پاورپوینت کامل قتل عام شیعیان هزاره ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قتل عام شیعیان هزاره ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قتل عام شیعیان هزاره ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قتل عام شیعیان هزاره ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
محتویات
۱ حکومت عبدالرحمن
۱.۱ اقدامات
۲ هزارهها
۳ کشتار هزارهها
۳.۱ تسلط اولیه
۳.۲ قیام، تکفیر و کشتار
۳.۳ داستان چهل دختران هزاره
۳.۴ نتایج
۴ پیامدها
۵ انگیزهها و اهداف
۶ واکنش شیعیان ایران
۶.۱ نامهنگاری
۶.۲ پاسخ عبدالرحمن
۷ پانویس
۸ منابع
حکومت عبدالرحمن
عبدالرحمن (۱۲۲۲ـ۱۲۸۰ش)
عبدالرحمن خان (حکومت:۱۲۵۹ـ۱۲۸۰ش) با حمایت انگلیسیها حاکم کابل شد. پیش از او، پسرعمویش، محمدیعقوب، فرزند شیرعلیخان، پس از پدرش، کمتر از یکسال حکومت کرد (اسفند ۱۲۵۷تا مهر ۱۲۵۸ش) و با شکست از نیروهای انگلیس و اشغال کابل و قندهار، استعفا کرد و به هند رفت.[۱][یادداشت ۱] عبدالرحمن با خروج محمدیعقوب، با اجازه روسها از سمرقند، محل تبعیدش، به کندوز آمد.[۲][یادداشت ۲] او در توافق با فرمانده بریتانیایی، قول داد دوست انگلیس باشد، خروج امن نیروهایشان را تضمین کند و اختیار روابط خارجی امارتش را به آنان دهد. در مقابل، انگلیسیها علاوه بر حکومت کابل و ترکستان (بلخ، کندوز، جوزجان و فاریاب)، وعده خروج سریع سربازان خود، عدم دخالت آنان در امور داخلی و دادن اسلحه و کمک نقدی را به عبدالرحمن دادند.[۳]
بیشتر مورخان اهل افغانستان، عبدالرحمن را دارای شخصیت سختگیر و خشن و خوی استبدادی دانستهاند.[۴][۵] عبدالرحمن خان، در چند سال اول حکومت خود که به مبارزه با طوایف افغان (پشتون) رقیب و تثبیت حکومت خود مشغول بود، نسبت به شیعیان غیر هزاره، سیاست مسالمتجویانه اتخاذ کرد و محرم ۱۳۰۷ق (۱۲۶۴ش) در مراسم یکی از تکیههای کابل شرکت کرد و مبلغی را کمک نمود.[۶]
عبدالرحمن و انگلیسیها
اقدامات
تشکیل اردوی (ارتش) منظم.[۷]
افزایش مقدار و نوع مالیاتها.[۸]
ایجاد گروه جاسوسی و خبرچینی.[۹]
تصرف قندهار و هرات (۱۲۶۱ش)،[۱۰] تُرکستان (۱۲۶۷ش)،[۱۱] هزارستان (۱۲۷۱ش) و کافرستان (بعدا نورستان) (۱۲۷۲ش)
سرکوب قبایل پشتون رقیب: شِنواریها (۱۲۶۱ش/۱۸۸۲م) (شرق کابل و جلالآباد) و غَلجاییها (۱۲۶۵و۱۲۶۶ش/۱۸۸۶و۱۸۸۷م) (غزنی، زابل و قندهار)[۱۲]
تعیین مرزهای متصرفات (افغانستان فعلی) با همسایگان: آسیای میانه تحت تصرف روس (۱۲۶۴ش)، هند تحت حکومت بریتانیا (مرز دیورند، ۱۲۷۲ش)، ایران قاجاری (ناصرالدین شاه) و چین (تنگه واخان).[۱۳]
هزارهها
نوشتار اصلی: هزاره
هزاره از اقوام بزرگ افغانستان است که زبان آنان فارسی با گویش هزارگی و مذهب اکثریتشان شیعه امامیه است. هزارهها در هنگام شروع امارت عبدالرحمن، در سرزمین اصلی خود، هزارهستان نیمه مستقل بودند. افراد قدرتمند آنان، میرها در مناطق نزدیک کابل، قندهار، هرات و مزار شریف، تابع امیر کابل بودند و به او مالیات و سرباز میدادند. اما همه آنان در امور داخلی خود مستقل بودند و تشکیلات اداری حکومتی در هزارستان وجود نداشت.[۱۴] بهگفته تیمور خانوف، نویسنده «تاریخ ملی هزاره»، بیشتر میران هزاره بخصوص بهسود و جاغوری و دایزنگی، خود را متحد عبدالرحمن میشمردند و گمان میکردند که روابط با امیر جدید نیز به همان شکل سابق خواهد بود.[۱۵]
کشتار هزارهها
این جنگ (با هزارهها) بیشتر از جنگهای دیگر، باعث افزایش شوکت، قدرت، امنیت و سلامت سلطنت من شده است.
اهالی آنجا حالا آرام و با امنیت و رعایای مطیع هستند و تمام تشویش و بیم شورش به انجام رسیده است. اکنون احدی پیدا نمیشود که مردم را به شورش تحریک نماید، چرا که همچو شخصی وجود ندارد.
عبدالرحمن، سفرنامه و خاطرات، ۱۳۶۹ش، ص۲۸۷ و ۲۹۳
قبایل هزاره از ابتدا تا ۱۲۷۳ش، در مناطق مختلف هزارستان، مورد تهاجم نیروهای عبدالرحمن قرار گرفتند و دست به دفاع و جنگهای متعدد زدند که در ۱۲۷۱و۱۲۷۲ش مقاومت هزارهها به کشتار و آوارگی و کاهش شدید جمعیت آنان منجر شد.[۱۶]
بین سالهای ۱۲۶۱ تا ۱۲۶۹ هزارههای قبیله شَیخعلی و قبایل کوچکتر، واقع در شمال غرب کابل و شرق بامیان، چندبار مورد تهاجم نیروهای عبدالرحمن و قتل بهدستور وی قرار گرفت. در نهایت، بخش بزرگی از آنان به مناطق همسایه و دورتر کوچانده شدند و مناطق آنان به پشتونهای کوچرو داده شد. اعتراض و قیام آنان بهخاطر مالیاتهای سنگین و اذیت و آزار پیوسته ماموران حکومتی و اقوام دیگر و نیز به بازداشت افراد بانفوذشان بهدستور عبدالرحمن بود.[۱۷] همچنین این افراد مجبور بودند در هنگام عبور سربازان امیر کابل، تدارکات آنان را تهیه کنند.[۱۸]
عبدالرحمن همزمان با سرکوب هزارههای شیخعلی، در پاییز ۱۲۶۵ش به میران هزاره بامیان، دایکُندی، غزنی ، اُرُزگان و غور نامه فرستاد و از آنان درخواست بیعت و اطاعت نمود.[۱۹] برخی از میران درخواست او را نپذیرفتند.[۲۰] عبدالرحمن تلاش کرد با جذب میران دیگر، از آنان برای سرکوب این هزارهها استفاده کند.[۲۱][یادداشت ۳] عبدالرحمن در تابستان ۱۲۶۹ش، پسرعمویش عبدالقدوس را والی هزارهها و مستقر بامیان کرد و دستور داد با زبان یا شمشیر، آنان را به اطاعت وادارد.[۲۲]
تسلط اولیه
از دو نفر هزاره خواسته شد به حضرت علی ناسزا بگویند، وقتی خودداری کردند، جلو یک گله سگ گرسنه انداخته شدند. فرهادخان، یک فرمانده عبدالرحمن، چهار نفر را به اسب بست و آنقدر دواند تا تکه تکه شدند. او ۶ هزاره را کشت و اجسادشان را از درخت آویزان کرد. یک سنگ داغ و سرخ داخل لباس یک مرد انداخته شد، در حالیکه دستها و پاهایش بسته بود.
ارزگانی، المختصر المنقول، چاپ فروردین، ص۱۳۱.
عبدالرحمن تا بهار ۱۲۷۱ش تمام مناطق هزارهها را بدون مقاومت گسترده، تحت تسلط درآورد. سربازان او هر نوع جریمهای را بر مردم تحمیل کرده یا افراد را به بهانه خلع سلاح و مالیات، دستگیر و شکنجه میکردند. فرماندهان با رهبران مذهبی هزاره بدرفتاری کرده و میرها و موسفیدان آنان را شکنجه نموده یا به زندان انداختند. عبدالقدوس دستور یافت تمام سیدها، ملاها و میرهای مناطق تسلیم یا تسخیرشده را جمعآوری کرده و به کابل بفرستد.[۲۳] عبدالقدوس سپس مالیاتهای جدید و سنگینی بر هزارهها وضع کرد و افرادی که پرداخت نمیکردند، کشته میشدند. او تدارکات تمام قشون و همراهانش را از مردم جبرا میگرفت.[۲۴] چند گزارش نیز از آزار و حتی تجاوز فرماندهان و سربازان عبدالرحمن به دختران و زنان هزاره برای او در کابل ارسال شد.[۲۵]
قیام، تکفیر و کشتار
آتش حرب بهشدت شعلهور گشته، طناب جنگ دراز گردیده تا که حضرت والا به فتوای علمای ملت و فضلای سریر پایه سلطنت، اشتهار کفر طوایف مذکوره هزاره را صادر فرمود، از تمامت افغانستان و ترکستان، لشکر گسیل داشته، از بن برداشتنِ بنیادِ هزاره را همت گماشت.
فیض محمد کاتب، سراجالتواریخ، ۱۳۹۰ش، ج۳، بخش ۱، ص۶۱۸.
بهتدریج نارضایتی هزارهها منجر به قیام شد و هزارههای کابل و بعضی مقامات ناراضی حکومت به آن پیوستند. میران هزاره در اوایل خرداد ۱۲۷۱ش رسما اعلام جنگ علیه عبدالرحمن کردند.[۲۶] عبدالرحمن ابتدا نیروی کمکی کوچکی برای عبدالقدوس فرستاد که همگی شکست خوردند. عبدالرحمن سپس از رهبران مذهبی خواست که هزارهها را کافر و خارج از دین بخواند و علیه آنان فتوای جهاد بدهند. او در اعلامیه خود، زنان، فرزندان و همه دارایی هزارهها را پاداش مجاهدان اعلام کرد.[۲۷] حدود سی تا چهل هزار سرباز پیاده، ده هزار سواره و نزدیک به ۱۰۰هزار نیروی داوطلب آماده شدند. در تمام شهرها وضعیت اضطراری اعلام شد و حکومت بریتانیا پیشنهاد کمک برای ارسال مستشار نظامی داد.[۲۸] در اواسط تابستان، هزارهها شکست خوردند[۲۹] و دوباره سربازان حکومت کابل بر آنان مسلط شدند. در آخرین روزهای زمستان ۱۲۷۱ش بهدنبال ادامه رفتار نیروهای عبدالرحمن، هزارهها دوباره قیام کردند.[۳۰] نبرد سپاه عبدالرحمن با هزارهها تا اواخر تابستان ۱۲۷۲ش ادامه یافت و سپس با شروع سرما و شکست هزارهها تمام شد.[۳۱] در کابل، بهدستور امیر، تعدادی از رهبران هزاره، از کوه پرت شدند.[۳۲]
داستان چهل دختران هزاره
یوسف ریاضی هروی، وقایعنگار شیعه هراتی در زمان عبدالرحمن، در کتاب عینالوقایع خود نوشته که در قیام دوم هزارهها (۱۲۷۲ش)، پس از اینکه سربازان افغان، در منطقه ارزگان، هزاره
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 