پاورپوینت کامل راه رسیدن به کمال ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راه رسیدن به کمال ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راه رسیدن به کمال ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راه رسیدن به کمال ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل راه رسیدن به کمال ۷۰ اسلاید در PowerPoint
کلیدواژه:کمال، کمال انسان،مکتب عرفا،انسان کامل.
پرسش :چگونه میتوان به کمال رسید؟
پاسخ :پاسخ سؤال را در چهار بخش میتوان ارایه نمود:أ. تعریف “کمال” و تفاوت آن با “تمام” و “پیشرفت”، ب. کمال انسان، ج. کمال انسان از نظر دین اسلام، د. پاورپوینت کامل راه رسیدن به کمال ۷۰ اسلاید در PowerPoint.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف کمال و تفاوت آن با تمام و پیشرفت
۱.۱ – تفاوت کمال و تمام
۱.۲ – تفاوت کمال و پیشرفت
۲ – کمال انسان
۳ – نظرات پیرامون کمال انسان
۳.۱ – نظریه برخورداری از طبیعت
۳.۱.۱ – نظریه برخورداری فرد از طبیعت
۳.۱.۲ – نظریه برخورداری اجتماع از طبیعت
۳.۲ – نظریهی قدرت
۳.۳ – نظریه عقل و حکمت
۳.۴ – نظریهی عرفا (نظریهی عشق)
۳.۴.۱ – نظریات دیگر
۴ – کمال از نظر دین اسلام
۵ – پاورپوینت کامل راه رسیدن به کمال ۷۰ اسلاید در PowerPoint (قرب الهی)
۶ – طاعت و عبادت، تنها راه بندگی (قرب الی اللَّه)
۶.۱ – طاعت و عبادت در روایات
۶.۲ – تذکر
۷ – چند نکته
۸ – پانویس
۹ – منبع
تعریف کمال و تفاوت آن با تمام و پیشرفت
کمال گاه مترادف با تمام به کار میرود و گاه در مفهومی غیر از آن، در هر صورت در مقابل “نقص” استعمال میشود. همان طور که تمام نیز در مقابل “نقص”، به کار میرود.
کمال عبارت است از “فعلیت و هستی محض و نداشتن قوه و استعداد”. کمال، داشتن است هر آنچه را که برای شیء ممکن و لایق باشد. به سخن دیگر، کمال، نقطهی پایان و مرحلهی نهایی و عالی هر شیء و یا صفت یا اوصافی است که فعلیت اخیر شیء اقتضای واجد شدن آنها را دارد و امور دیگر در حدّی که برای رسیدن به کمال حقیقی آن مفید باشد، “کمال مقدمی” و “مقدمه الکمال” خواهند بود.
تفاوت کمال و تمام
شاید بتوان گفت در فلسفه در مورادی، کمال به معنای تمام است و تفاوت چندانی میان آنها وجود ندارد. لکن در متون دینی و محاورات عرفی، میان کمال و تمام تفاوت وجود دارد. قرآن کریم برای تمام و کمال (اتمام و اکمال) دو مفهوم قایل است، و میفرماید:”اکنون دینتان را برای شما کامل کردم و نعمت خویش را بر شما تمام نمودم و راضی گشتم که اسلام دین شما باشد”. دین را از نقص به کمال و نعمت را نیز از نقص به تمام رساندم.
از این رو فرق کمال و تمام را این گونه میتوان بیان نمود:کمال، در درجات و مراحل یک شیء است و تمام تحقق و وجود اجزای یک شیء است، به گونهای که اگر تمام اجزایی که برای اصل وجود چیزی لازم است، محقق باشد، آن شیء تام و تمام خواهد بود. و الاّ در اصل وجود و ماهیت خود، ناقص است. حال آن که کمال، در جایی است که یک شیء بعد از آن که به حدّ تمام میرسد، باز درجه ی بالاتری هم میتواند داشته باشد. لذا یک شیء میتواند، تمام باشد ولی کامل نباشد.
تفاوت کمال و پیشرفت
اما فرق کمال با پیشرفت، این است که در مفهوم کمال – وقتی که همراه با حرکت و استکمال باشد- و تکامل، تعالی نهفته است. تکامل، حرکت است، اما حرکت رو به بالا و عمودی، حرکت از سطحی به سطحی بالاتر، از مرحله و مرتبهای به مرحله و مرتبهی بالاتر، ولی پیشرفت در یک سطح افقی نیز صحیح است. مثلاً اگر سپاه و لشگری در سر زمینی بجنگد و قسمتی از سر زمین دشمن را تصرف کند، میگوییم فلان لشگر در حال پیشرفت است، اما نمیگوییم در حال تکامل است.
کمال انسان
موجودات جهان هستی (ممکنات) یا به گونهای هستند که از ابتدای خلقت خود، هر آنچه را که لایق وجود آنان است، واجد میباشند و حرکت و استکمالی در آنان وجود ندارد، این گونه موجودات، مجردات محض ( فرشته ،…) میباشند، و یا به نحوی هستند که فاقد کمال مطلوب و نهایی خود هستند و برای نیل به آن، نیازمند حرکت و استکمال میباشند مانند موجودات مادی و نیز انسان.
با توجه به مفهوم و معنای کمال و تکامل (حرکت از قوه به فعل)، هر موجودی، کمال مناسب با خود را خواهد داشت. کمالی که یک درخت به دنبال آن است، با کمالی که یک حیوان در جست و جوی آن است، متفاوت است. نیز کمال انسان با کمال دیگر موجودات، یکسان نیست.
از این رو موجودات مادی را به حسب کمالات وجودی میتوان درجه بندی کرد و در میان موجوداتی که می شناسیم، جمادات در درجهی نازلتر و نباتات و حیوانات به ترتیب در وسط و انسان در درجهی عالیتر قرار دارد. بدیهی است در این درجه بندی، نوع و ارزش کمال منظور است نه حجم و مقدار آن.
تشخیص کمال انسان از کمال هر چیز دیگر دشوارتر و مشکلتر است. از جمله مجهولات انسان دربارهی انسان، همین مسأله است که کمال انسان در چیست؟ کمال اکثر اشیای عالم را (به آسانی) میتوانیم تشخیص دهیم، ولی در مورد انسان این گونه نیست.
بدیهی است، شناختن کمال حقیقی انسان، به معنای درک وجدانی و علم شهودی ، تنها برای کسانی میسّر است که خودشان به آن نایل شده باشند، ولی چون رسیدن به کمالات اختیاری (در برابر کمالات اضطراری و غیر اختیاری) متوقف بر علم و آگاهی میباشد، لازم است این گونه کمالات قبلاً به نحوی شناخته شوند تا مورد علاقه و اراده قرار گیرند و با انتخاب و اختیار به دست آیند و اگر راه شناختن آنها منحصر به یافتن میبود، هرگز تحصیل آنها امکان نمیداشت. پس شناختی که قبلاً لازم است، از قبیل معرفت شهودی نیست، بلکه همان شناخت ذهنی و علم حصولی است.
با توجه به مطالب پیشین، اختلاف میان فلاسفه و دانشمندان بر سر تشخیص کمال حقیقی انسان، اختلاف دور از انتظاری نیست.
نظرات پیرامون کمال انسان
بیان آرا و نظریات مختلف دربارهی کمال انسان (و انسان کامل)، و نقد و بررسی آنها سبب طولانی شدن بحث شده و هدف پرسشگر محترم نیز نبوده است. به همین جهت، به بیان چند نظر پیرامون کمال انسان اکتفا نموده، طالبان آگاهی بیشتر، به کتب مربوط مراجعه نمایند.
نظریه برخورداری از طبیعت
این نظریه، خود به دو نظر فرعی تقسیم میشود:أ. برخورداری فرد از طبیعت، ب. برخورداری اجتماع از طبیعت.
نظریه برخورداری فرد از طبیعت
بنابر نظریهی برخورداری فرد از طبیعت که بر اساس اصالت فرد، پایه گذاری شده است، کمال انسان در استفاده و برخورداری هر چه بیشتر از طبیعت و لذتهای مادی میباشد و زندگی مرفهتر و لذت بخشتر، با به کارگیری علم تجربی و ابزار و امکانات پیشرفتهی روز برای استخراج منابع و ثروتهای طبیعی، انجام میپذیرد.
نظریه برخورداری اجتماع از طبیعت
و بنابر نظریه ی برخورداری اجتماع از طبیعت که ناشی از نگرش اصالت اجتماع و جامعه میباشد، رفاه و استفادهی بیشتر از نعمتهای دنیایی و مادی برای همه ی طبقات اجتماع هدف میباشد.
نظریهی قدرت
بنابراین نظر، کمال انسان در قدرت است و انسان کامل؛ یعنی انسان قادر و مقتدر. انسان هر چه مقتدرتر و نیرومندتر باشد و بر محیط خارج خود؛ یعنی بر طبیعت و نیز بر انسانهای دیگر مسلط تر باشد، به کمال نزدیکتر است. تکامل داروینی هم بر همین اساس است. موجود کاملتر در مقیاس داروین؛ یعنی موجود نیرومندتر؛ موجودی که بهتر میتواند خود را نگه داری کند و بهتر میتواند رقیب را در میدان تنازع بقا از میان ببرد. از این رو به داروین ایراد گرفتهاند که تو با این “اصل تنازع بقا” اخلاق را به کلی از میان بردهای. چون به موجب این اصل، پایه ی اخلاق متزلزل میشود.
نظریه عقل و حکمت
از نظر حکما و فلاسفهی اسلامی ، کمال انسان به دو چیز است. یکی درک حقایق ( حکمت ) و دیگری عدالت . به عبارت دیگر، کمال انسان در حکمت نظری و حکمت عملی است.
پس انسان کامل از نظر حکما انسانی است که عقلش در مسائل نظری، حکیمانه باشد (حکمت) و در مسائل عملی (از نظر اخلاق) هم، انسانی است معتدل (عدالت).
نظریهی عرفا (نظریهی عشق)
عرفا معتقدند “حقیقت” یکی است و بس و آن همان خداست. غیر خدا را به نوعی، ظل و چهره و سایهی آن حقیقت میدانند. انسان وقتی کامل است که حقیقت را درک کند و به حقیقت هم برسد. “وصول به حق” و “قرب الی اللَّه” و… کمالی است که غایت آمال و آرزوی مشتاقان و عارفان الاهی است. و معنای وصول و رسیدن، “فانی شدن در او” است و فانی شدن به معنای باقی نماندن “من” و “ما” است. کسی که چنین سیری نداشته و به حقیقت نرسیده، از راه وامانده است. مرکب این “سیر”، ” عشق ” و “محبت” و “اُنس”، است. و مرکز این عشق، “دل” است. البته عشقی که عرفا میگویند با عشقهای متعارف (و روزنامهای و…) متفاوت است. عشق عارف، عشق حقیقی است که انسان را بالا برده و به خدا میرساند. و منحصر در عشق به خدا ست (نه عشق جنسی و یا عشق به…). در این نظریه، وسیله و راه رسیدن انسان به مقام انسان کامل، “اصلاح و تهذیب نفس ” است.
در مکتب عرفان، مواردی مانند تحقیر عقل، درون گرایی مطلق و نفس کشی و اهانت آن بسیار اهمیت دارد.
نظریات دیگر
نظریات دیگری نیز در کمال انسان وجود دارد که از ذکر آنان اجتناب میگردد. پیرامون چهار نظریهی پیشین انتقادات و اصلاحاتی از دیدگاه اسلامی و متون دینی و معارف اهل بیت (ع) وجود دارد که از ذکر آنان خود داری شده و لازم است جهت اطلاع از آنان به کتابهای نوشته شده در این زمینه مراجعه شود.
کمال از نظر دین اسلام
نظر اسلام نسبت به هر یک از نظریات پیشین به گونهای نیست که یا به طور کلی آن نظر را قبول نموده، هیچ گونه نقد و اعتراضی به آن نداشته باشد، و یا یکباره آن را ردّ کرده و مورد انتقاد قرار دهد. بلکه با قبول نکات صحیح و مثبت هر کدام، مواردی که با بینش اسلامی و تعالیم قرآنی سازگار نباشد، گوشزد مینماید و در مورد آرای چهارگانه و… چنین است.
خدای سبحان، کمال محض و کمال آفرین است، هرچه از او ظهور کند، کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حق اند. همه ی ذرات عالم هستی به سوی کمال و لقای حق در حرکت اند و مسیر امر الاهی را طی میکنند. انسان نیز تافتهای جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعی میکند با رسیدن به کمال مطلوب، خود را با سایر مخلوقات وفق دهد.
قرآن کریم، در آیاتی چند جهانبینی صحیح را ترسیم و راه سیر و سلوک (و رسیدن به کمال) را به عارفان سالک نشان میدهد؛ زیرا اولاً:خدا را به عنوان “و الاخر” معرفی میکند؛ یعنی دورترین مقصد و عالیترین مقصود اوست. ثانیاً:کاروان هستی به سمت لقای حق در حال “صیرورت” و “شدن” است “الا الی اللَّه تصیر الامور”. قرآن کریم از سیر انسان به صیرورت یاد کرده است. تفاوت “صیرورت” با “سیر” در این است که سیر به معنای حرکت است که در همه ی اجرام زمینی و آسمانی وجود دارد. اما صیرورت؛ یعنی تحول و شدن و از نوعی به نوع دیگر و از مرحلهای به مرحلهی دیگر تکامل یافتن. انسانها که بی استثنا در حال سیر و حرکت اند، صیرورت و تحول و شدنی را در پیش رو دارند که نهایت آن “لقای حق تعالی” است.
گرچه همهی هستی، از جمله انسان، به سوی خدای سبحان در صیرورت است، اما افراد، متفاوت هستند، برخی به سوی ” اسم عظیم “، عدهای به سوی ” اسم اعظ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 