پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint.

پرسش: پیرامون آیه شریفه «لا اکراه فی الدین قد تَبَیَّنَ الرُّشْد مِنَ الْغَی» توضیحاتی را بیان فرمایید.

پاسخ: جمله «قد تبین الرشد من الغی» تعلیل برای «لا اکراه فی الدین» است که چرا در دین اکراه نیست؟ حاصل تعلیل این است که حقایق دین روشن، و راهش با بیانات الهیه واضح است و هم‌چنین سنت نبویّه آن بیانات را روشن‌تر کرده، پس رشد و غی و صلاح و انحراف آن روشن شده که رشد در پیروی دین (که مایه نجات انسان‌هاست) و غی در ترک دین و روگردانی از آن است؛ بنابراین دیگر علت ندارد که کسی را بر دین اکراه کنند.
پس راه راست از بی‌راهه آشکار شده و دیگر نیازی به تحمیل و اجبار در پذیرش دین نیست. افزون بر این‌که دین و ایمان قلبی چیزی نیست که بتوان با زور و اکراه بر کسی تحمیل کرد و مسلمانان با این اصل قرآنی با آن همه پیش‌روی و فتوحاتی که داشتند، دینشان را بر غیر مسلمانان تحمیل نکردند و همین امر مهم‌ترین رمز موفقیت آنان بود.

فهرست مندرجات

۱ – آیه ۲۵۶ سوره بقره
۲ – معنای اکراه
۳ – معنای رشد
۴ – معنای غی
۵ – نبود اجبار در دین
۶ – علت نبود پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint
۷ – نقل کلام المیزان
۷.۱ – احتمال اول
۷.۲ – احتمال دوم
۸ – طاغوت و تمسک به عروه الوثقی
۸.۱ – دیدگاه مفسران
۹ – اتصال با اولیای خدا
۹.۱ – حدیثی از پیامبر
۱۰ – بیان چند نکته
۱۰.۱ – نیاز نداشتن به اجبار
۱۰.۲ – جدایی حق از باطل
۱۰.۳ – ایمان به خدا
۱۰.۴ – کفر به طاغوت
۱۰.۵ – محکم گرفتن ریسمان
۱۱ – آزادی ایمان
۱۱.۱ – آزادی در عقیده و ایمان
۱۲ – اسلامْ دین آزادی
۱۲.۱ – شاهد سخن
۱۲.۲ – بیان یک نمونه
۱۳ – اشکالات
۱۳.۱ – اعدام مرتد فطری
۱۳.۲ – مراد از عدم اجبار در دین
۱۳.۳ – جهاد ابتدایی
۱۳.۴ – آیه فتنه
۱۳.۵ – حرمت کتب ضالّه
۱۳.۵.۱ – پاسخ به شبهه فوق
۱۳.۵.۲ – استدلال به آیات قرآن
۱۳.۶ – چگونگی ارتباط آیات
۱۴ – منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع

آیه ۲۵۶ سوره بقره

خداوند متعال در کریمه ۲۵۶ سوره بقره می‌فرماید:
لا اِکْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یَکْفُر بِالطاّغُوتِ وَ یُؤمِنْ بِاللهِ فَقَدْ اِسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی لاَنْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ».
ترجمه: در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابراین کسی که به طاغوت (= بت و شیطان، و هر موجود طغیان گر) کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است که گسستن برای آن نیست و خداوند، شنوا و داناست.

معنای اکراه

در مورد این آیه شریفه چند سؤال مطرح است:
«لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد مِنَ الْغَی…».
«اکراه» به معنی وادار کردن انسان بر کاری که ناپسند می‌شمارد و مورد رضایتش نیست.

معنای رشد

«رشد» از نظر لغت عبارت است از: «راه‌یابی و رسیدن به واقع».

معنای غی

«غی» به معنی انحراف پیدا کردن از حقیقت و دور شدن از واقع است.

نبود اجبار در دین

مفاد این قسمت از آیه شریفه این است که اکراه و اجباری در دین نیست و امور مذهب بر قدرت و اختیار مبتنی است نه بر اجبار، مانند آیه شریفه: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لاَمَنَ مَنْ فِی الاَرْضِ کُلُّهُمْ جَمیعاً اَفَاَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حتّی یَکُونُوا مُؤمِنینَ»؛ و اگر پروردگار تو می‌خواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی (به اجبار) ایمان می‌آورند، آیا تو می‌خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟ (ایمان اجباری چه سودی دارد؟! )

از آن‌جا که دین و مذهب با روح و فکر مردم سر و کار دارد و اساس و شالوده آن بر اساس ایمان و یقین استوار است، خواه و ناخواه راهی جز منطق و استدلال نمی‌تواند داشته باشد؛ ولی همان‌طور که از شأن نزول آیه (در شأن نزول آیه آمده است: مردی بنام «حصین» دو پسر داشت که به آیین مسیحیت وارد شده بودند و او از این جریان سخت ناراحت شد و جریان را به اطلاع پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسانید و از حضرت خواست که آنان را به مذهب خود برگرداند و سؤال کرد آیا می‌توانم آنان را با اجبار به مذهب خویش بازگردانم؟ آیه فوق نازل گردید و این حقیقت را بیان داشت که در گرایش به مذهب اجبار و اکراهی نیست.) استفاده می‌شود بعضی از افراد از پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌خواسته‌اند که او همچون حکام جبّار با زور اقدام به تغییر عقیده مردم کند. آیه فوق صریحاً به آن‌ها پاسخ گفت که دین و آیین چیزی نیست که با اکراه و اجبار تبلیغ گردد.

علت نبود پاورپوینت کامل اکراه در دین ۷۶ اسلاید در PowerPoint

جمله «قد تبین الرشد من الغی» تعلیل برای «لا اکراه فی الدین» است که چرا در دین اکراه نیست؟ حاصل تعلیل این است که حقایق دین روشن، و راهش با بیانات الهیه واضح است و هم‌چنین سنت نبویّه آن بیانات را روشن‌تر کرده، پس رشد و غی و صلاح و انحراف آن روشن شده که رشد در پیروی دین (که مایه نجات انسان‌هاست) و غی در ترک دین و روگردانی از آن است؛ بنابراین دیگر علت ندارد که کسی را بر دین اکراه کنند.
پس راه راست از بی‌راهه آشکار شده و دیگر نیازی به تحمیل و اجبار در پذیرش دین نیست. افزون بر این‌که دین و ایمان قلبی چیزی نیست که بتوان با زور و اکراه بر کسی تحمیل کرد و مسلمانان با این اصل قرآنی با آن همه پیش‌روی و فتوحاتی که داشتند، دینشان را بر غیر مسلمانان تحمیل نکردند و همین امر مهم‌ترین رمز موفقیت آنان بود.
لذا آیه شریفه پاسخ مناسبی است به آن‌ها که تصور می‌کنند اسلام در بعضی از موارد جنبه تحمیلی و اجباری داشته و با زور شمشیر و قدرت نظامی پیش رفته است.

نقل کلام المیزان

در جمله «لا اکراه فی الدین»، دینِ اجباری نفی شده است؛ چون دین از یک سلسله معارف علمی که معارف عملی به دنبال دارد و جامع همه آن معارف یک کلمه است و آن عبارت است از: اعتقادات و اعتقاد و ایمان از امور قلبی است و اکراه و اجبار در آن حکومت ندارد؛ چون کاربرد اکراه تنها در اعمال ظاهری است که عبارت است از: حرکاتی مادی و بدنی؛ و در جمله «لا اکراه فی الدین» دو احتمال است:

احتمال اول

قضیه خبری می‌باشد و بخواهد از حال تکوین خبر دهد و بفرماید خدا در دین اکراه قرار نداده، نتیجه‌اش این می‌شود که حکم خدا درباره دین این است که اکراه بر دین و اعتقاد نباشد.

احتمال دوم

اگر قضیه‌ای باشد انشایی و بخواهد بفرماید که نباید مردم را بر اعتقاد و ایمان مجبور کنید، در این صورت هم نهی نام‌برده متکی بر یک حقیقت تکوینی است که بیان گردید. (یعنی ایمان و اعتقاد از امور قلبی است و اکراه بردار نیست).

طاغوت و تمسک به عروه الوثقی

«فَمَنْ یَکْفُرْ بالطاغوت و یُؤمن بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُروَهِ الْوُثْقی لاَانْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمْ».
«طاغوت» در اصل از ماده طغیان به معنی تعدی و تجاوز از حد و مرز است.
«عروه» دستگیره ـ دستاویز.
«انفصام» قطع شدن.
در این جمله قرآن می‌گوید: «هر کس به «طاغوت» کافر شود و از آن روی گرداند و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی دست زده است که هرگز گسسته نمی‌شود.

دیدگاه مفسران

در این‌که منظور از «طاغوت» در آیه چیست؟ مفسران سخنان بسیاری گفته‌اند بعضی آن را به معنی بت و بعضی به معنی شیطان و بعضی به معنی کاهنان و بعضی به معنی ساحران تفسیر کرده‌اند.
ولی چنین به نظر می‌رسد که منظور همه آن‌ها، بلکه وسیع‌تر از آن‌ها بوده باشد؛ یعنی همان مفهوم عامی که از کلمه طاغوت استفاده می‌شود که هر موجود طغیانگر و هر آیین و مسیر انحرافی و نادرست را دربر می‌گیرد. آیه در حقیقت دلیلی است برای جمله‌های سابق که در دین و مذهب نیازی به اکراه نیست؛ زیرا دین دعوت به سوی خداست که منبع هر خیر و برکت و هر سعادتی است؛ در حالی که دیگران دعوت به سوی ویرانگری و انحراف و فساد می‌نمایند. به هر حال دست زدن به دامن ایمان به خدا، همانند دست زدن به یک دستگیره محکم نجات است که هرگز امکان گسستن ندارد.
آن‌گاه می‌فرماید: «خدا شنوا و داناست» تا به این حقیقت اشاره کند که کفر و ایمان تظاهربردار نیست و امر قلبی و درونی است؛ زیرا خداوند سخنان همه را ـ اعم از آنچه آشکارا یا در خفا می‌گویند ـ می‌شنود و از ضمایر مردم آگاه است.

اتصال با اولیای خدا

به گفته برخی احادیث یکی از مصادیق تمسک به «عروه الوثقی، و ریسمان محکم الهی، اتصال با اولیای خدا و امامان اهل بیت (علیهم‌السلام) است.

حدیثی از پیامبر

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به علی (علیه‌السلام) فرمود: «انت العروه الوثقی».

بیان چند نکته

اکنون چند نکته را بیان می‌کنیم:

نیاز نداشتن به اجبار

هر کس که برهان و منطق دارد، نیازی به اکراه و اجبار ندارد.

جدایی حق از باطل

راه حق از باطل جداست، تا حجت بر مردم تمام باشد. روشن شدن راه حق، با عقل و بیان و معجزات انبیاء است.

ایمان به خدا

تکیه به طاغوت‌ها و هر آنچه غیرخدای است، گسستنی و از بین رفتنی است. تنها رشته‌ای که گسسته نمی‌گردد. ایمان به خداست.

کفر به طاغوت

تا طاغوت‌ها محو نشوند، توحید جلوه نمی‌کند. اوّل کفر به طاغوت بعد ایمان به خدا.

محکم گرفتن ریسمان

محکم بودن ریسمان کافی نیست. محکم گرفتن هم شرط است.

آزادی ایمان

از دیدگاه اسلامی، دینی مقبول و پذیرفته است که از روی رغبت و دانایی و شناخت پذیرفته شده باشد، نه از روی اجبار و اکراه. خداوند متعال هیچ‌گونه اکراه و اجباری را در پذیرش دین به رسمیت نمی‌شناسد و برای چنین پذیرشی، اهمیت و ارزشی قائل نیست و انسان‌ها در انتخاب دین و آیین آزادند و در قرآن کریم با جمله «لا اکراه فی الدین» براین حقیقت تأکید می‌گذارد. شاهد دیگری که گواه اختیار و انتخاب بشر در دین است این آیه شریفه است: «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ َربِّکُمْ فَمَنْ شآءَ فَلْیُؤمِن و من شآءَ فَلْیَکْفُر…»؛ بگو: این حق است از سوی پروردگارتان! هر کس می‌خواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس می‌خواهد کافر گردد.

و اسلام با آن همه دلایل روشن و استدلالات منطقی و معجزات آشکار، نیازی به اجبار و تحمیل در پذیریش ندارد. افزون بر این، اصولاً دین از یک سلسله اعتقادات قلبی ریشه و مایه می‌گیرد و نمی‌تواند تحمیلی باشد و ایمان قلبی هرگز با اجبار پیدا نمی‌شود بلکه با برهان، اخلاق و موعظه می‌توان در دل‌ها نفوذ کرد.

آزادی در عقیده و ایمان

ولی این آزادی در عقیده و ایمان به آن معنا نیست که هر کس در عمل بتواند هر منکری را انجام دهد و بگوید من آزادم و کسی حق ندارد مرا از راهی که انتخاب کرده‌ام، باز دارد. بت‌شکنی‌ها، جنگ‌ها، نهی از منکرها، تبعیدها و حبس‌ها نشانه آن است که اگرچه انسان قلباً اعتقادی ندارد، ولی حق ندارد برای جامعه یک فرد موذی باشد. در این‌جا لازم است به نکته دیگری اشاره نماییم که تشریع جهاد و فرمان آن در اسلام نه برای تحمیل دین، بلکه برای رفع فتنه و فساد است: «وَ لَوْلا دَفْعُ اللّهِ الناسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْض لَفَسَدَتِ الاَرضُ…» و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی‌کرد، زمین را فساد فرا می‌گرفت.)

اسلامْ دین آزادی

نتیجه این‌که اسلام دین آزادی است. جهاد و مبارزه به خاطر شکستن نظام‌های جباری است که اجازه تفکر به ملت‌ها را نمی‌دهند یا برای محو شرک که در حقیقت مذهب نیست؛ بلکه بیماری است و سکوت در برابر خرافات، ظلم به انسانیت است.

شاهد سخن

و شاهد گویای این سخن که جهاد و مبارزه در اسلام برای تحمیل دین نبوده است و دشمنان اسلام از این روزنه، اسلام را دین شمشیر زور مع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.