پاورپوینت کامل دلایل استمرا وجود و آفرینش ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دلایل استمرا وجود و آفرینش ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلایل استمرا وجود و آفرینش ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دلایل استمرا وجود و آفرینش ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل دلایل استمرا وجود و آفرینش ۵۲ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: خلقت، آفرینش، ازل.
پرسش:چه دلایل عقلی و نقلی بر استمرار وجود و خلق و آفرینش نسبت به ازل وجود دارد؟ آیا همانند نظر متکلمان منقطع الاول است و یا همانند نظر حکما و عرفا دائم بوده است؟ چگونه می توان برای آن ادله نقلی اقامه کرد؟ اگر کسی اعتقاد به نظر حکما داشته باشد وجود ائمه و معصومین (علیهم السلام) در آن عوالم چگونه خواهد بود؟ و بالاخره اگر کسی به نظر ایشان معتقد باشد کافر و مشرک گشته و نجس می شود؟
پاسخ : سؤال مطرح شده را می توان این چنین بیان داشت: آیا مخلوقات و موجودات، قدیم هستند (بنابر قول اکثر حکما) و یا حادث و منقطع الاول (بنابر قول متکلمان)؟ دلایل عقلی و نقلی بر قدیم بودن و ازلی بودن مخلوقات و موجودات چیست؟

فهرست مندرجات

۱ – منظور از حادث و قدیم
۲ – حادث و قدیم از نظر متکلمان
۲.۱ – ادله عقلی و علمی
۲.۱.۱ – دلیل اول
۲.۱.۲ – دلیل دوم
۲.۱.۳ – دلیل سوم
۲.۱.۴ – دلیل چهارم
۲.۲ – ادله نقلی
۲.۲.۱ – دلیل اول
۲.۲.۲ – دلیل دوم
۲.۲.۳ – دلیل سوم
۲.۲.۴ – دلیل چهارم
۲.۲.۵ – دلیل پنجم
۲.۲.۶ – دلیل ششم
۲.۳ – دیدگاه شیخ انصاری
۲.۴ – نقد و نظر
۳ – حادث و قدیم از نظر حکما
۳.۱ – دلیل حکما بر حدوث ذاتی و زمانی
۴ – جمع بین ادله متکلمان و حکما
۵ – پانویس
۶ – منبع

منظور از حادث و قدیم

نخست مناسب است تا تعریفی دقیق از حادث و قدیم داشته باشیم تا سریع تر به نتیجه ای که در پی آن هستیم برسیم.
در یک تقسیم کلی موجودات را می توان به دو قسم تقسیم کرد:
۱. موجوداتی که اگر از لحاظ زمانی به عقب برگردیم زمانی را پیدا می کنیم که این موجودات در آن زمان وجود نداشته و معدوم بوده اند، این موجودات در اصطلاح متکلمان (گروهی از متشرعین که به وسیله دلایل عقلی و نقلی از دین دفاع می کنند) حادث نامیده می شوند.
۲. اگر درباره موجودی از لحاظ زمانی هر چه به عقب برگردیم، زمانی پیدا نشود که آن موجود در آن زمان معدوم باشد، به آن موجود در اصطلاح متکلمان قدیم گفته می شود. به عبارت دیگر، حادث عبارت است از: چیزی که نیستی‌اش بر هستی‌اش مقدم باشد و قدیم عبارت است از: موجودی که نیستی مقدم بر هستی برای او فرض نشود. به بیان دیگر، در تعریف حدوث دو تصویر وجود دارد: یکی آن که حدوث عبارت است از: مسبوقیت وجود چیزی به غیر، یعنی وقتی چیزی را با چیزهای دیگر مقایسه می‌کنیم و می‌بینیم که زمانی آن چیزها بوده ولی این چیز در آن زمان نبوده، اسم این را حادث می‌نامیم و روشن است که حدوث بدین معنا، نسبی و بالقیاس می‌باشد.
تصویر دیگر در تعریف حدوث آن است که حدوث عبارت است از: مسبوقیت وجود چیزی به عدم خودش، و این قسم از حدوث، خود بر دو قسم است: حدوث زمانی و حدوث ذاتی ، منظور از حدوث زمانی عبارت است از: مسبوقیت وجود چیزی به عدم زمانی، یعنی چیزی پس از آن که در زمان سابق وجود نداشته، موجود گردید؛ مثلاً زید، امروز متولّد شده است و دیروز وجود نداشت، حال در این جا ما می‌توانیم بگوییم زید حادث است به حدوث زمانی، یعنی وجود او مسبوق به عدم او در دیروز می‌باشد.
روشن است که طبق این تفسیر، به مجموع زمان نمی‌توان گفت حادث؛ زیرا حدوث زمان وقتی معنا پیدا می‌کند که «زمانی» قبل از آن باشد که «زمان» در آن نبوده باشد و حال اگر چنین أمری ممکن باشد لازم می‌آید که «زمان» در آن هنگام که معدوم فرض می‌شود موجود می‌باشد و این خلف است.
امّا منظور از حدوث ذاتی مسبوقیت وجود شیء به عدم آن در ذاتش می‌باشد. توضیح مطلب به این صورت است که هر یک از موجوداتِ ممکن با نظر به ذاتشان ممکن هستند؛ یعنی اگر ذاتشان را بدون توجه به وجودی که از ناحیه غیر، گرفته اند، در نظر بگیریم چیزی جز امکان و لا إقتضائیت نیستند و این امکان ذاتی مقدّم بر وجود آنها است؛ زیرا ابتدا ممکن شده اند و بعد وجودی از ناحیه علّتشان به آنها اعطا شده است. بنابراین در مورد هر یک از این موجودات ممکن می‌توانیم بگوییم که حادث ذاتی است؛ یعنی وجودش مسبوق به «لیسیت ذاتیه» می‌باشد. پس هر معلولی ذاتاً «نیست» بوده، سپس از ناحیه علّت «هست» می‌یابد و چون موجودات ممکن همواره با این «لیسیت ذاتی» و سیه رویی، هم آغوش اند؛ لذا مهر حدوث ذاتی هرگز از پیشانی آنها، پاک نمی‌شود، هرچند در همه زمانها موجود باشند. بدین بهانه آن «لیسیت ذاتیه» را از آن نظر که وجود شیء قابل جمع است «عدم مجامع» هم می‌گویند .
در مورد معنای قِدم نیز دو تفسیر وجود دارد: یک تفسیر این است که منظور از قِدم، عدمِ مسبوقیت وجود شیء به غیر می‌باشد. مثلاً وقتی زمان گذشته «زید»، از زمان گذشته «بکر» بیشتر باشد در این صورت «زید» قدیم است. پر واضح است که این تفسیر از معنای «قِدم»، نسبی و بالقیاس می‌باشد؛ زیرا در مقایسه با چیز دیگر است که نشان قدیم بودن بر جبین یک شیء می‌نشیند. تفسیر دیگر در مورد معنای «قِدم» آن است که قدم عبارت است از: عدم مسبوقیت وجود شیء به عدم خودش و این معنا از قِدم، خود بر دو قسم است؛ قِدم زمانی و قِدم ذاتی . منظور از قِدم زمانی آن است که برای وجود چیزی، آغاز زمانی نباشد. قِدم ذاتی هم آن است که وجود چیزی مسبوق به عدم در ذات خود نباشد؛ یعنی این جور نباشد که إمکان و لیسیت ذاتیه ذاتش مقدّم بر وجودش باشد، بلکه وجودش عین ذاتش است و او را در وجودش هیچ نیازی به اغیار نیست و روشن است که قدیم بدین معنا، تنها، واجب الوجود که وجودش قائم به خود و عین ذاتش است، می‌باشد.

اما این که کدام نظر و دیدگاه صحیح است، ما در این مورد سکوت کرده و قضاوت را به عهده خواننده فهیم و تیز بین خود می گذاریم و با ذکر ادله هر دو گروه او را در این امر یاری می کنیم.

حادث و قدیم از نظر متکلمان

جمهور متکلّمان اسلامی، عالم را حادث زمانی می‌دانستند به این معنا که عالم، مسبوق به عدم زمانی است؛ یعنی «زمانی» بوده که عالم در آن نبوده و بعد موجود گردیده است. متکلّمان برای آن که دچار تناقض گویی نشوند «زمانِ» پیش از عالم را «زمانِ موهوم» دانسته اند؛ یعنی پیش از به وجود آمدن عالم زمان موهومی بوده است که جهان در آن ظرف موهوم نبوده است و مرادشان از «زمانِ موهوم» آن است که مصداق و مابإزاء خارجی ندارد ولی منشأ انتزاع دارد و منشأ انتزاعش همان بقای خداوندِ متعال است.

ادله عقلی و علمی

دلیل اول

اگر شء حادث نباشد، نازی به علت ندارد؛ لذا واجب الوجود است. پس حادث نبودن عالم (ا جزئ از عالم)، مساوی استبا انکه از همه عالم (ا جزئ از آن) نف مخلوقیت نمام.
توضیح: اگر عالم، حادث نباشد، زم مآد که قائل به تسلسل و حوادث ب ابتدا و ب انتها شوم. در صورت که اگر به حدوث عالم قائل شوم، سلسله حوادث از ک مقطع زمان -آن هم زمان که مسبوق به زمان متوهم ا موهوم است و نه زمان واقع- آغاز مشود و بنابران، نه تسلسل و نه حوادث بابتدا و بانتها خواهد بود و این محال است؛ چرا که تسلسل محال است.

دلیل دوم

ازلت و دوام عالم با اختار باری تعال منافات دارد و اصوً فعل بودن فعل را متقوم به سبق زمان عدم بر آن مدانند و اگر چزی مسبوق به عدم نباشد؛ پس ناز به علت ندارد و همچنن آنان قدم عل اطق را ذات باری تعال مدانند.

دلیل سوم

مى دانیم همه مواد جهان در حال حرکت اند، البته با فرض پذیرش حرکت جوهری ملاصدرا و حرکت، چیزى جز این نیست که یک شیئ در دو زمـان، در دو حـالـت، یـا در دو نـقطه قرار داشته باشد. بنابر این هیچ حرکتى بدون سابقه نمى شود.
به عبارت روشن تر، حرکت همیشه حادث است. ایـن هم معلوم است که اگر چیزى داراى کیفیات حادثى باشد، خود او هم حادث خواهدبود، بنابراین عالم ماده و موجودات که دائما دست خوش تغییر و تحول و حرکت هستند، حادث است. به تعبیر دیگر، هر ماده اى همیشه میدان حادث است و روزى نبوده که ماده، حادثه اى را در آغوش خود نداشته باشد. آیا ممکن است چیزى خودش ازلى باشد، اما خاصیت اجتناب ناپذیر و همیشگی‌اش حادث باشد؟ این هـمـان اسـتدلالى است که از قدیم به صورت دو جمله کوتاه در میان فلاسفه و متکلمان معروف بوده که “العالم متغیر. و کل متغیر حادث، فالعالم حا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.