پاورپوینت کامل رابطه انسان و جهان ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رابطه انسان و جهان ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رابطه انسان و جهان ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رابطه انسان و جهان ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل رابطه انسان و جهان ۶۱ اسلاید در PowerPoint
کلیدواژه:معرفت شناسی، خدا شناسی، انسان شناسی.
پرسش :پاورپوینت کامل رابطه انسان و جهان ۶۱ اسلاید در PowerPoint چیست؟
پاسخ :
فهرست مندرجات
۱ – مقدمه
۲ – معرفت انسان نسبت به جهان
۲.۱ – اصول رابطه انسان با جهان
۲.۱.۱ – اصل اول
۲.۱.۲ – اصل دوم
۲.۱.۳ – اصل سوم
۳ – معرفت انسان به آفریننده این جهان
۴ – زندگی انسان در جهان
۴.۱ – واقعیات زندگی مادی
۴.۱.۱ – واقعیت اول:کمال خواهی
۴.۱.۲ – واقعیت دوم:تمایلات بشری
۴.۲ – نیاز انسان به رهبر
۴.۳ – پاسخ به تمامی نیازهای بشری
۴.۴ – جایگاه جهان شناسی در اسلام
۵ – نتیجهگیری
۶ – پانویس
۷ – منبع
مقدمه
یکی از مهمترین مباحث معرفت شناسی «رابطه انسان با جهان هستی» است؛ در این موضوع بحث میشود که انسان از کجا آمده و در کجا هست؟ جهان چگونه به وجود آمده است؟ انسان چگونه موجودی است؟ خیر و شرّ انسان در این جهان چیست؟ جایگاه و موقعیّت انسان در جهان آفرینش چیست؟ چه عواملی باعث سلامتی روح و جسم انسان است؟ و پرداختن به پرسشهایی از این دست و پاسخ از آنها؛ یعنی معرفت انسان به رابطه خود با جهان را «خودآگاهی جهانی» مینامند. در این خودآگاهی، انسان کشف میکند که جزئی از یک «کلّ» است به نام جهان؛ سخن امام علی (علیه السلام) ناظر به این نوع از خودآگاهی است که میفرماید:«خدای رحمت کند آنکه را که بداند از کجا آمده؟ در کجاست؟ و به کجا میرود؟». رابطه انسان با جهان، موضوعی است گسترده که همه مسائل آن در این مقال نمیگنجد؛ ولی در اینجا، به آن بهطور فشردهدر مسائل زیر پرداخته میشود.
معرفت انسان نسبت به جهان
قبل از بیان رابطه انسان با جهان، لازم است به یک مطلب کلی اشاره شود. و آن اینکه:رابطه انسان با هر موجودی بر اساس درک و آگاهی او نسبت به آن موجود است و اگر نسبت به موجودی درک و فهمی نداشته باشد، هیچ گاه مایل به آن نخواهد شد و از او دوری خواهد گزید. بنابراین، همه موجودات درک و میلی فطری و طبیعی با جهان هستی دارند.
با نگرش به خلقت انسان و زندگی او، ناگزیر و ناچار بودن بشر از ارتباط با دنیای مادی، بلکه عجین بودن زندگی طبیعی با هستی انسان به گونهای که بدون آن، امکان خلقت و ادامه حیات برای بشریّت نیست، روشن میشود؛ چراکه وابستگی انسان به این جهان مادی یک واقعیت غیر قابل انکار بوده و یک امر بدیهی است و ساختمان وجودی و ادامه حیات و رشد او چنین اقتضایی دارد. بر این اساس، یک بُعد وجودی انسان عبارت از بُعد مادی و طبیعی او است. به لحاظ جبری بودن و اقتضایی بودن این پیوند و ارتباط، از آن سخن نمیگوییم؛ زیرا بحث از آن در محدوده علوم طبیعی و تجربی است. آنچه مورد نظر ما است، جنبه معرفتی و اخلاقی مسئله میباشد، و توجه به رابطهای است که در حوزه اراده آگاهانه و اختیار انسان باشد. هر چند اصلِ این رابطه، ضروری بوده و نمیتوان آنرا تغییر داد،ولی چگونگی رابطه انسان با جهان و روش بهرهبرداری از نعمتهای آن در حیطه اختیار او است.
مکاتبی بوده و هستند که نسبت به جهان با دیده بدبینی مینگرند و نظام آفرینش آنرا کامل نمیپندارند. همچنین مکتبهایی بوده که آمدن انسان را به این جهان نتیجه یک اشتباه! و از نوع راه گمکردن! میدانند؛ انسان را موجودی صد در صد بیگانه با جهان میشمارند که هیچگونه پیوند و خویشاوندی با آن ندارد، و زندانی این جهان است، تمام سعی و تلاش خویش را باید صرف فرار از این زندان و بیرون آمدن از این چاه گرداند.بدیهی است هنگامی که رابطه انسان با جهان دنیا و طبیعت؛ رابطه زندانی و زندان و به چاه افتاده و چاه است، انسان نمیتواند هدفی جز خلاصی و رهایی داشته باشد.
اما از نظر اسلام نه «وجود فی نفسه» جهان مذموم است و نه «تمایلات و علایق فطری و طبیعی» انسان. در این مکتب، نه جهان بیهوده آفریده شده است و نه انسان راه خود را گم کرده و به اشتباه در این جهان آمده است. پاورپوینت کامل رابطه انسان و جهان ۶۱ اسلاید در PowerPoint از نوع رابطه زندانی و زندان و چاه و درچاه افتاده نیست، بلکه از نوع رابطه کشاورز است با مزرعه، اسب دونده با میدان مسابقه، و سوداگر با بازار تجارت. دنیا از نظر اسلام مدرسه انسان و محل تربیت و جایگاه تکامل او است. امام علی(علیه السلام) شخصی را که میپنداشت دنیای مذموم همین جهان عینی مادی است، مورد ملامت قرار داد و به اشتباهش آگاه نمود.
اینکه انسان بگوید من یک موجود ناچیزی در برههای ناچیز از زمان بهوجود آمده و از بین خواهم رفت، پس جهان هستی به این عظمت با من چه کاری دارد و من با این جهان چه کاری میتوانم داشته باشم، همان منطق پوچی است که میتواند به مجرّد خطور در ذهن یک انسان، او را به مبارزه با خویشتن وادار کند. آیا بشری که با جسمی نیکو و متشکل از میلیاردها سلول بهصورت منظم و فعالیت شگفتانگیز قلب، از آغاز به وجود آمدن کائنات، به جهان هستی قدم گذاشته است، چگونه میتوان تصور کرد که جهان با او کاری ندارد؟! آیا آماده کننده این بدن با آن عظمت و پیچیدگی حیرتآور، برای به وجود آوردن خود، من، شخصیت و روح، کاری با انسان ندارد؟! آن عوامل بسیار پر معنا که تعقل و وجدان را در نهاد آدمیان تعبیه میکند و عقل و اندیشه را مشرف به عالم هستی مینماید و وجدان را تا سر حد احساس وجود در درون آدمی پیش میبرد، کاری با انسان ندارد؟! آری، همه این کارهای قانونی بزرگ که در موجودیت آدمی انجام گرفته است، خود بهترین دلیل آن است که جهان هستی با من انسانی کار بسیار جدی دارد. به گونهای که من آدمی میتواند با قوانین مخصوص به خود در این جهان هستی زندگی کند.
انسان خود را پیوسته با یک رشته احتیاجات درک میکند که همراه هر یک از آنها خواستههایی دارد:گرسنه است خوراک میخواهد؛ تشنه است آب میخواهد؛ تنها است، نیازمندیهای بیشمار دارد و یار و یاور میخواهد. به همین ترتیب، درک همین احتیاجات در وجود همین خواستههاست که انسان را با جهان بیرون از خود آشنا میسازد و بر اثر پیدایش همین شعور و ارادهها به راه افتاده، برای تحصیل نیازهای خود به تکاپو میافتد و از روز نخستین تا آخرین لحظات زندگی دمی آرام نمیگیرد. لذا مهمترین چیزی که انسان در تماس خود با جهان بیرون با آن دلگرم است، رابطهای است که میان خواستههای وی و میان اجزای جهان میباشد. این همان داستان علیّت و معلولیت عمومی است که جهان آفرینش و نظام شگفتانگیز آن روی آن استوار است.
اصول رابطه انسان با جهان
در نتیجه قانون و منطق درست در رابطه انسان با جهان هستی، را میتوان در سه اصل بیان کرد:
اصل اول
مهمترین اصل، شناخت این جهان تا عالیترین حد ممکن است. بیاعتنایی به این قوانین بنیادین، مبارزه با اساسیترین عنصر محرّک بشریّت است. انسان چه پوزشی را میتواند در گریز از خویشتن به میدان بیاورد و نخست خودش آنرا بپذیرد. این جهان هستی هر چه باشد و هر گونه تفسیر شود، کار بسیار با اهمیتی در آن صورت میگیرد که نظم و قانون حیرتآور هستی نمودی از آن است. فروغی از کمال برین بر جهان هستی پرتو انداخته و آن کمال برین قابل شهود برای دلهای آگاه و مغزهای معتدل میباشد. پس، قانون اول درباره ارتباط «من» یا « روح » انسانی با جهان هستی، شناخت آن است، اگر چه اندک باشد؛ زیرا چنانکه در جای خود اثبات شده است، معلومات محدود جزئی و نسبی با به کار افتادن احساسات عالی میتوانند انسان اندیشمند را به معلومات کلیتر و عالیتر رهنمون گردند، به علاوه؛ ادامه حیات در این جهان بدون اطلاع از آن، – هر چند اندک- امکانپذیر نیست.
اصل دوم
جدّی گرفتن قوانین تکوینیای که در جهان هستی جریان دارد و برخورداری از آن، به همانگونه که قوانین مادی و اعتباری جدّی گرفته میشود. گذشت لحظات عمر آدمی جدّی است، و اینکه هرگز امکان ندارد جهان یک لحظه از حرکت بایستد، هرگز قوانین هستی این شوخی را از انسان نخواهد پذیرفت که کاری نکرده، نتیجهای را به دست بیاورد که برای او منطقی باشد. باید این قانون را جدّی گرفت که هر عملی در این جهان، عکس العملی را به دنبال خود خواهد آورد. با نظر به مجموع طرز تفکرات و رفتار عینی عدهای فراوان از مردم جوامع، این نتیجه به دست میآید که مردم جز در موارد برخورد و تماس مستقیم یا غیر مستقیم با قوانین جهان هستی که جدّی نگرفتن آنها، زندگی مادی و طبیعی آنانرا در خطر میاندازد، بقیه هستی و قوانین آنرا با چنان بیاعتنایی تلقی میکنند که به بیاعتنایی به موجودیت خویشتن منجر میشود.
اصل سوم
احساس ملکوتی انسان نسبت به این جهان که یکی از نتایج مهم جدّی گرفتن آن است. با این احساس است که احساس تکلیف در درون آدمی میجوشد و از بیهودهگرایی و بیهدفی در این زندگانی نجات پیدا میکند. در این صورت است که من یا روح بیدار انسانی احساس بیهودگی را حتی یک لحظه در این دنیا نمیتواند بپذیرد. و از مرز حیوانیت میگذرد و به قلمرو انسانیت وارد میشود، سپس احساس ملکوتی او و این جهان در وی آغاز شود و زندگی خود را تفسیر کند.
معرفت انسان به آفریننده این جهان
وقتی انسان به ارتباط و سنخیت خود با جهان پی ببرد، پرسشی که در ذهن او پیش میآید این است که آفریننده و ناظم و مدبّر این جهان و او کیست؟ اینجا است که باید به سوی شناخت خالق خود و جهان قدم بردارد. که این حرکت معرفتی، حرکت موجود ناقص به سوی موجود کامل است؛ زیرا انسان ناگزیر باید بپذیرد که موجود کامل و مطلقی وجود دارد که او و دیگر موجودات جهان هستی وابسته به او است. اگر احساس وابستگی و فقر به سوی موجود کام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 