پاورپوینت کامل حدیث المرأه شر کلها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حدیث المرأه شر کلها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حدیث المرأه شر کلها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حدیث المرأه شر کلها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

حدیث المرأه شر کلها

کلیدواژه: حدیث «المرأه شر کلها»، زنان، نهج‌البلاغه، امام علی (علیه‌السّلام).

پرسش: آیا روایت «المرأه شر کلها» صحیح است و شامل همه زنان می‌شود؟

پاسخ: یکی از شبهات وهابیت، روایتی از کتاب نهج‌البلاغه است، که حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: «المراه شر کلها» تمام زن شر است؛ یا تمام زن‌ها شر هستند. آن‌ها همواره این سؤال را مطرح می‌کنند که چرا چنین روایتی در نهج‌البلاغه آمده است؟ آیا این روایت، توهین به همه زنان نیست؟ آیا امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) می‌تواند چنین جمله‌ای را فرموده باشد؟ آیا این روایت شامل حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) نیز می‌شود؟ اگر جواب منفی است، چه پاسخی از آن می‌توان داد؟
در ادامه پاسخ‌هایی به این شبهات داده می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – خلاصه پاسخ‌ها
۲ – بررسی سند روایت
۳ – نقل جمله توسط مامون عباسی
۴ – نقل جمله توسط حکما
۵ – مراد از زن در روایت
۵.۱ – عایشه، مراد روایت
۶ – بیان علامه عاملی
۷ – روایات مذمت زن در کتب‌ اهل‌سنت
۷.۱ – شر بودن زن
۷.۲ – شیطان بودن زن
۷.۳ – دوری از زن
۷.۴ – درآمدن زن به صورت شیطان
۷.۵ – فتنه بودن زنان
۷.۶ – کم بودن عقل زن از کودک
۷.۷ – خلقت زن از پهلوی کج
۷.۸ – مطمئن‌ترین سلاح ابلیس
۸ – نتیجه گیری نهائی
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

خلاصه پاسخ‌ها

«الْمَرْاَهُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا اَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا؛ همه چیز زن شرّ است، و بدتر از آن اینکه از وجودش چاره‌ای نیست».

۱. این روایت ضعیف است و سندی بر آن ذکر نشده است و روایت بدون سند، ارزش استناد ندارد؛
۲. کارشناس وهابی ادعا می‌کند که این روایت در دیگر کتاب‌های شیعه نیز با سند، نقل شده است، در صورتی که در هیچ‌کدام از دیگر کتاب‌های شیعه وجود ندارد؛
۳. برخی علمای شیعه و سنی گفته‌اند که این جمله از گفته‌های مامون عباسی است؛ ولی متأسفانه به امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نسبت داده شده است؛
۴. بر فرض که سندش صحیح باشد، از کجا معلوم که منظور تمام زنان باشد؟ زیرا درباره الف و لام کلمه «المراه» دو احتمال وجود دارد: ۱. الف و لام جنس باشد؛ ۲. الف و لام عهد باشد. هر دو احتمال شاید به یک‌ اندازه باشد و «اذا جاء الاحتمال، بطل الاستدلال».

بررسی سند روایت

سند این روایت ضعیف است:
درست است که این روایت در کتاب شریف نهج‌البلاغه نقل شده است؛ اما هیچ‌یک از علمای شیعه در طول تاریخ نگفته‌اند که تمام روایات موجود در این کتاب شریف، قطعی الصدور هستند و حتماً از امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) صادر شده است. بنابراین اگر روایات موجود در این کتاب، در سایر کتاب‌های شیعه با سند معتبر نقل شده باشد، قابل استناد است وگرنه با آن همان برخوردی می‌شود که با سایر روایات بدون سند شده است.
هرچند که بسیاری از مطالب و روایات این کتاب، از نظر فن بلاغت، قوت کلام و … در حدی است که ما یقین داریم گوینده آن کسی جز امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) کسی دیگری نمی‌تواند باشد.

از طرف دیگر، بسیاری از روایات نهج البلاغه، در دیگر کتاب‌های شیعه با سند‌های معتبر نقل شده است؛ از جمله خطبه شقشقیه، اما این روایت که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) فرموده باشند: «تمام زن شر است» در کتاب‌های دیگر شیعه نیز با سند نقل نشده است و متن آن نیز با آن‌چه از امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) درباره زنان وارد شده است، سازگار نیست؛ بنابراین ارزش استناد ندارد.

نقل جمله توسط مامون عباسی

مأمون عباسی، گوینده این جمله است:
تعدادی از علمای اهل‌سنت، همین جمله را از زبان مأمون عباسی نقل کرده‌اند؛ از جمله ابن عبدالبر قرطبی در کتاب بهجه المجالس می‌نویسد:
قال المامون: النساء شر کلهن، وشر ما فیهن قله الاستغناء عنهن.

همچنین ابومنصور ثعالبی در کتاب الاعجاز و الایجاز پس‌از نقل کلماتی از زبان مامون عباسی می‌نویسد:
وقوله: «النساء شر کلهن و من شر ما فیهن قله الاستغناء عنهن».

و هچنین در کتاب التمثیل و المحاضره می‌نویسد:
المامون: النساء شرٌ کلهن، وشر ما فیهن قله الاستغناء عنهن. مامون گوید: زن همه‌اش شر است و بدتر از آن اینکه بی‌نیازی از آنها کم است.

ابن ابی الحدید معتزلی نیر در شرح نهج‌البلاغه می‌نویسد: ومن کلام عبدالله المامون: انهن شر کلهن، وشر ما فیهن الا غنیً عنهن.
بنابراین ممکن است گوینده این جمله مامون عباسی بوده و چون او نیز خود را امیرالمؤمنین می‌خوانده، سید رضی (رحمه‌الله‌علیه)، کلام او را با کلام امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) اشتباه گرفته و در نهج‌البلاغه نقل کرده است.

نقل جمله توسط حکما

این جمله، از حکما نیز نقل شده است:
تعداد دیگری از علمای اهل سنت همین جمله را از حکما نقل کرده‌اند. ابن حجر عسقلانی در فتح الباری می‌نویسد: وقد قال بعض الحکماء النساء شر کلهن واشر ما فیهن عدم الاستغناء عنهن.
و مبارکفوری نیز در تحفه الاحوذی همین‌مطلب را نقل کرده است:
وقد قال بعض الحکماء النساء شر کلهن واشر ما فیهن عدم الاستغناء عنهن.

ابوالفتح الابشیهی در کتاب المستطرف می‌نویسد:
وقال حکیم: النساء شر کلهن وشر ما فیهن قله الاستغناء عنهن.

مراد از زن در روایت

منظور از آن، یک زن مشخص است:
بر فرض که این روایت از نظر سندی معتبر باشد و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) گوینده آن باشد، آیا می‌توان ثابت کرد که منظور آن حضرت تمام زن‌های عالم بوده است؟
بلی این مطلب زمانی قابل اثبات است که کسی بتواند ثابت کند، الف و لام کلمه «المراه» الف و لام استغراق است، نه الف و لام عهد. و این مطلب قابل اثبات نیست و بلکه احتمال دوم قرائنی دارد که اثبات آن راحت‌تر است. بنابراین، هر دو احتمال وجود دارد و طبق قاعده «اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال»، استدلال به این کلام درست نیست.

برخی گفته‌اند که احتمال دوم؛ یعنی این که الف و لام عهد باشد و مقصود زن مشخصی باشد، بیشتر است؛ زیرا صدور چنین جمله‌ای از امام (علیه‌السّلام) درباره تمام زنان محال است و با روایات صحیح السندی که از خود آن بزرگوار در تکریم مقام زن وارد شده، سازگار نیست و از این مهمتر با آیات قرآن در تضاد است، آن‌جا که خداوند می‌فرماید: «وَمِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً اِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ و از نشانه‌های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکّر می‌کنند!»

و طبق روایت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که فرمودند:
علی مع القرآن و القرآن مع علی لن یتفرقا حتی یردا علیّ الحوض. علی (علیه‌السّلام) با قرآن است و قرآن با علی (علیه‌السّلام) از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.

آیا حضرت علی (علیه‌السّلام) که همیشه همراه قرآن است، می‌تواند بر ضد قرآن کلامی گفته باشد؟ پس چاره‌ای نداریم مگر اینکه بگوییم مقصود حضرت تمام زنان نبوده بلکه شخص معینی منظور است.

عایشه، مراد روایت

مقصود از آن «عائشه» است: گفتیم که ممکن است مقصود امیرمؤمنان (علیه‌السّلام)، یک زن مشخص باشد، حال سؤال این‌جا است که این زن چه کسی است؟
طبق روایاتی که از امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نقل شده است، امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در موارد متعدد عائشه همسر رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و پیروان او را در جنگ جمل مذمت کرده است.
آن حضرت پس از پیروزی در جنگ جمل، اهل بصره را مورد مذمت قرار داده و آنان را لشکر عایشه و پیرو شتر او معرفی می‌کند که موجب گمراهی آنها شده و در آن خطبه لفظ «المراه» را می‌آورد که مقصود عایشه است.
کُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْاَهِ وَ اَتْبَاعَ الْبَهِیمَه. شما سپاه یک زن و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید.

جنگ جمل، فتنه عظیمی بود. در این جنگ بیش از بیست و چهار هزار نفر از مسلمانان کشته شدند که مسبب اصلی آن عائشه همسر رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بوده است.
با این که خداوند در سوره احزاب آیه ۳۳ صراحتا همسران پیامبر را از خروج از خانه نهی کرده است. آن‌جا که می‌فرماید:

«وَقَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْاُولی؛ و در خانه‌های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید».
اما عائشه به دستورات خداوند توجهی نکرد و همراه با نامحرمان از خانه خارج شده، شهر به شهر با آن‌ها گشت تا این‌که جنگ جمل را به‌راه‌ انداخت. همچنین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، با دانشی که خداوند به آن حضرت عطا کرده بود، این جنگ‌ها را پیش بینی کرده و صراحتا عائشه را از شرکت در آن نهی کرد:
و من طریق عصام بن قدامه عن عکرمه عن بن عباس انرسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایتکن صاحبه الجمل الادبب تخرج حتی تنبحها کلاب الحواب یقتل عن یمینها وعن شمالها قتلی کثیره وتنجو من بعد ما کادت.
ابن عباس گوید: پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به زنان خود فرمود: ‌ای کاش می‌دانستم کدام‌یک از شما سوار بر شتر ادبب (شتر پرپشم) هستید که سگهای حواب (نام مکانی است) اطراف آن پارس می‌کنند، پس بسیاری در اطراف آن از راست و چپ کشته خواهد شد. و بعد از آنکه نزدیک به هلاکت شود و تا دم مرگ رود،

تردیدی نیست که عائشه بدون توجه به آیات قرآن و دستورات پیامبر خدا با مسلمانان جنگیده است؛ در حالی که خود علمای اهل سنت از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمود:
سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ. بدگویی مسلمان گناه است و جنگ با او کفر است
در نتیجه احتمال این‌که مراد از این زن، عائشه باشد، بسیار بیشتر است.

بیان علامه عاملی

علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، در این‌باره به تفصیل سخن گفته است که ما عین کلام ایشان را در این‌جا نقل خواهیم کرد.
در این‌باره کلام یکی از بزرگان شیعه را نقل می‌کنیم که جواب مبسوطی درباره این روایت داده است.
علامه سید مرتضی عاملی درباره این روایت می‌گوید: التفسیر الصحیح لروایه: المراه شرّ کلها. . مرفوض. ویقول البعض: «ولقد کرمنا بنی آدم » فالتکریم الالهی لیس مختصاً بالرجل بل هو شامل لکل بنی آدم، علی اختلاف الوانهم، واعراقهم، وانواعهم، ذکوراً، واناثاً، بیضاً، او سوداً، عرباً، او عجماً. ولهذا. فاننا نرفض کل الروایات التی تحطّ من شان المراه وانسانیتها، کما نرفض الروایات التی تحط من شان بعض الاقوام والاعراق. ونعتقد: ان المعصوم لا یصدر عنه امثال هذه الروایات المخالفه للقرآن الکریم. فمن الروایات التی تحطّ من شان المراه ما نسب الی امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) انه قال: (المراه شرّ کلّها، وشرّ ما فیها: انه لا بدّ منها). فاننا نشک ان هذه الکلمه للامام علی (علیه‌السّلام) ثم یذکر.
” ان الانسان لم یخلق شریراً فی اصل خلقته وان عنصر الاغراء لا یصلح تفسیراً لهذه الکلمه، لان الرجال یمثلون عنصر اغراء للمراه. ولو سلمنا بان عنصر الاغراء شرّ، فلما یطلق الحکم بهذه السعه، فان الاغراء لیس هو کل عناصر شخصیه المراه واذا کانت شرّاً کلّها، لم یجز عقابها، فان الله هو الذی خلقها کذلک، واودع الشرّ فی اصل خلقتها وقوله: (لا بدّ منها). هل یعقل من یکون وجوده ضروره ان یکون شرّاً کلّه.
والرجل طرف فی عملیه التناسل فَلِمَ لَم یکن شرّاً. وعلی قد اکرم المراه، فکیف یتکلم بهذه الکلمه. . وهو یعرف ان فی النساء من یتفوّقن علی الرجال، ادباً، وعلماً وعملاً.
والزهراء شاهد علی ذلک، وامتیازها بالعصمه یؤکد امتیاز المراه بما یمنع صدور مثل هذه الکلمه عن علی (علیه‌السّلام). . “
ویقول: ” لا نجد لها حملاً صحیحاً. واذا کان هناک من یحاول صرفها الی امراه بعینها لتکون (ال) التعریف عهدیه، ولیست للجنس فهذا لا یصح، لان الکلمه حسب ما یظهر منها وارده علی نحو الاطلاق. وقد قرات فی کتاب بهجه المجالس: ان هذه الکلمه هی للمامون العباسی، وربما نسبت خطا ل امیرالمؤمنین وقفه قصیره
ان ثمّه نقاطاً عدیده یمکن الحدیث حولها هنا، ولکننا سوف نقتصر منها علی ما یلی:

۱ – ان لهذه الکلمه صیغتین: احداهما تقول: (المراه شرّ کلها، وشرّ منها انه لا بد منها) والاخری تقول: (النساء شرّ کلّهن، وشر ما فیهنّ قلّه الاستغناء عنهنّ) ولو ان هذا البعض قد صبّ جام غضبه علی هذا النص الاخیر، لامکن التغاضی عن ذلک، ولو فی حدود معینه. . ولکن حدیثه هو عن خصوص النص الاول، الذی یرید ان یعتبره مشتملاً علی الحطّ من شان المراه. .
مع انه اذا کانت (ال) التعریف، للعهد، ‌ای بان تکون المراه المعهوده التی اثارت الفتنه فی حرب الجمل هی المقصوده به، فانه لا یبقی لکل تلک الاستدلالات مورد ولا محل. . اذ ان المقصود – والحال هذه – هو امراه بعینها، ولیس المقصود هو جنس المراه. اذ کما یحتمل ان تکون (ال) جنسیه، فانه یحتمل فیها العهد ایضاً واذا کانت هناک قرائن تعین اراده العهد منها. . فلا مبرر لحملها علی الجنس و تلک القرائن هی نفس ما ذکره هذا البعض من ادلّته علی عدم امکان ان تصدر الاهانه لجنس المراه من علی (علیه‌السّلام)، فانها تدل علی انه یقصد بها امراه معیّنه خرجت علی امام زمانها، وحاربته. وقتل بسببها الالوف من المسلمین والمؤمنین. .
ولم تزل تبغض وصی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، حتی استشهد، فاظهرت الفرح، وسجدت لله شکراً وسمّت عبداً لها بعبد الرحمان حباً بقاتل علی (علیه‌السّلام).
…. . والخلاصه: ان قول البعض: ان تلک الادله تدل علی انه (علیه‌السّلام) قد قصد الاهانه لجنس المراه وهذا لا یصح صدوره منه (علیه‌السّلام).

فیبقی هناک احتمالان:
احدهما: ان یکون الخبر کاذباً من اساسه. .
والآخر: ان یقصد به الحدیث عن امراه بعینها. . کان (علیه‌السّلام) یری انها مصدر شرور، ومصائب وبلایا. . وانها بحکم کونها کانت زوجه لرسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، وبنتاً للخلیفه الاول ابی بکر ومدلّله ومحترمه لدی الخلیفه الثانی عمر بن الخطاب. . وتتزعم تیّار العداء لوصی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، وقد جعلت من نفسها غطاء لکل اعدائه والمناوئین له کمعاویه، وطلحه، والزبیر، وبنی امیه، وغیرهم. والتی یطلع قرن الشیطان من بیتها، حیث تقول الروایه: خرج رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من بیت عائشه وقال: (ان الکفر من‌ها هنا، حیث یخرج قرن الشیطان..).
فهذه المراه شر کلها، وهی ایضاً لابد منها، لانها‌ام المؤمنین، ویجب علی کل الناس مراعاه جانب الاحترام لرسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فیها. ولا یمکن لاحد التخلّص من هذا الواجب.
ومن جهه اخری، فان من حق علی (علیه‌السّلام) الذی خرجت علیه هذه المراه وحاربته وقتل بسببها الالوف ان یتذمّر من وجودها ویعرف الناس علی واقعها ویعلن انها لا یاتی منها الا الشرّ، والمصائب والبلایا علی الامه. وبذلک نعرف؛ وکذلک، بسبب القرائن التی اشار الیها ذلک البعض والدالّه علی انه (علیه‌السّلام) لم یکن لیذم جنس المراه. نعرف: ان المراد من قوله ( (علیه‌السّلام)): (المراه شرّ کلّها، وشرّ ما فیها انه لابد منها). هو امراه بعینها دون سائر النساء. فلماذا اذن حکم هذا البعض علی هذه الکلمه بضرسٍ قاطع انها مکذوبه ولا یمکن ان تصح؟!.

تفسیر صحیح درباره این روایت متروک است: و بعضی درباره «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ؛ ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم» گویند: تکریم خدا مختص مردان نیست؛ بلکه شامل تمام بنی‌آدم می‌شود هر چند در رنگ، ریشه، نوع، مذکر و مونث بودن، سفیدی، سیاهی، عرب، عجم و … با هم اختلاف داشته باشند.
به خاطر همین هر روایتی که شان و انسانیت زن را پایین بیاورد، رها می‌کنیم همچنان که هر روایتی، شأن و منزلت بعضی از اقوام و نژاد آنها را پایین بیاورد، دور می‌اندازیم. و ما معتقدیم: از معصوم امثال این روایات که مخالف قرآن است، صادر نمی‌شود.

از جمله روایاتی که شأن و منزلت زن را سبک و خوار نشان می‌دهد، به امیرمؤمنان (علیه‌السّلام)، نسبت داده شده است که فرمودند: «همه چیز زن شر است، و بدتر از آن اینکه از وجودش چاره‌ای نیست» و ما شک داریم که این کلمه از حضرت علی (علیه‌السّلام) باشد. انسان در اصل خلقتش شر نیست و همانا عنصر فریب را با این کلمه (المراه شرٌ) تفسیر کنیم، صحیح نیست، به خاطر اینکه مردان اصل فریب را بر زنان تشبیه می‌کنند. و لو اینکه ما بپذیریم که عنصر فریب، شر است؛ ولی حکم اغراء با این وسعت بر زن، اطلاق نمی‌شود؛ چون اغراء و فریب جزء اصل شخصیت زن نیست و در صورتی که زن به‌طور کل شر باشد، عقابش نیز جایز نیست؛ چون خدا این‌طور خلقش کرده است و شر را در وجودش به امانت گذاشته است

و قول حضرت که فرمودند: (ناچار است از زن) آیا تصور می‌شود که کسی که شر به طور ضروری در وجودش باشد، او به‌طور کل شر هم باشد!!! و مرد نیز طرف مقابل در عملیات خلقت است پس چرا او شر نباشد؟ و حضرت علی (علیه‌السّلام) که زن را تکریم کرده است، چطور ممکن است چنین کلامی بگوید؟ و در‌حالی‌که ایشان زنانی را می‌شناسدکه از نظر ادب، علم و عمل بر مردان برتری دارند. و گواه این مطلب، حضرت زهراء (علیهاالسّلام) است و امتیاز ایشان به عصمت، در حقیقت تأکید امتیاز زن است که این مطلب، صدور مثل این کلام «المراه شرٌ» از حضرت علی (علیه‌السّلام) را محال می‌کند.
ایشان گفته که: حمل صحیحی بر این کلمه پیدا نکردیم. اگر کسی آن کلمه (المراه شر کلها) بر زن معینی تظبیق دهد باید در این صورت «ال» معرفه عهدی باشد نه الف و لام جنس. این حرف صحیح نیست؛ چون کلمه «المراه شر» به طور مطلق وارد شده است و در کتاب بهجه المجالس خواندم که این کلمه مال مامون عباسی است و اشتباهی به حضرت علی (علیه‌السّلام) نسبت داده شده است.

در جواب می‌گوییم: دلایل متعددی وجود دارد که ثابت می‌کند، حدیث درباره آن باشد؛ ولی ما به موارد کوتاه اشاره می‌کنیم:

۱. درباره این کلمه دو عبارت وجود دارد؛ یکی «همه چیز زن شر است، و بدتر از آن اینکه از وجودش چاره‌ای نیست». دومی: «زن همه‌اش شر است و بدتر از آن اینکه بی‌نیازی از آنها کم است.
اگر بعضی کاسه خشم خود را بر سر این نص اخیر ریخته‌اند، ممکن است از آن چشم‌پوشی کرد و لو در حد معین ولکن گفتار او درباره نص اولی است که می‌خواهد آن را معتبر کند تا شامل تحقیر و کم‌ارزش کردن زن شود. اگر (ال) تعریف برای عهد باشد یعنی زن معینی می‌باشد که فتنه جنگ جمل را برانگیخت، آن زن مقصود باشد در این

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.