پاورپوینت کامل احمد نراقى ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل احمد نراقى ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احمد نراقى ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل احمد نراقى ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ ولادت
۲ مقام علمى
۳ اساتید
۴ شاگردان
۵ ملا احمد نراقى و مقتضیات زمان
۶ نراقى و ولایت فقیه
۷ مبارزه با اخبارى‌گرى
۸ ملا احمد نراقى و حکم جهاد علیه روس ها
۹ وفات
۱۰ آثار
۱۱ ویژگى‌هاى آثار
۱۲ فرزندان
۱۳ منابع مقاله
۱۴ وابسته‌ها

ولادت

در چهاردهم جمادى الثانى سال ۱۱۸۵ق در روستاى نراق از توابع شهرستان کاشان در عهد سلطنت کریم‌خان زند در خاندان علم و فضیلت دیده به جهان گشود.

مقام علمى

ملا احمد نراقى با توجه به استعداد شگرف و نبوغ ذاتى خویش و همچنین مطالعات عمیق و تحقیقات علمى و بهره‌گیرى از اساتید بزرگ، توانست بسیارى از علوم را فراگیرد و از عالمان برجسته عصر خویش هم‌چون: علامه بحرالعلوم، میرزا مهدى موسوى شهرستانى و شیخ جعفر نجفى اجازه اجتهاد دریافت کند.

بدین جهت، وقتى ایشان در اوایل سلطنت فتحعلى شاه قاجار به کاشان برمى‌گردد، به عنوان یک مجتهد و فاضل شناخته مى‌شود.

ایشان در بین علماى قرون اخیر از جایگاه خاصى برخوردار است، وى در علوم مختلف اصول فقه، فقه، حدیث، رجال، درایه، ریاضیات، نجوم، حکمت، کلام، اخلاق، ادبیات و شعر سرآمد علماى زمان خود بوده است.

وى از همان دوران جوانى مسئولیت مرجعیت و ریاست و زعامت دین و دنیاى مردم کاشان و قسمت‌هاى وسیعى از ایران را برعهده داشت و کلمات معاصرین و علماى پس از وى شاهد بر این مطلب مى‌باشد.

اساتید

پدر وى «ملا محمد مهدى نراقى» که از فقیهان برجسته و ذى‌فنون عصر خود بود، از همان ابتدا احمد را در دامان خود تربیت کرد و بسیارى از دروس علوم اسلامى را به فرزند خود آموخت.

وى دوران نوجوانى و جوانى را در شهر کاشان و در محضر پدر بزرگوارش محقق نراقى (م ۱۲۰۹ق) حدود سالهاى ۱۱۹۰ تا ۱۲۰۵ در پانزده سال اواخر عمر پدر بزرگوارش به تحصیل دوره‌هاى مقدمات، سطح و خارج گذراند و عمده تحصیل وى در این ایام مى‌باشد. وى درباره پدرش غالباً ً عبارت (من الیه فى جمیع العلوم استنادى) را بکار برده است.

از همان ابتدا وى با استعداد قوى و همت عالى و ذهن توانایى که داشت به سرعت مدارج علمى را طى نموده و خود شروع به تدریس معالم و مطول نمود.

وى در حالیکه در سال ۱۲۰۵ق به درجه اجتهاد نائل شده بود همراه پدر بزرگوارش به عتبات عالیات مشرف و مراتب عالى تحصیلات حوزوى را در آنجا مى‌گذراند.

در کربلا، ملا احمد در حلقه درس آقا باقر بهبهانى (متوفى ۱۲۰۸ق) در آخرین سالهاى تدریسش حاضر شد. آقا باقر بهبهانى، که در میان دانشمندان شیعه به نام مؤسس یا مجدد بهبهانى معروف است، بنیانگذار عصر جدیدى از تبلور اصول فقه و تسلط مجتهدین در عالم تشیع است. قبل از بهبهانى علماى اخبارى از زمان ملا امین استرآبادى (متوفى ۱۰۳۳ق) بر جوامع شیعه تسلط داشتند.

ملا احمد در کربلا تحصیل فقه را در مکتب میرزا مهدى شهرستانى، که خود از شاگردان بهبهانى بود آغاز کرد. مدت این تحصیل چندان طولانى نبود زیرا در سال ۱۲۰۹ق به مناسبت درگذشت پدرش به کاشان برگشت.

سال بعد باز به عتبات مسافرت نمود و این بار در نجف در حوزه درسى سید مهدى بحرالعلوم و شیخ جعفر نجفى، که هر دو از شاگردان آقا باقر بهبهانى بودند، به تحصیل پرداخت.

مؤلف قصص العلماء مى‌نویسد: «معروف است حاجى ملا احمد استاد کم دیده است و درس کم خوانده است و به فطانت و ذکاوت خویش این تحقیقات و تدقیقات را نموده است.»

مؤلف لباب الالباب، ظاهراً در پاسخ به این سخن، مى‌گوید: «ملا احمد در مدت کوتاهى موفق به اخذ اجازه اجتهاد از استادان خود شد. کسانى که گمان مى‌کنند او استاد کم دیده است، باید بدانند استاد واقعى، هوش، ذوق و قریحه توأم با پشتکار و پژوهش مدام است.»

شاگردان

اگر چه شاگردان ملا احمد زیاد بوده‌اند و آنچنانکه در مقدمه کتاب خزائن وى، استاد على‌اکبر غفارى نقل نموده که: بیش از ۲۰ اجازه از وى موجود است که در نزد فاضل معاصر حسن نراقى موجود است، اما نام بعضى از آنان که در دسترس مى‌باشند عبارتند از:

شیخ مرتضى انصارى (م ۱۲۸۱ق): وى بین سالهاى ۱۲۴۱ تا ۱۲۴۴ق در اواخر عمر شریف مولى احمد از محضر وى استفاده نموده است.
برادر فاضل و دانشمندش محمد مهدى بن محمد مهدى نراقى (م ۱۲۸۶ق) معروف به آقا بزرگ
سید شفیع چابلقى (م ۱۲۸۰ق)
محمدحسن جاسبى
فرزندش محمد بن احمد (م ۱۲۹۷ق) ملقب به عبدالصاحب و معروف به حجت‌الاسلام، داماد محقق قمى
برادرش میرزا ابوالقاسم کاشانى (م ۱۲۵۶ق)

نقل می‌کنند که درسال ۱۲۴۰ق، شیخ‌مرتضى انصارى به قصد زیارت حرم امام رضا(ع) رحل سفر را بست و سفر علمى و سیاحتى خود را براى درک محضر بسیارى از علما و فقهاى مشهور ایران آغاز کرد: در اصفهان به حضور سیدمحمدباقر شفتى رسید، دربروجرد با شیخ اسدالله بروجردى دیدار کرد، ولى بیش از یک ماه توقف ننمود. اما «زمانى که شیخ انصارى آوازه ملااحمد نراقى را در کاشان شنید به همراه برادرش به سوى کاشان شتافت که مورد استقبال و احترام ملااحمد قرار گرفتند و در یکى از مدارس آن دیار رحل اقامت افکندند. وقتى که شیخ انصارى، چهره ملااحمد را بر بلنداى مدرسه علمیه کاشان مشاهده نمود و او را همانند دریایى از علم و حکمت و عرفان و اخلاق یافت، تصمیم بر ماندن گرفت. گویى شیخ گمشده خود را دریافته بود و لذا قریب به چهار سال از محضر علمى و اخلاقى او بهره جست و در حلقه درس او از سال ۱۲۴۱ تا سال ۱۲۴۴ق قرار گرفت».

وى در سلسله مشایخ بسیارى از متأخرین از طریق شاگردانش بخصوص شیخ مرتضى انصارى مى‌باشد که مى‌توان از محدث نورى صاحب مستدرک الوسائل، امام خمینى(ره) و مرحوم آیت‌الله نجفى مرعشى نام برد.

ملا احمد نراقى و مقتضیات زمان

ملااحمد نراقى، عالمى زمان‌شناس بود که اندوخته‌ها و یافته‌هاى خود را از حوزه‌هاى اصفهان، کربلا و نجف در عرصه‌هاى فقه و اصول، کلام، اخلاق، عرفان، هیئت، ادبیات و شعر با زمان هم‌آهنگ ساخت و آن‌چه را که آموخته بود به رشته تحریر در آورد. او به دلیل آن که با نگاهى ژرف به مسائل و موضوع‌ها نگریست، آثارش ماندگار شد و همگان از آن بهره مى‌جویند و اگر چه بسیارى از اندیشه‌هاى ملااحمد نراقى در مبارزه با اخبارى‌گرى، صوفى‌گرى و طرح مباحث نو فقهى و اصولى و نیز حضور و نقش وى در جنگ دوم ایران و روس نشان از توجه او به اقتضائات زمان است اما در این مجال کوتاه فقط به یک اثر او که بر اساس نیاز روز و مقتضیات زمان تألیف شده‌است، اشاره مى‌کنیم:

هنگامى که مبلغ مسیحى و جاسوس انگلیسى «هنرى مارتین» کتاب میزان الحق را در رد اسلام نگاشت، وى در پاسخى علمى و محکم به او کتاب سیف الامه را به رشته تحریر درآورد. ملااحمد نراقى نیک مى‌دانست که پا دریان همگى در خدمت استعمارگران اروپا خصوصاً انگلیس هستند و با هدف نفوذ و دست‌یازیدن استعمارگران بر منابع مسلمین و ترویج و تبلیغ مسیحیت در میان مسلمین، وارد سرزمین‌هاى مسلمانان شدند. «این گروه [که ] از قرن شانزدهم میلادى در پى بازشدن پاى استعمار اروپائیان در سرزمین‌هاى اسلامى در جهان اسلام شناخته شده‌است»، از اوائل دوره صفوى وارد ایران شدند. آن‌ها در بعضى از کشورها توانستند به اهداف خود برسند؛ اما در بعضى کشورها، به خاطر حضور هوشیارانه عالمان اسلامى نه تنها نتوانستند نفوذ کنند، بلکه برخى از آنان به دین مقدس اسلام گرویدند؛ از آن جمله «علیقلى جدید اسلام» که ملااحمد نراقى در چند جاى کتاب سیف الامه از او یاد مى‌کند. این شخص پس از مستبصر شدن، کتابى به نام سیف المؤمنین فى قتال المشرکین در رد یهودیان و مسیحیان به رشته تحریر در مى‌آورد.

از جمله پادریان، «هنرى مارتین» جوان بود که در زمان فتحعلى‌شاه وارد ایران شد و حدود شانزده ماه در ایران اقامت داشت. وى در این مدت، فعالیت‌های گسترده‌اى در راستاى اهداف استعمارگران داشت و سرانجام کتابى به نام میزان الحق در اثبات و حقانیت مسیحیت و رد اسلام نگاشت. عالمان دین به مقابله با آن برخاستند و به شبهات آن پاسخ گفتند. از جمله آن‌ها، کتاب سیف الامه و برهان المله ملااحمد نراقى بود.

ملااحمد نراقى که مجتهد پر آوازه آن عصر بود، با تألیف این کتاب، مانع نفوذ استعمار و مسیحیت به ایران شد. وى هنگام نگارش سیف الامه چند نفر از علماى یهود را خواست و کتاب میزان الحق را با آنان به بحث گذاشت و با استفاده از کتابخانه ملا موشه یهودى، پاسخى محکم و پر مغز داد. وى خود چنین مى‌گوید:

«حقیر در حین تألیف این کتاب در صدد تفحص و تحصیل آن صحیفه برآمده و در کتابخانه ملا موشه یهودى، که در این عصر در میان یهود در حالت اشتهار و مرجع اکثر بود، آن را یافتم و به اتفاق جمعى از علماى یهود، کتب معتبر لغت عبرى را جمع‌آورى نموده و در آن تأمل شد».

وى در این کتاب علاوه بر این‌که با براهین عقلى شبهات «هنرى مارتین» را پاسخ مى‌دهد و به اثبات رسالت نبى اکرم(ص) مى‌پردازد، خلق و خوى و شیوه زندگى جامعه مدنى غرب را تقبیح مى‌کند و زشتى و نادرستى آن را به رخ «هنرى مارتین» و صاحبان آن تفکر و غرب‌پرستان مى‌کشد.

نراقى و ولایت فقیه

ملااحمد نراقى که در دوران حساس و حوادث سازى مى‌زیست، با درک درست حوادث و مسائل عصر خویش، به ضرورت طرح مسئله «ولایت فقیه» رسید و آن را به عنوان بهترین اندیشه و کارآمدترین روش در اداره امور جامعه اسلامى و اجراى صحیح احکام الهى معرفى کرد و به صورت شفاف و با نگاهى ژرف به تبیین آن پرداخت.

اگر چه پیش از او عالمان و فقیهانى، هم‌چون شیخ مفید، محقق کرکى (م ۹۴۰ق)، علامه حلى (م ۶۷۵ق) و محقق اردبیلى (م ۹۹۳ق) در لابه‌لاى مباحث متنوع فقهى مانند، خمس، قضاء، جهاد، نماز جمعه، حدود و امر به معروف و نهى از منکر و… به اثبات آن پرداخته‌اند، اما ملااحمد نراقى به‌طور مستقل و گسترده به بحث «ولایت فقیه» پرداخت و در عائده ۵۴ از کتاب ارزشمند عوائد الایام، فصلى ویژه را به اثبات آن و بیان وظائف و شئون ولى فقیه اختصاص داد. وى اولین فقیه و براى اولین بار، بحث «ولایت فقیه» را به صورت منظم و به‌شکلى بدیع و با نگرشى نو پرداخت و افق جدیدى را فرار وى فقیهان عصر خود و آیندگان گشود.

پس از ملااحمد نراقى، فقیهانى چون: میر عبدالفتاح حسینى مراغى (م ۱۲۵۰ق) در العناوین، سیدمحمدآل بحرالعلوم در بلغه الفقیه و شیخ مرتضى انصارى (م ۱۲۸۱ق) در کتاب مکاسب، به صورت مستقل به طرح بحث «ولایت فقیه» پرداختند.

ملااحمد نراقى پس از اثبات «ولایت فقیه» از طریق ادله عقلى و نقلى، به بیان وظائف، اختیارات و شئون ولى‌فقیه مى‌پردازد و دوازده مورد از وظائف کلان ولى‌فقیه را بیان مى‌کند که عبارتند از: ۱. فتوا دادن در امور دینى؛ ۲. قضاوت؛ ۳. اجراى حدود و تعزیرات؛ ۴. ولایت بر اموال یتیمان؛ ۵. ولایت‌بر اموال مجانین و سفیهان؛ ۶. ولایت بر امور غایبان؛ ۷. ولایت‌بر نکاح؛ ۸. ولایت بر اجازه دادن اموال ایتام و سفیهان و گرفتن اجرت آن؛ ۹. ولایت بر استیفاى حقوق مالى و غیر مالى؛ ۱۰. تصرف در اموال امام؛ ۱۱. تمام کارهاى مربوط به رعیت که امام معصوم باید انجام دهد؛ ۱۲. هر کارى که به دلیل عقلى و شرعى باید انجام پذیرد.

مبارزه با اخبارى‌گرى

چون ملا احمد نراقى چند سال در حوزه درس علامه وحید بهبهانى شرکت جسته و استادش «اصولى» بود، ملااحمد نیز به مبارزه جدى با اخبارى‌گرى عصر خود پرداخت و دلایل بى‌اساس و سست آنان را درهم ریخت. ملااحمد نراقى همانند استاد و پدرش، با اخبارى‌گرى و ظاهرنگرى مخالف بود؛ زیرا اخبارى‌ها معتقد بودند که تمام اخبار کتاب‌هاى مورد اعتماد – با همه اختلافى که در آن‌ها وجود دارد – قطعاً از سوى ائمه معصومین(ع) صادر شده‌است و ظواهر قرآن را نباید به تنهایى و بدون رجوع به اخبار اخذ کرد. آن‌ها، علم اصول را با این ادعا که همه مبانى آن عقلى است و مستند به اخبار نیست، به کلى رد و انکار مى‌کنند. ملااحمد نراقى که از آثار سوء اخبارى‌گرى کاملاً آگاه بود و عواقب شوم این اندیشه را در حوزه‌هاى علمیه و محصلان علوم دینى مى‌دانست، با تبعیت از استادش، به مبارزه حکیمانه و علمى با آن پرداخت.

ملا احمد نراقى و حکم جهاد علیه روس ها

تاریخ سراسر افتخار روحانیت شیعه از صدر اسلام تاکنون، نشان مى‌دهد که عالمان دین و فقیهان اهل‌بیت(ع) همواره با حاکمان و زمامداران ظالم و با فساد و تجاوز، مبارزه بى‌امانى داشته و یار و یاور مظلومان و ستم‌دیدگان و مستمندان بوده‌اند و بر اساس شرایط زمان و مکان، این وظیفه مهم را به انجام مى‌رسانده‌اند.

بر همین اساس، ملااحمد نراقى علاوه بر تدریس معارف دینى و علوم حوزوى در کاشان، مى‌کوشید تا بر مسائل سیاسى، اجتماعى و امور حکومت و وظایف سلطان وقت نظارت مستقیم داشته باشد. وى از توجه ظاهرى فتحعلى شاه به نظریات و آراى راه‌گشا و کارآمد او بهره گرفت و از این طریق سعى در حل و فصل مشکلات معیشتى مردم داشت.

اما شاید مهم‌ترین فعالیت سیاسى ملااحمد نراقى این باشد که هنگام تجاوز روس‌ها و تصرف بخشى از اراضى ایران و ظلم و ستم ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.