پاورپوینت کامل باطنیان اسماعیلی ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل باطنیان اسماعیلی ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل باطنیان اسماعیلی ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل باطنیان اسماعیلی ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :

باطنیه

باطنیّه نام دیگر فرقه اسماعیلیه است. و به طرفداران عبد الله بن میمون قدّاح اهوازی باطنیه گویند.

فهرست مندرجات

۱ – پیشوای باطنیه
۲ – القاب دیگر اسماعیلیه
۳ – وجه تسمیه اسماعیلیه
۴ – عقاید باطنیه
۵ – باطنیه از دیدگاه بغدادی
۶ – منظور از باطنیّه قدیم
۷ – وجه تسمیه باطنیه
۸ – شیوه ترویج عقاید اسماعیلیان
۹ – نظام فکری اسماعیلیان
۱۰ – نظریه اسماعیلیان درباره تاریخ معتقدات دینی بشر
۱۱ – عقیده اسماعیلیان درباره محمد بن اسماعیل
۱۲ – تأویل متون و احکام دینی از دیدگاه ایشان
۱۳ – منشأ اصلی تأویل
۱۴ – پیشینه تأویل آیات
۱۴.۱ – مُغیره بن سعید
۱۴.۲ – ابومنصور عِجْلی
۱۴.۳ – پیروان ابوالخَطّاب
۱۵ – نفوذ تأویل به نهضت اسماعیلیه
۱۶ – اقسام افراد بشر در نظام باطنیه اسماعیلیه
۱۷ – مراتب دعوت اسماعیلیه
۱۸ – مفهوم جدید تقیه از دیدگاه اسماعیلیه
۱۹ – نبود نظام واحد تأویل در اسماعیلیه
۲۰ – دلایل استفاده از تأویل
۲۱ – پیامد‌های اعتقاد به تأویل
۲۲ – عقاید اسماعیلیان دوره فاطمی
۲۲.۱ – تمایز بیش‌تر بین ظاهر و باطن
۲۲.۲ – حفظ اهمیت تأویل
۲۲.۳ – ضرورت حفظ تعادل میان ظاهر و باطن
۲۲.۴ – اقسام اسماعیلیان فاطمی
۲۲.۴.۱ – عقاید نزاریان
۲۳ – تأثیر تفکر باطنی اسماعیلیه بر فرق دیگر
۲۴ – تفکر باطنی از دیدگاه اهل تسنن
۲۵ – فهرست منابع
۲۶ – پانویس
۲۷ – منبع

۱ – پیشوای باطنیه

عبد الله بن میمون قدّاح اهوازی که واضع باطنیه بود، ملازم حضرت صادق علیه السلام بود. و خدمت اسماعیل بن صادق می‌کرده است.

۲ – القاب دیگر اسماعیلیه

اسماعیلیه را به القاب مختلف: باطنیه، قرامطه، تعلیمیه و… خوانده‌اند.

۳ – وجه تسمیه اسماعیلیه

چون آنان عموما طرفدار اسماعیل بن جعفر بودند ایشان را اسماعیلیه گفتند .

۴ – عقاید باطنیه

عقاید باطنیه بر خلاف شیعه است مثلا گویند خدا شی‌ء است و نه معدوم و نه مظنون و نه موهوم.
عقیده شیعه در این باب این است که خدا چیزی است که‌ به هیچ چیز نماند.

۵ – باطنیه از دیدگاه بغدادی

بغدادی می‌نویسد: که میمون بن دیصان معروف به قداح غلام جعفر بن محمد صادق و از مردم اهواز بود و با محمد بن حسین ملقب به دندان در زندان والی عراق آشنا شده و با هم دیگر هم فکری کرده و کیش باطنیه را بنیاد نهادند.

[۱] تاریخ شیعه ص۱۹۸.

[۲] الفرق بین الفرق ص۱۶۹.

[۳] تاریخ مذاهب ص۲۰۲.

۶ – منظور از باطنیّه قدیم

اینان کلام خود را به بعضی کلام «فلاسفه» مخلوط ساخته‌اند و تصنیف کتاب‌های خویش بر آن طریق نهاده و گویند در حق باری تعالی نگوئیم که موجود است یا موجود نیست و نگوییم عالم است یا جاهل است و نگوئیم قادر است و نگوییم عاجز است.
و ایشان از اماممحمد بن علی باقر نقل می‌کنند که (او گفت) چون الله تعالی به عالمان (علم) عطا فرمود او را عالم گویند و ….
پس از اینرو ایشان را مطعون ساختند و گفتند که نفی کنندگان صفاتند حقیقتا، معطل دانندگانند ذات حق را از جمیع صفات و گفتند حق تعالی نه قدیم است و نه حادث بلکه می‌گویم قدیم امر اوست و کلمه او حادث و خلق اوست.
پیدا کرد به امر عقل او را که او تام است از جمیع جهات بالفعل، پس به توسط او ابداع نمود نفس را که تالی و غیر تام است. نسبت نفس به عقل یا نسبت نطفه است به طفل مخلوق و بیضه به پرنده یا نسبت پدر است به فرزند و نتیجه به منتج.

[۴] توضیح الملل ص۲۶۱-۲۶۲.

۷ – وجه تسمیه باطنیه

باطِنِیّه، نامی که در عالم اسلام بر اسماعیلیّه اطلاق می‌شد، بدین دلیل که برای آیات قرآن و احکام دین به ظاهر و باطن قایل بودند و باطن را از ظاهر برتر می‌شمردند و مراد اصلیِ آیات و احکام را همان باطن می‌دانستند. این نام توسعاً، و بخصوص در نوشته‌های جدلی و کلامی، درباره هر کس یا هر گروهی به کار می‌رفت که معتقد یا متهم به انکار معنای ظاهری آیات و احادیث یا احکام دینی و تأکید بر معنای باطنی آن بود.

۸ – شیوه ترویج عقاید اسماعیلیان

اسماعیلیان در صدوپنجاه سال اولِ تاریخ خود، یعنی از رحلت امام جعفر صادق علیه‌السّلام در ۱۴۸ تا تأسیس خلافت فاطمی در شمال افریقا در ۲۹۷، اصول عقاید و مبانی دعوت خود را بیش‌تر‌ به‌طور شفاهی ترویج می‌کردند. به همین دلیل، از آن دوره فقط قسمت‌هایی از چند متن اصیل اسماعیلی به جا مانده است.

۹ – نظام فکری اسماعیلیان

ولی نظام مذهبی اسماعیلیانِ نخستین و بسیاری از آراء ایشان در منابع دوره دوم تاریخ اسماعیلیّه، یعنی دوره اسماعیلیانِ فاطمی، انعکاس یافته است. براساس آثار غنی اسماعیلیان فاطمی، که در دهه‌های اخیر در دسترس محققان غیراسماعیلی نیز قرار گرفته، اکنون معلوم شده است که اسماعیلیان از ابتدا شدیداً باطنی بوده‌اند و نظام فکری و آیینی خود را بر آن اصل کلی تدوین کرده اند.
نظام باطنی اسماعیلیّه را می‌توان‌ به‌طور کلی مبتنی بر مفاهیم «ظاهر و باطن» و «تنزیل و تأویل» و «خاص و عام» دانست. اسماعیلیانِ نخستین معتقد بودند که هر یک از آیات قرآن و احادیث و احکام شرعی دارای معنایی باطنی و حقیقی است که با معنای لفظی و ظاهری آن متفاوت است. به عبارت دیگر، اسماعیلیّه برای ظاهر و باطنِ دین دو ساحت کاملاً مجزا قایل بودند. در نظر ایشان، نه تنها آیاتی که آشکارا معنای مجازی دارد، بلکه حکایات و دستورهای اخلاقی و احکام و عبادات، یا هر شخص یا عمل یا شی که در قرآن کریم از آن یاد شده، معنایی رمزی و باطنی دارد، و این نظر را به سایر کتب آسمانی و همه نوشته‌ها و احکام دینی، و حتی پدیده‌های طبیعت نیز تعمیم می‌دادند.

۱۰ – نظریه اسماعیلیان درباره تاریخ معتقدات دینی بشر

به موجب نظریه اسماعیلیان درباره تاریخ معتقدات دینی بشر، که بر پایه مفهومی ادواری بنا شده بود، با ظهور هر یک از هفت پیامبر شارع ، که آغازگر دوره جدیدی از تاریخ و بنیان‌گذار شریعتی نو هستند، ظاهر دین تغییر می‌کند، ولی باطن آن همچنان ثابت می‌ماند، زیرا «باطن» دربرگیرنده حقایق تغییرناپذیر معنوی است.

۱۱ – عقیده اسماعیلیان درباره محمد بن اسماعیل

اسماعیلیانِ نخستین که در دور ششم تاریخ، یعنی دورِ اسلام می‌زیستند، فوت هفتمین امام خود محمد بن اسماعیل را انکار می‌کردند و در انتظار ظهور وی به عنوان قائم و مهدی موعود بودند، و نیز او را هفتمین و آخرین پیامبر (ناطق) می‌شمردند که با ظهورش آخرین دور تاریخ آغاز خواهد شد. در عین حال معتقد بودند که محمد بن اسماعیل شریعت تازه ای نخواهد آورد، زیرا وظیفه او بیان کامل معنای باطنی و حقایق نهفته در شرایع قبلی است.

۱۲ – تأویل متون و احکام دینی از دیدگاه ایشان

به نظر ایشان دست‌یابی به حقایق نهفته در باطنِ دین فقط برای اسماعیلیان مقدور است و این نیز جز از طریق تأویل ، یعنی تعبیر باطنی و تمثیلی یا رمزی، امکان پذیر نیست. اسماعیلیان برای حروف و اعداد معانی رمزی و تمثیلی قایل بودند و تأویل‌های ایشان اغلب بدان آمیخته بود.
نزدِ ایشان تأویل متون و احکام دینی در واقع به منزله سفری بود از ظاهر به باطن دین، از شریعت به حقیقت و خلاصه از دنیای آشکار و ظاهری به دنیای واقعی و باطنی؛ و دستیابی به این دنیای باطنی و کسب معرفتِ عرفانی، در نظر اسماعیلیّه گونه ای ولادت روحانی محسوب می‌شد.
به اعتقاد اسماعیلیّه، تأویل نیز مانند تنزیل، باید مستند به خداوند یا برگزیدگان او باشد. هر ناطق یا پیامبر شارعی که وحی بر او نازل می‌شود باید معنای ظاهری آن را بر مردم آشکار کند. ولی تأویل، یعنی بیان معنای باطنی و حقیقی شرایعِ وحی شده برای برگزیدگان مردم، وظیفه وصی، یعنی جانشین او، و امامان است. در دور اسلام، حضرت علی علیه‌السّلام وصی و اساس امامت است، و پس از وی امامان معصوم ، با تأیید و هدایت الهی، وظیفه تأویل شریعت اسلام را به عهده دارند.

۱۳ – منشأ اصلی تأویل

جنبه‌هایی از تأویل و، به طور کلی، روش تعبیر تمثیلی در برخی از مذاهب یهودی و مسیحی و جنبه‌های دیگر آن در میان گنوسی‌ها نیز وجود دارد، ولی منشأ اصلی تأویل اسماعیلی اسلامی است و ریشه‌های اصلی آن را باید نزد غُلاه شیعه بین النهرین در قرن دوم، بخصوص گروه‌های مُغیریه و منصوریه و از همه مهم‌تر، خَطّابیّه ، جستجو کرد.
درباره عقاید این گروه‌ها، که مدتی در سلک پیروان امام محمدباقر و امام جعفرصادق علیهماالسّلام درآمده بودند، مؤلفان کتب ملل و نحل و فرق، جزئیات بسیاری نقل کرده اند.

۱۴ – پیشینه تأویل آیات

۱۴.۱ – مُغیره بن سعید

براساس این منابع، مُغیره بن سعید (مقتول در ۱۱۹)، رهبر غلاه مغیریه، ظاهراً نخستین کس در میان مسلمانان است که برای حروف الفبا معانی رمزی قایل بوده و نیز بعضی از آیات قرآن کریم را تأویل می‌کرده است؛ مثلاً امانتی را که آسمان و زمین و کوه‌ها از پذیرفتنش سرباز زدند

[۵] احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.

به محروم کردن علی علیه‌السّلام از خلافت تعبیر کرده است.

[۶] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۴۳ـ۴۴، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۷] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۵۵، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۸] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۷۴، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۹] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۷۶ـ۷۷، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۱۰] علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۶ـ۹، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۲۹ـ۱۹۳۰.

[۱۱] علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۳ـ۲۴، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۲۹ـ۱۹۳۰.

[۱۲] ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء والنحل، ج۴، ص۱۸۴ـ۱۸۵، قاهره ۱۳۱۷ـ۱۳۲۱.

[۱۳] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۷۸، چاپ عبدالعزیز محمد وکیل، قاهره ۱۹۶۸.

[۱۴] در مورد بیزاری جستن امامان شیعه از این شخص رجوع کنید به، محمد بن عمر کشّی، ج۱، ص۱۹۱ـ۱۹۲، اختیار معرفه الرجال، المعروف به رجال الکشی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.

۱۴.۲ – ابومنصور عِجْلی

ابومنصور عِجْلی (مقتول در ۱۲۴)، رهبر غلاه منصوریه، نیز قرآن مجید را تأویل می‌کرد و نقل شده که او «سماوات» را تمثیلی از امامان و «ارض» را تمثیلی از پیروان آن‌ها می‌دانسته است. این اندیشه بنیادی باطنی را هم به او نسبت داده‌اند که گر چه پیامبراکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم قرآن را آورده ولی فقط امام مجاز به تعبیر تمثیلی یعنی تأویل آن است. او بهشت و دوزخ را انکار کرده و آن را نام دو شخص دانسته است. همچنین مُحرّمات را به کسانی که دشمنی با آن‌ها واجب است و فرایض را به کسانی که دوستی با آن‌ها واجب است تأویل کرده است.

[۱۵] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۴۶ـ۴۷، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۱۶] علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۹ـ۱۰، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۲۹ـ۱۹۳۰.

[۱۷] علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۲۴ـ۲۵، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۲۹ـ۱۹۳۰.

[۱۸] محمد بن احمد ملطی، کتاب التنبیه و الرد علی اهل الاهواء و البدع، ج۱، ص۱۲۰، چاپ س دیدرینغ، استانبول ۱۹۳۶.

[۱۹] عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۲۴۳ـ۲۴۵، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت.

[۲۰] ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء والنحل، ج۴، ص۱۸۵ـ۱۸۶، قاهره ۱۳۱۷ـ۱۳۲۱.

[۲۱] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۸ـ۱۷۹، چاپ عبدالعزیز محمد وکیل، قاهره ۱۹۶۸.

۱۴.۳ – پیروان ابوالخَطّاب

تأویل آیات قرآن نزد پیروان ابوالخَطّاب (مقتول در ۱۳۸)، بنیانگذار فرقه خَطّابیّه و شاخص‌ترین فرد در میان غلاه نخستین، رواج بیشتری داشته است. ابوالخطاب در واقع نخستین کسی است که در میان مسلمانان نهضتی با خصوصیات باطنی تأسیس کرد. گذشته از این، خطّابیّه در هر دورانی به وجود دو پیامبر قایل بودند، یکی «ناطق» که واقع‌های ظاهری دین را به مردم ابلاغ می‌کند و دیگری «صامت» که دین را برای برگزیدگان تأویل می‌کند.

[۲۲] حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ج۱، ص۳۷ـ۴۱.

[۲۳] حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعه، ج۱، ص۵۸ـ۶۰.

[۲۴] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۵۰ـ۵۵، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۲۵] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۶۳ـ۶۴، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۲۶] سعد بن عبداللّه اشعری، المقالات و الفرق، ج۱، ص۸۱ـ۸۲، چاپ محمدجواد مشکور، (تهران) ۱۳۶۱ش.

[۲۷] محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۲۴ـ۲۲۶، المعروف به رجال الکشی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.

[۲۸] محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفه الرجال، ج۱، ص۲۲۸، المعروف به رجال الکشی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.

[۲۹] و مواضع مختلف از روی فهرست آن کتاب، بخصوص در مورد تبرّی جستن ائمّه معصوم از ابوالخطاب و پیروان وی، ج۱، ص۲۹۰ـ ۳۰۸، محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفه الرجال، المعروف به رجال الکشی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ ش.

[۳۰] علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج۱، ص۱۰ـ۱۳، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۲۹ـ۱۹۳۰.

[۳۱] عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۵۰، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت.

[۳۲] ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء والنحل، ج۴، ص۱۸۷، قاهره ۱۳۱۷ـ۱۳۲۱.

[۳۳] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۹ـ۱۸۱، چاپ عبدالعزیز محمد وکیل، قاهره ۱۹۶۸.

[۳۴] برنارد لویس، تاریخ اسماعیلیان، ج۱، ص۳۲ به بعد، ترجمه فریدون بدره ای، تهران ۱۳۶۲ ش.

۱۵ – نفوذ تأویل به نهضت اسماعیلیه

احتمالاً جنبه‌های مختلف تأویل این عناصر عمدتاً از طریق خطّابیّه، که با اولین گروههای شبه اسماعیلی و اسماعیلی بسیار نزدیک بودند، به نهضت اسماعیلیه نفوذ کرد و سپس در میان ایشان به قدری گسترش و تکامل یافت که ویژگی بارز نهضت آن‌ها شد.

۱۶ – اقسام افراد بشر در نظام باطنیه اسماعیلیه

به اعتقاد اسماعیلیّه، اندکی از افراد بشر می‌توانند از طریق تأویلِ امامان به حقایق باطنی دین دست یابند. اینان همان اعضای فرقه اسماعیلی هستند که امامتِ امامِ اسماعیلی را پذیرا شده اند. بدین ترتیب، افراد بشر در نظام باطنیه اسماعیلی به دو گروه تقسیم می‌شوند: «خاص» یعنی نخبگانی که با طیّ مراحلی به «باطن» دست می‌یابند و «عام» یا اکثریت غیراسماعیلی که فقط قادر به درک مفاهیم آشکار و ظاهری مذهب اند. به عبارت دقیق‌تر، «خاص» آنهایی بودند که رسماً و طبق آداب ویژه ای به فرقه اسماعیلی راه می‌یافتند و به معرفت امام اسماعیلیِ زمان و اطاعت از او، که تنها منبع مشروع تأویل است، نایل می‌شدند.

۱۷ – مراتب دعوت اسماعیلیه

دعوت اسماعیلی بر پایه یک سازمان مذهبی با مراتب مختلف استوار بود. در این سازمان رده‌های مختلفی از معلمان و مبلّغان مذهبی با عناوین باب و حجت و داعی و مأذون و غیره میان شخص امام و فرد تازه وارد به فرقه، که مستجیب خوانده می‌شد قرار داشتند. حقایق باطنی را امام و معلمانی که در مراتب مختلف بودند به افراد اسماعیلی تعلیم می‌دادند.

۱۸ – مفهوم جدید تقیه از دیدگاه اسماعیلیه

بدین ترتیب، اسماعیلیان اصل شیعی تقیّه را به صورت تازه ای تعبیر کردند و پنهان نگه داشتن «باطن» را از «عام»، حتّی در جایی که بیم جان نبود، واجب شمردند، زیرا ممکن بود که ایشان در استنباط حقایق باطنی و استفاده از آن دچار اشتباه شوند. به عبارت دیگر، «باطن» نه تنها خودبه خود مکتوم و مستور بود و جز از طریق تعلیم بر کسی آشکار نمی‌شد، بلکه کسانی هم که به معرفت آن راه می‌یافتند باید علمِ خود را از دیگران، و بخصوص از «عام»، که همان متشرعان عادی و پیروان ظاهر دین‌اند، کتمان کنند. بعضی از نویسندگان اسماعیلی این مفهوم جدید از تقیّه را به حدی توسعه دادند که حتی عمل به ظواهر شرع را هم نوعی تقیه شمردند، زیرا با حفظ ظاهرِ هر عمل، باطن آن از نااهلان کتمان می‌شد.

۱۹ – نبود نظام واحد تأویل در اسماعیلیه

با وجود سلسله مراتب و یقین که در میان اسماعیلیان وجود داشت، ایشان هیچگاه نتوانستند یک نظام واحد تأویل ایجاد کنند. نویسندگانِ مختلف، شعائر و احکام دین را به صورت‌های گوناگون تأویل می‌کردند، و گاهی نویسنده ای در یک کتاب حکمی را به چندین صورت تأویل می‌کرد. مثلاً در تأویل وجوب زکات گاهی گفته می‌شد که معنای باطنی آن خمسی است که باید به امام پرداخت و گاهی می‌گفتند که منظور از آن پرداختن زیادتی اموال به فقراست و گاهی معنای باطنی زکات را آموزش علم می‌دانستند که تنها ثروت واقعی شمرده می‌شد. اسماعیلیا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.