پاورپوینت کامل شبهه مطلاق بودن امام حسن مجتبی ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شبهه مطلاق بودن امام حسن مجتبی ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شبهه مطلاق بودن امام حسن مجتبی ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شبهه مطلاق بودن امام حسن مجتبی ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل شبهه مطلاق بودن امام حسن مجتبی ۶۷ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: معصوم امام حسن مجتبی، امامت،عصمت.

پرسش: آیا دو روایت از مجموعه چهار روایت درباره مطلاق بودن امام حسن (علیه‌السّلام) صحیح است.؟ و آیا آنچه در روایات از آن نهی شده است، “ذواق” بودن نیست؟ مطلبی که برای امام حسن (علیه‌السّلام) ذکر نشده است.

پاسخ: در بحث مطلاق بودن امام حسن (علیه‌السّلام) دو روایت در کافی، یک روایت در دعائم الاسلام و یک روایت در محاسن برقی وجود دارد.
کتاب محاسن از کتب درجه اول شیعه نیست و خود برقی نیز از محدثین طراز اول نبوده. نجاشی در وصف او می‌گوید: “وی انسان مورد اطمینان است، اما از ضعفا نقل می‌کند و به احادیث مرسل اعتماد دارد”. روایت دعائم الاسلام غیر از ضعف کتاب، مرسل است.
یکی از روایات کافی، چون در طریق آن یحیی بن ابی العلاء، قرار دارد، که وی شخص مجهولی است، از طرف علما، از جمله محمد باقر مجلسی در مرآه العقول روایت مجهول نامیده شده است. روایت دیگر از جمله روایات واقفیه است که توسط دیگر اصحاب؛ مانند شیخ طوسی و شیخ صدوق رد شده است. بنابراین، انتساب این نسبت به امام حسن (علیه‌السّلام) به وسیله این روایات صحیح نیست. غیر از آن که، این نسبت با مقام امامت و عصمت ایشان سازگار نیست.

فهرست مندرجات

۱ – پرسش
۱.۱ – سن اولین ازدواج امام حسن
۱.۱.۱ – اولا
۱.۱.۲ – ثانیا
۱.۲ – سوال
۲ – منافات طلاق با آیه تطهیر
۳ – تعیین تعداد همسران از تعداد فرزندان
۴ – بررسی روایت هفتم
۵ – پاسخ تفصیلی
۵.۱ – قسمت اول
۵.۲ – قسمت دوم
۵.۳ – قسمت سوم
۵.۴ – عدم حرمت طلاق
۶ – پاسخ به بخش دوم
۷ – پاسخ به بخش سوم
۸ – دو روایت کافی
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

پرسش

درباره پاسخ جامع و دقیق شما (که در آدرس سایت http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa1576 آوردید) نکاتی را به همان ترتیبی که آورده‌اید، متذکر می‌شوم و نظر شما را خواستارم:

سن اولین ازدواج امام حسن

نکاتی در باره سن اولین ازدواج امام حسن (علیه السلام):

اولا

سن اولین ازدواج امام (علیه‌السّلام) بر چه اساسی ۲۰ سالگی فرض شده است؟ ثانیا با فرض صحت این مطلب، باید توجه داشته باشیم که اگر تنها به دوران ۵ ساله خلافت امام علی (علیه‌السّلام) و جنگها بپردازیم به خطا رفته‌ایم؛ زمانی که امام حسن (علیه‌السّلام) به کوفه آمدند حدودا ۳۳ ساله بودند و از زمان آغاز ازدواج‌های ایشان، با توجه به عرف آن جامعه، مسلما چندین سال می‌گذشته است که فرصت کافی برای ازدواج‌ها و طلاق‌ها را فراهم می‌سازد.
درعین حال، از طول مدت هر ازدواج، بی خبریم و نمی‌توانیم فاصله ازدواج تا طلاق را در محاسبات خود لحاظ کنیم؛ گو این که با توضیح فوق، دانستن آن هم کمکی نخواهد کرد.

ثانیا

حتی اگر روایات اهل سنت، از جمله واقدی را که روایاتی از علی بن حسین (علیه‌السّلام) در این مورد نقل کرده است را نیز در نظر نگیریم، قاضی نعمان، از محدثین شیعه و صاحب دعائم الاسلام در صفحه ۲۵۸ از جلد دوم کتاب خود روایتی از امام باقر (علیه‌السّلام) نقل کرده است! می‌دانیم که تاریخ شهادت ایشان سال ۱۱۴ هـ. ق و پیش از ظهور منصور یا قیام محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن (علیه‌السّلام) بوده است: قال ابو جعفر محمد بن علی، قال علی (علیه‌السّلام) لاهل الکوفه: لا تزوجوا حسنا، فانه رجل مطلاق.
ضمنا بیشترین احادیث شیعه که از مبانی فقه محسوب می‌شوند، از امام صادق روایت شده‌اند. در روایات ایشان نقل‌هایی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) – که در سال ۱۱ و ۴۰ هـ. ق رحلت فرموده‌اند- آمده است که در کتب پیشین نبوده است. آیا باید در آنها نیز تردید داشت؟

سوال

درباب آنچه به منصور نسبت داده‌اید نکات زیر را عرض می‌کنم:
الف) در گزارش مسعودی، به دوران بعد از صلح امام حسن (علیه‌السّلام) با معاویه اشاره شده است، درحالیکه شواهد حدیثی موجود در کتب شیعه، داستان طلاقها را به دوران زندگی امیرالمومنین می‌رساند.
ب) آنچه در صفحه ۴۸۲ از دوره ۲ جلدی “مروج الذهب” از قول منصورعباسی در سال ۱۴۵ هـ. ق، بعد از سرکوب قیام سادات حسنی، به عنوان خطبه‌ای در هاشمیه و برای مخاطبین خراسانی نقل شده، اینچنین است: ” ثم قام بعده الحسن بن علی (رضی الله عنه) فوالله ما کان برجل، عرضت علیه الاموال فقبلها، ودس الیه معاویه انی اجعلک ولی عهدی، فخلعه وانسلخ له مما کان فیه، وسلمه الیه، و اقبل علی النساء یتزوج الیوم واحده ویطلق غدا اخری، فلم یزل کذلک حتی مات علی فراشه.”
این گزارش تنها اختصاص به مسعودی (متوفی ۳۴۶هـ. ق) دارد و در سایر تواریخ همچون طبقات ابن سعد (متوفی ۲۳۰هـ. ق) ، تاریخ یعقوبی (زنده در ۲۹۲ هـ. ق) و شرح مفصل این واقعه درصفحات ۱۵۷ تا ۲۰۱ مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی (۲۸۴ – ۳۵۶ هـ. ق) ذکری از این خطبه نرفته است.
از سوی دیگر، در سایر منابع قدیم نظیر تاریخ طبری ، سخنان منصور را، در حقیقت، متن مکتوب وی در پاسخ به نامه م حمد بن عبدالله بن الحسن النفس الزکیه که خود را مهدی موعود می‌دانست- می‌یابیم نه خطبه‌ای برای مردم. ضمنا، در این نامه کوچکترین اشاره‌ای به داستان طلاقها به چشم نمی‌خورد : ثم کان حسن فباعها من معاویه بخرق و دراهم و لحق بالحجاز؛ و اسلم شیعته بید معاویه و دفع الامر الی غیر اهله؛ و اخذ مالا من غیر ولاته (ولایه) و لاحله.
مورخین بعدی، مانند ابن الجوزی (متوفی ۵۹۷هـ. ق) در المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم ، ابن الاثیر (متوفی۶۳۰هـ. ق) در الکامل فی التاریخ ابن کثیر (۷۱۰-۷۷۴هـ. ق) در البدایه و النهایه نیز نوشته منصور را همانگونه که در بالا ذکر شد، روایت می‌کنند.
حتی در کتابی چون “منتهی الآمال” شیخ عباس قمی که تاریخ را منطبق با دید شیعه بازگو می‌کند نیز داستان این نامه نگاری‌ها اینچنین روایت شده است”. ابوجعفر منصور چون این بدانست برای محمد مکتوبی از در صلح و سلم فرستاد او را امان داد؛ محمد مکتوب او را جوابی شافی نوشت… ثانیا ابوجعفر او را مکتوبی فرستاد و برخی از در حسب و نسب طریق معارضه سپرد و این مختصر را گنجایش ذکر این مکاتیب نیست. (طالبین رجوع کنند به (تذکره سبط) و غیره… )
با عنایت به اجماع مورخین در این امر، نمی‌توان بیان چنین خطبه‌ای را به یقین دانست.
آیا می‌توان پذیرفت که روایات محدثین معتبر شیعه همچون برقی و کلینی، منبعث از خبر واحد مندرج در مروج الذهب مسعودی باشد، در حالیکه مورخینی چون طبری و دیگرانی که تحت نفوذ بنی العباس هم بوده‌اند از آوردن این خبر امتناع ورزیده باشند؟

منافات طلاق با آیه تطهیر

۳، ۵، ۶ – “طلاق” از افعال حلال است. معصیت نیست تا با “آیه تطهیر” منافات یابد یا موجب رنجیدگی خدا شود. در احادیث حتی در باب انجام آن به وجه صحیح پای “السیف و السوط” هم به میان آمده است ! ! آنچه در احادیث از آن منع شده ” طلاق من غیر سوء ” یا “طلاق الزوجهالموافقه” است و مطلاقی مورد شماتت قرارگرفته است که “مطلاق الذواق” باشد با مراجعه به تاریخ، درمی‌یابیم که شخص رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از ۱۷ همسر خود ۵ تن (حدودا ثلث) را طلاق دادند سایر منابع نیز به طلاقهای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تصریح نموده‌اند. (تاریخ طبری ۶ مورد، ابن اثیر ۵ مورد وغیره) ضمنا علاقه زیاد به زنان و نکاح، خصوصا در جامعه آن روزگار، امری شایع بوده است و با ویژگی‌های پسندیده مردان خدا، لرزیدن در برابر خدا حین عبادت یا رسیدگی به امور مردم در تضاد قرار نمی‌گیرد، لذا مستمسکی برای خرده گیران نخواهد بود؛ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، در کنار نماز و عطر، زنان را بیش از هرچیز دوست داشتند و نور چشمان خود را در نماز و لذتشان را در زنان معرفی کرده‌اند براساس روایات شیخ صدوق و کلینی از امام رضا (علیه‌السّلام)، اصلا « کثره الطروقه» از سنن مرسلین می‌باشد و با وظایف ایشان در برابر خدا و مردم تداخل ندارد و ؛ امام باقر (علیه‌السّلام) می‌فرماید: من مردی دوستدار زنان هستم و خود را برای ایشان می‌آرایم (خضاب می‌کنم) همچنین از قول امام صادق (علیه‌السّلام) “حب النسا” از اخلاق انبیا و و آمیزش با ایشان “لذت بخش‌ترین چیزها” معرفی شده است حتی ایشان افزایش ایمان را منوط به افزایش حب زنان می‌دانند.
با عنایت به عرایض فوق، نه بر گرایش به زنان عیبی مترتب است نه بر طلاقی که بی دلیل نباشد. به چه دلیل دشمنان باید طلاقهای حضرت را به عنوان امری ناپسند بر ایشان بگیرند؟

تعیین تعداد همسران از تعداد فرزندان

تعداد اولاد شاخص دقیقی برای پی بردن به تعداد همسران نیست؛ شاید ملموس‌ترین مثال در جهت روشن شدن مطلب این باشد که شخص رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، بر اساس گزارش ترجمه منسوب به بلعمی از تاریخ طبری ، در تمام دوران زندگی خود با داشتن ۱۷ همسر و ۲ کنیز (جمعا ۱۹ زن)، تنها ۹ فرزند داشتند. درحالیکه امام حسین (علیه‌السّلام) از ۵ زن (یک چهارم تعداد زنان جد خود)، همین تعداد فرزند داشتند (جمعا ۸-۹ فرزند). و یا حضرت علی (علیه‌السّلام)، براساس کتب انساب، از ۹ یا ۱۰ زن (نصف تعداد زنان پیامبر)، ۳۳ فرزند داشتند (حدود ۳ برابر اولاد پیامبر). آیا می‌توان با این وجود از تعداد فرزندان به تعداد همسران پی برد؟
در تواریخ موجود، نام همه ی زنان و کنیزان شخصیتها نوشته نشده است بلکه نام ایشان اغلب آنگاه مطرح می‌شود که فرزندی داشته باشند؛ هنگام ذکر نام فرزندان، به نام مادران ایشان نیز اشاره می‌شود. در مورد کنیزان حتی گاهی فقط به تعبیر عمومی “ام ولد” اکتفا شده است. آیا ما اطلاعی از نام کسانی که حضرت علی (علیه‌السّلام) در نهج البلاغه ذکر می‌کنند داریم؟
“ومن کان من امائی اللاتی اطوف علیهن لها ولد او هی حامل فتمسک علی ولدها وهی من حظه، … “.
لذا با توجه به قلت فرزندان، نمی‌توان انتظار زیادی در باب نام زنان امام حسن (علیه‌السّلام) داشت.

بررسی روایت هفتم

اولا شایسته است برای این روایت منبعی ذکر شود. ثانیا اگر روایت مربوط به ازدواج خدیجه (سلام‌الله‌علیها) از نظر سند هم صحیح باشد با توجه به قرائنی که ذکر شد، آنکه نکوهش شده است مطلاق ذواق است.
در پایان باید عرض کنم در بررسی احادیث، حتی اگر اصلا روایات اهل سنت را در نظر نگیریم، به ۴ حدیث در کتب قدیم شیعه می‌رسیم؛( دعائم الاسلام و المحاسن شامل دو حدیث) که منبع سایر علمای شیعه نظیر شیخ حر عاملی، مجلسی، محدث نوری، شیخ علی نمازی، شیخ یوسف البحرانی و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.