پاورپوینت کامل ارزش های معنوی در حل مشکلات بشر ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ارزش های معنوی در حل مشکلات بشر ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ارزش های معنوی در حل مشکلات بشر ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ارزش های معنوی در حل مشکلات بشر ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل ارزش های معنوی در حل مشکلات بشر ۷۰ اسلاید در PowerPoint
کلیدواژه: رزشهای معنوی، تکامل اخلاقی، جوامع انسانی.
پرسش: ارزشهای معنوی حلال مشکلات جوامع انسانی در عصر حاضر کداماند؟ و نتیجه نبود چنین ارزشهایی چیست؟
پاسخ: حرکت تکاملی انسان جهت نیل به سعادت حقیقی را میتوان در چند محور تبیین نمود که عبارتاند از: محور رابطه انسان با خداوند؛ محور رابطه انسان با خویشتن؛ محور رابطه انسان با دیگر همنوعان.
فهرست مندرجات
۱ – محورهای حرکت انسان به کمال
۱.۱ – رابطه انسان با خدا
۱.۲ – رابطه انسان با خویشتن
۱.۳ – رابطه انسان با همنوعان
۲ – تذکر
۳ – تبیین حوزههای سهگانه
۳.۱ – حوزه نخست
۳.۲ – حوزه دوم
۳.۳ – حوزه سوم
۴ – خلاصه کلام
۵ – ارزشهای معنوی درحل مشکلات
۵.۱ – مسئولیت پذیری
۵.۲ – تقوا و پرهیزگاری
۵.۳ – امانتداری و حکم به عدل و انصاف
۵.۴ – دوستی و دشمنی در راه خدا
۵.۵ – پند دادن و همدردی و مهروزی
۵.۶ – شناخت عمیق و دقیق جایگاه رسالت
۵.۷ – شناخت خطر گناهان و آثار منفی آنها
۵.۸ – استواری در مقابل تهدیدات و مبارزه جوییها
۵.۹ – پیروی از نمونههای صالح و رستگار
۵.۱۰ – ایمان و عمل
۵.۱۱ – واقعیتپذیری و پرهیز از تخیل
۵.۱۲ – تعادل بین زندگی مادی و زندگی اخروی
۶ – نتیجه فقدان ارزشهای معنوی در جوامع انسانی
۷ – پانویس
۸ – منبع
محورهای حرکت انسان به کمال
حرکت تکاملی انسان جهت نیل به سعادت حقیقی را میتوان در چند محور تبیین نمود که عبارتاند از:
۱. محور رابطه انسان با خداوند
۲. محور رابطه انسان با خویشتن
۳. محور رابطه انسان با دیگر همنوعان
از آن جا که هر یک از این محورها ویژگی و خصوصیات خاص خود را دارند، حدود و چهارچوب منحصر به فرد خود را دارند و از این رو روش مخصوص به خود را برای حرکت و سیر انسان در محور مورد نظر میطلبند. پس با توجه به این مهم میتوان به خوبی دریافت که سخن گفتن در باب روابط مزبور احتیاج به بحث تفصیلی در باب ابعاد مختلف پیدا و پنهان روابط سه گانه دارد که در این مقال و مجال نمیگنجد؛ لیکن از آن جا که:
آب دریا را اگر نتوان کشید ••• هم به قدر تشنگر باید کشید
اشارهای گذرا به برخی ویژگیها و خصوصیات روابط فوق الذکر مینماییم.
رابطه انسان با خدا
اما ویژگی محور نخست یعنی رابطه انسان با خداوند همانا اطاعت و بندگی خداوند و تسلیم محض در مقابل او بودن است؛ یعنی انسان در برابر قادر متعال خاضعانه و خالصانه به طور کامل تسلیم محض او باشند و این اساس رابطه انسان با خداوندگار را تشکیل میدهد. از این رو هر چه ارتباط انسان با خالقش عمیقتر و محکمتر باشد روح انقیاد و تسلیمپذیری در مقابل خداوند در وی بیشتر است، و مهمترین چیزی که موجب عمیق شدن و استحکام ریشههای رابطه انسان با حق تعالی میگردد، شناخت انسان به پروردگار جهان است.
پس اگر انسان شناخت کاملتری نسبت به جهان و خدای جهان داشته باشد از روح تسلیم پذیری بیشتری برخوردار است، براین اساس میتوان نتیجه گرفت این مهم با شناخت، رابطهای مستقیم دارد و نباید از نظر دور داشت که اختلال در رابطه انسان با خداوند موجب اختلال در دو رابطه دیگر یعنی ارتباط انسان با خویشتن و ارتباط انسان با دیگران خواهد شد. توضیح آن که وقتی سخن از رابطه انسان با خداوند میشود قطعاً از منظری الاهی به انسان و جهان نگریسته شده و انسان موجودی الاهی قلمداد شده که جلوهگاه جلال و جمال خداوند است و چنین موجودی اگر در رابطهاش با سرچشمه ازلی و ابدی کائنات خللی پدید آید، قطعاً در رابطهاش با خویش و دیگران اختلال به وجود خواهد آمد.
از این رو نخواهد توانست به حیات اصیل و واقعیش ادامه دهد و چونان حیوانات به زندگی مادی و برخواسته از غرائز و شهوات روی خواهد آورد و نتیجه آن بر همگان معلوم و آشکار است.
رابطه انسان با خویشتن
دومین محور از محورهای حرکت تکاملی انسان، رابطه انسان با خویشتن است که چگونگی آن در چینش پایههای فکری آدمی نمودی بارز و پیدا دارد؛ یعنی انسان، هدف، چرایی و چیستی زندگی را برای خویش مشخص و معلوم نماید. به عبارتی دیگر، بداند برای چه هدفی آفریده شده؟ از هستی شناسی و معرفت شناسی و حتی انسان شناسی را برای خویش حل نموده و از بلاتکلیفی و حیرت و سرگردانی رهایی یابد؛ البته نباید جایگاه و اهمیت سیر و سلوک معنوی را در شناخت نقش و تعیین نوع رابطه آدمی با آن نادیده گرفت و حتی میتوان گفت بدون این مهم انسان نمیتواند خویشتن را بشناسد.
و ناگفته پیدا است در صورت تحقق شناخت و در نتیجه رهایی یافتن از حیرت و سرگردانی، انسان قدمی به سوی اصلاح خویش و بالطبع اصلاح جامعه برداشته است؛ چرا که اصلاح درون و باطن آدمی اصلاح جامعه خارجی و بیرونی را نتیجه خواهد داد؛ و اصلاح فی مابین انسان و خداوند اصلاح رابطه انسان با دیگر همنوعانش را در برخواهد داشت؛ از این رو لازم است آدمی از هر امری که به اصلاح درون و باطنش ضربه میزند دوری کند.
رابطه انسان با همنوعان
در باب محور سوم؛ یعنی ارتباط انسان با دیگر همنوعانش باید گفت: این مهم بر دو پایه استوار است که عبارت اند از:
۱. همتایانی در دین و اعتقاد و همنوعانی در آفرینش، همانگونه که امام علی (علیهالسلام) در نهج البلاغه چنین فرمودهاند یعنی ارتباط انسان با دیگران یا از طریق اعتقادات و باورهای واحد و یگانه و به عبارتی همفکری میسّر است و یا از طریق اشتراک در خصوصیات مختص آدمی. و به تعبیری دیگر انسان بودن.
۲. محبت و عاطفه علاوه بر دو مورد مزبور میتوان از طریق عواطف پر شور انسانی با دیگران ارتباط برقرار نموده و بدین وسیله خلق و در نهایت حق را از خود راضی نموده و این جاست که خداوند در قرآن کریم به این صفت حسنه پیامبر اشاره مینماید که “فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ وْلِکَ؛ اگر تو درشت خوی سخت دل بودی هر آئینه مردمان از گردت پراکنده میشدند”.
و در حدیثی دیگر امام صادق (علیهالسلام)” ایمان را چیزی جز عشق و محبت به خداوند نمیدانند” و محبت و عشق به خداوند با دوست داشتن و مودّت مؤمنان و به طور کای انسان ها سهل الوصول خواهد بود.
تذکر
ذکر این نکته لازم است که هر کدام از محور های سهگانه خود بر سه حوزه اساسی استوار است که هر یک به طور جداگانه مجموعه ابزار و راه ها و روشهای متناسب با خود را برای نتیجه بخشی میطلبد که عبارت اند از:
۱. شناخت خداوند
۲. شناخت انسان
۳. شناخت هدف انسان و ابزاری که او را به این هدف رهنمون میسازند.
باید یادآور شد که در تعریف و تحلیل حوزههای فوق الذکر حوزههای فرعی دیگری نیز گشوده میشود که خود مجموعهای دیگر از ارزشهای معنوی و عقلانی را در بردارد و این خود افقهای جدیدی را بر چشمان حقیقت بین طالبان حقیقت میگشاید و هر چه انسان پیروز و سعادتمند در فعلّیت بخشیدن محورها و حوزههای اصلی و بنیادین کوشاتر باشد، میتوان گفت به کمال نزدیک و نزدیک تر میگردد و هر چه انسان به سوی کمال و سعادت حقیقی نزدیک شود کم شدن مشکلات در جوامع بشری را در پی خواهد داشت، تا جایی که مشکلات از جامعه بشری رخت بربندد. این جا مضمون سخن امام خمینی (ره) قابل درک است که میفرمایند:”اگر صد و بیست و چهار هزار پیامبر در یک شهر بودند هیچ مشکلی در آن جا یافت نمیشد، همانگونه که هیچ نیازی به محکمه و قضاء و… نبود” و یا سخن حکیمی دیگر که میفرماید:”تمام دنیا برای سلطنت دو پادشاه کوچک است، در حالی که یک فرش برای ده عارف و حکیم بزرگ است”.
تبیین حوزههای سهگانه
با ذکر این مقدمه به تبیین اجمالی حوزههای سهگانه میپردازیم.
حوزه نخست
حوزه نخست حوزه شناخت خداوند و آگاهی به فلسفه احکام و دستورات شرعی: از آن جا که در جهان بینیهای توحیدی و الاهی محور هستی و جهان، خداوند است و همه چیز بر مدار اراده و خواست و قدرت او استوار است شناخت خداوند نقشی بس تعیین کننده و تأثیر گذار در تکامل انسان طالب حقیقت آسمانی دارد. تا آن جا که میتواند بسیاری از مشکلات انسان را حل نماید؛ و چه بسا نقطه پایان بسیاری از مصائب و دردهای بشر خسته از جهل و ظلم و بیداد باشد.
امام علی(علیهالسلام) در این باره میفرماید:”سپاس خدایی را که سخنوران در ستودن او بمانند و شمارشگران، شمردن نعمتهای او ندانند… صفتهای او تعریف ناشدنی است و به وصف در نیامدنی، و در وقت ناگنجیدنی و به زمانی مخصوص نابودنی… سرلوحه دین، شناختن او است؛ و در شناختن او باور داشتن او، و درست باور داشتن او یگانه انگاشتن او، و یگانه انگاشتن او را بسزا اطاعت نمودن، و بسزا اطاعت نمودن او، صفتها را از او زدودن”. پس شناخت خداوند و یگانگی او میتواند انسان را به سوی کمال حقیقی رهنمون سازد، همان گونه که معرفت به فلسفه و علل شرایع و احکام، میتواند بشر را به سوی حقیقت رهنمون سازد؛ چرا که خداوند کامل ترین موجود است و موجود کامل قوانین و دستورات کامل و خطا ناپذیری برای سعادت انسان ارائه مینماید، بنابراین، علم به ماهیّت و فلسفه احکام شریعت اولین قدم در پیمایش کمال و سعادت حقیقی است. از این رو حضرت فاطمه دختر گرامی پیامبر در خطبهای در باب شناخت خداوند و فلسفه شرایع و احکام چنین میفرماید:”بر این حقیقت گواهی میدهم که جز خدای یگانه خدایی نیست و یگانه و بی همتا است، اخلاص را تأویل آن قرار داد و دلها را گسترده پیوند با آن نمود و مشعل اندیشه را در ذهنها برافروخت؛ خدایی را که دیدگان را یارای دیدن او و زبانها و پندارها را توان توصیف و بیان چگونگیاش نباشد…”. سپس حضرتش به واسطه بودن پیامبر بین خدای تعالی و مردمان اشارت مینماید، آن جا که میفرماید:”بر این حقیقت گواهی میدهم که پدرم محمد (صلیاللهعلیهوآله) که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد، بنده خدا و فرستاده او است، خداوند پیش از آن که او را فرو فرستد، برگزیده… خداوند محمد (صلیاللهعلیهوآله) را بر انگیخت تا کار خود را تمام نماید و آن چرا که در جهت اراده و فرمان او بود به پیش راند و برنامههای حتمی خود را که به رشته محکم تقدیر کشیده بود به انجام رساند. پیامبر که درود خدا بر او باد، دید هر فرقهای دینی برگزیده و هر گروهی بر آستانه شعلهای خزیده و هر دستهای به بتی نماز برده است؛ و همگان با آن که خدای را میشناختند انکار میکردند، پس خدای بزرگ تاریکیها را به برکت وجود پدرم روشن ساخت و دل ها را از تیرگی کفر بپرداخت و پردههای حیرت را که بر دیدگان افتاده بود یک سو انداخت و در میان مردم به هدایت و روشنگری برخاست و آنان را از کژراهه رهانید و کور دلی را از آنان زدود و بینش بخشید و به آیین پایدار راه نمود و به راه راست فراخواند…”. سپس در باب ارزش و فلسفه امامت چنین میفرماید:”خداوند پیروی ما را برای سامان یافتن امت، و امامت ما را برای امنیت از پراکندگی قرار داد”. آن گاه در م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 