پاورپوینت کامل سند زیارت جامعه? کبیره ۸۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سند زیارت جامعه? کبیره ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سند زیارت جامعه? کبیره ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سند زیارت جامعه? کبیره ۸۸ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل سند زیارت جامعه? کبیره ۸۸ اسلاید در PowerPoint
کلیدواژه: زیارت جامعه کبیره.
پرسش: آیا زیارت جامعه کبیره به لحاظ سندی مورد پذیرش است ؟
پاسخ: زیارت جامعه کبیره یکی از معروفترین زیارتنامههای ائمه (علیهمالسّلام) است که از وجود گوهربار هادی اُمت (علیهالسّلام) تراوش کرد. امام هادی (علیهالسّلام) در این زیارت، منشور بلند امامت رابا بیانی شیوا و مثالزدنی به رهجویان مکتب امامت آموخته است. مطالب این نوشتار در دو ساحت بررسی سندی زیارت جامعه و جمعآوری قرائن و شواهد احراز صدور متن آن، تنظیم شده است.
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – سند زیارت
۳ – دیدگاه برخی عالمان
۴ – اولین راوی در سند حدیث
۵ – دلایل ثبوت راویان قبل از صدوق
۵.۱ – دلیل اول
۵.۲ – دلیل دوم
۵.۳ – دلیل سوم
۶ – اعتماد به چند راوی
۶.۱ – محمد بن ابیعبدالله
۶.۲ – محمد بن اسماعیل
۶.۳ – موسی بن عمران نخعی
۷ – دلایل اعتماد به موسی بن عمران
۷.۱ – دلیل اول
۷.۱.۱ – ذکر روایات توسط شیخ صدوق
۷.۱.۲ – حکم وثاقت توسط علامه حلی
۷.۱.۳ – تأیید وثاقت توسط سید بن طاووس
۷.۲ – دلیل دوم
۷.۳ – دلیل سوم
۸ – شواهد صدور زیارت جامعه
۸.۱ – شاهد اول
۸.۲ – شاهد دوم
۸.۳ – شاهد سوم
۸.۴ – شاهد چهارم
۸.۵ – شاهد پنجم
۹ – ذکر یک نکته
۱۰ – جمعبندی
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
مقدمه
آنچه ما را به نگارش مقاله پیشرو واداشت، انکار یا دستکم تردید برخی، پیرامون سند این زیارت و در مرحله بعد، صدور آن از امام هادی (علیهالسّلام) است.
در این نوشتار کوشش مختصری شده تا اعتبار سند این زیارت و احراز صدور آن از امام هادی (علیهالسّلام) را نتیجه گیرد.
سند زیارت
زیارت جامعه امام هادی (علیهالسّلام) اولین بار توسط شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه)، با سند زیر به ثبت رسیده است. عالمان و محدثان بعد از صدوق (رحمهاللهعلیه)، به اتفاق این روایت را از او دریافت نمودند.
علیّ بن احمد بن موسی و محمّد بن احمد السنانیّ و الحسین بن ابراهیم بن احمد بن هشام المکتّب- رضی اللّه عنهم- عن محمّد بن ابی عبد اللّه الکوفیّ عن محمّد بن اسماعیل البرمکی قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَی بْنُ عَبْدِ اللَّهِ النَّخَعِی قَالَ قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع عَلِّمْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلًا اَقُولُهُ بَلِیغاً کَامِلًا اِذَا زُرْتُ وَاحِداً مِنْکُم …
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ اَحْمَدَ السِّنَانِیُّ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ وَ الْحُسَیْنُ بْنُ اِبْرَاهِیمَ بْنِ اَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُکَتِّبُ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ وَ اَبُو الْحُسَیْنِ الْاَسَدِیُّ قَالُوا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اِسْمَاعِیلَ الْمَکِّیُّ الْبَرْمَکِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَی بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِیُّ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ ع عَلِّمْنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلًا اَقُولُهُبَلِیغاً کَامِلًا اِذَازُرْتُ وَاحِداً مِنْکُمْ…
دیدگاه برخی عالمان
پیش از آنکه سلسله راویان زیارت جامعه را مورد بررسی قرار دهیم، خوب است دیدگاه برخی عالمان پیرامون سند زیارت جامعه را بازگو کنیم.
علامه مجلسی (رحمهاللهعلیه) درباره درستی سند و متن زیارت جامعه میگوید:
«انها اصح الزیارات سندا وافصحها لفظا وابلغها معنی؛ این زیارت از نظر سند، صحیحترین، از جهت لفظ فصیحترین و به حسب معنی بلیغترین زیارتهاست.»
مرحوم حر عاملی، صاحب کتاب شریف وسائل الشیعه نیز به صحت سند زیارت جامعه تصریح دارد و مینویسد:
«الباب التاسع فی جمله من الاحادیث المعتمده الوارده فی الاخبار بوقوع الرجعه لجماعه من الشیعه و غیرهم من الرعیه و ما یدلّ علی امکانها و عدم جواز انکارها و الاحادیث فی ذلک کثیره جدّا… الاول ما رواه الشیخ الجلیل رئیس المحدثین ابو جعفر بن بابویه فی کتاب من لا یحضره الفقیه و فی عیون الاخبار و الشیخ الجلیل رئیس الطائفه ابو جعفر الطوسی فی کتاب التهذیبباسانیدهما الصحیحهعن محمّد بن اسماعیل البرمکی عن موسی بن عبد اللّه النخعی قال: قلت لعلی بن محمّد بن علی بن موسی (علیهم السلام): علّمنی قولا اقوله بلیغا…؛ باب نهم پیرامون پارهای از احادیث مورد اعتمادی است که در رابطه با وقوع رجعت یک عده از شیعیان و غیر آنها است و روایاتی که دلالت بر امکان رجعت دارد. احادیث در این باره فراوان است … روایت اول را شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه) در کتاب من لا یحضره الفقیه و عیون اخبار الرضا (علیهالسّلام) و شیخ طوسی (رحمهاللهعلیه) در کتاب التهذیب با سندهایشان که یکی از آنها [و یا هر دوی آنها] روایت صحیح از موسی بن عمران نخعی از امام هادی (علیهالسّلام) است…»
اولین راوی در سند حدیث
شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه) اولین نفر در این سند قرار دارد. جایگاه فاخر او بر کسی پوشیده نیست. دانشمندان امامی او را به بزرگی یاد کردند. از باب نمونه شیخ طوسی (رحمهاللهعلیه) درباره او مینویسد:
«محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی جلیل القدر یکنی ابا جعفر کان جلیلا حافظا للاحادیث بصیرا بالرجال ناقدا للاخبار لم یر فی القمیین مثله فی حفظه وکثره علمه؛ محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، انسانی بلندمرتبه است. او حافظ احادیث، آگاه به [[رجال] و ناقد اخبار است. در میان قمیها کسی مثل او در حفظ و کثرت دانش، دیده نشد.»
دلایل ثبوت راویان قبل از صدوق
طبقه قبل از شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه)، مطابق سند من لا یحضر، سه نفر و بر اساس سند عیون، چهار نفرند. اعتبار این طبقه [سه یا چهار نفر] را از جنبههای گوناگون میتوان ثابت نمود.
دلیل اول
نخست آنکه برخی از عالمان، نقل صدوق (رحمهاللهعلیه) از یک نفر را موجب اعتبار آن شخص دانستند. از باب نمونه شهید ثانی (رحمهاللهعلیه) پیرامون یک فرع فقهی مینگارد:
«وانما ترک المصنف العمل بها لان فی سندها عبد الواحد بن عبدوس النیسابوری وهو مجهول الحال مع انه شیخ ابن بابویه وهو قد عمل بها فهو فی قوه الشهاده له بالثقه و من البعید ان یروی الصدوق رحمه الله عن غیر الثقه بلا واسطه؛ همانا مصنف [محقق حلی (رحمهاللهعلیه)] عمل به این روایت را ترک کرد برای آنکه در سندش عبدالواحد بن عبدوس وجود دارد و او فردی مجهولالحال است. [شهید ثانی میگوید:] در حالیکه وی استادِ ابن بابویه [صدوق (رحمهاللهعلیه)] است و صدوق ره به این روایت عمل کرده است. این [عمل شیخ صدوق ره به روایت عبدالواحد بن عبدوس] همانند آن است که به وثاقت عبد الواحد بن عبدوس شهادت داده باشد. بعید است که صدوق ره از فردی که مورد وثوق نیست، بدون واسطه روایت نقل کند.»
روشن است؛ آنچه از کلام امثال شهید ثانی استفاده میشود، وثاقت مشایخ شیخ صدوق ره، است. حال آن فرد عبدالواحد بن عبدوس باشد یا کسی دیگر، مانند راویانی را که در سلسله سند فوق وجود دارند.
دلیل دوم
جنبه دوم، آنکه علی بن احمد بن محمد بن عمران الدقاق در این طبقه وجود دارد. او از جمله کسانی است که صدوق (رحمهاللهعلیه) روایات پُر شماری از او نقل کرده است. جمعی از دانشمندان بر این عقیدهاند اگر راویان ثقه به ویژه افرادی مانند کلینی و شیخ صدوق، روایات زیادی از یک راوی نقل کنند، نشان از اعتماد آنها به آن راوی بوده است.
عدهای از عالمان اینگونه افراد را مورد وثوق میدانند؛ از جمله مرحوم آیتالله بروجردی در یک سخنی چنین میآورد:
الظاهر انّه یمکن استکشاف وثاقه الراوی من تلامیذه الذین اخذوا الحدیث عنه فاذا کان الآخذ مثل الشیخ او المفید او الصدوق او غیرهم من الاعلام خصوصا مع کثره الروایه عنه لا یبقی ارتیاب فی وثاقته اصلا؛ ظاهر آن است که وثاقت راوی را میتوان از طریق شاگردانی را که از او حدیث اخذ نمودند، به دست آورد. پس زمانی که گیرنده حدیث مثل شیخ طوسی، شیخ مفید، شیخ صدوق و امثال این بزرگان باشند؛ به ویژه آنکه از آن راوی زیاد روایت نقل کنند، شکی در وثاقت آن راوی باقی نمیماند.
دلیل سوم
جنبه سوم، بر فرض آنکه دو وجه نخست را نادیده بگیریم، به نظر میآید صرف وجود سه یا چهار راوی در یک طبقه، درصد قابل توجهی از اعتماد را نسبت به این طبقه به وجود میآورد.
اعتماد به چند راوی
با توجه به این وجوه چندگانه، بدون هیچ تردیدی میتوان نسبت به سه یا چهار راوی قبل از صدوق (رحمهاللهعلیه) اعتماد نمود.
محمد بن ابیعبدالله
محمد بن ابیعبدالله کوفی یا ابوالحسین اسدی
در طبقه دیگر آنگونه که از سلسله سند عیون اخبارالرضا (علیهالسّلام) بر میآید، دو راوی با نامهای محمد بن ابیعبدالله کوفی و ابو الحسین اسدی وجود دارد، اما مطابق سند من لا یحضر، در این طبقه یک نفر یعنی محمد بن ابیعبدالله کوفی، وجود دارد. به نظر میرسد، اینها یک نفرند چنانچه مرحوم نجاشی، به هنگام شرح حال محمد بن ابیعبدالله کوفی مینویسد:
«محمد بن جعفر بن محمد بن عون الاسدی ابو الحسین الکوفی یقال له محمد بن ابیعبدالله کان ثقه صحیح الحدیث؛ محمد بن جعفر بن عون اسدی که به او محمد بن ابیعبدالله کوفی گفته میشود، انسانی مورد اعتماد و دارای احادیث درست بود.»
شیخ طوسی (رحمهاللهعلیه) هم در کتاب “الغیبه” میگوید:
«قد کان فی زمان السفراء المحمودین اقوام ثقات… منهم ابو الحسین محمّد بن جعفر الاسدی؛ در زمان سفیران بزرگوار امام زمان (علیهالسّلام) طایفههای مورد وثوقی بودند … یکی از اینها ابوالحسین محمد بن جعفر اسدی [محمد بن ابیعبدالله کوفی] است.»
محمد بن اسماعیل
محمد بن اسماعیل بن بشیر برمکی
راوی طبقه دیگر محمد بن اسماعیل بن بشیر برمکی است. نجاشی درباره او میگوید:
«محمد بن اسماعیل بن احمد بن بشیر البرمکی … وکان ثقه مستقیما؛ وی فردی مورد وثوق و دارای عقیده مستقیم بود.»
البته ابن غضائری او را تضعیف میکند اما علامه حلی قول نجاشی را ترجیح میدهد. او مینویسد:
«محمد بن اسماعیل بن احمد بن بشیر البرمکی اختلف علماؤنا فی شانه فقال النجاشی: انه ثقه مستقیم وقال ابن الغضائری: انه ضعیف. وقول النجاشی عندی ارجح؛ علما درباره محمد بن اسماعیل برمکی اختلاف دارند. نجاشی گفت: او مورد وثوق و مستقیم است و ابنغضائری او را ضعیف میداند. گفته نجاشی نزد من رحجان دارد.»
آیتالله خویی (رحمهاللهعلیه) هم گفته نجاشی را برمیگزیند و میگوید:
«الکتاب المنسوب الی ابن الغضائری لم تثبت صحه نسبته وعلیه فتوثیق النجاشی لمحمد بن اسماعیل هذا بلا معارض؛ درستی انتساب کتاب ابن غضائری به او ثابت نیست. بنابراین توثیق نجاشی درباره محمد بن اسماعیل برمکی، بدون معارض [و قابل قبول] است.»
موسی بن عمران نخعی
راوی طبقه نخست، موسی بن عمران نخعی است. البته در «من لا یحضر» شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه) و کتابهایی مانند «تهذیب» شیخ طوسی (رحمهاللهعلیه) که از «من لا یحضر» نقل کردند، این فرد با اسم موسی بن عبدالله نخعی به ثبت رسیده است. اما به نظر میرسد این دو، یک نفرند. مرحوم نمازی همین دیدگاه را اختیار میکند و مینویسد:
«موسی بن عبدالله النخعی متحد مع ابن عمران النخعی واحدهما اسم جده؛ موسی بن عبدالله نخعی با موسی بن عمران متحد است و یکی از این دو، نام جد موسی است.»
آیتالله سند هم در تأیید همین نظر، مینگارد: « اَنّ وحده الطریق للصدوق تقتضی وحده الراوی ایضاً؛ شیخ صدوق (رحمهاللهعلیه) زیارت جامعه را با یک سند در دو کتاب من لا یحضره الفقیه و عیون اخبار الرضا (علیهالسلام)، آورده است. این نشان میدهد راوی آخر، یک نفر است که در یکجا موسی بن عمران و جای دیگر، موسی بن عبدالله ثبت شده است.»
دلایل اعتماد به موسی بن عمران
به هر حال کتابهای رجالی شرح حال روشنی از موسی بن عبدالله یا همان موسی بن عمران نخعی که راوی کلیدی این سند است، به دست ندادند. اما با توجه به قرائن و شواهد ذیل میتوان به جایگاه قابل اعتماد او دست یافت.
دلیل اول
قرینه نخست، آنکه افراد مورد وثوق از او روایت نقل کردند. همانطور که پیشتر بیان شد، نقل قول چند انسان مورد اعتماد از یک نفر، آن هم در مواردی به طور فراوان و پُرشمار، نشان از اعتماد آنان نسبت به آن فرد میباشد.
از جمله این افراد، محمد بن ابیعبدالله کوفی است که جلالت قدر او از نگاه نجاشی و شیخ طوسی (رحمهاللهعلیه) در همین نوشتار گذشت؛ البته در سند زیارت جامعه، محمد بن ابیعبدالله کوفی با یک واسطه از موسی بن عمران نقل میکند؛ اما در دهها مورد دیگر، راوی مستقیم و بدون واسطه از موسی بن عمران است.
نکته قابل توجه آنکه نجاشی بعد از آنکه محمد بن ابیعبدالله کوفی را توثیق میکند، میگوید او از افراد ضعیف روایت نقل میکند [انه روی عن الضعفاء]. این سخن نجاشی لطمهای به وثاقت موسی بن عمران وارد نمیکند و نمیتوان گفت که احیاناً موسی بن عمران از جمله افراد ضعیف است که محمد بن ابیعبدالله کوفی از او نقل کرده است؛ چراکه این مطلب را درباره کسی که محمد بن ابیعبدالله کوفی روایات اندکی از او نقل کرده، چهبسا بتوان پذیرفت؛ اما درباره موسی بن عمران نمیتوان پذیرفت؛ زیرا به طور طبیعی اگر این فرد نزد محمد بن ابیعبدالله
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 