پاورپوینت کامل وقایع شورا برای جانشینی عمر ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وقایع شورا برای جانشینی عمر ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقایع شورا برای جانشینی عمر ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وقایع شورا برای جانشینی عمر ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل وقایع شورا برای جانشینی عمر ۴۱ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: خلافت، عمر بن خطاب، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله).

پرسش: پاورپوینت کامل وقایع شورا برای جانشینی عمر ۴۱ اسلاید در PowerPoint را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟

پاسخ اجمالی: ابو‌بکر، عمر را بر جای خود نصب کرد و شیوه (استخلاف) را بنیاد گذاشت. عمر نیز همین شیوه را پیش گرفت و شورای شش نفری تشکیل داد تا از بین خود یکی را برای خلافت انتخاب کنند؛ عمر عملا با این کار کسی را که در نظر داشت جانشین خود کرد و به نحوی مانع شد تا خلافت به خاندان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برگردد.

فهرست مندرجات

۱ – ماجرای خلافت بعد از عمر
۲ – تعیین اعضای شورا توسط عمر
۳ – فرایند تصمیم‌گیر در شورا
۴ – صحنه‌سازی‌های عمر
۵ – رایزنی‌های پی‌در‌پی عبد‌الرحمان
۶ – انتخاب عثمان
۷ – چند نکته
۸ – پانویس
۹ – منبع

ماجرای خلافت بعد از عمر

جریان شکل‌گیری خلافت پس از پیامبر خدا، بسی شگفت‌انگیز و تنبّه‌آفرین است. جریان سقیفه روی می‌دهد و از درون آن، خلافت ابو‌بکر رقم می‌خورد و چنان ادّعا می‌شود که اجماع امّت، بر آن است.
ابو‌بکر، عمر را بر جای خود نصب می‌کند و بدین‌سان، شیوه «تعیین جانشین (استخلاف)» را بنیاد می‌نهد. اکنون عمر در واپسین روزهای زندگی و در بستر مرگ، در‌ اندیشه آینده جامعه اسلامی است.
گزارش‌های تاریخی به خوبی گواه‌اند که عمر نیز به نوعی به «استخلاف» می‌اندیشد، بدین‌ترتیب که او از کسانی یاد می‌کند که اگر می‌بودند، خلافت را بدانها می‌سپرد، از جمله: معاذ بن جبل، ابو‌عبیده جرّاح، و سالم (آزاد شده حذیفه).
به هر حال، عمر به شورا می‌اندیشد؛ شورایی که بتواند آرمان‌ها و اهداف او را فراهم آورد. در این میان، علی (علیه‌السّلام) فراموش ناشدنی است. این حقیقت از دیدگان عمر نیز به دور نیست. از‌این‌روی، هنگامی که فردی از انصار را برای مشورت درباره جانشین، به رایزنی می‌خوانَد و او از کسانی جز علی (علیه‌السّلام) نام می‌برد، عمَر زبان به اعتراض می‌گشاید که:
چرا ابو‌الحسن نه؟! اگر او زمام امور را به دست گیرد، مردمان را به راه حق، هدایت خواهد کرد.
بدین‌سان، عمر، شورایی مرکّب از شش نفر می‌پردازد و صفات ناشایسته هر یک از آنان را بر می‌شمرد و از علی (علیه‌السّلام) تنها بر شوخ طبعی‌اش تکیه می‌کند، اگر چه تاکید می‌ورزد که اگر علی (علیه‌السّلام) بر سر کار آید، مردمان را به راه راست، هدایت می‌کند.

تعیین اعضای شورا توسط عمر

عمر، اعضای شورایی را که باید سرنوشت خلافت را تعیین کند، مشخّص می‌نماید: علی (علیه‌السلام)، عثمان بن عفّان، طلحه، زبیر، سعد بن ابی‌وقّاص و عبد‌الرحمان بن عوف؛ ولی خلیفه، که نه از بنی‌هاشم دل خوشی دارد و نه از علی (علیه‌السلام)، سیاست‌مدارتر و زیرک‌تر از آن است که شورا را به گونه‌ای شکل دهد که برآمدن علی (علیه‌السّلام) از آن، حتّی محتمل باشد. (گفتگوی عمر با ابن‌عبّاس در این باره بسی نکته‌آموز است. )

فرایند تصمیم‌گیر در شورا

عمر، چگونگی کار شورا و فرایند تصمیم‌گیری در آن را نیز روشن می‌سازد: آنان باید در خانه‌ای گرد آیند و پنجاه نفر از انصار به مراقبت از آنان بپردازند تا آنان یک نفر را برگزینند. اگر یک نفر، با گزینش پنج نفر دیگر مخالفت کند، باید گردنش زده شود؛ دو نفر نیز به همین گونه؛ امّا اگر در یک سو سه نفر و در سوی دیگر سه نفر بودند، باید عبد‌اللّه بن عمر حکمیّت کند و اگر بر آن رضایت نمی‌دهند، باید سخن آن سویی پذیرفته شود که عبد‌الرحمان بن عوف در آن است.

صحنه‌سازی‌های عمر

صحنه‌سازی‌های خلیفه کاملاً روشن است و هوشمندان، از آغاز، نتیجه را فهمیده‌اند. از‌این‌روی، ابن‌عبّاس از علی (علیه‌السّلام) می‌خواهد که وارد شورا نشود؛ امّا امام (علیه‌السّلام) پاسخ می‌دهد:
وارد می‌شوم تا با پذیرفته شدن «شایستگی من برای خلافت» از ناحیه عمر، آنچه را پیش‌تر گفته بود: «نبوّت و امامت در خانه‌ای، گرد هم نخواهند آمد» نقض شود.
نیز با صراحت تمام، تاکید می‌کند که عمر، با این ترکیب، خلافت را از بنی‌هاشم، دور ساخت:
من و عثمان در این جمع هستیم و باید از اکثریّت پیروی شود. سعد با پسر عموی خود (عبد‌الرحمان) مخالفت نخواهد کرد. عبد‌الرحمان نیز که خویشاوند عثمان است، از او دست برنخواهد داشت. بدین‌ترتیب، بر فرض که طلحه و زبیر هم با من باشند، چون [عبد‌الرحمان] ابن‌عوف در آن سوست، سودی نخواهد داشت.

رایزنی‌های پی‌در‌پی عبد‌الرحمان

طلحه به نفع عثمان، کنار می‌رود (بر اساس نقلی که می‌گوید: طلحه به شورا رسید)، زبیر به نفع علی (علیه‌السّلام) و سعد به نفع عبد‌الرحمان.
عبد‌الرحمان اعلام می‌کند که خواستار خلافت نیست. او پیشنهاد می‌کند که یکی از دو نفرِ باقی مانده (علی (علیه‌السّلام) و عثمان) حق را به دیگری وا نهد؛ ولی هر دو سکوت می‌کنند.
عبد‌الرحمان شب‌ها پی‌در‌پی به رایزنی پرداخته، با امرای لشکر و اشراف سخن می‌گوید (بر اساس نقل طبری). آنان نیز او را به انتخاب عثمان، توصیه می‌کنند. (عبد‌العزیز دوری می‌گوید: این که عبد‌الرحمان می‌گوید: «لشکریان و اشراف در مشاوره با وی، بر عثمان تکیه کرده‌اند»، نشان آن است که امویان، از فتح مکّه بدین‌سوی، مشغول فعالیّت بوده‌اند و در دوره خلافت شیخین نیز در صحنه اجتماع به پیروزی چشمگیری رسیده‌اند، به گونه‌ای که مردم با روی کار آمدن عثمان، موافق بودند.)
پس از گذشت سه روز، صبحگاه، مردم در مسجد گرد می‌آیند. عبد‌الرحمان به جمع آنان آمده، (بر اساس نقل زُهْری) به مردم می‌گوید:
من از مردم پرسیده‌ام. آنان هیچ کس را با عثمان، هم پایه نمی‌دانند.
عمّار و مقداد، فریاد می‌زنند و بر انتخاب علی (علیه‌السّلام) تاکید می‌ورزند. گفتگو در مسجد بالا می‌گیرد. عمّار فریاد می‌زند:
چرا این امر را از اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دور می‌گردانید؟
عبد‌الرحمان بن عوف، علی (علیه‌السّلام) را مخاطب قرار می‌دهد و می‌گوید:
آیا با خداوند، پیمان می‌بندی که چون زمام امور را بر گرفتی، به کتاب خدا، سیره پیامبر خدا و شیوه دو شیخ، عمل کنی؟
امام (علیه‌السّلام) می‌گوید:
به کتاب خداوند و سیره پیامبر خدا، در حدّ توان، عمل می‌کنم و چون از عثمان می‌پرسد، عثمان پاسخ می‌دهد: بر اساس قرآن، سنّت پیامبر و شیوه دو شیخ، عمل خواهم کرد.
عبد‌الرحمان، سخن خود را با علی (علیه‌السّلام) تکرار می‌کند. علی (علیه‌السّلام) سخن پیشین را تکرار و اضافه می‌کند:
با کتاب خدا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.