پاورپوینت کامل مقصود از دوازده خلیفه در سخن پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقصود از دوازده خلیفه در سخن پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقصود از دوازده خلیفه در سخن پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقصود از دوازده خلیفه در سخن پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل مقصود از دوازده خلیفه در سخن پیامبر ۴۷ اسلاید در PowerPoint
کلیدواژه: پیامبر، خلیفه، امام.
پرسش: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود که جانشینهای من دوازده نفرند. این دوازده نفر چه کسانی هستند؟ به چه دلیل؟
فهرست مندرجات
۱ – اهمیت خلافت
۱.۱ – توجیهات اهلسنت
۱.۲ – عجز محدثان اهل سنت
۲ – آرای اهلسنت
۲.۱ – حکام دوران اقتدار سیاسی اسلام
۲.۱.۱ – نقد نظریه اول
۲.۲ – حاکمان صدر اسلام
۲.۲.۱ – نقد نظریه دوم
۲.۳ – دوازده خلیفه نامشخص تا قیامت
۲.۳.۱ – نقد نظریه سوم
۲.۴ – خلفای بنیامیه
۲.۴.۱ – نقد نظریه چهارم
۲.۵ – امارت دوازده امیر در یک زمان
۲.۵.۱ – نقد نظریه پنجم
۳ – پانویس
۴ – منبع
اهمیت خلافت
تأمّل در واژههای «خلیفه»، «امام»، «وصی»، «امیر» و الفاظ مشابه آنها که در گزارشهای مختلف حدیث جابر آمده و نیز موقعیت خانوادگی و عدد کسانی که پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله) آنان را به عنوان جانشینان خود معرّفی میکند و مهمتر از همه، تأکید ایشان بر این که قیام دین و عزّت اسلام و صلاح امّت تا قیامت در گرو خلافت آنهاست، به روشنی نشان میدهند که پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله) در این پیام مهم، در صدد ارائه مشخّصات افرادی است که شایستگی علمی، عملی، سیاسی و مدیریتی لازم را برای رهبری جامعه اسلامی پس از او دارند؛ کسانی که از هر جهت میتوانند خلیفه خدا و خلیفه پیامبر خدا باشند.
در آن هنگام، اهمّیت این پیام، به گونهای بود که به گفته ابنعبّاس، ابوبکر در آغاز حکومتش، خود را خلیفه نمیخواند و در پاسخ کسی که از او میپرسد: «آیا تو خلیفه پیامبر خدایی؟»، پاسخ میدهد: نه. و در پاسخ این سؤال که: پس تو کیستی؟ پاسخ میدهد: «من، خالفه [جایگزین] پس از او هستم».
دقّت و تأمّل در معنای واژه «خلیفه»، خود، بیانگر این معناست. خلیفه به معنای جانشین است و جانشین، کسی است که وظیفه شخص پیشین را به عهده دارد و جای خالی او را پُر میکند، و چون وظیفه اصلی و محوری پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله)، هدایتگری و راهنمونی مردمان به سوی رستگاری است، تنها، فردی شایستگی عنوان خلافت را خواهد داشت که به بهترین وجه به هدایت مردمان بپردازد.
به همین دلیل است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، مبلّغان دین و راویان حدیث و سنّت خود را خلفای خود شمرده است. در حدیثی آمده است:
«قال رسول اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): اللّهُمَّ ارحَم خُلَفائی قیلَ: یا رَسولَ اللَّهِ و مَن خُلَفاؤکَ؟ قالَ: الَّذینَ یَأتونَ مِن بَعدی یَروونَ حَدیثی و سُنَّتی؛ پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «خدایا! جانشینان مرا رحمت فرما». سؤال شد: ای پیامبر خدا! جانشینان تو، چه کسانیاند؟ فرمود: «کسانی که پس از من میآیند و حدیث و سنّت مرا روایت میکنند».
این، در حالی است که حکومت، تنها وسیله و ابزاری بوده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از آن استفاده نموده و هدف خویش را گسترش داده است. البته پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه آنگاه که حکومت داشته و چه زمانی که آن را در اختیار نداشته (همانند دوران سخت مکّه)، وظیفه خویش را به انجام رسانده است.
توجیهات اهلسنت
توجیهات و تأویلاتی که به نقل از محقّقان حدیثی اهلسنّت در پی میآید، نشان دهنده این مطلب است که آنان بدون توجّه به علت غایی بعثت پیامبران، به معنای شایع «خلیفه» توجّه کردهاند و در میان حاکمان و قدرتمداران، به دنبال خلیفه گشتهاند. بدیهی است که حاکمان ظالم و خونریزی همانند یزید و عبدالملک را نمیتوان خلیفه بزرگترین پیامبران الهی و خاتم آنان دانست.
باری! تردیدی نیست که هدف پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از این سخن، معرّفی بهترین کسانی است که پس از او شایستگی کامل را برای رهبری امّت اسلامی دارند؛ لیکن با عنایت به این که مقام نبوّت، منزّه از سخن لغو یا معمّاگونه است، مسئله مهم در فقه الحدیث و فهم سخن پیامبر خدا، تعیین مصداق خلفای دوازده گانهای است که ایشان، آنان را به عنوان خلفای شایسته خود، معرّفی نموده است.
از نگاه پیروان اهل بیت (علیهمالسلام)، پاسخ این سؤال، روشن است؛ زیرا آنان بر این باورند که خلفای دوازدهگانه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دوازده تن از اهل بیت ایشاناند که اوّلین آنها امام علی (علیهالسّلام) و آخرین آنها امام مهدی (علیهالسّلام) است که هم اکنون، زنده است و روزی، جهان را پُر از عدل و داد خواهد کرد.
عجز محدثان اهل سنت
محدّثان اهل سنّت با این که حدیث جابر بن سمره را صحیح میدانند، پاسخ روشنی برای تبیین مصادیق خلفای دوازدهگانه ندارند، تا آنجا که ابنجوزی در کتاب کشف المشکل میگوید:
اگر چه در باره این حدیث جستجوی بسیار کردم و در مورد آن سؤال نمودم، لیکن کسی را نیافتم که مقصود [واقعی] آن را بداند.
مهلّب نیز چنین تصریح مینماید:
کسی را نیافتم که به معنای حقیقی این حدیث، رسیده باشد.
همچنین ابنحجر، اجمالاً عدم فهم حدیث یاد شده را تأیید میکند.
البتّه عدّهای از جمله افراد یاد شده خواستهاند که مقصود از خلفای دوازدهگانه را هر چند به صورت احتمال، بیان کنند؛ لیکن با تأمّل در آنچه گفتهاند، مشخّص میگردد که مدّعای آنان، نه از حیث عدد و نه از حیث ویژگیها، با آنچه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده، قابل انطباق نیست که در اینجا به شماری از آرا، اشاره میکنیم.
آرای اهلسنت
اهلسنت پنج نظریه را عنوان کردهاند:
حکام دوران اقتدار سیاسی اسلام
نظریه اول: حکّام دوران اقتدار سیاسی اسلام:
بیهقی و قاضی عیّاض گفتهاند: مقصود از خلفای دوازده گانه، کسانیاند که در دوران عزّت خلافت و قوّت اسلام، حکومت کردهاند و مردم بر آنان اجماع داشتهاند. این دوران تا ایّام حکومت یزید بن عبد الملک، ادامه داشته است.
طبق این نظریّه، افزون بر خلفای راشد، معاویه، یزید، عبدالملک، ولید، سلیمان، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک، هشام بن عبد الملک و ولید بن یزید، مصادیق خلفای دوازدهگانهاند.
نقد نظریه اول
اشکالهایی که به نظریّه بیهقی و قاضی عیّاض وارد شده، عبارتاند از:
۱. هیچ استدلالی بر این ادّعا ارائه نشده است.
۲. مجموع این افراد، بیش از دوازده نفر است.
۳. حتّی بنا بر مبنای خود قائلان، مشخّص نشده است که چرا امام حسن (علیهالسلام)، معاویه بن یزید و مروان، از این جمع خارج شدهاند و چرا خلفای عبّاسی در این مجموعه جای نگرفتهاند؟ آیا «کوتاه بودن مدّت خلافت» و یا «تغییر خانواده خلیفه»، خلیفه را از خلیفه بودن ساقط میکند؟!
۴. با قطع نظر از حکومت حاکمان اوّلیه پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، واضح است که به قدرت رسیدن معاویه و حاکمان پس از او، از طریق زور و قوّه قهریّه بوده است. از اینرو، چنین حاکمانی (چه اُمَوی و چه عبّاسی)، شایسته عنوان خلافت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیستند؛ زیرا مردم بدون اختیار و با اکراه و اجبار، مجبور به پذیرش خلافت آنان گشتهاند.
۵. اجتماع کامل بر خلافت تمام این افراد، وجود ندارد. ابتدای حکومت ابوبکر، اینگونه است؛ چرا که امام علی (علیهالسلام)، اهل بیت (علیهمالسّلام) و بعضی از بزرگان صحابه، حاکمیت ابوبکر را تا چند ماه نپذیرفتند. نیمه دوم خلافت عثمان هم با شورش و اعتراض همراه بود و بنابراین، اجت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 