت، هوش سرشار و حافظه قدرتمند وی هنگام نوجوانی و تحصیل زبانزد بود. سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفت.
[۱۵] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۸، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۱۶] گلشنآزادی، علیاکبر، صد سال شعر خراسان، ج۱، ص۱۹۴، به کوشش احمد کمالپور، مشهد ۱۳۷۳ش.
در هنگام اقامت در نجف، با عارفی به نام میرزا مهدی گیلانی متخلص به خدیو (متوفی ۱۳۰۹)
[۱۷] معصوم علیشاه، محمدمعصوم بن زینالعابدین، طرائق الحقائق، ج۳، ص۵۵۰ـ۵۵۱، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸ (.
آشنا شد و همراه او به مجالس صوفیه بغداد میرفت. از قصیدهای که در ستایش خدیو سروده است مشخص میشود که وی اعتمادی عمیق به این عارف داشته است.
حبیب از طریق خدیو با مرتاضی هندی به نام غلامعلیخان آشنا شد. غلامعلیخان که به زبانهای باستانی و علوم و معارف هندوان آشنایی داشت، در حلقه ارشادش این علوم را به خواص شاگردانش میآموخت. حبیب هم با موافقت خدیو، از محضر غلامعلیخان بهره برد.
[۱۸] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۲۰ـ۲۴، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
مشخص نیست که حبیب، چه مدتی در نزد مرشد هندی به تَعلُّم مشغول بوده است، اما پس از درگذشت وی، نخست خدیو گیلانی و سپس حبیب به مشهد رفتند.
۳ – اصحاب سراچه
در مشهد، خدیو در سراچه بیرونی منزلِ حاج میرزا هدایتاللّه، پدربزرگ حبیب، که در جوار مسجد گوهرشاد بود مقیم شد و پس از مدتی عدهای از مشاهیر خراسان از جمله صید علیخان درگزی (متوفی ۱۳۳۲) به حلقه ارادت وی درآمدند که آنها را «اصحاب سراچه» یا «اهل سراچه» مینامیدند. کمکم رفتار خاص و شیوه درویشانه زندگی اصحاب سراچه باعث شد که برخی از متشرعان به مخالفت با آنها برخیزند و اصحاب هم تصمیم گرفتند متفرق شوند. حبیب هم در حدود ۱۲۹۵ به سامرا به حلقه درس میرزای شیرازی پیوست.
[۱۹] معصوم علیشاه، محمدمعصوم بن زینالعابدین، طرائق الحقائق، ج۳، ص۵۵۱، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸ (.
[۲۰] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۲۴ـ۳۲، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
معاصران حبیب خراسانی نظیر میرزا محمدمهدی کشمیری، محمدباقر رضوی، بدایعنگار و مشکان طبسی که شرححال وی را نوشتهاند کوچکترین اشارهای به ماجرای اصحاب سراچه نکردهاند.
معصوم علیشاه
[۲۱] معصوم علیشاه، محمدمعصوم بن زینالعابدین، طرائق الحقائق، ج۳، ص۵۵۱، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸ (.
در ضمن شرححال خدیو گیلانی، با اینکه اشارهای به اهل سراچه میکند اما نامی از حبیب خراسانی نمیآورد، حتی گلشن آزادی که سالها پس از حبیب میزیسته در شرححال حبیب اشارهای به این مسئله نکرده است. از اشارهای که حسن حبیب
[۲۲] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۲۹ـ۳۰، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
به دیدار خود با پسرخوانده خدیو میکند، مشخص میشود که مسئله سراچه تا سالها در نظر متشرعان خراسان مذموم بوده و اهل آن را به زندقه و الحاد متهم میکردهاند و احتمالا به همین دلیل شرححالنویسان نمیخواستهاند نامی از مجتهد محبوب و بزرگ خراسان، یعنی حبیب، در میان اهل سراچه بیاید و نیز شاید از بیم چنین اتهاماتی است که خود حبیب هم ابیاتی را که در ستایش خدیو گیلانی سروده بود از قصیده خود حذف کرد.
[۲۳] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
۴ – دریافت مقام اجتهاد
اقامت حبیب در عتبات عالیات حدود چهار سال طول کشید که در این میان همسر دوم اختیار کرد، به سفر حج رفت و در بازگشت به عراق، علاوه بر میرزای شیرازی از محضر حاج میرزا حبیباللّه رشتی و فاضل دربندی بهره برد و پس از نیل به درجه اجتهاد و دریافت تصدیق اجتهاد از میرزای شیرازی در حدود ۱۲۹۸ به مشهد بازگشت.
[۲۴] کشمیری، محمدمهدی بن محمدعلی، تکمله نجوم السماء،ج ۲، ص ۲۶۹، قم (۱۳۹۷)
[۲۵] رضوی، محمدباقر بن اسماعیل، شجره طیبه در انساب سلسله سادات علویه رضویه، ج۱، ص۴۱۶، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، مشهد ۱۳۸۴ش.
[۲۶] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۳۶ـ۳۸، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۲۷] ساعدی خراسانی، محمدباقر، ضمیمه تاریخ علمای خراسان، ج۱، ص۲۷۵، در مدرس، عبدالرحمانبن نصراللّه، تاریخ علماء خراسان، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش.
۵ – عهدهداری زعامت شرعی
حبیبالله خراسانی در حدود ۱۲۹۸ به مشهد بازگشت. مردم مشهد استقبال شایستهای از وی کردند و ریاست روحانی و زعامت امور شرعی که در خاندان حبیب سابقه داشت به وی سپرده شد.
[۲۸] کشمیری، محمدمهدی بن محمدعلی، تکمله نجوم السماء،ج ۲، ص ۲۶۹، قم (۱۳۹۷)
[۲۹] بدایعنگار، فضلاللّه بن داود، «مرحوم حجهالاسلام حاج میرزا حبیباللّه شهیدی قدسسره»، ج۱، ص۲۰، الکمال، سال ۲، ش ۴ (فروردین ۱۳۰۱).
[۳۰] حبیب اللهی، ابوالقاسم، «حاج میرزا حبیباللّه مجتهد خراسانی»، ج۱، ص۱۳۸، یغما، سال ۱۹، ش ۳ (خرداد ۱۳۴۵).
وی حدود پانزده سال به ریاست روحانی مردم مشهد که اموری از قبیل قضا، تدریس، امامت جماعت و موعظه و سخنرانی بود پرداخت. حسن رفتار، درایت و شهامت وی در انجام وظایف دینی حتی زبانزد نسلهای پس از وی در خراسان بود. در این مدت، حبیب برای گذران معیشت، اراضی بحرآباد، روستایی در حوالی مشهد را، که ملک موروثی خاندان او بود، آباد کرد و هرگاه فرصتی دست میداد به کوهپایههای اطراف مشهد برای عبادت و تهجد میرفت.
[۳۱] بدایعنگار، فضلاللّه بن داود، «مرحوم حجهالاسلام حاج میرزا حبیباللّه شهیدی قدسسره»، ج۱، ص۲۰ـ۲۱، الکمال، سال ۲، ش ۴ (فروردین ۱۳۰۱).
[۳۲] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۳۸ـ۳۹، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۳۳] حبیب اللهی، ابوالقاسم، «حاج میرزا حبیباللّه مجتهد خراسانی»، ج۱، ص۱۳۸، یغما، سال ۱۹، ش ۳ (خرداد ۱۳۴۵).
۶ – کنارهگیری از زعامت
حدود سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۶، حبیب که از زعامت امور شرعی کمکم خسته شده بود در بحرآباد با عارفی سادهدل و اُمّی به نام سید ابوالقاسم درگزی (متوفی ۱۳۱۹) دیدار کرد. ساعدی خراسانی در ضمیمه تاریخ علمای خراسان
[۳۴] ساعدی خراسانی، محمدباقر، ضمیمه تاریخ علمای خراسان، ج۱، ص۲۷۵، در مدرس، عبدالرحمانبن نصراللّه، تاریخ علماء خراسان، چاپ محمدباقر ساعدی خراسانی، مشهد ۱۳۴۱ش.
در معرفی حبیب خراسانی آورده است که: «از باریافتگان مرحوم میرزا ابوالقاسم درگزیست». این عبارت نشان میدهد که سید درگزی در خراسان آن زمان دارای مقام و منزلتی والا بوده است. معصوم علیشاه نیز که با سید درگزی دیدار داشته است او را عارفی سادهدل، اُمّی، خوشسخن، فرشتهخصال و نورانی توصیف میکند.
[۳۵] معصوم علیشاه، محمدمعصوم بن زینالعابدین، طرائق الحقائق، ج۳، ص۷۰۳ـ۷۰۴، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸ (.
حبیب خراسانی پس از آشنایی با سید درگزی ریاست امور شرعی را رها کرد و به جز مواقعی خاص که به مشهد میآمد و بر منبر موعظه میکرد، به انزوا و عزلت پناه برد و حدود ده سال اغلب در روستاهای اطراف مشهد خصوصا روستای کَنگ به عبادت، ریاضت و تفکر مشغول شد.
[۳۶] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، ج۱، ص۴۱ـ۴۴، دیوان، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۳۷] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، ج۱، ص۵۱-۵۲، دیوان، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۳۸] رضوی، محمدباقر بن اسماعیل، شجره طیبه در انساب سلسله سادات علویه رضویه، ج۱، ص۴۱۷، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، مشهد ۱۳۸۴ش.
به گفته مشکان طبسی
[۳۹] مشکان طبسی، حسن، «حاج میرزا حبیب خراسانی»، ج۱، ص۳۶، دبستان، ش ۳ (دی ۱۳۰۱).
منبر موعظه حبیب چنان گرم و گیرا بود که شنوندگان متوجه گذر زمان نمیشدند.
۷ – ماجرای مشروطه و مرگ ناگهانی
با ظهور انقلاب مشروطه، طرفداران مشروطه در خراسان از وی خواستند که فتوایی در وجوب مشروطه امضا کند. حبیب هم به بهانه اینکه سالهاست از فتوا و امضا دست کشیده، حکم صریحی در این مورد نداد و فقط خانه خود را در اختیار انجمن ایالتی مشروطه قرار داد تا به امور مردم در آنجا رسیدگی شود.
[۴۰] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۵۴ـ۵۵، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۴۱] تجربهکار، نصرت، سبک شعر در عصر قاجاریه، ج۱، ص۱۳۹، (تهران) ۱۳۵۰ش.
[۴۲] گلشنآزادی، علیاکبر، صد سال شعر خراسان، ج۱، ص۱۹۴، به کوشش احمد کمالپور، مشهد ۱۳۷۳ش.
با بالا گرفتن اختلافات و تندروی مشروطهخواهان، حبیب تصمیم گرفت که به مدینه سفر کند و باقی عمر را در آنجا بگذراند که در عصر ۲۷ شعبان ۱۳۲۷ در شصت و یک سالگی در بحرآباد بهطور ناگهانی درگذشت. پیکر او را در حرم حضرت رضا (علیهالسلام) در صفه پس پشت مقابل ضریح دفن کردند.
[۴۳] رضوی، محمدباقر بن اسماعیل، شجره طیبه در انساب سلسله سادات علویه رضویه، ج۱، ص۴۱۷، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، مشهد ۱۳۸۴ش.
[۴۴] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۵۴ـ۶۷، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
مرگ ناگهانی حبیب و سلسله حوادثی که پیش از درگذشتش رخ داد، سبب شد که در بین نزدیکانش این گمان تقویت شود که مشروطهخواهان از بیم آنکه وی در خارج از ایران فتوایی علیه آنان صادر کند، او را مسموم کردهاند.
[۴۵] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۶۶ـ۶۷، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
۸ – شخصیت حبیب
شخصیت حبیب خراسانی از چند جهت قابل تعمق و بررسی است:
۸.۱ – مجتهد روشننگر
از یک سو وی مجتهدی است روشننگر با وسعت مشرب که هنگام سرپرستی امور شرعی خراسان مردم را از خَرافات و حتی برخی آیینها نظیر شبیهسازی صحرای کربلا منع میکرد.
[۴۶] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۴۰، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
او از نفوذ خود میان مردم و حاکمان برای حفظ احترام اشخاص استفاده مینمود، چنانکه هنگامی که توطئه دشمنان و حاسدانِ ملکالشعراء صبوری (متوفی ۱۳۲۲)، پدر محمدتقی بهار، نزدیک بود وی را از ملکالشعرایی آستان قدس رضوی عزل کند، حبیب از نفوذ خود استفاده کرد و مقام ملکالشعرایی را برای صبوری حفظ کرد.
[۴۷] حبیب اللهی، ابوالقاسم، «حاج میرزا حبیباللّه مجتهد خراسانی»، ج۱، ص۱۳۹، یغما، سال ۱۹، ش ۳ (خرداد ۱۳۴۵).
معاصران وی به وجود شخصی نظیر حبیب خراسانی که هم اغلب علوم متداول زمان و خصوصا فقه را به کمال میدانسته و هم در مناعت طبع و عزت نفس بینظیر بوده است، در مقام مرجعیت شرعی خراسان، افتخار کردهاند.
[۴۸] بدایعنگار، فضلاللّه بن داود، «مرحوم حجهالاسلام حاج میرزا حبیباللّه شهیدی قدسسره»، ج۱، ص۲۰، الکمال، سال ۲، ش ۴ (فروردین ۱۳۰۱).
[۴۹] مشکان طبسی، حسن، «حاج میرزا حبیب خراسانی»، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، دبستان، ش ۳ (دی ۱۳۰۱).
۸.۲ – تسلط بر زبانهای دیگر
بنابه گفته حسن حبیب
[۵۰] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۲۰، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
وی زبان فرانسه را در سفر به عتبات آموخت. اما محمد شهید نورایی
[۵۱] دهخدا، ذیل مادّه.
معتقد است که حبیب خراسانی پس از مراجعت از سفر حج زبان فرانسه را نزد حاج سیاح محلاتی، جهانگرد مشهور دوره قاجاریه، آموخت. در خاطرات حاج سیاح
[۵۲] حاج سیاح، محمدعلی بن محمدرضا، خاطرات حاج سیاح، ج۱، ص۳۰۷، یا، دوره خوف و وحشت، به کوشش حمید سیاح، چاپ سیفاللّه گلکار، تهران ۱۳۵۹ش.
اشاره به مهماننوازی حبیب از حاج سیاح هست اما مطلب مذکور وجود ندارد. با این حال نقل شده است که حبیب کتاب تِلماک اثر فنلون را به فارسی ترجمه کرده و این اثر به نظر حاج سیاح هم رسیده و قرار بود که حاج سیاح آنرا چاپ کند.
[۵۳] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان،مقدمه علی حبیب، ص۱۱۰ـ ۱۱۱، ج۱، ص۲۰، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
۸.۳ – تاثیرات در محیط ادبی
بدون تردید دانش، وارستگی، روشننگری و آزادگی حبیب خراسانی و تعالیم وی به شاگردان و هوادارانش تأثیر بسزایی در محیط ادبی آینده مشهد و خراسان گذاشت.
[۵۴] پروین گنابادی، محمد، گزینه مقالهها، ج۱، ص۵۱۷، تهران ۱۳۵۶ش.
بسیار کسانی که محضر وی را در جوانی درک کرده بودند، نظیر مشکان طبسی، بدایعنگار و شیخ علیاکبر خدابنده (متوفی ۱۳۲۰ش)، همگی از افراد فرهیخته و برجسته خراسان بودهاند. برای نمونه خدابنده بر زبانهای فرانسه و روسی و انگلیسی تسلط داشت و در سالهای ۱۳۰۰-۱۳۰۴ش در مشهد زبانهای خارجی را درس میگفت.
[۵۵] پروین گنابادی، محمد، گزینه مقالهها، ج۱، ص۴۹۴، تهران ۱۳۵۶ش.
۸.۴ – شاعر برجسته
از سویی دیگر حبیب شاعری است برجسته و غزلسرا بود، با اینکه خود در دیوانش
[۵۶] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۶۴، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
تصریح کرده که از اشتهار به شاعری چندان راضی نیست اما سرآمدِ مجتهدان و دانشمندانی است که در دوره قاجار شعر سرودهاند.
[۵۷] تجربهکار، نصرت، سبک شعر در عصر قاجاریه، ج۱، ص۱۳۷، (تهران) ۱۳۵۰ش.
در غزلهای حبیب نشانی از اشعار سیاسی دوره مشروطه و تأثیر آنها نیست، شعر وی بیشتر از نوع شعر شاعرانی نظیر صفای اصفهانی و صفی علیشاه است که در دوره بازگشت پیرو سبک عراقی بودهاند.
[۵۸] شفیعی کدکنی، محمدرضا، ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، ج۱، ص۷۷، ترجمه حجتاللّه اصیل، تهران ۱۳۷۸ش.
[۵۹] شفیعی کدکنی، محمدرضا، ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما، ج۱، ص۷۹، ترجمه حجتاللّه اصیل، تهران ۱۳۷۸ش.
۸.۴.۱ – غزلیات
اغلب غزلهای وی بین شش تا ده بیت است، اما غزلهای سه و چهار بیتی در دیوانش فراوان است،
[۶۰] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۶۳، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۶۱] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۶۵، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۶۲] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۶۸ـ۶۹، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۶۳] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۶۳، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
که نشان میدهد شاعر غزلها را ناتمام رها کرده است. با این حال غزلهایی هم با بیش از بیست یا حتی سی بیت در دیوانش هست.
[۶۴] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۹ـ۲۱، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۶۵] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۲۳ـ۲۶، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
در اغلب غزلهای وی تخلص دیده نمیشود و شاید این امر به دلیل این است که به شاعری خود چندان اهمیتی نمیداده است. اما در برخی غزلها
[۶۶] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۴۳-۴۴، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۶۷] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۷۸، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۶۸] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۴۶، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
نیز تخلص «حبیب» را در بیت آخر آورده است و گاهی هنرمندانه با تخلصش ایهامسازی میکند
[۶۹] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۶۲، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۷۰] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۴۴، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
و گاهی هم در غزلی دوازده بیتی تخلص را در بیت هشتم میآورد.
[۷۱] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۳۲، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
بسیاری از غزلهای حبیب مانند غزلیات مولوی جلالالدین بلخی وزنی تند و خیزابی همراه با قافیه دارند و همین باعث خوشآهنگی غزلیات او شده است. حدود نود و پنج درصد غزلیات وی مردّف است و آنهایی هم که ردیف ندارند یا به دلیل وزنی شاداب و یا بهسبب استفاده از کشیدگی یک مصوّت در قافیه و تکرار قافیه بسیار خوشآهنگاند.
[۷۲] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۱۴، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۷۳] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۱، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
یکی دیگر از ویژگیهای شعر حبیب استفاده خاص از ردیفهای بلند و طولانی است.
[۷۴] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۷۵] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۹۵، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۷۶] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۹۹، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
تأکیدی که حبیب بر چنین ردیفهایی دارد، قوت و برجستگی شعر وی را دوچندان میکند.
[۷۷] یوسفی، غلامحسین، چشمه روشن: دیداری با شاعران، ج۱، ص۳۴۴، تهران ۱۳۶۹ش.
در غزلی با وزنی خیزابی و قافیههای میانی زیبا که تضمینی از غزلی از مولوی دارد، ردیف دشوار «یا رَجُلاً خُذْبِیدی» را چنان هنرمندانه بهکار میگیرد که خللی در مفهوم ابیات ایجاد نمیشود و خواننده خود را با غزلیات مولانا مواجه میبیند.
[۷۸] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۹۹، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
۸.۴.۲ – سبک شعری
زبان شعر وی، تقریبا همان زبان سبک عراقی است و گاهی هم اشعاری نزدیک به زبان استوار سبک خراسانی دارد.
[۷۹] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۶۸، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۸۰] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۲۵۶ـ۲۶۳، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۸۱] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۳۲۱ـ۳۲۳، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
تضمینها و اقتباسهایی که از شعر منوچهری دامغانی، مولوی و حافظ دارد نشانه آن است که در اشعار متقدمان تأمل میکرده است.
[۸۲] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۴۸، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۸۳] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۱۹۹، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
[۸۴] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۳۲۱ـ۳۲۳، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
او همچنین به اشعار معاصرانش نیز توجه داشته از جمله شعری در جواب ادیب نیشابوری اول سروده است
[۸۵] حبیب خراسانی، حبیباللّه بن محمدهاشم، دیوان، ج۱، ص۵۲ـ۵۶، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
که در وزنی است که بعدها نیما یوشیج از این وزن برای منظومه «افسانه» استفاده کرد.
[۸۶] شفیعی کدکنی، محمدرضا، «ادیب نیشابوری: در حاشیه شعر مشروطیت»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، ص ۱۸۱، پانویس ۲، سال ۱۱، ش ۲ (تابستان ۱۳۵۴).
علاوه بر موارد فوق آنچه حبیب را از شاعران همعصر خود متمایز میکند، عرفان تجربی و خاصّ اوست که در مرحله اصطلاحات و لفظ باقی نمانده بلکه حاصل تأملات و تجربههای عرفانی خود اوست.
۸.۴.۳ – مضمون اشعار
شعر حبیب خراسانی برخاسته از کششهای روحانی اوست و از یک سو سرشار است از شور و شیفتگی و از سوی دیگر خالی از اصطلاحات عرفانی شاعران پیرو ابن عربی است. او یکی از بزرگترین شعرای عارف ایران در دوران پس از حمله مغول است.
[۸۷] شفیعی کدکنی، «ادیب نیشابورى: در حاشیه شعر مشروطیت»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه فردوسى، ص۱۷۳، سال ۱۱، ش ۲ (تابستان ۱۳۵۴).
[۸۸] شفیعی کدکنی، محمدرضا، ادوار شعر فارسی: از مشروطیت تا سقوط سلطنت، ج۱، ص۲۷، تهران ۱۳۵۹ش.
[۸۹] صبور، داریوش، آفاق غزل فارسی: سیر انتقادی در تحول غزل و تغزل از آغاز تا امروز، ج۱، ص۶۴۴، (تهران) ۱۳۵۵ش.
در بسیاری از غزلهایش مانند حافظ در ستیز با زهدنمایان و زهدفروشان ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 