پاورپوینت کامل پوئسیس ۸۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پوئسیس ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پوئسیس ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پوئسیس ۸۴ اسلاید در PowerPoint :

بوطیقا

‌بوطیقا، عنوان کتابی از ارسطو و معرب کلمه‌ی یونانی (Poyetikes) است و اصطلاحا به اثری اطلاق می‌شود که درباره‌ی شعر و اصول آن، وزن، قافیه یا نقد شعر نوشته شده باشد.

فهرست مندرجات

۱ – بررسی واژه بوطیقا
۲ – زمان نگارش
۳ – ویژگی بوطیقا
۳.۱ – ادبیت
۴ – محتوای کتاب
۵ – جنبه مهم در کار ارسطو
۶ – تحلیل ارسطو از ماهیت هنر
۷ – سرگذشت متفاوت بوطیقا
۷.۱ – بوطیقا در عصر یونانی مآبی
۷.۲ – بوطیقا در جهان اسلام
۸ – ترجمه متی بن یونس
۹ – بوطیقا در اثر کندی
۱۰ – بوطیقا در اثر فارابی
۱۱ – روایت نزدیک به متن ارسطو
۱۲ – تلخیص کتاب الشعر ابن‌رشد
۱۳ – ترجمه لاتینی بوطیقا
۱۴ – ارزش ترجمه عربی بوطیقا
۱۵ – ترجمه‌های فارسی
۱۶ – فهرست منابع
۱۷ – پانویس
۱۸ – منابع

۱ – بررسی واژه بوطیقا

«بوطیقا» معرّب واژ یونانی پوئتیکا است که صورت‌های مختلف معادل واژ شعر در زبان‌های اروپایی از همان ریشه گرفته‌ شده‌ است.

[۱] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۰۹.

[۲] خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.

[۳] ابوالبرکات بغدادی، هبهالله، المعتبر فی الحکمه، ج۱، ص۲۷۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.

اما ریش یونانی پوئتیکا به واژ «پاورپوینت کامل پوئسیس ۸۴ اسلاید در PowerPoint» برمی‌گردد که به معنای صناعت یا عمل ساختن است و از اینجاست که پوئتیکا به معنای وسیع کلمه، به انواع آفرینش‌های هنری دلالت می‌کند، همچنان که مباحث ارسطو نیز در این کتاب به معنای خاص و مصطلح «شعر» محدود نمی‌شود.

[۴] Cuddon، JA، ج۱، ص۴۸۹، A Dictionary of Literary Terms، Oxford، ۱۹۹۸.

[۵] Cuddon، JA، ج۱، ص۶۷۸، A Dictionary of Literary Terms، Oxford، ۱۹۹۸.

[۶] Ross، WD، ج۱، ص۲۷۶-۲۷۷، Aristotle، London، ۱۹۵۶.

[۷] متی بن یونس، «کتاب ارسطوطالس فی الشعر»، ج۱، ص۸۵، فن الشعر (نک‌: هم‌، بدوی.

این مفهوم وسیع، بازتابی از تقسیم‌بندی کلی ارسطو از شعبه‌های فلسفه یا حکمت نیز هست. در دستگاه شناخت ارسطویی، علاوه بر دو شاخ فلسف نظری و فلسلف عملی، شاخ سومی از حکمت با عنوان حکمت ابداعی وجود دارد که مبدا آن قو صناعت، و حاصل آن اثرِ آفرینش یافته است.

۲ – زمان نگارش

از اشارات ارسطو در همین کتاب و در آثار دیگرش برمی‌آید که نگارش بوطیقا پیش از خطابه۴ و پس از سیاست۵ بوده است و از اینجا برخی نتیجه گرفته‌اند که ارسطو این اثر را در دوران پختگی خویش و در فاصل سال‌های ۳۳۵و۳۳۳ق م نوشته است.

[۸] بدوی، عبدالرحمان، مقدمه بر فن الشعر، ج۱، ص۳۸-۳۹، قاهره، ۱۹۵۳م.

۳ – ویژگی بوطیقا

بوطیقا در شمار «نوشته‌های شنیدنی» یا خصوصی ارسطوست، یعنی درس نامه‌هایی است که برای انتشار در سطح وسیع و گسترده تنظیم نشده‌ است و ویژگی این دسته از آثار ارسطو فشردگی، دشواری و ساختار نامنظم آنهاست.

[۹] مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۷، ص۵۷۵.

بوطیقا بر خلاف تأویل آثار معین، در جست‌و‌جوی بازگویی معنا نیست؛ بلکه هدفش شناخت قوانین عامی است که ناظر بر خلق می‌باشند و نیز بر خلاف علومی نظیر روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و غیره، بوطیقا این قوانین را در درون خود ادبیات می‌جوید. بنابراین بوطیقا آن رهیافت به ادبیات است که هم «مجرد» و هم «درونی» است. خود اثر ادبی، موضوع بوطیقا نیست؛ آنچه بوطیقا مورد بررسی قرار می‌دهد ویژگی‌های نوع معینی از سخن یعنی سخن ادبی است؛ بر این پایه بوطیقا توجه خود را به خصوصیت مجردی معطوف می‌دارد که به پدیده‌ی ادبی ویژگی می‌بخشد، یعنی «ادبیت».

[۱۰] تودوروف، تزوتان، بوطیقای ساختارگرا، ص۱۹، ترجمه‌ی محمد نبوی، تهران، آگه، ۱۳۸۲، چاپ دوم.

۳.۱ – ادبیت

(ادبیت) ویژگی منحصر به فرد یک متن ادبی است و بوطیقا به تحلیل و توصیف این ویژگی می‌پردازد. بوطیقا با نقدهای ادبی نظیر نقد جامعه‌شناسی یا نقد روان‌شناسی و‌… متفاوت است؛ زیرا بوطیقا ادبیات یا متن ادبی را به‌ تنهایی موضوع شناخت خود می‌داند؛ اما نقد جامعه‌شناختی و ‌روان‌شناسی و… ادبیات را تجلی چیزهایی مانند جامعه و روان می‌دانند، بدین جهت است که می‌گوییم بوطیقا آن رهیافت به ادبیات است که هم مجرد است و هم درونی.
امروزه این اصطلاح را با اضافه‌ی زمینه‌ی خاص ادبی چون بوطیقای داستان‌نویسی و بوطیقای شعر نو و جز اینها، به صورت عام‌تری به کار می‌برند.

[۱۱] شریفی، محمد، فرهنگ ادبیات فارسی، تهران، نشر نو و معین، ۱۳۸۷، چاپ اول، ذیل بوطیقا.

۴ – محتوای کتاب

برخی قراین در متن بوطیقا و گزارش‌های راجع به آن از ناتمام بودن این اثر حکایت می‌کند. ارسطو در این کتاب و نیز در خطابه وعده می‌دهد که دربار نوع کمدی باز هم سخن خواهد گفت، اما این مبحث در بوطیقا نیامده‌ است. گزارش دیوگنس لائرتیوس

[۱۲] Diogenes Laertius، Lives of Eminent Philosophers، ج۱، ص۴۷۱_ ۴۷۲، trRDHicks London، ۱۹۷۲.

هم دربار این کتاب، آن را شامل دو بخش معرفی می‌کند، اما متن موجود تنها بخش اول را در بردارد. بنابراین، می‌توان گفت طرح ارسطو در تدوین بوطیقا از آنچه در این کتاب آمده، گسترده‌تر بوده است.
۵ فصل نخست کتاب به مباحث کلی شعر، نظری ارسطو دربار جوهر و عناصر شعر، و تعریف و تاریخچ انواع شعر اختصاص دارد، اما بحث از شعر به معنایی که در این کتاب آمده است، به سبب خصلت نمایشی ادبیات در یونان باستان، حوزه‌های وسیع‌تری از ادبیات و هنر را در برمی‌گیرد. ارسطو نظری ادبی خود را برپای «محاکات» (تقلید واقعیت) بنا می‌کند و ۳عنصر وزن (ایقاع)، لفظ و هماهنگی را ارکان شعر و ابزارهای محاکات می‌شمارد. براین اساس، در طبقه‌بندی ارسطو، انواع اصلی شعر، یعنی حماسه، تراژدی، کمدی، و اقسام وابسته به آن مانند آواز دیتیرامب، موسیقی و شعر غنایی و رقص، همگی در جوهرهنریِ تقلید مشترک‌اند و تمایز آن‌ها از یکدیگر به سبب تفاوت در ابزارهای تقلید (عناصر سه گانه)، مضمون تقلید و شیو تقلید است. فصول بعدی کتاب که حجم عمد آن را تشکیل می‌دهد، شامل بحث‌های تفصیلی در انواع شعر است که از آن میان، تنها مباحث مربوط به تراژدی و حماسه در متن موجود آمده است.
ارسطو در بوطیقا نظریه‌ای دربار نظام فلسفی خویش عرضه نکرده است، اما در جایگاه والای این اثر به عنوان نخستین کوشش منظم در تحلیل ماهیت هنر و ساختار آفرینش ادبی در تاریخ بشر، تردید نمی‌توان کرد. نمونه‌هایی که ارسطو در خلال هر مبحث به آن‌ها می‌پردازد، هم از دیدگاه نقد ادبی نوآورانه است و هم در زمین خاص هنر و ادبیات یونان حاوی آگاهی‌های ارزشمندی است.

[۱۳] Halliwell، S، ج۱، ص۱۴۹، » Aristotle’s Poetics «، The Cambridge History of Literary Criticism، ed GAKennedy، Cambridge، ۱۹۸۹، vol I.

۵ – جنبه مهم در کار ارسطو

جنب مهم‌تر در کار ارسطو نگاه مثبت و واقع‌گرایان او به شعر و هنر است که نظری زیبایی شناختی متمایزی را در برابر افلاطون به میان می‌آورد. ارسطو در این نظریه که ماهیت اثر هنری را تقلید واقعیت می‌داند، به راه افلاطون رفته است، اما افلاطون در توضیح مراتب حقیقت و شناخت، این ویژگی را موجب نازل شدن قدر هنر در برابر واقعیت راستین شمرده، و آن را برای آرمانشهر خود زیان بخش دانسته بود. ارسطو برمبنای نظری محاکات، از دیدگاه افلاطون انتقاد می‌کند و بر ارزش هنر به عنوان محاکات زیبایی محسوس تاکید می‌ورزد. زیبایی از دید او صورت آرمانی واقعیت است و مفهوم آن کلی تر از خیر اخلاقی است و از همین رو، معیار زیبایی که تناسب و هماهنگی است، برخیر اخلاقی نیز صدق می‌کند.

[۱۴] Ross، WD، ج۱، ص۲۷۹، Aristotle، London، ۱۹۵۶.

[۱۵] Ross، WD، ج۱، ص۲۸۳، Aristotle، London، ۱۹۵۶.

[۱۶] Nehamas، A، ج۳، ص۲۹۶، » Plato on Imitation and Poetry in Republic «، Plato، Critical Assessments، London، ۱۹۹۸، volIII.

[۱۷] Zeller، Aristotle and the Earlier Peripatetics، ج۲، ص۳۰۱-۳۰۳، trBFC Costelloe & J H Muirhead، New York، ۱۹۶۲.

ارسطو در بحث تراژدی، در برابر تصور افلاطون که شعرا را به سبب برانگیختن عواطف و انفعالات، مای تباهی اخلاقی می‌دانست، براحساس ترس شفقتی که از تراژدی به انسان دست می‌دهد، تاکید می‌کند وآن را وسیله‌ای برای پالایش نفس و از فواید اخلاقی شعر به شمار می‌آورد. پالایش (کارتاسیس۷ در اصطلاح ارسطو) یکی از مفاهیم بحث‌انگیز در فن شعر ارسطو بوده است.

[۱۸] Halliwell، S، ج۱، ص۱۶۳-۱۶۴، » Aristotle’s Poetics «، The Cambridge History of Literary Criticism، ed GAKennedy، Cambridge، ۱۹۸۹، vol I.

۶ – تحلیل ارسطو از ماهیت هنر

نظرگاهی که در تحلیل ارسطو از ماهیت هنر تازگی داشته، توجه به خصلت بی‌طرفان تقلید و حس زیبایی ناشی از آن است. ایراد مخالفان ارزش هنر از آن‌جا بوده است که موضوع تقلید را بازتاب عینی امر جزئی می‌پنداشته‌اند. در حالی‌که در آفرید هنری، واقعیتی که در قالبی جزئی ‌ـ مانند هزل یک شخصیت ـ به تصویر کشیده می‌شود، نمونه‌ای است که نگاه ما را به موضوع و صورتی کلی هدایت می‌کند و از این حیث شعر و هنر نسبت به تاریخ، انتزاعی‌تر و به فلسفه نزدیک‌تر است.

[۱۹] Wallace، E، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۵، Outline of the Philosophy of Aristotle، Cambridge، ۱۹۰۸.

۷ – سرگذشت متفاوت بوطیقا

بوطیقا سرگذشتی کم‌ و بیش متفاوت با دیگر آثار ارسطو داشته است:

۷.۱ – بوطیقا در عصر یونانی مآبی

در اروپا عصر یونانی مآبی و قرون وسطی، به رغم چیرگی سنت ارسطویی، این کتاب چندان مورد توجه نبود. این وضع پس از رنسانس تغییر کرد و از حدود نیم دوم سد ۱۶م، هم‌زمان با زوال نفوذ فلسفی ارسطو، بوطیقا در شمار آثار پر ارزش کلاسیک شناخته شد. یکی از ویژگی‌های این دوران که تا پایان عصر روشن‌اندیشی اروپا تداوم یافت، پذیرفته‌شدن بوطیقا به عنوان اثری معیار در نقد ادبی بود.

[۲۰] بدوی، عبدالرحمان، مقدمه بر فن الشعر، ج۱، ص۱۱-۲۷، قاهره، ۱۹۵۳م.

۷.۲ – بوطیقا در جهان اسلام

اما در جهان اسلام، تعالیم ارسطو در فن شعر هیچ‌گاه به پای نفوذ‌اندیشه‌های دیگر او در فلسفه و دانش‌های عقلی نرسید و به خلاف اروپای پس از رنسانس، در قلمرو شعر و نقد ادبی چندان به‌کار گرفته‌ نشد (همین دانشنامه). با این همه، این کتاب به عنوان یکی از اجزاء میراث ارسطویی از آغاز تاریخ فلسف اسلامی مورد توجه بود و کوشش فیلسوفان اسلامی در شناخت و تفسیر این اثر بعدها در رویکرد جهان غرب به آن نقش میانجی ایفا کرد.
بوطیقای ارسطو در جهان اسلام در شمار آثار منطقی او طبقه‌بندی شده است. این مجموعه که ارغنون نامیده می‌شود، با الحاق ریطوریقا (خطابه) و بوطیقا به دیگر نوشته‌های ارسطو در منطق شکل گرفته، و این کتاب جزء واپسین از اجزاء هشت‌گان آن است. الگوی مرسوم ارغنون برمبنای تفسیری از جایگاه خطابه و شعر و نسبت آن‌ها با دیگر فنون منطبق پدید آمده است و سابق آن به دور یونانی مآبی و دست‌کم به سیمپلیکیوس۹ (د ۵۳۳م)، از مفسران نوافلاطونی ارسطو باز‌می‌گردد.

[۲۱] Black، DL، ج۱، ص۳۴، Logic and Aristotle’s Rhetoric and Poetics، Leiden، ۱۹۹۰.

[۲۲] Dahiyat، IM، ج۱، ص۱۲-۱۷، Avicenna’s Commentary on the Poetics of Aristotle، Leiden، ۱۹۷۴.

بدین ترتیب، در این زمینه نیز همچون بخش عمد میراث ارسطو مترجمان و شارحان سریانی زبان واسط انتقال فهم رایج از آثار ارسطو به فیلسوفان مسلمان بوده‌اند.
برداشتی که مبنای از طبقه‌بندی بوده است، از اینجا سرچشمه می‌گیرد که ارسطو از یک سو بسیاری از مفاهیم و دسته‌بندی‌های فن شعر را در کتاب خطابه نیز آورده است و از اشارات او برمی‌آید که شعر را نوعی از خطابه به شمار می‌آورده است. از سوی دیگر در آغاز همان کتاب نیز از مشابهت خطابه و جدل سخن می‌گوید و آن را با برهان مقایسه می‌کند، در حالی که برهان از اجزاء بنیادی منطق اوست. از همین رو، در طرح جامعی که هم گونه‌های ترکیب گفتار و تشکیل قیاس را در برمی‌گیرد، از فنون یا صناعات پنج‌گانه ـ برهان، جدل، سفسطه، خطابه و شعر ـ سخن گفته می‌شود. در این چارچوب، شعر قیاسی است که مقدمات آن از مخیلات تشکیل شده باشد.

[۲۳] فارابی، احصاء العلوم، ج۱، ص۶۳-۶۴، به کوشش عثمان امین، قاهره، ۱۹۴۹م.

[۲۴] فارابی، احصاء العلوم، ج۱، ص۶۷، به کوشش عثمان امین، قاهره، ۱۹۴۹م.

[۲۵] خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۱۷۸، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.

[۲۶] ابن رشد، محمد، تلخیص کتاب الشعر، ج۱، ص۵۸، به کوشش چارلز باترورت و احمد هریدی، ۱۹۸۷م.

[۲۷] نصیرالدین طوسی، محمد، اساس الاقتباس، ج۱، ص۵۸۶-۵۸۷، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۵۵ش.

۸ – ترجمه متی بن یونس

ابن‌ندیم بوطیقا را به عنوان هشتمین کتاب از مجموع آثار منطقی ارسطو معرفی کرده است.

[۲۸] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۰۸-۳۰۹.

وی می‌گوید که این کتاب را ابوبشر متّی‌ بن‌ یونس قُنّایی (د ۳۲۸ق/۹۴۰م) از سریانی به عربی ترجمه کرده، و یحیی‌ بن عدی نیز آن را به عربی برگردانده است.

[۲۹] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱، ص۳۰۹.

[۳۰] ابن‌ندیم، الفهرست، ج۱،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.