پاورپوینت کامل ابو عیسی ترمذی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابو عیسی ترمذی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابو عیسی ترمذی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابو عیسی ترمذی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

ابوعیسی ترمذی

دیگر کاربردها: ترمذی (ابهام زدایی).

دیگر کاربردها: محمد ترمذی (ابهام زدایی).

مقالات مرتبط: ابوعیسی ترمذی (دائره‌المعارف‌مؤلفان‌اسلامی).

تِرْمِذی، ابوعیسی محمد بن عیسی بن سَوره (ح ۲۱۰-۲۷۹ق/ ۸۲۵-۸۹۲م)، از محدثان نامدار ماوراءالنهر. وی شهرت خود را بیش‌تر از کتاب الجامع الکبیر یا سنن گرفته است که یکی از صحاح سته به‌شمار می‌رود.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی
۱.۱ – اساتید و مشایخ
۱.۲ – مهمترین استاد
۱.۳ – استفاده از کنیه ابو عیسی
۱.۴ – حافظه قوی
۱.۵ – شهرت به ضریر
۱.۶ – اختلاف در سال و محل وفات
۲ – نسب
۳ – زندگی علمی
۳.۱ – در ترمذ
۳.۲ – در بلخ
۳.۳ – در مرو
۳.۴ – در بخارا
۳.۵ – در حرمین شریفین
۳.۶ – در بصره
۳.۷ – در کوفه
۳.۸ – در بغداد
۳.۹ – در ری
۳.۱۰ – در نیشابور
۳.۱۱ – بازگشت به ترمذ
۳.۱۲ – در سمرقند
۴ – دور تعلیم
۵ – شخصیت رجالی
۶ – گرایش‌های مذهبی
۶.۱ – رویارویی با فرق
۶.۲ – مذهب مشایخ ترمذی
۶.۳ – رویارویی با مذهب حنفی
۷ – دانش او در حدیث
۷.۱ – ویژگی ترمذی در تدوین جامع
۷.۲ – شیوه گزینش احادیث
۷.۳ – دیدگاه ذهبی
۷.۴ – تفاوت ضابطه در ارزیابی حدیث
۷.۵ – دانش نقد حدیث و رجال
۷.۶ – نقد نحو تحمل حدیث
۷.۷ – علل حدیث
۸ – جایگاه ترمذی در فقه
۸.۱ – ارزش فقهی جامع
۸.۲ – فقه تطبیقی نزد ترمذی
۸.۳ – توجه به فتاوای اصحاب رأی
۸.۴ – ارائه دیدگاه‌های فقهی عالمان در الجامع
۸.۵ – عمل اصحاب و اجماع
۸.۶ – مبانی ترجیح
۸.۷ – فقه ترمذی در طبقه‌بندی اصحاب حدیث
۹ – آثار
۹.۱ – الجامع الصحیح
۹.۲ – الشمائل المحمدیه
۹.۳ – کتاب العلل
۹.۴ – تسمیه اصحاب رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله
۹.۵ – کتاب التاریخ
۹.۶ – الزهد
۱۰ – ارزیابی منابع
۱۱ – فهرست منابع
۱۲ – پانویس
۱۳ – منبع

۱ – معرفی

تاریخ تولد او را به تفاوت، ۲۰۹،

[۱] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ (مبارک بن محمد)، ج۱، ص۱۹۳، جامع الاصول فی احادیث الرسول، چاپ عبدالقادر ارناؤوط، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.

۲۱۰

[۲] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۷۱، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

و دویست و اندی

[۳] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۴، ص۲۹۵، چاپ س دیدرینغ، ویسبادن ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴.

ذکر کرده اند.
از آن‌جا که ترمذی به «بوغی» نیز شهرت داشته، سزگین

[۴] فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء ۱، ص۲۹۹، نقله الی العربیه محمود فهمی حجازی، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

زادگاه او را بوغ، روستایی در شش فرسخی ترمذ ، دانسته است، اما معلوم نیست که وی اهل این روستا بوده یا این‌که در آن‌جا ساکن بوده است.

[۵] سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۱۵.

برطبق سخنی از ترمذی، جد او اهل مرو بوده و در روزگار لیث بن سیّار به ترمذ هجرت و در آن‌جا تَوَطّن کرده و وی نیز در این شهر به دنیا آمده است.

[۶] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ (مبارک بن محمد)، ج۱، ص۱۹۴، جامع الاصول فی احادیث الرسول، چاپ عبدالقادر ارناؤوط، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.

ترمذی برای تحصیل از ترمذ به شهرهای دیگر، چون خراسان و عراق و حجاز رفت.

[۷] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۷۰، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۸] ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۶۴، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

[۹] محمد عبدالرحمان مبارکفوری، تحفه الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۱، ص۳۴۱، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

۱.۱ – اساتید و مشایخ

او با دیگر مؤلفان صحاح ستّه یعنی ابوعبدالهس محمدبن اسماعیل بخاری (متوفی ۲۵۶)، مسلم بن حجاج نیشابوری (متوفی ۲۶۱)، ابوداود سجستانی (متوفی ۲۷۵)، ابن ماجه قزوینی (متوفی ۲۷۳) و نسائی خراسانی (متوفی ۳۰۳) معاصر بوده و هر شش مؤلف، مشایخ و استادان مشترکی چون محمدبن بشار بُندار (متوفی ۲۵۲)، ابوموسی محمدبن مُثَنّی (متوفی ۲۵۲)، زیادبن یحیی حسّانی (متوفی ۲۵۴)، عمروبن علی فَلاّ س (متوفی ۲۴۹)، یعقوب بن ابراهیم دَوْرَقی (متوفی ۲۵۲)، محمدبن معمر قیسی بَحْرانی (متوفی ۲۵۶)، نصربن علی جَهْضَمی (متوفی ۲۵۰)، ابوسعید اشجع عبدالله بن سعید کندی (متوفی ۲۵۷) و عباس بن عبدالعظیم عنبری (متوفی ۲۴۶) داشته اند.

[۱۰] محمدبن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح و هوَسنن الترمذی، ج ۱، ص ۸۰ ـ۸۱، چاپ احمدمحمد شاکر و دیگران، بیروت: داراحیاء التراث العربی.

ونسینک به اشتباه احمدبن حنبل را از استادان و مشایخ ترمذی آورده است.

۱.۲ – مهمترین استاد

مهمترین استاد ترمذی، ابوعبدالله محمدبن اسماعیل بخاری ، استاد او در فقه و حدیث و رجال بوده و ترمذی با وی مباحثات و مناظراتی داشته است

[۱۱] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ (علی بن محمد)، ج۱، ص۲۱۳، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.

[۱۲] عبدالله بن اسعدیافعی، مرآه الجنان و عبره الیقظان، ج ۲، ص ۱۴۴ بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.

[۱۳] خلیل بن ایبک صفدی، نکت الهمیان فی نکت العمیان، ج۱، ص۲۶۴، مصر ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱.

ترمذی در جامع الصحیح از وی با عنوان «محمدبن اسماعیل» یاد می‌کند.

[۱۴] محمدبن عیسی ترمذی ، الجامع الصحیح و هوَسنن الترمذی ، ج۵، ص، ۳۴۴چاپ احمدمحمد شاکر و دیگران ، بیروت : داراحیاء التراث العربی

[۱۵] محمدبن عیسی ترمذی ، الجامع الصحیح و هوَسنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۰، چاپ احمدمحمد شاکر و دیگران ، بیروت : داراحیاء التراث العربی

از بخاری، استاد وی، نقل شده که فایده ترمذی برای من بیش‌تر از سودی بوده است که من برای او داشته‌ام.

[۱۶] ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۶۵، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

مبارکفوری

[۱۷] محمد عبدالرحمان مبارکفوری، تحفه الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۱، ص۲۶۸، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

گفته است که بخاری از ترمذی دو حدیث شنیده، اما خود ترمذی

[۱۸] محمدبن عیسی ترمذی ، الجامع الصحیح و هوَسنن الترمذی ، ج۵، ص، ۶۴۰، چاپ احمدمحمد شاکر و دیگران ، بیروت : داراحیاء التراث العربی

فقط ذیل یک حدیث به این مسئله اشاره کرده است.
وی با این‌که از مسلم بن حجاج نیز حدیث شنیده بوده،

[۱۹] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۱۹۴.

در جامع الصحیح فقط یک روایت از او آورده است

[۲۰] محمدبن عیسی ترمذی ، الجامع الصحیح و هوَسنن الترمذی ، ج۳، ص۷۱، چاپ احمدمحمد شاکر و دیگران ، بیروت : داراحیاء التراث العربی

[۲۱] محمدبن احمد ذهبی، کتاب تذکره الحفاظ، ج۲، ص۵۸۸، حیدرآباد دکن ۱۳۷۵ـ۱۳۷۷/۱۹۵۵ـ ۱۹۵۸، چاپ افست بیروت.

[۲۲] محمد عبدالرحمان مبارکفوری، تحفه الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۱، ص۲۶۸، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

۱.۳ – استفاده از کنیه ابو عیسی

ترمذی در سراسر جامع الصحیح از کنیه خود «ابوعیسی» استفاده کرده و این نشان دهنده آن است که روایاتی که ابن شیبه در باره کراهت داشتن این کنیه آورده، در نظر ترمذی بی اعتباربوده است.

[۲۳] محمد عبدالرحمان مبارکفوری، تحفه الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۱، ص۲۷۲، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

به گفته مبارکفوری،

[۲۴] محمد عبدالرحمان مبارکفوری، تحفه الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۱، ص۲۷۷، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

ترمذی در فروع، مقلد هیچ‌یک از امامان اهل سنت نبوده و همچون محدّثان دیگر به احادیث عمل می‌کرده است.
از او نوشته مستقلی که مبیّن اعتقاداتش باشد، در دست نیست، شاید در اصول نیز تابع اهل حدیث بوده است.

۱.۴ – حافظه قوی

ترمذی حافظه‌ای قوی داشته و به گفته خودش، در راه مکه محدّثی را دیده و از او تقاضای املای حدیث کرده و پس از شنیدن چهل حدیث غریب از او و حفظ آنها، همه را بدون اشتباه برای آن محدّث بازگو کرده است.
این حکایت سبب شده که او را مَثَل حافظه قوی بدانند

[۲۵] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ (علی بن محمد)، ج۱، ص۲۱۳، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.

[۲۶] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۲۶۱ـ۲۸۰ ه، ص ۴۶۰ـ۴۶۱، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

[۲۷] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۷۳، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۲۸] عبدالله بن اسعدیافعی ، مرآه الجنان و عبره الیقظان ،ج ۲، ص۱۴۴، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.

[۲۹] ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۶۵، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

۱.۵ – شهرت به ضریر

ترمذی به «ضریر» (نابینا) شهرت داشته، ازینرو برخی او را نابینای مادرزاد دانسته‌اند ولی این ادعا با تصریح نویسندگان و آنچه از جزئیات زندگی او در دست است، منافات دارد.
برخی نیز نابینایی او را به سبب گریه‌های فراوان و زهد و عبادت او دانسته اند.

[۳۰] محمدبن احمد ذهبی، العبر فی خبر من غبر، ج۲، ص۶۸، چاپ فؤاد سیّد، کویت ۱۹۸۴.

[۳۱] ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج۱۱، ص۶۶، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.

[۳۲] ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، ج۷، ص۳۶۵، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

[۳۳] محمد عبدالرحمان مبارکفوری، تحفه الاحوذی بشرح جامع الترمذی، ج۱، ص۲۷۲، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

ترمذی پس از سفر به شهرهای مختلف به موطن خود بازگشت.
گفتنی است که وی بنا به عللی نامعلوم به مصر و شام و ظاهراً به بغداد، یعنی مرکز تجمع محدّثان و فقیهان و دیگر عالمان آن زمان، نرفته بوده است.

[۳۴] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۷۱، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۳۵] محمدبن عیسی ترمذی، الجامع الصحیح و هوَسنن الترمذی، چاپ احمدمحمد شاکر و دیگران، ج ۱، ص ۸۳،، بیروت: داراحیاء التراث العربی.

[۳۶] محمدبن عیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه و الخصائل المصطفویه، ص ۱۸، چاپ سیدبن عباس جلیمی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

۱.۶ – اختلاف در سال و محل وفات

سال وفات وی را به اختلاف، ۲۷۵،

[۳۷] سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۱۵.

سیزدهم رجب ۲۷۹ در روستای بوغ

[۳۸] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ (علی بن محمد)، ج۱، ص۲۱۳، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.

[۳۹] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۷۷، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

و بعد از ۲۸۰

[۴۰] خلیل بن عبدالهم خلیلی، کتاب الارشاد فی معرفه علماء الحدیث، ج۳، جزء۹، ص۹۰۵، چاپ محمدسعیدبن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

دانسته‌اند.
برخی محل وفات او را شهر ترمذ ذکر کرده اند

[۴۱] عبدالله بن اسعدیافعی ، مرآه الجنان و عبره الیقظان ، ج ۲، ص ۱۹۳، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.

[۴۲] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۲۷۱، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۴۳] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۲۶۱ـ۲۸۰ ه، ص ۴۶۱، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

۲ – نسب

نسب او تا سوره، مورد اتفاق است، اما دربار ادامه نسب، غُنجار آن را «… سوره بن موسی بن ضحاک» ضبط کرده

[۴۴] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۷، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

و همین نسب در کتب پسین شهرت یافته است. ضبط دیگر از آنِ خلیلی است که آن را به صورت «… سوره بن شداد» آورده،

[۴۵] خلیلی، خلیل، ج۳، ص۹۰۴، الارشاد، به کوشش محمدسعید عمر ادریس، ریاض، ۱۴۰۹ق.

و در صورت صحت این نسب، ترمذی، نواد سوره بن شداد ، از محدثان مرو بوده است

[۴۶] ابن ماکولا، علی، ج۴، ص۳۹۵، الاکمال، بیروت، ۱۴۱۱ق.

(دربار وی به این منابع رجوع کنید

[۴۷] ابن حبان، محمد، ج۸، ص۳۰۴، الثقات، به کوشش شرف‌الدین احمد، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م، ۱۳۹۰۰.

[۴۸] ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۱۰، ص۳۸۰، حلیهالاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.

[۴۹] سمعانی، عبدالکریم، ج۲، ص۹۸، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

برای گزینه‌هایی غریب در نسب او به این منابع رجوع کنید

[۵۰] مزی، یوسف، ج۲۶، ص۲۵۲-۲۶۱، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.

[۵۱] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۰، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

).
با وجود شهرت چشمگیری که ترمذی از آن برخوردار است، دانسته‌ها دربار زندگی علمی او فراوان نیست. دربار سفرها و تعلیم و تعلم او دانسته‌ها پراکنده و سامان نیافته است و از همین‌رو تصویر روشنی از سیر زندگی علمی او ارائه نشده است. به هر روی می‌دانیم که وی سفرهای گسترده‌ای برای استماع حدیث به نقاط مختلف ماوراءالنهر و خراسان ، عراق و حجاز داشته است.

۳ – زندگی علمی

۳.۱ – در ترمذ

شهر ترمذ به عنوان موطن ترمذی به روزگار او خود از مراکز مهم علم و حدیث در ماوراءالنهر بوده است. بدین ترتیب، طبیعی می‌نماید که وی پیش از آن‌که شهرش را برای سفرهای علمی ترک کند، نه تنها آموزش مقدماتی، بلکه بخشی از استماع حدیث خود را در ترمذ انجام داده باشد. استماع ترمذی از صالح بن عبدالله ترمذی (د ۲۳۹ق/۸۵۳م) حکایت از آن دارد که وی شنیدن حدیث را در آغاز جوانی شروع کرده بوده است.

[۵۲] ترمذی، محمد، ج۲، ص۲۷۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۵۳] ترمذی، محمد، ج۴، ص۴۹۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

صالح بن عبدالله که مدتها در بغداد اقامت داشته، و عمرش را در مکه به پایان آورده، بر پایه قراین، در ده ۲۳۰ق، به تدریس در موطنش ترمذ اشتغال داشته است (دربار او، نک‌ :

[۵۴] بخاری، محمد، ج۴، ص۲۸۵، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.

[۵۵] ابن حبان، محمد، ج۸، ص۳۱۷، الثقات، به کوشش شرف‌الدین احمد، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م، ۱۳۹۰۰.

[۵۶] خطیب بغدادی، احمد، ج۹، ص۳۱۵، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق، ۱۳۹۰۰.

[۵۷] مزی، یوسف، ج۱۳، ص۶۱-۶۳، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.

از دیگر مشایخ متقدم او در ترمذ، باید به صالح بن محمد ترمذی از قائلان به ارجاء که با یک واسطه از ابوحنیفه روایت داشته،

[۵۸] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۶۹، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۵۹] ابن حبان، محمد، ج۸، ص۳۱۷، الثقات، به کوشش شرف‌الدین احمد، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م، ۱۳۹۰۰.

هُریم بن مِسعَر ازدی ترمذی

[۶۰] ترمذی، محمد، ج۵، ص۱۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

و جارود بن معاذ ترمذی (د ۲۴۴ق

[۶۱] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۷۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) اشاره کرد.

۳.۲ – در بلخ

در سخن از نخستین مراحل تعلیم ترمذی، سفر به بلخ نخستین گام او در جهت دانش‌اندوزی بیرون از زادگاه است و بر پایه قراین، وی مدتی پیش از ۲۳۶ق/۸۵۰م به بلخ درآمده است. بلخ اگرچه در آن سوی جیحون قرار داشت، اما همواره نزدیک‌ترین مرکز فرهنگی به ترمذ بوده است. کارآمدترین اطلاع برای تاریخ‌گذاری تحصیل او در بلخ، روایت خود او از محمد بن عمرو سوّاق بلخی (د ۲۳۶ق

[۶۲] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۹۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) است. دیگر استادان بلخی ترمذی نیز متعلق به همین طبقه‌اند و بهره‌گیری ترمذی از آنان باید در همین سالهای میانی دهه ۲۳۰ق رخ داده باشد. از استادان بلخی که ترمذی در قریه بغلان بلخ در ۲۴۰ق یا قدری پیش از آن، از آنان دانش آموخته، قتیبه ابن سعید بغلانی ، از مشایخ مشترک اصحاب صحاح سته است و شمار بسیاری از احادیث ترمذی برگرفته از اوست.

[۶۳] ترمذی، محمد، ج۱، ص۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۶۴] خلیلی، خلیل، ج۳، ص۹۰۵، الارشاد، به کوشش محمدسعید عمر ادریس، ریاض، ۱۴۰۹ق.

[۶۵] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۷، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

ابوداوود سلیمان بن سلم مصاحفی (د ۲۳۸ق) دیگر استاد او از حوز بلخ است که افزون بر استماع حدیث،

[۶۶] ترمذی، محمد، ج۲، ص۳۵۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۶۷] ترمذی، محمد، ج۴، ص۴۹۹، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

از او در زمینه فقه‌الحدیث نیز بهره گرفته است.

[۶۸] ترمذی، محمد، ج۴، ص۵۷۲، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

از دیگر استادان بلخی او نیز باید ابوبکر محمد ابن ابان مستملی (د ۲۴۵ق

[۶۹] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۰۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، عیسی بن احمد عسقلانی (د ۲۶۸ق

[۷۰] ترمذی، محمد، ج۴، ص۲۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و حسین بن محمد جُریری بلخی با قدری تأخر در طبقه

[۷۱] ترمذی، محمد، ج۴، ص۵۳۹، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

را یاد کرد.

۳.۳ – در مرو

مرحله پسین در تحصیل ترمذی، سفر او به مرو است که به نظر می‌رسد در حدود سال ۲۳۸ق رخ داده است. تاریخ این سفر را باید با کمک از سال وفات عبدالوارث بن عبیدالله عتکی مروزی (د ۲۳۹ق) تعیین کرد که ظاهراً در آن‌جا محضر او را دریافته است.

[۷۲] ترمذی، محمد، ج۲، ص۲۹۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

وی در مرو، از سوید ابن نصر مروزی (د ۲۴۰ق،

[۷۳] ترمذی، محمد، ج۲، ص۲۲۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، محمد بن عبدالعزیز ابن ابی رزمه (د ۲۴۱ق

[۷۴] ترمذی، محمد، ج۵، ص۴۸۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، حسین بن حریث خزاعی (د ۲۴۴ق،

[۷۵] ترمذی، محمد، ج۱، ص۸۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

علی بن حُجر سعدی (د ۲۴۴ق

[۷۶] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۷۷] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۷، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

محمود بن غیلان عَدَوی (د۲۴۹ق

[۷۸] ترمذی، محمد، ج۱، ص۹۲، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

و رجال پرشمار دیگر نیز حدیث شنیده است. کثرت مشایخ مروزی او، حکایت از اقامت نسبتاً بلند او در مرو دارد.

۳.۴ – در بخارا

برپایه قراین، چنین می‌نماید که ترمذی در حدود سال ۲۴۰ق، به بخارا رفته باشد. در آن زمـان حوز حدیثـی بخارا در دور فتـرت به سر مـی‌برد؛پس از درگذشت محمد بن سلام بیکندی و عبدالله بن محمد مسندی در ده ۲۲۰ق، تا ده ۲۶۰ق و رونق مجدد حوز بخارا توسط صالح ابن محمد جزره که از بغداد به بخارا کوچید

[۷۹] بغدادی، احمد، ج۹، ص۳۲۲، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق، ۱۳۹۰۰.

این حوزه محدث پرتوانی جز بخاری صاحب صحیح به خود ندید. در واقع، تنها جاذبه بخارا برای جویند حدیثی چون ترمذی، بخاری بود. آموخته‌های وسیع ترمذی از بخاری

[۸۰] ترمذی، محمد، ج۱، ص۹، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

ظاهراً در همان‌جا رخ داده، و درک محضر بخاری ، تأثیر عمیقی بر شخصیت علمی وی نهاده است.
می‌دانیم که بخاری تا زمانی نزدیک به ۲۴۰ق/۸۵۴م در بخارا زیسته، و سپس، به سببی نامعین موطن خود را برای مدتها ترک گفته است.

[۸۱] ترمذی، محمد، ج۱۱، ص۴۵۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

از این‌رو، برای ترمذی نیز دیگر انگیزه‌ای برای ماندن در بخارا نبوده است.

۳.۵ – در حرمین شریفین

با ترک بخارا در حدود سال ۲۴۰ق، ترمذی آهنگ حج کرد و روی به حجاز آورد. اگرچه هیچ گزارش روشنی در این‌باره داده نشده است، اما دانسته‌های ما دربار نخستین زمانهای حضور وی در عراق و حجاز، نشان از آن دارد که وی نخست از خراسان رهسپار حجاز شده، و سپس برای ادامه آموزش به عراق رفته است. این نکته که در فاصله میان بخارا تا حرمین، در مراکز علمی مسیر خود چون نیشابور ، ری و همدان ، استماع قابل ذکری نداشته، حاکی است که او شتابان به سوی حج رفته است. برپایه قراین، این سفر می‌تواند در اواخر سال ۲۴۰ق انجام یافته باشد. در آستانه حج

[۸۲] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۹، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

و درنگی پس از آن، ترمذی به استماع حدیث از مشایخ حرمین اهتمام داشته است، اگرچه در این دوره، حوزه‌های حدیثی مکه و مدینه اهمیت خود را از دست داده بوده است.

[۸۳] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶، الامصار ذوات الآثار، به کوشش قاسم علی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ۱۳۹۰۰.

[۸۴] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۵۹، الامصار ذوات الآثار، به کوشش قاسم علی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ۱۳۹۰۰.

در مکه، تنها شیخ مشهور او ابن ابی عدنی (د ۲۴۳ق) است،

[۸۵] ترمذی، محمد، ج۲، ص۲۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

اما از کسان دیگری چون عبدالله بن عمران مخزومی (د ۲۴۵ق

[۸۶] ترمذی، محمد، ج۴، ص۳۲۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، حسین بن حسن سلمی مروزی (د ۲۴۶ق

[۸۷] ترمذی، محمد، ج۴، ص۳۸۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، محمد بن میمون خیاط (د ۲۵۲ق

[۸۸] ترمذی، محمد، ج۵، ص۱۳۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) حدیث شنیده، و از محضر برخی چون محمد بن منصور مکی فقه آموخته است.

[۸۹] ترمذی، محمد، ج۱، ص۵۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

از مشایخـی که وی در مدینـه درک کرد، ابومصعب زهری (د ۲۴۲ق

[۹۰] ترمذی، محمد، ج۳، ص۱۶۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، ابوسلمه یحیی بن مغیره مخزومی (د ۲۵۳ق

[۹۱] ترمذی، محمد، ج۵، ص۱۵۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و هارون بن موسی فرْوی مدنی (د ۲۵۳ق

[۹۲] ترمذی، محمد، ج۵، ص۷۳۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) را می‌توان نام برد. روایات مکی و مدنی حجم کوچکی از شنیده‌های ترمذی را تشکیل داده، و همین امر خود نشان از کوتاه بودن درنگ او در حجاز است.

۳.۶ – در بصره

در بازگشت از سفر حج، ترمذی روی به عراق آورد و گویا در حدود سال ۲۴۱ق به بصره درآمد. شواهد موجود هنوز برای تعیین این‌که در سفر عراق، از بصره و کوفه کدام‌یک پیش‌تر بوده‌اند، یاری قطعی نمی‌کند. روایت نکردن ترمذی از محدثان مهم بصره چون عبدالواحد بن غیاث (د۲۴۰ق) و محمدبن خلاد باهلی (د ۲۴۰ق) و بهره نبردنش از محضر رجال‌شناسی چون خلیفه بن خیاط (د ۲۴۰ق)، این گمان را تقویت می‌کند که وی در ۲۴۰ق به بصره راه نجسته بوده است. از سوی دیگر، استماع او از کسانی چون عمران بن موسی قزاز (د بعد ۲۴۰ق

[۹۳] ترمذی، محمد، ج۳، ص۱۳۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، بشر بن مُعاذ عقدی (د بعد ۲۴۰ق

[۹۴] ترمذی، محمد، ج۱، ص۳۰۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و عبدالله بن معاویه جمحی (د ۲۴۳ق

[۹۵] ترمذی، محمد، ج۲، ص۴۸۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) نشان می‌دهد که این ورود اندکی پس از ۲۴۰ق صورت گرفته است.
شمار مشایخ ترمذی در بصره بسیار فراوان است. این نکته پراهمیت که از میان ۹ شیخی که صاحبان صحاح سته مشترکاً از آنان روایت کرده‌اند، ۸ تن بصری‌اند، نشان می‌دهد که این سفر تا چه اندازه در شکل‌گیری شخصیت ترمذی مؤثر بوده است؛ این ۸ تن عبارت‌اند از: عباس بن عبدالعظیم عنبری (د ۲۴۶ق

[۹۶] ترمذی، محمد، ج۲، ص۳۰۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، عمرو بن علی فلاس (د۲۴۹ق

[۹۷] ترمذی، محمد، ج۱، ص۲۶۸، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، نصر بن علی جَهضَمی (د ۲۵۰ق

[۹۸] ترمذی، محمد، ج۱، ص۳۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، محمد بن بشار بُندار (د ۲۵۲ق

[۹۹] ترمذی، محمد، ج۱، ص۸، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، محمد بن مثنی زَمِن (د ۲۵۲ق

[۱۰۰] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، یعقوب بن ابراهیم دَورقی (د ۲۵۲ق

[۱۰۱] ترمذی، محمد، ج۲، ص۸۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، زیاد بن یحیی حسّانی (د ۲۵۴ق

[۱۰۲] ترمذی، محمد، ج۳، ص۳۷۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و محمد بن معمر قیسی بحرانی . (د ۲۵۰ق

[۱۰۳] ترمذی، محمد، ج۵، ص۲۵۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) (برای فهرست مشایخ مشترک به این منابع رجوع کنید.

[۱۰۴] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۶، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

[۱۰۵] شاکر، احمدمحمد، ج۱، ص۸۱، «ترجمهالترمذی»، در مقدمه الجامع الصحیح (نک‌ : هم‌، ترمذی).

۳.۷ – در کوفه

در گمانه‌زنی سفر ترمذی به کوفه، نخست باید به روایت نکردن او از جعفر بن حمید عَبسی (د ۲۴۰ق)، اشاره کرد، در حالی که مسلم از او روایت کرده است.

[۱۰۶] ابن منجویه، احمد، ج۱، ص۱۲۵، رجال صحیح مسلم، به کوشش عبدالله لیثی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.

سپس بایـد از عدم روایت او از عثمان بن ابی شیبه (د ۲۳۹ق) و عبدالله بن مشکدانه (د ۲۳۹ق) محدثان نامدار کوفه نیز یاد کرد. در شمار مشایخ او در کوفه، باید از ابوسعید عبدالله بن سعید اَشَجّ (د ۲۵۷ق)، تنها شیخ کوفی مشترک میان صاحبان صحاح سته

[۱۰۷] ترمذی، محمد، ج۱، ص۲۷۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۱۰۸] شاکر، احمدمحمد، ج۱، ص۸۱، «ترجمهالترمذی»، در مقدمه الجامع الصحیح (نک‌ : هم‌، ترمذی).

)، هَنّاد بن سری تمیمی (د ۲۴۳ق

[۱۰۹] ترمذی، محمد، ج۱، ص۲۶۲، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، ابوکریب محمد بن علاء همدانی (د ۲۴۷ق

[۱۱۰] ترمذی، محمد، ج۲، ص۳۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و سفیان بن وکیع ابن جراح (د ۲۴۷ق

[۱۱۱] ترمذی، محمد، ج۱، ص۷۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) یاد کرد. استماع وی از اسحاق بن موسی انصاری مدنی نیز در همین برهه در کوفه صورت گرفته است،

[۱۱۲] ترمذی، محمد، ج۱، ص۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

پیش از آن‌که در ۲۴۳ق کوفه را به قصد شام ترک کند.

[۱۱۳] ابن عساکر، علی، ج۸، ص۲۹۱، تاریخ مدینه دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.

ابن نقطه

[۱۱۴] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۶، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

با این پنداشت که ترمذی از ابوالشعثاء علی بن حسن حضرمی ، محدث واسطی استماع کرده، از سفر وی به واسط یاد نموده است. باید توجه داشت که ابوالشعثاء در ۲۳۶ یا ۲۳۷ق، مدتی پیش از ورود ترمذی به عراق وفات یافته،

[۱۱۵] بحشل، اسلم، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹، تاریخ واسط، به کوشش کورکیس عواد، بیروت، ۱۴۰۶ق.

[۱۱۶] مزی، یوسف، ج۲۰، ص۳۷۰، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.

و شیخی که وی او را ابوالشعثاء انگاشته، علی بن حسن کوفی است.

[۱۱۷] ترمذی، محمد، ج۲، ص۴۰۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

گفتنی است ترمذی از محدثان واسط که در حدود سال ۲۴۰ق فعال بوده‌اند، مانند سعید بن ازهر ، عبدالحمید بن بیان ، وهب بن بقیه و اسحاق بن شاهین استماعی ندارد و این ناظر به عدم حضور او در واسط است. استماع وی از محمد بن اسماعیل واسطی (د ۲۵۸ق

[۱۱۸] ترمذی، محمد، ج۳، ص۲۶۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) در بغداد رخ داده

[۱۱۹] خطیب بغدادی، احمد، ج۲، ص۳۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق، ۱۳۹۰۰.

و محل استماعش از محمد بن وزیر واسطی (د ۲۵۷ق

[۱۲۰] ترمذی، محمد، ج۴، ص۲۱۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) نامعلوم است.

۳.۸ – در بغداد

چنین می‌نماید که ترمذی در حدود سال ۲۴۲ق وارد بغداد شده، و چندی در آن شهر که یکی از فعال‌ترین مراکز حدیث در آن عصر بوده، اقامت گزیده است. از پیشینیان، ابن نقطه به صراحت از سفر او به بغداد سخن گفته است،

[۱۲۱] ترمذی، محمد، ج۱، ص۹۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

در حالی که برخی از متأخران، با تکیه بر شواهدی، بر آن‌اند که وی هیچ‌گاه در بغداد حدیث نشنیده است. این گمان بر دو پایه استوار است: نخست این‌که ترمذی برخلاف انتظار از احمد بن حنبل ، رئیس محدثان بغداد در آن عصر استماعی ندارد و دیگر این‌که خطیب بغدادی نام او را در تاریخ بغداد نیاورده است.

[۱۲۲] شاکر، احمدمحمد، ج۱، ص۸۳، «ترجمهالترمذی»، در مقدمه الجامع الصحیح (نک‌ : هم‌، ترمذی).

باید گفت: حدیث نشنیدن او از احمد، از آن ‌روست که احمد در ۲۴۱ق/۸۵۵م، سالی پیش از ورود ترمذی به بغداد درگذشته بود؛ اما دربار علت ذکر نشدن او در تاریخ بغداد، باتوجه به استماع ترمذی از مشایخ پرشمار بغدادی، تنها می‌توان گفت که نسیانی رخ داده است.
برای گمانه‌زنی ورود ترمذی به بغداد، باید گفت: از سویی او از هارون بن عبدالله بزار (د ۲۴۳ق

[۱۲۳] ترمذی، محمد، ج۲، ص۴۶۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، محدث بغدادی و ولید بن شجاع سکونی (د ۲۴۳ق

[۱۲۴] ترمذی، محمد، ج۵، ص۵۸۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، محدث کوفی مقیم بغداد استماع داشته، و از سوی دیگر، محضر محدثانی چون احمد بن حنبل و خلیل بن عمرو ثقفی (د ۲۴۲ق) از محدثان معتبر بغداد را

[۱۲۵] ابن ماجه، محمد، ج۱، ص۲۰۹، السنن، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، قاهـره، ۱۹۵۲-۱۹۵۳م.

[۱۲۶] مزی، یوسف، ج۸، ص۳۴۱، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.

که شاید انتظار می‌رفته مورد توجه ترمذی قرار گیرد، از دست داده است.
به هر روی، از مشایخ ترمذی در بغداد، باید به کسانی چون احمد بن منیع بغوی (د ۲۴۴ق

[۱۲۷] ترمذی، محمد، ج۱، ص۸۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) که احادیث بسیاری از او شنیده است، ابوعلی حسن بن عرفه عبدی (د ۲۵۷ق

[۱۲۸] ترمذی، محمد، ج۲، ص۱۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، ابوعلی حسن بن محمد زعفرانی (د ح۲۶۰ق

[۱۲۹] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۰۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و ابوالفضل عباس بن محمد دوری (د ۲۷۱ق

[۱۳۰] ترمذی، محمد، ج۴، ص۳۵۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) اشاره کرد. او در همین برهه در بغداد، با محمد بن شجاع بغدادی مشهور به ابن ثلجی ، از بزرگان مذهب حنفی نیز آشنا شده، و از وی بهره‌هایی گرفته است.

[۱۳۱] ترمذی، محمد، ج۴، ص۱۹۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۱۳۲] ترمذی، الشمائل المحمدیه، ج۱، ص۹۹، به کوشش سیدبن عباس جلیمی، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.

بغداد مرکز گردهمایی محدثانی از سرزمین‌های گوناگون بود و هم در آنجاست که وی امکان یافته تا مشایخی از مراکزی که وی بدانجا سفری نداشته، حتی شهرهایی از خراسان را درک کنـد. در این شمـار باید کسانی چون ابراهیم بن عبدالله هروی (د ۲۴۴ق

[۱۳۳] ترمذی، محمد، ج۳، ص۱۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، سعید بن یعقوب طالقانی (د ۲۴۴ق

[۱۳۴] ترمذی، محمد، ج۳، ص۵۲۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، حسن بن احمد بن ابی شعیب حرانی (د ح۲۵۰ق

[۱۳۵] ترمذی، محمد، ج۵، ص۲۴۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و محمد بن اسحاق صغانی (د ۲۷۰ق

[۱۳۶] ترمذی، محمد، ج۴، ص۲۸۹، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) را نام برد.

۳.۹ – در ری

ترمذی پس از چندی اقامت در بغداد، آهنگ بازگشت به خراسان کرد. حضور ترمذی در بغداد با قصدی برای اقامت طولانی همراه نبوده، و چنین می‌نماید که وی بدان، جز به عنوان بخشی از سفر حج خود نمی‌نگریسته است. تاب و شکیب دور ماندن از وطن، در ترمذی چندان قوی نبوده است که وی را به گردش در سرزمینهای دورتر اسلامی وا دارد. بهترین شاهد بر این دعوی آن است که وی هرگز در استماعاتش، از شهرهای واقع بر راه حجاز به خراسان دور نشده، و همچون بسیاری از محدثان آن عصر، هیچ سفری به شام ، مصر و بلاد جزیره نداشته،

[۱۳۷] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۱، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

و در ایران نیز، از شهرهای بیرون از مسیر، چون اصفهان ، دیدن نکرده است.
بر پایه مجموع قراین، چنین می‌نماید که ترمذی در حدود سال ۲۴۳ق/۸۵۷م وارد ری شده باشد. ظاهراً نزدیک به سالی در ری درنگ داشته، و در همین فرصت از محدث برجسته آن دیار، محمد بن حمید رازی (د ۲۴۸ق) احادیثی پرشمار شنیده است.

[۱۳۸] ترمذی، محمد، ج۱، ص۷۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

همچنین از استاد جوان‌تر ری، ابوزرعه رازی (د ۲۶۴ق) در زمینه نقد حدیث و رجال بهر فراوان جسته، و در بسیاری از مواضع جامع، نظریات ابوزرعه را در مقایسه با بخاری

[۱۳۹] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۳۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۱۴۰] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۶۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

و گاه به‌طور مستقل مطرح ساخته است،

[۱۴۱] ترمذی، محمد، ج۱، ص۲۷۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۱۴۲] ترمذی، محمد، ج۱، ص۴۰۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

آموخته‌هایی که به هر روی نیازمند زمانی بسنده بوده است.
عالم برجسته دیگر رازی، ابوحاتم در ۲۴۲ق از ری خارج شده، و در ۲۴۵ق بدان شهر بازگشته است

[۱۴۳] ابن ابی‌حاتم، عبدالرحمان، ج۱، ص۳۶۰، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.

این نکته هم عدم دسترسی ترمذی به ابوحاتم را توجیه می‌کند و هم به تخمین زمان حضور ترمذی در ری یاری می‌رساند.

۳.۱۰ – در نیشابور

حضور ترمذی در نیشابور را باید در حدود سال ۲۴۴ق گمانه زد؛ آنچه به این تخمین یاری می‌رساند، استماع او از محمد بن رافع قشیری (د ۲۴۵ق

[۱۴۴] ترمذی، محمد، ج۲، ص۲۷۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و ابوعبدالله احمد بن نصر نیشابوری (د ۲۴۵ق

[۱۴۵] ترمذی، محمد، ج۴، ص۱۹۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

)، محدثان برجسته نیشابور است. از دیگر مشایخ او در آن شهر، باید محمد بن یحیی ذهلی (د ۲۵۸ق

[۱۴۶] ترمذی، محمد، ج۱، ص۴۱۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) را نام برد که رئیس محدثان آن شهر بوده است. ظاهراً ملاقات او با مسلم بن حجاج (د ۲۶۱ق) صاحب صحیح نیز در همین سفر رخ داده است، اما به سبب نزدیکی در طبقه، ترمذی جز یک بار در جامع خود، حدیثی از او نقل نکرده است.

[۱۴۷] ترمذی، محمد، ج۳، ص۷۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

اینکه گفته می‌شود وی از اسحاق بن ابراهیم بن راهویه ، عالم مروزی مقیم نیشابور

[۱۴۸] ذهبی، محمد، ج۱۱، ص۳۵۸-۳۵۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

استماع حدیث داشته،

[۱۴۹] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۱، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

بر پایه سندی در الجامع

[۱۵۰] ترمذی، محمد، ج۲، ص۱۳۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

است که در آن وی با تعبیر «اخبرنی» نکته‌ای را از اسحاق بن ابراهیم نامی نقل کرده است. ترمذی خود در جامع، به وضوح به نقل با واسطه‌اش از اسحاق ابن راهویه تأکید کرده،

[۱۵۱] ترمذی، محمد، ج۵، ص۷۳۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

و شیخ یاد شده در سند، اسحاق بن ابراهیم ابن شهید بصری است.

[۱۵۲] ترمذی، محمد، ج۲، ص۲۶۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

به نظر می‌رسد، مطالب نقل از حاکم توسط ذهبی دربار ترمذی،

[۱۵۳] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۳، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

برگرفته از شرح حالی باشد که حاکم در کتاب مفقودش تاریخ نیسابور برای ترمذی آورده، و مناسبت آن همین حضور وی در آن شهر بوده است.

۳.۱۱ – بازگشت به ترمذ

دور نیست که ترمذی در راه بازگشت به ترمذ، بار دیگر در مرو توقفی داشته است؛ بسیار محتمل است که دانش‌اندوزی نزد برخی از مشایخ متأخر مرو، همچون سلیمان بن معبد سنجی (د ۲۵۷ق

[۱۵۴] ترمذی، محمد، ج۴، ص۲۸۵، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و علی بن خشرم مروزی (د۲۵۷ یا ۲۵۸ق

[۱۵۵] ترمذی، محمد، ج۱، ص۵۰‌، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) در همین سفر صورت گرفته باشد. در همین دوره از زندگی در ترمذ است که وی امکان یافته تا با برخی از عالمان معاصر خود، همچون مکتوم بن عباس ترمذی و محمد بن اسماعیل ترمذی مذاکر علمی داشته باشد. به هر روی، روایت وی از آنان از مقوله روایت از اقران بوده است.

[۱۵۶] ترمذی، محمد، ج۳، ص۳۸۲، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۱۵۷] ترمذی، محمد، ج۴، ص۱۰۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

۳.۱۲ – در سمرقند

ترمذی گویا در اواخر دهه ۲۴۰ق، سفری به سمرقند داشته است. وی در این سفر از رجال پرشهرت سمرقند چون عبد بن حمید بن نصر کسی (د ۲۴۹ق

[۱۵۸] ترمذی، محمد، ج۱، ص۳۷۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و عبدالله بن عبدالرحمان دارمی (د۲۵۵ق

[۱۵۹] ترمذی، محمد، ج۲، ص۶۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) بهر فراوان گرفته، و افزون بر آن، با برخی شیوخ جوان‌تر، چون ابومزاحم سباع بن نضر بکری (د ۲۶۹ق

[۱۶۰] ترمذی، محمد، ج۵، ص۳۱۲، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

) و عبدالله بن عبدویه بخاری (د ۲۸۶ق

[۱۶۱] نسفی، عمر، ج۱، ص۳۲۶، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

) نیز مذاکراتی داشته است.

[۱۶۲] نسفی، عمر، ج۱، ص۲۳۱، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۱۶۳] عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

هم از این‌رو ست که ابوسعید ادریسی در تاریخ سمرقند، شرح حالی برای او گشوده بوده است.

[۱۶۴] ابن قیسرانی، محمد، ج۱، ص۲۲، شروط الائمهالسته، به کوشش طاهر سعود، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م، ۱۳۹۰۰.

[۱۶۵] اسعردی، عبید، ج۱، ص۳۱-۳۲، فضائل الکتاب الجامع للترمذی، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۹ق.

[۱۶۶] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۹، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

۴ – دور تعلیم

از دست رفتن بسیاری از منابع تاریخی مربوط به ماوراءالنهر، و این‌که ترمذی دور تعلیم خود را تماماً در آن منطقه سپری کرده، تاریخ‌گذاری دور اخیر از زندگی وی را با اشکالی جدی روبه‌رو ساخته است؛ تا جایی که به تألیف کتاب مشهور جامع مربوط می‌شود، به هر روی با تکیه بر اسانید روایی این کتاب، باید گفت که تألیف آن با قاطعیت به پس از پایان دور سفرهای او باز می‌گردد. در این صورت می‌توان تصور کرد که وی با پایان یافتن سفرهای تحصیلی‌اش در حدود سال ۲۵۰ق/۸۶۴م، به گردآوری جزوات حدیثی خود و تدوین آثارش روی آورده است، اگرچه ابزار دیگری در دست نیست که بتواند زمان تألیف جامع را به‌طور دقیق‌تری معین سازد. به هر روی به نظر می‌رسد تا ۲۶۵ق/۸۷۹م، یعنی سالی که محبوبی اصلی‌ترین راوی جامع ترمذی برای استماع از وی به ترمذ کوچیده،

[۱۶۷] ذهبی، محمد، ج۱۵، ص۵۳۷، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

کار تألیف جامع به پایان رسیده بوده است.
از نظر آموزش حدیث، ترمذی به روش معمول نزد محدثان، در طی سفرهای تحصیلی خود نیز گاه حدیث می‌گفت، تا حدی که حتی استادش بخاری یک مورد حدیثی را از وی شنید که برای او ناآشنا بود. ترمذی خود به این امر در گوشه‌ای از کتاب جامع اشاره کرده،

[۱۶۸] ترمذی، محمد، ج۵، ص۶۴۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

و از سوی پسینیان همواره به عنوان مایه فخری برای او مطرح شده است.

[۱۶۹] اسعردی، عبید، ج۱، ص۴۰، فضائل الکتاب الجامع للترمذی، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۹ق.

[۱۷۰] قاری، ملاعلی، ج۱، ص۶، جمع الوسائل فی شرح الشمائل، قاهره، ۱۳۱۷ق.

[۱۷۱] مبارکفوری، محمد عبدالرحمان، ج۱، ص۲۶۸، تحفهالاحوذی، بیروت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.

با این‌همه، بخش اصلی تعلیم ترمذی را باید پس از ۲۵۰ق تا هنگام وفات او تلقی کرد؛ برهه‌ای که براساس قراین، بخش مهمی از آن در موطنش ترمذ گذشته است. از میان شاگردان و راویان ترمذی، دربار احمد بن علی بن حسنویه المقرئ (د ح۳۴۰ق) گفته شده که برای استماع از ترمذی و فراگیری تألیفات او، نزد ترمذی کوچیده است؛ تعبیری که ظاهر آن به سفر به ترمذ دلالت دارد.

[۱۷۲] سمعانی، عبدالکریم، ج۲، ص۲۲۲، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

[۱۷۳] ابن عساکر، علی، ج۵، ص۴۸، تاریخ مدینه دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.

ابوالعباس محمد بن احمد بن محبوب مروزی مشهور به محبوبی اصلی‌ترین راوی جامع ترمذی نیز در ۲۶۵ق برای استماع از ترمذی به این شهر درآمده است

[۱۷۴] برای سفر محبوبی، نک:ج۱۵، ص۵۳۷، ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

(برای روایت محبوبی از ترمذی به این منابع رجوع کنید.

[۱۷۵] حاکم نیشابوری، محمد، ج۱، ص۳۶۹، المستدرک علی الصحیحین، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۰م، ۱۳۹۰۰.

[۱۷۶] حاکم نیشابوری، ج۱، ج۱، ص۴۳۶، ص۴، محمد، المستدرک علی الصحیحین، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۰م، ۱۳۹۰۰.

[۱۷۷] حاکم نیشابوری، محمد، ج۱، ص۴۳۸، المستدرک علی الصحیحین، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۰م، ۱۳۹۰۰.

[۱۷۸] ابن نقطه، محمد، ج۲، ص۱۳۴، تکملهالاکمال، به کوشش عبدالقیوم عبدریب النبی، مکه، ۱۴۱۰ق.

البته ترمذی در همین دور تعلیم، سفرهایی به شهرهای مهم ماوراءالنهر و خراسان انجام داده بود که باتوجه به دانسته‌ها دربار شاگردان، زمان آن باید نزدیک به وفات او، یعنی در ده ۲۷۰ق بوده باشد.
در این میان، نخست باید به سفر بخارا اشاره کرد؛ غنجار در کتاب خود با عنوان تاریخ بخارا، به این نکته تصریح کرده که ترمذی سفری برای تعلیم به بخارا داشته، و در آن‌جا حدیث گفته است.

[۱۷۹] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۷، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

به نظر می‌رسد استماع حسین بن یوسف فربری از ترمذی در همین سفر رخ داده باشد.

[۱۸۰] ابن عدی، عبدالله، ج۱، ص۲۱۸، الکامل، به کوشش یحیی مختار غزاوی، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۸م.

[۱۸۱] ابن عدی، عبدالله، ج۱، ص۲۳۹، الکامل، به کوشش یحیی مختار غزاوی، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۸م.

[۱۸۲] سمعانی، عبدالکریم، ج۴، ص۳۶۰، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

طیف وسیعی از شاگردان و راویان سمرقندی یا مقیم آن شهر که برخی از آنان راوی جامع ترمذی نیز هستند، حکایت از آن دارد که ترمذی چندی نیز در اواخر عمر در آن‌جا حدیث گفته است؛ از آن شمارند: ابوبکر احمد بن اسماعیل سمرقندی،

[۱۸۳] نسفی، عمر، ج۱، ص۲۸۸، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۱۸۴] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۱، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

بکر بن سعید مؤذن کاغذی،

[۱۸۵] نسفی، عمر، ج۱، ص۱۰۰، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

بکر بن محمد بن مسعود قرشی،

[۱۸۶] نسفی، عمر، ج۱، ص۱۱۱، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۱۸۷] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۴۶۰، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

عبدالرحمان بن فتح سراج،

[۱۸۸] نسفی، عمر، ج۱، ص۳۵۴، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

علی بن عمر وذاری،

[۱۸۹] نسفی، عمر، ج۱، ص۵۱۱، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۱۹۰] نسفی، عمر، ج۱، ص۵۵۷، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۱۹۱] سمعانی، عبدالکریم، ج۴، ص۴۹، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

[۱۹۲] سمعانی، عبدالکریم، ج۵، ص۵۸۱، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

محمد بن اسحاق رشادی،

[۱۹۳] سمعانی، عبدالکریم، ج۳، ص۶۸، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

ابوسلمه نضر بن رسول بَردادی،

[۱۹۴] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۳۱۲، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

محمد بن محمد بن حسان ماتُرینی،

[۱۹۵] سمعانی، عبدالکریم، ج۵، ص۱۵۵، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

ابوبکر محمد بن نضر اسمیثنی،

[۱۹۶] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۱۵۶، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

ابولیث نصربن فتح اِشتبخَنی

[۱۹۷] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۱۶۴، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

و محمد بن سهل غزال.

[۱۹۸] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۴۶۰، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

[۱۹۹] برای تعلق او به سمرقند، نک: ج۴، ص۵۹، خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق، ۱۳۹۰۰.

برخی از رجال مهاجر به سمرقند نیز چون محمد بن محمد بن یحیی هروی قراب

[۲۰۰] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

[۲۰۱] برای اقامت او در سمرقند، نک، ج۱، ص۱۲۷، ابن قیسرانی، محمد، المؤتلف و المختلف، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.

و هیثم بن کلیب چاچی

[۲۰۲] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۲۹، ادب الاملاء والاستملاء،ترمذی، محمد، ج۱، ص۷۷، به کوشش ماکس وایسوایلر، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م، ۱۳۹۰۰.

[۲۰۳] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۱۱۶، ادب الاملاء والاستملاء، به کوشش ماکس وایسوایلر، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م، ۱۳۹۰۰.

[۲۰۴] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۴۰۵، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

[۲۰۵] ابن اثیر، علی، ج۱، ص۲۴، اسد الغابه، قاهره، ۱۲۸۰ق، ۱۳۹۰۰.

[۲۰۶] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۷، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

ظاهراً در سمرقند فرصت دانش‌اندوزی نزد ترمذی را یافته‌اند.
شمار بسیار راویان اهل نسف نیز قرینه‌ای بر این امر است که ترمذی چندی نیز در نسف به تدریس اشتغال ورزیده است و ظاهراً از همین‌رو ست که ابوالعباس مستغفری شرح حال او را در تاریخ نسف گنجانیده است

[۲۰۷] مزی، یوسف، ج۲۶، ص۲۵۲، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.

از آن شمارند: احمد بن یوسف نسفی ،

[۲۰۸] خطیب بغدادی، احمد، ج۱، ص۳۷۸، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق، ۱۳۹۰۰.

اسد بن حمدویه ورثینی،

[۲۰۹] سمعانی، عبدالکریم، ج۵، ص۵۸۸، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

حمّاد بن شاکر وراق ،

[۲۱۰] سمعانی، عبدالکریم، ج۵، ص۲۳۹، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

[۲۱۱] سمعانی، عبدالکریم، ج۵، ص۶۱۷، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

داوود بن نصر بن سهیل پزدوی ،

[۲۱۲] نسفی، عمر، ج۱، ص۱۵۲، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

برادر وی عبدالله،

[۲۱۳] نسفی، عمر، ج۱، ص۳۲۷، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۲۱۴] سمعانی، عبدالکریم، ج۱، ص۳۴۰، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

زکریا بن حسین نسفی،

[۲۱۵] نسفی، عمر، ج۱، ص۱۷۷، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

عبد بن محمد بن محمود نسفی،

[۲۱۶] نسفی، عمر، ج۱، ص۴۵۳، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۲۱۷] سمعانی، عبدالکریم، ج۵، ص۶۷۹، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

عبدالعزیزبن محمد نسفی ،

[۲۱۸] نسفی، عمر، ج۱، ص۴۲۴، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

ابوجعفر محمد بن احمد نسفی،

[۲۱۹] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

محمد بن سفیان بن نَضر امین،

[۲۲۰] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

محمد بن محمود بن عنبر نسفی،

[۲۲۱] نسفی، عمر، ج۱، ص۴۴۱، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.

[۲۲۲] ابن نقطه، محمد، ج۱، ص۹۸-۹۹، التقیید، به کوشش کمال یوسف حوت، بیروت، ۱۴۰۸ق، ۱۳۹۰۰.

محمد بن مکی بن نوح نسفی،

[۲۲۳] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

مکحول بن فضل نسفی ،

[۲۲۴] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

مکی بن نوح نسفی ،

[۲۲۵] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

نصر بن محمد بن سَبر شیرکثی

[۲۲۶] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

و مسبح بن ابی‌موسی کاجَری.

[۲۲۷] ابن ماکولا، ج۷، ص۱۹۰، ( با ضبط مسیح) علی، الاکمال، بیروت، ۱۴۱۱ق.

[۲۲۸] برای ذکر جمعی از آنان، نک:ج۱۳، ص۲۷۲، ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

۵ – شخصیت رجالی

با وجود شهرت بسیار ترمذی در جهان حدیث اهل سنت ، منابع متقدم کمتر به ارزیابی شخصیت رجالی او برخاسته‌اند. محبوبی راوی اصلی جامع، وی را با تعبیر «حافظ» یاد می‌کرده،

[۲۲۹] ابن خیر اشبیلی، محمد، ج۱، ص۱۱۸، فهرسه، به کوشش ف کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.

و همین تعبیر در اسانید و منابع پسین شهرتی عام یافته است.
در سد ۴ق، ابن حبان با آوردن او در کتاب الثقات، عملاً توثیق او را یادآور شده، اما به لفظ توضیحی در این‌باره نیفزوده است.

[۲۳۰] ابن حبان، محمد، ج۹، ص۱۵۳، الثقات، به کوشش شرف‌الدین احمد، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م، ۱۳۹۰۰.

حاکم نیشابوری به نقل از عمر بن علک ، یادآور شده است که بخاری پس از درگذشت، در دانش و حفظ از یک‌سو و در ورع و زهد از سوی دیگر جانشینی به پایه ترمذی نداشته است.

[۲۳۱] [http://lib.eshia.ir/40384/13/273/الحَاکِمُ ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۳) اشاره کرد. او در همین برهه در بغداد، با محمد بن شجاع بغدادی مشهور به ابن ثلجی ، از بزرگان مذهب حنفی نیز آشنا شده، و از وی بهره ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۱، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. mistakemistake، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.]

همو در معرفه علوم الحدیث، ذکر ترمذی را کنار کسانی چون ابوداوود سجستانی به عنوان برجسته‌ترین محدثان متأخر به عصر خود آورده است.

[۲۳۲] حاکم نیشابوری، معرفه علوم الحدیث، ج۱، ص۸۴، به کوشش معظم حسین، بیروت، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷م.

ابوسعد ادریسی نیز ترمذی را «یکی از پیشوایان شایسته اقتدا در دانش حدیث» شمرده، و با اشاره به جامع، آن را تألیف مردی عالم و «متقن» دانسته است که در حفظ به او مثل زده می‌شود.

[۲۳۳] ابن قیسرانی، محمد، ج۱، ص۲۲، شروط الائمهالسته، به کوشش طاهر سعود، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م، ۱۳۹۰۰.

[۲۳۴] اسعردی، عبید، ج۱، ص۳۱، فضائل الکتاب الجامع للترمذی، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۹ق.

در سد ۵ق، لحن گفتار دربار ترمذی، احترامی افزون‌تر یافته است. خلیلی او را ثقه، «متفق علیه» و مشهور به امانت و علم وصف کرده است.

[۲۳۵] خلیلی، خلیل، ج۳، ص۹۰۵، الارشاد، به کوشش محمدسعید عمر ادریس، ریاض، ۱۴۰۹ق.

خواجه عبدالله انصاری (د ۴۸۱ق) نیـز در ستایش از ترمذی و کتاب جامع او، این کتاب را از جهت شمـول فائده و طیف وسیـع مخاطبان، سودمنـدتر از صحیح بخاری و مسلم شمرده است.

[۲۳۶] ابن قیسرانی، محمد، ج۱، ص۲۰-۲۱، شروط الائمهالسته، به کوشش طاهر سعود، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م، ۱۳۹۰۰.

۶ – گرایش‌های مذهبی

با وجود آن‌که اطلاعات ابن ندیم محدود بوده است، اما دربار تعلق مذهبی ترمذی، به دقت او را در شمار فقیهان اصحاب حدیث آورده است.

[۲۳۷] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۸۹.

اطلاعات ثبت شده دربار زندگی ترمذی به اندازه‌ای نیست که به چالش‌های اعتقادی او در ماوراءالنهر نیز اشاره‌ای رفته باشد. به هر روی، مهم‌ترین منبع برای سخن گفتن دربار عقاید ترمذی کتاب جامع اوست که در دو «کتاب» آن با عناوین کتاب «القدر» و کتاب «الایمان» (شم‌۳۳، ۴۱)، ترمذی از مواضع معمول اصحاب حدیث در نفی قدر و دخیل بودن عمل در ایمان دفاع کرده است. همچنین کتاب «المناقب» از جامع (کتاب۵۰)، جایگاه مناسبی برای ارائه موضعی اعتدالگرا دربار صحابه است؛ وی از یک‌سو بر فضایل اهل بیت علیهم‌السلام تأکید کرده، و از سویی دیگـر در ذکر مناقب عشر مبشره به تفصیل پرداخته است.

[۲۳۸] ترمذی، محمد، ج۱، ص۲۷-۲۹، تسمیه اصحاب رسول‌الله (ص)، به کوشش عمادالدین احمد حیدر، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م، ۱۳۹۰۰.

کتاب «الفتن» (شم‌ ۳۴) عملاً مجالی برای تکمیل مباحث مربوط به امامت، محکوم کردن قیام به سیف و لزوم جماعت بوده است.
کتاب‌های «صفهالقیامه»، «صفهالجنه» و «صفهالنار» (شم‌ ۳۸-۴۰) نیز از سویی مقدمه‌ای بر مباحث زهد، و از سوی دیگر ردیه‌ای بر دیدگاه‌های متکلمان مخالف در باب مخلوق نبودن بهشت و جهنم بوده‌اند. افزون بر آن، ترمذی گاه به مناسبت در بخش‌های دیگر از جامع، به منازعات اعتقادی پرداخته است؛ از آن جمله باید به گشودن بحثی در باب امکان رؤیت خداوند در کتاب «صفهالجنه»

[۲۳۹] ترمذی، محمد، ج۴، ص۶۸۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

و تبیین احادیث نزول رب در کتاب الزکاه»

[۲۴۰] ترمذی، محمد، ج۳، ص۵۰-۵۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

است.

۶.۱ – رویارویی با فرق

در رویارویی با فرق، احادیث و اشاراتی آشکارا در ابراز مخالفت با خوارج ،

[۲۴۱] ترمذی، محمد، ج۴، ص۴۸۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

قدریه و مرجئه

[۲۴۲] ترمذی، محمد، ج۴، ص۴۵۴، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

دیده می‌شوند، اما دربار جهمیه شرایط ویژه در جامع دیده می‌شود؛ از آن‌جا که به روزگار ترمذی، مذهب جهمیه در ماوراءالنهر و به‌ویژه ترمذ از نفوذی چشمگیر برخوردار بوده است،

[۲۴۳] مقدسی، محمد، ج۱، ص۳۲۳، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.

گویی ترمذی رد دیدگاه‌های آنان به حدیث را وظیفه‌ای مهم برای خود می‌انگاشته است.

[۲۴۴] برای اشاره‌ای، نک: ج۴، ص۶۱۱، ترمذی، محمد، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

وی در موضعی از کتاب در باب احادیث صفات، از قول مشهور نزد «اهل سنت و جماعت» دربار اثبات این صفات بدون سخن از «کیف»، دیدگاه جهمیه مبنی بر انکار این احادیث و تشبیه دانستن آن‌ها را به نقد گرفته است. او در ضابطه‌ای که ارائه داده، تشبیه را آن‌گاه محقق می‌داند که برای صفات، کیفیتی لحاظ گردد.

[۲۴۵] ترمذی، محمد، ج۳، ص۵۱، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

اتخاذ همین مواضع است که در دوره‌های پسین، ترمذی را به عنوان یکی از عالمان پایبند به شعائر اعتقادی اصحاب حدیث مطرح ساخته است.

[۲۴۶] لالکایی، هبهالله، ج۱، ص۴۸، اعتقاد اهل السنه، به کوشش احمد سعد حمدان، ریاض، ۱۴۰۲ق.

[۲۴۷] ذهبی، محمد، ج۱، ص۱۴۷، العلو للعلی الغفار، به کوشش عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.

۶.۲ – مذهب مشایخ ترمذی

بسیاری از مشایخ به‌ویژه کوفی ترمذی، دارای گرایش‌های شیعی‌اند و در میان شیوخ او حتی نام کسی چون عباد بن یعقوب رواجنی دیده می‌شود

[۲۴۸] ترمذی، محمد، ج۲، ص۳۸۳، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

که از رجال امامیه است. با وجود آن‌که طوسی او را از اهل سنت انگاشته،

[۲۴۹] طوسی، محمد، ج۱، ص۱۴۵، الفهرست، به کوشش محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.

رجال‌شناسان اهل سنت چون ابن حبان ، ابن عدی و دارقطنی

[۲۵۰] ابن حبان، محمد، ج۲، ص۱۷۲، کتاب المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، حلب، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.

[۲۵۱] ابن عدی، عبدالله، ج۴، ص۳۴۸، الکامل، به کوشش یحیی مختار غزاوی، بیروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۸م.

[۲۵۲] ذهبی، محمد، ج۲، ص۳۷۹، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.

و از امامیه غضائری

[۲۵۳] نجاشـی، احمد، ج۱، ص۲۹۳، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.

بر تعلق او به مکتب امامیه صحه گذارده‌اند.

۶.۳ – رویارویی با مذهب حنفی

بـا تـوجـه بـه غـالب بـودن مذهب اعتقادی ـ فقهی حنفی در ماوراءالنهر سد ۳ق، رویارویی ترمذی با این مذهب درخور توجه است. او به ندرت در جامع، از ابوحنیفه و پیروان او یاد کرده، و بیش‌تر لحن کاملاً انتقادی گرفته است.

[۲۵۴] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۶۹، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۲۵۵] ترمذی، محمد، ج۲، ص۴۴۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۲۵۶] ترمذی، محمد، ج۳، ص۲۵۰، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

استماع و روایت ــ هرچند نادر ــ او از برخی مشایخ مذهب حنفی چون صالح بن محمد ترمذی

[۲۵۷] ترمذی، محمد، ج۱، ص۱۶۹، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

و محمد بن شجاع ابن ثلجی ،

[۲۵۸] ترمذی، محمد، ج۴، ص۱۹۷، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۲۵۹] ترمذی، الشمائل المحمدیه، ج۱، ص۹۹، به کوشش سیدبن عباس جلیمی، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.

شاخص‌ترین چهره‌های حنفی در سمرقند و بغداد ، حکایت از آن دارد که وی در عین پرهیزی که در روایت از آنان داشته، در محافل حنفیان شرکت می‌جسته، و با شخصیت‌های این مذهب مرتبط بوده است. شاید سبب روایت نکردن وی از ابراهیم بن یوسف بلخی (د ح۲۴۰ق)، به‌رغم امکان استفاده و این‌که نسایی از وی استماع کرده است،

[۲۶۰] مزی، یوسف، ج۲، ص۲۵۱-۲۵۴، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.

شهرت ویژ وی به مُرجی بودن باشد.

[۲۶۱] ابن حبان، محمد، ج۸، ص۷۶، الثقات، به کوشش شرف‌الدین احمد، بیروت، ۱۳۹۵ق/ ۱۹۷۵م، ۱۳۹۰۰.

به هر روی، شاید انتظار مواضعی تندتر از آنچه ترمذی اتخاذ کرده است و پرهیزی بیش‌تر از غیر اصحاب حدیث، موجب شده است تا برخی از عالمان تندرو اصحاب حدیث، چون ابن منده ، با وجود پذیرش ترمذی به عنوان عالمی متعلق به این مکتب اعتقادی، او را در فهم احادیث اعتقادی، در رتبه‌ای پایین‌تر از بخاری، مسلم، ابوداوود و نسایی جای دهند.

[۲۶۲] ابن منده، محمد، ج۱، ص۴۳، فضل‌الاخبار و شرح مذاهب اهل الآثار و حقیقهالسنن، به کوشش عبدالرحمان فریوایی، ریاض، ۱۴۱۴ق.

[۲۶۳] ابن منده، محمد، ج۱، ص۳۵۵، الایمان، به کوشش علی ابن محمد بن ناصر فقیهی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م، ۱۳۹۰۰.

۷ – دانش او در حدیث

آنچه ترمذی را در تاریخ فرهنگ اسلامی به شخصیت ماندگاری مبدل ساخته، دانش او در زمینه حدیث و حاصل آن در کتاب جامع به مثابه یکی از صحاح سته است. ذهبی یادآور شده است که این کتاب، به خوبی بر پیشوایی (او در حدیث) و بر حافظ بودن وی دلالت دارد.

[۲۶۴] ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۲۷۶، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.

[۲۶۵] ابن عربی، محمد، ج۱، ص۵، عارضهالاحوذی، به کوشش علی‌محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.

تقید ترمذی به این‌که پس از یادکرد هر حدیث، اشاره کند که در این زمینه از کدام صحابه حدیثی دیگر نقل شده است، از سویی بر سودمندی کتاب او افزوده، و از سوی دیگر گستر آگاهی او بر حدیث را بازنموده است.
ترمذی از اسانیدی عالی برخوردار بوده، و عالی‌ترین اسانید ارائه شد او در جامع، اسانیدی است که با ۳ واسطه او را به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله پیوسته است.

[۲۶۶] ترمذی، محمد، ج۴، ص۵۲۶، الجامع الصحیح (السنن)، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م به بعد.

[۲۶۷] کاندهلوی، اشفاق الرحمان، ج۱، ص۳، الطیب الشذی علی جامع الترمذی، پیشاور، ۱۳۴۴ق.

البته شمار اندک ثلاثیات و حدود ۱۷۰ حدیث از رباعیات، یا احادیثی که با ۴ واسطه از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل شده است، همواره ترمذی را برای محدثان، پراهمیت می‌ساخته، و همین امر زمینه‌ای برای تألیف مجموعه‌ای با عنوان رباعیات جامع‌الترمذی بوده است.

[۲۶۸] رودانی، محمد، ج۱، ص۲۵۳، صلهالخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.

۷.۱ – ویژگی ترمذی در تدوین جامع

بر مبنای مقایسه‌ای میان صحاح سته، باید گفت: برجسته‌ترین ویژگی ترمذی در تدوین جامع، همراه کردن مخاطب با خود در ارزیابی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.