پاورپوینت کامل جابر بن عبدالله انصاری (دانشنامهجهاناسلام) ۹۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جابر بن عبدالله انصاری (دانشنامهجهاناسلام) ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جابر بن عبدالله انصاری (دانشنامهجهاناسلام) ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جابر بن عبدالله انصاری (دانشنامهجهاناسلام) ۹۷ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل جابر بن عبدالله انصاری (دانشنامهجهاناسلام) ۹۷ اسلاید در PowerPoint
مقالات مرتبط: جابر (مقالات مرتبط).
جابربن عبداللّه انصاری، صحابی و از مُکْثِرینِ حدیث بود.
فهرست مندرجات
۱ – نسب جابر
۲ – زندگی جابر
۲.۱ – حضور جابر در جنگ ها
۲.۲ – ازدواج جابر
۲.۳ – رابطه جابر و پیامبر
۲.۴ – شمار غزوه ها و سریه های جابر
۲.۵ – جابر و خلیفه اول
۲.۶ – جابر و خلیفه دوم
۲.۷ – جابر و خلیفه سوم
۲.۸ – جابر در دوران خلافت امام علی علیه السلام
۲.۹ – منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و قصد معاویه
۲.۱۰ – سفر جابر به شام و مصر
۲.۱۱ – جابر و امویان
۲.۱۲ – تاریخ وفات جابر
۲.۱۳ – فرزندان جابر
۳ – شخصیت علمی جابر
۳.۱ – نقل حدیث از صحابه و تابعین
۳.۲ – حلقه درس جابر
۳.۳ – نقل روایت امامان شیعه از جابر
۳.۴ – جابر مفتی متوسط صحابه
۳.۵ – جابر و تفسیر قرآن
۳.۶ – جابربن عبداللّه در منابع امامیه
۴ – جابر و حب علی علیه السلام
۴.۱ – جابر و قضیه عاشورا
۴.۲ – ملاقات جابر با امام باقر علیه السلام
۵ – جابر و نقل روایات مشهور
۶ – آثار جابر
۷ – کتابنامه
۸ – پانویس
۹ – منبع
۱ – نسب جابر
جدّ وی، عَمرو بن حرام بن کعب بن غَنْم بود و نسبتش به خَزْرَج می رسید.
[۱] رجوع کنید به ابن سعد، ج۳، قسم ۲، ص۱۰۴ـ۱۰۵
[۲] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸.
پدرِ جابر پیش از هجرت پیامبر اکرم به یثرب، مسلمان شد و در بیعت عَقَبه دوم با رسول خدا پیمان بست و جزو دوازده نقیبی شد که پیامبر آنان را به نمایندگی قبایلشان بر گزید. وی در غزوه بدر حضور داشت و در غزوه اُحُد به شهادت رسید.
[۳] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۶.
[۴] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸، ۲۱۱.
[۵] قس ابن حبّان، مشاهیر علماء الامصار و اعلام فقهاء الاقطار، ص۳۰ که از حضور عبداللّه و فرزندش جابر در بیعتِ عقبه اول و دوم سخن گفته است.
کنیه جابر، به سبب نام فرزندانش، در منابع به صورتهای گوناگون آمده، اما از میان آنها کنیه ابوعبداللّه صحیح تر دانسته شده است.
[۶] رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ۱۴۱۲، ج۱، ص۲۲۰.
[۷] ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۷۷.
۲ – زندگی جابر
اولین آگاهی ما از زندگی جابر، حضور او با پدرش در بیعت عقبه دوم در سال سیزدهم بعثت است. وی کم سال ترین ناظرِ بیعت اوسیان و خزرجیان با پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم بود.
[۸] ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷.
[۹] ذهبی، ج۳، ص۱۹۲.
باتوجه به سال مرگ و مدت عمرش،
[۱۰] رجوع کنید به ادامه مقاله.
احتمالاً در آن زمان حدود شانزده سال داشته است.
۲.۱ – حضور جابر در جنگ ها
پس از هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه، جابر از جوانانی بود که در بیشتر غزوه ها و سریّه ها حضور داشت و فقط در غزوه بدر و احد غایب بود.
[۱۱] ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷.
از سوی دیگر در گزارشهایی، او را بدری گفته اند و از خود او نقل شده که در غزوه بدر آب رسان بوده است.
[۱۲] رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۶ ۲۱۷.
واقدی حضور جابر در جنگ بدر را رد کرده و گزارشهای آن را خطای راویان عراقی دانسته است.
[۱۳] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۷.
عذر حضور نیافتن جابر در این دو غزوه، اطاعت از پدرش بود که او را سرپرست خانواده پرجمعیت خود کرده بود.
[۱۴] ذهبی، ج۳، ص۱۹۱.
غزوه حمراءالاسد، که در سال چهارم هجرت و در پی غزوه احد رخ داد، اولین تجربه جنگی جابر بود. به فرموده پیامبر اکرم، فقط شرکت کنندگان در غزوه احد اجازه همراهی با آن حضرت را در این مأموریت نظامی داشتند، اما جابر تنها کسی بود که به رغم غایب بودن در غزوه احد، در این جنگ شرکت کرد، زیرا رسول اکرم عذر وی را پذیرفت.
[۱۵] رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، قسم ۱، ص۳۴.
[۱۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۲ـ۴۰۳.
۲.۲ – ازدواج جابر
در سال سوم هجرت و پیش از غزوه ذاتُ الرَقاع، جابر با بیوه ای به نام سُهَیْمه، دختر مسعود بن اوس، ازدواج کرد تا بتواند پس از شهادت پدرش، از نُه خواهر خود بهتر سرپرستی کند
[۱۷] رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۴۸.
[۱۸] ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۹۹۱۰۰.
. در این هنگام جابر با مشکلات مالی دست به گریبان بود و دیونی از پدر خود برعهده داشت. چندی بعد در راه بازگشت از غزوه ذات الرقاع (سال چهارم هجرت ) پیامبر اکرم جویای حال جابر شد و آبرومندانه مشکل مالی او را برطرف و برای وی استغفار کرد.
[۱۹] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، قسم ۱، ص۴۳ـ۴۴.
۲.۳ – رابطه جابر و پیامبر
بنا بر بعضی گزارشها، پیوند میان پیامبر و جابر محبت آمیز و دوستانه بود. یک بار که جابر در بستر بیماری افتاده بود، پیامبر به عیادت او رفت و جابر که گویا امیدی به بهبود نداشت از حکم تقسیم ماترک خود میان خواهرانش از پیامبر سؤال کرد. پیامبر به او امید بخشید و بشارت عمر دراز داد و در پاسخ به سؤال جابر، آیه ای نازل شد که به آیه کَلالَه
[۲۰] نساء/سوره۴، آیه۱۷۶.
شهرت دارد.
[۲۱] رجوع کنید به طبری، جامع طبری.
[۲۲] محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، التبیان، ذیل آیه.
۲.۴ – شمار غزوه ها و سریه های جابر
با مرور تاریخ مغازی رسول خدا، معلوم می شود که جابر سهم چشمگیر و برجسته ای در آنها نداشته است. وی جوان مؤمنی بود که همراه دیگر مجاهدان در برخی غزوه ها به همراه پیامبر می جنگید و بعدها گزارشگر برخی از غزوه ها شد. شمار غزوه هایی که جابر در آنها حضور داشت به اختلاف ذکر شده است. به گزارش خود او، از ۲۷ غزوه پیامبر در نوزده غزوه شرکت داشته است.
[۲۳] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۴، ۲۱۶۲۱۷، قس ص۲۱۹ که در آن به شرکت جابر در شانزده غزوه اشاره کرده است.
جابر در برخی از سریّه ها نیز حضور داشته و در باره آنها گزارش داده است.
[۲۴] مثلاً برای سریه خَبَط رجوع کنید به طبری، تاریخ طبری، ج۳، ص۳۲ـ۳۳.
۲.۵ – جابر و خلیفه اول
از موضع جابر در باره خلیفه اول سخنی در منابع نیامده است. احتمالاً او ابتدا با انصار و مهاجران در مدینه همراه بوده اما پس از چندی، با استناد به منابع شیعی، به طرفداران حضرت علی و اهل بیت علیهم السلام پیوسته است.
[۲۵] رجوع کنید به محمدبن عمر کشی، اختیار معرفه الرجال، ص۳۸.
در دوره خلفای راشدین، جابر بیشتر به فعالیتهای علمی و تعلیمی می پرداخت و از امور سیاسی و نظامی دوری می جست. وی فقط در یک مأموریت جنگی شرکت کرد و آن نیز در آغاز فتوحات مسلمانان در دوره خلیفه اول بود. جابر در گزارشی، از حضور خود در سپاه خالد بن ولید، که برای محاصره دمشق به کمک سپاه شام رفته بود، سخن گفته است
[۲۶] . رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۰.
[۲۷] ذهبی، ج۳، ص۱۹۲.
ولی معلوم نیست که آیا جابر در فتح عراق نیز همراه سپاه خالد بوده یا در منطقه دیگر به سپاه پیوسته است.
۲.۶ – جابر و خلیفه دوم
جابر در زمان خلافت عمربن خطّاب، عَریف بود.
[۲۸] ذهبی، ج۳، ص۱۹۴.
عریف فردی از قبیله بود که خلیفه وی را به ریاست قبیله یا طایفه منصوب می کرد و او رابط خلیفه و افراد قبیله به شمار می آمد.
۲.۷ – جابر و خلیفه سوم
از فعالیتهای جابر در دوران خلیفه سوم، اطلاع چندانی در دست نیست، تنها می دانیم در آخرین روزهای خلافت عثمان، که معترضان مصری راهی مدینه شدند، وی به فرمان خلیفه همراه پنجاه تن از انصار مأموریت یافت تا با معترضان گفتگو کند و آنان را به دیار خود باز گرداند.
[۲۹] ابن شبّه نمیری، کتاب تاریخ المدینه المنوره:اخبار المدینه النبویه، ج۳، ص۱۱۳۴۱۱۳۶.
[۳۰] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، قسم ۱، ص۴۴ـ ۴۵.
[۳۱] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۹۳.
۲.۸ – جابر در دوران خلافت امام علی علیه السلام
در دوره کوتاه خلافت حضرت علی علیه السلام، ظاهراً جابر بدون دخالت در حوادث سیاسی، در مدینه به سر می برده است. اشاره هایی که در برخی گزارشها در باره شرکت جابر در جنگهای جمل، صفّین و نهروان وجود دارد، چندان موثق نیست.
[۳۲] رجوع کنید به ابن شبه نمیری، ج۴، ص۱۱۶۹.
[۳۳] . ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۴، ج۱، ص۲۳۲.
در اواخر خلافت حضرت علی، سپاهیان معاویه به غارت شهرها می پرداختند و از مردم به زور بیعت می گرفتند. مدینه نیز از این غارتها در امان نماند. بُسر بن اَرْطاه در سال ۴۰ بر مدینه تاخت و از مردم مدینه، از جمله قبیله بنی سَلَمه (قبیله جابر)، نیز بیعت خواست. جابر که بیعت با بُسر را گمراهی می دانست، به خانه ام سلمه، همسر رسول خدا، پناه برد و سرانجام مجبور شد به توصیه ام سلمه، برای پرهیز از خونریزی، با بسر بیعت کند.
[۳۴] ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۶۰۲ـ۶۰۷.
[۳۵] . ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۵.
۲.۹ – منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و قصد معاویه
پس از آنکه معاویه به حکومت رسید تصمیم گرفت منبر رسول خدا را از مدینه به دمشق منتقل سازد (سال ۵۰). جابر از کسانی بود که نزد معاویه رفت و او را از این کار منصرف ساخت.
[۳۶] رجوع کنید به طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۳۹.
۲.۱۰ – سفر جابر به شام و مصر
جابر در دهه ۵۰ به مصر سفر کرد. گروهی از مصریان از او روایت کرده اند.
[۳۷] . رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۳۲۱۴.
در این ایام مَسلَمه بن مُخَلَّد انصاری، هم قبیله ایِ جابر، والی مصر بود و به گزارش ابن مَنْدَه، جابر به همراه مسلمه به شام و مصر رفت.
[۳۸] . رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۳۲۱۴.
به گزارش منابع حدیثی، جابر برای شنیدن یک حدیث در باره قصاص از عبداللّه بن اُنَیْس، به شام سفر کرد
[۳۹] رجوع کنید به بن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۳، ص۴۹۵.
که تاریخ آن معلوم نیست. در زمان معاویه نیز به شام رفت که با بی اعتنایی معاویه روبرو شد. جابر که از رفتار معاویه ناخرسند بود راه مدینه را در پیش گرفت و ششصد دینار اهدایی معاویه را نپذیرفت.
[۴۰] مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۳۱۸ـ۳۱۹.
برخورد معاویه را با جابر می توان نشانی از موضع امویان در تحقیر مردم مدینه، به سبب قتل خلیفه سوم، دانست.
۲.۱۱ – جابر و امویان
جابر که دوره پیامبر را درک کرده و آگاه به قرآن و سنّت بود، از بدعتها و زشتکاریهای امویان آزرده بود و آرزو می کرد که ناشنوا شود تا اخبار بدعتها و تغییر ارزشهای دینی را نشنود.
[۴۱] . ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۵.
[۴۲] ذهبی، ج۳، ص۱۹۳.
گستاخیهای حجاج بن یوسف در سال ۷۴، که ولایت مدینه را داشت، شهره است. او تا توانست مردم مدینه را تحقیر کرد و اصحاب رسول خدا، از جمله جابر، را همچون بردگان داغ زد.
[۴۳] رجوع کنید به احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۸.
[۴۴] طبری، تاریخ طبری، ج۶، ص۱۹۵.
با این همه، جابر واکنشی جز تغییر رفتار خود با حجاج نشان نداد
[۴۵] . رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۴.
و وصیت کرد که حجاج بر جنازه اش نماز نگزارد.
[۴۶] ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۴۳۵.
۲.۱۲ – تاریخ وفات جابر
جابر در پایان عمر خود، یک سال در جوار خانه خدا در مکه زیست. در آن مدت، بزرگانی از تابعین، مانند عطاءبن ابی رَباح و عمروبن دینار، با وی دیدار کردند. جابر در اواخر عمر نابینا شد. وی در مدینه درگذشت.
[۴۷] ذهبی، سیر، ج۳، ص۱۹۱ـ۱۹۲.
[۴۸] یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۵۳ـ۵۴۵.
روایتهایی در باره سال وفات جابر آورده است که هریک تاریخ متفاوتی را، بین سالهای ۶۸ تا ۷۹، ذکر کرده اند و در یک خبر، به نقل از جمعی از مورخان و محدّثان، از وفات جابر در سال ۷۸ و در ۹۴ سالگی سخن گفته و اشاره کرده است که اَبان بن عثمان، والی مدینه، بر وی نماز گزارد.
[۴۹] نیز رجوع کنید به ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷.
۲.۱۳ – فرزندان جابر
از فرزندان جابر، از عبدالرحمان، محمد،
[۵۰] رجوع کنید به ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷.
محمود، عبداللّه
[۵۱] رجوع کنید به ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۵۹.
و عقیل
[۵۲] رجوع کنید به یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۴۶.
یاد شده است. از وجود افرادی منتسب به جابر در افریقیه
[۵۳] تونس امروزی.
[۵۴] رجوع کنید به ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۳۵۹.
و بخارا
[۵۵] رجوع کنید به ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵۱۳۸۶، ج۱۰، ص۵۴۵.
گزارشهایی در دست است. در ایران نیز عده ای از نسل او هستند که مشهورترین ایشان شیخ مرتضی انصاری، فقیه و اصولی بزرگ شیعه در دوران معاصر، بود.
[۵۶] رجوع کنید به عباس قمی، تحفه الاحباب فی نوادر آثار الاصحاب، ص۴۰.
[۵۷] برای آگاهی بیشتر در باره اعقاب جابر در ایران رجوع کنید به حسین واثقی، جابربن عبداللّه الانصاری، ص۳۱ـ۳۴.
۳ – شخصیت علمی جابر
جابر از آن گروه صحابه ای است که احادیث فراوانی از پیامبر اکرم نقل کرده است؛
از این رو، او را حافظ سنّت نبوی و مُکْثِر در حدیث خوانده اند.
[۵۸] رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، قسم۲، ص۱۲۷.
[۵۹] ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ۱۴۱۲، ج۱، ص۲۲۰.
در منابع روایی و سیره و تاریخ، به روایات جابر استناد بسیار شده و روایات وی مورد توجه مذاهب اسلامی بوده است. جابر در حوزه احکام فقهی صاحب رأی بوده و فتوا می داده
[۶۰] رجوع کنید به ابن قیّم جوزیّه، اعلام الموقعین عن رب العالمین، ج۱، ص۱۲ که از او در زمره صحابیانی که تعداد متوسطی فتوا از آنها نقل شده، نام برده است.
[۶۱] نیز ادامه مقاله.
و از این رو، ذهبی
[۶۲] ذهبی، ج۳، ص۱۸۹.
او را مجتهد و فقیه خوانده است.
۳.۱ – نقل حدیث از صحابه و تابعین
جابر افزون بر روایتهایی که از پیامبر اکرم نقل کرده، از صحابه و گاه از تابعین نیز روایت کرده است. علی بن ابی طالب، طلحه بن عبیداللّه، عَمار یاسر، مُعاذبن جبل، و ابوسعید خُدری از جمله صحابه ای اند که جابر از آنها روایت کرده است.
[۶۳] . رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸۲۰۹.
[۶۴] یوسف بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماءالرجال، ج۴، ص۴۴۴.
جابر چندان جویای یافتن معارف دینی بود که برای شنیدن بی واسطه حدیث پیامبر از یکی از صحابه، به شام سفر کرد.
[۶۵] احمدبن علی خطیب بغدادی، الرّحله فی طلب الحدیث، ۱۳۹۵، ص۱۰۹ـ ۱۱۸.
[۶۶] ابن عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ماینبغی فی روایته و حمله، ۱۴۰۲، ص۱۵۱ـ۱۵۲.
این شوق، جابر را در پایان عمر بر آن داشت که چندی مجاور خانه خدا شود تا احادیثی بشنود.
[۶۷] رجوع کنید به ذهبی، ج۳، ص۱۹۱.
او در کار حدیث، ناقدی بصیر بود و در نقل اخبار و روایات از رقابتها و تعصبات قبیله ای پرهیز می کرد. مثلاً، با آنکه خزرجی بود، اعتراف می کرد که چگونه راویان خزرجی سخن پیامبر را در ستایش از داوری سعدبن مُعاذ در باره بنی قُریْظه، از آن روی که سعد رئیس اوسیان بود، تحریف کردند.
[۶۸] رجوع کنید به ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۷۸.
۳.۲ – حلقه درس جابر
جابر در مسجد نبوی حلق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 