پاورپوینت کامل شبهه تخریب مسجدالحرام و مسجدالنبی توسط امام زمان ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شبهه تخریب مسجدالحرام و مسجدالنبی توسط امام زمان ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شبهه تخریب مسجدالحرام و مسجدالنبی توسط امام زمان ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شبهه تخریب مسجدالحرام و مسجدالنبی توسط امام زمان ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل شبهه تخریب مسجدالحرام و مسجدالنبی توسط امام زمان ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: امام زمان (علیه‌السلام)، ظهور، مسجدالحرام، مسجدالنبی، تخریب.

پرسش: آیا امام زمان (علیه‌السلام) در هنگام ظهور، مسجدالحرام و مسجدالنبی را خراب خواهد کرد؟

پاسخ: یکی از اشکالاتی که وهابیون به شیعیان می‌گیرند این است که طبق روایاتی که در کتب شیعیان آمده، امام زمان (علیه‌السلام) در هنگام ظهور، مسجدالحرام و مسجدالنبی را خراب خواهد کرد. براساس روایاتی که در ذیل خواهد آمد، مشرکان قریش و پس از آن سلاطین جور، تصرفات زیادی در خانه کعبه انجام داده‌اند.
حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بر طبق وظیفه‌ای که دارند باید خانه کعبه را به همان صورتی که خود حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) بنا کرده است، برگردانند و قطعاً این کار را انجام خواهند داد.
و عجیب است که بزرگان و دانشمندان اهل سنت این روایات را که در صحیح‌ترین کتاب‌های آن‌ها آمده، نمی‌بینند؛ ولی روایات ضعیفی را که در برخی از کتاب‌های شیعه نقل شده است، با آب‌و‌تاب فراوان نقل کرده و بر شیعیان خرده می‌گیرند.

فهرست مندرجات

۱ – اشکال
۲ – اعتقاد برخی از وهابیان
۲.۱ – اعتقاد البانی
۲.۲ – اعتقاد الوادعی
۳ – بررسی روایات
۳.۱ – اصل روایت
۳.۲ – روایت شیخ طوسی
۴ – بررسی سند روایات
۴.۱ – روایت اول و دوم
۴.۲ – روایت سوم
۴.۲.۱ – بررسی ابی‌حمزه بطائنی
۵ – بررسی دلالی روایات
۵.۱ – غصب خلفا در توسعه مسجد
۵.۲ – اراده پیامبر بر ویرانی کعبه
۵.۲.۱ – روایت بخاری
۵.۲.۲ – روایت مسلم
۵.۲.۳ – سخن البانی
۵.۲.۴ – روایت دیگر مسلم
۵.۲.۵ – روایت ابن‌ماجه
۵.۳ – تغییر کعبه توسط عبدالله بن زبیر
۵.۳.۱ – تغییرات حجاج
۶ – پاسخ کلی از سوال
۷ – پانویس
۸ – منبع

اشکال

بعضی وهابیون روایتی را از کتاب بحارالانوار نقل کرده‌اند، مبنی بر اینکه امام زمان (علیه‌السّلام) در هنگام ظهور، مسجدالحرام و مسجدالنبی را خراب خواهد کرد و آن روایت این است:
روی المجلسی: (ان القائم یهدم المسجد الحرام حتی یرده الی اساسه، والمسجد النبوی الی اساسه).
و این اشکالی است که به شیعیان می‌گیرند، حال آیا این مطلب صحت دارد؟ آیا واقعاً حضرت مهدی (علیه‌السّلام) خانه کعبه و مسجدالنبی را خراب خواهند کرد؟

اعتقاد برخی از وهابیان

جالب توجه است که بدانیم وهابیون که تصمیم دارند با تخریب گنبد، محل دفن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از مسجد خارج کنند و نیز تغییرات فراوان در ساختار مسجدالحرام داده‌اند، چنین اشکالی به شیعیان می‌گیرند!

اعتقاد البانی

البانی: واجب است مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را خراب کرده به حالت سابق برگرداند!

البانی، از مشهورترین علمای وهابی در کتاب «تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد» می‌نویسد:
قلت: ومما یؤسف له ان هذا البناء قد بنی علیه منذ قرون ان لم یکن قد ازیل تلک القبه الخضراء العالیه.
واحیط القبر الشریف بالنوافذ النحاسیه والزخارف والسجف وغیر ذلک مما لا یرضاه صاحب القبر نفسه (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم)؛ بل قد رایت حین زرت المسجد النبوی الکریم وتشرفت بالسلام علی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) سنه ۱۳۶۸ ه رایت فی اسفل حائط القبر الشمالی محرابا صغیرا ووراءه سده مرتفعه عن ارض المسجد قلیلا اشاره الی ان هذا المکان خاص للصلاه وراء القبر فعجبت حینئذ کیف ضلت هذه الظاهره الوثنیه قائمه فی عهد دوله التوحید.

اقول هذا مع الاعتراف باننی لم ار احدا یاتی ذلک المکان للصلاه فیه لشده المراقبه من قبل الحرس الموکلین علی منع الناس من یاتوا بما یخالف الشرع عند القبر الشریف فهذا مما تشکر علیه الدوله السعودیه ولکن هذا لا یکفی ولا یشفی وقد کنت قلت منذ ثلاث سنوات فی کتابی ” احکام الجنائز وبدعها ” (۲۰۸ من اصلی): «فالواجب الرجوع بالمسجد النبوی الی عهده السابق وذلک بالفصل بینه وبین القبر النبوی بحائط یمتد من الشمال الی الجنوب بحیث ان الداخل الی المسجد لا یری فیه‌ای محالفه لا ترضی مؤسسه (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم).

اعتقد ان هذا من الواجب علی الدوله السعودیه اذا کانت ترید ان تکون حامیه التوحید حقا وقد سمعنا انها امرت بتوسیع المسجد مجددا فلعلها تتبنی اقتراحنا هذا وتجعل الزیاده من الجهه الغربیه وغیرها وتسد بذلک النقص الذی سیصیبه سعه المسجد اذا نفذ الاقتراح ارجو ان یحقق الله ذلک علی یدها ومن اولی بذلک منها؟»
ولکن المسجد وسع منذ سنتین تقریبا دون ارجاعه الی ما کان علیه فی عهد الصحابه والله المستعان.

از چیزهایی که باید برای آن تأسف خورد این است که این بنا در قرن‌های گذشته ساخته شده است و اگر این نبود، باید این گنبد سبز و بلند خراب می‌شد.
و اطراف قبر شریف با پنجره‌های از جنس مس، نقاشی شده و دارای پرده و … احاطه شده است که صاحب قبر از آن‌ها راضی نیست.

بلکه در زمان زیارت مسجد نبوی، هنگامی در سال ۱۳۶۸هـ برای عرض سلام به رسول خدا رفته بودم، در پایین دیوار شمالی قبر، محراب کوچکی را دیدم که در پشت آن سکویی که کمی از سطح مسجد بلند بود وجود داشت و اشاره داشت به این مطلب که این‌جا مکان مخصوص نماز در پشت قبر شریف است؛ پس در این هنگام شگفت‌زده شدم که چگونه این نماد بت‌پرستی در زمان دولت توحید باقی مانده است!

اعتراف می‌کنم که هیچ فردی را ندیدم که برای نماز خواندن در این مکان بیاید؛ چراکه به شدت از سوی نگهبانانی که مردم را از انجام کارهای خلاف شرع در کنار قبر شریف منع می‌کردند، حراست می‌شد و باید به خاطر این کار از دولت سعودی تشکر کرد؛ اما این تنها کفایت نمی‌کند و دوای درد نیست. من سه سال پیش در کتابم «احکام الجنائز و بدعها» گفتم:

«پس واجب است مسجد نبوی به همان شکل سابق خود برگردد و بین مسجد و قبر پیامبر از طرف شمال تا جنوب دیواری کشیده و فاصله شود؛ به‌ طوری که در داخل مسجد هیچ‌چیز خلافی که مؤسس مسجد از آن راضی نیست، دیده نشود.

اعتقاد دارم که این مسئله بر دولت سعودی واجب است؛ اگر آن‌ها می‌خواهند پشتیبان واقعی توحید باشند.

شنیدم که دولت سعودی دستور توسعه مجدد مسجد را داده است؛ پس شاید آن‌ها به این پیشنهاد من اعتنا کنند و مسجد را از طرف غرب و دیگر جاها توسعه دهند و جلوی این نقصی را که با گسترش مسجد اتفاق می‌افتد، بگیرند. اگر پشنهاد پذیرفته شده، امیددارم که خداوند آن را به دست دولت سعوی تحقق بخشد و چه کسی سزاواتر از آن‌ها به این کار»!

ولی نزدیک به دو سال پیش، مسجد را گسترش دادند بدون این‌که آن را به همان صورتی برگرداند که در زمان صحابه بوده است.

اعتقاد الوادعی

شیخ مقبل بن‌ هادی الوادعی: واجب است که مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به حالت مسجد در زمان آن حضرت درآورد!

او که از مفتیان مشهور وهابی یمن است، در دو کتاب خویش، فتوا به وجوب تخریب گنبد رسول خدا و برگرداندن مسجد به حالت سابق خویش دارد؛ او در کتاب «ریاض الجنه فی الرد علی اعداء السنه» می‌نویسد:

وبعد هذا لا اخالک تتردد فی انه یجب علی المسلمین اعاده المسجد النبوی کما کان فی عصر النبوه من الجهه الشرقیه حتی لا یکون القبر داخل المسجد! وانه یجب علیهم ازاله تلک القبه!

بعد از این سخنان، گمان ندارم که یقین کرده باشی که بر مسلمانان واجب است که مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به همان صورتی که در زمان پیامبر، در جهت شرقی آن بوده است بازگردانند، تا قبر داخل مسجد نباشد و بر مسلمانان واجب است که گنبد را برچینند!

هم‌چنین در کتاب دیگرش «تحفه المجیب علی اسئله الحاضر والغریب» می‌نویسد:
نحن نقول وتلکم قبه الهادی بجوارنا نتمنی نتمنی ان قد راینا المساحی فی ظهرها الی ان تصل الی الارض؛ ما می‌گوییم ـ درحالی‌که گنبد پیامبر در کنار ما است ـ آرزو داریم، آرزو داریم که ببینیم کلنگ‌ها به جان آن افتاده است، تا آن را با خاک یکسان کند!

حال با این فتوای صریح وهابیون در وجوب تغییر مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و تغییر عملی در مسجدالحرام و از بین بردن محل آبخوری از چاه زمزم و … چگونه ادعا می‌کنند این عمل امام زمان (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) حرام است!

بررسی روایات

حال بعد از ذکر این مقدمات می‌گوییم در روایتی که شما از علامه مجلسی و شیخ طوسی نقل کرده‌اید، فقط تخریب مسجدالحرام در آن ذکر شده و سخنی از مسجدالنبی نیست.

اصل روایت

این روایت در بسیاری از کتاب‌ها نقل شده است که اصل آن به این صورت است:
وَرَوَی اَبُوبَصِیرٍ قَالَ قَالَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) اِذَا قَامَ الْقَائِمُ (علیه‌السّلام) هَدَمَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ حَتَّی یَرُدَّهُ اِلَی اَسَاسِهِ وَحَوَّلَ الْمَقَامَ اِلَی الْمَوْضِعِ الَّذِی کَانَ فِیهِ وَقَطَعَ اَیْدِیَ بَنِی شَیْبَهَ وَعَلَّقَهَا بِالْکَعْبَهِ وَکَتَبَ عَلَیْهَا هَؤُلَاءِ سُرَّاقُ الْکَعْبَه.
ابوبصیر گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: آن‌گاه که حضرت قائم (علیه‌السّلام) قیام کند مسجدالحرام را خراب کند تا به اساس و پایه‌های (اصلی) آن بازگرداند، و مقام (ابراهیم (علیه‌السّلام)) را به جای اولی خود که در آن بوده بازگرداند، و دست‌های قبیله بنی‌شیبه را (که کلیدهای کعبه نزد آنان هست) ببرد و به کعبه می‌آویزد، و به آن دست‌ها می‌نویسد: اینهایند دزدان کعبه.

البته همین روایت در برخی کتاب‌های شیعه به صورت مرسل این‌گونه نقل شده است:

اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ اَبِی بَصِیرٍ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ اِنَّ الْقَائِمَ (علیه‌السّلام) اِذَا قَامَ رَدَّ الْبَیْتَ الْحَرَامَ اِلَی اَسَاسِهِ وَمَسْجِدَ الرَّسُولِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اِلَی اَسَاسِهِ وَمَسْجِدَ الْکُوفَهِ اِلَی اَسَاسِهِ وَقَالَ اَبُوبَصِیرٍ اِلَی مَوْضِعِ التَّمَّارِینَ مِنَ الْمَسْجِد.
ابوبصیر گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: آن‌گاه که حضرت قائم (علیه‌السّلام) قیام کند، بیت‌الحرام، مسجدالنبی و مسجد کوفه را به اساس و پایه‌های اصلی آن برمی‌گرداند. ابوبصیر گفته: مسجد کوفه را به منطقه خرمافروشان مسجد، برمی‌گرداند.

روایت شیخ طوسی

و شیخ طوسی همین روایت را با این سند نقل کرده است:
عنه (الفضل بن شاذان) عن عبد الرحمان، عن ابن ابی حمزه، عن ابی‌بصیر، عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) قال: القائم یهدم المسجد الحرام حتی یرده الی اساسه، ومسجد الرسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الی اساسه، ویرد البیت الی موضعه، واقامه علی اساسه، وقطع ایدی بنی شیبه السراق وعلقها علی الکعبه.
ابوبصیر گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: آن‌گاه که حضرت قائم (علیه‌السّلام) قیام کند، مسجدالحرام و مسجدالنبی را خراب می‌کند تا آن را براساس و اصلش بسازد، خانه کعبه را جای اصلی خود برگردانده و دستان دزدان بنی‌شیبه را قطع و آن‌ها را بر خانه کعبه آویزان می‌کند.

بررسی سند روایات

روایات را براساس سند بررسی می‌کنیم.

روایت اول و دوم

روایت اولی که از شیخ مفید و دیگران نقل شد، همگی به صورت مرسل نقل و سند روایت را ذکر نکرده‌اند و روایت مرسل نیز ارزش استناد ندارد.
روایت دوم نیز که مرحوم کلینی و دیگران نقل کرده‌اند، همان‌طور از سند آن پیداست، مرسل است؛ چراکه در سند روایت «عمن حدثه» دارد و مشخص نیست که این فرد چه کسی است تا بررسی شود؛ پس این روایت نیز ارزش استناد ندارد.

روایت سوم

اما روایت سوم که شیخ طوسی در کتاب الغیبه با سند متصل نقل کرده است، باز هم از نظر سندی مشکل دارد؛ چراکه در سند آن علی بن ابی‌حمزه بطائنی وجود دارد. او نخستین کسی است که فرقه واقفه را به خاطر طمع در مال و اموالی که از امام کاظم (علیه‌السّلام) در نزد او بود، بنیان نهاد.

بررسی ابی‌حمزه بطائنی

حضرت آیت‌الله العظمی خوئی در شرح حال او روایات فراوانی نقل کرده که ما به دو روایت اشاره می‌کنیم:
وقال الکشی (۲۵۶) علی بن ابی حمزه البطائنی: حدثنی محمد بن مسعود، قال: حدثنی علی بن الحسن (ابوالحسن)، قال: حدثنی ابو داود المسترق، عن علی بن ابی حمزه، قال: قال ابو الحسن موسی (علیه‌السّلام): یا علی انت واصحابک شبه الحمیر.

اقول: تاتی هذه الروایه بهذا السند وبسند آخر، صحیح ایضا، عن عیینه بیاع القصب مرتین، قال ابن مسعود: قال ابوالحسن علی بن فضال: علی بن ابی‌حمزه کذاب متهم، روی اصحابنا ان ابا الحسن الرضا (علیه‌السلام)، قال بعد موت ابن ابی حمزه: انه اقعد فی قبره فسئل عن الائمه (علیهم‌السّلام) فاخبر باسمائهم حتی انتهی الی فسئل فوقف، فضرب علی راسه ضربه امتلا قبره نارا.

امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) خطاب به علی بن ابی‌حمزه فرمودند: ‌ای علی! تو و یارانت همسان حمار هستید.
من (خوئی) می‌گویم: این روایت با همین سند و با سند دیگر که او نیز صحیح است، از عیینه فروشنده نی، دو بار نقل شده است. ابن‌مسعود از ابوالحسن علی بن فضال نقل کرده که: علی بن ابی‌حمزه دروغ‌گو و مورد اتهام (به دنیاطلبی و خروج از مذهب حق) است، اصحاب ما از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمود: بعد از مردنش او را بر قبرش نشانده و از امامانش سؤال کردند، نام همه را گفت تا این‌که به نام من رسید، از او سؤال کردند، جوابی نداشت؛ پس ضربتی به سر او زدند که قبرش از آتش پر شد.
در نتیجه تمام این روایات از نظر سندی مشکل دارد و قابل احتجاج نیست.

بررسی دلالی روایات

گذشته از بحث در سند روایات، روشن است که که خراب کردن کامل مسجدالحرام و مسجدالنبی از نظر دین مبین اسلام حرام است و امام مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) که بیش از همه مردم به حلال و حرام الهی آگاه است، هرگز کاری برخلاف شریعت اسلامی انجام نخواهد داد. (البته در صورت غصب، تخریب کردن مواردی که به صورت غصبی از مردم گرفته شده و جزو اضافات مسجد به حساب می‌آید، اشکالی ندارد و بلکه واجب است! و اصلاً آن قسمت‌ها حقیقتاً جزو مسجد به حساب نمی‌آید) هم‌چنین تخریب سایر مساجد نیز تنها در موارد خاص جایز است (مانند تخریب مسجد ضرار).

اما اگر واقعاً هم چنین کاری را انجام دهد؛ از آنجایی که تمام مسلمانان بر امامت و خلافت آن حضرت و این‌که دنیا را پر از عدل و داد خواهد نمود، اتفاق‌نظر دارند، تردید نخواهیم کرد که این کار آن حضرت بر مدار رضایت خداوند است وگرنه چگونه امکان دارد که او را مجری عدالت و از بین برنده ظلم و جور بدانیم.

البته احتمال دارد که دلیل حضرت برای تخریب مساجد نام‌برده شده ـ بر فرض صحت ـ خراب کردن آثار سلاطین جور باشد که در طول تاریخ از روی ریا و خودنمایی و یا با مال حرام این بناها را ساخته باشند و از آنجایی که امام وظیفه دارد عالم را از آثار وجودی ظالمان و فاجران پاک سازد، یکی از مصادیق آن تخریب همین آثار باشد و قطعاً بعد از آن دوباره مسجد را با مال حلال و آن‌طور که خداوند راضی هست، بنا خواهد کرد.

و یا مواردی را که در تاریخ آمده است که غصب شده و به مساجد اضافه شد (از جمله بعضی از خانه‌های مکه) نیز در صورت عدم رضایت مالکین آنها، غصب به حساب آمده و باید تخریب شده و به ورثه مالکین باز گردد.

غصب خلفا در توسعه مسجد

خلفا در توسعه مسجد، از غصب نیز فروگذار نبودند!
یکی از این بیوت، خانه عباس عموی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که اهل سنت از یک‌سو ادعا می‌کنند عمر خواست به هر نحو ممکن خانه را از او بگیرد، اما او نپذیرفت؛ ولی خود او خانه را وقف مسجد کرد و عمر نیز خانه را ضمیمه مسجد کرد. از سوی دیگر می‌گویند در زمان عثمان یا زمان ولید، خانه را وارد مسجد کردند!

اخبرنا یزید بن‌هارون قال اخبرنا ابو‌امیه بن یعلی عن سالم ابی‌النضر قال لما کثر المسلمون فی عهد عمر ضاق بهم المسجد فاشتری عمر ما حول المسجد من الدور الا دار العباس بن عبد المطلب وحجر امهات المؤمنین فقال عمر للعباس یا ابا الفضل ان مسجد المسلمین قد ضاق بهم وقد ابتعت ما حوله من المنازل نوسع به علی المسلمین فی مسجدهم الا دارک وحجر امهات المؤمنین فاما حجر امهات المؤمنین فلا سبیل الیها واما دارک فبعنیها بما شئت من بیت مال المسلمین اوسع بها فی مسجدهم فقال العباس ما کنت لافعل قال فقال له عمر اختر منی احدی ثلاث اما ان تبیعنیها بما شئت من بیت مال المسلمین واما ان اخططک حیث شئت من المدینه وابنیها لک من بیت مال المسلمین واما ان تصدق بها علی المسلمین فنوسع بها فی مسجدهم فقال لا ولا واحده منها فقال عمر اجعل بینی وبینک من شئت فقال ابی بن کعب فانطلقا الی ابی فقصا علیه القصه فقال ابی ان شئتما حدثتکما بحدیث سمعته من النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) فقالا حدثنا فقال سمعت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلّم) یقول ان الله اوحی الی داود ان بن لی بیتا اذکر فیه فخط له هذه الخطه بیت المقدس فاذا تربیعها بیت رجل من بنی اسرائیل فساله داود ان یبیعه ایاه بابی فحدث داود نفسه ان یاخذ منه فاوحی الله الیه ان یا داود امرتک ان تبنی لی بیتا اذکر فیه فاردت ان تدخل فی بیتی الغصب ولیس من شانی الغصب وان عقوبتک ان لا تبنیه قال یا رب فمن ولدی قال من ولدک قال فاخذ عمر بمجامع ثیاب ابی بن کعب وقال جئتک بشیء فجئت بم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.