پاورپوینت کامل تاسوعای حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تاسوعای حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاسوعای حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تاسوعای حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

روز تاسوعا

مقالات مرتبط: ماه محرم (مقالات مرتبط).

تاسوعا روز نهم ماه محرم و از روزهای مهم برای شیعیان در ارتباط با واقعه کربلا در سال ۶۱ هجری قمری است. مردم این روز را متعلق به علمدار کربلا حضرت اباالفضل العباس می‌دانند و مانند روز عاشورا بزرگ داشته و به ذکر فضائل و نوحه و عزاداری می‌پردازند. در نهم محرم سال ۶۱ چندین رویداد رخ داده است، از جمله ورود شمر به کربلا، دستور آغاز جنگ از طرف عمر بن سعد، فرستادن امان‌نامه برای فرزندان ام البنین و مهلت خواستن امام حسین (علیه‌السلام) از دشمن برای خواندن نماز، تلاوت قرآن و عبادت در شب عاشورا، را می‌توان نام برد. این روز در ایران در کنار روز عاشورا تعطیل رسمی است.

فهرست مندرجات

۱ – معنای تاسوعا
۲ – وقایع روز تاسوعا
۲.۱ – ورود شمر به کربلا
۲.۲ – انتخاب عمرسعد بر جنگ با امام
۲.۳ – امان‌نامه برای پسران ام البنین
۲.۴ – دستور آغاز جنگ
۲.۵ – درخواست مهلت برای عبادت
۳ – وصف تاسوعا در کلام امام صادق
۴ – تاسوعا و حضرت ابوالفضل
۵ – صفات حضرت عباس
۵.۱ – کلام امام صادق
۵.۲ – اوصاف ذکر شده در زیارت‌نامه
۵.۳ – علمدار
۵.۴ – سقا
۵.۵ – دو بال برای پرواز
۶ – اهمیت تاسوعا نزد شیعیان
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع

۱ – معنای تاسوعا

روز نهم محرم را، «‌تاسوعا‌» گویند. «‌تاسوعا‌» از ریشه «‌تسع‌» به معنای نُه و نهم می‌باشد.

[۱] فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ج۱، ص۴۳.

ولی شهرت این روز به دلیل وقایعی است که در روز نهم، از ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری، در سرزمین کربلا روی داد.

۲ – وقایع روز تاسوعا

روز تاسوعا آخرین روزی است که امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش شبانگاه آن را درک کرده‌اند و این روز به شب عاشورا پیوند خورده است.

۲.۱ – ورود شمر به کربلا

چند روز قبل از تاسوعای سال ۶۱ق، عمر بن سعد فرمانده لشکر دشمن، نامه‌ای در ارتباط با عدم جنگ و صلح با امام حسین (علیه‌السلام) به عبید الله بن زیاد، ـ فرماندار کوفه ـ نوشته بود، اما شمر بن ذی‌الجوشن (که در آن زمان در کوفه بود) ابن زیاد را از این کار باز داشت. عبیدالله نیز حرف او را پذیرفت. ابن زیاد نامه‌ای به ابن سعد نوشت و دستور داد که: اگر حسین بن علی تسلیم نشد، حمله کن و او و یارانش را بکش. به شمر هم گفت: اگر ابن سعد از این دستور سر باز زد، گردن او را بزن و خود فرمانده لشکر باش.

[۲] قمی، شیخ عباس، دمع السجوم (ترجمه کتاب نفس المهموم)، ص۱۹۰، ترجمه ابوالحسن شعرانی، قم، هجرت، اول، ۱۳۸۱ش.

در پیش از ظهر روز نهم محرم -روز تاسوعا-، شمر بن ذی الجوشن همراه چهار هزار نفر سپاهی به سرزمین کربلا وارد شد.

[۳] ابن اعثم کوفی، احمد بن محمد، الفتوح، ج۵، ص۹۴.

[۴] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۲۴۸.

او حامل نامه‌ای از سوی عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود که پس از رسیدن به کربلا، نامه را تقدیم پسر سعد کرد. در این نامه، ابن زیاد از او خواسته بود که یا امام حسین (علیه‌السلام) را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. عبیدالله همچنین در این نامه عمر بن سعد را تهدید کرد که اگر چنانچه از فرمان او سرباز زند از لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن‌را به شمر بن ذی الجوشن واگذار نماید.

[۵] ابن اعثم کوفی، احمد بن محمد، الفتوح، ج۵، ص۹۴.

[۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، صص۳۱۴-۳۱۵.

[۷] ابن ‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، خامسه۱، ص۴۶۶.

[۸] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۲۴۸.

[۹] ابن ‌مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، ج۲، صص۷۲-۷۳.

[۱۰] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۷ – ۸۸.

[۱۱] ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۵.

ابن سعد با خواندن نامه، به شمر گفت: «‌امارت لشکر را به تو واگذار نخواهم کرد من در تو شایستگی این کار را نمی‌بینم پس خود این کار را به پایان خواهم رساند،تو فرمانده پیاده نظام لشکر باش.‌»

[۱۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۳

[۱۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، صص.۱۴-۳۱۵.

[۱۴] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۹.

[۱۵] ابن ‌مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، ج۲، ص۷۳.

[۱۶] ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۵ و ۵۶.

[۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۵۴.

۲.۲ – انتخاب عمرسعد بر جنگ با امام

ابن سعد که نسبت به صلح با امام حسین خوش‌بین بود، به یک‌باره در برابر نامه عبیدالله قرار گرفت و راه گریزی برای خود نیافت. از سویی او می‌دانست که امام، تسلیم نمی‌شود و از طرفی دیگر طرح صلح او با شکست مواجه شده بود. عمر بن سعد دو گزینه در جلوی خود داشت:
۱. نبرد با امام حسین (علیه‌السلام).
۲. رها کردن فرماندهی که محروم شدن از رسیدن به حکومت ری و گرگان را به همراه داشت.
پذیرفتن هر یک از این دو راه برای او دشوار بود، ولی حب ریاست و هوای نفس، چنان بر وی غلبه یافته بود که دنیا را بر آخرت ترجیح داد و راه نخست را انتخاب کرد و تصمیم گرفت فرمان عبیدالله را اجرا کند و با امام حسین (علیه‌السّلام) به نبرد بپردازد. به همین جهت در روز نهم محرم بعد از نماز عصر سپاهیان خود را آرایش داد و آنان را آماده حمله نمود.

۲.۳ – امان‌نامه برای پسران ام البنین

قبل از حرکت سپاه عمر بن سعد آوردن دو امان‌نامه (امان دادن یعنی کسی را در کنف حمایت خود گرفتن. امان‌نامه، نوشته‌ای بود که سبب مصونیت جانی شخص امان یافته می‌شد. عرب‌ها نسبت به امانی که می‌دادند حتی نسبت به دشمن خویش پایبند بودند و نقض آن‌را ناجوانمردی و نشانه فرومایگی می‌دانستند.)

[۱۸] محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۶۱، قم، نشر معروف، هفتم، ۱۳۸۳ ش.

برای فرزندان‌ ام البنین گزارش شده است که هر دو ناکام ماند.
فرزندان امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) و‌ ام البنین یعنی اباالفضل العباس و جعفر و عبدالله و عثمان هر دو امان‌نامه را رد کردند و این چنین وفاداری خود را به امام حسین (علیه‌السّلام) نشان دادند.
اولین امان‌نامه از جانب عبدالله بن ابی‌المحل (برادرزاده ام البنین) بود. او به خاطر فامیل بودن با‌ ام البنین از عبیدالله بن زیاد برای آنها امان گرفته بود. وقتی امان‌نامه برای این جوانمردان خوانده شد، در جواب گفتند: «ما نیازی به امان‌نامه تو نداریم. امان خدا بهتر از امان عبیدالله پسر سمیه است.»

[۱۹] نظری منفرد، علی، قصه کربلا، ص۲۴۰، قم، سرور، دوازدهم، ۱۳۸۳ش.

[۲۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، صص.۳۱۴-۳۱۵.

[۲۱] ابن اعثم کوفی، احمد بن محمد، الفتوح، ج۵، ص۹۳ و ۹۴.

[۲۲] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ص۳۴۹.

[۲۳] ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۶.

دومین امان‌نامه را شمر ـ که او نیز نسبت قوم و خویشی با آنها داشت ـ بازگو کرد عباس (علیه‌السلام) و برادرانش در محضر اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) نشسته بودند و جواب شمر را نمی‌دادند، امام (علیه‌السلام) به حضرت عباس (علیه‌السلام) فرمودند: «‌هر چند او فاسق است اما پاسخش را بده همانا او از دایی‌های شما است.‌» عباس و عبدالله و جعفر و عثمان فرزندان علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) بیرون آمدند و گفتند: «‌چه می‌خواهی؟‌» شمر به آنها گفت: «‌ای خواهرزادگان من، شما در امان هستید من برای شما از عبیدالله امان گرفته‌ام»، اما عباس (علیه‌السلام) و برادرانش همگی گفتند: «‌خدا تو و امان تو را لعنت کند ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) امان نداشته باشد.‌»

[۲۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴.

[۲۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۳۱۵.

[۲۶] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۹.

[۲۷] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ص۳۴۹.

[۲۸] ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۶.

(البته برخی امان‌نامه را یکی می‌دانند به این صورت که شمر دوست عبدالله بن ابی‌محل بود و هر دو نسبت فامیلی با‌ ام البنین داشتند. امان‌نامه را هر دو از عبیدالله بن زیاد گرفتند، پس یک امان‌نامه بیشتر نبوده است.)

[۲۹] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۹، قم، کنگره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق.

[۳۰] جعفریان، رسول، تاملی در نهضت عاشورا، ص۱۰۲، قم، نشر مورخ، ۱۳۸۶ش.

۲.۴ – دستور آغاز جنگ

پس از رد امان نامه، به سپاه عمر بن سعد فرمان داده شد تا برای جنگ آماده شوند پس همگان سوار شدند در شامگاه پنجشنبه نهم محرم آماده نبرد با امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش شدند.

[۳۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴.

[۳۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۳۱۵.

[۳۳] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۲، ص۳۰۶.

[۳۴] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۹.

[۳۵] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۵۴.

در عصر روز نهم محرم الحرام تحرکات سپاه عمر سعد در صحرای کربلا افزایش یافت و عمر بن سعد خود را آماده جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) کرد و به سپاهیانش فرمان داد تا برای جنگ آماده شوند. او در میان سپاهیان خود ندا در داد که: «‌یا خیل الله ارکبی و بالجنه ابشری؛‌ ای لشکریان خدا! سوار شوید که شما را به بهشت بشارت می‌دهم!‌» کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند.

[۳۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴.

[۳۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۳۱۵.

[۳۸] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۲، ص۳۰۶.

[۳۹] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۸۹.

[۴۰] طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۴۵۴.

۲.۵ – درخواست مهلت برای عبادت

هیاهو و سر و صدای لشکر بلند شد. امام (علیه‌السلام) در جلوی خیمه خویش نشسته بود و به شمشیر خود تکیه داده بود. خواهرش حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) با شنیدن سر و صدای لشکر کوفه، به برادرش نزدیک شد و گفت: «‌برادرم آیا صداهایی را که نزدیک می‌شوند، می‌شنوید؟‌» امام (علیه‌السلام) سر را بلند کرد و فرمود: «‌من رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در خواب دیدم که به من فرمود: تو (به زودی) نزد ما خواهی آمد.‌» امام (علیه‌السلام) به عباس (علیه‌السلام) فرمود: «‌ای عباس، جانم به فدایت، بر اسب خود بنشین و نزد آنها برو و بپرس که چه می‌خواهند و برای چه به پیش آمده‌اند؟‌»
حضرت عباس (علیه‌السلام) با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر هم از جمله آنان بودند نزد سپاه دشمن آمدند و پرسیدند: «‌چه رخ داده و چه می‌خواهید؟‌» گفتند: «‌فرمان امیر است که به شما بگوییم یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.‌» عباس (علیه‌السلام) گفت: «‌از جای خود حرکت نکنید تا نزد ابی عبدالله (علیه‌السلام) رفته و پیام شما را به عرض ایشان برسانم.‌» آنان پذیرفتند پس عباس (علیه‌السلام) به تنهایی نزد امام حسین (علیه‌السلام) آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد.

[۴۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۴ و ۱۸۵.

[۴۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۳۱۵ و ۳۱۶.

[۴۳] ابن اعثم کوفی، احمد بن محمد، الفتوح، ج۵، ص۹۷ و ۹۸.

[۴۴] شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۰.

[۴۵] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۲، ص۳۰۶.

[۴۶] ابن ‌مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، ج۲، ص۷۳ -۷۴.

امام (علیه‌السلام) به حضرت عباس (علیه‌السلام) فرمودند: «اِرجِع إلَیهِم ، فَإِنِ استَطَعتَ أن تُؤَخِّرَهُم إلى‌ غُدوَهٍ وتَدفَعَهُم عِندَ العَشِیَّهِ ؛ لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنَا اللَّیلَهَ ، ونَدعوهُ ونَستَغفِرُهُ ، فَهُوَ یَعلَمُ أنّی قَد کُنتُ اُحِبُّ الصَّلاهَ لَهُ ، وتِلاوَهَ کِتابِهِ ، وکَثرَهَ الدّ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.