پاورپوینت کامل جایگاه عقیده در زندگی انسان ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جایگاه عقیده در زندگی انسان ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه عقیده در زندگی انسان ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه عقیده در زندگی انسان ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
پاورپوینت کامل جایگاه عقیده در زندگی انسان ۳۲ اسلاید در PowerPoint
کلیدواژه: خداوند، عقیده، شک، ایمان.
پرسش: عقیده در زندگی چه جایگاهی دارد؟
فهرست مندرجات
۱ – واژهشناسی
۲ – نقش عقیده در زندگی
۲.۱ – داستان آموزنده
۳ – خلاصه
۴ – پانویس
۵ – منبع
واژهشناسی
واژه عقیده، از مصدر «عَقْد» گرفته شده که بهمعنای استوار کردن و بستن (پیوند) است. پیوند چیزی با چیز دیگر، ممکن است حقیقی و مادّی باشد (مانند: پیوند زدن جوانه یا شاخه درختی به شاخه درخت دیگر) و ممکن است مجازی و معنوی باشد (مانند: ازدواج زن و مرد که به واسطه عقد ازدواج، یکی به دیگری پیوند میخورد).
بر این پایه، عقیده عبارت است از: چیزی که به ذهن، روح و فکر انسان گره میخورد. آنگاه که ذهن آدمی میپذیرد که زمین به دور خورشید میچرخد و یا خورشید به دور زمین میچرخد، و یا هنگامی که میپذیرد که خون در بدن گردش میکند یا نمیکند، و یا میپذیرد که هستی خالقی دارد و یا نمیپذیرد، یا میپذیرد که انسان پس از مرگ زنده میشود و یا نمیپذیرد، پذیرش هر نظریّه ای، خواه درست یا نادرست، به معنای بستن و گره زدن آن نظریّه به ذهن و استوار کردن این پیوند است. این پیوند، «عقد» و آن نظریّه، «عقیده» نامیده میشود.
نقش عقیده در زندگی
عقاید انسان، پایه تمام جهت گیریهای او در زندگی است و بر این اساس، عقیده نقش بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی دارد، چنان که خداوند سبحان میفرماید:
«کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَی شَاکِلَتِهِ؛ هر کس بر حسب ساختار [عقیدتی] خود، عمل میکند».
از این رو، عقاید، شخصیت درونی و حقیقت وجودی انسان را میسازند و همین باورها او را به سمت عمل وا میدارند و جهت را بدو مینمایند. حال، اگر عقیده درست و سازگار با واقعیت باشد، راه زندگی انسان، درست است، و اگر عقیده نادرست و باطل باشد، راه زندگی، جز به تباهی نمیانجامد.
بدین جهت، اسلام، پیش از هر چیز به تصحیح باورها اهتمام دارد و حقیقتا نمیتوان از مکتبی سراغ گرفت که بیش از اسلام بر نقش و ارزش عقیده تاکید ورزد.
در اسلام، «عقیده» معیار سنجش تمام رفتارها حتی رفتارهای شایسته است؛ زیرا رفتارهای شایسته نیز اگر از عقیده درست و به حق بر نخیزند، ارزشمند نیستند. امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید:
«لا یَنفَعُ مَعَ الشَّکِّ وَ الجُحودِ عَمَلٌ؛ با تردید و انکار، هیچ رفتاری سودمند نیست.
معنای این سخن، آن است که درستی عمل و فایده و نقش آن در تکامل و رشد انسانی، به درستیِ عقیده انجام دهنده آن وابسته است. از این رو، اگر در انسان عقیده درست شکل نگیرد و منکِر حقیقت شود، یا در حقیقت شک بورزد، ممکن نیست رفتاری که از چنین عقیدهای بر میآید، سالم باشد و یا فایده برساند؛ زیرا عقیده، انگیزه عمل را میسازد و عمل را جهتدار میکند و این انگیزه و جهتگیری است که مفهوم عمل و شایستگی و عدم شایستگی آن را تعیین میکند.
از همین روست که بر حسب اعتقادات اسلامی، پس از مرگ و به هنگام ورود به جهان دیگر، نخستین پرسشها از انسان که در پرونده اعمالش ثبت میگردد، از باورهاست، و پرسش اوّل، آن است که: به کدام خدا ایمان آوردی؟ به چه دینی عقیده داشتی؟ امامی که از او پیروی کردی، که بود؟ در میان مکتبهای جهان، نمیتوان به مکتبی دست یافت که برای باورهای انسانها، چنین احترام و ارزشی قائل باشد. از همینرو، در منظر اسلام، پژوهشهای عقیدتی، در صدر تمامی پژوهشها قرار دارد. پس، سزاوار است که مراکز علمی، دینی و دانشگاهی در تمام کشورهای اسلامی، پیش و بیش از هر چیز به اجرای پژوهشها، سخنرانیهای علمی و دیگر امور مربوط به عقاید، اهتمام ورزند.
در بخشهای آینده، به تفصیل از اهتمام اسلام به مباحث شناخت (معرفتشناسی) سخن خواهد رفت. در اینجا به صورت گذرا به داستانی تربیتی و بسیار آموزنده در این زمینه اشاره میکنیم.
داستان آموزنده
شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) از محدّثان بزرگ شیعه، در کتابهای معروف خود (معانی الاخبار، الخصال و التوحید) از شخصی به نام قدام بن شریح بنهانی، از پدرش، روایت میکند که: در روز نبرد جَمَل، مردی بادیه نشین نزد امیر مؤمنان (علیهالسّلام) آمد و گفت: ای امیر مؤمنان! آیا تو میگویی که خدا یکی است؟
این پرسش از نظر جنگجویان (که غرق در نبرد بودند و هیچ کاری جز برنامهریزی عملیات و طراحی نقشههای جنگی نداشتند) هیچ مناسبتی با شرایط آن روز نداشت و اگر کسی سؤالی میکرد، میباید سؤالش به جنگ مربوط میبود. بدینجهت وقتی دیدند که پرسش بادیهنشین از مسئلهای اعتقادی است و به نبرد مربوط نیست و او میتوانست آن را در فرصتی دیگر بپرسد، از موقعیتناشناسی او خشمگین شدند و صدایشان از هر سو به اعتراض بلند شد.
امام علی (علیهالسّلام) چون بادیهنشین را در میان حمله و اعتراض جنگجویان دید، با سخنی تاریخی و پندی بزرگ و آموزنده، آن را جبران کرد و به دقّت از اهمّیت مباحث اعتقادی پرده برداشت. او چنین فرمود:
دَعوهُ، فَاِنَّ الَّذی یُریدُهُ الاَعرابِیُّ ه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 