پاورپوینت کامل جزیه (تاریخ) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جزیه (تاریخ) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جزیه (تاریخ) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جزیه (تاریخ) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل جزیه (تاریخ) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
مقالات مشابه: جزیه (علوم دیگر).
مقالات مرتبط: جزیه (مقالات مرتبط).
مالیاتی که از اهل ذمه گرفته می شود جزیه نام دارد.
فهرست مندرجات
۱ – وجوه مختلف جزیه
۲ – پیشینه اخذ مالیات
۲.۱ – تمدنهای قدیم
۲.۲ – ایران
۲.۳ – مناطق تحت تسلط روم شرقی
۲.۴ – عربستان
۳ – نخستین جزیه در اسلام
۴ – نحوه عملکرد پیامبر اکرم در اخذ جزیه
۵ – جزیه در دوره فتوحات
۶ – مقدار جزیه در زمان خلفای نخست
۷ – نوع جزیه
۸ – معاف ذمیان شرکت کننده در جنگ از جزیه
۹ – شرط ضیافت مسلمانان در دوره خلفا
۱۰ – تسامح در اخذ جزیه
۱۱ – تفاوت جزیه و خراج
۱۲ – وظیفه وصول مالیات در ایران
۱۳ – معافین از جزیه
۱۴ – رفق و مدارا در اخذ جزیه
۱۵ – تعهدات دولت اسلامی در مقابل اخذ جزیه
۱۶ – نوسانات احکام جزیه در حکومتهای مختلف
۱۶.۱ – در دوره امویان
۱۶.۲ – در زمان عمر بن عبدالعزیز
۱۶.۳ – در زمان هشام بن عبدالملک
۱۶.۴ – در زمان ولید بن یزید
۱۶.۵ – در دوره عباسیان
۱۶.۵.۱ – اهمیت جزیه در دوره عباسیان
۱۶.۵.۲ – زمان گردآوری جزیه
۱۶.۵.۳ – عامل دریافت جزیه
۱۶.۵.۴ – قوانین جزیه در این دوران
۱۷ – اهمیت جزیه
۱۸ – جزیه پس از استیلای مغولان بر جهان اسلام
۱۹ – معافیت مسیحیان در دوره ترکمانان
۲۰ – جزیه در دوره صفویه
۲۰.۱ – مقدار جزیه در دوره صفویه
۲۱ – جزیه در دوران نادر شاه
۲۲ – لغو جزیه در ایران
۲۳ – جزیه در مصر
۲۳.۱ – واژه جایگزین جزیه در مصر
۲۳.۲ – تفاوت نظامهای مالیاتی مختلف در مصر
۲۳.۳ – اهمیت جزیه
۲۳.۴ – معافین از جزیه در مصر
۲۳.۵ – اخذ جزیه از راهبان
۲۳.۶ – تسامح در اخذ جزیه در مصر
۲۳.۷ – مقدار جزیه
۲۳.۸ – القاب و مناصب رایج در نظام جزیه
۲۳.۸.۱ – عامل
۲۳.۸.۲ – حاشر
۲۳.۸.۳ – مراقب
۲۳.۸.۴ – قَبّال
۲۳.۸.۵ – قِسطال
۲۳.۸.۶ – شمّاس
۲۳.۸.۷ – جهبذ
۲۳.۹ – نمودار میزان جزیه
۲۳.۱۰ – نظارت بر جزیه در دوره فاطمیان
۲۳.۱۱ – مقدار جزیه در دوره ایوبیان
۲۳.۱۲ – جزیه در دوره ممالیک
۲۳.۱۲.۱ – علت کاهش درآمد جزیه
۲۳.۱۲.۲ – زمان دریافت
۲۳.۱۲.۳ – اهمیت جزیه در این دوره
۲۳.۱۲.۴ – مصرف درآمد حاصل از جزیه
۲۳.۱۳ – نحوه بررسی آمار اهل ذمه
۲۴ – فهرست منابع
۲۵ – پانویس
۲۶ – منبع
۱ – وجوه مختلف جزیه
بیشتر نویسندگان کتابهای لغت این واژه را عربی دانسته و برای آن وجوه مختلف اشتقاق ذکر کردهاند. غالباً جزیه را از مادّه جَزْی به معنای کفایت کردن دانستهاند؛ یعنی، وضع جزیه کفایت از حکم قتل غیرمسلمانان خواهد کرد.
[۱] قدامه بن جعفر، الخراج و صناعه الکتابه، ج۱، ص ۲۰۴ـ ۲۰۵، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱.
[۲] ابن منظور، ذیل «جزی».
برخی جزیه را از جَزا به معنای پاداش دانستهاند؛ به این معنا که جزیه، جزای باقیماندن غیرمسلمانان بر دین خود یا جزای تأمین امنیت آنان است.
[۳] علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه ، ج۱، ص ۱۴۲، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
[۴] ابن فراء، الاحکامالسلطانیه، ج۱، ص ۱۵۳، چاپ محمد حامدفقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
ابن قدامه
[۵] ابنقدامه، المغنی، ج ۱۰، ص ۵۶۷، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
، جزیه را به معنای قَضی” (ادا کردن) دانسته که از کافر در ازای اقامت در دارالاسلام و برخورداری از امان دولت اسلامی گرفته میشود، مانند فدیه که فرد برای برائت ذمه خود پرداخت میکند.
[۶] قسم ۱، ص ۲۲ـ ۲۳، ابن قیم جوزیه، احکام اهلالذمّه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۹۸۳.
آلوسی
[۷] محمود بن عبداللّه آلوسی، روحالمعانی، ج۱۰، ص ۷۸، بیروت: داراحیاء التراثالعربی.
جزیه را از جُزء و تجزیه مشتق دانسته، به این معنا که اهل ذمه مجبورند یک جزء از مال خود را به مسلمانان بپردازند. برخی نویسندگان و محققان نیز جزیه را معرّبِ گزیتِ فارسی (gazidag، مالیات و خراج ) دانستهاند.
[۸] محمد بن احمد خوارزمی، مفاتیحالعلوم، ج۱، ص ۳۹، مصر ۱۳۴۲.
[۹] دیوید نیل مکنزی، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ج۱، ص ۲۲۴، ترجمه مهشید فخرایی، تهران ۱۳۷۳ ش.
در برخی اشعار فارسی
[۱۰] مصلح بن عبداللّه سعدی، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، ج۱، ص۶۰۰، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۴۰ ش.
نیز واژه سرگزیت یا گِزْیت به معنای جزیه به کار رفته است. آرای دیگری هم در باب اصل سریانی یا آرامی این واژه هست
[۱۱] د. اسلام، چاپ دوم، ج ۲، ص ۵۵۹، د اسلام، چاپ دوم
[۱۲] جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبلالاسلام، ج ۷، ص ۴۷۶، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
۲ – پیشینه اخذ مالیات
۲.۱ – تمدنهای قدیم
گرفتن مالیات از ملل تحتالحمایه، سنّتی کهن و ریشهدار است و در بسیاری از تمدنهای قدیم رواج داشته است. مثلاً در قرن پنجم قبل از میلاد، یونانیها از مردم ساحلنشین آناطولی در ازای حمایت از آنها در مقابل حملات فنیقیها، مالیات سرانه میگرفتند.
[۱۳] جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، ج ۱، ص ۲۲۷، چاپ حسین مؤنس، قاهره.
۲.۲ – ایران
در ایران دوره ساسانی همه مردم، از ایرانی و غیرایرانی، سالانه موظف به پرداخت گزیت یا سرگزیت بودند. بهرغم تعیین مقدار جزیه در هر سال، اجرای دقیق و عادلانه آن، علاوه بر درستکاری یا نادرستکاری مأموران، به وضع عمومی اقتصادی و نیز اوضاع سیاسی و نظامی، از جمله در حال جنگ یا صلح بودن کشور، بستگی تام داشت، چنانکه معمولاً در مواقع جنگ، مالیاتهای غیرعادی وضع میشد. مثلاً، در زمان جنگهای ایران و روم ، مسیحیان ساکن در ایران ــ به قول شاپوردوم ، به جرم اینکه «در زمین ما نشستهاند و شریک عقاید دشمن ما قیصرند» مجبور بهپرداخت جزیه و باج مضاعف میشدند.
[۱۴] آرتور امانوئل کریستن سن، وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهی ساسانیان، ج۱، ص ۸۳، ترجمه و تحریر مجتبی مینوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
قوانین سرگزیت را خسرو اول (حک: ۵۳۱ – ۵۷۹ م) اصلاح و به شیوهای قانونمند، تثبیت کرد. افرادِ بین بیست تا پنجاه ساله، موظف به پرداخت مالیات بودند و اهل بیوتات، بزرگان، لشکریان، روحانیان، دبیران و کارکنان شاهی و نیز فقیران، معلولان، زنان و خدمتگزاران از پرداخت آن معاف بودند. مالیاتدهندگان برحسب مال و ثروت به چند طبقه تقسیم میشدند که به ترتیب دوازده، هشت، شش و چهار درهم میپرداختند. این مالیات سرانه در سه قسط (سِمَرَّک/ سمرّه) دریافت میشد. همچنین نام مالیاتدهندگان در دفاتری ثبت میگردید.
[۱۵] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۹۶۱ـ۹۶۲.
[۱۶] حسن بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ج۱، ص ۱۷۹ـ ۱۸۰، ترجمه حسن بن علی قمی، چاپ جلالالدین طهرانی، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۱۷] ابن اثیر، ج ۱، ص ۴۵۵.
[۱۸] آرتور امانوئل کریستن سن، وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهی ساسانیان، ج۱، ص ۸۴، ترجمه و تحریر مجتبی مینوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
جمعآوری مالیات سرانه، جزء وظایف واستریوشانسالار (رئیس طبقه کشاورزان) بود.
[۱۹] آرتور امانوئل کریستن سن، وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهی ساسانیان، ج۱، ص ۵۶، ترجمه و تحریر مجتبی مینوی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۲.۳ – مناطق تحت تسلط روم شرقی
در بسیاری از شهرها و مناطق تحت تسلط روم شرقی، مانند شام ، تا اواخر تسلط رومیها و اندکی پیش از فتح مسلمانان، مالیات سرانه معمول بود. طبق اسناد بهجا مانده، دختران راهبه ، بیوگان پیر و جوانان کمتر از بیست سال، نقاشان، سربازانی که سوگند سربازی یاد کرده بودند، اشراف محلی و بازرگانان و پیشهوران که مالیات تجارت و مالیات پیشهوری میپرداختند، از مالیات سرانه معاف بودند. از مجموعه این اسناد و شواهد چنین فهمیده میشود که مالیات سرانه در قلمرو روم شرقی، دست کم بعد از قرن چهارم میلادی فقط بر عهده کشاورزانِ وابسته به زمین بود و علامت عضویت در طبقه پایین جامعه به حساب میآمد.
۲.۴ – عربستان
در عربستان پیش از اسلام ، گرفتن باج (إتاوه) از گروههای مغلوب رواج داشت اما به صورت سرانه نبود.
[۲۰] جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبلالاسلام، ج ۷، ص ۴۷۲ـ۴۸۰، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
۳ – نخستین جزیه در اسلام
در باره نخستین جزیهای که در اسلام اخذ شد، روایات مختلف است. اگر طبق برخی روایات،
[۲۱] قاسم بن سلام ابوعبید، کتابالاموال، ج۱، ص ۲۷ـ ۲۸، چاپ محمد خلیل هراس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
آیه جزیه
[۲۲] توبه/سوره۹، آیه۹.
در سال نهم و در جریان غزوه تبوک نازل شده باشد، اهالی أیلَه، أذرُح، جَرباء و دُومَه الجَنْدَل ــ که طبق روایات، پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در بازگشت از تبوک با ایشان قرارداد صلح به شرط پرداخت جزیه منعقد کرد نخستین جزیهدهندگان بودهاند.
[۲۳] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۱۷۰۲.
[۲۴] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۷۹ـ۸۰.
۴ – نحوه عملکرد پیامبر اکرم در اخذ جزیه
در باره نحوه عملکرد پیامبر اکرم در اخذ جزیه نیز روایات گوناگونی وجود دارد: ۱) گاه جزیه مشترکِ جمعی وضع میشد و بنابراین در این موارد، سرشماری نفوس ملاک نبود، مانند جزیه اهل أذرح که پیامبر مقرر کرد سالانه صد دینار در ماه رجب بپردازند.
[۲۵] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۸۰.
۲) در مواردی هم برای هر نفر ذمی، یک دینار مقرر میشد، به اضافه شرط ضیافت مسلمانان، یعنی آنان موظف بودند به مسافران مسلمانی که از منطقه ایشان میگذشتند، بهمدت یک تا سه روز آب و غذا و مکان استراحت بدهند، چنانکه اهل تَبالَه و جَرَش به پرداخت این نوع جزیه موظف بودند.
[۲۶] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۷۹.
[۲۷] علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه ، ج۱، ص ۱۴۴، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
۳) در مواردی هم عنوان جزیه مطرح نبود و مقدار مالیات طبق قرارداد مقرر میگردید. برای نمونه، مسیحیان نجران میبایست در ماه صفر و رجب هزار حله میپرداختند (قیمت هر حله = یک اوقیه نقره = چهل درهم ). همچنین شرط شده بود که مسلمانان را ضیافت و آنان را با دادن سلاح و چهارپا یاری کنند.
[۲۸] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۸۵.
در مصالحه با اهل مَقْنا نیز طبق پیماننامه، ذمیان با دادن سالانه ۱۴ محصولات کشاورزی و برخی دیگر از محصولات خود، از دادن جزیه سرانه معاف شدند
[۲۹] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۸۱.
اما، در بیشتر موارد، مقدار جزیه سرانه، یک دینار مقرر میشد. پیامبر در یمن برای هر شخص یک دینار، یا معادل آن از مَعافِر یمنی (نوعی پارچه )، مقرر فرمود.
[۳۰] قاسم بن سلام ابوعبید، کتابالاموال، ج۱، ص ۵۱، چاپ محمد خلیل هراس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۱] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۹۶.
اخذ جزیه از مجوس بحرین و یمن در دوره پیامبر جواز ورود مجوس را در زمره اهلذمه فراهم آورد.
[۳۲] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۱۳۹ـ۱۴۱، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
[۳۳] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۱۶۸۶.
در دوره پیامبر، مقدار جزیه بر اساس تراضی تعیین میشد و مقدار ثابتی وجود نداشت.
۵ – جزیه در دوره فتوحات
در دوره فتوحات هم فرماندهان مسلمان مردم را بین اسلام، جزیه یا جنگ مخیر میکردند. بر این اساس در بسیاری از شهرها، طبق قرارداد صلح، جزیه مقرر میگردید و در صورت مفتوح به صلح بودنِ منطقهای، مقدار جزیه تابع قرارداد صلح بود که طرفین بر آن توافق میکردند. در این موارد معمولاً رقم جزیه در قرارداد ذکر میشد
[۳۴] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۲۰۱۷.
[۳۵] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۲۰۵۰.
اما، درصورت مفتوحالعَنْوَه بودن منطقهای، تعیین مقدار جزیه در اختیار مسلمانان بود.
[۳۶] احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج ۱، ص ۷۷، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره.
۶ – مقدار جزیه در زمان خلفای نخست
بررسی روایات مختلف در باب مقدار جزیه در زمان خلفای نخست نشان میدهد که ظاهراً این مقدار در همه جا به صورت ثابت و معین دریافت نمیشد، و در بیشتر روایات بر اینکه جزیه مقرر به قدر طاقت جزیهدهندگان باشد تأکید شده است.
[۳۷] قاسم بن سلام ابوعبید، کتابالاموال، ج۱، ص ۵۱، چاپ محمد خلیل هراس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۸] ابن زنجویه، کتابالاموال، ج ۱، ص ۱۶۷، چاپ شاکر ذیب فیاض، ریاض ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳۹] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۲۶۳۳.
[۴۰] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۲۶۴۱.
[۴۱] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۲۶۵۵.
[۴۲] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۲۶۵۷.
با این همه، روایت شایعتری وجود دارد که طبق آن، مقدار جزیه در زمان عمر بن خطّاب ، برای طبقه ثروتمند ۴ دینار یا ۴۸ درهم، برای طبقه متوسط ۲ دینار یا ۲۴ درهم و برای طبقه فقیر، یک دینار یا ۱۲ درهم بوده است.
[۴۳] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۱۳۲، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
[۴۴] قاسم بن سلام ابوعبید، کتابالاموال، ج۱، ص ۴۹ـ۵۰، چاپ محمد خلیل هراس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۴۵] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۳۷۵.
[۴۶] قدامه بن جعفر، الخراج و صناعه الکتابه، ج۱، ص ۲۲۵، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱.
۷ – نوع جزیه
در برخی مناطق، مانند جزیره در شمال عراق ، مناطق شام و بسیاری از شهرهای بینالنهرین ، علاوه بر جزیه نقدی کالاهایی نظیر گندم ، جو ، روغن ، عسل و غیره نیز به عنوان جزیه مقرر میشد.
[۴۷] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۱.
[۴۸] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۳۹.
[۴۹] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۲، ص ۱۸۲، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.
[۵۰] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۲، ص۱۸۴، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.
بر اساس برخی گزارشها، در زمان خلافت حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام از هر صاحب صنعتی، معادل جزیه نقدی فرآورده صنعتیاش گرفته میشد.
[۵۱] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۱۳۲، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
گاه ذمیان به جای پرداخت جزیه به صورت نقدی یا جنسی، در برخی کارهای عامالمنفعه، چون حفر چاهها ، ساختن پلها و بازارها ، و نیز در مزارع بهکار گرفته میشدند.
[۵۲] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۱۴۹، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
[۵۳] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۲۳۹ـ ۲۴۰.
[۵۴] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۲۶۳۳.
[۵۵] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۲۶۴۱.
۸ – معاف ذمیان شرکت کننده در جنگ از جزیه
اگر ذمیان در جنگها شرکت میکردند از پرداخت جزیه معاف میشدند
[۵۶] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۲۶۵۸.
[۵۷] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۲۶۶۴ـ ۲۶۶۵.
در فتح بَرقَه بهدست عمروعاص نیز، طبق قرارداد، ذمیان فرزندان خود را به جای جزیه به مسلمانان دادند.
[۵۸] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۳۱۴.
[۵۹] آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج ۱، ص ۶۱، یا، رنسانس اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۶۴ ش.
۹ – شرط ضیافت مسلمانان در دوره خلفا
شرط ضیافت مسلمانان، ظاهراً در دوره خلفای راشدین همچنان در برخی مناطق برقرار بود؛ چنانکه به روایت ابن عساکر ،
[۶۰] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۲، ص ۱۸۴، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.
در یکی از دیدارهای عمر بن خطّاب از مناطق شام، مردم شکایت کردند که مهمانانِ مسلمان، ایشان را به تکلف و زحمت خارج از توان وا میدارند و خلیفه دستور داد ذمیان از آن پس با همان طعامی که خود میخورند، از آنها پذیرایی کنند.
۱۰ – تسامح در اخذ جزیه
دولت اسلامی در گرفتن جزیه از ذمیان ساکن در نواحی مرزی (ثغور) همواره با تسامح عمل میکرد. برای نمونه، در فتح منطقه ارمینیه ، طبق عهدنامه صلح، بر هر خانه یک دینار جزیه مقرر گردید که کمتر از مقدار معمول بود.
[۶۱] یاقوت حموی، ذیل «تفلیس».
موقعیت سوقالجیشی ارمینیه ــ که از سویی بر ثغور شام و جزیره مشرف بود و از سوی دیگر دیوار حایلی میان نواحی مسلماننشین و کشور خزرها و روم شرقی بود عمدهترین علتِ این تسامح بود.
[۶۲] صلاحالدین امینطه، «الموارد المالیه فی اقلیم ارمینیه خلال الحکم العربی»، ج۱، ص ۶۳، آدابالرافدین، ش ۱۳ (جمادیالاولی ۱۴۰۱).
در مواردی هم که بیم شورش یا پیوستن این گروههای مرزنشین به دشمن وجود داشت، از ایشان جزیه گرفته نمیشد؛ چنانکه در باره جراجمه ساکن کوهستان لُکام در ثغر شام این کار صورت گرفت.
[۶۳] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۲۲۰.
[۶۴] یاقوت حموی، ذیل «جُرجُومَه».
۱۱ – تفاوت جزیه و خراج
در مجموعه روایات تاریخی در باره جزیه و خراج در دو قرن اولیه اسلامی، بهویژه در کتابهای خراج، گاه کلمه جزیه به جای خراج و برعکس بهکار رفته است. کاربرد اصطلاح «جزیه زمین»
[۶۵] ابن آدم، کتابالخراج، ج۱، ص ۵۷، چاپ احمد محمدشاکر، قاهره (۱۳۴۷).
[۶۶] ابن آدم، کتابالخراج، ج۱، ص۷۵، چاپ احمد محمدشاکر، قاهره (۱۳۴۷).
یا «خراج گردنها» یا «سرها»
[۶۷] قسم ۱، ص۱۰۰، ابن قیم جوزیه، احکام اهلالذمّه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۹۸۳.
[۶۸] قسم ۱، ص ۱۰۳، ابن قیم جوزیه، احکام اهلالذمّه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۹۸۳.
و موارد دیگرِ کاربرد این دو واژه به جای هم،
[۶۹] ابوالقاسم اجتهادی، «تحقیقی در باره خراج»، ج۱، ص ۲۷ـ ۲۸، مقالات و بررسیها، دفتر ۵ و ۶ (بهار و تابستان ۱۳۵۰).
برخی محققان، مانند ولهاوزن، بِکر و کائتانی، را به این اشتباه انداخته است که مسلمانان در آغاز امر، بهطور کلی مفهومی از مالیات و انواع و طرز وصول آن در ذهن نداشتند؛ بنابراین هر شهری را که میگرفتند مالیاتی برای آن تعیین میکردند و مقامات محلی ملتزم میشدند که آن مالیات را وصول کنند و به مقامات حکومت بپردازند و گرچه مقامات محلی برای وصول باجی که تعهد آن را سپرده بودند از طریق نظام مالیاتی عمل میکردند، یعنی قسمتی از باج را به شکل مالیات ارضی و قسمتی دیگر را به صورت مالیات سرانه میگرفتند، اما عربها مطلقاً در آن دخالتی نداشتند و فرق میان این دو مالیات را نمیدانستند و تمیز میان جزیه و خراج تا سال ۱۲۱ مفهومی نداشت. در برابر، برخی دیگر
[۷۰] ابوالقاسم اجتهادی، «تحقیقی در باره خراج»، ج۱، ص ۴۷ـ ۴۸، مقالات و بررسیها، دفتر ۵ و ۶ (بهار و تابستان ۱۳۵۰).
[۷۱] غیداء خزنه کاتبی، الخراج: منذ الفتح الاسلامی حتی أواسطالقرن الثالث الهجری، ج۱، ص ۱۰۴، الممارسات و النظریه، بیروت ۲۰۰۱.
این نظریه را نقد کرده و معتقدند که از ابتدا میان این مفاهیم تفکیک روشنی وجود داشته است، چنانکه وقتی صحبت از «خراج سرها» ست،
[۷۲] ابن قیم جوزیه، احکام اهلالذمّه،قسم ۱، ص ۱۰۳، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۹۸۳.
یعنی مالیات سرانه و جمله بلاذری
[۷۳] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۴۹۰.
در باره «زمینی که جزیه بر آن مقرر است» بر مالیات ارضی دلالت دارد. عبارت مالیات بر گردنها یا مالیات بر سرها ثابت میکند که عملاً دو نوع مالیات مرسوم بوده و این دو نوع مالیات را، هرجا که لازم بوده است، با قید «بر زمین» یا «بر سرها و گردنها» دقیقاً از هم تفکیک کردهاند و گر چه تا صدها سال، هر یک از دو واژه جزیه یا خراج، به معنای عام مالیات، به کار میرفته است، در تمایز این دوگونه مالیات تردیدی نیست.
۱۲ – وظیفه وصول مالیات در ایران
در ایران از زمان ساسانیان ، دهقانان رابط بین دولت و مالیاتدهندگان بودند. در دوره اسلامی نیز دهقانان مالیات سرانه (جزیه) و خراج را طبق سنّت قدیم وصول میکردند و به والیان میپرداختند. والیان عرب ترجیح میدادند که این کار به سبب آشنایی بیشتر ایرانیان با محاسبات مالی و نیز امانتداری ایشان، در دست خود ایرانیان باشد. در خراسان سرشماری و تهیه فهرست نفوس هم در دست دهقانان بود؛ اما، در عراق، اعراب سرشماری میکردند و دهقانان طبق فهرست آنها از اتباع خود جزیه میگرفتند.
۱۳ – معافین از جزیه
طبق قانون اسلامی، که با سنّت ساسانی نیز قابل قیاس است، زنان و اطفال، فقرا، نابینایان، بیکاران، زمینگیران و کشیشها و راهبان از پرداخت جزیه معاف بودند. موارد معافیت از مالیات سرانه در سنّت ساسانی بهگونهای بود که این مالیات شامل طبقات فرودست جامعه میشد و عملاً جنبهای تخفیفآمیز داشت،
[۷۴] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۴۶.
ولی در سنّت اسلامی این مالیات جنبه دینی داشت و تنها به غیرمسلمانان اختصاص مییافت. در واقع، در دوره فتوحات ــ که دین اسلام به عنوان دینی فاتح و پیشرونده، سرزمینهای دیگر را به قلمرو جغرافیایی خود میافزود غیرمسلمانان میبایست برای حفظ جان و مال و امنیت و دین خود این مالیات را میپرداختند. صرفنظر از تفسیر مناقشهآمیز عبارت «… عَنْ یدٍ و هم صاغِرون» در آیه جزیه ،
[۷۵] محمد بن احمد شمس الائمه سرخسی، کتابالمبسوط، ج ۱۰، ص ۸۰، قاهره ۱۳۲۴ـ۱۳۳۱، چاپ افست استانبول ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
شواهد دیگری در تأیید تحقیرآمیز بودنِ جزیه وجود دارد.
[۷۶] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص۱۳۰، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
[۷۷] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۸۱.
[۷۸] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۲۵۰.
[۷۹] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۴۳۹.
۱۴ – رفق و مدارا در اخذ جزیه
با این همه، در روایات اسلامی در باره رفق و مدارا با اهلذمه و رعایت درستی و عدالت در اخذ جزیه سفارش و تأکید بسیار شده است.
[۸۰] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۱۳۵ـ۱۳۶، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
چنانکه بر این اساس، گاه ولات و حکامی که برای گرفتن جزیه به زور متوسل میشدند، توبیخ و اموالشان مصادره میگردید.
[۸۱] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۳۵۰ـ۱۳۵۵.
ابویوسف
[۸۲] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۱۳۶، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
روایت کرده که عمر بن خطّاب در دلجویی از فقیری یهودی متوجه شد که او بهرغم نابینایی و تنگدستی مجبور به پرداخت جزیه شده است. عمر دستور داد تا او را از جزیه معاف و برایش از محل صدقات ، مقرری تعیین کنند.
۱۵ – تعهدات دولت اسلامی در مقابل اخذ جزیه
پرداخت جزیه و رعایت شروطِ مسلمانان از سوی اهلذمه،
[۸۳] در باره این شروط که به شروط عمریه موسوماند رجوع کنید به، ابن قیم جوزیه، شرحالشروط العُمَریه: مجرداً من کتاب احکام اهلالذمه، چاپ صبحی صالح، دمشق ۱۳۸۱/۱۹۶۱.
برای دولت اسلامی هم تعهداتی ایجاد میکرد که حفظ جان و مال ایشان از جمله مهمترین آنها بود. این تعهد دوجانبه در برخی قراردادهای اولیه به صراحت بیان شده است. برای نمونه، خالد بن ولی د در صلحنامه اهالی بانِقیا و حیره تصریح کرد که اگر نتوانیم از شما حمایت کنیم از گرفتن جزیه خودداری خواهیم کرد.
[۸۴] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۲۰۵۰.
۱۶ – نوسانات احکام جزیه در حکومتهای مختلف
۱۶.۱ – در دوره امویان
بعدها، بهویژه در دوره امویان ، با اهمیت یافتن جزیه به عنوان یکی از منابع پر ارزش درآمد دولت، رعایت اصول اولیه اخلاقی و عدالت اجتماعی رنگ باخت. به روایت ابویوسف ،
[۸۵] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۴۴ـ۴۵، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
طبق دستور عبدالملک بن مروان (حک: ۶۵ـ۸۶) به والی جزیره (در شمال عراق)، طبقهبندی توانایی مالی جزیهدهندگان ملغا شد و از آن پس از هر ذمی سالانه چهار دینار (جزیه طبقه ثروتمند) گرفته میشد. این رفتارهای تبعیضآمیز در دوره اموی تا آنجا پیش رفت که حجاج بن یوسف ثقفی ، والی عراق، بر تازه مسلمانان، که طبق فقه اسلامی از جزیه معاف بودند، جزیه مقرر کرد،
[۸۶] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۹۹.
[۸۷] غیداء خزنه کاتبی، الخراج: منذ الفتح الاسلامی حتی أواسطالقرن الثالث الهجری، ج۱، ص ۱۴۰ـ۱۴۱، الممارسات و النظریه، بیروت ۲۰۰۱.
چرا که مسلمان شدن ذمیان، موجب کاهش درآمد حکومت شده بود، البته در برخی موارد هم مأموران وصول مالیات، که غالباً غیرمسلمان بودند، به نفع همکیشان خود بر نومسلمانان سختگیری میکردند. برای نمونه، در زمان ولایت نصر بن سَیار بر خراسان، یکی از عاملان مالیات به نام بهرامسیس از سی هزار نومسلمان جزیه گرفت و هشتاد هزار زردشتی را معاف کرد.
[۸۸] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۱۶۸۸ـ۱۶۸۹.
۱۶.۲ – در زمان عمر بن عبدالعزیز
در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (حک: ۹۹ـ۱۰۱)، برخی احکام اولیه جزیه ، بهویژه اسقاط جزیه با اسلام آوردن ذمی، بار دیگر معمول شد.
[۸۹] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص ۹۹.
[۹۰] احمد بن محمد مسکویه، تجاربالامم، ج ۲، ص ۳۷۳ـ ۳۷۴، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۹ ش.
وی مقدار جزیه نصارای نجران را به یک دهم تقلیل داد.
[۹۱] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۹۱.
۱۶.۳ – در زمان هشام بن عبدالملک
بعد از حکومت کوتاه مدت عمر بن عبدالعزیز، اوضاع بار دیگر به حالت سابق بازگشت. مثلاً، در زمان خلافت هشام بن عبدالملک (حک: ۱۰۵ـ۱۲۵)، اَشرَس بن عبداللّه سُلَمی، عامل خراسان، وعده داد که نومسلمانان در ماوراءالنهر از دادن جزیه معاف خواهند بود؛ اما، پس از اعتراض برخی دهقانان، به سبب کاهش درآمد ناشی از جزیه، اشرس بار دیگر برای تازه مسلمانان جزیه مقرر کرد،
[۹۲] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص ۱۵۰۸.
[۹۳] ابن اثیر، ج ۵، ص ۱۴۷ ۱۴۸.
که این اقدام شورشهای متعددی را در سغد و سمرقند در پی داشت.
۱۶.۴ – در زمان ولید بن یزید
در زمان ولید بن یزید (۱۲۵ـ۱۲۶) هم یوسف بن عمر ، والی عراق، بار دیگر روش حجاج را در اخذ جزیه از نومسلمانان در پیش گرفت.
[۹۴] بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۹۱.
۱۶.۵ – در دوره عباسیان
هر چند در منابع دوره عباسیان ، بر لزوم متابعت از احکام فقهی جزیه، بهویژه طبقهبندی جزیهدهندگان از لحاظ میزان ثروت و رعایت موارد معافیت از جزیه و نیز مدارا با اهل ذمه، تأکید شده،
[۹۵] ابراهیم بن هلال صابی، المختار من رسائل ابیاسحق ابراهیمبن هلال ابنزهرون الصابی، ج۱، ص ۲۰۱ـ۲۰۲، چاپ شکیب ارسلان، بیروت.
در عمل همواره زیادهرویهایی صورت میگرفته است. نصایح ابویوسف،
[۹۶] ابویوسف قاضی، کتابالخراج، ج۱، ص ۱۳۳، چاپ قصی محبالدین خطیب، قاهره ۱۳۹۷.
مبنی بر منع آزار جسمی ذمیان و رعایت رفق و مدارا با آنان به هنگام اخذ جزیه، بیانگر خشونتی است که از جانب برخی جابیان (مأمورانِ اخذ مالیات) اعمال میشده است. رفتارهای خلاف قانون شریعت ، در اخذ جزیه در زمان متوکل آشکارتر شد. او در سال ۲۳۵ دستور داد اخذ عشر (۱۰/۱) اموال هر خانواده ذمی را به مقدار جزیه مقرر بیفزایند.
[۹۷] طبری، تاریخ (لیدن)، ج۱، ص۱۳۹۰.
برای یهود سامره (گروهی از یهود ) در برخی قریههای فلسطین ، مقدار غیرمعمول ده دینار جزیه مقرر بود که، پس از شکایتهای متعدد، متوکل آن را به سه دینار تقلیل داد.
[۹۸] یاقوت حموی، ذیل «بیتمَامَا».
در سال ۳۱۲، در زمان مقتدر ، علی بن عیسی مقرر کرد که از رُهبانان و کشیشان ــ که طبق قانون از جزیه معاف بودند جزیه بگیرند؛ اما، مقتدر پس از شکایات متعدد از سوی اهل ذمه، قوانین علی بن عیسی را ملغا اعلام کرد.
[۹۹] ابن بطریق، کتابالتاریخ المجموع علیالتحقیق و التصدیق، ج ۲، ص ۸۳، چاپ لویس شیخو.
[۱۰۰] احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج ۲، ص ۴۹۵، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره.
۱۶.۵.۱ – اهمیت جزیه در دوره عباسیان
در دوره عباسی، جزیه بخش مهمی از درآمد دولت اسلامی محسوب میشد. در قرن چهارم، ابن خرداذبه
[۱۰۱] ابن خرداذبه، ج۱، ص ۱۲۵.
مقدار جزیه اهل ذمه بغداد را ۰۰۰، ۱۳۰ درهم و قدامه بن جعفر،
[۱۰۲] قدامه بن جعفر، الخراج و صناعه الکتابه، ج۱، ص ۱۸۴، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱.
۰۰۰، ۲۰۰ درهم نوشته است. در ۳۵۸، جزیه نصیبین، ۰۰۰، ۵ دینار (۰۰۰، ۷۵ درهم) بود.
[۱۰۳] ابن حوقل، ج۱، ص ۲۱۴.
جزیه موصل و باعربایا نیز رقم قابل توجهی بوده است.
[۱۰۴] ابن حوقل، ج۱، ص ۲۱۸.
[۱۰۵] عبدالعزیز دوری، تاریخالعراق الاقتصادی فیالقرن الرابع الهجری، ج۱، ص ۱۸۸ـ۱۸۹، بیروت ۱۹۹۵.
۱۶.۵.۲ – زمان گردآوری جزیه
در این دوره، زمان گردآوری (جبایت) جزیه در مناطق مختلف، متفاوت بود. این تقویم در سامرا ، بغداد و شهرهای بزرگ و مشهور، بر اساس ماههای قمری محاسبه میشد، اما در بسیاری از قریهها و شهرهای کوچک، ماههای شمسی معیار محاسبه بود. این وضع تا زمان متوکل (حک :۲۳۲ـ۲۴۷)، که اصلاحاتی در تقویم انجام شد و ماههای قمری در همه جا ملاک قرار گرفت، ادامه داشت.
[۱۰۶] احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج ۱، ص ۲۷۹، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره.
جزیه در اول محرّم هر سال قمری گرفته میشد.
[۱۰۷] ابراهیم بن هلال صابی، المختار من رسائل ابیاسحق ابراهیمبن هلال ابنزهرون الصابی، ج۱، ص ۲۰۲، چاپ شکیب ارسلان، بیروت.
[۱۰۸] عبدالرحمان بن علی بن جوزی، المنتظم، ج ۱۵، ص ۲۸۵، بیروت ۱۴۱۲.
در شمار زیادی از پاپیروسهای مربوط به اخذ جزیه و خراج، اصطلاحاتی مانند «نجمالسلطان» یا «نجومالسلطان» آمده که داشتن وقت معین اخذ جزیه را تأیید میکند.
[۱۰۹] سعید مغاوری محمد، الالقاب و اسماء الحرف و الوظائف فی ضوءالبردیات العربیه، ج ۱، ص ۴۷۱ـ۴۷۲، قاهره ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
جزیه، مانند دوره پیش از اسلام ، به اقساط گرفته میشد و پس از گرفتن جزیه، به ذمیان رسید (براءه) میدادند.
[۱۱۰] مسعودی، مروج (پاریس)، ج ۹، ص ۱۴ـ۱۵.
[۱۱۱] آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ج ۱، ص ۶۱ـ۶۲، یا، رنسانس اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۶۴ ش.
۱۶.۵.۳ – عامل دریافت جزیه
عامل خراج (صاحب خراج)، عهدهدار جبایتِ جزیه بود و والی و گاه مستقیماً خلیفه او را انتخاب میکرد. بهطور کلی به وصول جزیه و مسائل آن در دیوان خراج رسیدگی میشد.
[۱۱۲] محمد بن احمد خوارزمی، مفاتیحالعلوم، ج۱، ص ۳۹ـ۴۰، مصر ۱۳۴۲.
۱۶.۵.۴ – قوانین جزیه در این دوران
در دوره خلافت عباسی به مرکزیت بغداد، اخذ جزیه و مالیاتهای دیگر توسط حکومتهای محلی و سلسلههای متقارن در ایران و دیگر جاها، تقریباً به تبعیت از همان قوانین سنّتی اسلامی اجرا میشد. با این حال، در منابع اطلاعات کافی برای تبیین جزئیاتِ چگونگی أخذ این نوع مالیات وجود ندارد.
۱۷ – اهمیت جزیه
ظاهراً به جز لشکرکشیهای محمود غزنوی به هند و جزیه بستن بر هنود
[۱۱۳] محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ یمینی، ج۱، ص۱۸۰، ترجمه ناصحبن ظفر جرفادقانی، چاپ علی قویم، تهران ۱۳۳۴ ش.
[۱۱۴] محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ یمینی، ج۱، ص۱۹۸، ترجمه ناصحبن ظفر جرفادقانی، چاپ علی قویم، تهران ۱۳۳۴ ش.
و استفاده تبلیغاتی غزنویان از بسط و اشاعه اسلام و جزیه بستن بر کفار ، در دورههای دیگر جزیه از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است. به گزارش بنیامین تطیلی/ تودلایی،
[۱۱۵] بنیامین بن یونه تطیلی، رحله بنیامین، ج۱، ص ۱۵۴، ترجمها عن الاصل العبری و علق حواشیها و کتب ملحقاتها عزرا حداد، بغداد ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
که ظاهراً بین ۵۵۴ تا ۵۶۸ به ایران سفر کرده بود، یهودیان ساکن در مغرب ایران (نزدیک تیسفون ) سالانه یک سکه طلا بابت جزیه به دولت میپرداختند؛ اما، به گزارش ربّی موسی پِتَحْیا، که در ۵۶۸ در عهد سلطان تکش خوارزمشاه (حک: ۵۶۸ـ۵۹۶) به ایران سفر کرد، از یهودیان ایران مالیاتی گرفته نمیشد و آنها سالانه یک سکه طلا به نماینده دانشکده روحانی یهود میپرداختند.
۱۸ – جزیه پس از استیلای مغولان بر جهان اسلام
از زمان اسلام آوردن ایلخانان ، سنّت اخذ جزیه، که از ابتدای حمله مغول متوقف شده بود، بار دیگر معمول گردید، هرچند که از ابتدا مالیات سرانه قبچور از همه رعایا، صرفنظر از معتقدات دینی آنها، گرفته میشد.
[۱۱۶] جوینی، ج ۱، ص ۲۲.
[۱۱۷] جوینی، ج ۲، ص ۲۵۴.
[۱۱۸] جوینی، ج ۲، ص۲۵۶.
[۱۱۹] جوینی، ج ۲، ص۲۶۱.
غازان که در ۶۹۴ به دست شیخصدرالدین حموی اسلام آورده بود، در ۶۹۶ فرمان داد تا از اهل ذمه ، جزیه گرفته شود؛ اما مدتی بعد، به شفاعت مار یابلاخا ی سوم (۶۸۰ـ۷۱۷/ ۱۲۸۱ـ ۱۳۱۷)، اسقف نسطوری که در اصل اویغوری بود، آن را ملغا کرد. در زمان اولجایتو و از ۷۰۶، بار دیگر گرفتن جزیه رایج شد و در زمان حکومت ابوسعید بهادر (۷۱۶ـ۷۳۶) نیز ادامه یافت.
[۱۲۰] محمد بن هندوشاه شمس منشی، دستورالکاتب فی تعیین المراتب، ج ۲، ص ۲۴۹، چاپ عبدالکریم علیزاده، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۱۲۱] در باره مبلغ جزیه رجوع کنید به، محمد بن هندوشاه شمس منشی، ج ۲، ص۲۵۰، دستورالکاتب فی تعیین المراتب، چاپ عبدالکریم علیزاده، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۱۲۲] در باره مبلغ جزیه یهود در اواخر دوره ایلخانی، سالهای ۷۵۰ـ۷۵۱ رجوع کنید به، ج۱، ص ۱۷۸، عبداللّه بن محمد مازندرانی، رساله فلکیه در علم سیاقت، چاپ والتر هینتس، ویسبادن ۱۳۳۱ ش.
بر خلاف سنّت ذمیستیزی تیمور ، جانشینان او روش مسالمتآمیزی نسبت به ذمیان در پیش گرفتند. برای نمونه، متن یکی از منشورهای حسین بایقرا (حک: ۸۷۳ـ۹۱۱) نشان میدهد که عدهای از یهودیانِ ابریشم کارِ هرات ، برای معافیت از مالیاتهای سنگین اظهار اسلام کرده بودند، اما حکام محلی بار دیگر آنها را مجبور کردند که به دین یهودی اقرار آورند تا بتوانند رسم یلتوره و یوسون را ــ که ظاهراً مالیاتی اضافه بر جزیه برای غیرمسلمانان بوده در باره آنها اعمال کنند. حسین بایقرا در این فرمان حکام محلی را از این کار منع و برای تخطی از این فرمان مجازات تعیین کرد.
[۱۲۳] عبدالواسع بن جمالالدین نظامی باخرزی، منشأ الانشاء، ج ۱، ص ۱۶۰ـ۱۶۳،) تدوین (ابوالقاسم شهابالدین احمد خوافی، ج ۱، چاپ رکنالدین همایونفرخ، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۱۲۴] در باره اخذ جزیه در دوره تیموریان رجوع کند به، شرفالدین علی یزدی، ج۱، ص ۸۱۲، ظفرنامه، چاپ عصامالدین اورونبایوف، تاشکند ۱۹۷۲.
۱۹ – معافیت مسیحیان در دوره ترکمانان
فرمانهای بسیاری از دوره ترکمانان قراقوینلو و آققوینلو در باره معافیت مسیحیان از پرداخت جزیه و مالیاتهای دیگر در دست است
[۱۲۵] حسین مدرسی طباطبائی، فرمانهای ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو، ج۱، ص ۳۳، قم ۱۳۵۲ ش.
[۱۲۶] حسین مدرسی طباطبائی، فرمانهای ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو، ج۱، ص ۳۶ـ۳۷، قم ۱۳۵۲ ش.
[۱۲۷] حسین مدرسی طباطبائی، فرمانهای ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو، ج۱، ص ۵۲ – ۵۳، قم ۱۳۵۲ ش.
[۱۲۸] حسین مدرسی طباطبائی، فرمانهای ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو، ج۱، ص ۷۸ـ ۷۹، قم ۱۳۵۲ ش.
[۱۲۹] هاکوپ پاپازیان، فرامین فارسی ماتناداران، ج۱، ص ۲۴۶ـ۲۴۹، ایروان ۱۹۵۶.
[۱۳۰] هاکوپ پاپازیان، فرامین فارسی ماتناداران، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۵۶، ایروان ۱۹۵۶.
[۱۳۱] هریبرت بوسه، پژوهشی در تشکیلات دیوان اسلامی: برمبنای اسناد دوران آققوینلو و قراقوینلو و صفوی، ج۱، ص ۳۱۳ـ ۳۱۶، ترجمه غلامرضا ورهرام، تهران ۱۳۶۷ ش.
اما، در باره دیگر اقلیتهای دینی و وضع مالیاتی آنها در این دوره اطلاعات روشنی در دست نیست.
۲۰ – جزیه در دوره صفویه
در دوره صفویه (ح ۹۰۶ـ۱۱۳۵)، اخذ جزیه بار دیگر اهمیت یافت. گاه شاهان صفوی از سر لطف، جزیه را بر اقلیتها میبخشیدند، اما پس از چند سال، جزیههای عقبافتاده را یکجا مطالبه میکردند.
[۱۳۲] وینچنتیو دالساندری، سفرنامه وینچنتو دالساندری، ج۱، ص۴۴۰، در سفرنامههای ونیزیان در ایران: شش سفرنامه، ترجمه منوچهر امیری، تهران: خوارزمی، ۱۳۴۹ ش.
با این حال، سیاست کلی دولت این بود که از مسلمان شدن ذمیها استقبال کند و قوانینی هم در دفاع از افراد تازه مسلمان وضع شده بود.
[۱۳۳] پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله: قسمت مربوط به ایران، ج۱، ص ۲۱۶، ترجمه شعاعالدین شفا، تهران ۱۳۴۸ ش.
حتی در دوره حکومت شاهعباس دوم (۱۰۵۲ـ۱۰۷۷)، برای تغییر کیش اجباری غیرمسلمانان فرمانهایی صادر شد
[۱۳۴] محمدطاهربن حسین وحید قزوینی، عباسنامه، ج۱، ص ۲۱۸ـ۲۱۹، یا، شرح زندگانی ۲۲ ساله شاه عباسثانی (۱۰۵۲ـ۱۰۷۳)، چاپ ابراهیم دهگان، اراک ۱۳۲۹ ش.
که صرفنظر از دلالتهای سیاسی یا اجتماعی نشان میدهد اهمیت اقتصادی جزیه در حدی نبوده که سیاستهای دینی دولت صفوی را تحت تأثیر قرار دهد.
۲۰.۱ – مقدار جزیه در دوره صفویه
در باره مقدار جزیه در دوره صفویه، طبق گفته دومان،
[۱۳۵] ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی، ج۱، ص ۲۲۳، یا، تحقیقات و حواشی و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکره الملوک، ترجمه مسعود رجبنیا، در میرزاسمیعا، تذکره الملوک، تهران ۱۳۷۸ ش.
صرفاً افراد ذکور یهودی و ارمنی موظف به پرداخت جزیهای معادل یک مثقال طلا در سال بودند. طبق فرمانی از مجموعه فرمانهای سلطنتی محفوظ در موزه بریتانیا ، ارمنیان جلفای اصفهان، ۵۸۰ تومان به عنوان «وجهجزیه مقطعی و رسمالوزاره و رسوم داروغگی» میپرداختند.
[۱۳۶] ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی، ج۱، ص ۲۶۵، یا، تحقیقات و حواشی و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکره الملوک، ترجمه مسعود رجبنیا، در میرزاسمیعا، تذکره الملوک، تهران ۱۳۷۸ ش.
جزیه هنود هم با توجه به شمار زیاد هندیان ساکن در ایران، بهویژه در اصفهان ، مبلغ شایان توجهی بود.
[۱۳۷] ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی، ج۱، ص ۲۲۳، یا، تحقیقات و حواشی و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکره الملوک، ترجمه مسعود رجبنیا، در میرزاسمیعا، تذکره الملوک، تهران ۱۳۷۸ ش.
در همین دوره در مناطقی مانند کرمان ، که در آن اقلیت زردشتی غالب بودند، صاحبمنصبِ «داروغه مجوسیان»، تحصیل وجوه «جزیه المجوس» را برعهده داشت
[۱۳۸] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، ج۱، ص ۴۵، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
و داروغه، جزیه را به فردی معمولاً از افراد نومسلمان اجاره میداد و او موظف بود مبلغ مقرر را سالانه به داروغه بپردازد و این روش همواره مشکلات فراوانی برای زردشتیان فراهم میآورد.
[۱۳۹] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، ج۱، ص۳۶۰، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۴۰] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، ج۱، ص۵۱۰، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۴۱] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، ج۱، ص۵۲۹، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۴۲] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، ج۱، ص۵۷۷ – ۵۷۸، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
از اطلاعات موجود در تذکره صفویه کرمان، چنین برمیآید که به جزیه، سَرکَلّه و به مأمور اخذ جزیه، سرکلهگیر میگفتند.
[۱۴۳] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، ج۱، ص ۵۱، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۴۴] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، تذکره صفویه کرمان، ج۱، ص۵۱۰- ۵۱۱، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۴۵] میرمحمد سعید بن علی مشیزی، ج۱، ص۵۱۰- ۵۱۱، پانویس ۱، تذکره صفویه کرمان، چاپ محمدابرهیم باستانی پاریزی، تهران ۱۳۶۹ ش.
بنا به گفته اشعیاء ارمنی، شاهسلطان حسین مبلغ جزیه ارمنیان را افزایش داد،
[۱۴۶] عبدالحسین زرینکوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ج۱، ص ۷۸، تهران ۱۳۷۳ ش.
اما در ۱۱۳۴ که اشرف افغان بر اصفهان تسلط یافت، اخذ جزیه را متوقف ساخت و وجوه جزیه عقب افتاده را به توصیه فردی به نام ملا زعفران به نصف کاهش داد
[۱۴۷] ویلم فلور، اشرف افغان در تختگاه اصفهان: به روایت شاهدان هلندی، ج۱، ص ۱۴، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران ۱۳۶۷ ش.
[۱۴۸] در باره نظر مثبت و ستایشگرانه ذمیان به افغانها رجوع کنید به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 