پاورپوینت کامل بهاء الله ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بهاء الله ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بهاء الله ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بهاء الله ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ زندگی‌نامه

۱.۱ درگذشت

۲ پایه‌گذاری بهائیت
۳ ادعاها

۳.۱ الوهیت
۳.۲ نبوت
۳.۳ قیامت
۳.۴ احکام

۴ انتقادات
۵ آثار
۶ جستارهای وابسته
۷ پانویس
۸ منابع

زندگی‌نامه

میرزا حسینعلی نوری، فرزند میرزا عباس نوری،‌ از منشیان دربار محمدشاه قاجار، در دوم محرم سال ۱۲۳۳ق (۱۱۹۷ش) در تهران به دنیا آمد.[۱] وی خواندن و نوشتن را نزد پدر آموخت،[۲] این در حالی است که خود میرزا حسینعلی و بهائیان درصدد اثبات امی بودن حسینعلی[۳] و در پی آن اثبات علم لدنی و پیامبرانه او[۴] بودند.
او پس از ادعای بابیت توسط سید علی‌محمد شیرازی در سال ۱۸۴۴م، از نخستین گروندگان به باب بود و به ترویج بابی‌گری،[۵] به ویژه در نور و مازندران پرداخت.[۶] برخی از برادرانش، از جمله میرزایحیی معروف به «صبح ازل»، بر اثر تبلیغ او به بابیه پیوستند.[۷]

بهاءالله به دلیل تلاش برای رهایی زرین تاج قزوینی معروف به قره العین، تنها زن عضو «حروف حی»[یادداشت ۱] از زندان، شرکت در اجتماع بَدَشت[یادداشت ۲] و تأمین مخارج مالی آن، جایگاهی معتبر نزد بابیان یافت.[۸]
وی بعد از اعدام علی محمد شیرازی و به دستور امیرکبیر به منظور جلوگیری از آشوب‌های احتمالی، به همراه تعدادی از پیروان باب، در شعبان یا شوال[۹] ۱۲۶۷ق به کربلا تبعید شد؛[۱۰] اما پس از قتل امیر کبیر دوباره به تهران بازگشت[۱۱] و در تیراندازی بابیان به سوی ناصرالدین شاه قاجار در شوال ۱۲۶۸ق دستگیر و به زندان افتاد.[۱۲] او پس از چهارماه حبس با حمایت سفیر روسیه آزاد شد[۱۳] و برای بار دوم در ۱ ربیع‌الاول ۱۲۶۹ق به عراق (بغداد) تبعید شد[۱۴] و به عنوان منشی میرزا یحیی صبح ازل، برادر وی، در میان بابیان به فعالیت پرداخت.[۱۵]

میرزا حسینعلی در این دوره، بسیاری از مخالفان خود را از میان برداشت.[۱۶] او به خاطر اختلاف با میرزا یحیی بر سر رهبری فرقه، از بغداد به کوه‌های سلیمانیه در کردستان عراق رفت و شاگردی دراویش نقشبندیه را در پیش گرفت.[۱۷] وی پس از دو سال در سال ۱۲۷۲ق دوباره به بغداد بازگشت.[۱۸] گفته شده بابیان به جهت برخی رفتارهای ناشایست در سال ۱۸۶۳م (۱۲۷۹ق) توسط حکومت عثمانی به استانبول و از آنجا به اِدِرْنه (از شهرهای ترکیه) تبعید شدند.[۱۹] بهاءالله و همراهانش پنج سال در ادرنه اقامت داشتند؛ اما با اوج گرفتن اختلافات و درگیری‌های میرزا حسینعلی و میرزا یحیی صبح ازل و طرفدارانشان،‌ دولت عثمانی میرزا یحیی را به جزیره ماغوسا (فاماگوستا) در قبرس و بهاءالله و پیروانش را در سال ۱۸۶۸م،[۲۰] به عَکّا،‌ یکی از شهرهای فلسطین اشغالی، تبعید کرد.[۲۱] بهاءالله باقی عمر خود را در عکا گذراند.[۲۲] او و پسرش عبدالبهاء در عکا، خود را متظاهر به احکام اسلامی نشان می‌دادند و حتی در نماز جماعت نیز شرکت می‌کردند.[۲۳]

درگذشت

میرزا حسینعلی در دوم ذی‌القعده سال ۱۳۰۹ق (۲۹ می ۱۸۹۲م) در سن ۷۵سالگی در عکا درگذشت.[۲۴] محل دفن وی در منزل مسکونی وی در باغ بَهْجی در شهر عکا است که به نام «روضه مبارکه»، قبله بهائیان به شمار می‌رود.[۲۵]

میرزا حسینعلی به بهاءالله مشهور است و با عناوین «جمال مبارک» و «جمال قِدَم» نیز مورد اشاره قرار می‌گیرد.[۲۶]

خانه بهاءالله در بغداد و مقبره وی در شهر عکّا از اماکن مقدس بهائیت[۲۷] و روز اعلام دعوت بهاءالله (اول عید رضوان)، درگذشت بهاءالله(۸ خرداد) و
تولد بهاءالله (۲۱ آبان) از روزهای مقدس و تعطیل بهائیت به شمار می‌رود.[۲۸]

پایه‌گذاری بهائیت

نوشتار اصلی: بهائیت

میرزا حسینعلی نوری بنیان‌گذار بهائیت است و نام آیین بهاییت از لقب بهاءالله (به معنای عظمت و جلال خداوند) گرفته شده است.[۲۹] او در روزهای آخر خود در بغداد و قبل از سفر به استانبول، دوازده روز (از ۲۲ آوریل تا ۳ می ۱۸۶۳م) در باغ نجیبیه (نجیب پاشا) موسوم به باغ رضوان ساکن بود و در اولین روز آن، در میان جمعی از پیروان خود، ادعای موعود و مقام «مَن یُظْهِرُه الله» کرد[۳۰] و در ادرنه ادعای خود را رسماً و آشکارا اعلام کرد.[۳۱] پس از آن، بابیانی که ادعای میرزا حسینعلی را نپذیرفتند و بر جانشینی صبح ازل باقی ماندند، ازلیه[۳۲] و پیروان میرزا حسینعلی، بهائی خوانده شدند.[۳۳]
مَنْ یُظْهِرُه الله، عنوانی است از علی‌محمد باب که اشاره دارد به فردی که پس از او ظهور کرده و به عنوان موعود، احکام بابیه را نسخ می‌کند.[۳۴] به عقیده باب، قیامت و کمال دین بابیه در ظهور من یظهره الله است.[۳۵]

مقبره بهاءالله در شهر عکّا (قبله بهائیان).

پس از میرزا حسینعلی و براساس وصیت وی، میرزا عباس نوری مشهور به عباس افندی و عبدالبهاء و فرزند ارشد حسینعلی، جانشین و رهبر بهائیت شد.[۳۶] بهائیان به او «مرکز میثاق» می‌گویند؛‌ ولی او خودش را عبدالبهاء نامید.[۳۷] عباس افندی نیز به جهت اینکه فرزند ذکور نداشت، نوه دختری‌اش، شوقی افندی را به جانشینی خود و رهبری بهائیان برگزید.[۳۸]

دستور تشکیل بیت العدل نیز توسط بهاءالله در کتاب اقدس صادر شد[۳۹] که امروزه مهم‌ترین مرکز بهائیت و اداره کننده و مرجع همه امور بهائیان به شمار می‌رود.[۴۰]

ادعاها

بهاءالله، ادعاهای متعددی داشت از جمله ادعای من یظهره اللهی، ادعای نبوت (بهاءالله خود را پیامبری صاحب شریعت می‌دانست) و ادعای الوهیت و خدایی.[۴۱] میرزا حسینعلی با نوشتن کتاب اقدس، شریعت باب[۴۲] و دین اسلام را نسخ کرد و دین جدید ارائه کرد.[۴۳]

برخی از ادعاهای بهاءالله عبارتند از:

الوهیت

به گفته عبدالبهاء در کتاب مکاتیب،‌ بهاءالله، فراوان اظهار الوهیت و ربوبیت کرده است و یک کتاب نیز در تفسیر صمد نوشته است که از عنوان کتاب تا پایانش، «إنّی أنَا الله» است.[۴۴] میرزا حسینعلی نوری در موارد مختلف، ادعای الوهیت و خدایی کرده و در منابع بهائی پس از او نیز ادعای او تکرار شده است.[۴۵] برخی از عبارات او چنین است: «لا إله إلّا أنَا المَسْجون الفَرِید؛ خدایی نیست جز من زندانی یکتا»، «آنکه جهان را برای خود آفرید، در خراب‌ترین مکان‌ها به دست ستمکاران، زندانی شده است»، «این‌گونه پروردگارت امر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.