پاورپوینت کامل گلستان ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گلستان ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلستان ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گلستان ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ انگیزه تألیف
۲ ساختار
۳ گزارش محتوا
۴ وضعیت کتاب
۵ پانویس
۶ منابع مقاله
انگیزه تألیف
منظور سعدى از تألیف گلستان، دو چیز بود که هر دو را به حد کمال، چندانکه برتر و بالاتر از آن متصور نیست انجام داد؛ یکى انشاى بلیغترین و شیرینترین نمونه نظم و نثر فارسى در لباسى که متکلمان را به کار آید و مترسلان را بلاغت بیفزاید و دیگرى بیان مطالب اخلاقى و مسائل اجتماعى؛ به این معنى که در همه ابواب حکمت و فلسفه عملى از تهذیب اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن، آنچه را که براى اصلاح حال مردم و تعلیم و تربیت افراد جامعه، نافع و مفید و متناسب با اوضاع و احوال عصر و زمان خود تشخیص داده است، بیان مىکند[۲]
ساختار
کتاب، پس از مقدمه محقق در اشاره به نقص نسخه چاپى، با دیباچه نویسنده آغاز شده و ترتیب مطالب، چون بهشت، به هشت باب اتفاق افتاده و این بیت که در یکى از غزلهاى خود شیخ آمده، مناسب این کتابت است:
هر باب ازین کتاب نگارین که بنگرى
همچون بهشت گویى از آن باب خوشتر است
این اثر، داراى نثرى است آمیخته به شعر، ساده و روان، آهنگین و مسجع. پیش از سعدى نیز نویسندگانى بودهاند که کلام خویش را به سجع مىآراستند، اما هیچیک از آنان در این کار توفیق سعدى را نیافت؛ زیرا سعدى سجع و موازنه را با سادگى کلام توأم کرد و این کارى است بس دشوار. دیگر نویسندگان براى آوردن سجع و موازنه، از کلمات عربى و گاه از واژگان دشوار آن زبان کمک مىگرفتند؛ حال آنکه سجعهاى گلستان همه با کلمات ساده و متداول زبان ساخته شده و در کلام او بس طبیعى افتاده است[۳]
یکى از امتیازات گلستان این است که سعدى با تجربه شگرف و باریکبینى خاص خویش و با دید روانشناس، جامعهشناس و مردمشناسى ماهر واقعیات زندگى را مطالعه کرده و بازشناخته و آنها را در گلستان منعکس کرده است[۴]
گلستان، تحولى در نثر فارسى به وجود آورد که دنبالهاش تا عصر حاضر کشیده شده و هنوز دوره سلطنت ادبى سعدى پایان نیافته است. عجب این است که در طول مدت ۷۰۰ سال، آن همه شعرا و ادباى فاضل که از شیوه گلستان تقلید کردند، از کتاب «روضه الخلد» مجد خوافى تا «پریشان» قاآنى، تاکنون هیچکس از عهده برنیامده است حتى یک حکایت به شیرینى و پرمغزى گلستان انشاء کند و اگر احیانا ملاحتى در عبارات ایشان یافته شود، همانهاست که عینا از گلستان اقتباس کرده یا نظم و نثر شیخ را حل و عقد کردهاند[۵]
گلستان، سرتاپا، از نظم و نثر فارسى و عربى، به استثناى آیات قرآنى و احادیث نبوى که در خلال عباراتش بهندرت آمده است، باقى هرچه در او هست، ساخته طبع و ریخته خامه تواناى خود شیخ است. برخلاف رسم مؤلفان که اشعار و کلمات متقدمان را بر سبیل عاریت با نوشتههاى خود تلفیق مىکنند، سعدى عاریت کس نپذیرفته و آنچه گفته است همه مخلوق طبع سخنآفرین خود اوست[۶]
انشاء گلستان را از نوع نثر مسجع شمردهاند که معمولا آن را در مقابل نثر مرسل یا آزاد، یکى از دو قسم قرار مىدهند، اما حق مطلب این است که نثر مسجع، قسم سومى است از کلام ادبى که حد متوسط و برزخ مابین نظم و نثر است؛ چه از جهت سجع و قافیه، شبیه نظم است و از این جهت که مقید به وزن عروضى نیست، داخل نوع نثر مىشود[۷]
گزارش محتوا
دیباچه، پس از حمد پروردگار، نعت پیامبر(ص) و ستایش حکمران آن زمان و جانشین و نخستوزیر او، پیرامون موارد زیر مىباشد: وابسته نبودن نویسنده به دربار و دستگاه، زمینه تألیف کتاب، گوشهنشینى و خاموشى گزیدن و…
باب اول، در سیرت پادشاهان بوده و داراى چهل و دو مثل نثر آمیخته با نظم و دو مثنوى حکمت و اندرز است.
باب دوم، در مورد اخلاق درویشان و زندگى و دشوارىهاى بینوایانى است که همدم سعدى بودهاند؛ این باب، داراى سه مثل نثر با نظم آمیخته و سه داستان منظوم است.
باب سوم، به فضیلت قناعت و دورى جستن از آن، اختصاص یافته است؛ با سى مثل نثر آمیخته به نظم و فواید خاموشى و اندیشه به هنگام سخن گفتن، در قالب چهارده مثل، در باب چهارم آمده است.
باب پنجم، پیرامون عشق، جوانى، انگیزههاى نفس اماره، انحراف جنسى و پىآمد آن مىباشد. در این باب داستان قاضى همدان که از عفاف دور شده و رسوا گردیده، آمده است. نام سعدى در هفت داستان این باب آمده و مانند بسیارى از دیگر داستانهاى گلستان، قهرمان اصلى این داستانها، خود سعدى است که امکان دارد خوانندگان ناآگاه، آنها را واقع بپندارند. این باب براى جوانان مناسب نبوده و در چاپهاى ویژه مدارس، نیامده است.
ششمین باب، در مورد ضعف، پیرى، نارسایىهاى کهنسالى، دور نشدن هوسها در سالخوردگى و فرق میان اندیشه پیران و آنچه در دماغ جوان مىگذرد بوده که شامل هشت مثل نثر و نظم و یک داستان منظوم است.
باب هفتم، در تأثیر تربیت، آموزش و پرورش، بهرههاى دانش اندوختن و هنر آموختن بوده که نوزده مثل نثر و نظم و یک گفتوشنید گسترده در پندار و گفتار بینوایان و بختوران را در خود جاى داده است.
آخرین باب نیز که پیرامون آداب صحبت است، بخش بسیار دلپذیر گلستان مىباشد. این باب، داراى صد و بیست اندرز و حکمت است که شخص در همه حال از آن بهرهمند مىشود. چنین به نظر مىرسد که شاید بهتر باشد خوانندگان از این باب آغاز کرده، به پیش روند و دیباچه را در پایان بخوانند[۸]
سعدى در زبان مردم غور کرده است و روح زبان فارسى را نیک شناخته و بسیارى از لغات، ترکیبات، اصطلاحات، تمثیلات و دیگر عناصر زبان خویش را از مردم و زندگى آنان گرفته و آنها را آنچنانکه مناسب با روح زبان و پسند طبع فارسىزبانان است به کار برده؛ بدین سبب خواننده با زبان کتاب احساس سنخیّت مىکند. ترکیبات و اصطلاحاتى چون «دهان کسى را بستن»، «زباندرازى کردن»، «سرخ و سپید بودن» (به معنى فربه و سرحال بودن)، «اندازه کارى را نگه داشتن» و امثال اینها، در زبان سعدى فراوان است. این مثالها نشان مىدهد که این ترکیبات عامیانه را چقدر استادانه و طبیعى در کلام خویش آورده است:
آنان که به کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند
«زباندرازى کردن گرفت و عیش مرا منغص داشتن».
«او را دید از هیئت نخستین بگردیده و سرخ و سپید برآمده».
«یکى از حکما پسر را نهى همیکرد از بسیارى خوردن که سیرى مردم را رنجور کند. گفت: اى پدر! گرسنگى خلق را بکشد، نشنیدهاى که ظریفان گفتهاند به سیرى مردن به که گرسنگى بردن؟ گفت: اندازه نگهدار»[۹]
سعدى در جملگى داستانهاى گلستان، در بیان مطلب، از عناصر زندگى مردم کمک گرفته است. مثال را به ابیات زیر کفایت مىکنیم:
درشتى و نرمى بههمدر به است
چو رگزن که جرّاح و مرهمنه است
غریبى گرت ماست پیش آورد
دو پیمانه آب است و یک چمچه دوغ
اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
گر ذوق نیست تو را کژطبع جانورى
پر طاووس در اوراق مصاحف دیدم
گفتم این منزلت از قدر تو مىبینم بیش
گفت خاموش که هرکس که جمالى دارد
هر کجا پاى نهد دست ندارندش پیش
سعدى استعدادى خدادادى و طبعى روان داشته و در نویسندگى، ذوقى و هنرى سرشار و مقبولیت سخن او سخت در گرو این نعمت است[۱۰] وى از تجربه نویسندگان پیش از خود بهره فراوان برده است؛ بدین معنى که ضمن مطالعه آثار گذشتگان، در دقایق و مضایق سخن آنان غور و تأمل کرده و زبان این آثار را شناخته و دقایق آن را به چشم باریکبین خویش نگریسته و به ذهن برنگاشته است و محاسن و معایب آنها را نیز نیک شناخته؛ محاسن را گرفته و معایب را رها کرده و معانى را به نیروى ذوق خدادادى خویش لباسى زیبا از الفاظ پوشانده است[۱۱]
او از آثار نویسندگان پیش از خود، سادگى، اعتدال، ایجاز، سجع، موزون بودن کلام، آمیخته بودن نظم و نثر، جاافتادگى کلمات و… را گرفته و از اطناب و درازنویسى، آوردن مترادفات، بازى با الفاظ، تکرار نامتعادل سجع، آوردن لغات غریب و دور از ذهن و استشهاد بیش از حدّ به آیات، احادیث، اشعار و امثال عربى، تصنع، تکلف و صنعتبازى، پرهیز کرده است[۱۲]
معمولا نویسندگان، مقدمه کتابهاى خویش را بسى فاضلانهتر و متکلفانهتر از متن کتاب مىنوشتهاند، اما سعدى حتى در مقدمه گلستان، جانب ایجاز و سادگى را رعایت کرده و هیچگاه لفظ و صنعتپردازى را بر مفهوم و معنى غلبه نداده است&
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 