پاورپوینت کامل فرقه های تشیع ۹۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرقه های تشیع ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرقه های تشیع ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرقه های تشیع ۹۵ اسلاید در PowerPoint :

محتویات

۱ عوامل شکل گیری فرقه‌های متعدد
۲ مهم‌ترین فرقه‌ها
۳ فرقه‌های از بین رفته

۳.۱ کیسانیه

۴ فرقه‌های باقیمانده

۴.۱ زیدیه

۴.۱.۱ برخی معتقدات
۴.۱.۲ شاخه‌های زیدیه

۴.۲ اسماعیلیه

۴.۲.۱ برخی اندیشمندان اسماعیلی
۴.۲.۲ شاخه‌های اسماعیلیه
۴.۲.۳ برخی معتقدات اسماعیلیه

۴.۳ امامیه

۴.۳.۱ سلسله امامان در امامیه
۴.۳.۲ ادوار مهم تاریخی
۴.۳.۳ برخی آرا و عقاید

۵ پراکندگی جغرافیایی و زمانی

۵.۱ کیسانیه
۵.۲ زیدیه
۵.۳ اسماعیلیه
۵.۴ امامیه

۶ جستارهای وابسته
۷ پانویس
۸ منابع

عوامل شکل گیری فرقه‌های متعدد

درباره علل انشعاب شیعه عوامل متعدد سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و جز آن را می‌توان بر شمرد. مهم‌ترین موضوع محل اختلاف که زمینه انشعاب‌های جدید را در میان شیعیان پدید آورد، سلسله امامان و چگونگی انتقال امامت و تعیین امام بعدی بود.[۱] عواملی که در شاخه شاخه شدن تشیع از اهمیت بیشتری برخوردار است عبارتند از:

انشعابات حاصل از اختلاف بر سر تشخیص مصداق امام؛ مانند گرویدن برخی به محمد بن حنفیه، پس از شهادت برادرش حسین بن علی (ع) یا اعتقاد به امامت محمد بن اسماعیل پس از فوت پدر بزرگش امام صادق(ع).
رسوخ عقیده غلو در میان شیعیان؛ مانند فرقه نصیریه که به الوهیت علی(ع) روی آوردند.
اعتقاد به مهدویت، و اشتباه بر سر تعیین مصداق مهدی(عج)؛ مانند واقفه که پس از شهادت امام کاظم(ع) به مهدویت آن حضرت معتقد شدند.[۲]

مهم‌ترین فرقه‌ها

“در فاصله میان قیام مختار تا شهادت امام صادق (ع) یعنی حدود هشت دهه، عملا شاخه‌های مهم شیعه رخ نمودند و فرقه‌های کوچکتر نیز از همین شاخه‌های اصلی سرچشمه گرفت.”[۳] ملطی در التنبیه و الرد، فرقه‌های شیعه را هجده[۴] مورد می‌داند و اشعری در مقالات الاسلامیین شیعه را به سه شاخه اصلی غالیان، رافضه (امامیه) و زیدیه، تقسیم کرده و کیسانیه را از فرقه‌های امامیه به حساب می‌آورد.

بر مبنای مطالب ذکر شده در کتاب فرق الشیعه نوبختی[یادداشت ۱] شاخه‌های اصلی شیعه به صورت ذیل پدید آمده‌اند:

پس از رحلت پیامبر(ص)
قائلین به امامت امام علی(ع) به عنوان امام مفترض الطاعه و منصوب از طرف خدا
قائلین به امامت امام علی(ع) چون اولای بر دیگران به امامت پس از پیامبر(ص) است
اعتقاد به برتری امام علی(ع) بر دیگران و عدم جواز تقدم کسی بر او در امامت
پس از شهادت امام علی(ع)
معتقدین به امامت امام حسن(ع) سپس امام حسین(ع) و سپس امام سجاد(ع)
غلات شیعه که علی(ع) را زنده پنداشتند (آنان که در مدائن بودند)
کیسانیه: قائلین به امامت و مهدویت محمد بن حنفیه[۵]
برخی مستقیما پس از امام علی(ع) به این امر معتقد شدند
برخی پس از شهادت امام حسین(ع)
پس از شهادت امام سجاد(ع)
قائلین به امامت ابوجعفر محمد بن علی الباقر(ع)
قائلین به امامت زید بن علی، که معتقد شدند هر علوی که قیام کرد امام است.
جارودیه
عجلیه
حسینیه
مغیریه
پس از شهادت امام باقر(ع)
قائلین به امامت ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق(ع)
قائلین به امامت محمد بن عبدالله بن حسن بن حسن(ع) که از او با عنوان نفس زکیه یاد می‌شود و حتی مهدویت او[۶]
پس از شهادت امام صادق(ع)
قائلین به امامت موسی بن جعفر(ع)
قائلین به امامت اسماعیل که پیش از وفات پدر درگذشت، و از این رو آنان معتقد شدند امامت به محمد بن اسماعیل رسیده است.[۷]
قائلین به مهدویت و زنده بودن امام صادق(ع) که ناووسیه نامیده می‌شوند.
قائلین به امامت محمد بن جعفر الصادق(ع)
قائلین به امامت عبدالله بن جعفر مشهور به عبدالله افطح که فرقه فطحیه خوانده می‌شوند.
پس از شهادت امام کاظم(ع)
قائلین به امامت علی بن موسی الرضا(ع)[۸]
قائلین به مهدویت و زنده بودن موسی بن جعفر(ع) که از آنها به واقفیه یاد می‌شود.[۹]
پس از شهادت امام رضا(ع)
قائلین به امامت محمد بن علی بن موسی الرضا(ع)
قائلین به امامت احمد بن موسی
بازگشت عده‌ای به عقیده واقفه
پس از شهادت امام جواد(ع)
قائلین به امامت علی بن محمد الهادی(ع)
اندکی به امامت موسی بن محمد معتقد شدند که به سرعت از آن بازگشتند.
پس از شهادت امام هادی(ع)
قائلین به امامت حسن بن علی بن محمد(ع)
عده‌ای از غلات، پیرو محمد بن نصیر نمیری شدند.[۱۰]
قائلین به امامت و مهدویت محمد بن علی الهادی که در زمان پدر درگذشته بود.
پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)
قائلین به مهدویت فرزند امام حسن عسکری
قائلین به مهدویت امام حسن عسکری
قائلین به امامت جعفربن علی الهادی(ع)
برخی فرقه‌های بسیار کوچک دیگر

فرقه‌های از بین رفته

کیسانیه

نوشتار اصلی: کیسانیه

کیسانیه، پیروان مختار بن ابوعبید ثقفی هستند که به یاری وی، از قاتلان حسین بن علی(ع) انتقام گرفتند. در برخی منابع فرق آمده، آنان، بعد از حسین بن علی(ع) به امامت محمد حنفیه معتقد شدند.[۱۱] کیسانیه در تفسیر آیه «والتین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین» می‌گفتند: کلمات این آیه بیانگر رموزی است، از جمله این که تین، علی است، زیتون حسن، طور سینین حسین و بلد الامین محمد حنفیه.[۱۲] به اعتقاد ابوزهره، نظریات کیسانیان آمیخته به آرای فلسفی است. آنان به بداء، تناسخ،[۱۳] این که هرچیزی دارای ظاهر و باطنی است، جمع شدن حکمت‌ها و اسرار عالم در انسان و علم علی(ع) به این اسرار و حکم و… معتقدند. برای کیسانیه در سرزمین‌های اسلامی تابعینی ذکر نشده است.[۱۴]

فرقه‌های باقیمانده

زیدیه

نوشتار اصلی: زیدیه

یکی از فرق معروف شیعه هستند که قائلند پس از علی بن حسین، پسرش زید امام است.[۱۵] این فرقه در آغازین سالهای سده دوم هجری/هشتم میلادی از بدنه عمومی شیعه جدا شد و در برابر دیگر شیعیان قرار گرفت.[۱۶]زید، مردم را به تبعیت از کتاب و سنت و جهاد با ستمگران و حمایت از محرومان و اعطای به مستضعفان دعوت می‌کرد و درباره غنایم جنگی می‌گفت: باید به عدالت قسمت شود و در رد مظالم اصرار فراوان داشت.[۱۷] این فرقه از دیگر فرق شیعه به تسنن نزدیکترند.[۱۸]

برخی معتقدات

از قدیمی‌ترین کتابهای زیدیه در فقه، کتب مجموع الحدیث و مجموع الفقه است که این دو مجموعه را روی هم مجموع الکبیر هم نامیده‌اند.[۱۹]. نگفتن حی علی خیر العمل در اذان، جواز مسح علی الخفین، قائل نبودن به متعه و جواز خوردن ذبح اهل کتاب از معتقدات فقهی زیدیه است. آنان امر به معروف و نهی از منکر را واجب می‌دانند و بر پایه این اعتقاد هجرت از سرزمینی که مردمش به گناه تظاهر می‌کنند به جایی که در آن گناه نباشد را واجب می‌دانند. زیدیه در استنباط احکام شرعی، مانند ابوحنیفه اخذ به قیاس می‌کنند. این فرقه، اساس آراء شرعی را بر اجماع علمای امت اسلام می‌دانند.[۲۰]

زیدیه در حسن و قبح، معتزلی مذهبند. شهرستانی علت این گرایش را شاگردی زید نزد واصل بن عطا که سرسلسله معتزله بود، می‌داند. آنان به بداء و رجعت قائل نبوده و تقیه را جایز نمی‌شمارند.[۲۱] آنان معتقدند هر فاطمی (خواه از فرزندان حسن ع باشد خواه حسین ع) عالم و زاهد و شجاع و سخی به شرط این که دعوی امامت کند و خروج نماید امام است.[۲۲] به اعتقاد زیدیه خروج دو امام در زمان واحد در دو نقطه از عالم جایز بوده و هردو واجب الاطاعه خواهند بود. زید، امامت مفضول با وجود فاضل را جایز می‌شمرد. این اعتقاد تا زمان ناصر اطروش در زیدیه پایه داشت و پس از آن زیدیان از این اعتقاد برگشتند. “آنان کفر را به دو گون کفر جحود و کفر نعمت می‌دانند و معتقدند هرکس گناه کبیره‌ای انجام دهد و این کار از باب حلال دانستن آن حرام باشد کافر و مرتد است، و هرکس کبیره‌ای را نه به عنوان مخالفت و استحلال بلکه به تحریک هوسهای درونی انجام دهد گناهکار و فاسق است و چنانچه توبه نکرده بمیرد دوزخی نیز هست. “[۲۳] اشعری در صفحات ۷۰ الی ۷۵ مقالات الاسلامیین به بیان اختلافات عقیدتی خودِ زیدیان، پرداخته است.

شاخه‌های زیدیه

بعد از این که کوفیان اعتقاد زید بر جواز امامت مفضول با وجود فاضل را دیده و از عدم تبری وی از شیخین مطلع شدند، او را ترک گفتند[۲۴] او که با تکیه بر بیعت کوفیان خروج کرده بود تنها ماند و به دست هشام بن عبدالملک کشته و به صلیب کشیده شد. بعد از زید، یحیی بن زید در مسند امامت نشسته و میل خراسان کرد. او را نیز در جوزان خراسان کشته و به صلیب آویختند. بعد از یحیی امر به محمد نفس زکیه و ابراهیم رسید. آن دو نیز به دستور منصور کشته شدند، محمد به دست عیسی بن ماهان در مدینه و ابراهیم در بصره. بعد از آنها امر به ناصر اطروش رسید او به سمت دیلم و جبل رفت و مردم را به زیدیه خواند. بعد از آن زیدیه از اعتقاد به جواز امامت مفضول رجوع کردند.

شهرستانی، در ملل و نحل[۲۵]سه شاخه را در زیدیه ترسیم می‌کند؛

جارودیه: پیروان ابی الجارود “”زیاد بن ابی زیاد”” که به تعیین امام به دست پیامبر(ص) به نص بر اوصاف نه شخص، معتقدند
سلیمانیه: پیروان سلیمان بن جریر که اعتقاد به شورایی بودن امامت و جواز تقدم مفضول با وجود فاضل داشت
صالحیه و بتریه: پیروان حسن بن صالح بن حی و کثیر النوی الابتر که مثل سلیمانیه به شورایی بودن امامت قائل بودند، با این فرق که در ایمان یا کفر عثمان توقف می‌کردند.

نوبختی هم در فرق الشیعه[۲۶]از هفده فرقه؛ بتریه، ابرقیه، ادریسیه، جارودیه یا سرحوبیه، جریریه یا سلیمانیه، حسنیه، حسینیه (که خودشان دو فرقه می‌شدند)، خشبیه یا سرخابیه، خلفیه، دوکینیه، ذکیریه، صباحیه (که مانند حسینیه خودشان دو فرقه می‌شدند)، عجلیه، قاسمیه، مرثیه، نعیمیه و یعقوبیه، برای زیدیه نام می‌برد. اشعری در مقالات الاسلامیین[۲۷] شش فرقه از آنها را ذکر کرده است.

اسماعیلیه

نوشتار اصلی: اسماعیلیه

“اسماعیلیه نام عمومی فرقه‌هایی است که بعد از امام جعفر صادق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل یا نواده‌اش محمد بن اسماعیل اعتقاد دارند و گاه درشهرهای مختلف به نام‌های گوناگون مانند باطنیه، (به اعتبار اعتقاد آنان بر معانی باطنی متون دینی) [۲۸] تعلیمیه،[۲۹] سبعیه،[۳۰] حشیشیه، ملاحده و قرامطه[۳۱] خوانده شده‌اند”[۳۲]فرقه مشهور اسماعیلیه، باطنیه تعلیمیه هستند.[۳۳]

ابوالخطاب محمد بن ابی زینب یا مقلاص بن ابی الخطاب، شخصیتی است که در منابع اسماعیلیه از آن به عنوان شخصی که در امامت اسماعیل دست داشته است نام برده‌اند.[۳۴] تفصیل عقاید ابوالخطاب در ام الکتاب که کتاب سری اسماعیلیان است ذکر شده.[۳۵]

بنابر اعتقاد اسماعیلیان، امام صادق(ع) در زمان حیات خودشان اسماعیل را به عنوان امام بعدی معرفی کردند اما اسماعیل در زمان حیات پدرش بدرود حیات گفت. مرگ اسماعیل قبل از به امامت رسیدن باعث به وجود آمدن تشتت و اختلاف در تعیین امام بعدی شد. برخی از این رو که اعتقاد داشتند سخن امام(ع) نباید تغییر کند گفتند اسماعیل هنوز زنده است و روزی به عنوان قائم(عج) ظهور خواهد کرد. برخی هم از این بابت که معتقد بودند امامت به استثنای حسن و حسین(ع) از طریق برادری منتقل نمی‌شود، به انتقال امامت از اسماعیل به فرزندش محمد روی آوردند. برخی نیز قائل به بداء شده، و همراه با سایر شیعیان به امامت موسی بن جعفر(ع) معتقد شدند. سلسله امامان شیعه اثنی عشری از طریق گروه اخیر ادامه می‌یابد.[۳۶]

برخی اندیشمندان اسماعیلی

ابوحاتم رازی، ابوعبدالله نسفی (نخشبی)، قاضی نعمان، ابویعقوب سجستانی، حمیدالدین کرمانی، موید الدین شیرازی و ناصر خسرو از اندیشوران برجسته این فرقه هستند.[۳۷]

شاخه‌های اسماعیلیه

بر اساس تقسیم بندی کتاب اطلس شیعه،[۳۸] فرقه‌های اسماعیلیه به صورت ذیل تقسیم می‌شوند:

اسماعیلیه خالصه: که مدعی شدند چون امامت اسماعیل از طرف پدر ثابت است و امام جز حق چیزی نمی‌گوید پس معلوم می‌شود اسماعیل در حقیقت نمرده و (قائم) اوست.
اسماعیلیه مبارکیه: که بر این باور بودند که امام صادق(ع) پس از اسماعیل، محمد بن اسماعیل، نوه خود را به امامت منصوب کرد. زیرا که امامت از برادر (اسماعیل) به برادر (امام کاظم(ع)) منتقل نمی‌شود و این موضوع تنها در مورد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) صدق می‌کرده است. این فرقه به مناسبت نام موسس آن _مبارک_ به مبارکیه شهرت یافته است.[۳۹]
قرامطه بحرین: همزمان با گسترش سریع دعوت اسماعیلیه، افتراق مهمی در سال ۲۸۶ در نهضت اسماعیلیه پدیدار گشت. حمدان قرمط که همچنان ریاست محلی دعوت را از ۲۶۰ در عراق و نواحی مجاور بر عهده داشت و با رهبران سلمیه به طور مرتب مکاتبه داشت، در ۱۸۶ زمانی که عبیدالله رهبر اسماعیلیان گشت برای خود و اجدادش که رهبران مرکزی قبلی بوده‌اند ادعای امامت نمود. حمدان با سلمیه و رهبری مرکزی قطع رابطه کرد و از داعیان فرمانبر خود خواست دعوت را در نواحی زیر نظرشان متوقف کنند. اندکی پس از این وقایع، حمدان ناپدید گردید و عبدان (شوهر خواهرش) نیز با توطئه زکرویه بن مهدویه، یکی از داعیان عراق که ابتدا به عبیدالله و اصلاحاتش در عقاید وفادار بود به قتل رسید. در همین سال، ابوسعید جنابی که توسط حمدان و عبدان به بحرین گسیل شده بود آنجا را پایگاه اصلی قرامطه و مانعی موثر ر راه گسترش نفوذ سیاسی فاطمیان در شرق (تا ۴۷۰) قرار داد. پایگاه اصلی پیروان عبیدالله در یمن بود که البته در آنجا علی بن فضل به جناح قرمطی پیوست و خود را مهدی موعود نامید، اما ابن حوشب تا آخر عمر به عبیدالله وفادار ماند. زکرویه که ابتدا به عبیدالله وفادار مانده بود، بعدها به قرامطه پیوست و شورش‌های قرمطی را در شام و عراق سازماندهی نمود و حتی در سال ۲۹۰ به مقر عبیدالله در سلمیه نیز حمله کرد. جناح قرمطی در مناطق مختلف از جمله جبال، خراسان و ماوراءالنهر، فارس و… گسترده شد.
فاطمیان مغرب و مصر (۵۶۷-۲۹۷) : توسط عبیدالله مهدی ابتدا در رقاده، سپس قیروان و بعدها قاهره تشکیل شد. با شروع خلافت عبیدالله مهدی دوره امامان مستور در تاریخ اسماعیلیان نخستین به پایان رسید. این دولت توسط صلاح الدین ایوبی منقرض شد.
دروزی ها: این مذهب در سال ۴۰۸ توسط چند داعی در قاهره (مسجد ریدان) پی افکنده شد. اما موسس واقعی این مذهب را باید (حمزه بن علی بن احمد زوزنی) معروف به (الباد) دانست. آنان معتقد به الوهیت (الحاکم بامرالله) و حتی خلفای سابق فاطمی از القائم به بعد بودند. این مذهب بیشتر در وادی تیم، واقع در منطقه حاصبیا در شمال بانیان و در حلب غربی، کوه هرمن و در کوه حوران در کشور امروزی سوریه و لبنان رو به رشد و گسترش نهاد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.