پاورپوینت کامل تفث (حج) ۷۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تفث (حج) ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفث (حج) ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تفث (حج) ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

تفث

تَفَث واژه قرآنی، به معنای چرک و آلودگی است. مفسرین قضای تفث را که در سوره حج آمده است به کوتاه کردن مو و ناخن بعد از تمام شدن احرام معنا کرده‌اند. در منابع روایی قضای تفث به معنای لزوم ملاقات یا زیارت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اهل بیت ایشان بعد از حج آمده است که این زیارت موجب پاک شدن قلب و جان انسان است.

فهرست مندرجات

۱ – واژه شناسی
۱.۱ – کاربرد قرآنی
۱.۲ – نظر مفسران
۱.۳ – واژه تفث در روایات
۱.۴ – معانی مختلف
۱.۵ – جمع معانی مختلف
۲ – کاربرد در منابع فقهی
۲.۱ – باب طهارت
۲.۲ – باب حج
۳ – دیدگاه‌های فقهی
۴ – نظر فقهای اهل سنت
۵ – وجوب یا اباحه تفث
۶ – منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع

۱ – واژه شناسی

برای واژه «تَفَث» معانی گوناگون و گاه متضاد یاد شده است؛ از جمله:
۱. چرک و آلودگی. ۲. چرک ناخن و مانند آن. ۳. زدودن چرک و آلودگی. ۴. ناخن گرفتن و ازاله مو ۵. مناسک حج ۶. حلق و تقصیر و ذبح و رمی. ۷. اعمال حج هنگام بیرون آمدن از احرام. ۸. محرمات احرام جز نکاح.

[۱] ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۵۰.

[۲] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۳.

[۳] ابن ‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۲، ص۱۲۰، «تفث».

مهم‌ترین واژگان مرتبط یا هم‌معنا با تفث عبارتند از: «شَعَث» (پریشانی و ژولیدگی مو و روغن نزدن آن)،

[۴] ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۱، ص۲۵۹.

[۵] ابن ‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۲، ص۱۶۰.

[۶] زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۵، ص۲۷۹، «شعث».

«تُفّ» (چرک زیر ناخن)،

[۷] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۸، ص۱۰۸، «التف».

[۸] ابن ‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۱۷.

[۹] زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۲۳، ص۵۴، «تفف».

«تَفَل» (آب دهان، بوی بد، به کار نبردن عطر، و پلیدی)

[۱۰] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۸، ص۱۲۳.

[۱۱] جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۴، ص۱۶۴۴.

[۱۲] ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۴۹، «تفل».

و «تَفْن» (چرک)

[۱۳] ابن ‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۳، ص۷۲.

[۱۴] زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۳۴، ص۳۱۶، «تفن».

معنای اصلی «تفث» مطلق چرک و آلودگی است؛ چنان‌که در برخی روایات بدان اشاره شده است.

[۱۵] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۵.

این واژه در سخن بادیه‌نشینان و برخی اشعار عرب نیز به همین معنا به کار رفته است.

[۱۶] ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۱۴، ص۱۸۹-۱۹۰، «تثف».

[۱۷] قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۵۰.

نزدیکی مفهوم «تفث» با واژگانی چون تفّ، تفل و تفن هم مؤید این نکته است. بر این اساس، دیگر معانی یاد شده در منابع واژه‌شناسی، ناظر به مفهوم قرآنیِ تفث یا تفسیر تعبیر قرآنیِ «قضاء تفث» است، نه معنای لغوی آن. واژه «قضاء» به معانی گوناگون به کار می‌رود؛ از جمله: انجام دادن و به پایان رساندن، محکم کردن، فارغ شدن، وصیت کردن، ساختن، حکم کردن، و فرمان دادن.

[۱۸] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص۱۸۵.

[۱۹] جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۶، ص۲۴۶۳-۲۴۶۴.

[۲۰] ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص۹۹، «قضی».

۱.۱ – کاربرد قرآنی

در قرآن کریم، واژه تفث تنها یک بار در سوره حج و در ضمن آیات مناسک حج آمده است. در این آیه، خداوند حج‌گزاران را به «قضاء تفث» امر کرده است: «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ…»

[۲۱] حج/سوره۲۲، آیه۲۲.

همین زمینه پرداختن به تفث در تفاسیر، روایات و فقه را فراهم کرده است. بیشتر مفسران، تفث را چرک یا آلودگی‌های برآمده از احرام و مقصود از قضاء تفث را زدودن این آلودگی‌ها با گرفتن ناخن‌ها و چرک‌های برآمده از آن، تراشیدن و کوتاه کردن موها، و مانند آن دانسته‌اند. شماری نیز قضاء تفث را کنایه از بیرون آمدن از احرام شمرده‌اند.

[۲۲] زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۳، ص۱۵۳.

[۲۳] بغوی، حسین بن مسعود، تفسیر بغوی، ج۳، ص۳۳۶.

[۲۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۶.

۱.۲ – نظر مفسران

شماری از مفسران، تفث را مناسک حج و قضاء تفث را ادا کردن این مناسک معنا کرده‌اند.

[۲۵] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۸، ص۶۱۲.

[۲۶] ثعلبی، احمد بن محمد، تفسیر ثعلبی، ج۷، ص۱۹.

[۲۷] شیخ طوسی، التبیان، ج۷، ص۳۱۰-۳۱۱.

این تفسیر با این اشکال روبه‌رو است که در آیه پیشین از ذبح قربانی و در انتها از طواف سخن رفته و این دو کار با کلمه «ثُمَّ» به یکدیگر عطف شده‌اند. بر این اساس، تفث را نمی‌توان به معنای مناسک حج دانست، مگر این‌که عطف طواف به قضاء تفث از باب ذکر خاص پس از عام و مقصود از قضاء تفث، مناسک پس از ذبح باشد.

[۲۸] سیوری، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان، ج۱، ص۲۷۰.

از دیدگاه برخی مفسران، مو، ناخن، کوتاه کردن شارب، و زدودن موی عانه و زیر بغل نیز از معانی تفث به شمار می‌روند.

[۲۹] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۸، ص۶۱۲.

[۳۰] جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، ج۳، ص۳۱۰.

برخی واژه‌شناسان تفث را برگرفته از ریشه‌ای عبری به معنای امساک و خودداری دانسته و مقصود از قضاء تفث را به پایان رساندن ممنوعیت‌های برآمده از احرام، یعنی بیرون آمدن از احرام، شمرده‌اند.

[۳۱] مصطفوی، حسن، التحقیق، ج۱، ص۳۸۹-۳۹۰، «تفث».

در برابر، بعضی اصالت عبری این واژه را به پشتوانه اشتقاق‌های گوناگون آن در زبان عربی نپذیرفته‌اند.

[۳۲] محمد واعظ‌زاده و دیگران، المعجم فی فقه لغه القرآن، ج۷، ص۷۹۰.

۱.۳ – واژه تفث در روایات

در احادیث، واژه تفث کمتر به صورت جداگانه آمده و تقریباً همواره در توضیح مفهوم قرآنی آن یاد شده است. در‌ اندکی از روایات نیز که تفسیرگر آن آیه نیستند، تفث در ضمن تعبیر قرآنی (قضاء تفث) و در باره حج به کار رفته است. برای نمونه، در حدیثی، قضاء تفث پس از ذبح قربانی آمده

[۳۳] شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۴۴۳.

[۳۴] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۷.

و در روایتی نبوی، همراه با پایان حج یاد شده است.

[۳۵] سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، ج۲، ص۱۹۶.

[۳۶] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۲، ص۲۳۰.

[۳۷] نسائی احمد بن شعیب، سنن النسائی، ج۴، ص۱۷۲.

البته در یک حدیث، تفث به صورت جداگانه کنار خَبَث به کار رفته و مقصود از آن، چرک و آلودگی است که زیر ناخن جمع می‌شود.

[۳۸] طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۴، ص۱۸۴.

روایات تفسیر‌کننده تفث، در منابع حدیثی پراکنده‌اند. تنها شیخ صدوق بابی جداگانه به موضوع تفث و قضاء تفث اختصاص داده و روایات آن‌ها را یکجا گرد آورده است.

[۳۹] شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۳۸-۳۴۰.

[۴۰] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۳-۴۸۶.

۱.۴ – معانی مختلف

در این احادیث، معانی گوناگون برای تفث یاد شده است؛ از جمله: گرفتن ناخن‌ها، رفع آلودگی‌ها، کنار نهادن احرام، چیدن موی شارب و ناخن و مانند آن، حلق، به کار نبردن بوی خوش، ژولیده مو بودن و استفاده نکردن از روغن سر.

[۴۱] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۰۳-۵۰۴.

[۴۲] شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص۳۳۸-۳۳۹.

[۴۳] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۵.

نیز بر پایه حدیثی، «بر زبان آوردن سخن زشت در حال احرام» از مصداق‌های تفث است.

[۴۴] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۳۸.

[۴۵] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۳۳-۳۳۴.

می‌توان گفت که این تفاوت در تعابیر روایات، بدین سبب است که در برخی از آن‌ها، معنای تفث و در شماری دیگر، معنای قضاء تفث یاد شده و این دو مجازاً یا به سبب اشتباه راوی، به یکدیگر نسبت داده شده‌اند؛ چنان‌که در شماری از این روایات، تنها تفسیر آیه آمده و روشن نشده که این تفسیر، توضیحِ معنای تفث است یا قضاء تفث. وانگهی هر یک از این احادیث، مصداقی از موارد تفث را توضیح داده، بدون آن‌که در صدد بیان معنای لغوی آن باشد؛ چنان‌که در برخی از این روایات

[۴۶] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۳۸.

[۴۷] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۳۳.

تصریح شده که آن معنا تنها یکی از مصداق‌های تفث است. می‌توان نتیجه گرفت که همه این معانی در واقع به یک معنا بازمی‌گردد که «مطلق چرک و آلودگی برآمده از احرام» است. گویا به همین سبب، شیخ صدوق همه این روایات را سازگار با یکدیگر شمرده و همه معانی یاد شده در آن‌ها را پذیرفته است.

[۴۸] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۶.

در برخی احادیث، قضاء تفث به دیدار با امام معصوم (علیهم‌السلام) تفسیر شده است.

[۴۹] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۴۹.

[۵۰] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۴-۴۸۶.

تاییدگر این احادیث، روایاتی دیگرند که به پایان حج با زیارت کردن امامان:،

[۵۱] شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۴۵۹.

سرسپردن به ولایت آنان و اعلام آمادگی برای یاری دادن ایشان

[۵۲] شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۹۲.

[۵۳] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۴۹.

[۵۴] شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۵۸.

سفارش کرده‌اند یا دیدار با امام معصوم (علیهم‌السلام) را به منزله پایان حج قلمداد کرده‌اند.

[۵۵] شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۴۹.

[۵۶] شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۲، ص۴۵۹.

مقصود از این ملاقات در هنگام حضور، دیدار با امام معصوم (علیهم‌السلام) برای آموختن معارف و احکام و اعلام ولایت و یاری او است. در زمان غیبت، مقصود از آن، زیارت قبر امامان: برای تجدید عهد و طلب یاری و شفاعت از آنان است.

[۵۷] مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین، ج۵، ص۳۱۳-۳۱۴.

۱.۵ – جمع معانی مختلف

این روایات با احادیث پیشین منافاتی ندارند؛ زیرا مقصود از قضاء تفث بر پایه تفاسیر پیشین، تطهیر بدن از آلودگی‌های ظاهری است و مقصود از این تفسیر، تطهیر قلب از آلودگی‌های باطنی مانند جهل و گمراهی است.

[۵۸] فیض کاشانی، الصافی، ج۳، ص۳۷۶.

[۵۹] فیض کاشانی، الوافی، ج۲، ص۱۱۶.

[۶۰] علامه مجلسی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۴، ص۲۸۷.

برخی از محدثان، تفث را اعم از آلودگی‌های جسمی، معنوی، دنیوی و اخروی شمرده‌اند.

[۶۱] مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی، ج۸، ص۲۵۴.

بعضی نیز بزرگ‌ترین آلودگی‌های روحی را جهل و گمراهی و اخلاق ناپسند دانسته‌اند که با دیدار امام معصوم (علیهم‌السلام) زدوده می‌شود.

[۶۲] علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۲۴، ص۳۶۰.

از این‌رو، همچنان که پس از گزاردن مناسک حج، آلودگی‌های ظاهری و جسمی احرام باید زدوده شود، زدودن آلودگی‌های باطنی و روحی هم با شیوه‌هایی چون دیدار با امام معصوم (علیهم‌السلام) لازم است.

[۶۳] علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۲۴، ص۳۶۰.

۲ – کاربرد در منابع فقهی

در منابع فقهی، تفث در دو مبحث یاد شده است. کاربرد نخست که نادر به شمار می‌رود.

۲.۱ – باب طهارت

در مبحث طهارت است که تفث کنار خَبَث و حَدَث به کار رفته و قضاء تفث در شمار ازاله خبث و رفع حدث یاد شده است.

[۶۴] فیض کاشانی، الوافی، ج۶، ص۱۰-۱۳.

[۶۵] فیض کاشانی، ملامحسن، النخبه، ص۸۹.

در پاره‌ای منابع، پس از ابواب طهارات ثلاث (وضو و غسل و تیمم) در بابی با عنوان «قضا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.