پاورپوینت کامل تفاوت عقل حسابگر و دل ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تفاوت عقل حسابگر و دل ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفاوت عقل حسابگر و دل ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تفاوت عقل حسابگر و دل ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل تفاوت عقل حسابگر و دل ۵۸ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: عقل حسابگر، دل، ایمان، عشق، عرفان، انسان.

پرسش: در مورد تفاوت عقل «حسابگر» و دل (و ایمان و عشق) توضیح دهید.

پاسخ:

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – تعریف عقل
۲.۱ – عقل در فرهنگ غرب
۲.۲ – سخن شهید مطهری
۳ – استفاده انسان از عقل
۳.۱ – کلام شهید مطهری
۴ – تعریف ایمان
۴.۱ – تفاوت ایمان و علم
۵ – تعریف عشق
۶ – رابطه‌ی عقل، عشق و ایمان
۶.۱ – عقل در کلام عرفا
۶.۱.۱ – تعریف شیخ فخرالدین عراقی
۷ – معنای قلب و دل
۷.۱ – خصوصیات قلب در قرآن
۷.۱.۱ – خصوصیت اول
۷.۱.۲ – خصوصیت دوم
۸ – پانویس
۹ – منبع

مقدمه

انسان موجودی است با گرایش‌ها و میل‌ها و توانایی‌های مختلف. رفتارش گاهی از غریزه سرچشمه می‌گیرد، همچون خوردن غذا و… و زمانی هم از تأثرات روحی مانند ترس و وحشت و… و گاه از میل‌های عالی انسانی همانند حقیقت جویی و کمال‌طلبی و میل به فضایل اخلاقی و زمانی هم از احساس‌ها و عواطف که برخی مثبت‌اند مثل انس و محبت و برخی دیگر منفی، مانند حسد و کینه. در زبان قرآن و روایات از خاستگاه این گرایش‌ها به نفس تعبیر می‌شود (نفس به معنای “شخص” و “من” است و این معنای لغوی همان چیزی است که قرآن از کلمه‌ی نفس اراده کرده است.) نفس بر اثر شرایط مختلفی که برایش پیش می‌آید و فعالیت‌های گوناگونی که انجام می‌دهد و بهره‌های متنوعی که می‌گیرد، گاهی “امّاره” است و زمانی “لوّامه” و گاهی هم “مطمئنه”؛ و آن گاه که از میل‌های غریزی و کشش‌های، بدون تفکر پیرامون نتیجه و عاقبت آن، پیروی می‌نماید، “وای نفس” نامیده می‌شود.
افعال اختیاری انسان از دو مبدأ نفسانی نشأت می‌گیرد. ۱. بینش‌ها و شناخت‌ها ۲. تمایلات و گرایشات. یکی روشنگری می‌کند و اثرش کشف واقعیت‌هاست و دیگری تحریک کننده است و انسان را به سوی انجام کار بر می‌انگیزد.

تعریف عقل

“عقل” نیرویی است که در نفس انسانی به ودیعه نهاده شده است و از سنخ کشش و گرایش نیست.
عقل چراغی است که روشنگری می‌کند و حسابگری است که کارها را مورد سنجش قرار می‌دهد، و محاسبه می‌کند که کار مورد نظر چه تأثیری نسبت به آینده و سرنوشت و آخرت ما دارد. از گرایش‌هایی که در نفس وجود دارد دسته‌ای مورد تصدیق و توافق روشنگری و سنجش عقل می‌باشد و دسته‌ای دیگر ارضای خود را به هر طریق ممکن می‌طلبد ولو این که با هدایت‌ها و روشنگری عقل تطبیق نکند. به هر حال عقل دو گونه محصول دارد:گاهی در حوزه‌ی هست و نیست به قضاوت می‌پردازد و گاهی در حوزه‌ی باید و نباید، از اولی به “عقل نظری” و از دومی به “عقل عملی” تعبیر می‌شود. عقل نظری در جهاد علمی مرز وهم و خیال را مشخص می‌نماید، تا انسان در مسائل علمی و نظری در ورطه‌ی مغالطه سقوط نکند و عقل عملی تعدیل خصلت‌های اخلاقی را بر عهده دارد و به منظور تنظیم خواسته‌ها و گرایش‌ها و میل‌ها وارد عمل می‌شود و به تناسب نوع عملکردی که دارد به آن “عقل حسابگر” هم اطلاق می‌گردد

عقل در فرهنگ غرب

در فرهنگ غرب از عقل حسابگر به “عقل ابزاری”، “عقل جزئی‌” یا “عقل استدلال گر” نیز یاد می شود. جهت‌گیری اصلی عقلانیت ابزاری و حسابگر در این اصطلاح، تسلط آدمی بر طبیعت است. عقل ابزاری معطوف به معاش است، و به طور کلی عبارت است از قدرت و شعوری که انسان با استفاده از آن به معاش خود سامان می‌دهد و به زندگی دنیوی مطلوبش دست می‌یابد. این عقل از آن‌جا که قدرت فن‌آوری و حسابگری دارد، آدمی را قادر می‌سازد تا وقایع آینده را پیش‌بینی کند. احادیث اسلامی گرچه کارکرد ابزاری و عقل معاش را می‌پذیرند؛ اما این تفسیر از عقل معاش با تفسیر امثال هیوم و آنچه در غرب متداول است، کاملا متفاوت است. عقل ابزاری هیوم معطوف به دنیا و زندگی دنیوی است و کاری با آخرت انسان ندارد. عقلی است که ابزار رسیدن به امیال و شهوات انسان را فراهم می‌کند. از این رو این عقل در طول شهوت و در خدمت آن است، نه در عرض و معارض آن. این عقل در خدمت عقل نظری که خدا و دین را اثبات می‌کند و عقل عملی که حسن و قبح افعال را مشخص می‌کند و آدمی را به کارهای ارزشی و اخلاقی رهنمون می‌شود، نیست؛ بلکه در مقابل عقل نظری و عملی قرار می‌گیرد. اما از دیدگاه روایات اسلامی عقل معاش، ابزار رسیدن به اهداف عقل نظری و عملی است، و چون عقل نظری، خدا و دین و آخرت را اثبات می‌کند و عقل عملی آدمی را به رعایت احکام خدا و دین و آخرت فرامی‌خواند، عقل ابزاری در خدمت دین و معنویت و آخرت قرار خواهد گرفت، و در مقابل شهوت و هوای نفس. از همین‌رو امام علی (علیه‌السلام) در برخی سخنان، کارکرد عقل معاش و عقل معاد را قرین یکدیگر ساخته است.)

سخن شهید مطهری

شهید مطهری (رحمهالله‌علیه) در این باره می‌فرماید: انسان از دو جهت توانایی‌هایی دارد که سایر جاندارها از آن بی بهره‌اند، ۱. در انسان یک سلسله میل‌ها و جاذبه‌های معنوی مثل حس اخلاقی و حس کنجکاوی و حس زیبایی، دوستی و پرستش وجود دارد که در سایر جاندارها وجود ندارد، این جاذبه‌ها به انسان این امکان را می‌دهد که دایره‌ی فعالیتش را از حدود مادیات توسعه دهد و تا افق عالی معنویات بکشاند.

استفاده انسان از عقل

انسان به نیروی عقل و اراده مجهز است. عقل تشخیص می‌دهد و اراده انجام می‌دهد، انسان قدرت محاسبه و اندیشه‌ در ترجیح جانب میل‌ها یا جانب امری که بالفعل میلی به سوی او نیست، و صرفاً دوراندیشی، آن را اقتضا می‌کند، را دارد. همچنین از قدرت محاسبه و ایستادگی در مقابل میل‌های درونی بهره‌مند می‌باشد. انسان می‌تواند سرنوشتش را در دست نیروهای خارجی قرار ندهد و خود را از تحت جاذبه‌های نیروهای خارجی نجات داده و مالک خویشتن شود و به آزادی معنوی دست یابد و بر همه‌ی میل‌های خود حکومت کند.

کلام شهید مطهری

استاد مطهری در جای دیگر می‌فرمایند: لذت را طبیعت و غریزه تشخیص می‌دهد و مصلحت را عقل. لذت بر انگیزاننده‌ی میل است و مصلحت برانگیزاننده‌ی اراده. انسان کارهای تدبیری خویش را با نیروی عقل و اراده انجام می‌دهد، در حالی که کارهای التذاذی به حکم احساس و میل صورت می‌گیرد. معنای این که کارهای تدبیری به حکم عقل انجام می‌گیرد، این است که نیروی حسابگرِ عقل، خیر و کمال و یا لذتی را در دور دست می‌بیند و راه وصول به آن را که احیاناً دشوار است کشف می‌کند و طرح وصول به آن را می‌ریزد. و معنای این که (کارهای تدبیری) با نیروی اراده انجام می‌گیرد، این است که در انسان یک قوه‌ی وابسته به قوه‌ی عقل وجود دارد که نقش آن اجرای مصوبات عقل است و احیاناً بر خلاف همه‌ی میل‌ها و همه‌ی جاذبه‌ها و کشش‌های طبیعی، مصوبات عقلانی و طرح‌های فکری را به مرحله‌ی عمل در می‌آورد. مانند آنچه در شخص مریض اتفاق می‌افتد. بیماری که میل به مصرف غذاهای مورد علاقه‌ی خود دارد و از دوا نفرت داشته و از نوشیدن دوای تلخ و بدمزه رنج می‌برد، اما به حکم عقل مصلحت اندیش و با نیروی اراده‌ی حاکم بر میل‌ها، دوای تلخ و بدمزه را می‌خورد.
حال اگر فعالیت‌های تدبیری، فعالیت‌های التذاذی را زیر پوشش قرار دهند و فعالیت‌های التذاذی، بخشی از طرح کلی و برنامه‌ی عام تدبیری زندگی قرار گیرند، طبیعت با عقل و میل با ارده، انطباق می‌یابند.
از سویی، انسان در فعالیت‌های تدبیری خود، خواه ناخواه نیازمند به طرح و برنامه و روش و انتخاب وسیله، برای وصول به مقصد می‌باشد؛ چون فعالیت‌های تدبیری بر محور یک سلسله غایات و اهداف دور دست، گردش می‌کنند. این فعالیت‌ها نباید با گرایش‌های عالی انسانیت در تضاد باشند و الاّ از فعالیت‌های التذاذی حیوانی بسی خطرناک تر است.
از سوی دیگر، عقل مسلماً نمی‌تواند در دایره‌ی وسیع و کلی طرح و برنامه‌ی جامع بریزد که سعادت همه جانبه‌ی انسان را تأمین کند؛ زیرا که بر مجموع مصالح زندگی احاطه ندارد.
بدین سبب نیاز به ایدئولوژی (مکتب) ضرورت پیدا می‌کند و این افق وحی است که خطوط اصلی شاهراه به سعادت را مشخص می‌کند و کار عقل و علم حرکت در درون این خطوط اصلی است. پیوستن فرد به ایدئولوژی آن گاه واقعی می‌شود که شکل ایمان به خود بگیرد. ایدئولوژی کارآمد از طرفی باید بر نوعی جهان بینی تکیه داشته باشد که بتواند اندیشه و عقل را اقناع و تغذیه نماید و از طرف دیگر باید بتواند منطقاً از جهان بینی خود هدف‌هایی را استنتاج کند که کشش و جذبه داشته باشد، در این هنگام “عشق” و “اقناع” که دو عنصر اساسی ایمانند دست به دست یکدیگر داده و جهان را می‌سازند.

تعریف ایمان

از این روی در تعریف ایمان می‌توان گفت، “ایمان” عبارت است از:تصدیق و اذعان قلبی که نوعی صفت و حالت نفسانی نسبت به یک امر است و با صرف شناخت و معرفت تفاوت دارد. جایگاه تحقق ایمان، نفس و قلب و دل است و اگر چه آثار قولی و فعلی دارد، اما تحقق حقیقت آن بر قول و عمل متوقف نیست و لذا میان اسلام و ایمان نسبت عام و خاص مطلق است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، ولی ممکن است برخی از مسلمانان در ظاهر تسلیم حق باشند ولی مؤمن نباشند.
ایمان، عملی است که از قلب سر می‌زند و در شمار افعال قلبی و اختیاری است و با علم و عقیده متفاوت می‌باشد؛ چون علم و عق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.