پاورپوینت کامل باء (مفرداتقرآن) ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل باء (مفرداتقرآن) ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل باء (مفرداتقرآن) ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل باء (مفرداتقرآن) ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل باء (مفرداتقرآن) ۳۲ اسلاید در PowerPoint
مقالات مرتبط: عناوین کتاب قاموس قرآن (جلد ۱).
باء از واژگان بکار رفته در قرآن کریم و حرف دوم از الفبای عربی و فارسی و حرف جرّ است، اهل لغت از برای آن چهارده معنی گفتهاند. تعدیه، تأکید، مصاحبت و ظرفیت از جمله معانی باء هستند که در آیات قرآن کاربرد داشتهاند.
فهرست مندرجات
۱ – معانی باء
۱.۱ – تعدیه
۱.۲ – تأکید
۱.۲.۱ – باء بعد از کفی
۱.۲.۲ – باء زائده در مفعول
۱.۳ – مصاحبت
۱.۴ – ظرفیت
۲ – پانویس
۳ – منبع
۱ – معانی باء
باء
[۱] قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۵۴.
[۲] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۴۲.
[۳] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۵۹.
حرف دوم از الفبای عربی و فارسی و حرف جرّ است و برای آن ۱۴ معنا شمردهاند که در اینجا به بعضی از معانی آن اشاره میکنیم:
۱.۱ – تعدیه
تعدیه. مثل (وَ اِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً)
[۴] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۲.
(وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ اَبْصارِهِمْ)
[۵] بقره/سوره۲، آیه۲۰.
(مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها)
[۶] انعام/سوره۶، آیه۱۶۰.
در این آیات و امثال آنها چنانکه میبینیم «باء» برای تعدیه فعل آمده است.
ممکن است بعضیها در آیاتی نظیر (وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسی بِالْبَیِّناتِ)
[۷] بقره/سوره۲، آیه۹۲.
و غیره، «باء» را به معنی مع و مصاحبت بگیرند یعنی: موسی با بیّنات آمد! ولی معنای تعدیه بهتر و دلچسب است. یعنی: موسی بیّنات را آورد.
[۸] ابن عثیمین، تفسیر العثیمین الفاتحه والبقره، ج۱، ص۲۹۹.
۱.۲ – تأکید
تاکید و آن را زائده گویند: ظاهراً زائد به معنی بیفائده نیست بلکه ازاینجهت که در تغییر معنی کلام مثل تعدیه و غیره نیست، آن را زائد گفتهاند و گر نه مطلب را تاکید میکند و بیفائده نیست.
۱.۲.۱ – باء بعد از کفی
در کلماتی که بعد از مادّه «کفی» واقعاند «باء» را زائد گفتهاند مثل (وَ کَفی بِاللَّهِ حَسِیباً)
[۹] نساء/سوره۴، آیه۶.
(وَ کَفی بِاللَّهِ وَلِیًّا وَ کَفی بِاللَّهِ نَصِیراً)
[۱۰] نساء/سوره۴، آیه۴۵.
(کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً)
[۱۱] اسراء/سوره۱۷، آیه۱۴.
در بیست و هفت محلّ از قرآن که فعل کفی بهصورت ماضی آمده، مابعد همه باء است جز آیه (وَ کَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ).
[۱۲] احزاب/سوره۳۳، آیه۲۵.
در صحاح و اقرب الموارد و مجمعالبیان «باء» را بعد از کفی زائد گفتهاند.
[۱۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۵.
[۱۴] جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح تاج اللغه، ج۶، ص۲۲۸۸.
[۱۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
بیضاوی ذیل آیه ۴۵ سوره نساء گوید: باء برای تاکید اتصال به فاعل کفی اضافه میشود.
[۱۶] بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۱۹۶.
ولی از انصاف نباید گذشت اگر باء در اینگونه موارد زائد میبود لازم بود که در (کَفَی اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ) نیز جایز باشد که بگوئیم: «کَفی بِاللَّهِ الْمُؤْمِنینَ الْقِتال» و این جایز نیست و معنی درست در نمیآید. ما در اینجا قول راغب و زجّاج را اختیار میکنیم که گفتهاند: کفی در مواردی که بعد از آن باء آمده به معنای «اکتف» است.
[۱۷] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۶۰.
[۱۸] زجاج، معانی القرآن و اعرابه، ج۴، ص۲۱۳.
(کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً) یعنی «کفایت کن و بس کن به خدا در گواهی» (اقْرَاْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً) «بخوان کتاب خود را و بس کن به نفس خود در حسابگری بر خود». در این صورت باء برای تعدیه است و اتفاقاً معنای آیات کاملاً درست و دلچسب در میآید.
وانگهی باء در صورتی بعد از «کفی» میآید که مابعد آن منصوبی در معنای حال باشد (مثل (حَسِیباً• …، شَهِیداً• …، وَلِیًّا…، نَصِیراً) در آیات گذشته) چنانکه راغب گفته است پس صحیح این است که کفی در اینگونه موارد در جای «اکتف» است؛ چنانکه فعل تعجّب «احسن بزید» در جای «ما احسن» واقع است و معنایش این است: اکتف باللَّه شهیداً.
[۱۹] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۶۰.
طبرسی در ذیل آیه ۴۵ از سوره نساء فرموده: در باره دخول باء به لفظ اللَّه دو قول است یکی تاکید اتصال، دوّمی به قول زجّاج: «کَفی بِاللَّهِ وَلِیًّا» در معنی اکتفوا باللَّه است یعنی بس کنید به خدا در ولایت.
[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۸۳.
پس اینکه گفتهاند: باء در فاعل زائد آید مثل کفی باللَّه که باللَّه فاعل کفی و باء در آن زائد است صحّت ندارد، باء در اینگونه موارد زائد نیست بلکه برای تعدیه است.
۱.۲.۲ – باء زائده در مفعول
و نیز گفتهاند باء در مفعول زائد میآید مثل (لا تُلْقُوا بِاَیْدِیکُمْ اِلَی التَّهْلُکَهِ)
[۲۱] بقره/سوره۲، آیه۱۹۵.
(بِاَیْدِی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 