پاورپوینت کامل تقلید در عقاید از منظر اسلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تقلید در عقاید از منظر اسلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تقلید در عقاید از منظر اسلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تقلید در عقاید از منظر اسلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل تقلید در عقاید از منظر اسلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint

کلیدواژه: اصول دین، فروع دین.

پرسش: آیا اسلام نیز مانند عقل، تقلید در عقاید را تحریم می‌کند، یا نه؟

فهرست مندرجات

۱ – تعریف
۲ – وظیفه مردم در اصول اعتقادی
۳ – تقلید در عقاید از منظر قرآن
۳.۱ – آیه‌ای دیگر
۴ – تقلید در عقاید از منظر احادیث
۵ – پیروی با چشم و گوش بسته
۵.۱ – صاحب‌ رأی‌ بودن پیروان راستین
۵.۲ – روایتی دیگر از امام کاظم
۵.۳ – روایت پیامبر
۵.۴ – استناد امام کاظم به سخن پیامبر
۵.۴.۱ – مطلب اوّل
۵.۴.۲ – مطلب دوم
۶ – پیروی از شخصیت‌ها در عقاید
۶.۱ – چند نکته ارزش‌مند
۶.۲ – نکته اول
۶.۳ – نکته دوم
۶.۴ – نکته سوم
۶.۵ – نکته چهارم
۷ – پانویس
۸ – منبع

تعریف

نخست باید یادآوری کنیم که مسائل اسلامی به دو بخش، دسته‌بندی می‌شوند: اصول دین و فروع دین.
اصول دین، عبارت است از: مبادی و پایه‌های عقیدتی، که بنیان مسائل فقهی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر موضوعات را در اسلام می‌سازند، مانند اعتقاد به: یگانگی خداوند، عدل، نبوّت، امامت و معاد.
فروع دین، عبارت است از: قوانینی که اسلام برای تنظیم رابطه انسان با خدا از یک سو و انسان با دیگران از سوی دیگر تشریع کرده است، مانند: نماز، روزه، خمس، زکات، حج و….

وظیفه مردم در اصول اعتقادی

اسلام، تقلید در فروع دین را، نه تنها جایز می‌داند، بلکه آن را واجب ساخته است. مرجع تقلید در فروع دین، به‌طور مشخّص، «پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یا امام (علیه‌السلام)» و در عصر غیبت، برای آنان که در استنباط احکام اسلامی از کتاب و سنّت، تخصصی ندارند، «مجتهد جامع شرایط تقلید» است.
اما موضوع بحث و پژوهش ما در این‌جا، تقلید در اصول دین از دیدگاه اسلام است و این‌که: آیا اسلام مانند عقل، تقلید در اصول اعتقادی را مطلقا حرام می‌داند؟ یا آن را تجویز می‌کند؟ به سخن دیگر، دیدگاه اسلام درباره وظیفه مردم در اصول اعتقادی چیست: تحقیق یا تقلید؟
هر کس با قرآن و احادیث اسلامی آشنا باشد، می‌داند که اسلام، تقلید در اصول عقاید را به صراحت، تحریم کرده است و با اصرار و تأکید، مردم را به تحقیق در مسائل اعتقادی وا داشته و از آنان خواسته با هیچ عقیده‌ای، مگر پس از دقّت و وجود برهان عقلی، دم‌ساز نشوند.
خداوند (عزّوجلّ) هرگز از مردم نخواسته است که در برابر کلام او (به عنوان مثال، در اثبات وجود خدا یا نبوّت پیامبران)، به‌طور تعبّدی و تقلیدی و بدون برهان عقلی تسلیم شوند؛ بلکه بر وجود خود ونبوّت پیامبران خویش و…، با ادلّه عقلی استدلال می‌کند و مردم را به داوری عقل فرا می‌خواند.
نیز هیچ پیامبری، مردم را به تقلید در اصول عقاید و پذیرش سخن او بدون پرس‌و‌جو دعوت نکرده است. همه پیامبران برای اثبات پیامبری خویش به برهان‌های عقلی استناد نموده‌اند و مردم را به داوری عقل دعوت کرده‌اند، چنان‌که از مخالفان خود خواسته‌اند که برای اثبات ادّعاهای خود، برهان اقامه کرده، دلیل بیاورند:
«قُلْ هَاتُواْ بُرْهَـنَکُمْ اِن کُنتُمْ صَـدِقِینَ؛ بگو: اگر راست می‌گویید، دلیل خود را بیاورید».
هم‌چنین مشاهده می‌کنیم که امروزه مجتهدان و متخصّصان مسائل اسلامی، تقلید در اصول عقاید را جایز نمی‌دانند و مردم را به پژوهش در عقاید، توصیه می‌کنند.
اینک، برای آن که دیدگاه اسلام درباره «تقلید در اصول عقاید» به خوبی روشن شود، آیات و احادیث مربوط به آن را در این جا می‌آوریم.

تقلید در عقاید از منظر قرآن

قرآن کریم، در آیات متعدّدی که به اصول عقاید مربوط‌اند، تقلید را زشت شمرده، آن را تحریم می‌کند و از آن باز می‌دارد و به صراحت بیان می‌دارد که: آدمی، تا برایش معرفت کامل و یقین قطعی نسبت به یک نظریّه یا عقیده حاصل نشده، نباید از آن پیروی کند و زندگی فردی و اجتماعی اش را بر آن بنیان نهد.
«وَ لاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ؛ و چیزی را که بدان علم نداری، دنبال مکن».
این آیه انسان را به همان حکم روشن عقل، توصیه می‌کند که: ‌ای انسان! در مسائل عقیدتی، از ندای وجدان و حکم روشن عقل، پیروی کن و از تقلید کورکورانه بپرهیز و تا آن زمان که درستی یک نظریّه را درک نکرده ای، آن را ملاک رفتارت قرار مده و از آن پیروی منما.

آیه‌ای دیگر

«انَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ؛ به راستی که بدترین جنبندگان نزد خدا، کران ولالانی هستند که نمی‌اندیشند».
منظور از کران و لالان در آیه کسانی نیستند که شنوایی یا گویایی خود را از دست داده‌اند؛ بلکه کسانی هستند که به تعبیر آیه نمی‌اندیشند و اهل تفکّر و تعقّل در مسائل عقیدتی نیستند. اینان کسانی هستند که در آیه‌ای دیگر، چنین توصیف شده‌اند:
«لَهُـمْ قُلُوبٌ لاَّیَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ اعْیُنٌ لاَّیُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ ءَاذَانٌ لاَّیَسْمَعُونَ بِهَا؛ دل‌هایی دارند که با آن، [حقایق را] دریافت نمی‌کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آنها نمی‌شنوند».
یعنی آنان دل‌هایی دارند که به ادراک و معرفت نمی‌رسد، چشمانی دارند که حقیقت را نمی‌بیند و گوش‌هایی دارند که سخن حق را درک نمی‌کند. پس، مقصود این آیه، کسانی هستند که چشم و گوش و زبان بسته، به دنبال دیگران راه می‌افتند و به جای آن‌که از عقل و‌ اندیشه خویش تبعیت کنند، از عقاید دیگران، بدون برهان، پیروی می‌نمایند.
این‌چنین، قرآن کریم دست و پای انسان را از غل و زنجیر پیروی کورکورانه، آزاد می‌کند و آدمی را از بردگیِ فکری دیگران رها می‌سازد و به هر یک از افراد جامعه، استقلال فکری و حقّ اظهار نظر می‌بخشد و مردم را با رها ساختن از بند تقلید عقیدتی، به تأمّل و تحقیق فرا می‌خواند.
اینک به نکته‌ای دقیق و حساس می‌رسیم که: قرآن کریم تلاش می‌کند‌ اندیشه آدمیان را از توهّم و تخیّلِ «علم و آگاهی» پاک کند و آنان را آگاهانی حقیقی بار آورد. قرآن کریم تلاش می‌کند تا پیروان تمامی مکاتب و معتقدان به هر عقیده را از سیمای معرفت خیالی (که از تقلید کورکورانه نشأت می‌گیرد) نجات دهد و آنان را به معرفت حقیقی و دانش واقعی برساند. از این‌رو، بر آنان که تقلید را بر تحقیق، و تن دادن به سنّت‌های تقلیدی را بر تن دادن به حقیقت، ترجیح می‌دهند، به شدّت می‌تازد.
در این زمینه آیه‌های فراوانی در قرآن کریم وجود دارد که دو مورد را به عنوان نمونه می‌آوریم. خداوند فرموده است:
«وَ اذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ الَی مَآ انزَلَ اللَّهُ وَ الَی الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ ءَابَآءَنَـآ؛ و چون به آنان گفته شود: «به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر [ش] بیایید»، می‌گویند: آنچه پدران خود را بر آن یافته‌ایم، ما را بس است».
یعنی چون به محافظه‌کاران و جمودگرایان بر سنّت‌های تقلیدی و موروثی و پیروان عادت‌ها و باورهای به ارث رسیده از پدران و مادران، گروه‌ها، قبیله‌ها و جامعه‌ها گفته شود که: «بیایید و بنگرید که خدا و پیامبر او چه می‌گویند؛ شما که سخن همه را شنیدید، سخن ما را نیز بشنوید. سپس درباره‌اش‌ اندیشه کنید و به عقل خویش باز گردید تا ببینید کدام یک از این سخنان، درست‌تر است. آن‌گاه اگر درستیِ گفته‌های خدا و پیامبرش بر شما آشکار شد، سخنشان را بپذیرید و بدان عمل کنید، و اگر سخن پدران و مادران، یا سنّت‌های قومی و قبیله‌ای و یا برنامه‌های حزبی و سازمانی را درست تشخیص دادید، از آن پیروی کنید»، به این سخن منطقی چنین پاسخ می‌دهند: ما نیازمند سخن خدا و پیامبر او نیستیم و برای ما عقاید تقلیدی و سنّت‌های موروثی از پدرانمان کافی است. قرآن هم در پایان آیه، با اشاره به عقل و حکم روشنش، به آنان چنین پاسخ می‌دهد:
«اوَ لَوْ کَانَ ءَابَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْـئاً وَ لاَ یَهْتَدُونَ. آیا هر چند پدرانشان چیزی نمی‌دانسته و هدایت نیافته بودند؟!».
یعنی آیا ادّعای شما منطقی است؟ و آیا عقل چنین پاسخی را می‌پذیرد؟ و آیا وظیفه آنان، این است که از پدران خود، پیروی کورکورانه کنند، گرچه پدرانشان بدون تعقّل، از چیزی پیروی نموده و عقیده‌ای را بدون درک، برگزیده باشند؟ آیا شایسته است کورکورانه پا جا پای آنها نهند؟

تقلید در عقاید از منظر احادیث

واژه «اِمَّعه» در احادیث، بر کسی اطلاق می‌گردد که از خود رایی ندارد و بدون تحقیق، بلکه کورکورانه، از آرای دیگران پیروی می‌کند.

پیروی با چشم و گوش بسته

انسان از دیدگاه اسلام، می‌باید یا حقیقت را شناخته باشد و یا در مسیر کشف آن باشد، تا کاری را بدون آگاهی انجام ندهد که تباه گردد. از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین روایت شده است:
«ما مِن اَحدٍ الاّ عَلی بابِهِ مَلَکانِ، فَاِذا خَرَجَ قالا: اُغدُ عالِمًا اَو مُتَعَلِّمًا و لا تَکُنِ الثّالِثَ؛ هیچ کس نیست، جز آن‌که بر در خانه‌اش دو فرشته ایستاده‌اند و هر گاه از منزل بیرون می‌رود، به وی می‌گویند: یا عالِم (دانا) باش و یا جوینده دانش و نفر سوم مباش.»
گاه در احادیث، از کسی که آگاه نیست و در راه کسب علم گام بر نمی‌دارد، به «هَمَجٌ رَعاعٌ (پشه‌های سرگردان)» تعبیر می‌شود، چنان‌که در حدیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)آمده است:
«النّاسُ اثنانِ عالِمٌ و مُتَعَلِّمٌ و ما عَدا ذلِکَ هَمَجٌ رَعاعٌ؛ مردم، دو دسته‌اند: عالِم (دانا) و جوینده دانش، و جز آن دو، پشه‌های سرگردان‌اند.»
و گاه به «غُثاء (کف روی آب)» تعبیر می‌شود، چنان‌که از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت ش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.