پاورپوینت کامل سیاست در دو مکتب علوی و اموی ۵۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیاست در دو مکتب علوی و اموی ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیاست در دو مکتب علوی و اموی ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیاست در دو مکتب علوی و اموی ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل سیاست در دو مکتب علوی و اموی ۵۷ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: امام علی (علیه‌السّلام)، سیاست، اصلاحات علوی، معاویه.

پرسش: تفاوت پاورپوینت کامل سیاست در دو مکتب علوی و اموی ۵۷ اسلاید در PowerPoint در چیست؟

پاسخ اجمالی: سیاست در نگاه امام علی (علیه‌السلام)، اداره استوار جامعه بر اساس معیارهای الهی، و حرکتی حق‌مدارانه است و هرگز برای رسیدن به قدرت و حراست از آن استفاده از روش‌های ناروا جایز نمی‌داند؛ در مقابل سیاست در مکتب اموی، عبارت است از «تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن» و به واقع، سیاست در مکتب اموی، همان معنای رایج آن در عرف سیاسی حکومت‌هایی است که بر مبانی ارزشی استوار نیستند و معیار حق و باطل، جهت دهنده آنها در رفتار و تعامل نیستند.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – سیاست اموی
۳ – سیاست علوی
۴ – اصلاحات علوی
۵ – سیاست علوی در رویارویی با انحراف‌ها
۵.۱ – سیاست اصلاح اداری و اقتصادی
۵.۲ – سیاست اصلاح فرهنگی
۶ – پانویس
۷ – منبع

مقدمه

امام علی (علیه‌السّلام) در هیجدهم ذی‌حجه سال سی و پنجم هجری، زمام امور مسلمانان را به دست گرفت و در ۲۱ رمضان سال چهلم هجری در محراب عبادت، شهد شهادت نوشید. بنا‌بر‌این، روزگار زمامداری آن بزرگوار، چهار سال و نُه ماه و سه روز بوده است. مباحث مرتبط با این دوران از زندگی آن امام، از این قرار است:
۱. چگونگیِ به قدرت رسیدن امام (علیه‌السّلام)، ابعاد اصلاحات علوی و مبانی آن؛
۲. مقاومت‌هایِ گونه‌گون در برابر سیاست‌های علوی، جنگ‌ها و درگیری‌های دوران کوتاه حکومت آن بزرگوار؛
۳. نافرمانی سپاه امام، تن زدن آنها از نبرد، سستی در برابر دشمن، یورش‌های ستمگرانه و شبیخون‌های جبّارانه و غارتگرانه معاویه به مرزهای حکومت علی (علیه‌السّلام)؛
۴. توطئه ترور امام علی (علیه‌السّلام) و شهادت آن حضرت؛
۵. کارگزاران حکومت علی (علیه‌السّلام) و صحابیان آن بزرگوار.
از میان عناوین یاد شده، «سیاست‌های علوی در حکومت»، به لحاظ آموزنده بودن و کاربردی بودن آن در عصر حاضر، و راه‌گشایی آموزه‌های آن برای حاکمان، بویژه دولت مردان جمهوری اسلامی ایران، از اهمّیت ویژه و موقعیتی خاص، برخوردار است.
بر این باوریم که اگر «سیاست» در مکتب‌های علوی و اموی، به درستی تعریف شود و مبانی سیاسی امام در کشورداری، گرچه به اجمال، روشن شود، ایرادهایی که بر بینش‌سیاسی ایشان می‌گرفته‌اند و شاید هنوز هم در بیان و بنان کسانی جلوه‌گر باشد، پاسخ می‌یابد و از سیاست وی، به درستی و با استواری، می‌توان دفاع کرد.
از نگاه امام علی (علیه‌السّلام)، بینش سیاسی، از استوارترین شرایط رهبری است. امام، سیاست فهمی و درک درست از سیاست را نه تنها رمز تداوم حکومت می‌داند؛ بلکه بر این نکته دقیق، تاکید می‌ورزیده است که «کشورداری، عین سیاست است».
او تصریح می‌کند که ناتوانی سیاسی، آفتی است که زمامداری زمامداران را به زوال، تهدید می‌کند و حاکمانی که از بینش سیاسی قوی و کارآمدی برخوردار نیستند، حاکمیتِ درازی نخواهند داشت، و در نهایت، بر اساس آموزه‌های علوی، سیاست‌های غلط، نشانه سقوط دولت‌ها و زوال حکومت‌هاست.
بدین‌سان، اداره جامعه بر اساس مبانی اسلام، در مکتب علوی، تنها با سیاست‌مداری درست حاکمان، امکان‌پذیر است. به دیگر سخن، سیاست‌مداری، یکی از اصول عامّ مدیریتی است و در این نکته، تفاوتی میان مکتب‌ها نیست. آنچه اسلام را در این زمینه از سایر مکتب‌ها جدا می‌کند و سیاست علوی را در برابر دیگر سیاست‌ها جلو می‌اندازد و رویاروی سیاست اموی می‌سازد، نوع نگرش و نحوه تلقّی و چگونگی فهم و برداشت از سیاست است.

سیاست اموی

سیاست در مکتب اموی، عبارت است از «تشخیص هدف و به دست آوردن آن از هر راه ممکن». سیاست‌مداران جهان نیز در گذشته و حال، از واژه «سیاست»،گویا چیزی جز این نمی‌فهمیده‌اند. به واقع، سیاست در مکتب اموی، همان معنای رایج آن در عرف سیاسی حکومت‌هایی است که بر مبانی ارزشی استوار نیستند و معیار حق و باطل، جهت دهنده آنها در رفتار و تعامل نخواهد بود. اُسوالد اِشپنکلر، در وصفی از چهره سیاست‌مدار، می‌گوید: «سیاست‌مدار فطری، کاری به حق یا باطل بودن اُمور ندارد».
برتراند راسل نیز انگیزه‌های سیاسی و سرچشمه رفتارهای انسانی در سیاست را چنین چیزی تلقّی کرده، نوشته است:

«انگیزه سیاسی در اکثر مردمان، عبارت از نفع پرستی، خودبینی، رقابت و عشق به قدرت می‌باشد. به عنوان مثال، در سیاست، سرچشمه‌های اعمال انسانی، همگی از عوامل فوق‌الذکر می‌باشد. رهبر سیاسی‌ای که بتواند مردم را متقاعد نماید که او می‌تواند این خواسته‌ها را ارضا نماید، قادر است توده مردم را چنان به زیر سلطه خود در آورد که معتقد شوند دو به علاوه دو، پنج خواهد شد، یا این‌که اختیارات او از جانب خداوند، تفویض شده است!
رهبر سیاسی‌ای که این انگیزه‌های اساسی را نادیده انگارد، معمولاً از حمایت توده، محروم خواهد بود. روان‌شناسی نیروهای محرّک توده‌ها، از اساسی‌ترین قسمت[های] تعلیم و تربیت رهبران سیاسی موفّق می‌باشد. اکثر رهبران سیاسی، با معتقد نمودن گروه کثیری از مردم به این‌که ایشان خواسته‌های بشردوستانه دارند، مناصب خود را به دست می‌آورند. به خوبی فهمیده شده که چنین اعتقادی در اثر وجود هیجان، خیلی زودتر قبول می‌شود. غل و زنجیر کردن افراد، نطق و خطابه‌های عمومی، مجازات‌های بی‌قانون و جنگ، مراحلی در تشکیل و توسعه هیجان‌اند. فکر می‌کنم برای طرفداران فکر غیرمنطقی، با در هیجان نگه داشتن افراد، شانس بهتری جهت گول زدن و منفعت بردن از ایشان، وجود دارد.»

آنچه در این تحلیل، درباره رهبران سیاسی جامعه آمده است، همگون است با تفسیری که سیاست‌مداران اموی، از سیاست به دست می‌دادند. معاویه، بنیادگذار این نگرش به سیاست در تاریخ اسلام است. او بر این پایه و با تکیه بر شعار «الملک عقیم؛ سیاست، نازاست»، برای چنگ‌انداختن به قدرت و حراست از قدرتِ به دست آمده، حاضر بود دست به هر کاری بزند و هر کار ناشایستی را انجام دهد و هر نوع ابزار زشتی را به کار گیرد

سیاست علوی

سیاست در نگاه علی (علیه‌السلام)، اداره استوار جامعه بر اساس معیارهای الهی، و حرکتی حق‌مدارانه است. او که می‌گوید:

«المُلکُ سیاسَهٌ؛ کشورداری، سیاست است.»

و هرگز برای رسیدن به قدرت و حراست از قدرت به دست آمده، هر کاری را روا نمی‌داند؛ بلکه به عکس، او توسّل به ابزار نامشروع را حتی به بهای از دست دادن قدرت صحیح نیز جایز نمی‌داند. بر پایه آموزه‌های علوی، سیاست شناخت و بهره‌وری از ابزارهای مشروع در اداره جامعه و تامین رفاه مادّی و معنوی مردم است. به دیگر سخن، در آموزه‌های علوی، بکارگیری شیوه‌های نامشروع و ابزار به ظاهر کارآمد، امّا به واقع ناصحیح، سیاست نیست؛ بلکه خدعه، نیرنگ، فریب و به تعبیر امام صادق (علیه‌السلام)، «نکراء» است.
امام صادق (علیه‌السّلام) درباره هوش سیاسی معاویه می‌فرماید:

«تلک النکراء تلک الشیطنه وهی شبیهه بالعقل ولیست بالعقل؛ این، نیرنگ و شیطنت است و به عقل مانَد؛ اما عقل نیست».

از نگاه علی (علیه‌السّلام)، حکومت، چیرگی بر دل‌ها و تسخیر خردها و عاطفه‌هاست، نه رام‌سازی «تن»‌ها و سلطه بر افراد و چیرگی بر گُرده‌ها. چنان تفسیری از حکومت، چه نیازی به توسّل به ابزار نامشروع سیاسی دارد. قدرت در نگاه او جز برای احقاق حق، قداستی ندارد تا برای حفظ آن، به شیوه‌های باطل چنگ بیفکند. تصرّف دل‌ها راهی جز استفاده صحیح از شیوه‌ها و راه سپردن بر اساس ارزش‌ها ندارد. سیاست‌های نامشروع و باطل‌گرایانه، شاید روزگاری کوتاه، با جست و خیز سلطه بیافرینند و آن را ادامه دهند؛ امّا هرگز دوام نخواهند آورد و برای مردم، جز زیان، چیزی نخواهند داشت که:

«لِلحَقِّ دَولَهٌ ولِلباطِلِ جَولَهٌ؛ حقّ را دولتی است، و باطل را جولانی.»

اصلاحات علوی

با این نگرش به حکومت و حاکمیت، و با این تفسیر از سیاست، علی (علیه‌السّلام) زمام امور را به دست می‌گیرد و بر‌این‌اساس، پس از دست یافتن به قدرت سیاسی، بی‌درنگ، اصلاحات حکومتی را با شعار «عدالت اجتماعی و اقتصادی» آغاز می‌کند. او هدف از پذیرش حکومت را «ایجاد اصلاحات و احقاق حقوق پایمال شده» اعلام کرده بود. علی (علیه‌السّلام) بر این باور بود که آنچه در روزگار پیش از وی و پس از پیامبر خدا روی داده، جامعه را یکسر دیگرگون کرده است و ارزش‌ها دیگرسان شده و آنچه نام «حکومت اسلامی» را یدک می‌کشد، با آنچه پیامبر خدا آن را پی نهاده بود، بس ناهمگون است و فاصله زیادی دارد. علی (علیه‌السّلام) در آغازین بیان رسمی خود در مسند خلافت، تصریح می‌کند که آنچه انجام می‌شده است، با سیره و سنّت پیامبر، ناسازگار بوده، وضع موجود، قابل تحمّل نیست و ارائه راهی نو و شیوه‌ای استوار، ضروری است، و آن، نه «سنّت شیخین» که «سنّت علوی و اصلاحات علوی» است، همگون با «سنّت نبوی و اصلاحات محمّدی».
شگفتا که مولا با نگاه سیاسی ژرف خود، د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.